گزارش لحظه به لحظه از واقعه غدیر

گزارش لحظه به لحظه از واقعه غدیر0%

گزارش لحظه به لحظه از واقعه غدیر نویسنده:
ناشرین: انتشارات دلیل ما
گروه: امام علی علیه السلام
صفحات: 47

گزارش لحظه به لحظه از واقعه غدیر

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: محمد باقر انصاری
ناشرین: انتشارات دلیل ما
گروه: صفحات: 47
مشاهدات: 9504
دانلود: 3145

توضیحات:

جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 47 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 9504 / دانلود: 3145
اندازه اندازه اندازه
گزارش لحظه به لحظه از واقعه غدیر

گزارش لحظه به لحظه از واقعه غدیر

نویسنده:
ناشرین: انتشارات دلیل ما
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

تركيب مختلفی مردان و زنان، از اقوام و قبايل و شهرهای مختلف، با درجات متفاوتی از ايمان در برابر منبر پيامبرشان زانو زده بودند، كه اين نيز نقطه ی جالب توجه ديگری از اين همايش با شكوه بود.

شدت گرما در اثر حرارت آفتاب و داغی زمين بحدی ناراحت كننده بود كه مردم و حتی خود حضرت گوشه ای از لباس خود را به سر انداخته و گوشه ای از آن را زير پای خود قرار داده بودند، و عده ای از شدت گرما عبای خود را به پايشان پيچيده بودند!

آماده سازی جايگاه سخنرانی و منبر(۱۱)

از سوی ديگر، پيامبرصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم چهار نفر از اصحاب خاص خود يعنی مقداد و سلمان و ابوذر و عمار را فراخواندند و به آنان دستور دادند تا به محل درختان كهنسال - كه در يك رديف كنار هم بودند- بروند و آنجا را آماده كنند.

آنها خارهای زير درختان را كندند و سنگهای ناهموار را جمع كردند و آنجا را جارو زدند و آب پاشيدند. سپس شاخه های پايين آمده ی درختان را كه تا نزديكی زمين آمده بود قطع كردند.

بعد از آن در فاصله ی بين دو درخت، روی شاخه ها پارچه ای انداختند تا سايبانی از آفتاب باشد، و آن محل برای برنامه ی سه روزه ای كه حضرت در نظر داشتند كاملاً مساعد شود.

سپس در زير سايبان، سنگها را روی هم چيدند و از رواندازهای شتران و ساير مركبها هم كمك گرفتند، و منبری به بلندی قامت حضرت ساختند و روی آن پارچه ای انداختند. منبر را طوری بر پا

۲۱

كردند كه نسبت به جمعيت در وسط قرار بگيرد و پيامبرصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم هنگام سخنرانی مشرف بر مردم باشد تا صدای حضرت به همه برسد و همه او را ببينند.

با توجه به كثرت جمعيت، ربيعه را كه صدای بلندی داشت انتخاب كردند تا كلام حضرت را برای افرادی كه دورتر قرار داشتند تكرار كند تا مطالب را بهتر بشنوند.

پيامبر و اميرالمؤمنين بر فراز منبر(۲۲)

مقارن ظهر، انتظار مردم به پايان رسيد و منادیِ حضرت ندای نماز جماعت داد. مردم از خيمه ها بيرون آمدند و مقابل منبر جمع شدند و صفهای نماز را منظم كردند. پيامبرصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نيز از خيمه ی خود بيرون آمدند و در جايگاه نماز قرار گرفتند، و نماز جماعت را اقامه فرمودند.

بعد از آن مردم ناظر بودند كه پيامبرصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم از منبر غدير بالا رفتند، و بر فراز آن ايستادند. سپس اميرالمؤمنينعليه‌السلام را فراخواندند، تا بر فراز منبر در سمت راستش بايستد. قبل از شروع خطبه، اميرالمؤمنينعليه‌السلام بر فراز منبر يك پله پائين تر در طرف راست حضرت ايستادند و دست پيامبرصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم بر شانه ی آن حضرت بود.

سپس آن حضرت نگاهی به راست و چپ جمعيت نمودند و منتظر شدند تا مردم كاملاً جمع شوند. زنان نيز در قسمتی از مجلس نشستند كه پيامبرصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم را بخوبی می ديدند.

پس از آماده شدن مردم، پيامبر اكرمصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم سخنرانیِ تاريخی و آخرين خطابه ی رسمی خود را برای جهانيان آغاز كردند.

۲۲

با در نظر گرفتن اين شكل خاص سخنرانی، كه دو نفر بر فراز منبر ايستاده اند، و بيش از صد و بيست هزار بيننده، آن مُبلِّغ اعظم را می نگرند؛ به استقبالِ سخنانِ حضرت خواهيم رفت.

دقت در اين نكته لازم به نظر می رسد كه اجتماع ۱۲۰۰۰۰ نفر برای يك سخنرانی و در مقابل يك خطيب كه همه بتوانند او را ببينند، در دنيای امروز هم مسئله ی غيرعادی است؛ تا چه رسد به عصر بعثت كه در گذشته ی شش هزار ساله ی انبيا تا آن روز هرگز چنين مجلس عظيمی برای سخنرانی تشكيل نشده بود.

سخنرانی پيامبر(۱۳)

سخنرانی تاريخی پيامبرصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در غدير كه حدود يك ساعت طول كشيد، در يازده بخش قابل ترسيم است:

بنده خدا و تسليم اويم

حضرت در اولينبخش سخن ، به حمد و ثنای الهی پرداختند و صفات قدرت و رحمت حق تعالی را ذكر نمودند، و بعد از آن به بندگی خود در مقابل ذات الهی شهادت دادند و فرمودند:

به او و ملائكه اش و كتابهايش و پيامبرانش ايمان می آورم. دستور او را گوش می دهم و اطاعت می نمايم و به آنچه او را راضی می كند مبادرت می ورزم و در مقابل مقدرات او تسليم می شوم.

يا ايها الرسول بَلِّغ !

دربخش دوم ، سخن را متوجه مطلب اصلی نمودند و تصريح كردند كه بايد فرمان مهمی درباره ی علی بن ابی طالب ابلاغ كنم، و اگر اين پيام را

۲۳

نرسانم رسالت الهی را نرسانده ام و ترس از عذاب او دارم. همچنين تصريح كردند كه خداوند به من چنين وحی كرده است:

( يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ ) (۱۴) : ای پيامبر ابلاغ كن آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده- درباره ی علی، يعنی خلافت علی بن ابی طالب- و اگر انجام ندهی رسالت او را نرسانده ای، و خداوند تو را از مردم حفظ می كند.

سپس امر مؤكد پروردگار درباره ی اعلام ولايت را با صراحت تمام مطرح كردند و فرمودند: جبرئيل سه مرتبه بر من نازل شد و از طرف خداوندِ سلام پروردگارم- كه او سلام است- مرا مأمور كرد كه در اين محل اجتماع بپاخيزم و بر هر سفيد و سياهی اعلام كنم كهعلی بن ابی طالب برادرِ من و وصی من و جانشين من بر امتم و امام بعد از من است. نسبت او به من همانند نسبت هارون به موسی است جز اينكه پيامبری بعد از من نيست. و او صاحب اختيار شما بعد از خدا و رسولش است .

خداوند در اين مورد آيه ای از كتابش بر من نازل كرده است:( اِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ ) ،(۱۵) «صاحب اختيار شما خدا و رسولش هستند و كسانی كه ايمان آورده و نماز را بپا می دارند و در حال ركوع زكات می دهند.» و علی بن ابی طالب است كه نماز را بپا داشته و در حال ركوع زكات داده و در هر حال خداوند عزوجل را قصد می كند. خداوند از من راضی نمی شود مگر آنچه در حق علی بر من نازل كرده ابلاغ نمايم.

دوازده امام تا آخر دنيا

در سومين بخش، امامت دوازده امام بعد از خود را تا آخرين روز دنيا

۲۴

اعلام فرمودند تا همه ی طمعها يكباره قطع شود. برای درك عميق از اهميت مسئله فرمودند:ای مردم، اين آخرين باری است كه در چنين اجتماعی بپا می ايستم. پس بشنويد و اطاعت كنيد و در مقابل امر خداوند پروردگارتان سر تسليم فرود آوريد .

از نكات مهم در سخنرانی حضرت، اشاره به عموميت ولايت آنان بر همه ی انسانها و در طول زمانها و در همه ی مكانها و نفوذ كلماتشان در جميع امور بود، كه به اين صورت اعلام فرمودند: خداوند عزوجل صاحب اختيار شما و معبود شما است، و بعد از خداوند رسولش و پيامبرش كه شما را مخاطب قرار داده، و بعد از من علی صاحب اختيار شما و امام شما به امر خداوند است، و بعد از او امامت در نسل من از فرزندان اوست تا روزی كه خدا و رسولش را ملاقات خواهيد كرد.

نيابت ائمهعليهم‌السلام از خدا و رسول در حلال و حرام و جميع امور دنيا و آخرت از نكات بسيار مهم خطبه بود كه آن را با كلماتی دقيق بيان فرمودند:

حلالی نيست مگر آنچه خدا و رسولش و آنان «امامان» حلال كرده باشند، و حرامی نيست مگر آنچه خدا و رسولش و آنان «امامان» بر شما حرام كرده باشند. خداوند عزوجل حلال و حرام را به من شناسانده است، و آنچه پروردگارم از كتابش و حلال و حرامش به من آموخته به او سپرده ام.

پس از بيان اين همه عظمت، مردم را از مخالفت برحذر داشتند و فرمودند: ای مردم، او از طرف خداوند امام است، و هركس ولايت او را انكار كند خداوند هرگز توبه اش را نمی پذيرد و او را نمی بخشد.

۲۵

ای مردم، بخدا قسم پيامبران و رسولان پيشين به من بشارت داده اند، و من بخدا قسم خاتم پيامبران و مرسلين و حجت بر همه ی مخلوقين از اهل آسمانها و زمينها هستم. هر كس در اين مطالب شك كند مانند كفر جاهليت اول كافر شده است.و هر كس در چيزی از اين گفتار من شك كند در همه ی آنچه بر من نازل شده شك كرده است، و هر كس در يكی از امامان شك كند در همه ی آنان شك كرده است، و شك كننده درباره ی ما در آتش است .

بدانيد كه جبرئيل از جانب خداوند اين خبر را برای من آورده است و می گويد: «هركس با علی دشمنی كند و ولايت او را نپذيرد لعنت و غضب من بر او باد».

در اينجا حضرت می خواستند حساس ترين قسمت سخنرانی را كه برنامه ای عملی نيز همراه داشت بيان كنند.

لذا برای آمادگی مردم فرمودند: بخدا قسم، باطن قرآن را برای شما بيان نمی كند و تفسيرش را برايتان روشن نمی كند مگر اين شخصی كه من دست او را می گيرم و او را بسوی خود بالا می برم و بازوی او را می گيرم و با دو دستم او را بلند می كنم و به شما می فهمانم كه:

هر كس من صاحب اختيار اويم اين علی صاحب اختيار او است؛ و او علی بن ابی طالب برادر و جانشين من است، و ولايتِ او از جانب خداوندِ عزوجل است كه بر من نازل كرده است.

سپس تصوير زيبايی از ارتباط دو ركن اعظم اسلام ارائه نمودند و فرمودند: ای مردم، علی و پاكان از فرزندانم از نسل او ثقل اصغرند و قرآن ثقل اكبر است. هر يك از اين دو از ديگری خبر می دهد و با آن

۲۶

موافق است. آنها از يكديگر جدا نمی شوند تا بر سر حوض كوثر بر من وارد شوند.

بدانيد كه آنان امين های خداوند بين مردم و حاكمان او در زمين هستند.

در اين مرحله با قاطعيتی تمام هرگونه تعرض به مقام صاحب غدير را حرام شمردند و فرمودند: بدانيد كه اميرالمؤمنينی جز اين برادرم نيست. بدانيد كه «اميرالمؤمنين» بودن بعد از من برای احدی جز او حلال نيست.

من کنت مولاه فهذا علی مولاه

دربخش چهارم خطبه، پيامبرصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم پس از مقدمه چينی های قبل و ذكر مقام خلافت و ولايتِ اميرالمؤمنينعليه‌السلام ، برای آنكه تا آخر روزگار راه هر گونه شك و شبهه بسته باشد و در اين راه هر تلاشی در نطفه خنثی شود، آنچه بطور لسانی فرموده بودند به صورت عملی انجام دادند.

ابتدا به اميرالمؤمنينعليه‌السلام كه بر فراز منبر كنارشان ايستاده بودند، فرمودند: «نزديكتر بيا». آن حضرت نزديكتر آمدند و پيامبرصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم از پشت سر دو بازوی او را گرفتند. در اين هنگام اميرالمؤمنينعليه‌السلام دست خود را باز كردند تا دستهای هر دو به سوی آسمان قرار گرفت.

سپس پيامبرصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم اميرالمؤمنينعليه‌السلام را- كه يك پله پايين تر قرار داشت- از جا بلند كردند تا حدی كه پاهای آن حضرت محاذی زانوهای پيامبرصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم قرار گرفت و مردم سفيدی زير بغل ايشان را ديدند كه تا آن روز ديده نشده بود. در اين حال فرمودند:

۲۷

«مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِیٌّ مَوْلاهُ، اَللَّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ

هر كس من نسبت به او از خودش صاحب اختيارتر بوده ام اين علی هم نسبت به او صاحب اختيارتر است. خدايا دوست بدار هر كس علی را دوست بدارد، و دشمن بدار هر كس او را دشمن بدارد، و ياری كن هر كس او را ياری كند، و خوار كن هر كس او را خوار كند.

در اين قسمت از خطبه، نزول وحی درباره ی كمال دين با ولايت اميرالمؤمنينعليه‌السلام را اعلام نمودند كه بسيار احساس برانگيز بود. حضرت فرمودند: پروردگارا، تو هنگام روشن شدن اين مطلب و منصوب نمودن علی در اين روز، اين آيه را درباره ی او نازل كردی:( الْيَوْمَ اَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ اَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتي وَ رَضيتُ لكُمُ الْإِسْلامَ ديناً ) .(۱۶) ( و مَنَ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ ديناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِي اْلآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرينَ ) ،(۱۷) «امروز دين شما را برايتان كامل نمودم و نعمت خود را بر شما تمام كردم و اسلام را بعنوان دين شما راضی شدم»، «هر كس دينی غير از اسلام انتخاب كند هرگز از او قبول نمی شود و در آخرت از زيانكاران خواهد بود». پروردگارا، تو شاهدی كه من ابلاغ نمودم.

دين خدا كامل شد

در بخش پنجم حضرت صريحاً فرمودند: «ای مردم، خداوند دين شما را با امامت او كامل نمود. پس هر كس اقتدا نكند به او و به كسانی كه جانشين او از فرزندان من و از نسل او هستند تا روز قيامت و روز رفتن به پيشگاه خداوند عزوجل، چنين كسانی اعمالشان در دنيا و آخرت از بين رفته و در آتش دائمی خواهند بود».

۲۸

سپس برای آنكه مردم قدر چنين نعمتی را بدانند فرمودند: پيامبرتان بهترين پيامبر و وصيتان بهترين وصی و فرزندان او بهترين اوصياء هستند.ای مردم، نسل هر پيامبری از صلب خود او هستند ولی نسل من از صلب اميرالمؤمنين علی است .

بعد از آن ضمن بيان شمه ای از فضائل اميرالمؤمنينعليه‌السلام فرمودند: بدانيد كه با علی دشمنی نمی كند مگر شقی و با علی دوستی نمی كند مگر با تقوی، و به او ايمان نمی آورد مگر مؤمن مخلص. در اينجا با توجه به آيه ی( وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا ) فرمودند:

ای مردم، من خدا را شاهد گرفتم و رسالتم را به شما ابلاغ نمودم، و بر عهده ی رسول جز ابلاغ روشن چيزی نيست. ای مردم از خدا بترسيد آنطور كه بايد ترسيد، و از دنيا نرويد مگر آنكه مسلمان باشيد.

ماجرای سقيفه

مرحله ششم از سخنان پيامبرصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم جنبه ی غضب الهی را نمودار كرد. حضرت با تلاوت آيات عذاب و لعن از قرآن فرمودند:

منظور از اين آيات عده ای از اصحاب من هستند كه مأمور به چشم پوشی از آنان هستم، ولی بدانند كه خداوند ما را بر معاندين و مخالفين و خائنين و مقصرين حجت قرار داده است، و چشم پوشی از آنان در دنيا مانع از عذاب آخرت نيست.

در اين مرحله به خلقت نورانی خود واهل بيت اشاره كردند و فرمودند: ای مردم، نور از جانب خداوند عزوجل در من نهاده شده و سپس در علی بن ابی طالب و بعد در نسل او تا مهدی قائم؛ كه حق خداوند و هر حقی كه برای ما باشد می گيرد.

۲۹

سپس به امامانِ گمراهی كه مردم را به جهنم می كشانند اشاره كرده فرمودند: ای مردم، بعد از من امامانی خواهند بود كه به آتش دعوت می كنند و روز قيامت كمك نمی شوند. ای مردم، خداوند و من از آنان بيزار هستيم. ای مردم، آنان و يارانشان و تابعينشان و پيروانشان در پائين ترين درجه ی آتش اند و چه بد است جای متكبران!

سپس اشاره ای رمزی به ماجرای سقيفه نمودند كه نطفه ی آن توسط منافقان در حجة الوداع با امضای صحيفه ی ملعونه در مكه منعقد شده بود، و فرمودند: «بدانيد كه آناناصحاب صحيفه هستند. پس هر يك از شما در صحيفه ی خود نظر كند»!!

وقتی پيامبرصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نام «اصحاب صحيفه » را آورد اكثر مردم منظور حضرت از اين كلام را نفهميدند و برايشان سؤال انگيز شد، و فقط مجريان سقيفه و عده ی كمی كه توسط آن حضرت از ماجرا مطلع بودند، مقصود حضرت را فهميدند.

احساس رساندن پيامی بزرگ توسط بزرگِ پيامبران، سنگينی آن را از دوش حضرت برداشته بود. اين بود كه كلماتی حاكی از اين رضايت قلبی بر لسان مبارك حضرت جاری شد و فرمودند:

من رسانيدم آنچه مأمور به ابلاغش بودم، تا حجت باشد بر حاضر و غائب، و بر همه ی كسانی كه حضور دارند يا ندارند، به دنيا آمده اند يا نيامده اند. پس حاضران به غائبان، و پدران به فرزندان تا روز قيامت برسانند.

در اينجا با صراحت بيشتری درباره ی سقيفه فرمودند: «بزودی امامت را بعد از من بعنوان پادشاهی و با ظلم و زور می گيرند. خداوند غاصبين و تعدی كنندگان را لعنت كند ».

۳۰

سپس مسئله ی امتحان الهی و عاقبت غاصبين را چنين مطرح كردند: «ای مردم، خداوند عزوجل شما را به حال خود رها نخواهد كرد تا آنكه خبيث را از پاكيزه جدا كند، و خداوند شما را بر غيب مطلع نمی كند.ای مردم، هيچ سرزمينِ آبادی نيست مگر آنكه خداوند اهل آن را در اثر تكذيبِ آيات الهی قبل از روز قيامت هلاك خواهد كرد و آن را تحت حكومت مهدی در خواهد آورد، و خداوند وعده ی خود را عملی می نمايد ».

ولايت و محبت اهل بيت

دربخش هفتم ، حضرت تكيه ی سخن را بر اثراتِ ولايت و محبت اهل بيتعليهم‌السلام قرار دادند و سوره ی حمد را- كه همه روزه تمام مسلمانان آن را می خوانند- قرائت كردند و فرمودند: «اين سوره درباره ی من نازل شده، و بخدا قسم درباره ی ايشان «امامان» نازل شده است. بطور عموم شامل آنهاست و بطور خاص درباره ی آنان است».و بيان كردند كه اصحاب صراط مستقيم در سوره ی حمد شيعيان اهل بيت عليهم‌السلام هستند .

سپس آياتی از قرآن درباره ی اهل بهشت تلاوت فرمودند و آنها را به شيعيان و پيروان آل محمدعليهم‌السلام تفسير فرمودند. آياتی هم درباره ی اهل جهنم تلاوت كردند و آنها را به دشمنان آل محمدعليهم‌السلام معنی كردند. از جمله فرمودند:

بدانيد كه دوستان ايشان كسانی اند كه با سلامتی و در حال امن وارد بهشت می شوند، و ملائكه با سلام به ملاقات آنان می آيند و می گويند: «سَلامٌ عَلَيْكُمْ، طِبْتُمْ، فَادْخُلُوها خالِدينَ ». «سلام بر شما، پاكيزه شديد، پس برای هميشه داخل بهشت شويد».

۳۱

نسل امامت، مسئله ی ديگری بود كه با لسانی ديگر در اين بخش مورد تأكيد حضرت قرار گرفت و فرمودند: ای مردم، بدانيد كه من پيامبرم و علی امام و وصی بعد از من است، و امامان بعد از او فرزندان او هستند.

بدانيد كه من پدر آنانم و آنها از صلب او بوجود می آيند.

حضرت مهدی

دربخش هشتم مطالبی اساسی درباره ی حضرت بقية اللَّه الاعظم حجة بن الحسن المهدی ارواحنا فداه فرمودند و مفصلاً اوصاف و شئون خاص حضرتش را مطرح كردند و آينده ای پر از عدل و داد به دست امام زمان عجل اللَّه فرجه را به جهانيان مژده دادند. سخنان بلند حضرت برای جمعيتی كه در آغاز راه اسلام بودند بسيار تعجب انگيز بود كه فرمودند:

بدانيد كه آخرينِ امامان، مهدی قائم از ماست. اوست غالب بر اديان، اوست انتقام گيرنده از ظالمين، اوست فاتح قلعه ها و منهدم كننده ی آنها، اوست غالب بر هر قبيله ای از اهل شرك و هدايت كننده ی آنان.

بدانيد كه اوست گيرنده ی انتقام هر خونی از اولياء خدا. اوست ياری دهنده ی دين خدا.

بدانيد كه اوست استفاده كننده از دريايی عميق. اوست كه هر صاحب فضيلتی را بقدر فضلش و هر صاحب جهالتی را بقدر جهلش نشانه می دهد.

اوست انتخاب شده و اختيار شده ی خداوند. اوست وارث هر علمی و احاطه دارنده به هر فهمی.

بدانيد كه اوست خبر دهنده از پروردگارش، و بالا برنده ی آيات الهی. اوست هدايت يافته ی محكم بنيان. اوست كه كارها به او سپرده شده است.

اوست كهپيشينيان به او بشارت داده اند ، اوست كه بعنوان حجت باقی می ماند و بعد از او حجتی نيست. هيچ حقی نيست مگر همراه او، و هيچ نوری نيست مگر نزد او.

۳۲

بدانيد او كسی است كه غالبی بر او نيست و كسی بر ضد او كمك نمی شود. اوست ولیِّ خدا در زمين و حكم كننده ی او بين خلقش و امين او بر نهان و آشكارش.

پيمان وفاداری با غدير

دربخش نهم مسئله ی بيعت را مطرح كردند و ارزش و پشتوانه ی آن را چنين بيان فرمودند:بدانيد كه من بعد از پايان خطابه ام شما را به دست دادن با من بعنوان بيعت با او و اقرار به او، و بعد از من به دست دادن با خود او فرامی خوانم. بدانيد كه من با خدا بيعت كرده ام و علی با من بيعت كرده است، و من از جانب خداوند برای او از شما بيعت می گيرم .

در اين باره به قرآن استناد كردند و فرمودند: خداوند می فرمايد:

( اِنَّ الَّذينَ يُبايِعُونَكَ اِنَّما يُبايِعُونَ اللَّهَ، يَدُ اللَّهِ فَوْقَ اَيْدِيهِمْ، فَمَنْ نَكَثَ فَاِنَّما يَنْكُثُ عَلی نَفْسِهِ، وَ مَنْ أَوْفی بِما عاهَدَ عَلَيْهُ اللَّهَ فَسَيُؤْتيهِ اَجْراً عَظيماً ) (۱۸) :

كسانی كه با تو بيعت می كنند در واقع با خدا بيعت می كنند، دست خداوند بر روی دست آنان است. پس هر كس بيعت را بشكند اين شكستن بر ضرر خود اوست، و هر كس به آنچه با خدا عهد بسته وفادار باشد خداوند به او اجر عظيمی عنايت خواهد كرد.

احكام الهی جاودانه است

دردهمين بخش ، حضرت درباره ی احكام الهی سخن گفتند كه مقصود بيانِ چند پايه ی مهم عقيدتی بود:

يكی پيش بينی آينده ی مسلمين در مشكلات كه فرمودند:اگر زمان طويلی بر شما گذشت و كوتاهی نموديد يا فراموش كرديد، علی صاحب

۳۳

اختيار شما است و برای شما بيان می كند . او كه خداوند عزوجل بعد از من بعنوان امين بر خلقش او را منصوب نموده است. او از من است و من از اويم.

او و آنانكه از نسل من اند از آنچه سؤال كنيد به شما خبر می دهند و آنچه را نمی دانيد برای شما بيان می كنند. سپس مسئله ی ثابت بودن احكام الهی تا ابد را با عباراتی بلند بيان فرمودند:

ای مردم، هر حلالی كه شما را بدان راهنمايی كردم و هر حرامی كه شما را از آن نهی نمودم، هرگز از آنها بر نگشته ام و تغيير نداده ام. اين مطلب را بياد داشته باشيد و آن را حفظ كنيد و به يكديگر سفارش كنيد، و آن را تبديل نكنيد و تغيير ندهيد.

نكته ی ديگر مسائل جديدی بود كه در آينده برای مسلمين پيش می آمد كه در اين باره فرمودند: مأمورم كه از شما بيعت بگيرم و با شما دست بدهم بر اينكه قبول كنيد آنچه از طرف خداوند عزوجل درباره ی اميرالمؤمنين علی و جانشينان بعد از او آورده ام كه آنان از نسل من و اويند، «و آن موضوع» امامتی است كه فقط در آنها بپا خواهد بود، و آخر ايشان مهدی است تا روزی كه خدای مدبِّرِ قضا و قدر را ملاقات كند.

ديگر اينكه بالاترين امر به معروف و نهی از منكر را تبليغ پيام غدير اعلام كردند و فرمودند:

بدانيد بالاترين امر به معروف آنست كه سخن مرا بفهميد و آن را به كسانی كه حاضر نيستند برسانيد و او را از طرف من به قبولش امر كنيد و از مخالفتش نهی نمائيد، چرا كه اين دستوری از جانب خداوند عزوجل و از نزد من است، و هيچ امر به معروف و نهی از منكری نمی شود مگر با امام معصوم.

۳۴

با دوازده امام بيعت كنيد!

درآخرين مرحله ی خطابه بيعتِ لسانی انجام شد. برای اين هدف دو زمينه سازی انجام شد:

يكی بيان علت اين بيعت لسانی بود. درباره ی اينكه قبل از بيعت با دست بصورت زبانی از آنان اقرار گرفتند، فرمودند:

ای مردم، شما بيش از آن هستيد كه با يك دست و در يك زمان با من دست دهيد، و پروردگارم مرا مأمور كرده است كه از زبان شما اقرار بگيرم درباره ی آنچه منعقد نمودم برای علی اميرالمؤمنين و امامانی كه بعد از او می آيند و از نسل من و اويند، چنانكه به شما فهماندم كه فرزندان من از صلب اويند.

ديگری تعيين عبارات حاكی از محتوای بيعت بود كه می بايست همه ی مردم به آن اقرار می كردند و بيعت با دست هم حساب می شد. از آنجا كه اين بيعت بر سر يك مسئله ی موقت و زود گذر نبود بلكه بر سر يك اعتقاد آن هم به بلندای ابديت بود، لذا حضرت عبارات مفصلی را بر لسان مبارك جاری كردند و از مردم خواستند آنها را عيناً تكرار كنند.

لذا خطاب به حاضرين فرمودند: پس همگی چنين بگوئيد:

«ما شنيديم و اطاعت می كنيم و راضی هستيم و سر تسليم فرود می آوريم درباره ی آنچه از جانب پروردگار ما و خودت به ما رساندی، درباره ی امر امامتِ اماممان علی اميرالمؤمنين و امامانی كه از صلب او به دنيا می آيند.

بر اين مطلب با قلبهايمان و با جانمان و با زبانمان و با دستانمان با تو بيعت می كنيم . بر اين عقيده زنده ايم و با آن می ميريم و «روز قيامت» با آن محشور می شويم.

تغيير نخواهيم داد و تبديل نمی كنيم و شك نمی كنيم و انكار نمی نمائيم و ترديد به دل راه نمی دهيم و از اين قول

۳۵

برنمی گرديم و پيمان را نمی شكنيم.

تو ما را به موعظه ی الهی نصيحت نمودی درباره ی علی اميرالمؤمنين و امامانی كه گفتی بعد از او از نسل تو و فرزندان اويند، يعنی حسن و حسين و آنانكه خداوند بعد از آن دو منصوب نموده است.

پس برای آنان عهد و پيمان از ما گرفته شد، از قلبهايمان و جانهايمان و زبانهايمان و ضمايرمان و دستهايمان. هر كس توانست با دست بيعت می نمايد و گرنه با زبانش اقرار می كند. هرگز در پی تغيير اين عهد نيستيم و خداوند «در اين باره» از نفسهايمان دگرگونی نبيند.

ما اين مطالب را از قول تو به نزديك و دور از فرزندانمان و فاميلمان می رسانيم، و خدا را بر آن شاهد می گيريم. خداوند در شاهد بودن كفايت می كند و تو نيز بر اين اقرار ما شاهد هستی.»

پيداست كه حضرت، عين كلامی را كه می بايست مردم تكرار كنند به آنان القا فرمودند و عبارات آن را مشخص كردند تا هر كس به شكل خاصی برای خود اقرار نكند، بلكه همه به مطلب واحدی كه حضرت از آنان می خواهد التزام دهند و بر سر آن بيعت نمايند. مردم نيز پس از هر جمله، آن را تكرار می كردند و بدينوسيله از همان فراز منبر بيعت عمومی گرفته شد.

همچنين از مردم خواستند خدا را بر چنين نعمتی سپاسگزار باشند كه اجازه نداد مردم با انتخاب ناقص خود خليفه ای برای خود برگزينند، بلكه ذات الهی مستقيماً در اين باره تصميم گيری نمود و نتيجه ی آن را به بشر الزام فرمود.

كلمات نهايی پيامبرصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم دعا برای اقراركنندگان به سخنانش و نفرين بر منكرين اوامر آن حضرت بود، و با حمد خداوند خطابه ی حضرت پايان يافت.

۳۶

مراسم سه روزه در غدير

تبريك و تهنيت غدير و ولايت(۱۹)

پس از اتمام خطبه، صدای مردم بلند شد كه: «آری، شنيديم و طبق فرمان خدا و رسول با قلب و جان و زبان و دستمان اطاعت می كنيم

بعد به سوی پيامبر و اميرالمؤمنين صلوات اللَّه عليهما و آله ما ازدحام كردند و برای بيعت سبقت می گرفتند و با ايشان دست بيعت می دادند.

اين ابراز احساسات و فريادهای شعفی كه از جمعيت برمی خاست، شكوه و ابهت بی مانندی به آن اجتماع بزرگ می بخشيد.

در اين حال پيامبرصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمود: «الْحَمْدُ للَّهِ الَّذي فَضَّلَنا عَلی جَميعِ الْعالَمينَ

نكته ی قابل توجهی كه در هيچيك از پيروزی های پيامبرصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم - چه در جنگها و چه ساير مناسبتها و حتی فتح مكه- سراغ نداريم، اين

۳۷

است كه حضرت در روز غدير فرمودند: «به من تبريك بگوئيد! به من تهنيت بگوئيد! زيرا خداوند مرا به نبوّت و اهل بيتم را به امامت اختصاص داده است »؛ و اين نشانه ی فتح بزرگ و در هم شكستن كامل سنگرهای كفر و نفاق بود.

از سوی ديگر پيامبرصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به منادی خود دستور دادند تا بين مردم گردش كند و اين خلاصه ی غدير را تكرار كند: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِیٌّ مَوْلاهُ، اَللَّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ » تا در غدير بعنوان تابلوی ابدی ولايت بر دلها نقش بندد.

بيعت مردان(۲۰)

پيامبرصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ضمن سخنرانی وعده داده بودند كه پس از پايان سخنرانی از شما بيعت خواهم گرفت، آنجا كه فرمودند:

بدانيد كه من بعد از پايان خطابه ام شما را به دست دادن با من بعنوان بيعت با او و اقرار به او، و بعد از من به دست دادن با خود او فرا می خوانم. بدانيد كه من با خدا بيعت كرده ام و علی با من بيعت كرده است، و من از جانب خداوند برای او از شما بيعت می گيرم.

بيعت غدير به معنای التزام و پيمان وفاداری به ولايت دوازده امام معصومعليهم‌السلام بود، و محتوای آن ضمن سخنرانی حضرت تعيين شده بود، و مردم بصورت لسانی به آن اقرار كرده بودند.

برای آنكه رسميت مسئله محكم تر شود، و آن جمعيت انبوه بتوانند مراسم بيعت را بطور منظم و برنامه ريزی شده ای انجام دهند، پيامبرصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم پس از پايان سخنرانی دستور دادند تا دو خيمه برپا

۳۸

شود. يكی از خيمه ها را مخصوص خود قرار دادند و در آن جلوس فرمودند، و به اميرالمؤمنينعليه‌السلام دستور دادند تا در خيمه ی ديگر جلوس نمايد، و امر كردند تا مردم جمع شوند.

پس از آن مردم دسته دسته در خيمه ی پيامبرصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم حضور می يافتند و با آن حضرت دست بيعت می دادند و تبريك و تهنيت می گفتند. سپس در خيمه ی مخصوص اميرالمؤمنينعليه‌السلام حاضر می شدند و بعنوان امام و خليفه ی بعد از پيامبرشان با آن حضرت دست بيعت می دادند و پيمان وفاداری می بستند، و بعنوان اميرالمؤمنين بر او سلام می كردند، و اين مقام والا را تبريك می گفتند.

برنامه ی بيعت تا سه روز ادامه داشت، و اين مدت را حضرت در غدير اقامت داشتند، و برنامه چنان حساب شده بود كه همه ی مردم در آن شركت كردند.

از كسانی كه در غدير با اميرالمؤمنينعليه‌السلام بيعت نمودند همانهايی بودند كه زودتر از همه آن را شكستند و پيش از همه پيمان خود را زير پا گذاشتند و بعد از پيامبرصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم يكی پس از ديگری رو در روی اميرالمؤمنينعليه‌السلام ايستادند.

جالب اينكه عمر بعد از بيعت اين كلمات را بر زبان می راند: «افتخار برايت باد، گوارايت باد ای پسر ابی طالب، خوشا به حالت ای اباالحسن، اكنون مولای من و مولای هر مرد و زن مؤمنی شده ای

از آن جالب تر اينكه پس از امر پيامبرصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم همه ی مردم بدون چون و چرا با اميرالمؤمنينعليه‌السلام بيعت می كردند، ولی ابوبكر و عمر

۳۹

گفتند: آيا اين امر از طرف خداوند است يا از طرف رسولش «يعنی: از جانب خود می گويی؟» حضرت فرمود:

از طرف خدا و رسولش است.آيا چنين مسئله ی بزرگی بدون امر خداوند می شود ؟ و نيز فرمود: آری حق است از طرف خدا و رسولش كه علی اميرالمؤمنين است.

بيعت زنان(۲۱)

پيامبرصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم دستور دادند تا زنان هم با آن حضرت بيعت كنند و بعنوان اميرالمؤمنين سلام كنند و به حضرتش تبريك و تهنيت بگويند، و اين دستور را درباره ی همسران خويش مؤكد داشتند.

برای اين منظور- چون اكثر زنان نامحرم بودند- به دستور حضرت ظرف آبی آوردند و پرده ای بر روی آن زدند بطوری كه زنان در آن سوی پرده دستِ خود را در آب قرار می دادند و اميرالمؤمنينعليه‌السلام در سوی ديگر دست خود را در آب می گذاشت و بدين صورت بيعت زنان هم با آن حضرت انجام گرفت.

يادآور می شود كه بانوی بزرگ اسلام حضرت فاطمه زهراعليها‌السلام از حاضرين در غدير بودند. همچنين كليه ی همسران پيامبرصلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و ام هانی خواهر اميرالمؤمنينعليه‌السلام و فاطمه دختر حضرت حمزه و اسماء بنت عميس در آن مراسم حضور داشتند.

عمامه سحاب(۲۲)

عرب هرگاه می خواستند رياست شخص بزرگی را بر قومی اعلام كنند يكی از مراسمشان بستن عمامه بر سر او بود. اهميت اين برنامه

۴۰