برای ریحانه

برای ریحانه0%

برای ریحانه نویسنده:
گروه: کتابخانه زن و خانواده

برای ریحانه

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: محمود اكبرى
گروه: مشاهدات: 11229
دانلود: 3801

توضیحات:

برای ریحانه
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 153 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 11229 / دانلود: 3801
اندازه اندازه اندازه
برای ریحانه

برای ریحانه

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

۱۲ - دختر نیکوکار

در زمان یکی از خلفا، شخصی در اثر پیری زمین گیر شده بود و چون کودکان نیاز به پذیرایی و پرستاری داشت. دخترش با کمال علاقه از او پذیرایی و نگهداری می کرد.

خلیفه به او گفت در این زمان، دختری مهربان، همانند تو سراغ ندارم که به پدرش چنین مهربانی کند. دختر جواب داد: نه، من کاری در حق او نکرده ام. میان حق من و حق پدرم فرق زیادی است. اگرچه من در خدمت به او هیچ تقصیر و کوتاهی نکرده ام. اما زمان بسیاری پدرم مرا می پرورید و به من محبت می کنم و شب و روز دعا می کنم و از خدا می خواهم تا زحمت او تمام شود. خلیفه گفت: این دختر از من فهمیده تر است.۱

__________________________________

۱ مهدی تاج لنگرودی، داستان زنان، ص ۱۶۲.

۱۳ - نیکی به مادر

جوانی خدمت پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم شرفیاب شد و عرض کرد: یا رسول الله!من در زندگی فراوان گناه کرده ام، اما اکنون پشیمانم و می خواهم توبه کنم، چه راهی است که خداوند سریع تر گناهان مرا ببخشد؟

حضرت فرمود: برو به مادرت نیکی کن. او گفت مادر ندارم.

حضرت فرمود: برو به پدرت خدمت کن تا خدا گناهان تو را ببخشد. همین که آن جوان حرکت کرد و رفت، پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: «اگر او مادر می داشت و به او خدمت می کرد سریع تر گناهان او مورد عفو قرار می گرفت.» ۱

_______________________________

۱ مستدرک، ج ۱۵، ص ۱۷۹.

۱۴ - .شوخی با نامحرم

ابو بصیر نقل کرده است: زمانی که در کوفه بودم به یکی از بانوان درس قرآن می دادم. روزی به مناسبتی با او شوخی کردم. مدتی گذشت تا در مدینه حضور امام باقرعليه‌السلام رسیدم. آن حضرت مرا مورد سرزنش قرار داد و می فرمود: «کسی که در جای خلوت گناه کند، نظر لطف خدا از او بر می گردد». سپس فرمود: «این چه سخنی بود که به آن زن گفتی؟»

از شدت شرم، سر در گریبان و توبه کردم. امام باقرعليه‌السلام به من فرمود: «مراقب باش که تکرار نکنی و با زن نامحرم شوخی ننمایی».۱

______________________________

۱ بحارالانوار، ج ۴۶، ص ۲۴۷.

+

۱۵ - .نفیسه

نفیسه، بانویی بزرگوار و با ایمان بود که در سال ۱۴۵ هجری در مکه متول شد و در مدینه پرورش یافت. او دختر حسن بن زید، و زید فرزند امام حسن مجتبیعليه‌السلام نام همسرش، اسحاق مؤتمن (فرزند امام صادقعليه‌السلام ) است.

نفیسه حافظ قرآن بود و روزها پیوسته روزه می گرفت و شب ها در حال عبادت به سر می برد.

او دارای ثروتی بود که با آن به بیماران و بینوایان و عموم مردم احسان می کرد. بسیار می گریست و سی مرتبه به حج مشرف شد و بیشتر این سفرها را با پای پیاده رفت. زینب، دختر برادر نفیسه، درباره او گفته است که: چهل سال تمام عمه ام را خدمت کردم؛ در این مدت ندیدم که شبی بخوابد و یا روزی افطار کند. پیوسته شب ها را به قیام و روزها را به روزه می گذراند. به او گفتم: چرا با خود مدارا نمی کنی؟ پاسخ داد: «چگونه با نفسم مدارا کنم با این که راهی سخت و گردنه هایی در پیش دارم که از آنها نمی گذرند، مگر مردم رستگار؟»

نفیسه، سالی با شوهرش به فلسطین سفر کرد تا قبر حضرت ابراهیمعليه‌السلام را زیارت کند. هنگام بازگشت از سفر، به مصر رفتند و در خانه ای مسکن گزیدند که در همسایگی آنان دختری بود یهودی و نابینا که روزی به آب وضوی نفیسه تبرک جست و شفا گرفت. یهودیان و مردم مصر به او عقیده مند شدند و با اصرار از او خواستند که در آن جا بماند. نفیسه با دست خود قبری برای خویش کنده بود و همیشه برای سفر آخرت آماده بود. بسیار می شد که داخل قبر می رفت و در آن جا به نماز می ایستاد و در آن قبر، شش هزار بار ختم قرآن کرد. سرانجام این بانوی پرهیزکار در رمضان سال ۲۰۸ هجری در حالی که روزه داشت و قرآن تلاوت می کرد، در حال خواندن «لهم دراالسلام» دعوت حق را اجابت کرد و روح پاکش به دیار جاودان پرکشید. ۱

______________________________

۱ سفینه البحار، ج ۲، ص ۶۰۴؛ دیلمی، هزار وی ک نکته نماز، ص ۴۱.

۱۶ - .هفتاد پیامبر از نسل یک دختر

حسن بن سعید حکایت می کند: خداوند به یکی از دوستان ما دختری داد. او در حالی که غمگین بود، حضور امام صادقعليه‌السلام رسید و ماجرای خود را به عرض آن حضرت رساند. حضرت فرمود: «راستی اگر خدا از تو می پرسید من فرزند برای تو انتخاب کنم یا خودت انتخاب کنی، تو چه جوابی می دادی؟»

گفت: بی گمان خداوند مصلحت و خیر مرا بهتر از خود من می داند و من این کار را بر عهده او واگذار می کنم!». حضرت فرمود: «اکنون که خداوند برای تو فرزند انتخاب کرده و دختری به تو عطا فرموده است، چرا ناراحت و غمگین هستی؟»

سپس اضافه کرد: خداوند در عوض پسری که هم سفر دانشمند حضرت موسیعليه‌السلام گشت، به پدر و مادرش دختری عنایت فرمود که هفتاد پیغمبر از نسلش به وجود آمدند؛ چنان که در قرآن کریم شده است:

( فَانطَلَقَا حَتَّىٰ إِذَا رَكِبَا فِي السَّفِينَةِ خَرَقَهَا قَالَ أَخَرَقْتَهَا لِتُغْرِقَ أَهْلَهَا لَقَدْ جِئْتَ شَيْئًا إِمْرًا .) ۱

خداوند اراده کرده است که فرزند پاکیزه و با محبت تری به جای او به آنها بدهد.

____________________________

۱ کهف (۱۴) / آیه ۷۱.

۱۷ - .غم دختر داری

سکونی، (یکی از یاران امام صادقعليه‌السلام )، می گوید: در حال غم و غصه و حزن و اندوه بر امام صادق، وارد شدم، حضرت فرمود: «سکونی سبب غصه تو چیست؟»

عرض کردم: دختر دار شدم. فرمود: «بارش را زمین می کشد، رزقش را خدا می دهد، زمان زندگی اش را با تو فرق می کند و رزق خودش را می خورد.»

سکونی می گوید: در این هنگام غم و غصه ام بر طرف شد. سپس حضرت از من سوال کرد: چه نامی برای او نهاده ای؟ گفتم: فاطمه. حضرت صدا زد: آه! آه! آه! آنگاه دست بر پیشانی گذاشت و فرمود: «اکنون که نام او را فاطمه گذاشته ای، به او ناسزا مگو، لعنتش مکن و او را کتک مزن».۱

_____________________________

۱ وسائل الشیعه، ج ۲۱، ص ۲۸۲.

۱۸ - .دخترکشی

مردی خدمت پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم آمد و اسلام آورد. روزی خدمت رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم رسید و پرسید: آیا اگر گناه بزرگی کرده باشم، توبه من پذیرفته می شود؟ حضرت فرمود: «خداوند تواب و رحیم است.» عرض کرد: ای رسول خدا! گناه من بسیار عظیم است. فرمود: «وای بر تو، هر قدر گناه تو بزرگ باشد، عفو خدا، از آن بزرگ تر است.» عرض کرد: اکنون که چنین است، بدان من در جاهلیت به سفر دوری رفتم. در حالی که همسرم باردار بود. پس از چهار سال بازگشتم. همسرم به استقبال من آمد. دخترکی در خانه دیدم، پرسیدم این دخرک کیست؟ گفت: دختر یکی از همسایگان است. من گمان کردم ساعتی بعد به خانه خود می رود، ما با تعجب دیدم نرفت، غافل از این که او دختر من است و مادرش این را مخفی نگه می دارد که مبادا به دست من کشته شود.

سرانجام گفتم: راستش را بگو، این دختر از کیست؟ این نتیجه همان حمل است و دختر توست.

آن شب را با کمال ناراحتی خوابیدم. گاهی خواب می رفتم و گاهی بیدار می شدم. صبح شد. از بستر برخاستم و کنار بستر دخترک رفتم که در کنار مادرش به خواب رفته بود. او را بیرون کشیدم و بیدارش کردم و گفتم همراه من به نخلستان بیا. او به دنبال من حرکت کرد تا نزدیک نخلستان رسیدیم. من شروع به کندن چاله ای کردم و او به من کمک می کرد که خاک را بیرون آورم. هنگامی که کندن چاله تمام شد، زیر بغل او را گرفتم و در وسط آن انداختم. سپس دست چپم را به روی شانه او گذاشتم که بیرون نیاید و با دست راست خاک بر او می ریختم و او پیوسته دست و پا می زد و مظلومانه فریاد می کشید: پدر جان! چرا با من این گونه رفتار می کنی؟ در این هنگام خاکی را که به روی صورتم ریخته بود، با دستش پاک می کرد، ولی من هم چنان با بی رحمی خاک بر رویش می ریختم، تا این که سرانجام ناله هایش در زیر انبوهی از خاک حو شد. در این جا پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در حالی که بسیار ناراحت و پریشان بود و اشک هایش را از چشمان مبارکش پاک می کرد، فرمود: اگر رحمت خدا بر غضبش مقدم نبود، لازم بود که هر چه زودتر انتقام او را از تو بگیرد.»۱

________________________________

۱ تفسیر نمونه، ج ۱۱، ص ۲۷۳.

۱۹ - .دختر شهید اول، نویسده کتاب لمعه

شهید اول، دختری داشت به نام فاطمه که دین شناس، فقیه، فاضل و عابد و استاد حدیث بود. دانشمندان و علمای بزرگ از او به نیکی یاد کرده اند و پدرش بسیار او را می ستود و به زنان دستور می داد که در مسائل فقهی و احکام شرعی به او رجوع کنند. وی از بانوان بزرگ شیعه بود که مراتب دانش و تقوا و بی توجهی به دنیا و همت بلندش به فضایل و کرامت های انسانی از نامه ای که از او در تاریخ باقی مانده است، روشن می شود.

نامه در حقیقت به عنوان سند و قباله ملکی است که به برادرنش داده و سهم خویش از اموال پدری را به آنها بخشیده و در مقابل آن، یک جلد قرآن مجید و چند جلد کتاب فقهی از فقهای بنام شیعه از آنان گرفته است.

چنین بانوانی در تاریع تشیع پیدا می شوند که به مظاهر دنیایی، پشت پا می زنند و در طریق دانش، معنویت و اخلاق گام بر می دارند و به درجه ای از مراتب دانش و تقوا و فضیلت می رسند که مورد ستایش و تمجید علما و فقهای بزرگ شیعه قرار می گیرند.۱

نامه او از این قرار است:

ستایش مخصوص خدایی است که آنچه اراده کند، به بندگانش می دهد و نعمت خودش را بر دانشمندانی که به دانششان عمل کنند، عطا می فرماید. آنان را بزرگوار و اهل کرامت قرار داده و به سبب عمل نیک و مقام بلندی که در دنیا و آخرت دارند، بر دیگر آدمیان برتری داده و به این برتری، تمام آفرینش گواهی می دهند.

صلوات و درود بی پایان بر پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم که سخن و کلام جامع، مخصوص اوست و بر اهل بیت عصمت و طهارت و اصحابش که در فصاحت و نیک سخن گفتن هیچ فصیحی به آنان نمی رسد و بر پیروان آنان و کسانی که از آنان پیروی می کنند، در هر مکانی که خورشیدو ماه در آن جا نور می تابند.

این جانب، فاطمه، تمام سهمی را که از پدرم در جزین و جاهای دیگر به من رسیده، به عنوان بخشش شرعی، به خاطر خدا و رسیدن به ثواب به برادرانم واگذار نمودم و در مقابل، آنها کتاب قرآن و تهذیب و مصباح شیخ طوسی و من لا یحضره الفقیه و ذکری را در سوم رمضان سال ۸۲۳ هجری به من بخشیدند.

آری، فاطمه، دختر شهید اول، این بانوی اسلام شناس، حاضر است از تمام اموالی که از پدرش به او رسیده بگذرد، فقط برای خشنودی خدا و اجر و پاداش او و رسیدن به کتاب های فقهی و علمی که از پدر به یادگار مانده است.

______________________________

۱ محمد حسن امامی، دیدار با ابرار، ص ۱۷.

۲۰ - .درخواست عروس

در اوایل سال های پیروزی انقلاب اسلامی، بعضی از جوانان مؤمن و انقلابی تقاضا می کردند تا حضرت امام خمینی عقد ازدواج آنها را بخواند. در یکی از این مراسم، امام به دختر خانمی که برای عقد آمده بود، فرمود: آیا شما مرا وکیل می کنید تا شما را به ازدواج این مرد در آورم؟» دختر در جواب امام عرض کرد« من شمادر دنیا وکیل می کنم به شرط این که شما در آخرت از من شفاعت کنید. امام پس از اندکی درنگ، فرمود: «معلوم نیست که من در آخرت شفاعت کنم، ولی اگر خدا اجازه شفاعت داد، از تو شفاعت می کنم.»۱

_________________________________

۱ محمد علی انصاری، سرگذشت های ویژه از زندگی امام، ج ۲، ص ۸۱؛ داستان دوستان، ج ۲، ص ۲۷۴.

۲۱ - .دختر خردسال دلاور

حدود سه سال پیش از هجرت، پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم دو یار و حامی خود، یعنی ابوطالب و خدیجه را از دست داد. رحلت این دو به قدری برای پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم سخت و گران بود که آن سال را «عام الحزن» نامید. اما به جای ابوطالب، فرزندش علیعليه‌السلام و به جای خدیجه، دخترش فاطمهعليه‌السلام بودند که ضایعه رحلت ابوطالب و خدیجه را جبران می کردند.

علیعليه‌السلام در آن وقت نوزده سال داشت و فاطمه طبق احادیث معروف، بیش از ۵ سال نداشت. اما همین دختر پنج ساله یک دختر فداکار و مهربان و شجاع و دلنواز بود. گاه دشمنان سنگدل، خاک یا خاکستر بر سر پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می ریختند و هنگامی که رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به خانه می آمد، فاطمهعليه‌السلام خاک و خاکستر را از سر و روی پدر پاک می کرد در حالی که اشک در چشمش حلقه زده بود. پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمود: «دخترم غمگین باش، خداوند حافظ پدر توست.»

روزی دشمنان اجتماع کردند تا در حجر اسماعیل سوگند بخورند که هر کجا محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم را یافتند، او را بکشند. حضرت فاطمهعليها‌السلام خبر را شنید و به اطلاع پدر رساند تا از خود مراقبت بیشتری کند.۱

این حادثه نشان می دهد که فاطمهعليها‌السلام ، نه تنها در درون خانه، بلکه در بیرون خانه نیز در فکر یاری و نگهبانی پدر بود.

در همان سال ها، ابوجهل عده ای از افراد پست را جمع کرده بود که وقتی پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در مسجد الحرام در نماز به سجده می رود شکمبه گوسفند را بر سر آن حضرت بیفکنند. این عمل ناجوانمردانه انجام شد و ابوجهل و مزدورانش صدا به خنده بلند کردند و بعضی از یاران حضرت، این منظره را دیدند، ولی کسی جرأت نکرد که به پیش رود و شکمبه را بردارد.

این خبر به گوش حضرت فاطمهعليها‌السلام خردسال رسید. با شتاب به مسجد الحرام رفت و آن را برداشت و با شجاعت مخصوص خودش ابوجهل و یارانش را با شمشیر بیان، محکوم و سرکوب و بر آنها نفرین کرد.۲

بدین سان، دختر بزرگوار پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در آن سن و سال، درس فداکاری و ایثار و شجاعت را به همه، به ویژه دختران و زنان آموخت که آنها نیز باید دوش به دوش ردان به دفاع از حق برخیزند.

___________________________

۱ سیره ابن هشام، ج ۱، ص ۴۱۶؛ داستانها و پندها، ج ۵، ص ۲۹.

۲ صحیح بخاری، ج ۵، ص ۸؛ داستانها و پندها، ج ۵، ص ۲۹.

۲۲ - .دختر، خیلی خوب است

یکی از یاران امام خمینی می گوید در سال ۶۳ خداوند فرزند دختری به این جانب عطا فرمود. بعد از چند روز نوزاد را خدمت امام آورد. از پله های حیاط بالا می آمدم که توجه امام به حقیر افتاد. با تبسم و نشاط کم سابقه اذن دخول دادند. قبل از آن که سخنی بگویم، فرمود: «بچه خودتان است؟!» عرض کردم: بله! بلافاصله دو دستشان را به علامت تحویل کودک جلو آوردند و همزمان پرسیدند: دختر است یا پسر؟» عرض کردم: دختر است. امام او را در آغوش گرفتند و صورت به صورت او گذاشتند و پیشانی او را بوسیدند و فرمود: «دختر خیلی خوب است. دختر خیلی خوب است. دختر خیلی خوب است!» و در گوشش دعا خواندند. سپس از اسم او سوال فرمودند. به عرض رساندم: آقا اسم برایش انتخاب نکرده ایم، گذاشته ایم حضرت عالی انتخاب بفرمایید. حضرت امام بدون تأمل فرمودند: فاطمه خیلی خوب است، فاطمه خیلی خوب است.»۱

_______________________________

۱ محمد حسن رحیمیان، در سایه آفتاب، ص ۱۲۷.

۲۳ - .آتش فروزان

پادشاهی دختر جوانی داشت که او را بسیار دوست می داشت. سازندگان و نوازدگان را امر کرده بود که نزد او برود و او را سرگرم عیش و طرب کنند. روزی عابدی در همسایگی او این آیه را خواند:

( يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ عَلَيْهَا مَلَائِكَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لَّا يَعْصُونَ اللَّـهَ مَا أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ ) .۱

ای کسانی که ایمان آورده اید، نگاه دارید جان و اهل خود را از آتش که افروزنده آن مردمان کافر و سنگ است.

دختر گفت: «خاموش شوید». عابد دوباره آیه را خواند. دختر جامعه دریده شروع به جزع و بی تابی کرد. پدر آمد و او را در کنار خود گرفت و گفت تو را چه شده؟

دختر گفت: تو را به خدا آیا خدا را آتشی است که آتش گیره آن مردم و سنگ هایند؟ پدر پاسخ داد: آری. دختر گفت: ای بی امانت! چرا مرا خبر ننمودی؟ به خدا طعام نخورم و جامعه نرم نپوشم تا بدانم که اهل بهشتم و یا دوزخ.

خداوندا منم عبد گنهکار

اسیر نفس بد اندیش و بدکار

مرا شرم آید از گفتار و کردار

تویی و من، من عاصی و تو غفار۲

______________________________-

۱ تحریم (۶۶) / آیه ۶.

۲ تفسیر اثنی عشری، ج ۱، ص ۶۲.

۲۴ - .زنان باتقوا

در سفینه البحار آمده است: زن با تقوایی پس از رنج های فراوان و تحمل مشکلات طاقت فرسا، سرانجام به ساحل دریایی رسید، اما در آن جا نیز گرفتار مرد عیاش و شهوت رانی گردید که نظرش به جمال زیبای آن زن افتاد، گویا گمشده خود را بازیافته باشد عنان اختیار از کف بداد و زن را به عملی ناروا دعوت کرد، ولی آن زن با ایمان از قبول پیشنهاد مرد زشت خودی امتناع کرد و زیر بار آن عمل شیطانی نرفت و تسلیم خواسته نامشروع وی نشد. مرد نانجیب به زور و اجبار متسول گردید و اختیار را از زن سلب کرد، همین که خواست نزدیک زن شود، لرزه بر اندام زن افتاد و شروع کرد به لرزیدن. مرد پرسید: چرا می لرزی و خود را این همه باخته ای؟ زن گفت: من تاکونن مرتکب چنین خلافی نشده ام و از این که در پیشگاه الهی به این عمل ناروا وادار می شوم، در وحشت و اضطرابم، مرد از شنیدن این جملات به خود آمد و با خود گفت: این زن از ارتکاب یک بار عمل ناروا، آن هم در حالت اجبار چنین وحشت می کند وای بر من که سر تا پا آلوده فسادم و از خدا حیا نمی کنم! آن گاه دست از زن برداشت و برای همیشه راه خود را بازیافت.۱

_____________________________

۱ ج ۱، ص ۴۳۲ به نقل مسائل ازدواج و حقوق خانواده، ص ۳۳۶.

۲۵ - .پاک دامنی تا آخرین نفس

امام صادقعليه‌السلام می فرماید: در میان بنی اسرائیل مرد بسیار متدین و پارسایی بود که همسری متدین و باتقوایی داشت. برادر این مرد پارسا قاضی پادشاه وقت بود. روزی از سوی پادشاه مأموریت مهمی پیش آمد و به آن قاضی دستور داد شخص متدینی را برای این کار انتخاب کند. قاضی گفت: هیچ کس را به اندازه برادرم شایسته این کار نمی دانم، در نتیجه این کار را بر عهده برادرش گذاشت و با اصرار زیاد، او را برای مأموریت آماده ساخت.

مرد متدین و پارسا هنگام عزیمت به آن سفر، همسرش را به طور امانت به برادر قاضی اش سپرد تا از او سرپرستی کند و سفارش های اکید را برای حفظ امانتش نمود.

اما جمال و زیبایی آن زن عنان اختیار را از کف قاضی ربود و وی را عاشق و شیدای او نمود، از این رو قاضی امین قصد خیانت به ناموس برادرش کرد و راز دلش را با زن برادر در میان گذاشت، ولی با مخالفت شدید او مواجه شد. قاضی گفت: اگر با من چنین کنی، تو را در نزد سلطان متهم به زنا کرده حکم سنگسارت را صادر می کنم!

زن پاکدامن گفت: من هرگز برخلاف عفت حرکت نمیکنم و تو هر کاری می خواهی بکن.

قاضی نانجیب و بی تقوا که اسیر شهوت بود، این بانوی پاکدامن را در پیش سلطان متهم به زنا نمود و حکم «رجم» را صادر کرد و ناموس امانت بردرش را در زیر هزاران سنگ قرار داد اما خداوند (از آن جا که همواره یاور مؤمنان است) آن را حفظ کرد و با رمقی که در جان داشت شبانه حرکت کرد و.... ۱

______________________________

۱ فروع کافی، ج ۵، ص ۵۵۶؛ به نقل همان.

دختران پوکه ای

می توان دخترانی را که در اثر ضعف ایمان و خود کم بینی دچار بحران هویت شده، شخصیت خد را در بیرون از وجود خود می بینند و با آرایش تند و پوشیدن لباس های جذاب و جلف و بدحجابی و طنازی و... می خواهند ضعف های درونی خود را جبران کنند، دختران پوکه ای نامید، چرا که دختران شایسته ای که از کمالات علم و ایمان و شایستگی های مختلفی برخوردارند، نیازی به چنین حرکاتی ندارند.

زنان و دختران در دوره آخر زمان

اصبغ بن نباته از علیعليه‌السلام نقل می کند که فرمود: از پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم شنیدم که فرمود: در دوره آخرالزمان، که بدترین زمان هاست، زنانی پیدا خواهند شد که بر این اوصاف خواهند بود:

۱ - .بدحجاب و بی حجابند

۲ - .حدود الهی را نادیده می گیرند

۳ - .زینت خود را به نامحرمان نشان می دهند

۴ - .از دستورهای دین پیروی نمی کنند

۵ - .به دنبال فتنه و آشوب می گردند

۶ - .به دنبال خوش گذرانی و لذت های نامشروعند

۷ - .محرمات را برای خود حلال می دانند و چین افرادی در دوزخ گرفتار عذاب خواهند شد.۱

______________________________

۱ وسائل الشیعه، ج ۴، ص ۱۹.

چه کسی خوش بخت است؟

بشر همواره در جست و جوی خوش بختی بوده، اما هیچ گاه معیار خاص و جامعی برای خوش بختی ارائه نکرده است. در واقع، هر کسی خوش بختی را در مطلوب و آیده آل خود می بیند و در مجموع می توان گفت ریشه خوش بختیاز نظر مردم دو چیز است:

۱ - .عوامل درونی؛ همچون ایمان و عمل صالح، سلامتی، احساس مسئولیت، اخلاق خوب و اراده قوی داشتن

۲ - .عوامل و زمینه های درونی، همچون جلب رضایت پدر و مادر، رسیدن به آرزوها، مال و ثروت، پست و مقام، زندگی آرام، شغل مناسب، دوستان خوب و....

خوش بختی از دیدگاه معصومینعليه‌السلام

پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:

«خوش بخت کسی است که آخرت را بر دنیای فانی مقدم بدارد.»۱

و در جای دیگر فرمود:

«سعادتمند ترین مردم کسی است که همنشین مردان بلند همت باشد.»

حضرت علیعليه‌السلام فرمود:

«خوش بخت کسی است که از آنچه به او زیان می رساند، دوری جوید.»

هم چنین فرمود:

«خوش بخت کسی است که نفس خود را محاسبه کند.»۲

نیز فرمود:

«خوش بخت کسی است که اخلاص در اطاعت داشته باشد.»

و در سخن دیگر فرمود:

«خوش بخت کسی است که در اصلاح مردم تلاش کند.»۳

____________________________

۱ بحارالانوار، ج ۷۷، ص ۱۸۸.

۲ بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۳۳۰.

۳ همان.

ارزش های مشترک دختران و پسران در قرآن

در معیارهای ارزشی در قرآن، بین زن و مرد و دختر و پسر، نوعی براری حاکم است و در مقامات معنوی تفاوتی بیشنشان نیست و در انسانیت و ارزش ها از شرایط یکسانی برخوردارند. تنها ملاک برتری به تقوا است که امری اکتسابی است و ربطی به جنسیت ندارد آن چنان که ربطی به نژاد، جغرافیا، سن، ثروت و زیبایی ندارد.

اسماء بنت عمیس، که از نخستین زنان مهاجردر اسلام است، وقتی از «حبشه » بازگشت، به دیدار همسران پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم آمد. نخستین چیزی که پرسید، این بود: «آیا آیه ای درباره زنان نازل شده است؟» آنان پاسخ دادند: خیر. اسماء خدمت پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم رسیده، عرض کرد: ای رسول خدا! جنس زن، گرفتار خسران و زیان است. رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: چرا؟ گفت: چون در قرآن فضیلتی همانند مردان برای زنان نیامده است. در این هنگام، آیه ۳۵ سوره احزاب نازل شد۱ که ده ارزش معنوی یکسان بین زن و مرد را مطرح نموده است. در سوره های دیگر نیز از ارزش های برابر بین زنان و مردان سخن به میان آمده که در زیر ملاحظه می فرمایید:

مسلمات زنان تسلیم فرمان خدا

مؤمنات زنان مومن به خدا و روز جزا

قانتات زنان مطیع فرمان خدا

صادقات زنان راستگو

خاشعات زنان متواضعه و خاضع

متصدقات زنان صدقه دهنده

صائمات زنان روزه دار

ذاکرات زنان یاد کننده خدا

صابرات زنان شکیبا۲

تائبات زنان توبه کننده

عبادات زنان عبادت کننده

سائحات زنان مهاجر الی الله۳

صالحات زنان صالح و نیکو۴

با توجه به آیاتی که ذکر شد، در می یابیم که زن، در کمالات و درک مدارج عالی اخلاقی، هیچ تفاوتی با مرد ندارد. بلکه اسلام، زن را مانند مرد از روح کامل انسانی و اراده و اختیار بخوردار میداند. از این رو، هر دو را در یک صف واحد قرار داده و در یک مسیر هدایت کرده است. قرآن کریم، گاه با خطاب های :( يَا أَيُّهَا النَّاسُ ) و( يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ) (بدون در نظر داشتن جنسین) هر دو را مخاطب قرار داده و برنامه های تربیتی و اجتماعی را برای هر دو لازم دانسته است و گاه او را به صراحت در کنار مردان قرار می دهد:

(... إِلَّا مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَأُولَـٰئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلَا يُظْلَمُونَ شَيْئًا... ) ۵

هر کسی که ایمان داشته، عمل صالحی انجام دهد، مرد باشد یا زن، داخل بهشت می شود.

در آیه دیگر می خوانیم:

( مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ) ۶

هر مرد و زنی که ایمان داشته، عمل صالح انجام دهد، به او زندگی پاکیزه می بخشیم و به آنها پاداش بهتر از کردارشان عطا خواهیم کرد.

در این جا تصریح شده است که، هر یک از زن و مرد می توانند با اجرا برنامه های اسلام به تکامل معنوی و مادی برسند و به حیاتی «طیّب»، که سراسر آرامش است، گام نهند. زن، همانند مرد در برنامه های اسلامی ـ چون عبادات، مسائل اقتصادی، سیاسی و جزایی ـ به تمام معنا مستقل و آزاد است.

_____________________________

۱ تفسیر نمونه، ج ۱۷، ص ۳۰۸.

۲ احزاب (۳۳) / آیه ۳۵.

۳ تحریم (۶۶) / آیه ۵.

۴ نساء (۴) / آیه ۳۵.

۵ غافر (۴۰) / آیه ۴۰.

۶ نحل (۱۶) / آیه ۹۷.

قرآن می فرماید:

( كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ ) .۱

هر کس (چه زن و چه مرد) در گرو کاری است که انجام داده است.

در آیه دیگر، زنان از نظر استقلال اقتصادی، در کنار مردان قرار گرفته اند:

( لِّلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِّمَّا اكْتَسَبُوا وَلِلنِّسَاءِ نَصِيبٌ مِّمَّا اكْتَسَبْنَ وَاسْأَلُوا اللَّـهَ .) ۲

مردان از آنچه کسب کرده اند، بهره می برند و زنان (نیز) از آنچه کسب کرده اند بهره مند می شوند.

بنابراین، از نظر جبنه های انسانی و کمالات معنوی، هیچ فرقی بین زن و مرد نیست و اگر در مسائل حقوقی تفاوت هایی دیده می شود، هر کدام دلیل خاصی دارد که در جای خود باید مطرح شود.

___________________________

۱ مدثر (۷۴) / آیه ۳۸.

۲ نساء (۴) / آیه ۳۲.

علم آموزی زنان و دختران در صدر اسلام

ارزش علم و دانش و آشنایی با احکام دینی در آغاز اسلام آن قدر مورد توجه جامعه اسلامی بود که حتی بانوان نیز به سوی علم و دانش روی می آوردند و به مقام های چشمگیر علمی می رسیدند.

ابن حجر عسقلانی، فقیه و محدث معروف اهل سنت در پایان جلد چهارم کتاب تاریخی و پر ارزش خود الاصابه، نام ۱۵۲۲ نفر از بانوان صحابی که در فقه، حدیث، تفسیر، تاریخ، حقوق و معارف اسلامی صاحب رتبه و مقام بوده اند آورده است. البته این تعداد از زنان دانشمند مسلمان مربوط به زمان پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم بوده است. هم چنین، صاحب کتاب استعیاب، نام بانوان بسیاری را که از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم کسب معارف نموده اند، نقل می کند.۱

_____________________________

۱ حقوق زن در اسلام و جهان، ص ۱۱۵؛ ریا حین الرشیعه، ج ۱، ص ۶؛ حسن نوری، ما و مسائل روز.

چرا حجاب بر زنان واجب است؟

۱ - .چون فرمان خداست و باید از او اطاعت کرد.۱

۲ - .برای جلوگیری از بی بند و باری و آلوده شدن اجتماع.

۳ - .برای استحکام پیوند خانواده و حفظ کانون مهر و وفا.

۴ - .برای حفظ ارزش و احترام زن و مصونیت از اذیت و آزار هوسرانان.

۵ - .برای پاکی خود، خانواده و اجتماع.

______________________________

۱ احزاب ،۲۴۹ / نور ،۳۰

مخالفان حجاب

آیا می دانید آنان که با حجاب مخالفند، در حقیقت با چندین آیه قرآن که در دو سوره نور و احزاب در زمینه لزوم حجاب و پوشش کامل زنان نازل شده است مخالفند؟!

آیا می دانید مخالفت با حجاب اسلامی بیشتر از مردان هوسران است.

مرد و زن در قرآن

آیا می دانید از نظر قرآن، مرد و زن از جهات مختلف از شرایطی یکسان برخودارند؟

الف) همان مقدار که واژه رجال (مردان) در قرآن آمده، واژه نساء (زنان) نیز آمده است.

ب) زن و مرد در رسیدن به کمالات، همچون ایمان و تقوا، صداقت و. شرایط یکسان دارند.۱

ج) زن و مرد در تمام مسائل ضد ارزشی؛ همچون شرک و نفاق و گناه شرایط یکسان دارند.

د) همان گونه که قرآن از پیامبران به عنوان الگو یاد نموده، از زن فرعون و حضرت مریم نیز به عنوان الگوی همگان یاد نموده است.۲ به قول یکی از بزرگان، اگر دختر خوب باشد، امام همه می شود.

هـ) زن و مرددر پاداش و جزا از شرایط یکسان برخوردارند.۳

___________________________

۱ احزاب (۳۳) / آیة ۳۵.

۲ تحریم (۶۶) / آیه های ۱۲ و ۱۱.

۳ نساء (۴) / آیه ۱۲۴.

نگاه زن به بدن مردان

نگاه کردن زنان به بدن مرد نامحرم، به استثنای صورت و کفین و مقداری که به طور معمول، مردان نمی پوشانند، حرام است.۱

بنابراین، تماشای مسابقه های ورزشی، که آقایان در آنها پوشش کافی ندارند، برای خانم ها مجاز نیست؛ مانند شنا، کشتی و فوتبال. همین طور نگاه کردن به بازو و سینه مرد نامحرمی که لباس نامناسب پوشیده حرام است؛ مانند آن که لباس آستین کوتاه پوشیده و یا یقه خود را باز گذاشته است.۲

__________________________________

۱ رساله حضرت امام خمینی، مسئله ۲۴۳۳.

۲ جوارب های نازک که پوست پا نمایان است و پوشش کافی ندارند، خانم ها باید از پوشیدن این جوراب ها در مقابل نامحرم اجتناب کنند. (عروه الوثقی، ستر و ساتر، ص ۵۵).