صبر و شکیبایی
از جمله تهمت هایی که بعضی از بی خردان و کسانی که از سمائل عالی الهی خبر ندارند به مذهب زده اند این است که :
مذهب مردم را به صبر در برابر ظلم و ستم طبقه استثمار کننده دعوت کرده آن را جزء قضا و قدر حتمی شمرده ، از این رو دین حافظ منافع استعمارگران است آیین مقدس اسلام از این تهمت بی آسیب نمانده و ما بخاطر دفاع از آیین الهی تا آنجا که لازم باشد جوانب خاصی از مسئله را بررسی می کنیم :صبر به این معنایی که گفته اند ، اگر در مقررات دینی یافت شود در آیین های تحریف شده است ، و بدون تردید این گونه توجیهات در جنب این چنین کلمات مقدس ساخته و پرداخته بشر است ، و شاید قانون مشهور انجیل که اگر کسی به طرف راست تو سیلی زد طرف چپ را رو برویش نگاهدار تا بزند از همین قبیل باشد که کشیشان خائن و دزدان راه انسانیت برای حفظ منافع مادی ساخته اند ، و البته یهودیان خطرناک هم در این قبیل توجیهات برای کلماتی از این قبیل چیره گی فوق العاده ای دارند ، اما در آیین مقدس اسلام ترجمه صبر کاملاً به عکس این توجیه است ، دین ظلم و بیدادگری و پایمال کردن حقوق بیچارگان را هر اندازه هم که کم باشد عملی زشت و منکر شمرده است و از طرفی صبر در برابر تجاوز را از خود تجاوز بدتر دانسته و گفته :
قبول ظلم خود ظلم دیگریست و نیز این مطلب بر احدی پوشیده نیست که امر به معروف و نه از منکر از حقایق عالی اسلام است ، و روی این ملاک هر فرد مسلمان و مؤمنی وظیفه واجب خود می داند که در برابر مظالم و ستمگری ها آرام ننشیند و تا سر حد امکان برای ریشه کن کردن آن کوشش کند ، چه جای آنکه به آن تن دهد و یا این که از ظلم و ظالم دفاع کند
قرآن منعکس کنند ه حقایق اسلام می فرماید : با گروه ستمگر مبارزه و نبرد کنید تا به آیین حق تن در دهند ، و نیز پیشوای موحدین امام علیعليهالسلام
در ضمن دستورات خود به مالک اشتر به هنگام عزیمت به مصر می نویسد :
بارها از رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
شنیدم ، هرگز پاکیزه و سعادتمند نمی شوند آن جمعیتی که حقوق ضعفا را از اقویا بدون تردید و تأمل نگیرند
موفقیت و رسیدن به کمال مطلوب علل و موجباتی دارد که چون مقدمات آن فراهم گردید آدمی به نتیجه می رسد
اسرار موفقیت بر دو نوع است :
یکی محیط ، یعنی مقتضیات اوضاع و احوال
دیگر استقامت و پافشاری در کار که شرط کمال جزء اخیر و بدون تردید نظیر علت تامه است
مبارزه برای تغییر دادن عادات و اخلاق و آداب و رسوم زندگی مرهون اصطکاک و برخوردهای جسمی و روحی است زندگی مسلماً محرومیت ها و موفقیت هایی دارد ، شخصی که می خواهد از نردبان ترقی صعود کند تا از پله اول قطع علاقه نکند به مرحله دوم نمی رسد
آری ، باید خستگی و فرسودگی را بر خود تحمل کند تا به اوج عزّت و فضیلت برسد و این است معنای صبر و استقامت
کسی که می خواهد مبارزه با فساد اخلاقی کند باید از عادات دیرینه تعلیمی خانوادگی اگر مخالف با شؤون انسانیت است بگذرد ، آنگاه به طریق صلاح و صواب رهسپار شود و از عادات زشت خودداری نماید تا به فضایل آشنایی و انس بگیرد ، بدون شک بهبود حال و تهذیب نفس سختی و ریاضت دارد ، در این راه باید مبارزه کرد و در راه مبارزه استقامت و شکیبایی به خرج داد ، و این است مفهوم واقعی صبر و شکیبایی .صبر و شکیبایی از موضوعات مهمی است که اسلام به آن دعوت می کند و آن را یکی از برجسته ترین وظایف دینداران قرار می دهد ، تا آنجا که می گوید :
شکیبایی برای ایمان به منزل ه سر برای بدن است
دیندار واقعی و آگاه از لفظ صبر یکی از سه معنای زیر را می فهمد که مراعات هر یک از دیگری لازم تر است :
۱ - استقامت و پایداری در راه حق
۲ - پایداری و حوصله در برابر آتش شهوات حاد
۳ - شکیبایی در برابر مصائب و رویدادهای زندگی
که برای توضیح و تشویق به هر یک از این سه معنا به ترتیب در آیات قرآن چنین می خوانیم :
اگر از شما صد مرد جنگی ثابت قدم و با استقامت باشد بر دویست نفر غالب می آید ، از شکیبایی و نماز برای محدود ساختن شهوات به حدود دین استمداد جویید ، در برابر پیش آمدها شکیبا باش ، چنانچه پیامبران اولوالعزم پیش از تو استقامت کردند
ناگفته پیداست که انجام این دستورات تأثیر عمیق و ریشه داری در حفظ تعادل روحی افراد و جمعیت ها ، و نزدیک ساختن آنان به سعادت و جلوگیری از
انحرافات و رکود و تنبلی دارد و آدمی را به مراعات مقررات حق برای موفقیت در برابر مشکلات وادار می کند بنابراین مفهوم صبر در مرز دین سالم و پاک اسلام ، تن به ظلم دادن ، و توسری خوردن ، و زیر بار برنامه های ننگین مستبدان رفتن ، و سکوت در برابر ظلم و ظالم داشتن نیست ، صبر به معنای پایداری در برابر دشمن و طاغیان و تمایلات خانمان برانداز زندگی است
امام علیعليهالسلام
می فرماید : اگر بنای ایمان را به کاخی همانند دانیم باید بیندیشیم که این کاخ بر چهار شالوده قلبی استوار است ، نخستین آن بردباری است ، و آن هم بر چهار گونه است :
۱ - خویشتن داری از شهورات و تمنیات نفس
۲ - ثبات قدم در راه عشق به فضایل و معارف
۳ - پرهیز از پروا و محرمات
۴ - اغتنام فرصت و استفاده از نوبت
آن جان آرزومند که در آرزوی وصال بی صبرانه بال و پر زند و در قفس تن بی قراری و ناشکیبایی کند ، و به ناگزیر از آلایش خواهش های ناهنجار پاک باشد ، و آن دل پرهیزکار که از ناستوده ها بپرهیزد و هوس حرام نکند و در لذت حرام نغلطد ، آن مغز خردمند و اندیشناک که به فرصت خوش بیندیشد ، از سختی روزگار و سنگینی حوادث اندیشه ندارد چشمی که در روشنی های زندگی تیرگی مرگ را از نزدیک ببیند همواره پاک بین و بلند نظر باشد ، تمام این منافع از برکت استقامت و شکیبایی در راه هدف است .نیروهایی که در نهاد انسان است هر یک به هدفی خاص کشش داشته و او را به طرفی معین دعوت می کند ، تنها اختلاف افراد در شدت و ضعف این قواست ، انسان در جواب این خواسته های دورنی خود گاهی با حیوان هماهنگ و زمانی انسان است
غرایز حیوانی در انسان موجود است ، در این جهت انسان با حیوان خطوط مشترک دارد ، حیوان در حال گرسنگی غذا می طلبد ، در حال تشنگی آب می خواهد ، و هنگام احساس ضرر برای دفعش مبارزه می کند و در برابر منفعت به جلب آن برمی خیزد ، انسان نیز این مراتب را دارد و به نحو کاملتری انجام می دهد ، و در نتیجه هر دو عمل در حیوان و انسان یکی است و عامل آن عبارت از طبیعت مادی در هر دو است .ولی انسان نسبت به حیوان در بزرگ داشت زندگی امتیازاتی دارد و در خواسته هایش که متکی به حقیقت انسانیت است با حیوان وجه تمایز دارد
آنچه که انسان در گرد اوست و باعث امتیازش عبارت است : از عقل و اراده که در پرتو این دو قدرت واقعیت بشر آشکار و برتری او بر سایر موجودات ثابت می شود سرچشمه تمام فضایل عقل و اجرای حقایق انسانی در پرتو اراده است و اراده جز شکیبایی در برابر عمل نیست که انسان پس از شروع عمل آن را به اتمام برساند ، و خلاصه باید گفت : انسانیت انسان مساوی با عقل و اراده اوست .لقمان حکیم : میو ه شیرین ایمان در اجرای برنامه های عالی انسانی اراده ای قوی و آهنین داشت ، او در برابر حوادث طبیعی از قبیل مرگ عزیزان ، از دست رفتن مال خود را نمی باخت و شکیبایی پیشه می داشت ، و در برابر محرمات چون کوه از خود پایداری نشان می داد و در اتمام اعمال نیک بر نیروی صبر و اراده متکی بود ، از این رو نام مقدّسش را در صفحات تاریخ ثابت و ابدی می بینیم و زمان نیز برای نگاهداری یادش استقامت خواهد کرد
عبرت گذشته از مسائل ریشه دار تربیتی که بنیانش بر وحی و نبوت استوار است ، شاید بتوان گفت آیینه تاریخ و حوادثی که ملل و اقوام با آن روبرو بودند برای انسانی که می خواهد در کشتزار تربیت قرار گیرد بهترین درس و برترین مصدر برای عبرت گرفتن است .قرآن مجید بخشی مهم از آیاتش را به بازگو کردن این مسائل اختصاص داده ، و هدفش را بیان تاریخ پیامبران و اقوام و ملل در کلمه عبرت خلاصه می کند :
(
لَقَدْ کانَ فِی قَصَصِهِمْ عِبْرَهٌ لِأُولِی الْأَلْبابِ
)