زن و اسوه های آسمانی

زن و اسوه های آسمانی0%

زن و اسوه های آسمانی نویسنده:
گروه: کتابخانه زن و خانواده

زن و اسوه های آسمانی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: غلامعلی عباسی فردویی
گروه: مشاهدات: 25908
دانلود: 3786

توضیحات:

زن و اسوه های آسمانی
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 359 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 25908 / دانلود: 3786
اندازه اندازه اندازه
زن و اسوه های آسمانی

زن و اسوه های آسمانی

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

فاطمه معصومه عليها‌السلام

اشاره

نام شریفِ بانوی اسلام و آفتاب آسمان قم، «فاطمهعليها‌السلام » و القاب مبارکش «معصومه»، «شفیعه»، «ستّی» و «فاطمهعليها‌السلام کبری» می باشد.

پدر بزرگوارش حضرت موسی بن جعفرعليه‌السلام و مادر مکرمه اش نجمه خاتون، مادر حضرت امام رضاعليه‌السلام است(۲) که پس از سال ها انتظار(۳) ، بعد از تولد امام رضاعليه‌السلام (۱۴۸ ه .ق.) دیدگانش به فروغ جمال فاطمهعليها‌السلام معصومهعليه‌السلام روشن گردید.

ولادت

پیرامون ولادت آن حضرت چنین نگاشته اند: «فاطمهعليها‌السلام المعصومهُ المولودهُ فی غُرَّهِ ذی القعده سنه ۱۷۳(۴) ؛ فاطمهعليها‌السلام معصومهعليه‌السلام در آغاز ذیقعده سال ۱۷۳ ه .ق. دیده به جهان گشود.» گفته اند در کتاب «نزهه الابرار فی نسب اولاد الائمهِ الاطهار» و کتاب «لواقح الانوار فی طبقات الاخبار» چنین آمده است: «ولادهُ فاطمهعليها‌السلام بنت موسی بن جعفر فی المدینه المنوّره غُرهَ ذی القعده الحرام...»(۵) ؛

قول دیگر این است که حضرت فاطمهعليها‌السلام معصومه، دختر حضرت موسی بن جعفرعليه‌السلام ، در مدینه منوره، در آغاز ماه ذیقعده سال ۱۸۳ ه .ق. به دنیا آمد(۶) .

_______________________________

۱- ۱. همان.

۲- ۲. دلائل الامامه، طبری، ص ۳۰۹

۳- ۳. در صورتی که تولد حضرت فاطمهعليها‌السلام معصومه در سال ۱۷۳ باشد فاصله میان دو تولد ۲۵ سال خواهد بود.

۴- ۴. مستدرک سفینه البحار، علی نمازی، ج ۸، ص ۲۵۷.

۵- ۵. گنجینه آثار، فیض، ج ۱، ص ۳۸۶؛ مخفی نماند که مرحوم فیض این نقل را نمی پذیرد و نسبت دادن مؤلف کتاب فاطمهعليها‌السلام ثانی این قول را به او صحیح نیست به صفحه ۳۸۸ گنجینه آثار مراجعه شود.

۶- ۶. فاطمهعليها‌السلام بنت الامام موسی الکاظم، محمد هادی امینی، ص ۱۴؛ اعلام النساء المؤمنات، محمد الحسون، ص ۵۷۶.

از آنجا که حضرت موسی بن جعفرعليهما‌السلام در سال ۱۸۳ ه .ق. به شهادت رسید و آن حضرت در سال های پایانی زندگانی مدت ها در زندان بودند، پذیرش سال ۱۸۳ به عنوان سال تولد حضرت معصومهعليها‌السلام ، غیر قابل قبول است.

وفات

حضرت فاطمه معصومهعليها‌السلام در دهم یا دوازدهم ربیع الثانی سال ۲۰۱ ه .ق. در قم وفات نمود. بنابراین، آن حضرت ۲۸ سال عمر کرد. بعضی سن آن حضرت را افزون از سی سال می دانند(۱) .

بنا بر نقلی، روز وفات آن حضرت، روز هشتم ماه شعبان سال ۲۰۱ ه .ق. است(۲) .

در سال، ماه و روز تولد و همچنین در ماه و روز وفات آن حضرت اختلاف است. بدیهی است که تجلیل روزی به پاسداشت زاد روز آن حضرت و گرامیداشت روزی دیگر به عنوان سالروز وفات آن حضرت نزد همگان شایسته، خردمندانه و منطقی است. و شایسته است که این دو روز، اول ذیقعده و دهم ربیع الثانی باشد.

هجرت

مأمون در سال ۲۰۰ ق. حضرت علی بن موسی الرضاعليه‌السلام را از مدینه به مرو دعوت نمود تا برای تثبیت موقعیت خود و آرام کردن جهان اسلام، خلافت یا ولیعهدی را به آن حضرت تحمیل نماید. آن حضرت نیز به پاس ترویج و نشر مذهب امامت و همچنین حفظ جان شیعیان، ولیعهدی را با شرایطی پذیرفت(۳) .

یک سال گذشت و در این مدت، اطلاع زیادی از آن حضرت به خانه اش در مدینه نرسید. حضرت فاطمهعليها‌السلام معصومه که روح عرشی او لبریز از محبت به ساحت امام و برادر بزرگوارش بود، به شوق دیدار برادر و ترویج و نشر مکتب شیعی، در سال ۲۰۱ ق. همراه با کاروانی از برادران و خویشان، از مدینه به سوی مرو حرکت

_____________________________

۱- ۱. گنجینه آثار، ج ۱، ص ۳۸۵.

۲- ۲. زندگانی حضرت معصومه، مهدی منصوری، ص ۸.

۳- ۳. سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، ص ۴۹۰.

نمود(۱) . بعضی نیز حرکت حضرت فاطمهعليها‌السلام معصومهعليها‌السلام را به امر مبارک امام رضاعليه‌السلام می دانند(۲) .

پرسش هایی چون: سفر آن بانوی بزرگوار چگونه بود؟ همراهانش چه کسانی بودند؟ از چه مسیری وارد ایران و شهر ساوه شدند؟ پاسخ روشنی ندارند. آن حضرت وقتی به ساوه رسید، بیمار شد. بعضی نوشته اند: «عده ای از مخالفان اهل بیتعليهم‌السلام با مأموران حکومتی همراهی نموده، به کاروان آن حضرت حمله کردند. در این حمله ۲۳ نفر از برادران و برادرزادگان و دیگر همراهان آن حضرت به شهادت رسیدند و حضرت از این حادثه غمبار به شدت اندوهگین گردید و بیمار شد»(۳) .

در خبر دیگری چنین آمده است: «هارون بن موسی بن جعفرعليه‌السلام همراه ۲۳ نفر از بستگانش که یکی از آن ها خواهر مکرّمه اش حضرت فاطمه معصومهعليها‌السلام بود، همراه کاروانی وارد ساوه شد. دشمنان اهل بیتعليهم‌السلام به طور ناگهانی به هارون که در حال غذا خوردن بود، حمله کردند و او را به شهادت رساندند و افراد دیگر کاروان را مجروح و پراکنده ساختند. نقل شده: در غذای حضرت معصومهعليها‌السلام زهر ریخته و آن بانوی بزرگوار را مسموم نمودند»(۴) .

این داستان در کتاب های معتبر نیامده است؛ ولی دلایل و شواهدی آن را تأیید می نماید. با توجه به مکانت و قداست حضرت فاطمه معصومهعليها‌السلام و وجود برادران و محارم در مدینه، آیا آن حضرت بدون حضور برادران و محارم این هجرت و سفر سخت و طولانی را شروع کرد؟ هجرتی مذهبی، سیاسی، فرهنگی، با خطرات

________________________________

۱- ۱. الحیاه السیاسیه للامام رضاعليه‌السلام ، جعفر مرتضی عاملی، ص ۴۲۸.

۲- ۲. تاریخ مذهبی قم، علی اصغر فقیهی، ص ۹۲، پاورقی.

۳- ۳. ریاض الانساب، ص ۱۶۰، طبق نقل منصوری، زندگانی حضرت معصومهعليها‌السلام ، ص ۱۴.

۴- ۴. الحیاه السیاسیه للاامام رضاعليه‌السلام ، جعفر مرتضی عاملی، ص ۴۲۸؛ قیام سادات علوی، ص ۱۶۱ و ۱۶۸؛ وسیله المعصومیه، ص ۶۵، به نقل از نزهه الابرار؛ فروغی از کوثر، ص ۳۳.

فراوان؛ آن هم در آن زمان که سفر با کجاوه و محمل انجام می گرفت و همراهی، محرم می طلبید که در طول سفر با او باشد و هنگام سوار شدن او را یاری نماید؟

از سوی دیگر، حضرت فاطمه معصومهعليها‌السلام تربیت شده خاندان عصمت و طهارت است. او در دامان امامت پرورش یافته است. او همچون زینبعليها‌السلام است که شبانگاه به زیارت قبر جدّ بزرگوارش می رود و حلقه ای از برادران و محارم، مانند نگینی او را در میان می گیرند(۱) . او، فاطمهعليها‌السلام دوم است. فروغ زهرایی بر چهره دارد.

مردی نابینا به خانه علیعليه‌السلام آمد. پیامبراکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نیز در آن جا حضور داشت. حضرت زهراعليها‌السلام برخاست و خود را پوشاند. پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: دخترم! این مرد نابیناست».

فاطمهعليها‌السلام پاسخ داد: «اِنْ لَمْ یکن یَرانی فانّی أراهُ و هُو یَشُمُّ الریح(۲) ؛ پدر جان! اگر آن مرد مرا نمی بیند، من که او را می بینم. [او نمی بیند، ولی] بوی زن را استشمام می کند.»

حضرت زهراعليها‌السلام از این که جنازه زنان را پس از مرگ بر روی تخته ای می گذاشتند و بر روی آن پارچه ای می افکندند و حجم بدن مرده آشکار بود، احساس ناراحتی کرد، می فرمود: «اِنّی قَدْ اِسْتقْبَحْتُ ما یُصنعُ بالنّساء...»(۳)

«من بسیار زشت می دانم که جنازه زنان را روی تخته ای می گذارند و بالای دست مردان و زنان حمل می کنند، و در منظر دیگران قرار می دهند.»

آن گاه دستور داد تابوتی برای او ساخته شود تا بدن او را کاملاً بپوشاند.(۴)

فاطمه زهراعليها‌السلام دُرّ دریای عصمت است و وجود قدسی حضرت فاطمه معصومهعليها‌السلام مشرق تابانی از خصال و مکارم عرشی آن بانو است.

خرد و انصاف می گوید حضرت فاطمه معصومهعليها‌السلام بسان نگینی در جمع و

______________________________

۱- ۱

۲- ۲. نهج الحیاه، دشتی، ص ۸۷.

۳- ۳. وسائل الشیعه، ج ۲، ص ۸۷۷ (کتاب الطهاره، ح ۶).

۴- ۴. همان، ح ۲.

حلقه ای از برادران و محارم، به این هجرت پر از خطر و خاطره مبادرت فرمود. با این تحلیل می توان گفت: «حمله به کاروان حضرت فاطمه معصومهعليها‌السلام و شهادت برادران و محارم آن ستّی، یک رخداد تاریخی است».

به هر روی، مؤلّف تاریخ قم، داستان هجرت حضرت فاطمهعليها‌السلام معصومهعليها‌السلام را به قم چنین نقل می کند: «چون به ساوه رسید، بیمار شد. پرسید که میان من و شهر قم چه قدر مسافت است؟ او را گفتند که ده فرسخ است. خادم خود را بفرمود تا او را بردارد و به قم برد. خادم او را به قم آورد و در سرای موسی بن خزرج فرود آمد»(۱) .

«حسن بن محمد» این قول را مردود شمرده، می گوید: «روایت صحیح و درست آن است که چون خبر به آل سعد رسید همه اتفاق کردند که قصد ستّی فاطمهعليها‌السلام کنند، و از او درخواست نمایند که به قم آید. از میانه ایشان موسی بن خزرج تنها، هم در آن شب بیرون آمد و چون به شرف ملازمت ستّی فاطمهعليها‌السلام رسید، زمام ناقه او بگرفت و به جانب شهر بکشید و به سرای خود او را فرود آورد»(۲) .

آبشار نور

با آن که نام «شهر قم» در پایان قرن اوّل و نیمه نخست قرن دوم هجری قمری در فرهنگ نامه شیعی جای گرفت و در زمان حضرت امام جعفر صادقعليه‌السلام دانشورانی از این سرزمین به مقام صحابی آن حضرت نایل شدند و تنها از فرزندان «سعد بن عبداللّه» دوازده نفر از راویان و اصحاب آن بزرگوار به شمار آمدند(۳) ، ولی درخشنده ترین جلوه ولایت بر بام این شهر در سال ۲۰۱ هجری تجلّی کرد؛ هنگامی که آفتاب وجود بی بی فاطمه معصومهعليها‌السلام در این سرزمین، دریایی از نور پدید آورد و با قدوم مبارکش خاک بهشتی این سرزمین را کرامتی ویژه بخشید و

_________________________________

۱- ۱. تاریخ قم، ص ۲۱۳؛ بحارالانوار، ج ۶۰، ص ۲۱۹.

۲- ۲. همان؛ بحارالانوار، ج ۶۰، ص ۲۱۹.

۳- ۳. تاریخ قم، ص ۲۷۸.

تاریخ شیعی این شهر را جاودانه و نام این منطقه را پرآوازه و آسمانی ساخت.

امام جعفر صادقعليه‌السلام نیز یاد این هنگامه را گرامی داشت و در کنار روضه پاک پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ، قم را حرم اهل بیتعليهم‌السلام معرفی کرد و آن را ستود. آن حضرت از شهر امامت و حرم ولایت سخن گفت و عطر نام فاطمهعليها‌السلام را در فضا افشاند. او از فاطمهعليها‌السلام ای سخن گفت که هنوز به دنیا نیامده و بنا به گفته راوی، هنوز پدر بزرگوارش حضرت موسی بن جعفرعليهما‌السلام نیز متولد نشده بود! حضرت امام صادقعليه‌السلام فرمود:

«اِنَّ لِلّهِ حَرَماً... وَ اِنَّ لَنا حَرَمَاً وَ هُوَ قُم وَ سَتُدْفَنُ فیها اِمْرَأَهٌ مِنْ اَوْلادِی تُسَمّی فاطمهعليها‌السلام فَمَنْ زارَها وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّهُ. قالَ الرّاوِی: وَ کانَ هذَا الْکَلامُ مِنْهُ قَبْلَ اَنْ یُولَدَ الْکاظِمُ!»(۱)

«همانا برای خدا حرمی است... و برای ما نیز حرمی است و آن شهر قم است و در آینده نزدیک، زنی از فرزندان من در آن جا دفن می شود که فاطمهعليها‌السلام نامیده شود؛ کسی که او را زیارت کند بهشت بر او واجب گردد.»

در بیانی دیگر، چنین آمده است: «اَلا اِنَّ حَرَمی وَ حَرَمَ وُلْدی مِنْ بَعْدی قُم(۲)؛ آگاه باشید، قم حرم من و فرزندان بعد از من است.»

فاطمه معصومهعليها‌السلام ، جلوه ای دیگر از نورانیت زهرای اطهر و سرّی از اسرار آل رسولصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم است.

او بانوی کرامت است که بارگاهش مطاف فرشتگان خدا، آفاق حرمش تجلیگاه نور ولایت و حرمش میقات جرعه نوشان شهد ولاست که با تلبیه عشق و محبّت، مُحرِم می شوند.

هجرت حضرت معصومه و اجلال نزول آن حضرت به قم، نقطه عطفی در سیر تکاملی و تاریخ مذهبی، فرهنگی این شهر است. طلوع آفتاب وجود او بر افق قم، خاک این سرزمین را نورباران ساخت. از جای جای قدم های مبارکش چشمه های خیر و برکت جوشید و رودی از نور بر این گستره روان ساخت.

_______________________________

۱- ۱. بحارالانوار، ج ۶۰، ص ۲۱۶.

۲- ۲. النقض، عبدالجلیل القزوینی، ص ۱۶۵. (از تصانیف ۵۶۰ ه .ق).

هجرت آن حضرت به قم، روایاتی را که درباره جایگاه این سرزمین و مردمش از سوی پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و ائمهعليهم‌السلام صادر شده بود تفسیر کرد؛ و چه زیبا تفسیر کرد این سخن پیامبر اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم را در وصف قم:

«در آن شب که مرا از این کلبه غبری برگرفتند و بر گنبد خضرا بالا بردند، در آسمان چهارم، قبّه ای را تابان دیدم که بسان استبرق سبز می درخشید. به جبرئیل گفتم: «این قبّه که زیباتر از آن در آسمان چهارم مشاهده نکردم چیست؟!»

جبرئیل گفت: «دوست من! این صورت و سیمای شهر قم است!»(۱)

آن فروزندگی با حضور عرشی فاطمه معصومهعليها‌السلام نمایان شد و سرزمین قم را آسمانی ساخت و آبشار نوری از آسمان بر آن جاری شد.

حال جای این سؤال است که آن هنگامه قدسی، که فاطمهعليها‌السلام معصومهعليها‌السلام به خاک قم قدم نهاد، چه رستاخیزی برپا گردید؟ مردمی که دلباخته اهل بیتعليهم‌السلام بودند و به پاس این دلدادگی، شاعری را که قصیده ای در مدح اهل بیتعليهم‌السلام سروده بود مقدمش را گرامی داشتند و بر سر و روی او درهم و زعفران نثار کردند،(۲) هنگام ورود حضرت فاطمه معصومهعليها‌السلام به شهر قم، چه فریادهای شادی سر دادند و چه دریایی از عشق و محبّت را پدید آوردند.

بی گمان، همه فریاد بر آوردند: خوش آمدی، مقدمت مبارک. ای جلوه زهرا، گل موسی و خواهر رضاعليهم‌السلام .

رواق منظر چشم من آشیانه توست

کرم نما و فرود آ که خانه خانه توست

قمی ها، فاطمه معصومهعليها‌السلام را بسیار خوب می شناختند. حضرت امام صادقعليه‌السلام سال ها پیش از تولدش از او خبر داده بود و قمی ها سال ها منتظر زیارت او بودند.

از سوی دیگر، حضرت فاطمه معصومهعليها‌السلام مردم قم را خوب می شناخت و

________________________________

۱- ۱. بحارالانوار، ج ۶۰، ص ۲۰۷؛ تاریخ قم، ص ۹۶؛ اختصاص، مفید، ص ۱۰۱، به تصحیح علی اکبر غفاری.

۲- ۲. اشاره به داستان «دعبل خزاعی» است.

بارها در خانه امام کاظمعليه‌السلام ، مردم قم و سرزمین قم یاد و تکریم شده بود.

این گونه است که باید گفت: موکب حضرت فاطمه معصومهعليها‌السلام در دریایی از عشق و مهر و صفا در حالی که زمام شتر آن مکرّمه بر دوش موسی بن خزرج، بزرگ قمی ها بود، وارد قم شد و به سوی سرای موسی بن خرزج رهسپار گردید.

عطر حضور شفیعه روز جزا، فضای قم را بهشتی ساخت و فروغ زهرایی او دیدگان را روشن نمود.

پاک سرشتان قم، گروه گروه به استقبال او شتافتند و قداست و جلالت فاطمهعليها‌السلام را ثنا گفتند و شکوه حضرت فاطمه زهراعليها‌السلام ، آن بانوی آسمانی را در افق جمال و جلال این بانو به نظاره نشستند.

جای جای قم، غرق شادی و سرور بود. فریاد شادباش، همه جا طنین افکنده بود؛ گویی که کوثر ولایت در این سرزمین جاری گشته و شاخسار طوبای بهشتی بر این شهر سایه افکنده بود؛ ولی افسوس که حضرت فاطمه معصومهعليها‌السلام بیمار بود. مردم قم و دانشوران صحابی در حالی که حضور دخت آفتاب را به شهر شادباش می گفتند، از دیدگانشان، سرشک غم جاری بود. آنان در آتش اندوه و ماتم می سوختند؛ زیرا می دانستند به زودی این کوکب درّی در سرزمین سبزپوشان شیعی غروب خواهد کرد و آنان را به فراق ابدی مبتلا خواهد نمود.

فاطمه معصومهعليها‌السلام ۱۷ روز در قم، در سرای موسی بن خرزج به عبادت مشغول بود. محل عبادت آن بانوی بهشتی، امروزه به «بیت النّور» معروف است و در مدرسه ستّیّه _ میدان میر قم _ قرار دارد.

اگر وفات حضرت فاطمه معصومهعليها‌السلام ۱۰ و یا ۱۲ ربیع الثانی باشد، بدیهی است که سالروز ورودش به حرم اهل بیت ۲۳ و یا ۲۵ ربیع الاول سال ۲۰۱ ه .ق بوده است.

مراسم دفن

پس از وفات حضرت فاطمه معصومهعليها‌السلام ، بدن مطهر آن حضرت را غسل دادند و پس از مراسم کفن، با شکوه تمام به سوی سرزمین بابلان تشییع کردند و بدن مطهر را در کنار سردابی که برای آن حضرت آماده شده بود بر زمین نهادند.

از آن جا که همراه جنازه حضرت، هیچ محرمی وجود نداشت، میان خاندان سعد اختلاف افتاد که چه کسی سزاوار است بدن ناموس کبریا و معصومه آل رسولصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم را دفن کند؟

مؤلف تاریخ قم می نویسد:

«آل سعد با یکدیگر خلاف کردند در باب آنک، که سزاوار آن است که در سرداب رود و فاطمهعليها‌السلام را بر زمین بنهد و دفن کند. پس از آن اتفاق کردند بر آنک خادمی به غایت پیر، از آن یکی از ایشان، قادر نام، را حاضر گردانند تا فاطمهعليها‌السلام را در گور نهد و کسی را به طلب او بفرستادند. در میان این گفتگوی، از جانب بیابان دو سوار بر آمدند. دهن بربسته، و روی بدین مردم نهادند. چون نزدیک جنازه فاطمهعليها‌السلام رسیدند از اسب فرود آمدند و به فاطمهعليها‌السلام نماز گزاردند و در سرداب رفتند و فاطمهعليها‌السلام را دفن کردند. پس از گور بیرون آمدند و بر نشستند و برفتند و هیچ کس را معلوم نشد که آن دو سوار چه کسانی بودند؟»(۱)

پیکر آن بانوی بزرگوار، در میان توفانی از آه و ناله و زاری، دفن شد.

بارگاه فاطمی

سرزمین بابلان بسان صدفی، درّ عصمت و عفت آل طاها را در برگرفت و فروغ ملکوتی حضرت فاطمه معصومهعليها‌السلام این سرزمین را نورباران ساخت و تا عرش خداوند پرتو افکند.

_______________________________

۱- ۱. تاریخ قم، ص ۲۱۳ و ۲۱۴.

از آنجا که پس از دفن دوستان و محدثان جلیل القدر قم به زیارت قبر شریف آن حضرت شرفیاب می شدند، لذا پس از دفن آن حضرت، سایبانی از بوریا بر قبر ساخته شد تا زائران روضه فاطمی در آفتاب نباشند.

مؤلف تاریخ قم می گوید: «برسر تربت، از بوریا سایه بانی ساخته بودند تا آنگاه که زینب(۱) ، دختر محمد بن علی الرّضاعليه‌السلام این قبّه بر سرتربت او بنا نهاد.»(۲)

بارگاه بوریایی حضرت فاطمه معصومهعليها‌السلام از همان آغاز، مطاف فرشتگان و محل زیارت دوستداران و شیعیان اهل بیتعليهم‌السلام بود. بزرگان شیعی مانند سعد بن سعد، بر آستان روضه فاطمی به ادب ایستاده، و به ساحت قدسی آن حضرت درود می فرستادند. آنان از مشرق ضریح بوریایی آن حضرت، کنگره ای از عرش بزرگ خدای _ عزّوجلّ _ را می نگریستند که هزاران قندیل نور بر آن آویخته و فروزان بود.

از بهشت بابلان، عطر حضور جلوه های انسانیّت از آدم تا خاتم اوصیا، استشمام می گردید. از این روی، امام رضاعليه‌السلام امر فرمودند که در زیارتنامه حضرت معصومهعليها‌السلام ساحت مقدس شان با درود و سلام و ابراز ادب و ارادت تقدیس گردد.(۳)

در پرتو آفتاب

در کنار روضه منوّره حضرت فاطمهعليها‌السلام معصومهعليها‌السلام چند تن از دختران و نوادگان حضرت امام جوادعليه‌السلام مدفونند. نیز بعضی از کنیزان آن خاندان، در کنار آنان دفن شده اند.

____________________________

۱- ۱. توضیح اینکه وجود دختری به نام زینب، برای امام جوادعليه‌السلام مورد تردید است و ممکن است دختر موسی مبرقع و نوه امامعليه‌السلام باشد.

۲- ۲. تاریخ قم، ص ۲۱۳؛ بحارالانوار، ج ۶۰، ص ۲۱۹.

۳- ۳. اشاره به روایت «سعد بن سعد» درباره زیارت نامه حضرت فاطمه معصومهعليها‌السلام است.

مؤلف تاریخ قم می نویسد: «و چون پس از وفات فاطمهعليها‌السلام ، ام محمد، دختر موسی رضائیه وفات یافت، او را در کنار قبر حضرت فاطمه معصومهعليها‌السلام دفن کردند و پس از او، خواهرش میمونه را...».

و در این دو قبّه شش نفرند:

در قبّه اول، قبر ستّی فاطمهعليها‌السلام بنت موسی بن جعفرعليها‌السلام و نیز ام محمد... و نیز ام اسحاق، جاریه محمد بن موسی. در قبّه دوم، قبر ام حبیب، جاریه ابی علی... و قبر ام قاسم دختر علی کوکبی و نیز میمونه دختر موسی.عليه‌السلام »(۱)

«... و زینب، و ام محمد، و میمونه، بنات الجوادعليه‌السلام ثم بریهیه بنت موسی».(۲)

بنا بر نقل مرحوم مجلسی، نه نفر از چهره های فروزان در کنار این کانون نور آرمیده اند که سه تن از فرزندان امام جوادعليه‌السلام می باشند و چهار نفر، دختران موسی مبرقع (نوادگان امام جوادعليه‌السلام ) و دو کنیز از کنیزان این خاندان می باشند.

فتحعلی خان صبا در این زمینه چنین سروده است:

تبارک اللّه از این بارگاه عرش آهنگ

نه بلکه عرش بر افراشت آبگینه و سنگ

ز شرم قبّه زرّینت عرش را گویند

که شد به پرده این، نُه رواق سیمین رنگ

ز نُه رواق فلک هفت بانوی عذرا(۳)

به دامن شرفش افتخار را زده چنگ

این اختران آسمان عفاف، در دریای نور عظمت حضرت فاطمهعليها‌السلام معصومهعليها‌السلام شناورند. سزاوار است که در پاسداشت اجر رسالت و اکرام بنات آل رسولصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ، پس از زیارت حضرت فاطمهعليها‌السلام معصومهعليها‌السلام ، این بانوان بزرگوار زیارت شوند و ساحتشان با این جمله: «السلام علیکنّ یا بنات رسول اللّه». و با خواندن قرآن و دعا تقدیس گردد.

________________________________

۱- ۱. تاریخ قم، ص ۲۱۴.

۲- ۲. بحارالانوار، ج ۶۰، ص ۲۲۰.

۳- ۳. ممکن است منظور، هفت تن از فرزندان و نوادگان امام جوادعليه‌السلام باشد و کنیزان همراه، منظور نشده باشند.

مقامات یا القاب ملکوتی

بدون تردید، یکی از عالی ترین فضایل حضرت فاطمه معصومهعليها‌السلام انتساب و ارتباط آن حضرت به خاندان وحی، رسالت و امامت است. بنابر نقل «سعد بن سعد»، در زیارت نامه آن حضرت چنین می گوییم:

«السلام علیکِ یا بنت رسول الله؛

السلام علیکِ یا بنت فاطمهعليها‌السلام و خدیجه؛

السلام علیکِ یا بنت امیرالمؤمنین؛

السلام علیکِ یا بنت الحسن و الحسین؛

السلام علیکِ یا بنت ولّی اللّه؛

السلام علیکِ یا اُختَ ولیّ اللّه؛

السلام علیکِ یا عمّه ولیّ اللّه؛

السلام علیکِ یا بنت موسی بن جعفر و رحمه اللّه و برکاته.»

آری، او دختر رسول خداست.

او دختر ولّی خداست.

او خواهر ولّی خداست.

او عمه ولّی خداست.

او دختر موسی بن جعفرعليه‌السلام است.

او شکوفه گلستان رسالت و امامت است.

او پرتوی از آفتاب اسلام است که بر آسمان شهر امامان می درخشد.

بدیهی است که تولد آن ستّی در خانه امامت و رشد و تربیت او در پرتو رهنمودهای آسمانی دو امام بزرگوار، آن حضرت را به چنین تعالی و کمال رساند. البته جوهره روح قدسی آن بزرگ بانو، شرط و اساس این کمالات بود. مقام فرزندی و انتساب در دو افق، آشکار است.

۱ - آن حضرت، فرزند مقام رسالت و امامت است؛ بدین معنا که جلوه ای فروزنده از خصال و مکارم پیامبر و ائمهعليهم‌السلام ، بر سیمای او می درخشد.

۲ - فاطمهعليها‌السلام از دودمان پاک پیامبر خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و امامان است و این شرفی است بسیار بزرگ و انتسابی است که ائمهعليهم‌السلام با آن همه قداست ذاتی به آن افتخار می کردند و دشمنان آنان از این نسبت شرف آفرین، همیشه در رنج بودند و در شعله حقد و حسد خود می سوختند.

هارون بارها به حضرت موسی بن جعفرعليه‌السلام اعتراض می کرد: «چرا شما خود را فرزندان رسول خدا می شناسید؟»(۱)

آن حضرت گاهی با آیات قرآن پاسخش را می فرمود:( فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ اَبْناءَنا وَ اَبْنائَکُمْ... ) (۲)

«هارون مگر قرآن نخوانده ای؟ خداوند حسن و حسینعليهما‌السلام را پسران پیامبر معرفی می کند. همچنین در آیه دیگر:( وَ وَهَبْنا لَهُ اِسحقَ وَ یَعْقُوبَ... وَ زَکَرِیّا وَ یَحْیی وَ عِیسی وَ اِلْیاسَ کُلٌ مِنَ الصّالِحینَ ) (۳) عیسی را فرزند ابراهیم می شناسد؛ با آن که آن حضرت پدر نداشت و فقط از سوی مادر، فرزند ابراهیمعليه‌السلام بود» و گاه دیگر، با برهان پاسخ او را می داد و می فرمود: «هارون! اگر امروز پیامبر خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم زنده شوند و دختر تو را برای خود خواستگاری کند، آیا دخترت را به پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم تزویج می کنی؟»

هارون پاسخ داد: «نه تنها تزویج می کنم، بلکه مایه افتخار من خواهد بود.»

آن حضرت فرمود: این مطلب در مورد من صادق نیست؛ زیرا نه پیامبر خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم دختر مرا خواستگاری می کند و نه من دخترم را به او تزویج می نمایم. برای این که من فرزند آن حضرت هستم و این ازدواج حرام است؛ ولی تو از نسل او نیستی

__________________________________

۱- ۱. ارشاد، مفید، ص ۲۹۷؛ الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، ج ۶، ص ۱۶۴.

۲- ۲. آل عمران / ۶۱.

۳- ۳. انعام / ۸۵.

هارون با شرمندگی می گفت: «آفرین، کاملاً درست است.»(۱)

در فرهنگ نامه ارزشی اسلام، گاهی قرابت و خویشی نشان کمالات معنوی است. پیامبراکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم اوج کمالاتِ سلمان را با جمله «سلمان منّا اهل البیت(۲) ؛ سلمان از ما اهل بیت است» ارج می نهد و ائمه هدیعليهم‌السلام جایگاه اصحاب مخصوص خود را با جمله «هو منّا(۳) ؛ او از ماست». گرامی می داشتند.

فاطمه معصومهعليها‌السلام ، دختر جمال نبوت، جلال امامت و کمال ولایت است. آن حضرت، در عرصه ای زیارت می شود که وجود نازنین پیامبر و ائمهعليهم‌السلام حاضرند و عطر حضورشان با شامّه قدسی، استشمام می گردد. بدین سبب است که ابتدا ساحت آن قدسیان زیارت می شوند و در عرصه ای ملکوتی، حضور آن عرشیان حاضر، تقدیس و به ارواح مطهرشان درود و سلام تقدیم می گردد و سپس محضر ملکوتی حضرت فاطمه معصومهعليها‌السلام زیارت می شود.(۴)

اکنون پس از بیان شرافت نسب، به ذکر القاب و مناقب آن حضرت می پردازیم:

نخستین فضیلت حضرت فاطمه معصومهعليها‌السلام ، مقام «شأناً من الشّأن» است که بنا به نقل سعد، در زیارت نامه آن حضرت آمده است:

«یا فاطمهعليها‌السلام اشفعی لی فی الجنّه فانّ لکِ عنداللّه شأناً من الشّأن»(۵)

«ای فاطمهعليها‌السلام ! مرا در بهشت شفاعت کن. همانا برای توست نزد خداوند شأنی از شأن ها.»

این شأن کدام است؟ این چه مرتبتی است که شفاعت آفرین است؟

آیا مرتبه ای از امر ولایتی است که خداوند متعال به حضرت فاطمه زهراعليها‌السلام و فرزندانش عنایت کرده و به پاسداشت این مقام، خمس نیز برای آنان مقرر گردیده

____________________________________

۱- ۱. بحارالانوار، ج ۴۸، ص ۱۲۷.

۲- ۲. بحار، ج ۱۷، ص ۱۶۹.

۳- ۳. رجال کشی، ص ۳۳۲، ح ۶۰۷؛ خلاصه الاقوال، ص ۱۲۲.

۴- ۴. ر.ک: متن زیارتنامه حضرت.

۵- ۵. بحارالانوار، ج ۱۰۲، ص ۲۶۶، (متن زیارتنامه.)