خانواده، خانه و ظروف
۱ - خانه اش از خشت خام بود، نامش خانه بود، اطاقکی بود با مشربه ای یعنی بالا خانه ی کوچکی، و برای همسران او هر یکی اطاقی با خشت خام، و سقفی از شاخه نخل؛ خانه ی او پنجره ای به خانه ی دخترش فاطمه داشت، بعدا سکوئی از گل برای او ساختند که روی آن بنشیند. (نظام الحکومه النبویه ۷۹ / ۲).۲ - نهی فرمود که خانه ی انسان، خانه ی همسایه را کور کند که هوای آن گرفته شود، یا دود به خانه ی همسایه رود (نظام ۷۸ / ۲)۳ - وقتی به مدینه رسید، در طبقه ی همکف خانه ی ابوایوب انصاری منزل کرد، تا رفت و آمد آسان باشد. (بحار ۱۰۹ / ۱۹).۴ - وقتی خواستند مسجد او را سقف بزنند، فرمود: «سایبانی مانند سایبان برادرم موسیعليهالسلام
» چون برمی خاست سرش به سقف می خورد، مردن از این نزدیکتر است. (بحار ۱۱۲ / ۱۹).
توضیح:وسعت مساجد در اثر گسترش اسلام لازم و واجب است، لزوم محافظت از سرما و گرما نسبت به مناطق همچنین، اما احداث زینت و تجمل در بنای مساجد محل تأمل است و حکم آن در عهده ی استنباط دقیق است، مصلحت اندیشی هم موارد آن باید متکی به نصوص و استنباط از نصوص باشد، زیرا مکررا مشاهده شده که پوشش ها مانع درک محتواها می شود و به هر حال بحث در آن از عهده ی نویسنده ی کتاب خارج است و وظیفه ی اهل فتوی است.۵ - تا زمان وفات پیغمبرصلىاللهعليهوآلهوسلم
مسجدش سقف باران گیر نداشته است. (بحار ۱۱۹ / ۱۹).۶ - در فتح مکه و در حجه الوداع در خانه های مکه سکونت نکرد زیرا عقیل خانه ی او را بعد از هجرت فروخته بود در بالای مکه برای او خیمه زدند. (تاریخ مکه ۱۶۰ / ۲).۷ - در خانه یک جفت کبوتر داشت. (بحار ۱۲۴ / ۱۶).۸ - در ظروف سنگی، مسی، سربی و شیشه ای وضو می گرفت. (نظام ۹۶ / ۱).۹ - می فرمود: «خانه ی وسیع داشتن از سعادت مرد مسلمان است». (وافی - باب لباس / ۱۰۶).توضیح:پیغمبر اکرم از صورت جانداران (ذوات الارواح) سخت بدش می آمد و آن را نمونه ی کوچک بت پرستی می دانست و از آن در حد کراهت شدید و شاید حرمت نهی می فرمود؛ اینک نمونه ها:۱۰ - فرمود:«کسانی که این صورت ها را می سازند در قیامت معذبند، و به ایشان تکلیف میشود که آنها را زنده سازند» (تیسیر ۱۸۱ / ۲).۱۱ چنان شد که چون از سفر بازگشت بر در اطاق یکی از همسرانش پرده ای صورت دار دید، آن را پاره کرد و با رنگ کردن آن را محو نمود و فرمود: «شدیدترین عذاب شوندگان در قیامت، کسانی هستند که با خداوند در خلق و آفرینش همانندی می کنند»، همسرش از آن پرده متکا درست کرد و فرمود: «ملائکه ای در خانه ای که سگ یا تمثال باشد والد نمی شود» (تیسیر ۱۸۵ / ۲).۱۲ - وقتی صورت ها را بر دیوار کعبه دید، آنها را محو کرد و فرمود: «خدا بکشد کسانی را که تصور می کنند آن چه را نیافریده اند» (واقدی / ۸۲۴)۱۳ - از تماثیل و تصاویر نهی می کرد، علیعليهالسلام
را مأمور کرد که در مدینه صورت ها را محو کند، قبرها را مساوی نماید، سگ های ولگرد را بکشد. (وافی - لباس / ۱۰۷)(مسکن/ ۱۰۸).۱۴ - نهی فرمود که قبر را گچکاری کنند یا روی آن بنا نمایند یا بر روی آن بنشینند یا روی آن چیزی بنویسند. (تیسیر ۲۵۲ / ۴).۱۵ - امیر مؤمنان ابوالهیاج اسدی را مأمورتی داد و فرمود: «به تو مأموریتی دهم همچنان که رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
به من داد، تمثالی را رها مکن مگر آن که آن را محو کنی و قبر بلندی را رها مکن مگر آن که آن را هموار سازی».(تیسیر ۲۵۲ / ۴).توضیح:یکی از مشکلات فقهی استنباط اباحه ی این منهیات است که جمع کثیری از فقها آن را حمل بر کراهت می کنند نه حرمت. وجه شدت نهی و ردع برای تعدیل افکار دوران جاهلی بوده که سخت به پرستش بتها پرداخته و پرداختن به صورت ها و مجسمه ها ایشان را از درک معنویات بازداشته بود و به هر حال قدر متیقن آن است که باید موارد مصلحت را فقیه تشخیص بدهد.۱۶ - فرمود: «جبرئیل به من گفت: دیشب برای ورود به خانه ی تو مانعی بود و آن پرده ای بود که تصاویری بر آن نقش بود» (غریب الحدیث ۴۳۸ / ۱).۱۷ - وقتی پارچه ای صورت دار می دید آن را پاره می کرد و از تصاویر نهی می نمود. (محاضرات / ۳۷۷).۱۸ - ظرف آب خوری از شام می آوردند، پیغمبرصلىاللهعليهوآلهوسلم
در آنها آب می آشامید. (وافی - اشربه / ۵۷).۱۹ - از جای شکسته ی کوزه آب نمی آشامید و می فرمود: مأوای شیطان است، برایش به عنوان هدیه از آب زمزم می آوردند. (وافی - اشربه / ۷۶).۲۰ - کاسه ای سنگی داشت که در آن حنا حل می کرد، و هنگام گرما به سر می بست. (نظام ۱۰۲ / ۱).۲۱ - کاسه ی بزرگی (دیگی) داشت که چهار نفر آن را حمل می کردند و «غرا» نام داشت، قدحی شیشه ای برای آشامیدن آب و قدحی سنگی به نام ریان، وانی از مس، و صاعی (کاسه ای) برای آب برداشتن، نام زین اسبش «راج»، و نام بساط او«کز»، رکوه ی او «صادر» و قدحی چوبی از چوب نخل داشت، چادری به نام «رکی»، آینه ای به نام «مدله»، مقراضی به نام «جامع»، چوب دستی به نام «ممشوق»، نعلینی به نام «صفراء» حدی خوان او را رافع و اسلم بودند. (اسد ۳۰ / ۱).۲۲ - روز فتح مکه کلاه خودی بر سر داشت، انواع عطرها را از زعفران،مشک، عود، صبر و غیره به کار می برد. (اسد ۸۷ / ۲).۲۳ - خانه ی بزرگی از یکی از انصار اجاره کرد که مهمانخانه ی واردین باشد و عبدالرحمن مهماندار بود. (نظام / ۴۴۵).۲۴ - سفیران بنی حنیفه در خانه ی رمله دختر حارث پذیرائی شدند، سه وعده به ایشان غذا دادند: نان و گوشت، نان وشیر، نان و روغن. (نظام ۴۴۶ / ۱).۲۵ - قدحی چوبین داشت که ابن سیرین آن را نزد مالک بن انس دیده بود، و شکاف برداشته بود، خواست آن را با نقره بست زند، طلحه به او گفته بود: تغییری در اشیاء رسول الله مده. (تیسیره ۱۵ / ۴).۲۶ - از ظرف وارونه شده خوشش می آمد. (مطالب ۱۳ / ۱).توضیح:تا گرد و کثافت در آن نیفتد.۲۷ - گاهی با شاخه ی نخل ابن طاب (یک نوع نخل) چوب دستی می گرفت.(مطالب ۴۱۴ / ۲).۲۸ - روزی به همسران خود فرمود: «بهترین شما دراز دست ترین شما است» ایشان برخواستند و دست های خود را با دیوار اندازه گرفتند فرمود: «قصدم این نبود بلکه قصدم کارم آمدترین دستها بود».(مطالب).۲۹ - روزی در حضور پیغمبر نام خدیجه برده شد، پیغمبر گریست، عایشه گفت: چه جای گریه است بر پیرزنی سرخ فام در بنی اسد؟ فرمود: «او مرا تصدیق کرد وقتی مرا تکذیب کردند و به من ایمان آورد وقتی کافر بودند و برای من فرزند زائید وقتی شما نازا شدید» عایشه گفت: بعد از آن همیشه با نام خدیجه به پیغمبر تقرب می جستم. (بحار / ۱۶).
۳۰ - فرمود: «هر ساختمانی وبالی است الا مالا الا مالا» یعنی الا ما لابد منه، یعنی ساختمانی که از آن چاره ای نیست و به قدر رفع احتیاج است.۳۱ - فرمود: «بعضی از نمازهای خود را در خانه به جا آورید و خانه را چون قبرستان نگیرید»(وصول ۳۰۴ / ۲).۳۲ - فرمود: «مهمانی در شب بر مؤمن حق است، هر کس مهمانی در کنار خانه ی او وارد شد، ضیافت او چون وامی است به گردن او؛ اگر خواهد، قضای دین کند، و اگر خواهد، ترک کند» (وصول ۶۲ / ۳).۳۳ - به بستن درها در شب امر می نمود. (وصول ۲۱۰ / ۲).۳۵ - از جعفر طیار استقبال کرد او را بغل نمود و میان چشمان او را بوسید. (وصول ۱۹۸ / ۲).۳۶ - عایشه گفت: با پیغمبر در حال احرام بودیم، مردمی بر ما می گذشتند، چون روبروی ما می رسیدند بالاپوش خود را آویزان می کردیم تا روی ما را بپوشاند و چون می گذشتند رو باز می کردیم. (وصول ۳۱۴ / ۱).۳۷ - در حجت الوداع به همسران خود فرمود: «این است حج برای شما و بعد از این حصر است»، یعنی بعد از این حج، نباید از خانه بیرون بیائید. (وصول ۳۹۲ / ۱).توضیح:در قرآن مجید هم آمده(
وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى
ٰ)
یعنی: «ای همسران پیغبمر! در خانه های خود میخ کوب شوید و بیرون ظاهر نشوید مانند ظاهر شدن جاهلیت اول» اما عمر در آخرین حج خود به ایشان اجازه ی حج داد و عبدالرحمن بن عوف را به همراه ایشان فرستاد؛ بیرون رفتن عایشه در جنگ جمل هم قابل توجیه نیست.۳۸ - ام الفضل همسر عباس بن عبد المطلب مرضعه ی امام حسینعليهالسلام
بود گفت: پیغمبر، حسین را در ایام شیرخوارگی از من گرفت و او بر لباس پیغمبر ادرار کرد، من او را به شدت از دست پیغمبر گرفتم بطوری که گریه کرد، پیغمبر فرمود: «ای ام الفضل! آرامتر، ریزش آب روی آن، آن را پاک می کند، اما چه چیزی می تواند این غبار را از دل حسین پاک کند؟» (فوائد الرضویه ۱۷۱ / ۱).۳۹ - ام سلمه گفت: از پیغمبر شنیدم که فرمود: «هیچ مسلمانی نیست که به او مصیبتی برسد و بگوید آن چه را خداوند فرمان داده (انا لله و انا الیه راجعون اللهم اجرنی فی مصیبتی و اخلف لی خیرا منها) یعنی: (خداوندا! مرا در مصیبتم پناه ده و جانشین بهتری از آن به من عطا کن) مگر آن که خداوند جانشین بهتری به او عطا کند. چون ابوسلمه شوهرم مرد، خداوند به جای او پیغمبر را به من داد؛ پیغمبر حاطب بن ابی بلتعه را به خواستگاری من فرستاد، گفتم: من دختری دارم ومن غیورم، پیغمبر فرمود: «اما دخترش دعا می کنم که از مادرش بی نیاز شود (به خانه ی شوهر رود) و دعا می کنم خداوند آن حسودی زنانه را از او دور کند» (وصول ۴۰۶ / ۲).۴۰ - گاهی قبل از رفتن برای نماز یکی از زنان خود را می بوسید. (مجمع ۲۴۶ / ۱).توضیح:اظهار محبت کردن به همسر مانند بوسیدن، یکی از وظائف اخلاقی مؤمنان است که بر آن تأکیده شده است قوله تعالی: «و جعلنا بینکم موده» یعنی: «قرار دادیم میان شما (زن و شوهر) دوستی عمیق را» دلیل آن است، استعجاب در این مورد بواسطه ی عدم اطلاع از فرهنگ اسلامی و انسانی است.۴۱ - وفات کرد در حالی که سر او در دامان علیعليهالسلام
بود و می گفت: «الله الله و الصلوه» و این آخرین کلام او بود. (مجممع ۲۹۳ / ۸).۴۲ - از ام هانی خواستگاری کرد، او گفت: من شوهر مرده ام و در دامن من یتیمانی هست و برای تو سزاوار نیست مگر زنی فارغ، رسول الله فرمود: «زنی مانند زنان قریش سوار بر شتر نشده که دوستدار و مهربان به فرزند و بخشنده تر از مال در راه شوهرش چون او باشد».(وسائل ۲۰ / ۱۴).۴۳ - فرمود: «بنده ای ایمان نمی آورد مگر آن که دوست داشتنی تر باشم نزد اهل او از اهلش، و عترت من دوست داشتنی تر باشد از عترتش و ذات من دوست داشتنی تر باشد از ذاتش» (مجمع ۸۸ / ۱).