سرچشمه حیات

سرچشمه حیات0%

سرچشمه حیات نویسنده:
گروه: سایر کتابها

سرچشمه حیات

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: محمد امینی گلستانی
گروه: مشاهدات: 25858
دانلود: 3182

توضیحات:

سرچشمه حیات
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 137 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 25858 / دانلود: 3182
اندازه اندازه اندازه
سرچشمه حیات

سرچشمه حیات

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

۱۲ - ايستاده آب بنوشيم يا نشسته؟!

۱۲ - ايستاده آب بنوشيم يا نشسته؟! دو دسته روايت درباره نوشيدن آب به صورت ايستاده وارد شده‌است، دسته اول جايز نمي‌داند مانند روايات زير.

۱ - عَن أبي عبداللّهعليه‌السلام : «ايّاكم و شرب الماء من قيام علي أرجلكم فانّه يورث الدّاء الّذي لا دواء له او يعا في اللّه عزّوجلّ»«۱»

امام صادقعليه‌السلام فرمود: «مبادا سرپايي آب بنوشيد!، چون سبب مرضي مي‌شود كه دوا ندارد، مگر اينكه خداي عزّوجلّ شفا دهد»

۲ - قال النّبيصلى‌الله‌عليه‌وآله : «من شرب قائماً فأصابه شيئي من المرض لم يستشف ابداً»»

پيغمبر، فرمود: «هر كس ايستاده آب بنوشد اگر مرضي به او برسد، ابداً شفانمي يابد».

۳ - شرب رجل قائماً فرآه رسول اللّهصلى‌الله‌عليه‌وآله ، فقال: «أيسرّك أن تشرب معك الهرّه!؟

فقال لا قال: قد شرب معك من هو شرّمنه، (الشّيطان)»«۳»

مردي ايستاده آب مي‌نوشيد، پيغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم او را ديد فرمود: «آيا دوست داري گربه با توآب بنوشد؟! عرض كرد نه فرمود: شيطان كه بدتر از گربه است با توآب نوشيد.

۴ - قال: اميرالمؤمنين،عليه‌السلام «لا يشرب احدكم قائماً»«۴»

اميرمؤمنانعليه‌السلام فرمود: «كسي از شماها ايستاده آب ننوشد.»

دسته دوم ايستاده آب نوشيدن رامجاز و بلامانع مي‌داند.

عبدالرّحمن الحجّاج قال: كنت عند أبي عبد اللّهعليه‌السلام اذ دخل عليه عبد الملك القمي فقال: له أشربُ و أنا قائم؟ فقال: ان شئت فقال: أشربُ بنفس واحد حتّي اروي؟ قال: ان شئت قال: فأسجد و يدي في ثوبي؟ قال: ان شئت ثمّ قال: أبو عبداللّهعليه‌السلام أما و اللّه ما من هذا و شبهه أخاف عليكم»«۱» عبد الرحمان بن حجاج گويد: نزد امام صادقعليه‌السلام بودم عبد الملك قمي به خدمت حضرت داخل شد، به امام عرض كرد: من ايستاده آب مي‌نوشم؟ فرمود:

اگر خواستي گفت: با يك نفس آب مي‌نوشم تا سيراب شوم؟ فرمود: اگر خواستي، گفت: سجده مي‌كنم (نماز مي‌خوانم)، دستم (زير) لباسم است (مستحب است هنگام خواندن نماز دستها بيرون از لباس باشد)؟ فرمود: اگر خواستي (يعني اگر دستهايت زير عبا يا لباس ديگر هم باشد و ديده نشود، عيب ندارد)«۲» ، سپس فرمود: آگاه باش! به خدا قسم من از اين چيزها و مانند آن براي شما نمي‌ترسم.)

۲ - عمرو بن مقدام گويد: من و پدرم پيش أبي جعفرعليه‌السلام بوديم، قدح سفالين پر از آب آوردند، «فشرب و هو قائم ثمّ ناوله أبي، فشرب و هو قائم ثمّ ناولني، فشربت و انا قائم»«۳» «پس حضرت ايستاده آب نوشيد و قدح را به پدرم داد در حال ايستاده نوشيد و به من دادند در حال ايستاده نوشيدم.»

۳ - عَن ابي عبد اللّهعليه‌السلام قال: «قام أميرالمؤمنينعليه‌السلام الي أداوة فشرب منها و هو قائم»«۱» . امام صادقعليه‌السلام فرمود: اميرمؤمنانعليه‌السلام بلند شد به سوي ظرف آبي، در حال ايستاده از آن آب نوشيد.»

۴ - علي بن يقطين از امام موسي كاظمعليه‌السلام پرسيد: «مردي ايستاده آب مي‌نوشد؟» فرمود: «در اين عيبي نيست (مانعي ندارد).»«۲»

۵ - بشيربن غالب گويد: در حالي كه مركب امام حسينعليه‌السلام را مي راندم از نوشيدن آب در حال ايستاده، پرسيدم به من جواب نداد تا در منزلي فرود آمد، شتري را آوردند آن را دوشيد، پس مرا صدا زد، به طور ايستاده نوشيد، يعني:

عملًا نشان داد كه عيبي ندارد.

سدير نيز گويد: از امام باقرعليه‌السلام مسئله را پرسيدم فرمود: «عيب ندارد، چون حسين بن عليعليهما‌السلام ايستاده نوشيده»«۳» .

۶ - عَن ابي عبداللهعليه‌السلام عَن ابيه قال: «الشّرب قائماً أقوي لك و أصّح»«۴» .

امام صادق از پدر بزرگوارشعليهما‌السلام روايت مي‌كند كه آن حضرت فرمود: «ايستاده آب نوشيدن براي «بدن» تو قويتر و صحيحتر است يا (برايت قدرت و سلامتي بيشتر) مي آورد.»

از مجموع روايات منع و مجاز چنين به نظر مي‌آيد كه روايات منع را به نوشيدن ايستاده در شب و روايات مجاز را به ايستاده نوشيدن در روز معناكنيم، دليلش روايات فصل بعد است، توجه كنيد.

۱۳ - روز ايستاده و شب نشسته بنوشيد

۱۳ - روز ايستاده و شب نشسته بنوشيد ۱ - عَن ابي عبداللهعليه‌السلام قال: «شرب الماء من قيام بالنّهار يمرئ الطّعام و شرب الماء باللّيل من قيام يورث الماء الأصفر»«۱» امام صادقعليه‌السلام فرمود: «نوشيدن آب در روز، به حالت ايستاده، غذا را گوارا مي‌كند و در شب، ايستاده آب نوشيدن، باعث جمع شدن زردآب درشكم مي‌شود

۲- امام صادقعليه‌السلام فرمود در روز ايستاده آب نوشيدن، برايت اقوي و اصحّ است»«۲»

۳ - امام صادقعليه‌السلام فرمود: در روز، ايستاده آب نوشيدن عرق را زياد و بدن را قوي مي‌كند.»«۳»

۴ - امام صادقعليه‌السلام فرمود: «شب، ايستاده نوشيدن آب، سبب آب زرد (زرد آب يا صفراء) مي‌شود»«۴»

۵ - امام صادقعليه‌السلام فرمود: «هر كس شب آب بنوشد و بگويد اي آب، بر تو سلام زمزم و فرات باد! آن آب به او ضرر نمي‌رساند»«۵»

مطلب به اين صورت خلاصه مي‌شود كه در شب ايستاده آب نوشيدن مكروه‌است مگر اينكه سلام زم زم وفرات را به آن برساند، و در روز جايز و مستحب مي‌باشد.

اميرمؤمنانعليه‌السلام ايستاده آب نوشيد، فرمود: «ديدم پيغمبر نيزاين كار را مي‌كرد«۱

اين مطلب را بخوانيد.

نوشيدن آب بعد از ميوه جات سبب، بروز مرض آكله «خوره» و مثل آن مي‌شود.

بعد از جماع، باعث رعشه و سستي و ضعف معده و عصبانيّت مي شود

ناشتا نوشيدن باعث امراض عصبي و رخوت و طپش قلب مي‌شود مگر در هواي گرم وبروز مرض طاعون باشد

بعد از خواب باعث خاموشي قواي شهواني شده و ايستاده و دَمَر خوردن ضعف معده و عصبانيّت مي‌آورد مگر براي صاحبان معده گرم كه برايشان بي ضرر است«۲

۱۴ - از شكستگي و دهانه ظرف ننوشيد

۱۴ - از شكستگي و دهانه ظرف ننوشيد دستگيره و شكستگي ظرف چون محل تجمّع ميكروب و گرفتن چرك و كثافت است بدين جهت در اخبار و احاديث تأكيد شده‌است كه از آنجاها آب ننوشند.

۱ - عَن ابي عبداللهعليه‌السلام قال: قال: «أميرالمؤمنينعليه‌السلام لا تشربوا الماء من ثُلمة الإناء و لا من عُروته فانّ الشيّطان يقعد علي العروة و الثلمة»«۱» امام صادق از اميرمؤمنانعليهما‌السلام نقل مي‌كند كه آنحضرت فرمود: «از طرف طناب و دستگيره و شكستگي ظروف آب ننوشيد، چون شيطان در آنجاها مي‌نشيند (نشيمنگاه شيطان يابه تعبير امروز محل جمع شدن ميكروب هاست.»

۲ - «ابداً از طرف دستگيره ظروف، آب ننوشيد آن جا، محلّ جمع‌شدن كثافت يا (ميكروب) است»«۲» .

۳ - از امام موسي بن جعفرعليه‌السلام از حدّ ظروف سؤال شد؟ فرمود: «اگر شكستگي داشته باشد از آن محل آب ننوشيد، چون مجلس و محل نشيمن شيطان است، پس هر وقت آب مي‌نوشيد اسم خدا را ببريد، چون فارغ مي شويد خداراستايش كنيد.»«۳» .

۴ - «از طرف دستگيره كوزه و آفتابه و قدح و غيرآن، آب ننوشيد و وضو هم نگيريد»«۱»

۵ - «انّ رسول اللّهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نَهي عَن اختناث الأسقيه»«۲» پيغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم موقع آب نوشيدن ازپيچاندن دهانه مشك به طرف عقب، نهي كرده است.

مرحوم صدوقرضي‌الله‌عنه در معناي حديث مي‌فرمايد: آنچه كه حديث بر آن دور ميزند اين است كه: «انّه نهي ان يُشرب من افواهها» آن حضرت از دهانه مشكها آب نوشيدن را نهي كرده است.

علّت نهي آن حضرت را در بحارالأنوار از (النّهاية ابن أثير) چند چيز نقل كرده است

۱ - شايد در توي ظرف، حشره‌اي باشد كه بر شكم آدمي برود،

۲- اگرمرتّب از دهانه مشك يا هرظرف ديگرآب نوشيده شود، بدبوئي نفس در آن اثر مي گذارد،

۳ - چون محلّ تجمّع كثافات مختلف است،

۴ - شايد سبيل به توي ظرف آب، ريخته و آب از لاي آن ردّ شود«۳» .

ما حديث ديگرعليّ بن الطعّان المحاربي: فجعلت كلّما شربت سال الماء من السّقا ء فقال‌الحسينعليه‌السلام : «اخنث السّقا اي أعطفه فلم أدر كيف أفعل فقام فخنّثه فشربت و سقيت فرسي»«۴»

علي بن طعان محاربي گويد: آب مي‌نوشيدم و از دهانه مشك مي‌ريخت، امام حسينعليه‌السلام فرمود، دهانه مشك را به عقب بپيچان من نفهميدم چه كنم، حضرت بلند شد، دهانه مشك رابه عقب برگرداند و من آب نوشيدم و اسبم را نيز سيراب كردم.«۱»

اين حديث (برخلاف احاديث مانعه) از دهانه مشك، آب نوشيدن را مجاز مي‌داند و در حديث ديگر نيز مباح شمرده است، شايد براي اين باشد كه،اوّلًا: ممكن است منع به خاطر تكرار و درنهايت، جمع شدن كثافت و انتقال آن به اندرون بدن و اثركردن بوي دهان بر آن باشد.

دوم اينكه: شايد نهي از مشك هاي بزرگ باشد كه معمولًا مورد استفاده جمعيّت زيادي قرار مي‌گيرد، نه مشك كوچك و يا قمقمه.

في شرح جامع الأصول الأختناث ان يكسراي يُقَلَبَ شفة الِقربة و يشرب و ورد أباحته«۲» در شرح جامع الأصول: إختناث: را به شكاندن وپيچاندن دهانه مشك به طرف عقب معني كرده و گفته است در روايتي مباح شمرده شده است.

جزري مي گويد «خنثت السّقاءاذاثنّيت فمه الي الخارج وشربت منه«۳»

؛

پيچاندن دهانه مشك رابه طرف بيرون و آب نوشيدن ازآن را (خنث) گويند

خنث السّقاء واختنث سرمشك راپيچيد و ازآن آب نوشيد (المنجد

۱۵ - حدّ كوزه‌

۱۵ - حدّ كوزه دركتابهاي حديثي براي تعيين حدّ كوزه، روايات مختلفه با عبارات گوناگون، نقل شده است؛ دراين باره فقط به ذكر دو حديث اكتفا مي‌شود:

۱ - امام جعفر صادقعليه‌السلام مي‌فرمايد: پدرم نشسته بود، برادرش عبداللّه بن علي آمده براي تشرّف عمروبن عبيد، بشير الرّحال و واصل، از امام اجازه ورود خواست، (پس از كسب رخصت) آنها داخل شده، نشستند به امام عرض كردند:

اي ابا جعفر! براي هر چيز حدّ و مرزي هست كه به آن منتهي مي‌شود؟ فرمود:

بلي، چيزي نيست مگر اينكه براي او مرزي است كه با آن پايان مي‌يابد، پس كوزه آبي آوردند، گفتند:

اي أبا جعفر! آيا براي كسي كه از اين كوزه آب مي‌نوشد حدّي هست؟ فرمود:

بلي، گفتند: حدّ آن چيست؟ فرمود: آب آن با سه نفس نوشيده شود، و در هر نفس حمد خدا گفته شود، و ابداً از طرف گوش و شكستگي آن اگر داشته باشد آب ننوشند، چون آنجا محل آب نوشيدن شيطان است، سپس بگويد «:الحمد للّه الّذي سقاني ماءاً عذباً فراتاً برحمته و لم يجعله ملحاًا جاجاً بذنوبي»«۱»

در حديث ديگر زيادتي دارد، در فصل ۷ همين بخش گذشت.

۲ - ضمن حديثي از امام محمد باقرعليه‌السلام آمده است، گروهي نزد آنحضرت حاضر بودند، به كنيزش دستور داد سفره آورده وپهن كرد حضرت فرمود:

سپاس خدايي را كه براي هر چيزي حدّي قرار داده و حتّي براي اين سفره هم حدّي تعيين كرده است،

(يكي از حاضرين بنام) ابن ذرّ پرسيد حدّ آن چيست؟ فرمود: «وقتي كه آن راپهن كردند بسم اللّه و وقتي كه برداشته شد، الحمدللّه بگويي.

امام به كنيزش فرمود: «اسقيني» براي من آب بده كنيز كوزه‌اي از چرم آورد، ظرف آب بدست حضرت، رسيد فرمود:

حمد و (سپاس) سزاوار خدائي است كه، بر هر چيز حدّي قرار داده است، با آن پايان مي پذيرد حتّي براي اين كوزه هم حدّيست، ابن ذرّ پرسيد حدّ آن چيست؟

فرمود:

وقتي كه كسي از آن آب مي‌نوشد، نام خدارا ببرد، چون فارغ شد، حمد خدا گويد، از محلّ شكستگي و ازطرف دستگيره آن آب، ننوشد.«۱

۱۶ - آب را فوت نك

۱۶ - آب را فوت نكن! از نظربهداشتي‌فوت كردن آب، مردود شناخته شده است؛ چون موقع فوت كردن آب، آلودگي هائي از اندرونِ بدن به همراه نفس بيرون مي‌آيد، برروي آب مي‌نشيند، با نوشيدن آن دوباره به داخل بدن بر مي‌گردد،

به عبارت ديگر، هواي دروني بدن كه پر از بدبويي و ساير آلاينده هااست، در صورتي كه نوشيدنيها فوت شود آن (غذا يا آب) آلوده شده، دوباره به اندرونِ بدن برمي گرددشده است.

۱ - امام صادق از پدران بزرگوارشعليهم‌السلام از اميرمؤمنانعليه‌السلام نقل كرده‌است، آنحضرت فرمود:

«هيچكس محل سجده و طعام و نوشابه و تعويذ را فوت نكند.»«۱»

۲ - در حديث طولاني كه از پيغمبر اسلام، در منهيّات وارد شده‌است فرمود: «خوردني ها وآشاميدنيها را فوت نكنيد»«۱»

۳ - پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم هيچ وقت بر ظروف فوت نمي‌كرد، وموقع آشاميدن نوشابه‌اي، اگر مي‌خواست نفسي بكشد، ظرف را از جلوي دهانش دور مي‌ساخت.» «أمّا حديث ديگر»

بكاربن ابي بكر حضرمي گويد: از امام صادقعليه‌السلام پرسيدند، كسي قدح آب رافوت كند (چه حكمي دارد)؟ فرمود: عيب ندارد، فقط آن وقت مكروه است، كه كسي با او باشد و از فوت كردن او خوشش نيايد، پرسيدند بر طعامش فوت مي‌كند؟

فرمود: مگر براي سرد كردن طعام نيست؟! عرض كرد بلي فرمود: عيب ندارد.«۳»

شيخ صدوقرضي‌الله‌عنه پس از نقل اين روايت مي‌گويد: آنچه كه من فتوي مي دهم و بر آن اعتماد دارم، فوت كردن خوردنيها و نوشيدنيهاجايز نيست، تنها باشد يا با كسي، اين علّت را غير از اين روايت (در جائي) پيدا نكردم.

علّامه مجلسيرضي‌الله‌عنه مي‌فرمايد:

از اين فرمايش شيخ صدوقرضي‌الله‌عنه ، ظاهر مي شود كه فوت كردن را حرام مي دانسته و به خاطر آن روايت را ردّ مي‌كند،

امّا ممكن است، اين روايت جايز بودن و روايات ديگر مكروه بودنش را بيان مي كند، يا اگر موقع نوشيدن آب كسي با او باشد، مكروه و در وقت ضرورت يا تنهائي عيب نداشته باشد.«۴

۱۷ - يادآوري امام حسين عليه‌السلام !

۱۷ - يادآوري امام حسينعليه‌السلام ! مستحب است كسي كه آب مي‌نوشد، تشنگي امام حسينعليه‌السلام را به ياد بياورد، اگر مي‌تواند اشك بريزد همانطور كه ائمه بزرگوار ما مي‌كردند، امام زين العابدينعليه‌السلام ، بعد از حادثه كربلا تا پايان عمر شريفش، هر وقت آب مي‌نوشيد و يا غذا مي‌خورد تا اشك چشم خود را بر آنها نمي‌ريخت، ميل نمي‌نمود: حتّي خود اباعبداللّه الحسينعليه‌السلام بعد از تير خوردن طفل شش ماهه‌اش، در اشعار معروف ومنسوب به آن حضرت چنين فرمود:

شيعتي مهما شربتم مأ عذب فاذكروني

اوسمعتم بشهيد او قتيل فاندبوني

ليتكم في يوم عاشورا جميعاً تنظروني

كيف استسقي لطفلي فأبواأن يرحموني

شيعيان من! هر وقت آب سرد نوشيديد مرا به ياد آوريد!

يا شهيد و كشته‌اي را شنيديد براي من بناليد.

اي كاش روز عاشورا بوديد همگي (مرا) مي ديديد با چه حالي براي بچه‌ام آب خواستم (آنها) چگونه از دلسوزي ابا كردند. امام علاقه خود را براي حفظ آن حضرت در قلبها، ياد آوري در مجامع عمومي و اماكن خصوصي را نشان داده وشيعيان خود رادعوت بر گريستن مي كند.

بنا بر اين به خاطر تبعيّت از ائمّه بزرگوارمان، نبايد آن حضرت راموقع نوشيدن آب، فراموش نمائيم، به حديث زير توجه كنيد!.

عَن داودالرّقي، قال: «كنت عند أبي عبداللّهعليه‌السلام اذاستقي الماء فلمّا شربه رأيته قدإستعبر واغْرَورَقَتْ عيناه بدموعه، ثم قال لي: يا داوود! لعن اللّه قاتل الحسينعليه‌السلام فما أنغص ذكر الحسينعليه‌السلام ، العيش.

إنّي ما شربت ماءاً بارداً الّاذكرت الحسينعليه‌السلام و ما من عبد شرب الماء فذكر الحسينعليه‌السلام و أهل بيته و لعن قاتله إلّاكتب اللّه عزّوجلّ له مأة ألف حسنة و حطّ عنه مأة ألف سيّئة و رفع له مأة ألف درجة و كانّما أعتق مأة ألف نسمة و حشره اللّه يوم القيامة ثلج الفؤاد»«۱»

داود رقي گويد: نزد امام صادقعليه‌السلام بودم آب خواست، پس از نوشيدن آب ديدم چشمانش پر از اشك گرديد، فرمود: اي داود! خدا قاتل حسين رالعنت كند! ياد آوري حسين چقدر عيشها را تلخ كرده است، من آب سردي ننوشيده‌ام مگر اينكه حسين را بياد آورده‌ام.

هربنده اي، حسين و أهل بيت او را بعد از نوشيدن «آب» ياد آورده، بر قاتل او لعن كند، خداي عزّوجلّ يكصد هزار حسنه به او مي‌نويسد.

و يكصد هزار سيّئه «گناه» از او محو مي‌كند؛ و يكصد هزار درجه او را بلند مي‌كند؛ و مثل كسي مي باشد كه يكصد هزار بنده، در راه خدا آزاد كرده باشد، و روز قيامت با دل خنك، مطمئن و آرام محشور خواهد شد.«۲»

اخبار واحاديث در اين مورد «يادآوري و گريه بر امام حسينعليه‌السلام » فراوان است.

نقل مي‌كنند: فاضل در بنديرضي‌الله‌عنه شبي در خانه يكي از دوستانش، مهمان بوده، صاحبخانه شب مواظب بود، آقا، هر وقت براي نماز شب بيدار شد برايش آب وضو ببرد، بعداز نصف شب، آقا بيدار شد وضو گرفته آماده شد صاحب منزل بخاطر برودت هوا، يك منقل پر از آتش ذغال به خدمت او برد كه سرماي اطاق اذيّتش نكند، از اطاق بيرون رفت پس از مدّتي خواست دوباره به آقا سر بزند متوجه شد، روي آتش ذغال قطرات آب مي‌ريزد، وارد اطاق شد، ديد آقا كنار آتش نشسته، گريه مي‌كند، عرض كرد آقانمي‌خواهيد نماز شب بخوانيد، (وقت مي‌گذرد)؟ فرمود:

مگر ثواب گريه كردن بر امام حسينعليه‌السلام از ثواب نماز شب كمتر است؛ معلوم مي‌شود كه اين عاشق حسين گريه بر آن حضرت را به نماز شب ترجيح مي‌داده است.

واقعاً همين طور است؛ كدام عبادت در دل شب از گريستن بر امام شهداء «حسين»عليه‌السلام افضل است، مگر اشك ريختن بر مظلوميّت آن حضرت حد اعلاي عبادت نيست.

اللهم العن أوّل ظالم ظلم حقّ محمد و آل محمد و آخر تابع له علي ذلك اللّهم العن العصابة الّتي جاهدت الحسينعليه‌السلام و شايعت و بايعت وتابعت علي ذلك اللّهم العنهم جميعاً و عذّبهم عذاباً اليماً، آمين

۱۸ - بادهان ازچشمه آب ننوشيد!

۱۸ - با دهان ازچشمه آب ننوشيد! مانند حيوانات خم شده، بادهان از چشمه ها و نهرها آب نوشيدن، و بايك نفس سيراب شدن مكروه است،

چون روشن و واضح است كسي كه مي‌خواهد، با دهان از چشمه آب بخورد، بايد به رو (دمر) بخوابد و اين عمل باعث خواهد شد، شكم بر زمين بچسبد، سنگيني بدن بر آن بيفتد، و درنتيجه آب از گلو به سختي پايين خواهد رفت، شايد نا خواسته دچار خفگي بشود.

يا ممكن است در توي آب حشراتي وجود داشته باشد، بي اختيار از گلوي آدم فرو رود و علّتهاي ديگر،

بدين سبب روايات اسلامي از آنگونه آب نوشيدن، نهي كرده است.

۱ - و نهي رسول اللّهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم أن يشرب الماء كما تشرب البهائم قال: «اشربوا بأيديكم فانّها من خير أوانيكم» و نهي عَن البزاق في البئر الّتي يشرب منها«۱» رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم مانند حيوانات، آب نوشيدن را نهي كرده، فرموده است: «بادستهايتان آب بنوشيد چون دستها از بهترين ظرفهاي شما است» از انداختن آب دهان به چاههايي كه از آن آب مي‌نوشند نهي كرده است.

۲ - عَن أبي عبداللّهعليه‌السلام قال: مرّالنبيّصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم بقوم يشربون الماء بأفواههم في غزوة تبوك فقال لهم النبّيصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم «إشربوا بأيديكم فإنّها من خير آنيتكم»«۲»

امام صادقعليه‌السلام مي‌فرمايد: پيغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم درغزوه تبوك به قومي گذشت كه بادهانشان آب مي‌نوشيدند، به آنها فرمود: با دستهايتان آب بنوشيد، دستها از بهترين ظرفهاست.

۳ - و نهي النّبيّصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم أن يشرب الماء كُرعاً كما يشرب البهائم«۱»

پيامبراكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم از نوشيدن آب به صورت «كرع» همانطور كه حيوانات مي‌نوشند نهي كرده است«۲»

۴ - عَن رسول اللّه، إنّه مرّبرجل يكرع الماء بفيه؛ يعني: يشربه من اناء او غيره من سطه قال: «أتكرع ككرع البهيمة ان لم تجد إناءاً فاشرب بيديك فانّها من أطيب آنيتكم»«۳»

پيغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم از كنار مردي گذشت كه با دهانش از وسط ظرف آب مي‌نوشيد، به او فرمود: «آيا مانند حيوانات آب مي‌نوشي، اگر ظرف پيدا نكردي با دستهايت بنوش، دستها از پاكترين ظرفهاي شمااست.»

۵ - عَن أبي عبداللّهعليه‌السلام قال: كان أصحاب رسول اللّه يعبّون الماء عبّاً فقال لهم رسول الّله: «اشربوا في ايديكم فإنّها من خير انيتكم»«۴»

ازامام صادقعليه‌السلام روايت شده است فرمود: اصحاب رسول خدا مانند حيوانات بادهانشان ازچشمه يا محلي مانند آن آب مي نوشيدند، آنحضرت به آنها فرمود: بادستانتان آب بنوشيد! زيرادستها از بهترين ظرفها است.»

فصل ۸، همين بخش أحاديثي مناسب اين فصل گذشت

۱۹ - با دست چپ ننوشيد!

۱۹ - با دست چپ ننوشيد! خوردن و آشاميدن بادست چپ مكروه، با دو دست، مستحب است.

۱ - عَن جعفربن محمد عَن ابائهعليهم‌السلام «انّ رسول اللّهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نهي عَن الشّرب و الأكل بالشّمال»«۱»

امام صادقعليه‌السلام از پدران بزرگوارشعليهم‌السلام روايت كرده است رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم «از خوردن و نوشيدن با دست چپ نهي فرموده است.»

۲ - عَن سماعة عَن أبي عبداللّهعليه‌السلام قال: «سألته عَن الّرجل يأكل بشماله او يشرب بها قال لا يأكل بشماله و لا يشرب بشماله و لا يناوله بها شيئاً»«۲»

سماعه گويد: از أبي عبداللهعليه‌السلام در باره مردي كه با دست چپ مي‌خورد و مي آشاميد سؤال كردم، فرمود: «نخورد و ننوشد و بادست چپ چيزي برندارد.»

۳ - عَن أبي عبداللّهعليه‌السلام «انّه كره ان يأكل الرّجل بشماله او يتناول بهاشيئاً»«۳»

امام صادقعليه‌السلام «خوردن و برداشتن چيزي را با دست چپ، دوست نمي‌داشت. أمّا حديث ديگر» عَن محمّدبن مسلم قال: كنّا في مجلس أبي عبداللّهعليه‌السلام فدخل علينا فتناول اناءً فيه ماء بيده اليسري فشرب بنفس واحد و هو قائمٌ»«۱» محمدبن مسلم گويد: در مجلسي بوديم، أبي عبداللّهعليه‌السلام به (مجلس) ما داخل شد، و با دست چپ ظرف آب را برداشت، ايستاده با يك نفس سر كشيد، يعني: آن حضرت با اين عمل خويش سه چيز را تجويز كرد»

شيخ حرّ عامليرضي‌الله‌عنه در ذيل اين حديث مي‌فرمايد.

«أقول هذا محمول علي العذر او إرادة بيان الجواز و نفي التّحريم»«۲» من مي‌گويم: فعل امامعليه‌السلام يا بخاطر عذري بوده و يا مي خواسته بفهماند كه با دست چپ خوردن و نوشيدن و سرپايي به يك نفس سيراب شدن جايز است، نه حرام.»

پس بادست چپ، به حالت سرپايي و بايك نفس خوردن و نوشيدن، جايز است و روايات گذشته را حمل بر كراهت مي‌كنيم، در غير اين صورت مردم دچار مشقّت و ناراحتي فراوان خواهند بود؛ در حالي كه پيامبر اسلام فرموده‌است:

«الإسلام شريعةٌ سهلةٌسمحة» اسلام دين آسان و با گذشت است.»

«بعثني بالحنيفيّة السّهلة السّمحة»«۳»

خداوند مرا با دين آسان و با گذشت مبعوث كرد»

«بُعِثتُ اليكم بالحنيفيّة السّهلة البيضاء»«۴»

به سوي شما با دين آسان، و درخشان وبا گذشت، فرستاده شده‌ام رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در مواقع مختلف به اباذر و اميرمؤمنانعليه‌السلام ياسائراصحاب با مناسبت هايي مي فرمود: خداوند مرا با شريعت ابراهيمي آسان، و بدون تنگنا قرار دادن مردم، برانگيخته است.

دين آسان و سفيد و بدون ضيق را به شما آورده‌ام.

روزي: رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم شنيد كه خانمِ عثمان بن مظعون (يكي از اصحاب و فاميل آن حضرت)، براي شكايت از شوهرش به خانه آن حضرت آمده، اظهار داشته است شوهرش، اهل و عيال خود راترك كرده، و در يكي از كوهستانهاي مدينه مشغول عبادت شده است؛

پيغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم باكمال غضب وعصبانيّت در حالي كه يك طرف ردايش برزمين كشيده مي شد، به مسجد رفته مردم را جمع كرد؛ و دستور داد ابن مظعون را حاضر نمايند وقتي كه اورا آوردند، در ميان جمع كه همه بشنوند باصداي بلند فرمود:

«ياعثمان! (ابن مظعون) لم يُرسلني اللَّه بالرّهبانيّة، ولكن بعثني بالحنيفيّة السّهلةالسّمحة، أصوم و أصلّي ألمس اهلي، فمن أحبّ فطرتي فليستنّ بسنّتي و من سنّتي النّكاح«۱»

«اي عثمان! «خداوند مرابه ترك دنيا و رهبانيّت نه فرستاده است، بلكه با دين ابراهيمي آسان بدون تنگنا قراردادن مردم، مبعوث نموده‌است؛

روزه مي گيرم، نماز مي خوانم، و با اهل و عيالم آميزش دارم، پس هركسي دوست دارد به من تبعيّت كند راه و روش مرا پيشه خود سازد، يكي ازراه و روش من ازدواج است.