سرچشمه حیات

سرچشمه حیات0%

سرچشمه حیات نویسنده:
گروه: سایر کتابها

سرچشمه حیات

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: محمد امینی گلستانی
گروه: مشاهدات: 25862
دانلود: 3182

توضیحات:

سرچشمه حیات
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 137 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 25862 / دانلود: 3182
اندازه اندازه اندازه
سرچشمه حیات

سرچشمه حیات

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

۵ - ادرار به آب راكد جفاست‌

۵ - ادرار به آب راكد جفاست همان طور كه در فصل گذشته تذكر داديم آب در أنواع گوناگونش ساكنين و اهلي دارد، ادرار كردن به آن، يكنوع بي احترامي به آنها و عدم رعايت ادب، وسبب آزار و اذيّت آنها است؛

مخصوصاً آب راكد وايستاده كه مورد احتياج انسانها و حيوانات است؛

دور از مروت است كسي آن را آلوده ساخته مايه بروز امراض و بيماريهاي مختلف را فراهم آورد.

عَن موسي بن جعفرعليهما‌السلام قال: قال رسول اللّهصلى‌الله‌عليه‌وآله : «البول في الماء القائم من الجفا»«۱» امام موسي بن جعفرعليهما‌السلام فرمود: ادرار كردن به آب راكد جفا است.

.۶ - اجتناب از ادرار به آب زلال‌

۶ - اجتناب از ادرار به آب زلال محمدبن مسلم عَن أحدهماعليهما‌السلام انّه قال: «لا تشرب و أنت قائم؛ ولا تبل في ماء نقيع؛ و لا تطف بقبر«۱» ؛ ولا تخل في بيت وحدك؛ و لا تمش بنعال واحد؛ فانّ الشّيطان أسرع ما يكون الي العبد، اذا كان علي بعض هذه الأحوال؛ و قال انّه ما أصاب احداً شيي‌ء علي هذه الحال، فكاد ان لا يفارقه الّا ان يشاء اللّه»«۲» محمد بن مسلم از يكي از صادقينعليهما‌السلام در سند هاي ديگر از أبي عبداللهعليه‌السلام «۳» روايت كرده است كه فرمود: ايستاده آب نخور!؛ به آب زلال بول نكن!؛

به قبري تغوّط نكن؛ «مدفوع‌نريز!» در خانه تنهانمان؛! با يك لنگه كفش راه نرو؛ شيطان خود را در اين حالات سريعتر به بنده مي‌رساند؛

اگر دراين حالات خود را به كسي برساند، جداشدنش مشكل است؛ مگر اينكه خدا خواهد.

۷ - پرهيز از ادرار به آب جاري‌

۷ - پرهيز از ادرار به آب جاري عَن أبي عبداللّهعليه‌السلام قال: قال اميرالمؤمنينعليه‌السلام : «انّه نهي ان يبول الرّجل في الماء الجاري إلّالضرورة و قال: انّ للماء اهلًا«۱» امام صادقعليه‌السلام از اميرمؤمنان صلوات اللَّه و سلامه عليه روايت ميكند كه آن حضرت از ادرار كردن به آب جاري نهي فرمود مگر در موقع ضرورت و فرمود: «آب هم اهلي دارد.»

۲ - عَن عليّعليه‌السلام في‌حديث الأربعمأة، قال: «لا يبولنّ احدكم في سطح في الهواء و لا يبولنّ في ماء جار فإن فعل ذلك فأصابه شيي‌ء فلا يلومنَّ الّا نفسه فانّ للماء اهلًا»«۲» امير مؤمنانعليه‌السلام در حديث چهار صد گانه فرمود: از شماها كسي در پشت بام به هوا ادرار نكند، و در آب جاري ادرار نكند! اگر كسي اين كار را كرد، چيزي «خطري

ما حديث ديگر

عَن أبي عبداللّهعليه‌السلام في حديث قال: قلت له: يبول الرّجل في الماء؟ قال: «نعم و لكن يتخوّف عليه من الشّيطان»«۳» راوي گويد: به امام صادقعليه‌السلام عرض كردم: كسي به آب ادرار مي‌كند؟ فرمود: «بلي، (يعني مانعي ندارد) اما از شرّ شيطان (در امان نسيت و) به او ترسيده مي‌شود ۲ - عَن أبي عبداللّهعليه‌السلام قال: «لا بأس بأن يبول الرّجل في الماء الجاري، و كره أن يبول في الماء الرّاكد»«۱»

امام صادقعليه‌السلام فرمود: «عيب ندارد، كسي به آب جاري ادرار كند ولي بول كردنش به آب راكد (خوش آيند نيست و) مكروه است.»

۳ - عَن عنبسة بن مصعب قال: سألت أبا عبداللّهعليه‌السلام يبول في الماء الجاري؟ قال: «لا بأس اذاكان الماء جارياً»«۲»

عنبسة بن مصعب گويد: از ابي عبداللهعليه‌السلام در مورد ادرار كردن به آب جاري پرسيدم فرمود: «اگر جاري باشد، عيب ندارد.»

۴ - عَن ابي عبداللهعليه‌السلام قال: «لابأس بالبول في الماء الجاري»«۳» امام صادقعليه‌السلام فرمود: «ادرار كردن به آب جاري عيب ندارد.»

۵ - عَن سماعة قال: سألته عَن الماء الجاري يبال فيه قال: «لا بأس به»«۴» سماعة از امامعليه‌السلام پرسيد كه به آب جاري بول مي‌كنند، فرمود: «عيب ندارد.»

۶ - : «و لا يجوز البول في جحر و لا ماء راكد و لا بأس بالبول في مأجار»«۵» «ادرار كردن به سوراخ حيواني و يا آب راكد جايز نيست ولي به آب جاري عيب ندارد.»

۷ - عَن أبي عبداللّهعليه‌السلام قال: «لو انّ ميزابين سالا احدهما ميزاب بول و الآخر ميزاب مأ فاختلطا ثمّ أصابك ما كان به بأس»«۱» از امام صادقعليه‌السلام است كه فرمود: «اگر دو ناودان، بول و آب، جاري شده و به همديگر مخلوط شود وترشّحي از آن به تو برسد، عيبي ندارد.»

شيخ حرّ عامليرحمه‌الله در وسايل در ذيل اين حديث مي‌فرمايد: اگر چه در روايت مطلق آب گفته شده است، اما منظور قويترين افراد آن يعني: آب جاري است.

«راه حلّ»

دو دسته روايت بالا كه دسته اول، ادرار كردن به آب جاري را مجاز نمي‌داند؛ و دسته دوم، با صراحت اجازه مي‌دهد.

از نظر فقهي، اوّلي را حمل به كراهت دوّمي را حمل بر جواز كرده‌اند.

اما از نظر اخلاقي، ادرار كردن به آب جاري نيز كار پسنديده نيست. اگرچه از نظر شرعي عيب نداشته باشد؛ چون شرع، بيشتر به طهارت و نجاست آب نظارت دارد نه قسمت طبّي آن، شايد منظور آب جاري زياد است كه، بول كردن آن را متأثر نسازد.

پس أخباري كه ادرار كردن به آب جاري را بلا مانع مي داند يعني از نظر پاك بودن اشكال ندارد. مگر اينكه بو يا مزه و يا رنگ آب با چيز نجس تغيير يابد. و أخباري كه نهي ميكند؛ يعني: أخلاقاً زشت است و إستفاده كردن از آن به صورت نوشيدن و غيرآن خوب نيست

۸ - دستشوئي كردن در كنار نهرآب!

۸ - دستشوئي كردن در كنار نهرآب! اصولًا آلوده نمودن محلهاي مورد بهره برداري مردم، با هيچ منطق درست و عقل سالم صحيح نيست.

هر كسي أخلاقاً موظف است با رعايت آسايش ديگران، شخصيت خودرا نيز حفظ نمايد

كثيف كردن جاهائي كه در روايت ذيل اشاره شده، ازمحلهائي است، از سوي پيامبر اسلام مورد نهي قرار گرفته است.

پس بايد ازآلوده ساختن آنها پرهيز و خود داري نمود.

عَن جعفر بن محمد عَن آبائهعليهم‌السلام عَن عليّعليه‌السلام قال: «نَهي رسول اللّهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ان يتغوّط علي شفير مأيستعذب منه أو نهر يستعذب منه او تحت شجرة عليها ثمرة»«۱» امام صادقعليه‌السلام از پدران بزرگوارشعليهم‌السلام از امير مؤمنانعليه‌السلام روايت كرده است كه رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله : «از دستشوئي كردن «تغوّط» در كنار (چشمه) آبي كه از آن استفاده مي‌كنند (و يا نهر آبي كه مورد استفاده قرار مي گيرد) يا زير درختي كه ميوه دارد، نهي كرد.

بخش هشتم آبهاي ممدوح و مذموم‌

اشاره

۱ - آب زمزم.

۲ - آب فرات.

برداشتن كام بچه با آب فرات.

۳ - نهر سيحون و جيحون.

۴ - نهر دجله و بلخ.

و اما حديث ديگر.

۵ - رود نيل.

و اما حديث ديگر.

۶ - آب برهوت.

۷ - آب گوگردي و تلخ.

اخبار و احاديث اسلامي، بعضي از آبها را مورد مدح و بعضي ديگر را مورد ذمّ قرار داده است. با توجه براينكه آبهاي مذمت شده ذاتاً بد نيست. چون در نظام احسن جهان آفرينش، هيچ موجودي ذاتاً بد به وجود نيامده است.

بلكه هريك از آنها تحت شرايط خاصّ اقليمي، داراي خاصّيتهاي گوناگون بوده در نهايت با برخورد هاي متفاوت حديثي روبرو گشته است.

مثلًا رود نيل كه در بعضي روايتها مورد نكوهش قرار گرفته. نه به خاطر اين است كه، خود رود نيل ذاتاً بد است. بلكه اثرات خاك و هوا يا جهات ديگر است كه، اسرار آن براي ما بيان نه گرديده است.

رود نيل از هفت كشور مختلف عبور مي‌كند و طولاني ترين رود جهان به شمار مي‌آيد. اما روايات روي خاك مصر انگشت گذاشته است، نه همه كشورهايي كه در مسير آن قرار دارد. در اين راستا است رودهاي ديگر جهان، كه در صفحات بعد مطالعه مي فرمائيد.

و همچنين آبهاي گرم و گوگردي و يا تلخي كه در عده‌اي از روايات استشفا از آنها را منع كرده و توبيخ نموده است. در حالي كه ميان مردم نافع بودن اين قبيل آبها شهرت تام گرفته است. به طوريكه معالجه با آن آبها بصورت يك فرهنگ درآمده است.

پس نبايد روايات نكوهش كننده را به خود آبها متوجه سازيم، بلكه فعل و انفعالات درون زميني و برون زميني است كه در آبها اثر گذاشته و عنوان ثانوي روي آنها آورده است.

چيزي كه مايه تأسف است، هنوز در باره چشمه هاي آب گرم و معدني و خواص آنها، نه در ايران، و نه در بسياري از كشورهاي ديگر، بررسي فراگير و منظمي انجام نشده؛

آنچه صورت گرفته، بسيار ناقص و پراكنده بوده است به نظر مي‌رسد در بسياري از مناطقي كه در حوزه آتشفشانها قرار دارند، چشمه هاي معدني دست نخورده، و منابع آبگرمي كه بتوان با سهولت بدانها دست يافت،

وجود دارد. خواص درماني فوق العاده اين گونه چشمه ها و در نهايت، اهميت اقتصادي غير قابل انكار آنها، در اين زمينه بررسيهاي منظم و گسترده‌اي را ضروري مي‌سازد«۱»

۱ - آب زمزم‌

۱ - آب زمزم عَن أبي عبداللّهعليه‌السلام قال: قال اميرالمؤمنينعليه‌السلام : «مأ زمزم خير ماء علي وجه الارض»«۱» امام صادق از امير مؤمنانعليه‌السلام روايت كرده است كه فرمود: «زمزم بهترين آب روي زمين است.»

عَن امير المؤمنينعليه‌السلام قال: قال رسول اللّهصلى‌الله‌عليه‌وآله : «ماء زمزم دواء لما شرب له»«۲» امير مؤمنانعليه‌السلام از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم روايت مي‌كند كه آنحضرت فرمود: «آب زمزم براي هر دردي كه نوشيده شود، دواي آن است.»

عَن جابربن عبداللّه قال سمعت رسول اللّهصلى‌الله‌عليه‌وآله : «يقول ماء زمزم شفاء لما شرب له من شربه لمرض شفاه اللّه او لجوع أشبعه اللّه، او لحاجة قضاه اللّه»«۳» جابر بن عبدالله گويد: من شنيدم رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: «آب زمزم شفاي آن چيزي است كه به خاطر آن نوشيده شود، اگر براي مرض است، شفا يابد يا گرسنگي است، سير مي‌شود يا حاجتي است بر آورده شود.»

۴ - عَن الصّاقعليه‌السلام : «ماء زمزم شفاء من كلّ داء و أمان من كلّ خوف»«۴» امام صادقعليه‌السلام فرمود: «آب زمزم شفاي هر درد و امان از هر ترس است.»

۵ - از ابن عباس روايت است كه خداوند پيش از قيامت تمامي آبها را از روي زمين بر مي‌دارد، غير از زمزم و آب آن براي هر درد و تب شفااست و نگاه كردن به آن سبب جلاي چشم است، هركسي براي شفا بنوشد، شفايش دهد و اگر براي گرسنگي بنوشد سيرش كند«۱»

۶ - اسماعيل بن جابر گويد: شنيدم امام صادقعليه‌السلام مي‌فرمود: «آب زمزم از هر دردي شفاست.» خيال مي‌كنم فرمود:، هر چه باداباد چون پيغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: «آب زمزم، شفاست براي هر چيزي كه بخاطر آن نوشيده شود.»«۲»

۷ - اميرمؤمنانعليه‌السلام فرمود: «نگاه كردن به زمزم درد را مي‌برد، از آب مقابل ركني كه حجرالأسود در آن است، بنوشيد چون در زير حجر چهار نهر از بهشت است، فرات نيل، و دو نهر سيحان و جيحان»«۳»

۸ - نزد امام صادقعليه‌السلام يادي از آب زمزم شد. فرمود: «از زير حجرالاسود چشمه‌اي بر زمزم جاري است، هر وقت آن چشمه زياد شود، آب زمزم شيرين مي‌شود»«۴»

۹ - عَن أبي عبداللّهعليه‌السلام عَن أبيه: «انّ النّبيصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم يستهدي من ماء زمزم و هو بالمدينة»«۵» امام صادق از پدر بزرگوارشعليهما‌السلام روايت مي كند پيغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآله : «در مدينه بود آب زمزم را براي او هديه مي‌آوردند، يا خودش هديه مي‌خواست.»

۱۰ - امام صادقعليه‌السلام فرمود: «هر وقت آب مي‌نوشيد، ظرف را تكان مي‌داد و مي‌فرمود: اي آب! زمزم و فرات به تو سلام مي‌گويند»«۱»

۱۱ - هر وقت آب زمزم آشاميدي بگو.

«اللّهم اجعله علماً نافعاً ورزقاً واسعاً و شفاءً من كلّ داء و سقم.»

و ابوالحسنعليه‌السلام وقتي كه از آب زمزم مي‌نوشيد، مي‌فرمود: «بسم اللّه و الحمدلِلّه و الشكّر لِلّه»«۲» ۱۲ - اگر مي‌تواني پيش از خروج به صفا از آب زمزم بياشام و موقع آشاميدن اين دعا رابخوان:

«اللَّهُمّ اجعله علماً نافعاً و رزقاً واسعاً و شفاءاً من كل داء و سقم.»«۳» ۱۳- معاوية بن عمّار از ابي عبداللهعليه‌السلام روايت كرده است كه نامهاي زمزم بدين صورت است.

۱ - «ركضة جبرئيل، ۲ - حفيرة اسماعيل، ۳ - حفيرة عبدالمطلب، ۴ - زمزم، ۵ - بُرّه، ۶ - و المضمونة، ۷ - الرّواء، ۸ - طعام مطعم، ۹ - شبعه، ۱۰ - شفاء سقم»«۴

۲ - آب فرات‌

۲ - آب فرات رود فرات كه با طول (۳۰۶۵) كيلو متر در حوضه اي به مساحت (۶۷۳۰۰۰) كيلومتر جريان دارد و از كوههاي مركزي تركيه و در فاصله بسيار اندكي از سرچشمه هاي قزل ايرماق برمي خيزد و (۹۷۱) كيلو متر از مسير علياي آن در خاك تركيه جا دارد، كه در اين بخش شاخه هاي چندي از چپ و راست به آن مي‌پيوندد. اين رود سپس وارد سوريه مي شود و با طيّ مسيري از شمال غربي به جنوب شرقي، اين كشور را بدو نيمه نابرابر بخش مي‌كند. آنگاه آبهاي بركت زاي خود را وارد عراق ميكند. رود فرات سراسر طول كشور عراق را از شمال غربي به جنوب شرقي در مي‌نوردد و اين كشور را به دو نيم تقريباً مساوي و همشكل تقسيم مي‌كند و سرانجام در قُرنه به دجله مي‌پيوندد و با تشكيل اروند رود (شطّ العرب) به خليج فارس مي‌ريزد. فرات از رودهاي پر آب جهان است كه امروز آب آن، از سرچشمه تا مصبّ، در كار آبياري و توليد نيرو و جز آن استفاده مي‌شود. با اين همه ميزان تخليه آن را تا (۲۵۰۰ متر ۲) در ثانيه برآورد كرده اند.«۱»

در سالهاي اخير كشور تركيه سد هاي وسيعي رادر اطراف فرات ايجاد كرده است كه مورد گفتگو و اختلاف و شايد (خداي نكرده) در آينده دور سبب بروز جنگ ميان دو كشور سوريه و عراق از يك سو و تركيه از سوي ديگر خواهد بود.

چون تركيه در واقع شريان حياتي اين دو كشور را قطع كرده و دچار مشكلات بيشماري ساخته است. ناگفته نماند در ميان كشورهاي اسلامي جهان (به استثناي بنگلادش و جنوب شرقيآسيا) تركيه پرآب ترين كشور اسلامي بشمار ميرود«۱» .

۱ - عَن عليّعليه‌السلام قال الفرات سيّد المياه في الدّنيا و الآخره «۲» عليعليه‌السلام فرمود: فرات در دنيا و آخرت سرور و (آقاي) آبهااست.

۲ - حكيم بن جبير گويد: شنيدم علي بن حسينعليهما‌السلام مي‌گفت: هر شب ملكي فرود مي‌آيد با خود سه مثقال مشك از مشك هاي بهشتي مي‌آورد، و به فرات مي‌اندازد. در شرق و غرب نهري با بركت و بزرگتر از آن نيست.«۳»

۳ - عَن أبي عبداللّهعليه‌السلام يقطر في الفرات كلّ يوم قطرات من الجنّة«۴»

امام صادقعليه‌السلام فرمود: هر روز قطره هائي از بهشت به فرات مي‌ريزد

۴ - عبدالله بن سليمان گويد: در زمان أبي العباس سفّاح امام صادقعليه‌السلام با لباس سفر به كوفه آمد، در كنار جسر كوفه بالاي مركبش ايستاد به غلامش فرمود: «براي من آب بياور!» خادم، كوزه ملّاحي را گرفته، پراز آب فرات كرده و به حضرت داد، حضرت به گونه اي از آن آب مي‌نوشيد، كه از گوشه‌هاي دهانش به ريش ولباسش مي‌ريخت، فرمود: «زيادترش كن» غلام زيادتركرد، پس‌از نوشيدن حمد خدابجاي آورده، و فرمود: «نهر آبيست كه از آن با بركت تر نهري نيست، آگاه باش هر روز هفت قطره از بهشت به فرات مي‌ريزد اگر مردم مي‌دانستند، چه بركتي در اوست، به اطراف آن چادر مي‌زدند، و دورش رامي گرفتند، اگر خطاكاران، داخل آن نمي‌شدند، هيچ صاحب دردي به او فرو نمي‌رفت مگر اينكه شفا مي‌يافت»«۱»

۵ - حنّان بن سدير گويد: مردي از اهل كوفه به خدمت امام باقرعليه‌السلام رسيد حضرت از او پرسيد: «آيا هر روز در فرات شستشو ميكني؟ عرض كرد نه.

فرمود: هر جمعه چطور؟ گفت نه فرمود: هر ماه؟ گفت، نه فرمود: پس هر سال گفت: نه حضرت فرمود: از خير و (بركت) محروم هستي»«۲»

۶ - امير مؤمنانعليه‌السلام فرمود: «آب سيّد نوشيدنيهاي دنيا و آخرت است، چهار نهر در دنيا از بهشت است؛ فرات، نيل، سيحان و جيحان؛ فرات: آب است؛ نيل:

عسل؛ سيحان: خمر؛ جيحان: شير.«۳»

علّامه مجلسيرضي‌الله‌عنه گويد: شايد اين نامها مشترك است ميان اين نهرها و نهرهاي بهشت. و همچنين فضيلت آنها، چون نام آنها از منبع وحي و الهام سرچشمه مي گيرد و شايد از نهرهاي بهشتي به اين نهرها مي ريزد همانطور كه درباره فرات وارد شده است«۴»

۷ - عَن أبي عبد اللهعليه‌السلام : «في قول اللّه عزّوجلّ( وَجَعَلْنَا ابْنَ مَرْيَمَ وَأُمَّهُ آيَةً وَآوَيْنَاهُمَا إِلَىٰ رَبْوَةٍ ذَاتِ قَرَارٍ وَمَعِينٍ ) قال: الرّبوة نجف الكوفه و المعين الفرات»«۵»

امام صادقعليه‌السلام در تفسير آيه مباركه بالا فرمود: «ربوة، نجفِ كوفه و مَعيِن فرات است.»

۸ - عَن رِبعي قال: قال أبوعبداللّهعليه‌السلام : شاطي‌ء الواد الايمن الّذي ذكره اللّه تعالي في كتابه هو الفرات و البقعه المباركه هي كربلا و الشّجرة هي محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم «۶»

ربعي گويد: امام صادقعليه‌السلام در تفسير آيه مباركه فرمود: شاطي‌ء وادي الأيمن كه خداوند در قرآن يادي به ميان آورده است، فرات است، و بقعه مباركه، كربلا و شجرة محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم است.»

۹ - قال اميرالمؤمنينعليه‌السلام إنّ نهركم يصبّ فيه ميزابان من ميازيب الجنّة«۱» اميرمؤمنانعليه‌السلام فرمود: به نهر شما دو ناودان، از ناودانهاي بهشتي مي‌ريزد.

۱۰ - قال أبوعبداللّهعليه‌السلام لو كان بيني و بينه أميال لأتيناه نستشفي منه«۲» امام صادقعليه‌السلام فرمود: اگر ميان من و فرات ميلها يا (فرسنگها) فاصله مي بود براي استشفاء از آن مي‌آمدم.

۱۱ - ابن عباس گويد: نبي اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: «خداوند از بهشت پنج نهر نازل كرده است. نهر سيحون كه نهرِ هند است، و جيحون كه نهرِ بلخ است، دجله و فرات دو نهرِعراق است، و بالأخره نيل كه نهرِ مصر است، خداوند همه آنها را از يك چشمه نازل كرده و در زمين جاري ساخت، و براي زندگي مردم، منفعت هائي در آنها قرار داد و منظور از آيه مباركه( وَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً بِقَدَرٍ فَأَسْكَنَّاهُ فِي الْأَرْضِ ۖ وَإِنَّا عَلَىٰ ذَهَابٍ بِهِ لَقَادِرُونَ ) «۳»

اينها است.»

۱۲ - عَن صفوان الجمّال قال: سمعت أبا عبداللّهعليه‌السلام : «يقول و انّ كربلا و ماء الفرات اوّل أرض و اوّل ماء قدّس اللّه تبارك و تعالي و بارك عليها.» «۴» صفوان شتربان گويد: شنيدم امام صادقعليه‌السلام فرمود: «كربلا و آب فرات اوّلين زمين وآبي است كه، خدا آن را مقدّس قرار داده و به او بركت داده است.»

۱۳ - عَن أبي عبداللّهعليه‌السلام قال: «يدفق في الفرات كل يوم دفقات من الجنّة»«۱» امام صادقعليه‌السلام فرمود: «هر روز چند بار به فرات از بهشت آب پرتاب مي‌شود.»

۱۴ - قال ابو عبداللهعليه‌السلام : «كم بينكم و بين الفرات فأخبرته فقال لو كان عندنا لأحببت ان اتيه طَرَفَيِ النّهار»«۲» حضرت فرمود: ميان شما و فرات چقدر راه است؟» مقدارش رابه حضرت عرض كردم فرمود: «اگر فرات نزد ما بود دوست داشتم روزي دو مرتبه، (صبح، و شام) بر او بيايم.»

۱۵ - عَن الباقرعليه‌السلام : «و جعلت نحلتها من عليّ خُمس الدّنيا و ثُلثَي الجنّة و جعلت لها في الأرض أربعة انهار الفرات و نيل مصر و نهروان و نهر بلخ فَزَوّ جِها أنت بخمسمأة درهم تكون سنّة لُامّتك»«۳» امام باقرعليه‌السلام فرمود: خداي عزّوجل به پيغمبر خطاب كرد: «مهريّه زهرا را از طرف علي يك پنجم دنيا و دو سوم بهشت قرار دادم، و در دنيا نيز چهار نهر را در كابين او ثبت كردم، فرات و رود نيل مصر، نهروان و نهر بلخ، ولي (اي محمد) تو، به پانصد درهم تزويجش كن تا در امّت تو سنّت باشد.

۱۶ - امير مؤمنانعليه‌السلام روايت نموده است: رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: أربعة أنهار من الجنّة الفرات و النّيل و سيحان و جيحان، الفرات المأ في الدّنيا و الآخرة و االنّيل العسل، و سيحان الخمر، و جيحان اللّبن.«۴»

«چهار نهر، از نهرهاي بهشتي است: فرات و نيل و سيحان و جيحان؛ فرات: آب است، در دنيا و آخرت، نيل: عسل‌است و سيحان: خمر؛ و جيحان: شير است.

۳ - برداشتن كام بچه با آب فرات!

۱ - عَن الصّادقعليه‌السلام : «حنّكوا أولادكم بماء الفرات، و بتربة الحسينعليه‌السلام فان لم يكن فبماء السّماء»«۱»

امام صادقعليه‌السلام فرمود: «كام بچه هايتان را با آب فرات و با تربت حسينعليه‌السلام برداريد اگر نبود با آب آسمان.»

۲ - عَن سليمان بن هارون، انّه سمع أبا عبداللّهعليه‌السلام : «يقول من شرب ماء الفرات، و حنّك به فهو محبّنا أهل البيت»«۲»

سليمان بن هارون شنيد كه امام صادقعليه‌السلام مي‌فرمود: «هر كس آب فرات را بنوشد و كام بچه را با آن بردارد او دوستدار ما اهل بيت است.»

۳ - عنه عن أبي عبداللّهعليه‌السلام انّه قال: «ما أظنّ (ما أخال) أحداً يحنّك بمأ الفرات إلّا أحبّنا أهل البيت»«۳»

سليما بن هارون از امام صادقعليه‌السلام فرمود: «گمان نمي‌كنم، (دربعض روايات فرمود: خيال نمي‌كنم) كام كسي را با آب فرات برداشته باشند، دوست دار ما اهل بيت نباشد.»

۴ - عَن الحسين بن عثمان عَن أبي عبداللّهعليه‌السلام : «ما أظنّ أحداً يحنّك بمأ الفرات إلّاكان لنا شيعة»«۴»

حسين بن عثمان از امام صادقعليه‌السلام نقل مي‌كند، فرمود: «گمان نمي‌كنم، كام كسي را با آب فرات برداشته باشند شيعه ما نشود.

۵ - «زماني كه مولودي متولد شد درهمان ساعت به گوش راستش اذان و به گوش چپش اقامه بگو و اگر دسترسي داشته باشيد كامش را با آب فرات و گرنه با عسل برداريد»«۱» .

۶ - أم ميثم گويد: شنيدم: نجمه، مادر امام رضاعليه‌السلام مي‌گفت وقتي كه رضا به دنيا آمد در پارچه سفيدي پيچيده به امام موسيعليه‌السلام دادم، در گوش راستش اذان و در گوش چپ او اقامه گفته و آب فرات خواست، و با آن كامش رابرداشت»«۲» .

۷ - امام صادقعليه‌السلام فرمود: «ما احدٌ يشرب من ماء الفرات، و يُحَنّك به اذا أولد إلّا احبّنا لأنّ الفرات مؤمن»

«كسي كه از آب فرات بنوشد، و موقع بدنيا آمدن كامش را با آب فرات بردارند (بطور يقين) ما را دوست خواهد داشت؛ چون فرات مؤمن است (خود فرات از آبهائي است كه ولايت مارا پذيرفته است»«۳» .

۸ - عقبه بن خالد گويد: امام صادقعليه‌السلام فرات را به ياد آورد، فرمود: «فرات از شيعه علي است، و كام كسي با آن برداشته نمي‌شود مگر اينكه دوستدار ما باشد«۴»

۴ - نهر سيحون و جيحون‌

۴ - نهر سيحون و جيحون در روايات از دو نهر با نام سيحان و جيحان در رديف آب فرات به خوبي ياد شده است، اين دو نهر از أنهار معروف است.

در تعريف اين دو نهر رواياتي به دست ما رسيده است كه در فصل فرات تحت شماره ۶ و ۱۱ و ۱۶ و در فصل آب زمزم تحت شماره ۷ همين بخش ذكر گرديد، براي رعايت إختصار، از تكرار آنها خودداري مي‌نمائيم.

آمودريا- يا جيحون كه مهمترين رود منطقه است، از يخچالهاي پامير سرچشمه مي‌گيرد و پس از دريافت شاخه هايي مانند پنچ كه مرز افغانستان و شوروي به شمار مي‌رود و وخش، وارد بيابانهاي كم عارضه مي‌شود و در بستر پهني كه از هر سوي آن آبراههاي چندي براي بهره برداري كشاورزي جدا مي‌شود، جريان پيدا مي‌كند و سرانجام باقيمانده آبهاي آن از دلتاي پهناوري مي‌گذرد و به آرال مي‌ريزد.

سير دريا- يا سيحون از كوههاي پر برف تيان شان بر مي‌خيزد و از لحاظ مقدار وعرض و عمق كوچكتر از آمودرياست. اين رود درّه معروف فرغانه را سيراب مي‌سازد و همانند آمو به آرال مي‌ريزد. در جنوب و جنوب شرقي آسياي ميانه جمهوريهاي تاجيكستان و قرقيزستان، جاي دارد كه تماماً درمنطقه كوهستاني تيان شان، آلاي و پيش كوههاي پامير واقع است، شبكه هاي آبي اين دو جمهوري را بيشتر سرشاخه هاي آمودرياو سير دريا تشكيل مي‌دهد«۱»