نشانه های ظهور او

نشانه های ظهور او0%

نشانه های ظهور او نویسنده:
گروه: امام مهدی عج الله تعالی فرجه

نشانه های ظهور او

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: محمد خادمی شیرازی
گروه: مشاهدات: 18061
دانلود: 3442

توضیحات:

نشانه های ظهور او
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 39 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 18061 / دانلود: 3442
اندازه اندازه اندازه
نشانه های ظهور او

نشانه های ظهور او

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

یکی از برنامه های روزهای اول امام عصر

عليه‌السلام عبارت است از:

۱ - مسجدالحرام را ویران می کنند و آن را به صورت اولیه بر می گردانند.

۲ - مقام حضرت ابراهیمعليه‌السلام را نیز به جای اولش برمی گردانند (جنب خانه کعبه).

۳ - دست طایفه بنی شیبه را قطع می کنند و آن را بر درب کعبه می آویزند و این عبارت بر دیوار کعبه نوشته می شود: «صاحبان این دستها که از بنی شیبه هستند به کعبه معظمه خیانت نمودند» (دزدهای کعبه هستند).

ارشاد مفید می گوید:

اذا قام القائمعليه‌السلام حکم بالعدل و ارتفع فی ایامه الجور و امنت به السبل و اخرجت الارض برکاتها ورد کل حق الی اهله ولم یبق اهل دین حتی یظهروا الاسلام و یعترفوا بالایمان اما سمعت الله سبحانه یقول: «وله اسلم من فی السموات و الارض طوعا و کرها و الیه یرجعون».

وقتی قائم آل محمدعليه‌السلام قیام می کند برنامه هایش در چند اصل خلاصه می شود:

۱ - حکومت آن حضرت بر اساس عدل واقعی و همه جانبه است.

۲ - ظلم و ستم از سرتاسر گیتی برداشته می شود.

۳ - امنیت سرتاسر راهها و جاده ها را فرا می گیرد.

۴ - زمین برکات خودش را در اختیار مردم می گذارد.

۵ - حقوق همه مردم به آنها پس داده می شود (از غاصبان گرفته می شود).

۶ - اسلام دین همه جهانیان می شود و همه مردم به ایمان اعتراف می کنند.

آیا شنیده ای که خداوند می فرماید: «آنچه در آسمانها و کرات بی شمار و در زمین است (از وجود مقدس امام عصرعليه‌السلام ) چه بخواهند و چه نخواهند باید اطاعت کنند»؟[۶].

ابوخدیجه از امام صادقعليه‌السلام روایت می کند که فرمودند:

اذا قامعليه‌السلام جاء بامر جدید کما دعی رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله فی بدوا الاسلام الی امر جدید.[۷].

هر زمان که قائم ماعليه‌السلام قیام کند امر تازه ای (قانون جدیدی) می آورند، چنانکه رسول اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله در ابتدای اسلام چنین بودند (قرآن را آوردند).

خواننده عزیز!

معلوم می شود پیش از ظهور، احکام خداوند تغییر می کند؛ یعنی حلال، حرام و حرام، حلال می شود کما اینکه الان در دنیای اسلام شده است.

مفضل بن عمر از امام صادقعليه‌السلام روایت می کند که آن حضرت فرمودند:

یخرج مع القائمعليه‌السلام من ظهر الکوفه سبعه و عشرون رجلا خمسه عشر من قوم موسیعليه‌السلام الذین کانوا یهدون بالحق و به یعدلون و سبعه من اهل الکهف و یوشع بن نون، و سلمان، و ابودجانه الانصاری، والمقداد و مالک الاشتر فیکونون بین یدیه انصارا و حکاما.[۸]

در پشت کوفه (سهله) قائم ما بیرون می آید در حالی که بیست و هفت نفر مرد در خدمت او هستند: پانزده نفر از اقوام موسی که به حق گرویدند و بحق عدالت ورزیدند و هفت نفر از اصحاب کهف و یوشع بن نون و سلمان و ابودجانه انصاری و مقداد و مالک اشتر. پس این بیست و هفت تن در خدمت امام زمانعليه‌السلام هستند و از یاران و فرمانروایان دولت آن بزرگوارند.

عبدالله بن عجلان از امام صادقعليه‌السلام روایت می کند که فرمودند:

اذا قام قائم آل محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله وسلم حکم بین الناس بحکم داودعليه‌السلام لایحتاج الی بینه یلهمه الله تعالی فیحکم

بعلمه و یخبر کل قوم بما استبطنوه و یعرف ولیه من عدوه بالتوسم. قال الله سبحانه و تعالی: «ان فی ذلک لایات للمتوسمین و انها لبسبیل مقیم».[۹].

قائم ما وقتی قیام می کند، بین مردم همانند حضرت داوودعليه‌السلام حکم کند. احتیاج به شاهد و دلیل ندارد، خداوند احکام واقعی را به او الهام می کند. پس، به علم واقعی حکم می کند و از هرچه که مردم در دلهای خود پنهان کرده اند، آن حضرت خبر می دهد، دوستانش را از دشمنانش جدا می کند و می شناسد با فراست و هوشمندی که خداوند در دیدگان مقدسش قرار داده است. خداوند می فرماید: «به راستی در این، نشانه هایی است برای هوشمندان، آنان که در راه راست پایدارند.»[۱۰].

از امام صادقعليه‌السلام ده صفت و نشانه برای امام بیان شده است:

العصمه و النصوص و ان یکون اعلم الناس و اتقاهم لله و اعلمهم بکتاب الله و ان یکون صاحب الوصیه الظاهره و یکون له المعجزه و الدلیل و تنام عینه و لاینام قلبه و لایکون له فی ء ویری من خلفه کما یری من بین یدیه.[۱۱].

۱ - عصمت از گناه و خلاف اخلاق و دور از حق.

۲ - نص بر امامت او از طرف خداوند و پیامبر و امام قبل از او.

۳ - باید از همه مردم داناتر باشد.

۴ - از نظر تقوا و پرهیزکاری باید بر همه برتری داشته باشد.

۵ - به قرآن خداوند و احکام او از همه اعلم باشد (علوم و معارف بیکران قرآن در نزد او باشد).

۶ - از طرف امام قبل از او به عنوان وصی از لحاظ ظاهر هم معرفی شده باشد.

۷ - دارای معجزه باشد (کارهای خارج از عادت انجام دهد و در مقابل دشمن متکی به دلیل باشد).

۸ - چشمش به خواب برود اما قلبش بیدار باشد.

۹ - بدن مقدسش هیچگاه سایه ندارد.

۱۰ - همان گونه که از پیش رو همه چیز را می بیند از پشت سر نیز ببیند (هیچ عاملی نمی تواند بین او و عالم هستی و موجوداتش مانع گردد).

زراره از امام صادقعليه‌السلام روایت می کند که:

ینادی مناد باسم القائمعليه‌السلام قلت خاص او عالم قال عام یسمع کل قوم بلسانهم قلت فمن یخالف القائمعليه‌السلام و قد نودی باسمه قال لایدعهم ابلیس حتی ینادی فی آخر اللیل فیشکک الناس.[۱۲].

منادی آن حضرت را به نام اصلی از آسمان صدا می کند. زراره می گوید عرض کردم: آیا همه مردم این صدا را می شنوند یا یک دسته خاص؟ فرمودند: همه مردم به زبان خودشان می شنوند. عرض کردم: پس چه کسی با توجه به اینکه به اسم حضرتش ندا داده شده است با ایشان مخالفت می کند؟ فرمود: شیطان هم ندایی سر می دهد که مردم پس از شنیدن آن تردید و تزلزل پیدا می کنند و از شر شیطان در امان نیستند و این موجب شک و تردید مردم می شود. (آری، مکتب آزمایش است. خداوند همه ما را در این آزمایش پیروز فرماید، آمین.)

ابن مغیره از امام صادقعليه‌السلام روایت می کند که فرمودند:

الصیحه التی فی شهر رمضان تکون لیله الجمعه لثلاث و عشرین مضین من شهر رمضان.[۱۳].

صیحه آسمانی که در ماه رمضان واقع می شود حتما در شب جمعه، بیست و سوم آن ماه خواهد بود.

از میمون بان نقل شده است که در خیمه اختصاصی حضرت صادقعليه‌السلام در خدمت آن سرور بودیم. دامن خیمه را بالا زد و فرمود:

ان امرنا لو قد کان لکان ابین من هذه الشمس ثم قال ینادی مناد من السماء ان فلان بن فلان هو الامام باسمه و ینادی ابلیس من الارض کما نادی برسول الله لیله العقبه.[۱۴] ع

امر ما (ولایت و امامت) از این آفتاب روشن تر است و منادی از آسمان قائم ما را به نام خودش و پدرش معرفی می کند و شیطان در همان روز فریاد خود را بلند می کند، مانند شب عقبه که صدا بلند کرد (در آن شبی که رسول الله از جنگ تبوک مراجعت می فرمودند و از گردنه گذشتند، شیطان فریادش بلند شد). در روز قیام جهانی حضرت صاحب الامرعليه‌السلام شیطان برای گمراه کردن مردم فریادش بلند می شود.

خواننده عزیز!

از خداوند بخواهیم که همه ما را در آن روز پرخطر از پیروان صدای اول قرار بدهد (پیروان حضرت مهدی نه ارتباع شیطان).

از امام صادق روایت شده است که فرمود:

لیس بین قیام القائمعليه‌السلام و بین قتل النفس الزکیه الا خمس عشره لیله.[۱۵] .

بین قیام حضرت قائمعليه‌السلام و شهادت نفس زکیه[۱۶] بیش از پانزده شب نخواهد بود.

امام صادقعليه‌السلام می فرماید:

لاتمضی الایام و اللیالی حتی ینادی من السماء یا اهل الحق اعتزلوا یا اهل الباطل اعتزلوا فیعزل هؤ لاء من هؤلاء قال قلت اصلحک الله یخالط هؤ لاء و هؤ لاء بعد ذلک النداء قال کلا انه یقول فی الکتاب «ما کان الله لیذر المؤمنین علی ما انتم علیه حتی یمیز الخبیث من الطیب».[۱۷] .

روزها و شبها تمام نمی شود تا اینکه ندا کننده ای از آسمان فریاد بزند: ای اهل حق! (صاحبان تقوا) کنار بروید، ای پیروان باطل! شما نیز از اهل حق جدا شوید. پس، این دو دسته از یکدیگر جدا می شوند. راوی می گوید عرض کردم: خداوند امر شما را اصلاح فرماید، بعد از این ندا آیا این دو دسته (حق و باطل) با یکدیگر مخلوط خواهند شد؟ فرمودند: هرگز مخلوط نشوند. مگر نه اینکه خداوند در قرآنش می فرماید: «خداوند اهل ایمان را با مشرکان و بندگان دنیا مخلوط نخواهد گذاشت. آری، پاکان حتما باید از ناپاک ها جدا بشوند»[۱۸]. ؟

حمران که یکی از اصحاب امام صادقعليه‌السلام است از آن حضرت نقل می کند که فرمودند: و ذکر هؤ لاء عنده و سوء حال الشیعه عندهم فقال انی سرت مع ابی جعفر (المنصور) و هو فی موکبه و هو علی فرس و بین یدیه خیل و من خلفه خیل و انا علی حمار الی جانبه فقال لی یا با عبدالله قد کان ینبغی لک ان تفرح بما اعطانا الله من القوه و فتح لنا من العزه و لاتخبر الناس انک احق بهذا الامر منا و اهل بیتک فتغرینا بک و بهم قال فقلت و من رفع هذا الیک عنی فقد کذب فقال اتحلف علی ما تقول قال فقلت ان الناس سحره یعنی یجبون ان یفسدوا قلبک علی فلا تمکنهم من سمعک فانا الیک احوج منک الینا فقال لی تذکر یوم ساءلتک «هل لنا ملک» فقلت «نعم طویل عریض شدید فلا تزالون فی مهله من امرکم و فسحه من دنیاکم حتی تصیبوا منا دما حراما فی شهر حرام فی بلد حرام؟» فعرفت انه حفظ الحدیث فقلت لعل الله عزوجل ان یکفیک فانی لم اخصک بهذا انما هو حدیث رویته ثم لعل غیرک من اهل بیتک ان یتولی ذلک فسکت عنی فلما رجعت الی منزلی اتانی بعض موالینا فقال جعلت فداک و الله لقد راءیتک فی موکب ابی جعفر و انت علی حمار و هو علی فرس و قد اشرف علیک یکلمک کانک تحته فقلت بینی و بین نفسی هذا حجه الله علی الخلق و صاحب هذا الامر الذی یقتدی به و هذا الاخر یعمل بالجور و یقتل اولاد الانبیاء و یسفک الدماء فی الارض بما لایحب الله و هو فی موکبه و انت علی حمار فدخلنی من ذلک شک حتی خفت علی دینی و نفسی قال فقلت لوراءیت من کان حولی و بین یدی و من خلفی و عن یمینی و عن شمالی من الملائکه لاحتقرته و احتقرت ما هو فیه فقال الان سکن قلبی ثم قال الی متی هؤ لاء یملکون؟ اومتی الراحه منهم؟ فقلت الیس تعلم ان لکل شیء مده قال بلی فقلت هل ینفعک علمک ان هذا الامر اذا جاء کان اسرع من طرفه العین انک لو تعلم ما لهم عندالله عزوجل و کیف هی کنت لهم اشد بعضا ولو جهدت وجهد اهل الارض ان یدخلهم فی اشد ما هم فیه من الاثم لم یقدروا فلا یستفزنک الشیطان فان العزه لله و لرسوله و للمؤ منین ولکن المنافقین لا یعلمون الا تعلم ان من انتظر اءمرنا و صبر علی ما یری من الاذی و الخوف هو غدا فی زمرتنا فاذا راءیت الحق قد مات و ذهب اهله و راءیت الجور قد شمل البلاد و راءیت القرآن قد خلق و احدث فیه ما لیس فیه و وجه علی الاهواء و راءیت الدین قد انکفاء کما ینکفی الاناء و راءیت اهل الباطل قد استعلوا علی اهل الحق و راءیت الشر ظاهرا لاینهی عنه و یعذر اصحابه و راءیت الفسق قد ظهر و اکتفی الرجال بالرجال و النساء بالنساء و راءیت المؤ من صامتا لایقبل قوله و راءیت الفاسق یکذب و لا یرد علیه کذبه و فریته و راءیت الصغیر یستحقر بالکبیر و راءیت الارحام قد و راءیت من یمتدح بالفسق یضحک منه و لا یرد علیه قوله و راءیت الغلام یعطی ما تعطی المرئه و راءیت النساء یتزوجن النساء و راءیت الثناء قد کثر و راءیت الرجل ینفق المال فی غیر طاعه الله فلا ینهی و لا یؤ خذ علی یدیه و راءیت الناظر یتعوذ بالله مما یری المؤ من فیه من الاجتهاد و راءیت الجار یؤ ذی جاره و لیس له مانع و راءیت الکافر فرحا لما یری فی المؤ من مرحا لما یری فی الارض من الفساد و راءیت الخمور تشرب علانیه و یجتمع علیها من لایخاف الله عزوجل و راءیت الامر با المعروف ذلیلا و راءیت الفاسق فیما لا یحب الله قویا محمودا و راءیت اصحاب الایات یحقرون و یحتقر من یحبهم و راءیت سبیل الخیر منقطعا و سبیل الشر مسلوکا و راءیت بیت الله قد عطل و یؤ مر بترکه و راءیت الرجل یقول ما لایفعله و راءیت الرجال یتسمنون للرجال و النساء للنساء و راءیت الرجل معیشته من دبره و معیشه المراءه من فرجها و راءیت النساء یتخذون المجالس کما یتخذها الرجال و راءیت التاءنیث فی ولد العباس قد ظهر و اظهروا الخضاب و امتشطوا کما تمتشط المراه لزوجها و اعطوا الرجال الاموال علی فروجهم و تنوفس فی الرجل و تغایر علیه الرجال و کان صاحب المال اعز من المؤ من و کان الربا ظاهرا لایعیر و کان الزنا تمتدح به النساء و راءیت المراه تصانع زوجها علی نکاح الرجال و راءیت اکثر الناس و خیر بیت من یساعد النساء علی فسقهن و راءیت المؤ من محزونا ذلیلا محتقرا و راءیت البدع و الزنا قد ظهر و راءیت الناس یعتدون بشاهد الزور و راءیت الحرام یحلل و راءیت الحلال یحرم و راءیت الدین بالراءی و عطل الکتاب و احکامه و راءیت اللیل لایستخفی به من الجراءه علی الله و راءیت المؤ من لایتطیع ان ینکر الا بقلبه و راءیت العظیم من المال ینفق فی سخط الله عزوجل و راءیت الولاه یقربون اهل الکفر و یباعدون اهل الخیر و راءیت الولاه یرتشون فی الحکم و راءیت الولایه قباله لمن زاد و راءیت ذوات الارحام ینکحن و یکتفی بهن و راءیت الرجل یقتل علی (التهمه و علی) الظنه و یتغایر علی الرجل الذکر فیبذل له نفسه و ماله و راءیت الرجل یعیر علی اتیان النساء و راءیت المراءه تقهر زوجها و تعمل ما لا یشتهی و تنفق علی زوجها و راءیت الرجل یکری امراته و جاریته و یرضی بالذنی من الطعام و الشرب و راءیت الایمان بالله عزوجل کثیره علی الزور و راءیت القمار قد ظهر و راءیت الشرب تباع ظاهرا لیس علیه مانع و راءیت النساء یبذلن انفسهن لاهل الکفر و راءیت الملاهی قد ظهرت یمربها لایمنعها احد و لایجتری احد علی منعها و راءیت الشریف یستذله الذی یخاف سلطانه و راءیت اقرب الناس من الولاه من یمتدح بشتمنا اهل البیت و راءیت من یحبنا یزور و لایقبل شهادته و راءیت الزور من القول ینافس فیه راءیت القرآن قد ثقل علی الناس استماعه و خف علی الناس استماع الباطل و راءیت الجار یکرم الجار خوفا من لسانه و راءیت الحدود قد عطلت و عمل فیها بالاهواء و راءیت المساجد قد زخرفت و راءیت اصدق الناس عند الناس المفتری الکذب و راءیت الشر قد ظهر والسی بالنمیمه و راءیت البغی قد فشا و راءیت الغیبه تستملح و یبشربها الناس بعضهم بعضا و راءیت طلب الحج و الجهاد لغیر الله و راءیت السلطان یذل للکافر المؤ من و راءیت الخراب قد ادیل من العمران و راءیت الرجل معیشته من بخس المکیال و المیزان و راءیت سفک الدماء یستخف بها و راءیت الرجل یطلب الرئاسه لعرض الدنیا و یشهر نفسه بخبث اللسان لیتقی و تسند الیه الامور و راءیت الصلوه قد استخف بها و راءیت الرجل عنده المال الکثیر لم یزکه منذ ملکه و راءیت المیت ینشر من قبره و یؤ ذی و تباع اکفانه و راءیت الهرج قد کثر و راءیت الرجل یمسی نشوان و یصبح سکران لایهتم بما یقول الناس فیه و راءیت البهائم تنکح و راءیت البهائم تفرس بعضها بعضا و راءیت الرجل یخرج الی مصلاه و یرجع و لیس علیه شیء من ثیابه و راءیت قلوب الناس قد قست و جمدت اعینهم و ثقل الذکر علیهم و راءیت السحت قد ظهر ینافس فیه و راءیت المصلی انما یصلی لیراه الناس و راءیت الفقیه یتفقه لغیر الدین یطلب الدنیا و الرئاسه و راءیت الناس مع من غلب و راءیت طالب الحلال یذم و یعیر و طالب الحرام یمدح و یعظم و راءیت الحرمین من یعمل فیهما بما لا یحب الله لا یمنعهم مانع و لا یحول بینهم و بین العمل القبیح احد و راءیت المعازف ظاهره فی الحرمین و راءیت الرجل یتکلم بشیء من الحق و یاءمر بالمعروف و ینهی عن المنکر فیقوم الیه من ینصحه فی نفسه فیقول هذا عنک موضوع و راءیت الناس ینظر بعضهم الی بعض و یقتدون باهل الشرور و راءیت مسلک الخیر و طریقه خالیا لایسلکه احد و راءیت المیت یهزبه فلا یقزع له احد و راءیت کل عام یحدث فیه من البدعه و الشر اکثر مما کان و راءیت الخلق و المجالس لایتابعون الا الاغنیاء و راءیت المحتاج یعطی علی الضحک به ویرحم لغیر وجه الله و راءیت الایات فی السماء لایفزع لها احد و راءیت الناس یتسافدون کم تسافد البهائم لاینکر احد منکرا تخوفا من الناس راءیت الرجل ینفق الکثیر فی غیر طاعه الله و یمنع الیسیر فی طاعه الله و راءیت العقوق قد ظهر و استخف بالوالدین و کانا من اسوء الناس حالا عند الولد و یفرح بان یفتری علیهما و راءیت النساء قد غلبن علی الملک و غلبن کل امر لایؤ تی الا ما لهن فیه هوی و راءیت ابن الرجل یفتری علی ابیه و یدعو علی والدیه و یفرح بموتهما و راءیت الرجل اذا مربه یوم ولم یکسب فیه الذنب العظیم من فجور او بخس مکیال او میزان او غشیان حرام او شرب مسکر کئیبا حزینا یحسب ان ذلک الیوم علیه وضیعه من عمره و راءیت السلطان یحتکر الطعام و راءیت اموال ذوی القربی تقسم فی الزور و یتقامربها و یشرب بها الخمور و راءیت الخمر یتدوای بها و توصف للمریض و یستشفی بها و راءیت الناس قد استووا فی ترک الامر با المعروف و النهی عن المنکر و ترک التدین به وراءیت ریاح المنافقین و اهل النفاق دائمه و ریاح اهل الحق لاتحرک و راءیت الاذان بالاجر و الصلاه بالاجر و راءیت المساجد محتشیه ممن لایخاف الله مجتمعون فیها للغربیه و اکل لحوم اهل الحق و یتواصفون فیها شراب المسکر و راءیت السکران یصلی بالناس فهو لایعقل و لایشان بالسکر و اذا سکر اکرم واتقی و خیف و ترک لایعاقب و یعذر بسکره و راءیت من اکل اموال الیتامی یحدث بصلاحه و راءیت القضاه یقضون بخلاف ما امر الله و راءیت الولاه یاءتمنون الخونه للطمع و راءیت المیراث قد وضعته الولاه لاهل الفسوق و الجراءه علی الله یاءخذون منهم و یخلونهم و ما یشتهون و راءیت المنابر یؤ مر علیها بالتقوی و لایعمل القائل بما یاءمر و راءیت الصلاه قد استخف باوقاتها و راءیت الصدقه بالشفاعه لایردابها وجه الله و تعطی لطلب الناس و راءیت الناس همهم بطونهم و فروجهم لایبالون بما اکلوا و بما نکحوا و راءیت الدنیا مقبله علیهم و راءیت اعلام الحق قد درست فکن علی حذر و اطلبت من الله عزوجل النجاه و اعلم الناس فی سخط الله عزوجل (و انما یمهلهم لامر یردابهم فکن مترقبا و اجتهد لیراک الله عزوجل) فی خلاف ما هم علیه فان نزل بهم العذاب و کنت فیهم عجلت الی رحمه الله و ان اخرت ابتلوا و کنت قد خرجت مما هم فیه عجلت الی رحمه الله و ان اخرت ابتلوا و کنت قد خرجت مما هم فیه من الجراءه علی الله عزوجل و اعلم ان الله لا یضیع اجر المحسنین و ان رحمه الله قریب ما المحسنین.[۱۹].

در خدمت آن بزرگوار سخن از موفقیت بنی عباس (در امر دنیا) و گرفتاری شیعیان به میان آمد، آن حضرت فرمودند: روزی همراه منصور (خلیفه عباسی) بودم در حالی که او سوار بر اسب بود و از طرفین راست و چپ او لشکریان فراوانی در حرکت بودند و من کنار وی سوار بر الاغی حرکت می کردم. منصور در عین حالی که به شوکت خود مغرور بود به من گفت: یا ابا عبدالله! سزاوار است که شما از قدرت و عزتی که خداوند به ما داده است خوشحال باشید و به مردم نگویید که شما اهل بیت احق و اولی هستید از ما در مورد خلافت، تا ما نسبت به شما و دوستانتان بدبین بشویم. من به منصور گفتم: آن کسی که این سخن از زبان من به شما گفته است دروغ می گوید. منصور به من گفت: آیا سوگند می خوری که این حرف را نزده ای؟ به او گفتم: مردم دوست می دارند که فساد کنند و قلب شما را از ما پر از کینه سازند؛ به آنها گوش مسپارید. نیاز ما به شما بیش از احتیاج شما به ما است.[۲۰] پس منصور به من گفت: به خاطر دارید یک روز از شما سؤال کردم که آیا ما (بنی عباس) به حکومت می رسیم؟ شما گفتید آری، حکومتی بس طولانی و پیوسته؛ شما همواره در وسعت از نظر دنیا و حکومت بر آن هستید تا اینکه دست شما به ریختن خون ما آن هم در ماه حرام آلوده بشود؛ در آن هنگام خداوند خشم می گیرد و سلطنت شما را نابود می کند. متوجه شدم حدیثی را که قبلا به او گفته بودم حفظ کرده است؛ لذا به او گفتم: شاید خداوند تو را از این بلا حفظ کند و من نگفتم که تو خون ما را می ریزی؛ شاید کسی از خویشانت این کار را بکند. پس ساکت شد. وقتی به منزلم برگشتم یکی از دوستان ما به دیدن من آمد و گفت: قربانت گردم، دیدم همراه منصور سوار بر الاغی هستید و او سوار بر اسب است و طوری با شما صحبت می کرد که گویی برتر از شماست. پیش خودم گفتم این آقا حجت خداوند است و صاحب این امر و این دستگاه و حال آنکه منصور دشمن خداوند است و فرزندان انبیاء را می کشد و خون آنها را می ریزد و برخلاف رضای خداوند عمل می کند و سوار بر مرکب قدرت است و حال آنکه شما سوار بر الاغی هستید. شکی در دلم پیدا شد که چرا باید این طور باشد و ترسیدم که دینم از دستم برود. به آن دوست گفتم: اگر تو می دیدی که در طرف راست و چپ و جلوی رو و پشت سر من افواجی از ملائکه در حرکت هستند هر آینه سطوت و شوکت منصور در نظرت ناچیز می آمد.

آن مردی شیعی به من امام صادقعليه‌السلام گفت: اکنون دلم آرام گرفت. آنگاه گفت: یا ابن رسول الله! این حکومت باطل تا کی در دنیا خواهد بود و کی ما از دست این جباران راحت می شویم؟ به او گفتم: آیا نمی دانی که برای هر دولتی مدتی خواهد بود؟ گفت: چرا، می دانم. گفتم: آیا می دانی که این امر (حکومت ما) وقتی بخواهد بیاید زودتر از یک چشم به هم زدن خواهد آمد؟ به آن دوست گفتم: تو اگر آنچه را که خداوند بزرگ برای آنان مهیا کرده است می دانستی (کنایه از عذاب هایی که خداوند برای آنها مقرر فرموده است) تعجب نمی کردی. تو و همه مردم اگر بکوشید و تمام قدرتها را روی هم انباشته کنید نمی توانید مانند آن عذابی که خداوند برای آنها خلق فرموده است آماده کنید. مراقب باش شیطان تو را فریب ندهد، زیرا عزت مخصوص خداوند و پیامبران و ایمان آورندگان است (مقصود از مؤمنان در این عبارت، ائمه معصومین سلام الله علیهم اجمعین هستند) که البته منافقان این حقیقت را درک نمی کنند. آیا نمی دانی کسی که منتظر امر ما باشد (حکومت ما) و در مقابل اذیتها و ترسها صبر کند، فردا در عالم آخرت با ما نخواهد بود؟

(در اینجا امامعليه‌السلام نشانه های ظهور را بیان می فرماید:)

هرگاه دیدی که حق و طرفداران آن از بین رفتند و دیدی که جهان پر از جور و ستم شد و دیدی که چیزهایی که در قرآن نیست به آن نسبت می دهند و چیزهایی به نام قرآن بیان می کنند که در آن نیست و بر طبق هوی و هوس خود توجیه می کنند و دیدی که دین موقعیت خود را از دست داده و دچار انقلاب شده است و دیدی که طرفداران باطل بر پیروان حق برتری یافته اند و دیدی که شر ظاهر شده است و کسی را از آن نهی نمی کنند و مجریان شر را معذور می دارند و دیدی که فسق (فساد اخلاقی) در اجتماعات رواج یافته است و دیدی که مردها به مردها اکتفا می کنند (اشاره به عمل شنیع لواط) و زنها به زنها (اشاره به مساحقه) و دیدی که افراد با ایمان خاموش نشسته اند و اگر حرف بزنند سخن آنها را رد می کنند و دیدی که دروغگو با شناختی که از او دارند در عین حال دروغش را رد نمی کنند و دیدی که افراد کوچک به بزرگترها احترام نمی گذارند و دیدی که مردم قطع رحم می کنند و با افرادی که به گناهان مباهات می ورزند با خنده برخورد می شود و حرف بد آنان را به ایشان برنمی گردانند و دیدی که پسر بچه ها مانند زنان خود فروشی می کنند و دیدی که عده ای از زنها با زنان ازدواج می کنند و دیدی که تعریف بیجا زیاد می شود و دیدی که مرد اموال خودش را در راه غیر مشروع به مصرف می رساند (قمار، شراب، ربا و...) و کسی او را نهی نمی کند و دیدی که مردم از مشاهده کارهای اهل ایمان به خدا پناه می برند و دیدی همسایه، همسایه خود را اذیت می کند و احدی او را باز نمی دارد (نگارنده سالهای این ابتلاء را داشتم) و دیدی که کفار از رنجی که اهل ایمان به خاطر شیوع فساد در زمین می برند خوشحال هستند و دیدی که علنا شرب خمر می شود و افرادی که از خداوند نمی ترسند مجلس شراب را گرم می کنند و دیدی کسی که امر به معروف می کند (امر به کارهای خوب و مفید) در بین مردم ذلیل و طرفداران فساد اخلاق در جامعه برومند و محترم هستند و دیدی که صاحب آیات (یعنی طرفداران و خوانندگان آیات قرآن و هر کسی که آنها را دوست بدارد) کوچک شمرده می شوند و دیدی که راه خیر منقطع و مسدود و راه بدیها و شرها باز و محل رفت و آمد مردم است و دیدی که زیارت خانه کعبه معطل و متروک مانده است (به خاطر مشکلاتی که در این راه به وجود آمده است) و دیدی که افراد به آنچه می گویند عمل نمی کنند و دیدی که مردها و زنها و دواها و اغذیه ای استعمال می کنند تا برای اعمال قبیحه فربه شوند و دیدی که مردها از راه خود فروشی (لواط) و زنها از راه زنا زندگی خود را تأمین می کنند[۲۱] و دیدی که زنان برای خود مجلس و کنفراس تشکیل می دهند چنانکه مردها دارای مجالس و محافل سیاسی هستند و در سیاست اجتماعی دخالت می کنند و دیدی که از فرزندان عباس افرادی خود را مانند زنان می آرایند و اموال خود را در این راه صرف می کنند برای پیاده کردن برنامه های جنسی اعم از مرد یا زن، در این دوره از زمان صاحب مال در میان مردم از صاحب ایمان عزیزتر است و آشکارا رباخواری می شود و کسی سرزنش نمی کند و دیدی که زنان به عمل بد زنا ستوده می شوند و دیدی که زنان به شوهران خود رشوه می دهند تا بتوانند با مردان دیگر رابطه داشته باشند و دیدی که اکثر مردم و بهترین خانه ها آن خانه ای است که زنان را در فسق و گناهانشان کمک کنند و دیدی که مؤمن در اجتماع خوار و ذلیل زندگی می کند و دیدی که بدعت و زنا شیوع یافته است و دیدی که مردم به وسیله شهادت ناحق به یکدیگر تعدی می کنند و دیدی که مردم فعل حرام را حلال و حلال را حرام می شمارند (تغییر احکام) و دیدی که مردم دین را با رأی خودشان تطبیق می دهند و قرآن و احکام آن معطل مانده است و دیدی که برای انجام کارهای بد مردم انتظار شب را نمی کشند بلکه در روز انجام می دهند و دیدی که اهل ایمان در مقابل منکرات جز با قلبشان، توان انکار ندارند و دیدی که بخش عظیمی از مال صرف در غضب خدا می شود (مانند پولهای کلانی که خرج خرید اسلحه می شود و افراد مسلمان و غیر مسلمان را آتش می زنند و نابود می کنند) و دیدی که فرمانروایان به دشمنان خدا و کفار تقرب می یابند (مانند فرستادن هیأتهای به اصطلاح حسن نیت، بستن قراردادهای مختلف، دیدارهای سیاسی از کشورهای غیر مسلمان) و دیدی که زمامداران از اهل خیر دوری می جویند و دیدی که فرمانروایان در حکم دادن رشوه می گیرند و دیدی که به دست آوردن حکومت با پول انجام می شود و دیدی که با محارم خود ازدواج می کنند و به آنها اکتفا می کنند و دیدی که به مجرد تهمت و سوءظن افراد را می کشند (بدون تحقیق و بررسی) و ناگهان هجوم می آورند و مال و جان او را تصاحب می کنند (ممکن است در راه طغیان شهوت باشد که زنان هر جایی همه چیز مردها را می برند یا به وسیله حکام جور اموال مردم مصادره می شود و جانشان هم به مخاطره می افتد) یا اینکه در راه رسیدن به پسر بچه ها برای کار زشت از مال و جان می گذرند و دیدی که مردها را به خاطر تماس و آمیزش با زنان سرزنش می کنند و دیدی که بعضی از مردها از درآمد زنان خود در ارتباط با بی بند و باری و فجور امرار معاش می کنند در حالی که می دانند زن آنها فاسد است و به این وضع تن می دهند.

و دیدی که زنان بر مردان غالب می شوند و برخلاف رضای شوهر عمل می کنند و مردشان را از نظر زندگی اداره می کنند و دیدی که بعضی از مردها زنان و کنیزان خود را در اختیار اشخاص قرار می دهند و در مقابل به مختصری از خوراکیها و آشامیدنیها قناعت می ورزند و دیدی که ایمان به خداوند بزرگ (اظهار ایمان) با زور و جبر انجام می شود (یا از طرف اولیاء یا زمامداران) و دیدی که مردم علنا قمار می کنند و دیدی که علنا شراب خرید و فروش می شود و هیچ مانعی هم بر سر راه آن نیست و دیدی که زنان مسلمان خودشان را در اختیار کفار قرار می دهند و دیدی که گناهان در اجتماع آشکار می شود و مردم آنها را می بینند و کسی هم منع نمی کند و جراءت بر منع آنها در مردم نیست و دیدی که افراد با شخصیت ذلیل صاحبان قدرت می شوند و دیدی که نزدیکترین افراد به زمامداران آنهایی هستند که نسبت به ما اهل بیت بدگویی می کنند (یا به زبان و یا در عمل) و دیدی افرادی که نسبت به ما اظهار محبت می کنند مورد احترام نیستند و حرف آنها را نمی پذیرند و دیدی که مردم در گفتار خلاف حق با هم رقابت می کنند و دیدی که شنیدن آیات کریمه قرآن برای مردم سنگین اما شنیدن ساز و آواز آسان و شیرین است و دیدی که به خاطر زبان بد همسایه، همسایه دیگر او را اکرام می کند و دیدی که حدود الهی معطل مانده است و مردم آنها را طبق هوای نفسشان پیاده می کنند و دیدی که مساجد زینت داده می شود (از نظر ساختمان و رنگ آمیزی) و دیدی که راستگوترین مردم دروغگوترین افراد است (از نظر واقع) و دیدی که شر و سخن چینی در میان مردم ظاهر گشته است و دیدی که ستمگری در میان مردم شیوع یافته است و دیدی که غیبت کردن را سخنی خوشمزه و دلچسب می دانند و یکدیگر را به غیبت کردن بشارت می دهند و دیدی حج خانه خدا و جهاد را برای غیر رضای خدا انجام می دهند و دیدی که پادشاهان به خاطر دلجویی از کفار اهل ایمان را ذلیل می کنند و دیدی که خرابی بر عمران و آبادانی فزونی یافته است (اثر شوم جنگها) و دیدی که مردم روزی خود را با کم فروشی به دست می آورند و دیدی که خونریزی در جامعه سبک شمرده می شود و دیدی که مرد به خاطر رسیدن به ریاست دنیا بدزبانی می کند و خود را به بد زبانی مشهور می سازد تا مردم از او بترسند و دیدی که مردم نماز را سبک می شمارند (هر وقت که شد یا آخر وقت می خوانند) و دیدی کسی که دارای اموال فراوان است از اول زکات آن را نداده است و دیدی که نبش قبر می کنند و کفن مردگان را می فروشند و دیدی که هرج و مرج زیاد می شود (امنیت از مردم گرفته می شود) و دیدی که مردم شبانه سر سفره شراب می نشینند و صبح مست بر می خیزند و به فکر مردم نیستند و دیدی که با حیوانات معامله جنسی انجام می دهند (با آنها آمیزش می کنند) و دیدی که حیوانات بعضی، بعضی دیگر را می درند و دیدی که مردی برای نماز می رود و در برگشتن لباس ندارد (لباس او را می برند) و دیدی که قلبهای مردم سخت شده است و اشکشان جاری نمی شود (و یاد خدا بر آنها گران می آید) و دیدی که مردم در خوردن مال حرام با یکدیگر رقابت می کنند و دیدی که نمازگزار برای خوش آیند و خودنمایی به مردم نماز می خواند و دیدی که فقیه احکام دین را برای رسیدن به دنیا می آموزد (نه خدا) و دیدی که مردم طرفدار آن کسی هستند که قدرت در دست اوست و دیدی که طالب مال حلال را سرزنش و دوستدار حرام را تمجید و تکریم می کنند و دیدی در حرمین (مکه و مدینه) کارهای خلاف انجام می دهند و کسی جلوی آنها را نمی گیرد و دیدن آلات لهو و لعب را در حرمین به طور آشکار (مانند ساز و آواز، قمار و انواع گناهان دیگر) و دیدی به کسانی که حق را می گویند و امر به معروف و نهی از منکر می کنند، به عنوان نصیحت گفته می شود این موضوع به شما مربوط نیست و بهتر است دست بردارید و دیدی که مردم با هماهنگی یکدیگر به مردم بد اقتدا می کنند (یا پیروی) و دیدی که راه خیر و سعادت خالی مانده است و کسی بدان راه نمی رود و دیدی که مردگان را به مسخره می گیرند و زندگی ابدی ندارند (از خدا) و دیدی که هر سال بدعتها و فتنه های تازه به وجود می آید که بدتر از سال قبل است و دیدی که در میان مردم و در محافل عمومی تنها نسبت به اغنیا احترام می شود و دیدی که در مقابل فقیر و کمک به او مردم می خندند و برای غیر خدا به او رحم می کنند و دیدی که مردم از آیات و نشانه های آسمانی وحشت و ترسی ندارند (مانند سرخی در آسمان و ستاره دنباله دار در همین سال اخیر) و دیدی که مردم مانند بهائم سوار یکدیگر می شوند و کسی آنها را سرزنش نمی کند و دیدی که مردم در راه غیر رضای خداوند انفاق زیاد و در راه خدا انفاق کم می کنند و دیدی که فرزندان احترام پدر و مادر به جای نمی آورند و آنها را حقیر می شمارند و بدترین حالات را پدر و مادر دارند (نزد فرزندانشان) و از افترا زدن به پدر و مادر خوشحال می شوند (پسران و دختران) و دیدی که زنها بر کشورها و بر تمام امور غلبه می یابند (نخست وزیر می شوند، پادشاه می شوند، وکیل مجلس می شوند) و کارها بدون رضا و هوس زنان انجام نمی گیرد و دیدی که پسر به پدرش افترا می زند و به پدر و مادر نفرین می کند و انتظار مرگ آنها را می کشد و از این بابت خوشحال است (برای تقسیم ارث و غیره) و دیدی در هر روزی که بر مرد بگذرد و در آن روز مرتکب معصیتی مانند خوردن حرام و شرب مسکرات یا کم فروشی یا غش در معامله نشود، آن روز برای او روز سختی خواهد بود و دیدی که پادشاهان مواد غذایی را در اختیار خود قرار می دهند و دیدی که خمس آل محمد (سهم امام و سهم سادات) در راه باطل تقسیم می شود و با آن میخوارگی می کنند و دیدی که شراب را وسیله درمان امراض قرار می دهند (بعضی از پزشکان گاه به بیماران خود توصیه می کنند که برای شفای پاره ای امراض از شراب استفاده کنند) و دیدی که همه مردم در ترک امر به معروف و نهی از منکر هماهنگی پیدا کرده اند و دیدی که پرچم نفاق و منافقان به اهتزاز در آمده است اما از حق خبری نیست و دیدی که مؤذن برای اذان و نمازگزار (نماز استیجاری) برای نماز خواندن مطالبه پول می کنند (یا نماز میت و امثال آن) و دیدی که مساجد محل اجتماع، اما بیشتر برنامه های غیبت و خوردن گوشت مردم است و در مساجد وصف شراب و شرابخوار را می کنند و دیدی که آدم مست برای مردم نماز می خواند (پیشنماز می شود) و هرگاه مشروب خورد مردم او را احترام می کنند و دیدی که اموال یتیم را می خورند ولی به صلاح و نیکی هم معروف هستند و دیدی که قضات بر خلاف آنچه خداوند فرموده است قضاوت می کنند و دیدی که زمامداران به جهت طمع، خیانتکاران را امین خویش قرار می دهند و دیدی که حکام اجتماع، میراث را به دست اهل فسق و فجور می دهند و آنها بر خدا جرأت پیدا می کنند و از این اموال می خورند و به هر نحو که بخواهند با آن عمل می کنند و دیدی که بر سر منبرها امر به تقوا می کنند اما گوینده خود به آن عمل نمی کند و دیدی که مردم نماز را در وقت خودش نمی خوانند و آن را سبک می شمارند و دیدی که زکات و صدقات دیگر را به وساطت افراد می دهند اما برای خدا نیست و قصد تقرب به خداوند را ندارند و دیدی که هّم و هدف مردم پر کردن شکم و ارضای غرایز جنسی است و از هر راهی باشد مانعی ندارد و دیدی که دنیا رو به آنها آورده و دیدی که نشانه های حق و درستی کهنه شده است، ای حمران! پس بر حذر باش و از پیشگاه خداوند بزرگ تقاضای رهایی کن و بدان که مردم گرفتار خشم خداوند هستند و به آنها مهلت داده شده در مقابل اوامری که به آنها شده است. پس، مواظب خویشتن باش و کوشش کن تا خداوند تو را برخلاف آنها ببیند و اگر در میان آنها باشی و عذاب خداوند نازل شود همانا به سوی رحمت واسعه الهی شتافته ای و اگر از آنها جدا شدی آنها گرفتار هستند و تو از جرأت بر خداوند در امان مانده ای. و بدان که خداوند پاداش نیکوکاران را می دهد و همانا رحمت خداوند نزدیک به نیکوکاران است.مفضل بن عمر از اصحاب حضرت صادقعليه‌السلام ، از محل و کیفیت ظهور حضرت ولی عصر ارواحنا له الفداء و نشانه های آن سؤال کرد، می گوید:یا سیدی فمن این یظهر و کیف یظهر قال یا مفضل یظهر وحده و یاءتی البیت وحده و یلج الکعبه وحده و یجن علیه اللیل وحده فاذا نامت العیون و غسق اللیل نزل الیه جبرئیل و میکائیل علیهماالسلام و الملئکه صفوفا فیقول له جبرئیل یا سیدی قولک مقبول و امرک جائز فیمسحعليه‌السلام یده علی وجهه و یقول «الحمدلله الذی صدقنا وعده و اورثنا الارض نتبوا من الجنه حیث نشاء فنعم اجر العاملین».

و یقف بین الرکن و المقام فیصرخ صرخه فیقول یا معشر نقبائی و اهل خاصتی و من ذخرهم الله لنصرتی قبل ظهوری علی وجه الارض ائتونی طائعین فترد صیحتهعليه‌السلام علیهم و هم علی محاریبهم و علی فرشهم فی شرق الارض و غربها فیسمعونه فی صیحه واحده فی اذن کل رجل فیجیئون نحوها و لایمضی لهم الا کلمحه بصر حتی یکون کلهم بین یدیهعليه‌السلام بین الرکن و المقام فیاءمر الله عزوجل النور فیصیر عمودا من الارض الی السماء فیستضیی به کل مؤ من علی وجه الارض و یدخل علیه نور من جوف بیته فتفرح نفوس المؤمنین بذالک النور و هم لایعلمون بظهور قائمنا اهل البیت علیه و علیهم السلام ثم یصبحون وقوفا بین یدیه و هم ثلثمائه و ثلاثه عشر رجلا بعده اصحاب رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله یوم بدر.[۲۲].

ای مولای عزیزم! محل ظهور مهدی شما کجاست و چگونه ظاهر می شود؟ فرمودند: به تنهایی ظاهر می شود، به تنهایی وارد مسجد الحرام می شود، به تنهایی دست به دامن کعبه می زند، شب را به تنهایی در کنار بیت بسر می برد. چون مردم به خواب روند و شب فرا رسد جبرئیل و میکائیل و صفوف فرشتگان بر او وارد شوند. جبرئیل به آن حضرت عرض می کند که ای آقای من! گفتارت مقبول و فرمانت مطاع است. پس، آن حضرت دست بر چهره اش کشیده، می فرماید: «ستایش خداوندی را که وعده لطف و رحمتش را بر ما محقق فرمود و ما را وارث همه سرزمین بهشت گردانید تا هر جای آن که بخواهیم، منزل کنیم، زیرا آن روز پاداش نیکوکاران بسیار نیکو خواهد بود».[۲۳]

آنگاه امام بین رکن و مقام می ایستد و فریاد می زند: ای یاران مخصوص من و ای کسانی که خداوند شما را برای نصرت و یاری من بر روی زمین ذخیره کرده است! با حالت اطاعت نزد من حاضر شوید. صیحه و فریاد امام در شرق و غرب به گوش آنها می رسد و آن صدای ملکوتی را می شنوند و به طرف امام حرکت می کنند و در چشم به هم زدنی بین رکن و مقام نزد امام حاضر می گردند. در این حال، خداوند متعال به نور امر می کند که به صورت عمودی از زمین تا آسمان بر آید و تمام ساکنان روی زمین را از پرتو خود روشن سازد. مؤمنان را این نور به شادی و سرور وا می دارد، زیرا از قیام قائم ما اهل بیت خبر ندارند، اما چون صبح شود آنها در محضر مقدس و در فرمان امامعليه‌السلام قرار می گیرند و تعداد آنها سیصد و سیزده نفر به عدد اصحاب پیامبر گرامی اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله در روز جنگ بدر است.

عمر بن حنظله از امام ششمعليه‌السلام روایت می کند که فرمودند:

خمس قبل قیام القائم من العلامات الصیحه و السفیانی و الخسف بالبیداء و خروج الیمانی و قتل النفس الزکیه.[۲۴].

پیش از ظهور حضرت مهدیعليه‌السلام پنج نشانه تحقق پیدا می کند:

۱ - صیحه آسمانی

۲ - خروج سفیانی

۳ - فرورفتگی در بیداء (زمینی است نزدیک مکه منوره)

۴ - خروج یمانی

۵ - کشته شدن نفس زکیه

فضل بن شاذان از ابی بصیر نموده است که او گفت:

قال ابو عبداللهعليه‌السلام ان القائم صلوات الله

علیه ینادی اسمه لیله ثلاث و عشرین و یقوم یوم عاشورا یوم قتل فیه الحسین بن علیعليه‌السلام .[۲۵] .

حضرت صادقعليه‌السلام فرمودند که قائم آل محمد صلوات الله علیه در شب بیست و سوم ماه رمضان با ندای آسمانی معرفی می شود و روز عاشورا قیام می کند و آن روزی است که امام حسینعليه‌السلام را شهید کردند.

یعقوب سراج به امام صادقعليه‌السلام عرض می کند:

متی فرج شیعتکم؟ فقال: اذا اختلف ولد العباس و وهی سلطانهم و طمع فیهم من لم یکن یطمع و خلعت العرب اعنتها و رفع کل ذی صیصیه صیصیته و ظهر السفیانی و اقبل الیمانی و تحرک الحسنی خرج صاحب هذا الامر من المدینه الی مکه بتراث رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله قلت و ما تراث رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله ؟ فقال سیفه و درعه و عمامته و برده و رایته و قضیبه و فرسه ولامته و سرجه.[۲۶].

عرض کردم: یا ابن رسول الله! فرج شیعیان شما کی خواهد بود؟ فرمودند: وقتی که اولاد عباس در حکومت با هم اختلاف پیدا نمایند و افرادی طمع ریاست را پیدا کنند که نباید بکنند (شایستگی اجتماعی نداشتن) و عرب کیان خود را از دست بدهد، سفیانی خروج می کند و یمانی قیام می نماید و حسنی (منظور جناب سید حسنی است از خراسان) حرکت می کند. در این هنگام، صاحب این امر (امر ولایت) از مدینه به سمت مکه معظمه حرکت می کند در حالی که «تراث» رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله را همراه دارد. می گوید عرض کردم: «تراث» چیست؟ فرمودند:

شمشیر، زره و عمامه رسول اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله و برد آن حضرت و پرچم او و عصای آن سرور و اسب سواری با آلات جنگی و همه وسایل نبرد که جدش خاتم الانبیاءصلى‌الله‌عليه‌وآله داشتند، امام عصر ارواحنا له الفداء همه این مواریث را همراه دارد.

ابی بصیر از حضرت صادقعليه‌السلام خبر می دهد که آن حضرت فرمودند:

علامه خروج المهدی کسوف الشمس فی شهر رمضان فی ثلاث عشره و اربع عشره منه.[۲۷] .

نشانه ظهور مهدیعليه‌السلام کسوف خورشید در ماه مبارک رمضان است و وقت کسوف سیزدهم یا چهاردهم ماه رمضان خواهد بود.

زراره از امام صادقعليه‌السلام درباره حق بودن صیحه آسمانی می پرسد، آن حضرت می فرمایند:

ای والله حتی یسمعه کل قوم بلسانهم.[۲۸] .

آری، به خدا سوگند حق است و تمام مردم به زبان مخصوص خودشان این صدا را می شنوند.

هشام بن سالم از امام صادقعليه‌السلام حدیث می کند که فرمودند:

ما یکون هذا الامر حتی لایبقی صنف من الناس الا وقد ولوا علی الناس حتی لایقول قائل «انا لو ولینا لعدلنا» ثم یقوم القائم با لحق و العدل.[۲۹].

امر قیام مهدی ما محقق نخواهد شد مگر اینکه تمام اصناف مردم به حکومت برسند تا نتوانند بگویند اگر حکومت به دست ما داده می شد عدالت و حق را اجرا می کردیم. بعد از رسیدن همه طبقات به حکومت آنگاه مهدی ما ظاهر می شود و حق و عدالت را اجرا می کند.

موضوع امتحان و آزمایش شدن همه طبقات یکی از مقدمات و نشانه های قیام جهانی حضرت ولی عصر ارواحنا له الفداء است. لذا امام صادقعليه‌السلام در این روایت به منصور می فرماید:

قال ابوعبداللهعليه‌السلام یا منصور ان هذا الامر لایاءتیکم الا بعد (ا) یاءس لا و الله لا یاءتیکم حتی تمیزوا لا والله لایاءتیکم حتی تمحصوا ولا والله لایاءتیکم حتی یشقی من شقی و یسعد من سعد.[۳۰].

امر ولایت و حکومت ما آل محمد محقق نخواهد شد مگر بعد از اینکه آزمایشهایی به عمل آید:

۱ - به خدا سوگند، مهدی ما قیام نمی کند مگر بعد از ماءیوس شدن همه از وجود مقدسش (آری، می گویند اگر بود، می آمد؛ پس چرا اینقدر طول کشیده است؟).

۲ - ۰ نه به خدا سوگند نمی آید مگر اینکه افراد از یکدیگر امتیاز پیدا کنند (خوبان از بدان مشخص شوند).

۳ - نه به خدا سوگند، قائم ما ظاهر نمی شود تا اینکه همه شناخته بشوند (از نظر دینی و ولایت).

۴ - نه به خدا سوگند، آنگاه موعود اسلام ظهور می کند که افرادی که باید سعادتمند بشوند، به اختیار خودشان راه سعادت را برگزینند و آنهایی که دارای خبث باطن و سوء سریره هستند به اختیار خودشان راه شقاوت را در پیش گیرند.آری، همه مردم باید قبل از حکومت جهانی سرور عالم حضرت مهدی ارواحنا له الفداء امتحان بشوند. سعادتمند آن افرادی هستند که در این آزمایش با معدلی خوب قبول می شوند.

از حضرت صادقعليه‌السلام حدیث کرده اند که آن امام عزیز فرمودند:

ان لله مائده بقرقیسا یطلع مطلع من السماء فینادی یا طیر السماء و یا سباع الارض هلموا الی الشبع من لحوم الجباین.[۳۱] .

از سوی خداوند متعال سفره ای گسترده می شود، گوینده ای از آسمان فریاد میزند: ای پرندگان آسمان و ای درندگان روی زمین! بیایید و شکم را از گوشت ستمگران و جباران عالم سیر کنید.

خواننده عزیز!

این بیان کنایه است از اینکه دیگر عمر ستمگران خاتمه یافته و امنیت و رفاه در زندگی برای همه موجودات آماده است.

امام صادقعليه‌السلام درباره آینده عرب چنین اعلام خطر فرموده اند:

ویل لطغاه العرب من شر قد اقترب قلت کم مع القائم من العرب قال شیء یسیر و عن غیبه النعمانی انه لایخرج مع القائم من العرب احد.[۳۲] .

وای بر سرکشان عرب از شری که نزدیک شده است. راوی می گوید عرض کردم: از اصحاب حضرت قائم چند نفر عرب هستند؟ فرمودند: ناچیز (بسیار کم). اما «غیبت نعمانی» می گوید از عرب در خدمت حضرت قائم کسی نیست.

(منظور اصحاب خاص هستند).

بنابر نقل «الزام الناصب»، امام صادقعليه‌السلام در باب علائم قبل از ظهور امام عصر روحی له الفداء چنین فرمودند:

لایخرج القائم عجل الله تعالی فرجه من مکه حتی یکون مثل الحلقه قلت و کم الحلقه قال عشره آلاف جبرئیل عن یمینه و میکائیل عن یساره ثم یهز الرایه المغلبه و یسیربها فلا یبقی احد فی المشرق و لا فی المغرب الا بلغها و هی رایه رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله نزل بها جبرئیل یوم بدر ثم لفها و دفعها الی علیعليه‌السلام حتی اذا کان یوم البصره فنشرها امیرالمؤمنینعليه‌السلام ففتح الله علیه ثم لفها فهی عندنا لاینشرها احد حتی یقوم القائم فاذا هو قام فنشرها لم یبق بین المشرق و المغرب الا بلغها و یسیر الرعب قدامها شهرا و عن یمینها شهرا و عن یسارها شهرا ثم قال یا محمد (صلى‌الله‌عليه‌وآله ) انه یخرج موتورا غضبان اسفا لغضب الله علی هذا الخلق علیه قمیص رسول الله الذی کان علیه یوم احد و عمامه السحاب و درع رسول الله السابغه و سیف رسول الله ذوالفقار یجرد السیف علی عاتقه ثمانیه اشهر هرجا فیبدا ببنی شیبه فیقطع ایدیهم و یعلقها فی الکعبه و ینادی منادیه هؤ لاء سراق الله ثم یتناول المفقودین عن فرشهم و هو قول الله عزوجل «اینما تکونوا یاءت بکم الله جمیعا».[۳۳] .

مهدی ما عجل الله تعالی فرجه از مکه خارج نمی شود تا اینکه دارای حلقه باشد. راوی می گوید عرض کردم: میزان حلقه چیست؟ فرمودند: یک سپاه ده هزار نفری در حالی که جبرئیلعليه‌السلام در طرف راست و میکائیل در طرف چپ آن حضرت در حرکت اند و پرچم رسول اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله را به اهتزاز در می آورند و تمام مردم مشرق و مغرب از خبر قیام و به اهتزاز در آمدن آن آگاه می شوند و این پرچم مخصوص رسول اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله است که در روز بدر جبرئیل آن را از آسمان آورد. آنگاه رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله آن پرچم را پیچید و به علیعليه‌السلام داد تا اینکه جنگ بصره پیش آمد و حضرت امیرالمؤمنینعليه‌السلام پرچم را به اهتزاز درآورد و خداوند آن پیروزی درخشان را نصیبش فرمود و بعد از فتح بصره حضرت امام امیرالمؤمنینعليه‌السلام آن پرچم را پیچیدند و الان در نزد ماست. و هیچ کس آن پرچم را نمی گشاید و به دست نمی گیرد مگر اینکه قائم ما قیام کند و آن را به اهتزاز درآورد و این پرچم و خبر برافراشته شدنش به شرق و غرب عالم می رسد و جهان را در سیطره خود قرار می دهد و از آن طرف در پیشاپیش آن به اندازه یک ماه مسافت و نیز از طرف راست و چپ آن موجی از خوف و ترس راه می افتد (البته دلهای مردم را پر می کند) و قلبها را مسخر می نماید. او ناراحت و غضبناک ظاهر می شود و برای این مردم که گرفتار غضب خداوند شده اند متأسف است، در حالی که پیراهن رسول اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله در جنگ احد و نیز عمامه مخصوص و زره آن حضرت را پوشیده و شمشیر جدش (ذوالفقار) را به دست گرفته است و این شمشیر را از غلاف بیرون می کشد و هشت ماه آن را به زمین نمی گذارد.ابتدا بنی شیبه را از بین می برد و دستهای آنها را قطع می کند و به دیوار کعبه می آویزد و از طرف حضرت بقیه الله روحی له الفداء منادی ندا می کند که اینها دزدان دین خدا و حرم خدا هستند. سپس سیصد و سیزده تن یاران مخصوص شرفیاب می شوند که خداوند درباره شان فرموده است: «همه شما را خداوند خواهد آورد».[۳۴].

امام صادقعليه‌السلام درباره جهانگیری حضرت ولی عصر و یاران عزیزش برنامه جالبی در این حدیث فرموده اند که شرح آن را به نظر خوانندگان عزیز می رسانیم تا مشکل بی اساس به نظر بعضی ها در ارتباط با اینکه چگونه حکومت واحد جهانی به وجود می آید، حل بشود. امام صادقعليه‌السلام در این حدیث می فرماید:

اذا قام القائم عجل الله تعالی فرجه بعث فی اقالیم الارض فی کل اقلیم رجلا یقول عهدک فی کفک فاذا ورد علیک ما لاتفهمه و لاتعرف القضاء فیه فانظر الی کفک و اعمل بما فیها قال و یبعث جندا الی القسطنطنیه فاذا بلغوا الی الخلیج کتبوا علی اقدامهم شیئا و مشوا علی الماء فاذا نظر الیهم الروم یمشون علی الماء قالوا هؤ لاء اصحابه یمشون علی الماء فکیف هو فعند ذلک یفتحون لهم ابواب المدینه فید خلونها فیحکمون فیها ما یریدون.[۳۵].

وقتی قائم ما عجل الله تعالی فرجه قیام کند و جهان را مسخر اراده و حکومت خود قرار دهد، در هر قسمتی و قاره ای از دنیا کسی را به عنوان نمایندگی از طرف خودش معین می فرماید و فرمان کارش را به این مضمون صادر می کند: برنامه قضایی تو در کف دست تو است. پس، هرگاه مشکلی پیش آید که حکم خداوند را در آن امر نمی دانی به کف دستت نظر کن و آنچه را در کف دستت دیدی همان تکلیف تو است و به آن عمل کن. امام صادقعليه‌السلام می فرماید: آنگاه حضرت قائم لشکری به قسطنطنیه می فرستد و وقتی که به دریا رسیدند عبارتی به کف پاهای خود می نویسند و روی آب راه می روند. مردم می گویند: اینها که اصحاب حضرت قائم هستند و روی آب راه می روند پس خود آن حضرت چه خواهد کرد. در این موقع چون شکست خود را قطعی می بینند دروازه های شهر را به روی آنها می گشایند. پس، آنها فرمانروایی را به دست می گیرند و هر فرمانی بخواهند صادر می کنند (این است معنی ولایت تکوینی و تشریعی).

از امام صادقعليه‌السلام در رابطه به صیحه آسمانی حدیث می کنند که فرمودند:

انه قال العام الذی فیه الصیحه قبله الایه فی رجب قلت و ما هی قال وجه یطلع فی القمر و ید بارزه.[۳۶].

پیش از آن سالی که ندای آسمانی بلند می شود در ماه مبارک رجب نشانه دیگری باید دیده شود. عرض کردم: آن چیست؟ فرمودند: صورتی در ماه پیدا می شود و دستی ظاهر می گردد که همه آن را می بینند.

امام صادقعليه‌السلام در مقام بیان مواریث انبیاء این طور فرموده اند:

الواح موسی عندنا و عصا موسی عندنا و نحن ورثه النبیین.[۳۷].

الواحی که خداوند به حضرت موسیعليه‌السلام نازل فرموده نزد ماست (وظایف و تکالیف آسمانی از طرف خداوند) و نیز عصای حضرت موسیعليه‌السلام که به وسیله دشمنان خداوند را به خاک مذلت می انداخت در نزد ما آل محمد است. بنابراین، ما خاندان رسالت وارث همه پیامبران هستیم.

خواننده عزیز!

اکنون آن الواح و عصای حضرت موسیعليه‌السلام به دست وجود مقدسش حضرت بقیه الله روحی له الفداء است اللهم عجل فرجه

امام صادقعليه‌السلام درباره ساعت اول تشرف حضرت بقیه الله روحی له الفداء به مسجد الحرام می فرماید:

و الله لکاءنی انظر الیه دخل مکه و علیه برده رسول الله و علی راءسه عمامه صفراء و فی رجلیه نعل رسول الله المخصوفه و فی یده هراوته یسوق بین یدیه اعنزا عجافا حتی یصل بها نحو البیت لیس ثم احد یعرفه. و یصبح الناس فی مکه فیقولون من هذا الرجل الذی بجانب الکعبه و ما هذا الخلق الذی معه هذه الایه التی راءیناها الیله ولم نر مثلها؟ فیقول بعضهم لبعض هذا صاحب العنیزات.[۳۸].

به خدا سوگند، گویی با این چشم او را می بینم که داخل مکه شده است، در حالی که برد رسول اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله را به تن کرده و عمامه زرد بر سر دارد و نعلین مخصوص رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله را به پا کرده و نیزه آن حضرت را در دست دارد. در جلوی او تعدادی بزهای لاغر در حرکت اند و آنها را به سوی کعبه سوق می دهد در حالی که کسی آن حضرت را نمی شناسد.مردم مکه صبحگاهان که برمی خیزند به یکدیگر می گویند: این مردی که در اطراف کعبه است، کیست؟ این افرادی که اطراف او را گرفته اند چه کسانی هستند؟ نشانه هایی ملاحظه کردیم که نظیرش را ندیده بودیم. اینها چیست و از کجاست؟ بعضی مردم به بعضی دیگر می گویند: این آقا صاحب بزهاست که دیروز وارد مکه معظمه شد.

امام صادقعليه‌السلام می فرماید:

بخ بخ للطالقان.[۳۹] .

آفرین بر طالقان.

امام صادقعليه‌السلام می فرماید:

اذا قام القائم عجل الله تعالی فرجه نزلت سیوف القتال علی کل سیف اسم الرجل و اسم ابیه.[۴۰] .

زمانی که قائم ما عجل الله تعالی فرجه قیام می کند شمشیرهایی از آسمان فرود می آیند که خصوصیاتشان این است که نام جنگجو و نام پدرش با قلم قدرت روی لبه آنها نوشته شده است.

امام صادقعليه‌السلام

در کیفیت آمدن سیصد و سیزده تن یاران مخصوص حضرت مهدی روحی لتراب مقدمه الفداء چنین می فرمایند:

سیاءنی الله بثلاثماءه و ثلاثه عشر رجلا فی مسجدکم هذا یعلم اهل مکه انهم لم یولدوا من آبائهم ولا اجدادهم علیهم سیوف مکتوب علی کل سیف اسم الرجل و اسم ابیه و نسبه.[۴۱] .

خداوند سیصد و سیزده تن یاران مخصوص حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه را در همین مسجد شما (مسجدالحرام) جمع می کند و مردم مکه با دیدنشان می دانند که ایشان از اهل مکه و از آباء و اجداد آنها نیستند. شمشیرهایی به دست دارند که روی لبه آنها اسامی صاحبانشان و نام پدرشان و نسب آنها نوشته شده است.

در این فرمان کوتاه امام صادقعليه‌السلام شیعیان را برای شرکت در قیام جهانی حضرت ولی عصرعليه‌السلام مکلف فرموده اند که در خود آمادگی رزمی ایجاد کنند اگر چه تهیه یک تیر باشد و می فرمایند: وقتی که خداوند این آمادگی را در شما ببیند امیدوارم به شما مهلتی مرحمت کند و ظهور آن سرور را درک نمایید:

لیعد احدکم لخروج القائمعليه‌السلام ولو سهما فان علم الله ذلک من نیته رجوت لان ینساء فی عمره حتی یدرکه و یکون من اعوانه و انصاره.[۴۲].

درباره قدرت سپاهیان حضرت بقیه الله روحی له الفداء امام ششمعليه‌السلام می فرماید:

یخرج بجیش لو استقبل به الجبال لهدمها و اتخذ فیها طریقا.[۴۳] .

لشکریان آن حضرت اگر با کوه روبرو شوند کوهها را درهم می کوبند و دل آنها را شکافته، مسیر خود قرار می دهند.

آری، با نیروی مادی و معنوی، ایجاد تونلها می کنند و بدون گذشت زمان و صرف وقت زیاد به هدفهای خود می رسند.

امام صادقعليه‌السلام درباره آثار شکوهمند قیام حضرت بقیه الله روحی له الفداء چنین می فرمایند:

یعز الله به الاسلام بعد ذله و یحییه بعد موته و یضع الجزیه و یدعو الی الله بالسیف فمن ابی قتل و من نازعه خذل یظهر من الدین ما هو علیه الدین فی نفسه ما لو کان رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله یحکم به یرفع المذاهب من الارض فلا یبقی الا الدین الخالص.[۴۴].

۱ - عزت واقعی اسلام را بعد از ذلتش به آن برمی گرداند.

۲ - احکام و قوانین مرده اسلام را (از نظر ظاهر) حیات می بخشد.

۳ - جزیه از کفار برداشته می شود.

۴ - با شمشیر قیام می کند و مردم را به سوی خداوند می خواند و هرکس اجابت نکرد کشته می شود و هرکس با آن حضرت نبرد کند منکوب می شود.

۵ - در قیام جهانی حضرت صاحب الامرعليه‌السلام قیافه واقعی اسلام که بعد از رسول اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله در زیر پرده ها پنهان مانده است، بطوریکه در زمان حیات آن حضرت بود، آشکار می گردد.

۶ - تمام مذاهب از سرتاسر جهان برچیده می شود.

۷ - تنها دین جهانی همه مردم دین مقدس اسلام، آن هم بر اساس رهبری اهل بیت عصمت و طهارت سلام الله علیهم اجمعین، خواهد بود.

امام صادقعليه‌السلام در مورد چگونگی برخورد امام عصر روحی له الفداء با مردم اعم از عرب و عجم و... چنین می فرماید:

اذا خرج القائم لم یکن بینه و بین العرب و الفرس الا السیف لا یاءخذها الا بالسیف و لا یعطیها الا السیف.[۴۵].

قیام قائم ما بر اساس قدرت است و چون بنابر اصلاح جهان است دیگر مدارا کردن در این دولت وجود ندارد: با عرب و فارس و غیره با شمشیر برخورد می کند، با شمشیر می گیرد و آنچه بخواهد عطا کند نیز با شمشیر است (کنایه از اینکه تمام برنامه و برخوردها بر پایه قدرت است).

حضرت امام ششمعليه‌السلام در این روایت تفاوت میان برخورد مردم زمان جاهلیت با رسول اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله و برخورد مردم زمان ظهور را با حضرت بقیه الله روحی له الفداء بیان فرموده اند و شایسته است خوانندگان عزیز خوب دقت کنند تا ویژگیهای حکومت حضرت مهدیعليه‌السلام را بیشتر درک کنند. امام صادقعليه‌السلام فرمودند:

ان قائمنا اذا قام استقبل من جهله الناس اشد مما استقبله رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله من الجاهلیه فقیل له کیف ذلک فقال ان رسول الله اتی الناس و هم یعبدون الحجاره والصخور والعیدان و الخشب المنحوته و ان قائمنا اذا قام اتی الناس و کلهم یتاءولون علیه کتاب الله و یحتج علیه به ویقاتله علیه اما و الله لیدخلن علیهم عدله جوف بیوتهم کما یدخل الحر و القر.[۴۶].

هنگامی که قائم ما قیام کند آنچه از مردم نادان می بیند به مراتب بیش از آن چیزی است که پیامبر اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله از مردم دوران جاهلیت دیدند. گفته شد: چگونه است آن؟ پس فرمودند: وقتی که جدم خاتم الانبیاءصلى‌الله‌عليه‌وآله به رسالت مبعوث شد مردم انواع بتهای سنگی و چوبی را پرستش می کردند (اینها کمتر نیاز به دلیل بر اثبات بطلان بت پرستی داشتند)؛ اما حضرت صاحب الامر آنگاه که قیام می کند همه مردم با تمسک به قرآن و تأویل کتاب خداوند (به نفع خودشان) با آن حضرت به مقابله می پردازند. قسم به خداوند که عدالت مهدی ما در تمام خانه های آنها وارد می شود چنانچه سرما و گرما داخل می شود (قدرت نفوذ معنوی ولایت را بیان می کند).

امام صادقعليه‌السلام درباره آزمایشی که روزهای اول ظهور برای یاران مخصوص امام عصرعليه‌السلام (سیصد و سیزده تن) پیش می آید چنین فرموده اند: کانی انظر الی القائمعليه‌السلام علی منبر الکوفه و حوله اصحابه ثلاثمائه و ثلاثه عشر رجلا عده اهل بدر و هم اصحاب الالویه و هم حکام الله فی ارضه علی خلقه حتی یستخرج من قبائه کتابا مختوما بخاتم من ذهب عهد معهود من رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله فیجفلون عنه اجفال الغنم البکم فلا یبقی منهم الا الوزیر و احد عشر نقیبا کما بقوامع موسی بن عمران فیجولون فی الارض و لایجدون عنه مذهبا فیرجعون الیه و الله انی لاعرف الکلام الذی یقوله لهم فیکفرون به.[۴۷].

گویی می بینم قائم ماعليه‌السلام در کوفه بالای منبر نشسته و اصحاب مخصوص که سیصد و سیزده تن هستند، به عدد اصحاب بدر، در خدمت حضور دارند. ناگهان امام زمانعليه‌السلام نامه ای با مهر طلایی از جیب قبای خود بیرون می آورد که البته عهدنامه ای است از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله برای آن حضرت. چون مفاد عهدنامه را برای آنها می خوانند مانند گله گوسفند گرگ زده همه، بجز وزیر و یازده تن از نقبا به عدد نقبای بنی اسرائیل، بقیه همه آن سرور را رها کرده، در سرتاسر کره زمین سیر می کنند و چون مرجع و پناهی غیر از او نمی بینند دوباره برمی گردند. امام صادقعليه‌السلام می فرماید: ای مفضل! به خدا سوگند، من می دانم که حضرت قائمعليه‌السلام چه می فرماید که سبب فرار کردن آنها می شود.

مفضل بن عمر از حضرت صادقعليه‌السلام درباره پیراهن یوسفعليه‌السلام اینچنین می فرماید:

سمعته یقول اءتدری ما کان قمیص یوسفعليه‌السلام ؟ قلت: لا. قال ان ابراهیمعليه‌السلام لما اوقدت له النار اتاه جبرئیل بثوب من ثیاب الجنه فالبسه ایاه فلم یضره معها حر و لابرد فلما حضر ابراهیم الموت جعله فی تمیمه و علقه علی اسحق و علقه اسحق علی یعقوب فلما ولد یوسفعليه‌السلام علقه علیه و کان فی عضده حتی کان من امره ما کان فلما اخرجه یوسفعليه‌السلام بمصر من التمیمه وجد یعقوبعليه‌السلام ریحه و هو قوله تعالی حکایه عنه «انی لاجد ریح یوسف لولا ان تفندون» فهو ذلک القمیص الذی انزل من الجنه قلت جعلت فداک فالی من صار هذا القمیص؟ قال الی اهله و هو مع قائمنا اذا خرج ثم قال کل نبی ورث علما او غیره فقد انتهی الی محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله .[۴۸].

از امام صادقعليه‌السلام شنیدم که می فرماید: می دانی پیراهن یوسفعليه‌السلام چه بود؟ عرض کردم: نه. فرمودند: چون برای سوزاندن ابراهیمعليه‌السلام آتش افروختند و خواستند آن حضرت را در

آتش بیندازند، جبرئیلعليه‌السلام برای او پیراهنی آورد و به تن او کرد که جلوی حرارت آتش و همچنین سردی هوا را می گرفت؛ لذا آتش حضرت ابراهیمعليه‌السلام را نسوزانید. چون زمان وفاتش رسید آن را در یک جلد قرار داد و به بازو (یا گردن) اسحاق آویزان کرد و جناب اسحاق آن را به یعقوب داد و یعقوب این بازوبند را یا در هنگام ولادت یوسفعليه‌السلام و یا وقت رفتن همراه برادرانش به صحرا به بازوی او بست. یوسفعليه‌السلام بعد از آن سرگذشت بزرگ آن را از جلدش در مصر بیرون آورد. آنوقت یعقوب پیامبر در کنعان به فرزندانش گفت بوی یوسف را می شنوم اگر مرا متهم قرار ندهید (خرافات پیری یا غیر آن). و این است معنی آیه «اگر مرا تخطئه نکنید من بوی یوسف را می شنوم»[۴۹] و این همان پیراهن است که جبرئیل از بهشت آورد. مفضل می گوید عرض کردم: آن پیراهن کجاست؟ فرمودند: در نزد اهلش و آن با مهدی ما است، وقتی که قیام کند. و بدان هر پیامبری که علم یا چیز دیگری داشته است همه آنها به جدم حضرت محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله داده شده است.

امام صادقعليه‌السلام درباره چگونگی قدرت حکومت حضرت ولی عصر ارواحنا له الفداء توضیح می فرمایند که باید کور دلان توجه کنند تا بدانند چگونه حکومت واحد جهانی را بر اساس عدل و داد اجتماعی تشکیل می دهد و همه حکومتها و رژیمهای خون آشام را از بین می برد و پرچم مقدس قرآن و مکتب اهل بیت را در سرتاسر جهان به اهتزاز در می آورد. و اینک روایت و ترجمه اش:

انه اذا تناهت الامور الی صاحب هذا الامر رفع الله تبارک و تعالی کل منخفض من الارض و خفض له کل مرتفع منها حتی یکون الدنیا عنده بمنزله راحته فایکم لو کانت فی راحته شعره لم یبصرها.[۵۰].

هرگاه قائم ما قیام کند خداوند بزرگ تمام پستیها و بلندیهای زمین را برای او یکسان می کند تا همه چیز را ببیند و دنیا برای او درست مانند کف دستی می شود. آیا اگر یکی از شما مویی در کف دستش باشد می شود که آن را نبیند؟

این است معنای قدرت بی نهایت و این است جلوه گاه حکومت واحد جهانی آن سرور بر اساس عدالت.

امام صادقعليه‌السلام درباره برخورد بعضی از علما و پیروان آنها با امام عصر روحی له الفداء چنین می فرماید:

اعدؤ اه مقلده الفقهاء اهل الاجتهاد لما یرونه یحکم بخلاف ما ذهب الیه ائمتهم ولولا ان السیف بیده لافتی الفقهاء بقلته ولکن الله یظهره بالسیف والکرم فیطیعونه و یخافون فیتقبلون حکمه من غیر ایمان بل یضمرون خلافه اذا خرج فلیس له عدومبین الا الفقهاء خاصه هو والسیف اخوان.[۵۱] .

دشمنان روزهای اول قیام حضرت مهدیعليه‌السلام مقلدان و پیروان فقها هستند؛ چون می بینند احکامی که از طرف آن حضرت صادر می شود برخلاف فتوای پیشوایان آنهاست. نه تنها مقلدان فقها دشمن امام عصر هستند بلکه خود فقها هم اگر آن حضرت قیام به شمشیر نکرده بودند و قدرت در دستشان نبود هر آینه فتوای کشتن آن سرور را صادر می کردند، اما چون آن حضرت با شمشیر برنده و دست بخشنده ظهور می کند، از روی ترس و به طمع مقام اظهار ایمان و پیروی از او می کنند و خلاف آن را در دل پنهان می دارند. هنگامی که خروج کند دشمن آشکاری بجز فقها ندارد. امام و شمشیر برادر هستند (کنایه از اینکه در همه جا و با همه کس از موضع قدرت سخن می گوید).

امام ششمعليه‌السلام در هنگام ظهور حضرت بقیه الله روحی له الفداء به مردم هشدار می دهند:

یخرج علی فتره من الدین و من ابی قتل و من نازعه خذل یظهر من الدین ما هو الدین علیه فی نفسه ما لو کان رسول الله یحکم به. اعداؤ ه الفقهاء المقلدون یدخلون تحت حکمه خوفا من سیفه و سطوته و رغبه فیما لدیه یبایعه العارفون بالله تعالی من اهل الحقائق عن شهود و کشف بتعریف الهی.[۵۲].

مهدی ما در زمان فترت دین قیام می کند (زمان فترت دین به از اول غیبت صغری تا ساعت آخر غیبت کبرای آن حضرت گفته می شود؛ یعنی در این مدت دست مردم به رهبر واقعی آسمانی نمی رسیده است). هر کس دعوت و امر آن حضرت را نپذیرد حتما کشته می شود و کسی که سر ستیز و مبارزه داشته باشد مخذول و منکوب خواهد شد. او چهره واقعی دین را ظاهر می کند که اگر رسول اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله بود همان سیما را به عنوان دین به مردم نشان می داد. دشمنان او در آن زمان فقهایی هستند که مقلدانی دارند که از ترس شمشیر و برای رسیدن به مقام و جاه به آن حضرت اظهار ایمان می کنند. مردان حق و تربیت شدگان آغوش مقدس توحید که تا اندازه ای پرده از جلوی چشمشان بالا رفته است با حضرت بقیه الله روحی له الفداء بیعت می کنند.

خواننده عزیز!

ممکن است این تظاهر به ایمان به حضرت مهدی روحی له الفداء مربوط به روزهای اول باشد، چون امام دوازدهم باطن افراد را می بیند و بر حسب واقع با مردم برخورد می کند.

امام صادقعليه‌السلام درباره برنامه های ابتدایی قیام حضرت قائم روحی له الفداء می فرماید:

انه اول قائم منا اهل البیت یحدثکم بحدیث لا تحتملونه فتخرجون علیه برمیله الدسکر فتقاتلونه فیقتلکم و هی آخر خارجه تکون.[۵۳].

امام مهدیعليه‌السلام اولین قائم ما خاندان رسالت است که قیام می کند و به شما سخنی می گوید که تاب تحمل شنیدن آن را ندارید. از این جهت، در مقابل او در تپه های دسکره خروج می کنید و با او می جنگید و او شما را طعمه شمشیر خود می سازد. و این آخرین جمعیتی است که در مقابل حضرت می جنگد.دسکره در لغت به معنای قریه بزرگ و دهکده آمده، شاید این حدیث اسم مکانی در عراق باشد).

امام ششمعليه‌السلام در تأویل آیه( هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَىٰ وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ ) [۵۴] (خدا آن کسی است که پیامبرش را با دین حق فرستاد تا اینکه بر همه ادیان و مذاهب غلبه پیدا می کند ولو اینکه مشرکان و کافران ناراحت باشند) می فرماید:

والله ما نزل تأویلها بعد ولا ینزل تأویلها حتی یخرج القائمعليه‌السلام فاذا خرج القائمعليه‌السلام لم یبق کافر بالله العظیم و لا مشرک بالامام الا کره خروجه حتی ان لو کان کافرا و مشرکا فی بطن صخره لقالت یا مؤمن فی بطنی کافر فاکسرنی واقتله.[۵۵] .

به خدا سوگند هنوز تأویل این آیه نیامده است تا اینکه قائم ما ظهور کند. وقتی که قائمعليه‌السلام ظهور کرد هیچ کافری به خداوند بزرگ و هیچ مشرکی نسب به امام نمی ماند مگر اینکه خروج حضرت مهدیعليه‌السلام را دوست ندارند؛ اما آنچنان عرصه بر دشمنان خداوند تنگ می شود که اگر کافری یا مشرکی در شکاف کوهی پنهان شده باشد آن کوه فریاد می زند: ای سپاهیان حضرت مهدی! بیایید یک دشمن اینجاست؛ او را بیرون کنید و بکشید.

آری حکومت امام عصر روحی له الفداء حکومت خداوند است و درباره این حکومت فرموده اند:«ولا یمکن الفرار من حکومتک» (هیچ کس نمی تواند از حکومت خداوند بگریزد).

ابان بن تغلب از امام صادقعليه‌السلام روایت می کند که آن حضرت فرمودند:

اول من یبایع القائمعليه‌السلام جبرائیلعليه‌السلام فینزل فی صوره طیر ابیض فیبایعه ثم یضع رجلا علی البیت الحرام و رجلا علی المسجد الاقصی و ینادی بصوت طلق ذلق تسمعه الخلائق اتی امرالله فلا تستعجلوه.[۵۶] .

اول کسی که با قائم ما بیعت می کند جبرئیلعليه‌السلام است که به صورت پرنده سفیدی از آسمان به زیر می آید و با حضرت بقیه الله روحی له الفداء بیعت می کند. سپس یک پای خود را بر روی بام کعبه می گذارد و پای دیگر را بر روی بام بیت المقدس. آنگاه فریاد می زند که همه مردم صدایش را می شنوند و می گوید: «امر خدا آمد، در آن شتاب نکنید».

امام ششمعليه‌السلام در ارتباط با روزهای اول ظهور، از امام عصرعليه‌السلام بیانی نقل فرمودند که خلاصه و جان این خطبه به فرمایش علامه مجلسی چنین است: «من مجموعه ای از کمالات انبیاء و ائمه معصومین هستم و آنچه سبب شد که مردم از آنها متابعت کنند همه در وجود من جمع شده است». به گفته شاعر آنچه خوبان همه دارند تو تنها داری. اکنون به متن و ترجمه فرمایش امام صادقعليه‌السلام توجه فرمایید:

و سیدنا القائم مسندا ظهره الی الکعبه و یقول یا معشر الخلائق الا و من اراد ان ینظر الی آدم و شیث فها اناذا آدم و شیث الا و من اراد ینظر الی نوح و ولده سام فها اناذا نوح و سام الا و من اراد ان ینظر الی ابراهیم و اسمعیل فها اناذا ابراهیم و اسمعیل الا و من اراد ان ینظر الی عیسی و شمعون فها اناذا عیسی و شمعون الا و من اراد ان ینظر الی محمد و امیرالمؤمنین صلوات الله علیهما فها اناذا محمد و امیرالمؤمنین الا و من اراد ان ینظر الی الحسن و الحسین فها اناذا الحسن و الحسین الا و من اراد ان ینظر الی الائمه من ولد الحسین فها اناذا الائمه.[۵۷] .

آقای ما قائم پشت به خانه کعبه می زند و مردم را مخاطب قرار داده، چنین می فرماید: هر کسی بخواهد آدم و شیث را ببیند بیاید مرا ببیند. ای مردم! هر کس بخواهد نوح و پسر او سام را ببیند من نوح و سام هستم. آگاه باشید

هر کس بخواهد ابراهیم و اسماعیل را ببیند بیاید مرا ببیند. ای جهانیان! آن کسی که مایل باشد عیسی و شمعون را زیارت کند بداند که من عیسی و شمعون هستم. ای مردم دنیا! اگر کسی بخواهد محمد و امیرالمؤمنین صلوات الله علیهما را زیارت کند من محمد و امیرالمؤمنین هستم. ای مردم عالم! هر کسی بخواهد حسن و حسین را زیارت کند بیاید مرا ببیند، من حسن و حسینم. ای مردم! هر کسی که بخواهد ائمه معصومین از فرزندان امام حسینعليه‌السلام را ببیند من همان ائمه از فرزندان حسین هستم.

خواننده عزیز!

تمام صفات و کمالات که در پیامبران و اوصیای آنها جمع شده و همه اوامری که خداوند بزرگ درباره آنها صادر فرموده که وجوب اطاعت از آنها و ترک نافرمانی این ذوات مقدسه زیربنای آن را تشکیل می دهد، همه اینها در وجود مقدس حضرت بقیه الله ارواحنا له الفداء جمع است و می توان گفت به عنوان مثال وجود عزیزش آیینه ای است که تمام فرستادگان خداوند در آن نمایان اند اللهم عجل فرجه

عیسی بن اعین از حضرت صادقعليه‌السلام نقل می کند که آن سرور فرمودند:

السفیانی من المحتوم و خروجه فی رجب و من اول خروجه الی آخره خمسه عشر شهرا، سته اشهر یقاتل فیها فاذا ملک الکور الخمس ملک تسعه اشهر لایرید علیها یوما.[۵۸].

خروج سفیانی از حتمیات است (باید واقع شود) و تمام مدت خروجش بیش از پانزده ماه نخواهد بود که شش ماه آن را می جنگد و چون بر پنج ایالت فرمانروایی پیدا کرد نه ماه بدون یک روز زیادتر حکومت می کند.

گفته شده است که پنج ایالت عبارتند از: دمشق، فلسطین، اردن، حمص و حلب.

عبدالله سنان از حضرت صادقعليه‌السلام حدیث می کند که آن حضرت فرمودند:

النداء من المحتوم و السفیانی من المحتوم و قتل النفس الزکیه من المحتوم و کف تطلع من السماء من المحتوم و قال فزعه فی شهر رمضان توقظ النائم و تفزع الیقظان و تخرج الفتاه من خذرها.[۵۹] .

ندای آسمانی حتمی است، خروج سفیانی حتمی است، کشته شدن نفس زکیه حتمی است، پیدا شدن دستی در آسمان حتمی است و ترس و فزعی در ماه مبارک رمضان پیش می آید که افراد خوابیده را بیدار کند، آنهایی که بیدارند به فزع درآیند و دختران از پس پرده بیرون بیایند (البته از ترس).

امام صادقعليه‌السلام به معلی بن خنیس که از اصحاب آن حضرت است فرمودند:

ان امر السفیانی من الامر المحتوم و خروجه فی رجب.[۶۰] .

خروج سفیانی از اموری است که حتما باید قبل از ظهور واقع گردد و خروج او در ماه رجب است.

امام ششمعليه‌السلام می فرمایند:

للقائمعليه‌السلام خمس علامات السفیانی و الیمانی و الصیحه من السماء و قتل النفس الزکیه و الخسف بالبیداء.[۶۱].

برای قائم ما پنج نشانه است:

۱ - خروج سفیانی

۲ - خروج یمانی

۳ - صیحه آسمانی

۴ - کشته شدن نفس زکیه

۵ - فرورفتن لشکر سفیانی در زمین بیداء

حمران بن اعین از امام ششمعليه‌السلام والصلوه حدیث کرده است که آن بزرگوار فرمودند:

من المحتوم الذی لابد ان یکون من قبل قیام القائمعليه‌السلام خروج السفیانی و خسف بالبیداء و قتل النفس الزکیه و المنادی من السماء.[۶۲].

از علائمی که حتما باید پیش از ظهور حضرت ولی عصر ارواحنا له الفداء در خارج محقق شود خروج سفیانی و فرورفتن در زمین بیداء و کشته شدن نفس زکیه و ندای آسمانی است.

زراره بن اعین می گوید: از حضرت صادقعليه‌السلام شنیدم که می فرمایند:

ینادی مناد من السماء ان فلانا هو الامیر و ینادی مناد «ان علیا و شیعته هم الفائزون» قلت فمن یقاتل المهدیعليه‌السلام بعد هذا فقالعليه‌السلام ان الشیطان ینادی «ان فلانا و شیعته هم الفائزون» یعنی رجلا من بنی امیه قلت فمن یعرف الصادق من الکاذب قالعليه‌السلام یعرفه الذین کانوا یروون حدیثنا و یقولون انه یکون قبل ان یکون و یعلمون انهم هم المحقون الصادقون.[۶۳] .

منادی از آسمان فریاد می زد به اینکه فلان (حضرت مهدی روحی له الفداء) امیر بر مردم است و نیز منادی از آسمان می گوید که علیعليه‌السلام و شیعیانش رستگارند. گفتم: پس از این دو ندای آسمانی دیگر چه کسی با حضرت مهدیعليه‌السلام جنگ می کند؟ امام صادقعليه‌السلام فرمودند: بعد از این دو ندا شیطان فریاد می زند که فلانی و پیروانش رستگارانند. منظور از فلانی یعنی مردی از بنی امیه. عرض کردم: چگونه راستگو از دروغگو تمیز داده می شود؟ (بین این دو برنامه چگونه می توان حق را شناخت؟). فرمودند: آنهایی که احادیث ما خاندان رسالت را خوانده اند، می دانند و می گویند از پیش به ما گفته شده که حق با صیحه اول و برنامه اول است و صدای دیگر صدای شیطان است و نباید از آن پیروی کرد.

مرحوم شیخ صدوقرضي‌الله‌عنه از عبدالله بن عجلان نقل می کند که ایشان فرمودند:

ذکرنا خروج القائمعليه‌السلام عند ابی عبدالله فقلت له کیف لنا ان نعلم ذلک فقال یصبح احدکم و تحت راءسه صحیفه علیها مکتوب طاعه معروفه.[۶۴] .

در خدمت امام صادقعليه‌السلام شرفیاب بودیم، سخن از خروج حضرت قائمعليه‌السلام به میان آمد. عرض شد: ما چگونه از روز قیام آگاهی پیدا کنیم؟ فرمودند: سر از خواب بر می دارد کسی از شما در حالی که می بیند ورقه ای زیر سر او گذاشته اند و روی آن نوشته شده «طاعه معروفه».

عبدالله بن سنان می گوید:

کنت عند ابی عبداللهعليه‌السلام فسمعت رجلا من همدان یقول له ان هولاء العامه یعیرونا و یقولون لنا انکم تزعمون ان منادیا ینادی من السماء باسم صاحب هذا الامر و کانعليه‌السلام متکاءفغضب و جلس. ثم قال لاترووه عنی و ارووه عن اءبی و لا حرج علیکم فی ذلک اشهد انی قد سمعت ابیعليه‌السلام یقول و الله ان ذلک فی کتاب الله عزوجل لبین حیث یقول «ان نشاء ننزل علیهم من السماء آیه فظلت اعناقهم لها خاضعین» فلا یبقی فی الارض یومئذ احد الا خضع و ذلت رقبته لها فیومن اهل الارض اذا سمعوا الصوت من السماء الا ان الحق فی علی بن ابی طالبعليه‌السلام و شیعته قال فاذا کان من لغد صعد ابلیس فی الهواء حتی یتواری عن الارض ثم ینادی الا ان الحق فی عثمان بن عفان و شیعته فانه قتل مظلوما فاطلبوا بدمه قالعليه‌السلام فیثبت الله الذین آمنوا بالقول الثابت علی الحق و هو النداء الاول و یرتاب یومئذ الذین فی قلوبهم مرض، و المرض و الله

عداوتنا فعند ذلک یتبرؤ ون منا و یتناولونا فیقولون ان المنادی الاول سحر من سحر اهل (هذا) البیت.[۶۵] .

در خدمت حضرت صادقعليه‌السلام بودم، شنیدم مردی از اهل همدان به آن حضرت عرض کرد: دشمنان شما ما را سرزنش می کنند و می گویند شما گمان می کنید که منادی از آسمان به نام صاحب این امر (ولایت) صدا می زند؟ امامعليه‌السلام همان گونه که تکیه داده بودند نشستند در حالی که آثار غضب از چهره مبارکشان نمایان بود. فرمودند: این مطلب را از من روایت نکنید بلکه از پدرم روایت کنید. به خدا قسم، شنیدم پدرم می فرمود این مطلب (صیحه آسمانی) در قرآن خداوند است آنجایی که می فرماید «اگر ما بخواهیم، از آسمان آیت قهر نازل گردانیم که همه به جبر گردن زیر بار ایمان فرود آورند».[۶۶] در آن روز در سرتاسر کره زمین نمی ماند کسی مگر اینکه در مقابل این صیحه به زانو در می آید و گردنها کج می شوند. پس، وقتی که صیحه آسمانی بلند شد و حجت خداوند (حضرت مهدی روحی له الفداء) را معرفی کردند تمام ساکنان کره زمین ایمان می آورند. مضمون صدا این است که ای مردم دنیا! آگاه باشید که حق با علی بن ابی طالبعليه‌السلام و پیروان اوست. فردای آن روز شیطان در میان زمین و آسمان فریاد می زند که حق با عثمان بن عفان و پیروان اوست؛ او مظلوم کشته شده است؛ پس انتقام خون او را بگیرید. آنگاه خداوند دوستان ما را بر ندای اول ثابت قدم می دارد (به دوستی امیرالمؤمنینعليه‌السلام و فرزندانش)، اما آنهایی که دارای قلبهای بیمار هستند در وادی هلاکت سقوط خواهند کرد. و به پروردگار سوگند که امراض قلبی آنها غیر از دشمنی ما اهل بیت چیز دیگری نخواهد بود و می گویند صدای اول از سحر و جادوهای این خانواده بود (اهل بیت عصمت و طهارت سلام الله اجمعین).

سدیر از امام صادقعليه‌السلام حدیث می کند که آن حضرت فرمودند:

یا سدیر الزم بیتک و کن حلسا من احلاسه واسکن ماسکن اللیل و النهار فاذا بلغ ان السفیانی قد خرج فارحل الینا ولو علی رجلک قلت جعلت فداک هل قبل ذلک شیء قال نعم و اشاربیده بثلاث اصابعه الی الشام و قال ثلاث رایات رایه حسنیه و رایه امویه و رایه قیسیه فبیناهم (علی ذلک) اذ قد خرج السفیانی فیحصدهم حصد الزرع ما راءیت مثله قط.[۶۷] .

ای سدیر! در خانه خودت قرار بگیر و مانند فرش منزل باش و ساکت بمان تا وقتی که سفیانی خروج می کند. به مجرد رسیدن خبر خروج سفیانی فورا به سوی ما (مهدی ما) حرکت کن اگر چه با پای پیاده باشد. عرض کردم: آیا پیش از این جریان نشانه ای هست که دلیل بر تحقق خروج سفیانی باشد؟ فرمودند: آری. و با سه انگشت اشاره به شام فرمودند و توضیح دادند که سه پرچم در اهتزاز می آید:

۱ - پرچم حسنیه

۲ - پرچم امویه

۳ - پرچم قیسیه

در همین اثنا سفیانی خروج می کند و پیروان هر سه پرچم را مانند محصولات زراعی درو می کند و به کشتاری دست می زند که مانند آن را هیچگاه ندیده ای.

امام صادقعليه‌السلام فرمودند:

خروج الثلاثه الخراسانی والسفیانی والیمانی

فی سنه واحده فی شهر واحد فی یوم واحد و لیس فیها رایه باهدی من رایه الیمانی یهدی الی الحق.[۶۸] .

خروج خراسانی و سفیانی و یمانی هر سه در یک سال و در یک ماه و در یک روز است؛ اما هیچ پرچمی هدایتگر تر از پرچم یمانی نیست. آری، مردم را دعوت به حق می کند.

ابان بن تغلب از حضرت صادقعليه‌السلام روایت می کند که فرمودند:

سیئاتی فی مسجدکم ثلاثمائه و ثلاثه عشر رجلا یعنی مسجد مکه یعلم اهل مکه انه لم یلد (هم) آباؤهم ولا اجدادهم علیهم السیوف مکتوب علی کل سیف. کلمه تفتح الف کلمه فیبعث الله تبارک و تعالی ریحا فتنادی بکل واد هذا المهدی یقضی بقضاء داود و سلیمانعليهما‌السلام لایرید علیه البینه.[۶۹] .

زود باشد که در مسجد شما (مکه معظمه) سیصد و سیزده نفر اجتماع می کنند. مردم مکه می دانند که اینها در مکه متولد نشده اند. شمشیرهایی به دست دارند و روی لبه هر شمشیر جمله ای نوشته شده است که هزار کلمه از آن گرفته می شود (در این جمله از روایت سری از اسرار بزرگ ولایت نهفته است که در ظهور معلوم می شود). خداوند تبارک و تعالی بادی را مأمور می کند که در تمام دنیا فریاد بزند: ای مردم جهان! این است مهدی آل محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله که داوری می کند مانند سلیمان و داودعليهما‌السلام و احتیاج به دلیل و برهان ندارد (قضاوت آن حضرت بر اساس واقع است).

______________________________________

پاورقی

[۱] ارشاد مفید،صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ۳۵۳.

[۲] همان مأخذ،صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ۳۵۲.

[۳] بقره / ۱۵۵.

[۴] ارشاد مفید،صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ۳۵۳.

[۵] روزگارهایی، ج ۱ / ص

[۶] آل عمران / ۸۳.

[۷] ارشاد مفید،صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ۳۵۹.

[۸] همان مأخذ،صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ۳۶۱.

[۹] همان مأخذ،صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ۳۶۱.

[۱۰] حجر / ۷۵ و ۷۶.

[۱۱] اثباه الهداه، ج ۷ /صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ۴۰۳.

[۱۲] همان مأخذ،صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ۳۹۷.

[۱۳] همان مأخذ،صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ۳۹۶.

[۱۴] همان مأخذ،صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ۳۹۶.

[۱۵] غیبت طوسی،صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ۲۷۱.

[۱۶] نفس زکیه طبق روایات معتبر جوانی است از آل محمد که پیش از ظهور در بین رکن و مقام در کنار خانه کعبه شهید می شود.

[۱۷] آل عمران / ۱۷۹.

[۱۸] نوائب الدهور، ج ۱، ۷۸.

[۱۹] بحار الانوار، ج ۵۲،صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ۲۵۴ - ۲۶۰.

[۲۰] این عبارت یا از باب تقیه است یا جهت امتحان و آزمایش منصور؛ والا حجت خداوند که تمام عالم هستی به امر خداوند متعال در دست اوست چگونه نیاز به دشمن خدا دارد؟.

[۲۱] در انگلستان عمل شنیع لواط قانونی اعلام شده و مساءله همجنس بازی فوق العاده شایع است و نیز در بعضی از کشورهای اروپایی دیگر - مانند فرانسه - عمل لواط شایع است و خود فروشان خودشان را عرضه می دارند.

[۲۲] بحارالانوار، ج ۵۳ /صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ۷.

[۲۳] زمر/ ۷۴.

[۲۴] غیبت طوسی،صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ۲۶۷.

[۲۵] همان مأخذ،صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ۲۷۴.

[۲۶] غیبت نعمانی،صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ۲۷۰.

[۲۷] همان مأخذ،صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ۲۷۲.

[۲۸] همان مأخذ،صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ۲۷۴.

[۲۹] همان مأخذ،صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ۲۷۴.

[۳۰] الامامه و التبصره،صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ۱۳۰.

[۳۱] الزام الناصب، ج ۲ /صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ۱۶۳.

[۳۲] همان مأخذ،صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ۱۵۹.

[۳۳] همان مأخذ،صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ۱۶۴.

[۳۴] بقره / ۱۴۸.

[۳۵] الزام الناصب، ج ۲ /صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ۲۸۷.

[۳۶] غیبت نعمانی،صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ۲۵۲.

[۳۷] روزگارهایی،صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ۴۵۸.

[۳۸] همان مأخذ،صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ۴۵۸.

[۳۹] همان مأخذ،صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ۴۲۹.

[۴۰] همان مأخذ،صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ۴۳۰.

[۴۱] همان مأخذ،صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ۴۳۰.

[۴۲] همان مأخذ،صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ۴۳۱.

[۴۳] همان مأخذ،صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ۵۱۳.

[۴۴] همان

مأخذ،صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ۵۱۴.

[۴۵] همان مأخذ،صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ۵۱۵.

[۴۶] همان مأخذ،صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ۵۱۵.

[۴۷] کمال الدین صدوق، ج ۲ /صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ۳۹۰ (چاپ جدید،صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ۶۷۲، ح ۲۵).

[۴۸] همان مأخذ،صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ۳۹۱ (چاپ جدید،صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ۶۷۴، ح ۲۸).

[۴۹] یوسف / ۹۴.

[۵۰] کمال الدین صدوق، ج ۲ /صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ۳۹۲ (چاپ جدید،صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ۶۷۴، ح ۲۹).

[۵۱] روزگارهایی،صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ۵۱۵.

[۵۲] همان مأخذ،صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ۵۱۶.

[۵۳] همان مأخذ،صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ۵۱۶.

[۵۴] توبه / ۳۳.

[۵۵] کمال الدین صدوق، ج ۲ /صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ۳۸۷ (چاپ جدید،صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ۶۷۰، ح ۱۶).

[۵۶] روزگارهایی، ج ۱ /صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ۵۰۶.

[۵۷] الامام المهدیعليه‌السلام من المهد الی الظهور،صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ۵۱۶.

[۵۸] اثبات الهداه، ج ۷ /صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ۴۳۰.

[۵۹] همان مأخذ،صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ۴۲۳.

[۶۰] همان مأخذ،صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ۳۹۶.

[۶۱] مکیال المکارم، ج ۲ /صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ۱۸۵.

[۶۲] همان مأخذ،صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ۱۸۸.

[۶۳] همان مأخذ،صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ۱۸۸.

[۶۴] همان مأخذ،صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ۱۸۹.

[۶۵] همان مأخذ،صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ۱۸۷.

[۶۶] شعرا / ۴.

[۶۷] بحارالانوار، ج ۵۲ /صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ۲۷۰ و ۲۷۱.

[۶۸] همان مأخذ،صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ۲۱۰.

[۶۹] همان مأخذ،صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ۲۸۶.