آداب ازدواج و زندگی خانوادگی

آداب ازدواج و زندگی خانوادگی0%

آداب ازدواج و زندگی خانوادگی نویسنده:
گروه: جوانان و ازدواج

آداب ازدواج و زندگی خانوادگی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: محمد امینی گلستانی
گروه: مشاهدات: 29397
دانلود: 3416

توضیحات:

آداب ازدواج و زندگی خانوادگی
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 133 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 29397 / دانلود: 3416
اندازه اندازه اندازه
آداب ازدواج و زندگی خانوادگی

آداب ازدواج و زندگی خانوادگی

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

۴ - استيذان رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم از دخترش‌

۴ - از دخترش رعايت اين دستورها از همه مطلوب و از بزرگان و رهبران دين كه عمل آنها، سرمشق و الگوي ديگران مي‌باشد مطلوب‌تر است: بدينجهت بود كه رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم براي ورود به خانه دخترش فاطمهعليها‌السلام اجازه مي‌خواست و بدون اجازه وارد نمي شد!.

۱ - عمرو بن شمر از أبي جعفرعليه‌السلام : از جابر بن عبد اللَّه انصاري گفت: خرج رسول اللَّهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم يريد فاطمة وأنا معه، فلما انتهينا إلي الباب وضع يده عليه فدفعه ثم قال: السلام عليكم، فقالت فاطمة عليها السلام: وعليك السلام يا رسول اللَّه، قال: أدخل؟ قالت: ادخل يا رسول اللَّه، قال: أدخل انا ومن معي؟ قالت: ليس عليّ قناع، فقال: يا فاطمة خذي فضل ملحفتك فقنعي به رأسك ففعلت ثم قال: السلام عليك، فقالت: وعليك السلام يا رسول اللَّه قال:

ادخل؟ قالت: نعم يا رسول اللَّه، قال: أنا ومن معي؟ قالت: ومن معك، قال جابر: فدخل رسول اللَّهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ودخلت و إذا وجه فاطمةعليها‌السلام اصفر كأنه بطن جرادة، فقال رسول اللَّهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : مالي أري وجهك اصفر، قالت: يا رسول اللَّه، الجوع، فقال رسول اللَّهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : اللّهم مشبع الجوعة ودافع الضيعة اشبع فاطمه بنت محمد، قال جابر: فواللَّه لنظرت إلي الدم يتحدر من قصاصها حتي عاد وجهها احمر فما جاعت بعد ذلك اليوم.

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم بيرون رفت و اراده داشت فاطمهعليها‌السلام را ببيند و من هم با او بودم؛ وقتي كه به كنار دَر رسيديم، دست روي دَر گذاشت و (كمي) هل داد و فرمود: سلام بر شما باد، فاطمهعليها‌السلام گفت: و برتو باد سلام اي رسول خدا؛صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم

فرمود: آيا داخل شوم؟ گفت: داخل شو، فرمود: آيا با همراهم داخل شوم؟ عرض كرد مقنعه ندارم، فرمود: اي فاطمه زيادي ملافه را بگير و برخود مقنعه (و حجاب) قرار داده و سرت را بپوشان، (فاطمهعليها‌السلام ) اين كار را كرد؛

سپس فرمود: سلام برتو باد و او نيز گفت: و برتوباد سلام اي رسول خدا،صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:

داخل شوم (خودت را جمع و جور كردي)؟ گفت: بلي اي رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم (داخل شو)؛ فرمود: من و همراهم؟ عرض كرد بلي و هركهِ با تواست؛

جابر گويد: پس من با رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم داخل شديم، ناگهان روي فاطمهعليها‌السلام را مانند شكم ملخ، زرد رنگ ديديم، رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: (اي فاطمهعليها‌السلام ) چرا صورتت را زرد مي‌بينم؟ گفت: اي رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ، گرسنگي (سبب زردي رنگ من است)!!؛

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم (دست به دعا برداشت و) گفت خدايا اي سير كننده گرسنگان و دفاع كننده از ضايع شوندگان، فاطمه بنت محمد را نيز سير نما؛ جابر گويد: به خدا قسم ديدم خون به پوست صورت فاطمهعليها‌السلام سرازير شد تا به حالت سرخ گونه (وعادي)، برگشت كه بعد از آن روز فاطمهعليها‌السلام هيچ وقت گرسنه نشد.«۱

۵ - فلسفه استيذان و مفاسد عدم رعايت آن‌

۵ - براي ريشه كن ساختن يك مفسده اجتماعي مانند اعمال منافي عفت، تنها توسل به اجراي حدود و تازيانه زدن منحرفان كافي نيست: در هيچ يك از مسائل اجتماعي چنين برخوردي نتيجه مطلوب را نداده و نخواهد داد: بلكه بايد مجموعه‌اي ترتيب داد از آموزش فكري و فرهنگي آميخته با آداب اخلاقي و عاطفي: و همچنين آموزشهاي صحيح اسلامي: و ايجاد يك محيط اجتماعي سالم: سپس مجازات را به عنوان يك عامل بازدارنده در كنار اين عوامل در نظر گرفت.

به همين دليل در سوره نور كه در واقع سوره عفت است از مجازات تازيانه مردان و زنان زناكار شروع مي‌كند و به مسائل ديگر مانند فراهم آوردن وسائل ازدواج سالم رعايت حجاب اسلامي، نهي از چشم‌چراني، تحريم متهم ساختن افراد به آلودگي ناموسي، و بالأخره اجازه گرفتن فرزندان به هنگام ورود به خلوتگاه پدران و مادران گسترش مي‌دهد.

اين نشان مي‌دهد كه اسلام از هيچ يك از ريزه‌كاريهاي مربوط به اين مسأله غفلت نكرده است.

خدمتكاران موظفند به هنگام ورود در اطاقي كه دو همسر قرار دارند اجازه بگيرند.

كودكان بالغ نيز موظفند در هر وقت بدون اجازه وارد نشوند، حتي كودكان نابالغ كه مرتباً نزد پدر و مادر هستند نيز آموزش داده شوند كه لااقل در سه وقت (قبل از نماز صبح و بعد از نماز عشاء و هنگام ظهر كه پدران و مادران به استراحت مي‌پردازند) بدون اجازه وارد نشوند.

اين يك نوع ادب اسلامي است هر چند متأسفانه امروز كمتر رعايت مي‌شود و با اينكه قرآن صريحاً آن را (در آيات ۵۸ ۵۹ ۶۰ سوره نور كه (در فصل اول اين بخش گذشت) بيان كرده است: در نوشته ‌ها و سخنراني ها و بيان احكام نيز كمتر ديده مي‌شود كه پيرامون اين حكم اسلامي و فلسفه آن بحث شود: و معلوم نيست به چه دليل اين حكم قطعي قرآن مورد غفلت و بي توجهي قرار گرفته؟! گر چه ظاهر آيه وجوب رعايت اين حكم است حتي اگر فرضاً آن را مستحب بدانيم باز بايد از آن سخن گفته شود: و جزئيات آن مورد بحث قرار گيرد، بر خلاف آنچه بعضي از ساده‌انديشان فكر مي‌كنند كه كودكان سر از اين مسائل در نمي‌آورند و خدمتكاران نيز در اين امور باريك نمي‌شوند ثابت شده است كه كودكان (تا چه رسد به بزرگسالان) روي اين مسأله فوق العاده حساسيت دارند: و گاه مي‌شود سهل‌انگاري پدران و مادران و بر خورد كودكان به منظره‌هائي كه نمي‌بايست آن را ببينند سرچشمه انحرافات اخلاقي و گاه بيماري هاي رواني شده است.

ما خود با افرادي بر خورد كرديم كه به اعتراف خودشان بر اثر بي توجهي پدران و مادران به اين امر و مشاهده آنان در حال آميزش جنسي يا مقدمات آن به مرحله‌اي از تحريك جنسي و عقده رواني رسيده بودند كه عداوت شديد پدر و مادر در سر حد قتل! در دل آنها پيدا شده بود: و خود آنها نيز شايد تا مرز انتحار پيش رفته بودند! اينجا است كه ارزش و عظمت اين حكم اسلامي آشكار مي‌شود كه مسائلي را كه دانشمندان امروز به آن رسيده‌اند از چهارده قرن پيش در احكام خود پيش بيني كرده است.

و نيز در همين جا لازم مي‌دانيم به پدران و مادران توصيه كنيم كه اين مسائل را جدي بگيرند: و فرزندان خود را عادت به گرفتن اجازه ورود بدهند: و همچنين از كارهاي ديگري كه سبب تحريك فرزندان مي‌گردد از جمله خوابيدن زن و مرد در اطاقي كه بچه‌هاي مميز مي‌خوابند تا آنجا كه امكان دارد پرهيز كنند: و بدانند اين امور از نظر تربيتي فوق العاده در سرنوشت آنها مؤثر است.

جالب اينكه در حديثي از پيامبر اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم مي‌خوانيم كه فرمود: ايّاكم و ان يجامع الرجل امرئته و الصبي في المهد ينظر اليهما: مبادا در حالي كه كودكي در گهواره به شما مي‌نگرد آميزش جنسي كنيد!.«۱»

در بخش ۴ فصل پرهيز از (مقاربت در حضور بچه) رواياتش مشروحاً خواهد آمد

۶ - آرايش خانم و آقابراي همديگر

۶ - آرايش و تميزي و نظافت، براي زن و مرد، از ضروريات و شرط ادامه و شيريني زندگي است، مخصوصاً براي بانوان كه بيشتر مورد توجه آقايان و براي جلوگيري كردن از انحرافات آنها است؛

در روايات متعدد آمده است كه رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم يك سوم نقدينگي خود را به خوشبوئي و عطريات هزينه مي‌كرد و سفارش اكيد در نظافت و تميزي، داشت به طوري كه آن را جزء ايمان قرار داد«۱» و در بيان احكام خاص بانوان به مطالب ذيل عنايت داشت،

به طور خلاصه نظافت و آرايش براي زن و مرد لازم الاجراست و شكي در مطلوبيت آن نيست.

۱ - محمد بن مسلم، از أبي جعفرعليه‌السلام فرمود: لا ينبغي للمرأة ان تعطل نفسها ولو ان تعلّق في عنقها قلادة ولا ينبغي ان تدع يدها من الخضاب ولو ان تمسحها مسحاً بالحناء وان كانت مسنّة. سزاوار نيست زن خود را (از زينت محروم و) معطل نمايد اگرچه قلاده‌اي به گردن آويزد، و شايسته نيست دستانش را از خضاب رهاسازد اگرچه با حنا آن را مسّ نمايد و اگرچه زن مسن (و پير باشد).«۲»

۲ - ولا يجوز للمرأة أن تعطّل نفسها ولو أن تعلّق في عنقها خيطاً، و لا يجوز أن تري أظافيرها بيضاء ولو أن (تمسها بالحناء مسّاً) (تمسحها بالحناء مسحاً)، ولا تخضب يديها في حيضها، لأنّه يخاف عليها الشيطان، و يجوز للمرأة لبس الديباج والحرير في غير صلاة وإحرام، و حُرّم ذلك علي الرجال إلا في الجهاد و يجوز أن تتختّم بالذهب وتصلّي فيه، و حرّم ذلك علي الرجال،

و جايز نيست بر زن كه خود را معطل نمايد (و از زينت و آرايش دست بكشد و خود را محروم كند) اگرچه با آويختن نخي برگردن باشد و جايز نيست انگشتانش سفيد ديده شود اگر چه (لا اقل) با حنا خود را مس كند (ورنگين نمايد)،

و در ايام حيض خود را خضاب نكند، زيرا براي او از (صدمات) شيطان ترسيده مي‌شود،

و براي زن پوشيدن لباس ديباج و حرير در غير نماز و احرام، جايز است، اما اين‌ها براي مردان حرام است مگر در جهاد،

و جايز است زنها با انگشتر طلا نماز بخواند ولي براي مردان حرام است.«۳»

۳ - سعد بن سعد: از حسن بن الجهم گفت: رأيت أبا الحسنعليه‌السلام اختضب، فقلت: جعلت فداك اختضبت؟ فقال: نعم إنّ التهيئة ممّا يزيد في عفّة النساء، ولقد ترك النساء العفّة بترك أزواجهنّ التهيئة، ثمّ قال: أيسرّك أن تراها علي ما تراك عليه إذا كنت علي غير تهيئة؟ قلت: لا، قال: فهو ذاك، ثمّ قال: من أخلاق الأنبياء التنّظف و التطيّب و حلق الشعر و كثرة الطروقة، الحديث.

ديدم ابالحسنعليه‌السلام خضاب گذاشته گفتم: فدايت شوم خضاب گذاشتي؟! فرمود: بلي همانا آماده شدن (مرد باآرايش) عفت زنها را زياد مي‌كند، زنها عفاف را ترك نمودند با ترك شوهرانشان آمادگي (و زينت) را، سپس فرمود: آيا دوست داري زن را در آن حالت كه تو هستي (از بي نظمي و بهم ريختگي و وضع چندش آور) ببيني؟!، گفتم: نه، فرمود: پس او هم همان طور سپس فرمود: از اخلاق انبياء است نظافت كردن و خود را خوشبو ساختن و تراشيدن مو و زياد همبستر شدن تا آخر حديث.«۱»

۴ - أمير مؤمنانعليه‌السلام فرمود: لتطيب المرأة المسلمة لزوجها. زن مسلمان حتماً خود را براي همسرش خوشبو كند.«۲»

۵ - محمد بن مسلم، ازيكي از صادقينعليهما‌السلام از استعمال طلا براي زنها سؤال كردند؟ فرمود: ليس به بأس. ولا ينبغي للمرأة أن تعطل نفسها ولو أن تعلق في عنقها قلادة. ولا ينبغي لها أن تدع يدها من الخضاب ولو أن تمسحها بالحناء مسحا ولو كانت مسنة. عيب ندارد و سزاوار نيست براي زن خود را از آرايش كردن تعطيل نمايد، اگرچه با آويختن يك قلاده باشد، و شايسته نيست بر او دستش را از حنا گذاشتن، رها سازد اگرچه با ماليدن دست بر حنا اگرچه سالخورده و پير باشد.«۳»

۶ - در كتاب الغايات: شيخ جعفر بن أحمد القمي آمده است امامعليه‌السلام فرمود: إني لأبغض من النساء السلتاء والمرهاء، فالسلتاء التي لا تختضب، والمرهاء التي لا تكتحل. من زنان سلتاء و مرهاء را دوست ندارم سلتاء زني كه خضاب نمي‌كند و مرهاء زني كه سرمه نمي‌كشد (بطور كلّي از زنان بي آرايش خوشم نمي‌آيد).«۴

۷ - روايت حفظ زيبائي!

۷ - در جامعه ديده شده است كساني كه، به پيري زود رس و يا از دست دادن نشاط و نماي جواني زود هنگام، گرفتار مي شوند و از نظر سنّي جوان و در منظر و رؤيت پير هستند!

البته اين گونه اشخاص بنا به عللي (غم و غصه و فقر ونداري و فشارهاي روحي و حسادت و كينه و دهها مسائل ديگر از جمله پر خوري) به اين روز مي افتند؛

پس هركسي بايد علت اين گرفتاري را در خودش، پيدا كند و در صدد معالجه‌اش بر آيد.

۱ - عمر بن علي، از پدرش علي بن أبي طالبعليه‌السلام پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: مرّ أخي عيسي بمدينة وفيها رجل وامرأة يتصايحان فقال: ما شأنكما؟ قال: يا نبي اللَّه هذه امرأتي وليس بها بأس صالحة ولكنّي احبّ فراقها قال: فأخبرني علي كل حال ما شأنها؟ قال: هي خلقه الوجه من غير كبر. قال لها: يا امرأة أتحبّين أن يعود ماء وجهك طريّاً؟ قالت: نعم قال لها: إذا أكلت فايّاك أن تشبعي لأنّ الطعام إذا تكاثر علي الصّدر فزاد في القدر، ذهب ماء الوجه ففعلت ذلك فعاد وجهها طريّاً. برادرم عيسي به شهري گذشت و ديد مردي با زني، به رويهم فرياد مي‌كشند پرسيد: چه شده؟ گفت اي پيامبر خدا! اين همسر من است و اشكالي هم در او نيست و زن صالحه است، ولي من دوست دارم از او جدا شوم! فرمود: خلاصه جريانتان را به من بگوييد (علت اين نفرت از چيست)؟ گفت: اين زن در جواني بدگِل شده (با اينكه سنّي از او نگذشته زشت رو شده است) فرمود:

اي زن دوست مي‌داري زيبائي و آب رويت برگردد؟! گفت: بلي، فرمود: هرگاه غذا خوردي، سير نخور زيرا غذا وقتي كه در سينه زياد شد و بيش از قدر معمول شد، آب رو را مي‌برد (و زشت مي‌شود)، آن زن به اين دستور عمل كرد و رويش تر وتازه شد (وزيبائيش برگشت!).«۱

۸ - زينت براي نابينايان!

۸ - در فصل پيشين تشريح گرديد كه زن و مرد براي همديگر آرايش نمايند و خود را زيبا جلوه گر نمايند، آيا براي نابينايان چه كنند؟!

۱ - سكوني از امام صادقعليه‌السلام فرمود: از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم سؤال نمودند زينت زن براي نابينا چگونه است؟ فرمود: الطّيّب و الخضاب فانّه من طيب النّسمة. (استعمال) بوي خوش و خضاب كردن كه آن از پاكي زن است.«۱»

زيرا استشمام بوي خوش و بوي خضاب نيازي به ديدن و چشم ندارد و با قوه شامّه مي تواند آن را درك مي نمايد

۹ - حكم وصل مو براي زيبائي‌

۹ - از زمان قديم: آرايش براي جنس زن و مرد با مدل‌ها و متدهاي گوناگون در هرجامعه اي متداول و جا افتاده بود در فصل‌هاي قبل هم متذكر شديم كه بايد هم اين گونه باشد ولي در اين مورد اين سؤال مطرح است كه آيا محدوديتي در اين باره وجود دارد يانه؟!.

۱ - حسن بن فضل طبرسي در (مكارم الأخلاق): از سليمان بن خالد گفت: قلت له المرأة تجعل في رأسها القرامل»، قال: يصلح له الصوف وما كان من شعر المرأة نفسها، و كره أن يوصل شعر المرأة من شعر غيرها، فإن وصلت شعرها بصوف أو شعر نفسها فلا بأس به. به امامعليه‌السلام گفتم: زن در سرش موي بند مي‌زند (و مو وصل مي‌كند وبراي زيبائي تغيير حالت مي‌دهد)؟ فرمود: اگر اين كار را از پشم و يا موي خود انجام مي‌دهد جايز است ولي از موي زن ديگر باشد مكروه است، پس اگر از موي خود و يا پشم (وموي حيوانات حلال گوشت باشد) مانعي ندارد.«۳»

۲ - عمار الساباطي گفت: به ابي عبد اللَّهعليه‌السلام گفتم: إن الناس يروون: أن رسول اللَّهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم لعن الواصلة والموصولة، قال: فقال: نعم، قلت: التي تمتشط وتجعل في الشعر القرامل؟ قال: فقال لي: ليس بهذا بأس، قلت: فما الواصلة والموصولة؟ قال: الفاجرة والقوادة.

مردم از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم روايت مي‌كنند كه به زن وصل دهنده و وصل شونده، لعنت نموده است؟! فرمود: بلي، گفتم: زني كه شانه مي‌زند و در مويش موبند مي‌زند؟ فرمود: نه، آن مانعي ندارد گفتم: پس واصله و موصوله چيست؟

فرمود: دونفر را (براي زنا) به هم رساننده و ميانجي گري را گويند.«۱»

۳ - ابراهيم ابن زياد الكرخي گويد: شنيدم أبا عبد اللَّهعليه‌السلام مي‌فرمود: لعن اللَّه الواصلة والمتوصلة يعني الزانية والقوادة.

خدا لعنت كرده بر واصله و موصوله يعني زناكار و دو بهم رسان.«۲»

۴ - زيد بن علي، از پدرانش از عليعليهم‌السلام گفت: رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: لعن اللَّه المتشبهين من الرجال بالنساء والمتشبهات من النساء بالرجال. خدا لعنت كند برمرداني كه خود را، بر زنان و بر زناني كه خود را بر مردان، تشبيه نمايند.«۳

۱۰ - حكم چيدن موي صورت‌

۱۰ - ۱ - أبي بصير گفت: از امامعليه‌السلام پرسيدم عن قصة النواصي تريد المرأة الزينة لزوجها، و عن الحفّ والقرامل والصوف و ما أشبه ذلك؟ قال: لا بأس بذلك كلّه. از حكم زن كوتاه كننده موي پيشاني كه براي شوهرش زينت مي كند و از چيدن مو و موي بند زدن و با پشم ديگر وصل مي‌كند و مانند اينها را انجام دادن؟ فرمود: در همه اينها مانعي نيست.«۴»

۲ - علي بن جعفر در كتابش مي‌گويد: به برادرش موسيعليه‌السلام : عرض كرد: سألته عن المرأة، أتحف الشعر عن وجهها؟ قال: لا بأس. از او سؤال نمودم از زني كه موي صورت خود را مي‌چيند؟ فرمود: ترسي نيست (و مانعي ندارد).«۱

۱۱ - بلند گذاشتن ناخن!

۱۱ - بلند گذاشتن ناخن! امروزها ميان بانوان و دوشيزگان مرسوم است كه ناخن‌هاي خود را براي زيبائي بلند مي كنند و رنگ مي زنند، اين جريان براي خانمها به صورت يك فرهنگ درآمده است.

حالا سؤال اين است كه آيا اين كار از نظر اسلام چه حكمي دارد، پر واضح است اگر بانوان مسائل شرعي خود را رعايت نمايند و در اوقات نماز، رنگ ناخن ها را پاك نمايند كه مانع از نفوذ آب وضو يا غسل به ناخن ها نشود، مانعي ندارد اما حكم خود بلند كردن ناخن چيست؟! به روايت ذيل توجه فرمائيد.

سكوني از امام صادقعليه‌السلام ، رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به مردان فرمود: قصّوا أظافيركم و للنّساء أتركن من أظفاركنّ (أظافيركنّ) فانّه أزين لكنّ. ناخن هايتان را كوتاه كنيد و به زنان فرمود: (چيدن) ناخن هايتان را ترك كنيد (ونگيريد تا بلند شود) زيرا آن برايتان زينت بخش‌تر است.«۲

۱۲ - از كيفيت موي خانم بپرسيد!

۱۲ - ريخت و هيكل بانوان، كلًا جذّابيت خاص خود را دارد اما بعضي از اندام هايش بيشتر مورد توجه است كه يكي از آنها، موي بانوان است كه بايد براي نماي آن اهميت زياد قائل شد.

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: إذا أراد أحدكم أن يتزوج المرأة فليسأل عن شعرها كما يسأل عن وجهها، فانّ الشعر أحد الجمالين. هروقت يكي از شما خواست با زني ازدواج نمايد، از (كيفيت) مويش بپرسد آنگونه كه از رويش مي پرسد، زيرا، مو يكي از جمالين (و يكي از يبائيست).«۱

۱۳ - احترام به داماد!!

۱۳ - در روايت آمده است كه امام سجّادعليه‌السلام به احترام داماد بلند مي‌شد و عبايش را زير او پهن مي‌كرد! از امام در اين باره سؤال نمودند (و يا خرده گرفتند) فرمود: او آبروي مرا حفظ كرده (و خيالم را از جهت دخترم يا خواهرم راحت نموده) و خرجم را كم كرده است روي اين فلسفه داماد براي همه لازم الإحترام است؛

و ديگر اينكه اگر به داماد احترام گذاشته شود: او هم با عيالش رفتار مشابهي خواهد داشت، مگر اينكه مانند بعضي ها از طبيعت و نهاد، آدم پست و دني باشد كه از احترام خانواده عيال سوءاستفاده كرده و برداشت منفي نمايد

۱ - نوح بن شعيب تا أبو عبد اللَّهعليه‌السلام آن حضرت فرمود: كان علي بن الحسينعليه‌السلام إذا أتاه ختنه علي ابنته أو علي اخته بسط له رداه ثمّ أجلسه ثمّ يقول: مرحباً بمن كفي المؤنة و ستر العورة. وقتي كه داماد دختري يا خواهري امام علي بن حسينعليهما‌السلام ، مي‌آمد ردايش را زير او پهن مي‌كرد و روي آن مي‌نشانيد سپس مي‌فرمود: خوش آمد كسي كه خرج را عهده دار و آبرو را پوشانيد.«۲

بخش چهارم قسمتي از منهيات‌

مكروهات مقاربت‌

اشاره

در اين بخش روايات بعضي از كارهاي ممنوعه بيان مي‌شود، با اينكه در بخش‌هاي گذشته نيز مطالبي بدين مناسبت از نظر مبارك خوانندگان گرامي گذشت و در آخر كتاب روايت دستورات كلي رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم خواهد آمد كه با اين بخش، مكمّل يكديگرند.

۱ - همبستري با زوجه در كشتي مكروه است؛

۲ - و مكروه است رو به قبله و پشت به قبله همبستر شدن؛

۳ - در ميان راه عبوري مردم؛

۴ - لخت و عريان مادر زاد؛

۵ - بعد از احتلام قبل از غسل؛

۶ - هنگام زرد شدن آفتاب در طلوع و غروب؛

۷ - جماع با انگشتر آيه دار؛

۸ - در ايام بارداري،

۹ - در حال خضاب؛

۱۰ - مابين طلوع فجر تا طلوع آفتاب؛

۱۱ - هنگام غروب آفتاب تا غروب شفق

۱۲ - در روز ماه گرفتگي.

۱۳ - روز آفتاب گرفتگي.

۱۴ - در روز يا شب وزيدن باد سياه و باد سرخ و باد زرد.

۱۵ - در اوقات زلزله.

۱۶ - بعداز غسل ميت.

۱۷ - مقاربت با معده پر!.

روايات مكروهات بالا و علاوه بر آن ها را، در فصل‌هاي آتي مطالعه بفرمائيد

۱ - هنگام وزيدن باد سياه و

۱ - عبد الرحمن ابن سالم، از پدرش گفت: به أبي جعفرعليه‌السلام گفتم: هل يكره الجماع في وقت من الاوقات وإن كان حلالا؟ قال: نعم ما بين طلوع الفجر إلي طلوع الشمس ومن مغيب الشمس إلي مغيب الشفق، وفي اليوم الذي تنكسف فيه الشمس، وفي الّيلة التي ينكسف فيها القمر، وفي اليوم والّيلة التي تكون فيها الريح السوداء و الريح الحمراء، والريح الصفراء، وفي اليوم والّيلة التي تكون فيها الزلزلة. ولقد بات رسول اللَّه صلي اللَّه عليه وآله عند بعض نسائه في ليلة انكسف فيها القمر فلم يكن في تلك الّيلة ما يكون منه في غيرها حتي أصبح، فقالت له: يا رسول اللَّهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم البغض هذا منك في هذه الّيلة؟ قال: لا ولكن هذه الاية ظهرت في هذه الّيلة فكرهت‌أن أتلذذ وألهو فيها، وقد عيّر اللَّه أقواماً في كتابه فقال:

( «وإن يروا كسفاً من السماء ساقطاً يقولوا سحاب مركوم* فذرهم حتي يلاقوا يومهم الذي فيه يصعقون» ثم قال أبو جعفرعليه‌السلام : وأيم اللَّه لا يجامع أحد فيرزق ولدا فيري في ولده ذلك ما يحبّ. آيا جماع در وقتي از اوقات كراهت دارد اگرچه حلال باشد؟ فرمود: بلي، مابين طلوع فجر تا طلوع آفتاب، و از غروب آفتاب تا غايب شدن (سرخي) شفق، و روز آفتاب گرفتگي، و شب ماه گرفتگي، و در شب وروزي كه در آن باد سياه و باد سرخ و باد زرد، بوزد، شبي كه در آن زلزله باشد،

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم شبي كه ماه گرفته بود، نزد يكي از زنهايش خوابيد و در آن شب، كاري كه معمولًا مي‌شد، نشد تا صبح فرا رسيد، خانمش گفت: اي رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم آيا سبب اين رو گرداني در اين شب از ناراحتي (از من) بود؟! فرمود: نه، ولكن اين نشانه امشب ظاهر گشت من خوش نداشتم مشغول لذت و خوش گذراني باشم در حالي كه خداوند اقوامي را در كتابش (قرآن) در اين باره مذمت نموده است «و آنها (چنان لجوجند) اگر ببينند قطعه سنگي (يا پاره‌اي) از آسمان (براي عذابشان) سقوط مي‌كند، مي‌گويند: اين ابر متراكمي است، حال كه چنين است پس آنها را رها كن تا روز مرگ خود را ملاقات نمايند».

سپس ابوجعفرعليه‌السلام فرمود: و به خدا سوگند (اگر كسي در اين روزهائي كه رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نهي نموده و اين خبر هم به او رسيده است) جماع نمايد و داراي فرزند شود، در اين فرزندش آنچه دوست دارد، نمي‌بيند.«۱

۲ - ترك مقاربت بيش از چهار ماه!

۲- در شريعت اسلام، مرد بايد در هر چهار ماه با خانمش، آميزش جنسي داشته باشد يعني اين حق شرعي خانمهاست اگر شوهر از انجام و اداي اين حق سرپيچي كند، خانم مي تواند به حاكم شرع شكايت نمايد و حق خود را بخواهد، مقاربت، يا طلاق!، مگر اين كه خانم خودش نخواهد و از حق خودش صرف نظر نمايد.

صفوان بن يحيي، از أبي الحسن الرضا (عليه‌السلام )، انه سأله عن الرجل تكون عنده المرأة الشابة فيمسك عنها الأشهر والسّنة لا يقربها ليس يريد الإضرار بها يكون لهم مصيبة يكون في ذلك آثماً؟! او سؤال نمود: از حكم مردي كه زن جواني دارد و ماهها (بلكه) سالي با او مقاربت نمي كند و قصد ضرر زدن به او را ندارد بلكه مصيبتي براي آنها وارد شده است، آيا با اين كار گناهكار است؟ فرمود: إذا تركها أربعة أشهر كان آثما بعد ذلك. «إلا ان يكون باذنها» هرگاه چهار ماه او را ترك نمايد، گناه كار مي‌شود مگر با اجازه خود زن.«۲

۳ - گناه بي توجهي به همسر!

۳- در كشورهاي عربي هنوز هم مرسوم است، گروهي از مردان براي خود حرمسرا تشكيل داده و حد اقل چهار زن دائمي براي خود، مي آورند، اگر در اين ميان مرد به يكي از آنها بي توجهي كند و آن خانم به معصيت بيفتد، حكمش چيست؟!.

۱ - از أبي عبد اللَّه (عليه‌السلام ) فرمود: من جمع من النساء ما لا ينكح فزني منهنّ شئ فالإثم عليه. هركس زناني گرد آورد و با آنها عمل جنسي انجام ندهد و يكي از آنها زنا كند، پس گناهش بر (گردن) اوست.«۱»

۲ - زيد بن علي، از پدرش از جدش از عليعليه‌السلام فرمود: عذاب القبر يكون من النميمة والبول و عزب الرجل عن أهله. عذاب قبر از سخن چيني و (ايستاده) بول كردن و از دوري جستن مرد از زنش، مي‌باشد.«۲

۴ - خطرنزديكي باشكم پُر!

۴ - ۱ - محمد بن علي بن حسين گفت: امام صادقعليه‌السلام فرمود: ثلاثة يهدمن البدن و ربما قتلن: دخول الحمام علي البطنة، و الغشيان علي الإمتلاء، و نكاح العجائز. سه چيز بدن را به ويراني (وتباهي و نابودي) مي‌كشد و اي بسا مي‌كُشد،

۱ - با شكم پر حمام كردن،

۲ - با شكم پر نزديكي كردن،

۳ - ازدواج با زن پير.«۳»

۲ - أحمد بن أبي عبد اللَّه البرقي در (المحاسن) گفت: از ابي عبد اللَّهعليه‌السلام روايت شده است فرمود: ثلاثة يهزلن البدن و ربما قتلن دخول الحمام علي البطنة، و الغشيان علي الإمتلاء، ونكاح العجائز. سه چيز بدن را لاغر (وناتوان) مي‌كند و اي بسا به كام مرگ مي‌برد الف - با شكم پر حمام كردن، ب - با شكم پر نزديكي كردن، ج - و ازدواج با زنان پير.«۴»

۳ - از أبي عبد اللَّهعليه‌السلام روايت شده است: ثلاث يهدمن البدن و ربما قتلن: أكل القديد الغاب، ودخول الحمام علي البطنة، ونكاح العجائز. و زاد فيه أبو إسحاق النهاوندي، و غشيان النساء علي الامتلاء.

سه چيز بدن را از بين مي‌برد و اي بسا نابود مي‌كند، خوردن گوشت بوگرفته و مانده، با شكم پر به حمام رفتن، و با زن پير ازدواج نمودن (ابو اسحاق نهاوندي اضافه كرده است) و مقاربت با زنان باشكم پر.«۱

۵ - بهانه گيري براي عدم تمكين‌

۵ - بعضي وقت‌ها بانوان در اثر بي ميلي به شوهر و يا خشكه مقدسي، خواندن نماز را بهانه قرار داده و طول مي‌دهند، و يا وقت گذراني مي‌كنند تا از مقاربت شوهر ممانعت به عمل آورند، در اين صورت است كه به سبب اين كار و نارضايتي زوج، مورد مذمت و توبيخ قرار مي‌گيرند.

۱ - أبي بصير: از أبي جعفرعليه‌السلام از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم للنساء: لا تطولنّ صلاتكنّ لتمنعن أزواجكنّ. به زنهافرمود: نماز را طول ندهيد تا از (نزديكي) شوهرانتان ممانعت به عمل آوريد.«۲»

۲ - از ضريس الكناسي، از أبي عبد اللَّهعليه‌السلام فرمود: انّ امرأة أتت رسول اللَّه (صلي اللَّه عليه وآله) لبعض الحاجة فقال لها: لعلك من المسوفات، قالت: و ما المسوفات يا رسول اللَّه؟ قال: المرأة التي يدعوها زوجها لبعض الحاجة فلا تزال تسوفه حتي ينعس زوجها فينام فتلك التي لا تزال الملائكة تلعنها حتي يستيقظ زوجها. همانا زني پيش رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم براي بعضي حاجتش آمد، به آن زن فرمود: شايد تو از «مسوفاتي» عرض كرد مسوفات چيست اي رسول خدا،صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: زني كه شوهرش او را به بعض كار (آميزش جنسي و غير آن) بخواند و او هي بگويد حالا حالا (و به پشت گوش بيندازد) تا مرد را خواب ببرد (و نيازش برطرف نشود) پس او زنيست كه مدام فرشتگان او را لعن مي كنند تا شوهرش از خواب بيدار شود!.«۳

۶ - كراهت حرف زدن هنگام مقاربت!

۶ - كراهت حرف زدن هنگام مقاربت! علت و حكمت خيلي چيزهابيان نشده و از آن بي خبريم، از جمله آنها حرف زدن زياد هنگام همبستري است كه در بعض روايات مطرح شده است، اگر اسناد آن روايت‌ها مخدوش نباشد و در آن حال نطفه منعقد گردد، ممكن است در اثر فعل و انفعالات فيزيكي، روي جنين اثر بگذارد ولي در اين زمان ها كه با وسايل گوناگون از انعقاد نطفه جلوگيري مي‌كنند و بطور يقين بچه دار نخواهند شد، اين كراهت هم منتفي است و جاي نگراني نيست، بلي اگر جلوگيري ننمايند بايد جانب احتياط را رعايت كنند.

در اين مورد به احاديث ذيل توجه فرماييد.

۱ - عبد اللَّه بن سنان گفت: أبو عبد اللَّهعليه‌السلام فرمود: اتّقوا الكلام عند ملتقي الختانين فانّه يورث الخرس. بپرهيزيد از حرف زدن موقع نزديكي با زن چون باعث لالي (بچه) مي شود!.«۱»

۲ - حسين بن زيد: از امام صادق: از پدرانشعليهم‌السلام در حديث المناهي فرمود:

نهي رسول اللَّهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم أن يكثر الكلام عند المجامعة، و قال يكون منه خرس الولد. رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نهي نمود از زياد حرف زدن موقع مقاربت و فرمود: از آن كار بچه لال مي شود.«۲»

۳ - و باسندش از أبي سعيد خدري در وصيت نبيصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به عليعليه‌السلام فرمود: يا علي لا تتكلّم عند الجماع فانّه إن قضي بينكما ولد لا يؤمن أن يكون اخرس. اي عليعليه‌السلام هنگام جماع حرف نزن كه اگر (از آن نطفه) بچه دار شويد: از لال بودن (بچه) در امان نيستيد!.«۳» ۴ - شيخ صدوق در خصال با سندش از عليعليه‌السلام در حديث الأربعمائة- فرمود إذا أتي أحدكم زوجته فليقلّ الكلام فانّ الكلام عند ذلك يورث الخرس، لا ينظرن أحدكم إلي باطن فرج امرأته فلعله يري ما يكره و يورث العمي. هر وقت يكي از شما به نزد خانمش رفت (كه همبستر شود): كم حرف زند زيرا در آن هنگام حرف زدن سبب لالي (بچه) مي‌شود: به باطن اندام جنسي‌خانم نگاه نكند: اي بسا آنچه را كه دوست ندارد: مي بيند و سبب نابينائي مي گردد.«۱»