۱۸ - مسائلي چند!
اصحاب و حاشيه نشينان: از امامان بزرگوارعليهمالسلام
راجع به مسائل (زنا شوئي) و كارهاي زير لحافي و رفتارهاي محرك زوجين، سؤال هائي نموده و بدون رو دربايستي: كنجكاوي كردهاند تا از احكام آنها سر درآورده و مطلع شوند،
زيرا كسي كه به عقايد مذهبي خود احترام قائل و پاي بند اوامر و نواهي آن است، بايد باپرس وجو از خواسته و نخواستههاي آن با خبر گردند.
البته ميدانيم كه دانستن احكام اين مسائل كه، مورد ابتلاء و خواست دوران جواني است و از ما كه يك مبلّغ ديني هستيم، مردم كراراً اين مسائل را ميپرسند و دوست دارند از شرعيت آن، سر درآورند تا مورد مؤاخذه خداوند قرار نگيرند، بدينجهت براي آگاهي از حكم بعضي از آنها (با كمال شرمندگي و معذرت) مسائل آتي و رواياتش را ميآورم اميدوارم در ذكر اين احكام به اين حقير، خرده نگيريد كه بنا به مثل مشهور «در بيان شرع شرم نيست».
حالت فارغ شدن چند ثانيه بيش نيست: آنچه كه طرفين را آماده كامجويي كند، و آرامش دهد، مقدمات آن است: مانند شوخي و سخنان تحريك كننده و بازيهاي متنوع به گونه اي كه طرف مقابل هم براي فارغ شدن مهيا شده و خود را تخليه نمايد در غير اين صورت: زن و مرد سر خورده و نادم و ناراحت و عصبي و سر افكنده برخاسته و گرفتار پيامدهاي آن مانند عصبانيت و بيماري هاي روحي و جسمي و افسردگي و پژمردگي، خواهد بود؛
بدين سبب در دستورات ديني به اين قسمت زندگي اهميت زياد داده و سفارش هاي اكيد دارد!.
۱ - محمد بن علي بن حسين گفت: امام صادقعليهالسلام
فرمود: انّ أحدكم ليأتي أهله فتخرج من تحته، فلو أصابت زنجيّاً لتشبّثت به فإذا أتي أحدكم أهله فليكن بينهما مداعبة فانّه أطيب للأمر. همانا كساني از شما با عيال خود مقاربت مي كند (و زود فارغ شده و خود را خلاص مينمايد ولي در آن حال اگر زن) از او جدا شود حتّي يك سياه زنگي را هم ببيند به او در آويزد! (چون هنوز تخليه نشده و در حال ولع ميباشد)؛
پس وقتي كه مي خواهيد نزديكي كنيد در ميان شما بازي و شوخي باشد كه اين پسنديده ترين كار است.
۲ - أبي بصير: از أبي عبد اللَّهعليهالسلام
فرمود: ليس شيئ تحضره الملائكة إلا الرّهان و ملاعبة الرجل أهله. چيزي نيست كه فرشتگان در كنار آن حضور پيدا كنند، مگر دو چيز، در مسابقات و هنگام بازي مرد با هم سرش.
دقت كنيد مقدمات كار با چه تعبير هائي مورد، تشويق قرار گرفته است!.
۳ - علي بن إسماعيل از رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
فرمود: ارموا واركبوا وان ترموا أحب إليّ من أن تركبوا، ثمّ قال: كلّ لهو المؤمن باطل إلا في ثلاث: في تأديبه الفرس، و رميه عن القوس، و ملاعبته امرأته فانّهنّ حق. (در مسابقات) تير اندازي كنيد و اسب سواري نمائيد ولي اگر تير اندازي كنيد از اسب دواني بيشتر دوست دارم! سپس فرمود: تمامي لهويات مؤمن باطل است (و خوشايند نيست) مگر در سه چيز: تمرين اسبش و تير اندازي و بازي مرد با عيال خود كه آنها همگي حق است (و مورد تأييد).
۴ - أبي البختري از أبي عبد اللَّهعليهالسلام
: از پدرشعليهالسلام
از رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
فرمود: ثلاثة من الجفا: أن يصحب الرجل الرجل فلا يسأله عن اسمه و كنيته، و أن يدعي الرجل إلي طعام فلا يجيب و ان يجيب فلا يأكل، و مواقعة الرجل أهله قبل الملاعبة. سه چيز از جفا است؛
الف - كسي باكسي هم سفر شود: اما از نام و فاميل او سؤال نكند!،
ب - مرد به طعام (و ميهماني) دعوت شود اما نپذيرد يا بپذيرد و چيزي نخورد؛
ج - نزديكي مرد با همسرش پيش از بازي (و آمادگي او).
۵ - عبد اللَّه بن حسين بن زيد العلوي: از پدرش: از جعفر بن محمد: ازپدرانشعليهمالسلام
از رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
فرمود: إذا تجامع الرجل والمرأة فلا يتعرّيان فعل الحمارين فانّ الملائكة تخرج من بينهما إذا فعلا ذلك. زماني كه زن و مرد مقاربت مي كنند روباز و مانند الاغها كار انجام ندهند كه اگر اين گونه كنند: فرشتگان از ميان آنها بيرون روند (و رخت بر مي بندند).
مكمّل شماره ۲ - به طور كلي شتاب زدگي در هر كاري: پيامدهاي ناگوار و ندامت و پشيماني در پي خواهد داشت: در تصميمگيريها و اقدامها: نبايد عجله كرد چون فرمودهاند العجلة من الشّيطان شتابزدگي از شيطان است؛ پس نبايد در كارها شتاب كرد و عجله نمود.
يكي از مصاديق بارز آن شتاب كردن و زود فارغ شدن هنگام هم بستري است كه اخلاقاً پسنديده نيست و خواستههاي دروني و نيازهاي جنسي طرفين، اشباع نخواهد شد بدين خاطرسفارش شده از مقاربت با همسر مانند پرندگان و حيوانات ديگر: بپرهيزند.
۱ - ابن القداح: از أبي عبد اللَّهعليهالسلام
گفت: رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
فرمود: إذا جامع أحدكم أهله فلا يأتيهنّ كما يأتي الطير ليمكث و ليلبث قال بعضهم: وليتلبث. وقتي كه يكي از شماها مي خواهد با اهلش نزديكي نمايد مانند پرنده (سريع و شتابان) نكند بلكه آرام و با تأنّي (و فراهم ساختن آمادگي روحي و جسمي همديگر) به پايان رساند.
۲ - عليعليهالسلام
در حديث الاربعمأة- فرمود: إذا أراد أحدكم أن يأتي زوجته فلا يعجّلها فإنّ للنساء حوائج (جوائح). هروقت خواستيد به اهل خود نزديك شويد زن را شتاب زده ننماييد زيرا آنها كار هاي (مقدماتي) دارند كه بايد انجام دهند (از قبيل رسيدن به خود و استعمال عطر و آرايش كردن و غيره).
۳ - از مسمع: از أبي عبد اللَّهعليهالسلام
گفت: رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
فرمود: إذا أراد أحدكم أن يأتي أهله فلا يعجّلها. هروقت كسي خواست به اهلش نزديكي كند: زن را شتاب زده ننمايد.
نگاه كردن به اعضاي بدن همسر يكي از كارهاي محرك و مشوّق براي ارضاي غريزه جنسي است در اين صورت سؤالي پيش ميآيد كه آيا براي اين نگاه كردن حد و مرزي وجود دارد يا خير؟! به روايات ذيل دقت نماييد.
۱ - إسحاق بن عمار: از أبي عبد اللَّهعليهالسلام
في الرجل ينظر إلي امرأته وهي عريانة، قال: لا بأس بذلك، وهل اللّذّة إلّا ذلك؟!. در باره مردي كه به زن خود در حال لخت و عريان نگاه كند سؤال نمود؟! فرمود: عيب ندارد آيا لذّت جز اين است؟!.
۲ - أبي حمزة گفت: از أبا عبد اللَّهعليهالسلام
سؤال كردم أينظر الرجل إلي فرج امرأته وهو يجامعها؟ قال: لا بأس. آيا مرد در حال مقاربت: مي تواند به اندام جنسي زن خود نگاه كند؟! فرمود: مانعي ندارد.
۳ - محمد بن علي بن حسين گفت: امام صادقعليهالسلام
فرمود:
الخيرات الحسان من نساء أهل الدنيا و هنّ أجمل من الحور العين، ولا بأس أن ينظر الرجل إلي امرأته وهي عريانة. زنان با بركت و زيباي اهل دنيا: بهتر از حورعين (بهشت) است و عيبي ندارد كه مرد به زن لخت خود، نگاه كند.
بعضي از كارها ممكن است ابتدائاً و در بدو نظر چيزي به نظر نيايد اما با مرور زمان اثرات خود را ظاهر نمايد: مانند تأثير ازدواج فاميلي در بچه ها و خوردن ميوههاي خوشگل در زيبائي اولاد و اثر ناگوار جرو بحثهاي والدين، در جنين و روحيات فرزند و غيره؛
يكي از اين موارد، نگاه مرد به پايين تنه همسر است: درست است كه از جهت حكم حرام نيست و به ظاهر هم چيزي به نظرنمي آيد اما اگر از نطفه آن لحظه بچه منعقد شود، شايد در بعضيها با گذشت زمان عوارض جانبي و اثرات خود را در روي جنين بگذارد و سبب نابينائي وكوري بچه شود، و همچنين حرف زدن زياد حين عمل جنسي (اگر از آن نطفه بچه منعقد شود) احتمالًا سبب لالي فرزند شود مگر از موانع بچه دار شدن استفاده نكرده باشد، مانند بستن لوله رحِم وخوردن قرصهاي ضد بارداري و غيره كه در اين صورت ها كراهتش منتفي است، به روايات ذيل و مطلب بعد از آن دقت بفرمائيد.
۱ - سماعة گفت: از اباعبداللَّهعليهالسلام
سؤال كردم مردي، ينظر في فرج المرأة وهو يجامعها؟ قال: لا بأس به إلا أنه يورث العمي (في الولد). مرد در حال مقاربت به عورت همسرش نگاه كند؟! فرمود: ترسي نيست (عيب ندارد) مگر اين كه سبب كوري در فرزند مي شود.
۲ - باسند خود از أبي سعيد خدري- در وصيت رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
به عليعليهالسلام
فرمود: ولا ينظر أحد إلي فرج امرأته، وليغضّ بصره عند الجماع فانّ النظر إلي الفرج يورث العمي في الولد. كسي در حال نزديكي به پايين تنه همسرش نگاه نكند و چشمش را بپوشاند زيرا (در آن حال) نگاه بر عورت زن: سبب نابينائي در فرزند مي شود.
۳ - عبد اللَّه بن حسين بن زيد بن علي بن أبي طالب: از پدرش: از امام صادقعليهالسلام
از پدرانشعليهمالسلام
از رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
در حديثي فرمود: وكره النظر إلي فروج النساء، و قال: إنّه يورث العمي، وكره الكلام عند الجماع. و قال: إنّه يورث الخرس، وكره المجامعة تحت السماء. مكروه است نظر به اندامهاي جنسي زنان چون سبب كوري (بچه) مي شود: و سخن گفتن در حال همبستري سبب لالي مي شود! و مقاربت در زير آسمان (و در فضاي باز) را خوش نداشت!.
۴ - جعفر بن محمد: از پدرانشعليهمالسلام
در وصيت رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
به عليعليهالسلام
فرمود: يا علي كره اللَّه لأمّتي العبث في الصلاة والمنّ في الصدقة، وإتيان المساجد جنباً،والضحك بين القبور، والتطلع في الدور، والنظر إلي فروج النساء لأنّه يورث العمي، وكره الكلام عند الجماع لأنّه يورث الخرس. اي عليعليهالسلام
خداوند به امت من چند چيز را دوست ندارد: بازي در نماز ومنّت در صدقه دادن و جنب به مسجد آمدن و ميان قبرها خنديدن و كنجكاوي خانه ها و نگاه نمودن به اندامهاي جنسي بانوان: زيرا سبب كوري (بچه) شود و موقع نزديكي با همسر، حرف زدن را دوست نداشت كه سبب لالي فرزند) ميگردد!.
۵ - أبي البختري: از جعفر: از پدرش: از عليعليهمالسلام
وابن عباس هردو گفتند: النظر إلي الفرج عند الجماع يورث العمي. نگاه به پايين تنه زن هنگام مقاربت، سبب كوري (بچه) ميشود!.
ممكن است بعضيها در اثر ناتواني جسمي و پيري و يا به علت بيماريها و خوردن داروهاي گوناگون، و عوامل ديگر، به ناتواني جنسي گرفتار آيد و نتواند از طريق معمول همسر خود را ارضاء نمايد، آيا شرعاً ميتواند براي ارضاء همسرش، با راههاي ديگر اقدام كند يانه؟!.
۱ - عبيد بن زرارة گويد: كان لنا جار شيخ له جارية فارهة قد أعطي بها ثلاثين ألف درهم، و كان لا يبلغ منها ما يريد و كانت تقول: اجعل يدك كذا بين شُفْرَّيَ فإنّي أجد لذلك لذّةً، و كان يكره أن يفعل ذلك فقال لزرارة: سل أبا عبد اللَّهعليهالسلام
عن هذا؟ فسأله فقال: لا بأس أن يستعين بكلّ شئ من جسده عليها، ولكن لا يستعين بغير جسده عليها. ما همسايه اي پير (و بي حالي) داشتيم: كنيز سرحال (وزيبائي) داشت كه به سي هزار درهم خريده بود ولي نمي توانست با او مقاربت نمايد و كنيز هم به او مي گفت: (اقلًا) دستانت را ميان اندام من قرار ده (يعني با پائين تنه من بازي كن) من لذّت ببرم (و خود را آرام نمايم!) آن مرد (به گمان اينكه اين رفتار شرعاً اشكال دارد) از اين كار كراهت داشت: به زرارة گفت، از امام صادقعليهالسلام
از حكم اين كار بپرسد او هم سؤال كرد (حضرت) فرمود: با هر شرايط از بدن خود با آن (كنيز) بازي كند: عيب ندارد و لكن با (لوازم ووسايل ديگر) خارج از بدن خود انجام ندهد.
۲ - عبيد بن زرارة گفت: قلت لأبي عبد اللَّهعليهالسلام
: الرجل يكون عنده جوار فلا يقدر علي أن يطأهن يعمل لهنّ شيئا يُلذّذهنّ به قال: أما ما كان من جسده فلا بأس به. به ابي عبداللَّهعليهالسلام
عرض كردم: مردي كنيزان زيادي دارد و نمي تواند با آنها نزديكي كند و (آن ها را ارضاء نمايد) ولي كارهائي مي كند كه از آنها لذّت مي برند؟! فرمود: اگر با اعضاي بدن خود باشد: عيب ندارد.
بعضيها مايلند از اندام جنسي دوم بانوان استفاده كنند!! آيا جايز است يانه؟!
در اين باره روايات دوگونه آمده است، گروه زيادي آن را تجويز نموده و حتي در كتاب جواهرالكلام: ج ۲۹ ص ۱۰۳ ادعاي اجماع كرده است؛
و عدهاي هم تحريم نمودهاند و دستهاي نيز براي حل روايات زياد، جايز دانسته اند اما با كراهت شديد!!، بنا براين براي روشن شدن مطلب چند نمونه از روايات متقابل را مي آوريم و حكم مسئله را به فتواي مرجع تقليد هركس، واگذار مي نماييم.
نمونه هائي از روايات دسته اول:
۱ - در روايت صحيح صفوان آمده است به امام رضاعليهالسلام
گفت: مردي از دوستانت مرا امر كرد مسئلهاي را از شما سؤال نمايم كه خودش از هيبت شما حيا كرد بپرسد، فرمود: آن چيست؟! گفتم: مردي از پشت با عيالش مقاربت نموده است!! فرمود:
اين (حق) براي اوست، گفتم: شما خود اين كار را مي كني؟!! فرمود: ما اين كار را نميكنيم.
۲ - ابن يعفور گويد: از امام صادقعليهالسلام
سؤال كردم از (حكم) مردي كه از پشت همسرش نزديكي كرده! فرمود: آن، يكي از دو محل مجاز مقاربت است.
ابن أبي يعفور گويد: ازأبا عبد اللَّهعليهالسلام
از حكم مردي از اندام جنسي دوم سؤال نمود؟! فرمود: لا بأس به. عيب ندارد.
۳ - يونس بن عمار گويد: به ابي عبد اللَّه يا ابي الحسنعليهماالسلام
گفتم: انّي ربما أتيت الجارية من خلفها يعني دبرها ونذرت فجعلت علي نفسي إن عدت إلي امرأة هكذا فعليّ صدقة درهم وقد ثقل ذلك علي قال: ليس عليك شئ و ذلك لك. من بعضي وقتها با كنيزم از پشت مقاربت مينمايم ونذر كردهام اگر اين كار را تكرار كنم، يك درهم صدقه دهم و اين برايم سنگيني ميكند؟ فرمود: چيزي برايت نيست و اين براي توست.
۴ - از ابن أبي يعفور نقل شده او گفت: از أبا عبد اللَّهعليهالسلام
از حكم مقاربت از عقب زنان سؤال نمودم فرمود: لا بأس به، ثم تلا هذه الآية(
نِسَاؤُكُمْ حَرْثٌ لَّكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّىٰ شِئْتُمْ
)
قال: حيث شاء. عيب ندارد و اين آيه را تلاوت نمود، «زنان شما محل بذر افشاني شماهستند پس هر زمان كه خواستيد، ميتوانيد با آنها آميزش كنيد» فرمود:
هرطور خواست.
نمونه هائي از روايات دسته دوم:
۱ - سدير گويد: امام باقرعليهالسلام
فرمود: رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
فرمود: دُبُرْ (يعني اندام جنسي دوم) زنها براي امت من حرام است؛ و در خبر ديگر فرمود: دبر زنان امّت من به مردان امّتم حرام است.
۲ - ابان از امام صادقعليهالسلام
سؤال كردم از (حكم) مقاربت زنان از پشت؟ فرمود: او وسيله بازي توست، اذيّتش نكن.
۳ - علي بن إبراهيم در (تفسيرش): امام صادقعليهالسلام
در تفسير آيه:(
فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّىٰ شِئْتُمْ
)
فرمود: أي متي شئتم في الفرج والدليل علي قوله في الفرج قوله تعالي: «نساؤكم حرث لكم» فالحرث الزرع في الفرج في موضع الولد. يعني هروقت خواستيد از جلو و دليل براينكه منظور آيه قسمت جلو است، فرمايش خداي تعالي(
سَاؤُكُمْ حَرْثٌ لَّكُمْ
)
است زيرا كشت و زرع در فرج در محل فرزند است.
۴ - زيد بن ثابت گويد: مردي از أمير مؤمنانعليهالسلام
سؤال نمود: أتؤتي النساء في أدبارهن؟ فقال: سفلت سفل اللَّه بك أما سمعت يقول اللَّه: «أتأتون الفاحشة ما سبقكم بها من أحد من العالمين».
آيا مقاربت زنان از عقب جايز است؟ فرمود: خودت را پست كردي خداوند ترا پست نمايد، آيا نشنيدهاي خدا ميفرمايد: «آيا كار بدي را ميآوريد كه پيش از شما كسي از عالميان، آن را نياورده است».
با توجه به اين روايات، فتواها هم بر دوگونه صادر شده است.
راه حل: براي حل اين مسئله مي توان اينگونه نظر داد، اگر زن خود به اين كار رضايت دهد جايز و در صورت ممانعت و عدم رضايت جايز نمي شود زيرا اين موضع دوم مانند موضع اول نيست اگر زن رضايت هم ندهد، او را به نزديكي از جلو مي شود مجبور نمود اما از پشت اجبار جايزنيست چنانكه در روايتي. ابي يعفور گويد: از امام صادقعليهالسلام
سؤال كردم مردي با همسرش از پشت (آميزش جنسي دارد) و مقاربت نموده، فرمود: اگر خود زن راضي باشد مانعي ندارد
اكيداً توصيه مي شود در اين گونه موارد، هركس به فتواي مرجع تقليد خود رجوع نمايد و به آن عمل كند.
آميزش جنسي انسانها (زن و مرد) به چند شكل صورت مي گيرد؛
۱ - مرد بامرد (لواط يا همجنس بازي)!؛
۲ - زن با زن (مساحقه)!!.
۳ - مرد با زن مشروع و با ازدواج خود.
۴ - بدون ازدواج ونا مشروع).
۵ - بصورت جلق (يا استمناء).
۶ - انسان با حيوان.
تمامي صورتهاي فوق بجز ازدواج مشروع، حرام و از نظر شرايع آسماني مردود و ناپسند و برخلاف مسير درست مي باشد!!.
علاوه بر نادرست بودن آنها براي جلوگيري و مهار نمودن آنها، مجازاتهاي سنگين و كيفرهاي سخت تعيين گرديده است؛
صورت اول: اگر عاملين آن تا رسيدن به محاكم قضائي، توبه نكنند، بايد با يكي از راههاي ذيل، اعدام و نابود شوند؛
الف: با آتش سوزانده شوند.
ب: سنگسار شوند؛
ج: دست و پايشان را ببندند و از مكان مرتفع رها سازند تا تكه تكه شوند؛
د: به دار آويخته و نابود گردند؛
صورت دوم: اگر زن شوهردار با زن شوهردار، مرتكب اين اعمال شوند، بي چون و چرا سنگسار و اعدام يا سوزانده خواهند شد،
اگر دو زن يا دختر بي شوهر اين عمل را انجام دهند، در مرحله نخست، براي هر يك در ملأ عام يكصد تازيانه مي زنند همچنين در مرتبه دوم و سوم، اگر توبه نكردند در مرتبه سوم اعدام مي شوند و اگر يكي از آنها با شوهر و ديگري بي شوهر باشند، شوهردار درمرحله اول و بي شوهر در مرحله سوم نابود مي گردند.
صورت سوم: اگر با ازدواج مشروع باشد (موقت يا دائم) كه مورد پسند خداوند و براي اين گونه آميزش تشويق زياد و ثواب بيشتر معين شده است،
صورت چهارم: اگر نوع نامشروع و زنا باشد، حكم آن هم مانند مساحقه مي باشد، مرد زن دار با زن شوهر دار زنا نمايند، سنگسار و اعدام، مرد بي زن با زن بي شوهر در مرتبه سوم يا چهارم اعدام و اگر يكي بي زن و ديگري شوهردار يا برعكس باشد حكمش در مساحقه بيان گرديد.
صورت پنجم: براي عاملين و مرتكبين اين عمل هم با صلاحديد حاكم شرع تازيانه تعيين گرديده است
صورت ششم: اگر با حيوان حلال گوشت باشد علاوه بر اينكه بايد قيمت آن را به صاحب مال پرداخت نمايد، بايد آن حيوان سربريده و سوزانده شود، و اگر با حيوان حرام گوشت باشد، آن حيوان نفي بلد مي شود يعني بايد به محل ديگر برده و بفروش برسانند، و براي عامل اين عمل هم، مجازاتهاي سنگين، پيش بيني شده و تعيين گرديده است. و بايد توجه داشت كه احكام مربوط به اين اعمال در كتابهاي فقهي مشروحاً بيان گرديده و فتاوا هم متفاوت است، براي اطلاع بيشتر به آن منابع مراجعه شود فقط در ميان صورتهاي فوق در مورد «مساحقه» كه با موضوع كتاب ارتبات دارد، به چند روايت توجه نماييد.
۱ - يعقوبن جعفرگويد: مردي از امام صادقعليهالسلام
يا امام موسي كاظمعليهالسلام
سؤال نمود از حكم زني كه با زن ديگر «مساحقه» نمايد!! حضرت تكيه داده بود (با شنيدن اين سؤال با عصبانيت) نشست و فرمود: ملعونة ملعونة الرّاكبة و المركوبة ملعونة حتّي تخرج من اثوابها، فانّ اللَّه و ملائكته و أوليائه يلعنونها أنا ومن بقي في أصلاب الرّجال و أرحام النّساء، فهو واللَّه الزّنا الأكبر، ولا واللَّه مالهنّ توبة قاتلاللَّه الأقيس بنت ابليس ماذا جائت به، فقال الرّجل هذا ما جاء به أهل العراق، فقال و اللَّه لقد كان في عهد رسول اللَّه قبل أن يكون العراق. از رحمت خدا دوراست از رحمت خدا دور است سوارشونده و سوار شده تا از رختخوابش بيرون آيد، همانا خدا و فرشتگان و دوستانش او را لعنت ميكنند من و هركس در صلبهاي مردان و رحمهاي زنان باقي مانده است پس به خدا سوگند آن «مساحقه» زناي بزرگ است!، نه به خدا سوگند براي آنها، توبه نيست! لعنت خدا براقيس دختر شيطان، چه آورد او، يعني بنيان گذار مساحقه دختر ابليس بود؛
مرد گفت: اين كار را عراقيها آورد!، فرمود: به خدا قسم در زمان رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
هم بود كه عراقي وجود نداشت.
البته اگر پيش از رسيدن به محاكم قضائي، توبه نمايند، حد ساقط مي شود و توبه شان نيز قبول مي گردد و گرنه بايد حد جاري شود.
۲ - و فيهنّ قال رسول اللَّهصلىاللهعليهوآلهوسلم
لعن اللَّه المتشبّهينمن الرّجال بالنّساء و المتشبّهات من النّساء بالرّجال و هم المخنّثون واللّاتي ينكحن بعضهنّ بعضاً. در باره اينزنها، رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
فرمود: خدا لعنت كند به مرداني كه خود را تشبيه كننده به زنان و تشبيه كنندگان زن خود را بر مردان، آن مردانند لواط دهنده و آن زنانند كه بعضي بعضي را، نكاح ميكنند.
۳ - رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
فرمود: السّحق في النّساء بمنزلة اللّواط في الرّجال فمن فعل ذلك شيئاً فاقتلوهما ثمّ اقتلوهما. به همديگر ماليدن در زنان مانند لواط در مردان است،هركس اين را كرد، هردوي آنان را بكشيد (و بدون گذشت) بكشيد.
۴ - محمد بن ابي حمزة و هشام و حفص همگي از امام صادقعليهالسلام
زناني بر او داخل شدند و از آن حضرت از (حكم) «سحق» سؤال نمودند؟! فرمود: حدّها حدّالزّاني فقالت المرأة ماذكر ذلك في القرآن! فقال بلي، قال فأين هو؟ قال هنّ أصحاب الرّسّ. حدّ آن حدّ زناكننده است، زن گفت: اين در قرآن ذكر نشده است؟! فرمود:
بلي (آمده است) گفت: در كجاي (قرآن) فرمود: آنها اصحاب رسّ است.
۵ - سيف تمّار از امام صادقعليهالسلام
در حديثي فرمود: أُ تي أميرالمؤمنينعليهالسلام
بأمرأتين وجدتا في لحاف واحد و قامت عليهما البيّنة انّهما كانتا تتساحقان فدعا بالنّطع ثمّ أحرقتا بالنّار!. دو زن را پيش اميرمؤمنانعليهالسلام
آوردند كه در زير يك لحاف بودند و شاهد هم اقامه شد بر اينكه آنها، مساحقه ميكردند، پوست (زير انداز) خواست و سپس هردو با آتش سوزانده شدند.
۶- در خبرالمناهي- فرمود: نهي النبيصلىاللهعليهوآلهوسلم
أن يباشر المرءة المرأة ليس بينهماثوب.
پيامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم
نهي نمود زن به زن مباشرت كند كه ميانشان پردهاي نباشد.
۷ - ابي هاشم، از أبي خديجة، از بعض صادقينعليهماالسلام
فرمود: ليس لامرأتين أن تبيتا في لحاف واحد إلا أن يكون بينهما حاجز، فان فعلتا نهيتا عن ذلك، فان وجدتا مع النهي جلدت كل واحدة منهما حدا، فان وجدتا أيضا في لحاف جلدتا، فان وجدتا الثالثة قتلتا.
نبايد دو زن زير يك لحاف بخوابد، مگر اينكه ميان آنها پرده اي باشد، اگر خوابيدند، نهي شوند اگر باز بعد از نهي (زير يك لحاف) پيدا شدند، تازيانه زده ميشوند، باز پيدا شدند باز تازيانه، اگر سومين بار پيدا شدند كشته ميشوند.
توضيح اينكه ممكن است، اين حكم در باره دختران يا زنان مجرد (وغيرمحصنه) باشد اما زنان شوهردار (ومحصنه) پس ثبوت مساحقه شان در وحله نخست، اعدام ميشوند، آنگونه كه اميرمؤمنانعليهالسلام
در باره دوزن انجام داد زيرا برابر روايات وارده مساحقه مانند زنا است و در حكم آن.
۸ - از امام صادق، از پدرانشعليهمالسلام
گفت: رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
فرمود: لا يباشر الرجل الرجل إلا وبينهما ثوب ولا تباشر المرأة المرأة إلا وبينهما ثوب. مرد بامرد زن با زن با همديگر مباشرت نداشته باشند، مگر اينكه ميان آنها لباس (يا پرده) باشد.
۹ - واز اوعليهالسلام
فرمود: لا تبيت المرأتان في ثوب واحد إلا أن تضطرّا إليه. دوزن در زيريك لباس (لحاف) نخوابند مگر اينكه ناچار باشند.