۴۱ - قسمتي از احكام خاص بانوان
۴۱ - راجع به وظايف و احكام خاص بانوان، از بزرگان دين روايات جامع متعدد وارد شده است كه ذيلًا بعضي از آنها را مي آوريم.
۱ - جابر بن يزيد الجعفي گفت: شنيدم أبا جعفر محمد بن علي الباقرعليهالسلام
ميفرمود ليس علي النساء أذان ولا إقامة، و لا جمعة، و لا جماعة، و لا عيادة المريض، و لا اتباع الجنائز، و لا إجهار بالتلبية، و لا الهرولة بين الصفا والمروة، و لا استلام الحجر الأسود، و لا دخول الكعبة، و لا الحلق و إنّما يقصرن من شعورهن، و لا تولّي المرأة القضاء، و لا تلي الأمارة، و لا تستشار، و لا تذبح إلا من اضطرار، و تبدأ في الوضوء بباطن الذراع والرّجل بظاهره، و لا تمسح كما يمسح الرجال بل عليها أن تلقي الخمار عن موضع مسح رأسها في صلاة الغداة و المغرب وتمسح عليه في سائر الصلوات تدخل اصبعها فتمسح علي رأسها من غير أن تلقي عنها خمارها،
۱ - براي زنان اذان و اقامه و جمعه و جماعت نيست؛
۲ - عيادت بيماران و تشييع جنازه نيست؛
۳ - (و همچنين) هروله ميان صفا و مروه و استلام حجر اسود و بلند گفتن تلبيه و سرتراشيدن نيست فقط تقصير (مو كوتاه) ميكنند؛
۴ - تولّي (و مباشرت به سمت) قضاوت نباشد،
۵- متولي فرمانداري (و حاكميت) نشود،
۶ - طرف مشورت قرار نگيرد
۷ - ذبح حيوانات نكند مگر در ضرورت،
۸ - در وضو گرفتن از باطن بازو شروع كند و از ظاهر آن، مانند مردان مسح ننمايد بلكه در نماز صبح و شام، روسري را از محل مسح كنار بزند و مسح كند و در ساير نمازها انگشتانش را بدون اين كه روسري را كنار بزند، مسح نمايد؛
فإذا قامت في صلاتها ضمّت رجليها و وضعت يديها علي صدرها، و تضع يديها في ركوعها علي فخذيها، و (تجلس) إذا أرادت السجود سجدت لاطيةً بالأرض وإذا رفعت رأسها من السجود جلست ثم نهضت إلي القيام، وإذا قعدت للتشهد رفعت رجليها، و ضمّت فخذيها، وإذا سبحت عقدت الأنامل لأنّهن مسؤولات، وإذا كانت لها إلي اللَّه حاجة صعدت فوق بيتها، و صلّت ركعتين، و رفعت (كشفت) رأسها إلي السماء، فإنّها إذا فعلت ذلك استجاب اللَّه لها ولم يخيبها،
۹ - وقتي زنها براي نماز ميايستد، پاها را به همديگر بچسباند و دستانش را به سينه گذارد و در ركوع دستهارا به رانهايشان بگذارد، وقتي كه به سجده رود خود را به زمين بچسباند و سر از سجده برداشت، بنشيند و سپس بلند شود، وقتي كه براي تشهد نشست، دوپايش را بلند كنند و ران هايش را به همديگر بچسباند (به صورت چمباتمه بنشيند)، و هنگام تسبيح گفتن انگشتانش را به هم بچسباند، زيرا آنها مورد سؤال قرار خواهد گرفت؛
۱۰ - اگر به خدا حاجتي داشت به پشت بام رود و دو ركعت نماز بخواند: و سرش را برهنه نموده و رو به آسمان كند (و حاجت خود را بخواهد) اگر اين كار را انجام دهد خداوند حاجتش را برآورد و محرومش ننمايد؛
و ليس عليها غسل الجمعة في السفر وليس يجوز لها تركه في الحضر، ولا تجوز شهادة النساء في شئ من الحدود، و لا تجوز شهادتهن في الطلاق، ولا في رؤية الهلال، و تجوز شهادتهنّ فيما لا يحلّ للرجل النظر إليه وليس للنساء من سروات الطريق شئ ولهنّ جنبتاه ولا يجوز لهن نزول الغرف و لا تعلّم الكتابة، و يستحب لهنّ تعلّم المغزل و سورة النور، و يكره لهنّ (تعلم) سورة يوسف، و إذا ارتدّت المرأة عن الإسلام استتيبت فإن تابت و إلا خلّدت في السجن ولا تقتل كما يقتل الرجل إذا ارتدّ، و لكنها تستخدم خدمة شديدة و تمنع من الطعام و الشراب الّا ما تمسك به نفسها، و لا تطعم إلا خبيث (جشب) الطعام و لا تكسي إلا غليظ الثياب و خشنها، و تضرب علي الصلاة و الصيام، و لا جزية علي النساء،
۱۱ - براي زنان در سفر غسل جمعه نيست ولي در حضر آن را ترك ننمايد،
۱۲ - شهادت آنها درمسايل حدود، و در طلاق و رؤيت هلال، جايز نيست،
۱۳ - ولي شهادتشان در چيزهائي كه براي مرد نگاه كردن به آن حلال نباشد جايز است،
۱۴ - زنها نبايد از وسط راهها (و خيابانها) راه روند بلكه ازدو طرف (پياده روها) راه روند؛
۱۵ - نبايد در بالاخانهها (كه مشرف به كوچه و خيابانها است) نزول كنند (و ساكن شوند)؛
۱۶ - نوشتن را ياد نگيرند؛
۱۷ - مستحب است (كارهاي هنري از قبيل) نخ ريسي و سوره نور را ياد گيرند، و مكروه است ياد گرفتن سوره يوسف،
۱۸ - اگر زن مرتد شود و از اسلام برگردد، بايد توبه داد اگر توبه نكرد حبس ابد ميشود و مانند مردان مرتد، كشته نميشود وليكن به كارهاي سخت وادار ميگردد، و به اندازه ضرورت (و زنده ماندن) خوردن و آشاميدن، داده ميشود، و غذاي ناگوار و لباس خشن و غليظ برايش ميپوشانند و براي بجا آوردن نماز و روزه (تنبيه شده و) زده ميشوند،
۱۹ - براي زنها جزيه نيست؛
وإذا حضر ولادة المرأة وجب اخراج من في البيت من النساء كيلا يكن أول ناظر إلي عورة (عورتها)، و لا يجوز للمرأه الحايض و لا الجنب الحضور عند تلقين الميّت لان الملائكة تتأذي بهما، و لا يجوز لهما إدخال الميت قبره، و إذا قامت المرأة من مجلسها فلا يجوز للرجل أن يجلس فيه حتي يبرد، و جهاد المرأة حسن التبعل و أعظم الناس حقا عليها زوجها و أحق الناس بالصلاة عليها إذا ماتت زوجها، و لا يجوز للمرأة أن تنكشف بين يدي اليهودية و النصرانية لأنّهنّ يصفن ذلك لأزواجهنّ، و لا يجوز لها أن تتطيّب إذا خرجت من بيتها، و لا يجوز لها أن تتشبه بالرجال لان رسول اللَّهصلىاللهعليهوآلهوسلم
لعن المتشبهين من الرجال بالنساء، و لعن المتشبهات من النساء بالرجل
۲۰ - هنگام ولادت بچه، واجب است زنهاي ديگر را از خانه بيرون نمايند، تا اول كسي نباشند كه به عورت (زاينده) نگاه كنند،
۲۱ - بر زن حايض و جنب جايز نيست، موقع تلقين ميت در كنار او بنشيند، زيرا فرشتگان حاضر، از حضور آن دو اذيت ميشوند، و همچنين آن دو نبايد، ميت را در قبر بگذارند؛
۲۲ - هنگامي كه زن از جايش بلند شد براي مرد جايز نيست در جاي او بنشيند تا سرد شود،
۲۳ - جهاد زن، خوب شوهر داري اوست، و بزرگترين حق در گردن زنها براي شوهران آنهاست، و صاحب حقترين نماز گذار براي زنها بعد از مرگشان، شوهران آنهاست؛
۲۴ - جايز نيست براي زنها نزد زنهاي يهود و نصارا، خود را باز كنند، زيرا آنها براي شوهران خود توصيف (و تعريف) ميكنند،
۲۵ - جايز نيست براي آنها، هنگام بيرون رفتن از خانه: خود را خوشبو نمايند،
۲۶ - جايز نيست خود را به صورت مردان در آورند، زيرا رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
زناني را كه خود را به مردان و مرداني كه خود را بصورت زنان تشبيه مي كنند (و در آورند) لعنت كرده است؛
و لا يجوز للمرأة أن تعطّل نفسها ولو أن تُعلّق في عنقها خيطاً، و لا يجوز أن تري أظافيرها بيضاء ولو أن (تمسها بالحناء مسّاً) (تمسحها بالحناء مسحاً)، و لا تخضب يديها في حيضها، لأنّه يخاف عليها الشيطان، و إذا أرادت المرأة الحاجة و هي في صلاتها صفقت بيديها، و الرجل يؤمئ برأسه و هو في صلاته و يشير بيده و يسبّح (جهراً)، و لا يجوز للمرأة أن تصلّي بغير خمار الّا أن تكون أمَةً فانّها تصلّي بغير خمار مكشوفة الرأس و يجوز للمرأة لبس الديباج و الحرير في غير صلاة و إحرام، و حرم ذلك علي الرجال إلّا في الجهاد و يجوز أن تتختّم بالذّهب و تصلّي فيه، و حرم ذلك علي الرجال،
۲۷ - جايز نيست بر زن كه خود را معطل نمايد (و از زينت و آرايش محروم) كند اگرچه با آويختن نخي برگردن باشد.
۲۸ - جايز نيست انگشتانش سفيد ديده شود اگر چه (لا اقل) با حنا خود را مس كند (ورنگين نمايد)،
۲۹ - در ايام حيض خود را خضاب نكند، زيرا براي او از (صدمات) شيطان ترسيده ميشود،
۳۰ - هر وقت زن سر نماز به كاري احتياج پيدا كرد، دستهايش را به هم زند ولي مرد با سر و دستش: اشاره ميكند و تسبيح را بلندتر ميگويد، (تا بفهمند كه كاري دارد) ۳۱ - براي زن جايز نيست بدون روسري (و روباز) نماز بخواند، اما براي كنيزان بدون اينها و سر برهنه جايز است،
۳۲ - براي زن پوشيدن لباس ديباج و حرير در غير نماز و احرام، جايز است، اما اينها براي مردان حرام است مگر در جهاد،
۳۳ - جايز است زنها با انگشتر طلا نماز بخواند ولي براي مردان حرام است؛
و قال النبيصلىاللهعليهوآلهوسلم
: يا علي، لا تتختّم بالذّهب فإنّه زينتك في الجنّة، و لا تلبس الحرير فانّه لباسك في الجنة، و لا يجوز للمرأة في مالها عتق و لا برٌّ إلّا باذن زوجها، و لا يجوز لها أن تصوم تطوعاً إلّا باذن زوجها، و لا يجوز للمرأة أن تصافح غير ذي محرم إلا من وراء ثوبها، و لا تبايع إلا من وراء ثوبها، و لا يجوز أن تحجّ تطوّعاً إلا باذن زوجها، و لا يجوز للمرأة أن تدخل الحمام فان ذلك محرّم عليها، و لا يجوز للمرأة ركوب السرج إلا من ضرورة أو في سفر، و ميراث المرأة نصف ميراث الرجل، و ديتها نصف دية الرجل، و تعاقل (تقابل) المرأة الرجل في الجراحات حتي تبلغ ثلث الدية فإذا زادت علي الثلث ارتفع الرجل و سفلت المرأة، و إذا صلّت المرأة وحدها مع الرجل قامت خلفه ولم تقم بجنبه و إذا ماتت المرأة وقف المصلي عليها عند صدرها، و من الرجل إذا صلّي عليه عند رأسه، فإذا ادخلت المرأة القبر وقف زوجها في موضع يتناول وركيها، و لا شفيع للمرأة أنجح عند ربها من رضا زوجها الحديث
پيغمبرصلىاللهعليهوآلهوسلم
فرمود: اي عليعليهالسلام
انگشتر طلا به دست نزن چون آن زينت تو در بهشت است و حرير نپوش، چون آن لباس بهشتي توست،
۳۴ - براي زن جايز نيست در مال او، به آزاد كردن برده و كار نيك (و صله دادن)،اقدام نمايد مگر با اذن شوهرش،
۳۵ - بر زن روزه مستحبي جايز نيست مگر با اذن شوهرش،
۳۶ - جايز نيست با غير محرمش، مصافحه كند مگر از پشت لباس،
۳۷ - خريد فروش نكند مگر از پشت لباس (يا با دستكش)
۳۸ - بدون اجازه شوهر به حج مستحبي نرود،
۳۹ - براي زن جايز نيست به حمام (عمومي) برود، چون برايش حرام است،
۴۰ - زن سوار زين نشود، مگر در حال ضرورت و يا در سفر،
۴۱ - ارث زن نصف ميراث مرد است، و ديه او نصف ديه مرد است،
۴۲ - زن در ديات جراحات با مرد مساوي است تا يك سوم مرد وقتي كه از يك سوم بيشتر شد، ديه مرد بالا ميرود و ديه زن پايين ميآيد،
۴۳ - وقتي زن با مرد به تنهائي نماز خواند، پشت سر مرد بايستد، و در طرف پهلوي (راست يا چپ) نه ايستد،
۴۴ - وقتي كه زن فوت كرد، برگذاركننده نماز ميت مساوي با سينه زن بايستد، ولي در نماز مرد نزد سرش بايستد؛
پس زماني كه زن را به قبر گذاشتند، شوهرش مساوي با رانهاي او بايستد، و براي زن شفاعت چي خوب پيش خداوند، بهتر از رضايت شوهرش نيست. (تا آخرحديث).
۲ - هشام: از أبي عبد اللَّهعليهالسلام
فرمود: كان أمير المؤمنينعليهالسلام
يحتطب ويستقي ويكنس وكانت فاطمهعليهاالسلام
تطحن وتعجن وتخبز. امير مؤمنانعليهالسلام
هيزم جمع ميكرد و آبياري مينمود و جارو ميكشيد و فاطمهعليهاالسلام
آرد ميكرد و خمير ميساخت و ميپخت (كارهاي داخل خانه با فاطمهعليهاالسلام
و بيرون از خانه با امير آزادگانعليهالسلام
بود).»
۴۲ - براي بانوان جمعه و جماعت نيست
۴۲- ۱ - أنس بن محمد از پدرش از جعفر بن محمد از پدرانشعليهمالسلام
در وصيت رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
به عليعليهالسلام
فرمود: يا علي، ليس علي النساء جمعة و لا جماعة، و لا أذان، و لا إقامة، و لا عيادة مريض، و لا اتباع جنازة، و لا هرولة بين الصفا و المروة، و لا استلام الحجر، و لا حلق، و لا تولي القضاء، و لا تستشار، و لا تذبح إلا عند الضرورة، و لا تجهر بالتلبية، و لا تقيم عند قبر، و لا تسمع الخطبة، و لا تتولي التزويج بنفسها، و لا تخرج من بيت زوجها إلا بإذنه، فان خرجت بغير اذنه لعنها اللَّه عزوجل و جبرئيل وميكائيل، ولا تعطي من بيت زوجها شيئا إلا باذنه، و لا تبيت و زوجها عليها ساخط و إن كان ظالماً لها.
اي عليعليهالسلام
براي زنان جمعه و جماعتي نيست و اذان و اقامه و عيادت بيماران و تشييع جنازه نيست (وهمچنين) هروله ميان صفا و مروه و استلام حجر (اسود) وسرتراشيدن و قاضي شدن و طرف مشورت قرار گرفتن و ذبح حيوانات نيست مگر در ضرورت، و تلبيه را بلند نگويد و در نزد قبري نه ايستد و خطبه نشنود و خودسرانه ازدواج ننمايد و از خانه شوهر بدون اجازه بيرون نرود، پس اگر بي اجازه بيرون رود، خداي عزّوجلّ و جبرئيل و ميكائيل به او لعنت نمايند، و از خانه شوهرش بدون اجازه چيزي به كسي ندهد، و شب نخوابد در حالي كه شوهرش به او غضبناك است اگرچه به او ظلم نمايد.