گناه گریزی

گناه گریزی0%

گناه گریزی نویسنده:
گروه: مجموعه عقایدی

گناه گریزی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: سيد حسين اسحاقى
گروه: مشاهدات: 12871
دانلود: 2874

توضیحات:

گناه گریزی
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 252 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 12871 / دانلود: 2874
اندازه اندازه اندازه
گناه گریزی

گناه گریزی

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

۲ - هواپرستی

در درون انسان، کشش هایی وجود دارد که آدمی را به تحرک وا می دارد و مبنای حرکت های فردی و اجتماعی می شود. برخی از این امیال، الهی و نتیجه کردارهای نیک آدمی هستند. بعضی نیز شیطانی و از روی هوا و هوس هستند. از میان کردارهای زشت، آنچه عامل ناهنجاری و گناه شمرده می شود، همان نفس اماره است. هرگاه از «هواپرستی» سخن به میان می آید، منظور همین نفس است. هواپرستی در حقیقت، میوه تلخ غفلت زدگی و درست مقابل خداپرستی است. به عبارت دیگر، هواپرستی، پذیرش نابخردانه حکومت نفس اماره و شیطان درون است.

بدترین دشمن رستگاری آدمی، نفس خودبین و هوس مدار اوست. ازاین رو، انسان برای رسیدن به تعالی، باید با هوای نفس بستیزد و این مانع بزرگ را از میان بردارد. خداوند در آیات قرآنی به صراحت، آدمی را از

پیروی هوای نفس باز داشته و فرموده است:( وَ لاتَتَّبِعِ الْهَوی فَیُضِلَّکَ عَنْ سَبیلِ اللّهِ ) و از هوای نفس پیروی مکن که تو را از راه خدا منحرف می سازد.» (ص: ۲۶) و در آیه ای دیگر آمده است:

( وَ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَواهُ بِغَیْرِ هُدًی مِنَ اللّهِ .) (قصص: ۵۰)

و آیا گمراه تر از آن کس که از هوای نفس خویش پیروی کرده و هدایت الهی را نپذیرفته است، کسی پیدا می شود.

در روایات معصومینعليه‌السلام نیز به خطر هواهای نفسانی برای انسان اشاره شده است، چنان که رسول گرامی اسلام می فرماید: «أعْدی عَدُوِّکَ نَفْسُکَ الَّتِی بَیْنَ جَنْبَیْکَ؛ بدترین دشمنت، نفس توست که میان دو پهلوی تو قرار دارد.»(۱) و در روایتی از امام علیعليه‌السلام آمده است: «وَ إِنَّ أَخْوَفَ ما أَخافُ عَلَیْکُمُ اثْنَتانِ: اتِّباعُ الْهَوی وَ طُولُ الْأَمَلِ؛ وحشتناک ترین چیزی که از آن بر شما می ترسم، دو چیز است: هواپرستی و آرزوهای دور و دراز.»(۲) و در روایت زیبایی از امام صادقعليه‌السلام نیز آمده است:

اِحْذَروُا أَهْوائَکُمْ کَما تَحْذَرُونَ أَعْدائِکُم فَلَیْسَ شَیْ ءٌ أَعْدی لِلرِّجالِ مِنِ اتِّباعِ أَهْوائِهِمْ وَ حَصائِدِ أَلْسِنَتِهِمْ.(۳)

بترسید از هوای نفس خود، همان گونه که از دشمنان خود می ترسید. پس چیزی برای مردم دشمن تر از پیروی هواهای شان و چیده های زبان های شان نیست.

_____

۱- [۱] بحار الانوار، ج۷، ص ۶۴.

۲- [۲] نهج البلاغه، خطبه ۲۸.

۳- [۳] اصول کافی، ج ۲، ص ۲۳۵.

۳ - پی آمدهای ترک هواپرستی

در آیات قرآن و روایت های بسیاری، به پی آمدهای شیرین ترک هواپرستی اشاره شده، چنان که در آیه ای از قرآن آمده است:

( فَأَمّا مَنْ طَغی وَ آثَرَ الْحَیاهَ الدُّنْیا فَإِنَّ الْجَحِیمَ هِیَ الْمَأْوی وَ أَمّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَی النَّفْسَ عَنِ الْهَوی فَإِنَّ الْجَنَّهَ هِیَ الْمَأْوی .) (نازعات: ۳۷ _ ۴۱)

آن کسی که طغیان کرده و زندگی دنیا را [بر زندگی آخرت] مقدم داشته است، بی شک، دوزخ جایگاه اوست و آن کسی که از مقام پروردگارش ترسان باشد و نفس را از هوا باز دارد، به یقین، بهشت جایگاه اوست.

در روایتی از رسول گرامی اسلام نیز آمده است:

یقُولُ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ وَ عِزَّتِی وَ جَلالِی وَ عَظَمَتِی وَ کِبْرِیائِی وَ نُورِی وَ عُلُوِّی وَارْتِفاعِ مَکانِی لایُؤْثِرُ عَبْدٌ هَواهُ عَلی هَوایَ إِلّا شَتَّتُّ عَلَیْهِ أَمْرَهُ وَ لَبَّسْتُ عَلَیْهِ دُنْیاهُ وَ شَغَلْتُ قَلْبَهُ بِها وَ لَمْ اُوتِهِ مِنْها إِلّا ما قَدَّرْتُ لَهُ وَ عِزّتِی وَ جَلالِی وَ عَظَمَتِی وَ نُورِی وَ عُلُوِّی وَارْتِفاعِ مَکانِی لایُؤْثِرُ عَبْدٌ هَوایَ عَلی هَواهُ إِلاَّ اسْتَحْفَظْتُهُ مَلائِکَتِی وَ کَفَّلْتُ السَّمواتِ وَالْأَرَضِینَ رِزْقَهُ و کُنْتُ لَهُ مِنْ وَراءِ تِجارَهِ کُلِّ تاجِرٍ وَ أَتَتْهُ الدُّنْیا وَ هِیَ راغِمَهٌ.(۱)

خدای عزوجل می فرماید: «سوگند به عزت و جلال و عظمت و کبریا و بزرگی و ارتفاع مکانتم که اختیار نکند بنده ای، هوای خود را بر هوای من مگر آنکه کارش را دچار تفرقه و پریشانی کنم و دنیایش را درهم ریزم و قلبش را به دنیا سرگرم سازم و حال آنکه ندهم به او از آن [دنیا] مگر آنچه مقدّر فرموده ام برای او و به عزت و جلال و نور و بزرگی و رفعت مکانتم سوگند که اختیار نکند بنده، هوای مرا بر هوای خود، مگر آنکه فرشتگانم وی را حفظ کنند و آسمان ها و زمین ها را وادار می کنم روزی اش را متقبل شوند و من برای او دنباله تجارت هر تاجرم و از دنیا بهره مند می گردد، در صورتی که دنیا مطیع و ذلیل اوست.

_____

۱- [۱] بحارالانوار، ج ۷۰، ص ۷۸.

۴ - جهاد اکبر

انسان آلوده به هوای نفس، برای دست یابی به خیر و رستگاری و صلاح باطن خویش باید مانند رزمنده ای شجاع، قدرتمند و نترس، وارد میدان جنگ با هوای نفس خویش شود و بداند که در این جنگ، یاری و رحمت و لطف خداوند همراه و یاور اوست و او را برای پیروزی در این راه به پیروی از آموزه های پیامبران خویش رهنمون کرده است.

گفتنی است تا انسان گرفتار هوای نفس نشده و بنده این بت خطرناک نگردیده است، باید همواره در حال مراقبه و عبادت و به یاد خدا باشد و خود را از آلوده شدن به محرمات که به این بت بزرگ قدرت می بخشد، حفظ کند که حفظ نفس، عین کرامت و شرافت و موجب تقویت روح تقوا در باطن انسان است.

حال اگر آدمی بر اثر غفلت، گرفتار هوای نفس گردد، نباید برای مبارزه و جنگ با او لحظه ای درنگ کند. ازاین رو، برای اصلاح اخلاق، رفتار و عمل باید با اسلحه ترک گناه و روی آوردن به عبادت و کار خیر و هم نشینی با پاکان و پاک کردن مال از شبهه حرام، به جنگ با بت هوا رفت که بی شک، پیروزی انسان در این جنگ حتمی است و این جنگ را جهاد اکبر می گویند، چنان که امام صادقعليه‌السلام می فرماید:

اِنَّ النَّبِیَّ بَعَثَ سَرِیَّهً فَلَمّا رَجَعُوا قالَ: مَرْحَبا بِقَوْمٍ قَضَوُا الْجِهادَ الْأَصْغَرَ وَ بَقِیَ عَلَیْهِمُ الْجِهادُ الاَْکْبَرُ فَقِیلَ: یا رَسُولَ اللّهِ مَا الْجِهادُ الْأَکْبَرُ: قالَ: جِهادُ النَّفْسِ.(۱)

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم جمعیتی را به جنگ با دشمن فرستاد. زمانی که ارتش اسلام [از

_______

۱- [۱] وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۱۶۱.

جنگ] بازگشت، حضرت فرمود: «آفرین به قومی که جهاد کوچک را گذراندند و [هنوز] جهاد اکبر بر عهده آنان مانده است.» گفته شد: یا رسول الله! جهاد اکبر چیست؟ [پیامبر] فرمود: «جهاد با نفس».

جهاد با هوای نفس، از هر جهادی ارزنده تر و هجرت چنین جهادگری به سوی پاکی و نور، از هر هجرتی برتر است و در نتیجه، پاداشی بزرگ پیش رو دارد. حضرت علیعليه‌السلام در این باره می فرماید:

مَا الْمُجاهِدُ الشَّهِیدُ فِی سَبِیلِ اللّهِ بِاَعْظَمَ اَجْراً مِمَّن قَدَرَ فَعَفَّ، لَکادَ الْعَفِیفُ أَنْ یَکُونَ مَلَکاً مِنَ الْمَلائِکَهِ.(۱)

پاداش رزمنده ای که در راه خدا شهید شده، بیشتر از کسی نیست که به ارتکاب گناه توانایی داشته، ولی از آن خودداری کرده است. نزدیک است خوددار از گناه، فرشته ای از فرشتگان شود.

امام صادقعليه‌السلام ، نیز به زیبایی، انگیزه انسان را برای اصلاح خویشتن تقویت می کند و می فرماید:

اِنَّکَ قَدْ جُعِلْتَ طَبِیبَ نَفْسِکَ وَ بُیِّنَ لَکَ الدّاءُ و عُرِّفْتَ آیَهَ الصِّحَّهِ و دُلِلْتَ عَلَی الدَّواءِ فَانْظُرْ کَیْفَ قِیامُکَ عَلی نَفْسِکَ.(۲)

همانا تو را طبیب خودت قرار داده اند و درد را برایت بیان کرده اند و نشانه تندرستی را به تو شناسانده اند و تو را به دارو راهنمایی کرده اند. در نتیجه، اندیشه کن که چگونه در اصلاح وضع خود به پا می خیزی.

انسان آگاه به موقعیت خویش، بهترین طبیب خود است. وی باید بداند که ایمان، سلامت اخلاق، آرامش درون و عمل پاک و نیکو، نشانه های

___________

۱- [۱] نهج البلاغه، حکمت ۴۶۶.

۲- [۲] اصول کافی، ج ۲، ص۳۲۹.

سلامت نفسند و توبه، تقوا، پاک دامنی و مبارزه با گناه، داروی تمام دردهاست. بنابراین، انسان باید با کمک گرفتن از این حقایق، به اصلاح خویش بپردازد.

پیامبراکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرماید:

مَنْ مَلَکَ نَفْسَهُ إِذا رَغِبَ وَ إِذا رَهِبَ وَ إِذَا اشْتَهی وَ إِذا غَضِبَ وَ إِذا رَضِیَ حَرَّمَ اللّهُ جَسَدَهُ عَلَی النّار.(۱)

کسی که به وقت رغبت، زمان ترس، هنگام میل و در گیرودار خشم و خشنودی، وجودش را از افتادن در گناه و ستم حفظ کند، خداوند بدنش را بر آتش دوزخ حرام می کند.

۵ - ضرورت تهذیب نفس

همان گونه که دفاع از مرزهای اسلامی بر هر مسلمانی واجب است، دفاع از کشور وجود نیز ضروری است. انسان می تواند با خودسازی، از آسیب خشم، شهوت، نادانی و مانند آن، در امان باشد و این، همان «جهاد اکبر» است و اگر کسی در این راه توفیقی نیابد، خطرهای فراوانی وی را تهدید خواهد کرد.

پیامبر اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرماید: «برترین جهادها، آن است که انسان با نفس خویش به ستیز برخیزد.»(۲) امام علیعليه‌السلام نیز پیروان خود را به جنگ شجاعانه با دشمن درون فرا می خواند و می فرماید:

صافُّوا الشَّیْطانَ بِالْمُجاهَدَهِ وَ اَغلِبُوهُ بِالْمُخالِفَهِ تَزَکُّوا أَنْفُسَکُمْ وَ تَغْلُوا(۳) عِنْدَاللّهِ دَرَجاتِکُمْ.(۴)

_________

۱- [۱] همان

۲- [۲] بحار الانوار، ج ۷۰، ص ۶۵.

۳- [۳] در غررالحکم و دررالکلم، ح ۴۸۴۸، ص ۲۴۰ تَغْلُوا آمده است.

۴- [۴] شرح غرر الحکم و درر الکلم، ج ۴، ص۲۱۷.

با شیطان، به وسیله مجاهده مبارزه کنید و با مخالفت از فرمان هایش، بر او چیره شوید، نفس خود را پاکیزه کنید و درجه خود را نزد خداوند بالا ببرید.

گفتنی است یکی از نشانه های خواسته های نفسانی، کاذب و فانی بودن آن است که نخست با اشتها، میل و اشتیاق شروع می شود، ولی چیزی نمی گذرد که آدمی از آن سیر می گردد و پس از دست یابی به آرزوها، احساس بی نیازی می کند و به دنبال آرزوی دیگری می رود. این امر نشان می دهد که آرزوی قبلی از روی عقل و منطق نبوده است. همچنین خواهش های نفسانی پایان ناپذیر است. آیات قرآن و روایات، از نفس به دشمن درون تعبیر کرده اند و دشمن، هیچ گاه به وارد کردن یک ضربه قانع نمی شود، بلکه می کوشد با وارد کردن ضربه های پی درپی، رقیب خود (عقل) را از پای درآورد. ازاین رو، اگر انسان یک بار خواهش های نفسانی خویش را پاسخ گوید، گرفتار لذت کاذب آن می گردد و دوری از آن برایش دشوار می شود. بنابراین، یک بار پیروی از هوای نفس، انسان را به مفسده های دیگری آلوده می سازد. ازاین رو، بزرگان ما، نفس را به دوزخ تشبیه کرده اند؛ زیرا فردای قیامت، هرچه گنه کاران را وارد دوزخ می کنند، ندا می رسد آیا سیر شدی؟ دوزخ در پاسخ می گوید: «هل من مزید»؟ نفس نیز این گونه است؛ هرچه خواسته های او برآورده گردد، درست مانند تشنه ای که آب شور بنوشد و سیراب نشود، ندای «هل من مزید» سر می دهد. همچنین بزرگان دین سفارش می کنند که حتی در برآوردن خواسته های حلال و مباح نفس، دست و دل بازی نشود؛ زیرا ممکن است همین امر، به لغزش بیشتر فرد بینجامد. علامه حسن حسن زاده آملی چه

زیبا سروده است:

الله اکبر الله اکبر

از نفس کافر، از نفس کافر

چون گاو سرکش، ما را کشاند

گاهی به این ور، گاهی به آن ور

در خواب و در خور، دستی نگه دار

تا رام گردد نفس ستمگر

جز آه و ناله نبود دوایی

بهر جلای جان مکدر

شرمی کن ای دل، از خودپسندی!

آواره گردی همچون قلندر(۱)

۶ - راه های تهذیب نفس در حدیث

امامان معصومعليه‌السلام کوشیده اند به شکل های گوناگون، با بیان رهنمودهایی به پیروانشان، آنان را از تباهی گناه دور سازند. امیر مؤمنان علیعليه‌السلام همواره به یارانش سفارش می کرد:

نَبِّهْ بالتَّفَکُّرِ قَلْبَکَ وَ جافِ عَنِ اللَّیْلِ جَنْبَکَ وَاتَّقِ اللّهَ رَبَّکَ.(۲)

قلب خود را با اندیشه در امور بیدار کن. شب را به عبادت حق بپرداز و در تمام شئون زندگی، از پروردگارت پروا کن!

امام صادقعليه‌السلام نیز در رهنمودی ارزشمند، در جواب کسی که گفت

____

۱- [۱] حسن حسن زاده آملی، دیوان اشعار، ص ۷۵.

۲- [۲] اصول کافی، ج ۲، ص ۴۵.

برخی گناه می کنند و می گویند [به پروردگار] امیدوارم. [ازاین رو،] با همین اندیشه زندگی می کنند تا می میرند، چنین فرمود:

هؤُلاءِ قَوْمٌ یَتَرَجَّحُونَ فِی الْأَمانِیِّ، کَذِبُوا، لَیْسُوا بِراجِینَ إِنَّ مَنْ رَجا شَیْئاً طَلَبَهُ وَ مَنْ خافَ مِنْ شَیْ ءٍ هَرَبَ مِنْهُ.(۱)

اینان مردمی هستند که به آرزوی های پوچ روی آورده اند [و ]دروغ گفتند؛ اهل امید نیستند. کسی که به حقیقتی امید دارد، آن را می طلبد و از چیزی که از آن بیم دارد، فرار می کند.

ایشان نیز رمز دوری از گناه را ایمان قلبی به حضور در پیشگاه حضرت حق می داند و در تفسیر آیه ۴۶ سوره الرحمان:( وَ لمن خافَ مَقامَ رَبّهِ جَنَّتان ) درباره این موضوع می فرماید:

مَنْ عَلِمَ اَنَّ اللّهَ یَراهُ وَ یَسْمَعُ ما یَقُولُ وَ یَعْلَمُ ما یَعْمَلُهُ مِنْ خَیْرٍ اَوْ شَرٍّ فَیَحْجُزُهُ ذلِکَ عَنِ الْقَبِیحِ مِنَ الْأَعْمالِ فَذلِکَ الَّذِی خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَی النَّفْسَ عَنِ الْهَوی.(۲)

کسی که بداند خدا او را می بیند و آنچه را می گوید، می شنود و آنچه از خوبی و بدی انجام می دهد، می داند و این توجه، او را از زشتی باز می دارد، کسی است که از مقام خدا ترسان است و نفس را از هوا بازداشته است.

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نیز در روایتی، به این امر مهم به گونه ای دیگر پرداخته و فرموده است:

کسی که کاری زشت یا شهوتی حرام بر او عرضه شود، پس، از ترس خدا از آن دوری کند، خداوند آتش قیامت را بر او حرام می کند و از وحشت اکبر امانش می دهد و به وعده ای که در کتابش داده است، وفا می کند [که خود فرموده است:] «برای کسی که از مقام [و بزرگی]

_________

۱- [۱] همان، ص ۵۵.

۲- [۲] همان، ص ۶۵.

پروردگارش بترسد، دو بهشت است».(۱)

بنابراین، تقوا و پرواپیشگی، بهترین داروی پرهیز از گناه است. امامان معصومعليه‌السلام نیز همواره پیروان خویش را به آراسته شدن به زیور تقوا سفارش می کردند، چنان که امام صادقعليه‌السلام به عمرو بن سعید فرمود:

أُوصِیکَ بِتَقْوَی اللّهِ وَ الْوَرَعِ وَ الاْءِجْتِهادِ وَ اعْلَمْ أَنَّهُ لایَنْفَعُ اجْتِهادٌ لاوَرَعَ فِیهِ.(۲)

تو را به ترس از خدا [در همه امور] و پرهیز از گناه و کوشش در [عبادت و خدمت به خلق] سفارش می کنم و بدان! کوششی که در آن، از گناه پرهیز نشود، سودی ندارد.

آن حضرت در روایتی دیگر می فرماید:

عَلَیْکَ بِتَقْوَی اللّهِ وَ الْوَرَعِ وَ الاِِْجْتِهادِ وَ صِدْقِ الْحَدِیثِ وَ اَداءِ الاَْمانَهِ وَ حُسْنِ الْخُلْقِ وَ حُسْنِ الْجِوارِ وَ کُونُوا دُعاهً إِلی اَنْفُسِکُمْ بِغَیْرِ اَلْسِنَتِکُمْ وَ کُونُوا زَیْناً وَ لاتَکُونُوا شَیْناً وَ عَلَیْکُمْ بِطُولِ الرُّکُوعِ وَ السُّجُودِ فَاِنَّ اَحَدَکُمْ إِذا أَطالَ الرُّکُوعَ وَ السُّجُودَ هَتَفَ إِبْلِیسُ مِنْ خَلْفِهِ وَ قالَ: یا وَیْلَهُ أَطاعَ وَ عَصَیْتُ وَ سَجَدَ وَ أَبَیْتُ.(۳)

بر شما باد، پروای از خدا در همه امور و حفظ خویش از تمام گناهان و کوشش [در عبادت و خدمت به مردم] و راستی در گفتار و ادای امانت و حُسن خلق و رفتار نیکو با همسایه و جلب مردم به آیین حق، با رفتار و اخلاق خوش. [پس] زینت دین باشید [و] عامل سستی و سبکی دین نباشید [و] رکوع و سجود خود را در نمازها طولانی کنید. همانا وقتی یکی از شما رکوع و سجودش را طولانی کند، ابلیس پشت سر او فریاد می زند: وای! [او] اطاعت کرد و من سرپیچی کردم. [او] سجده کرد و من خودداری کردم.

امام جعفر صادقعليه‌السلام در کلامی دیگر درباره نشانه های پیروان خود، این گونه فرموده است:

______

۱- [۱] وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص۲۰۹

۲- [۲] همان، ص ۲۴۳.

۳- [۳] اصول کافی، ج ۲، ص ۶۳.

اِنَّما شِیعَهُ جَعْفَرٍ مَنْ عَفَّ بَطْنَهُ وَ فَرْجَهُ وَاشْتَدَّ جِهادُهُ وَ عَمِلَ لِخالقِهِ وَ رَجا ثَوابَهُ وَ خافَ عِقابَهُ فَاِذا رَأَیتَ اُولئِکَ فَأُلئِکَ شِیعَهُ جَعْفَرٍ.(۱)

همانا پیرو جعفر، کسی است که شکم و شهوت را از حرام حفظ کند، کوشش او در راه خدا شدید باشد، برای خدا کار کند، به پاداش حق امیدوار باشد و از عذابش بترسد. چون اینان را دیدی، اینان شیعه جعفر هستند.

از این روایت ها درمی یابیم که راه اصلاح و هدایت بر روی همه انسان ها گشوده است و هر که بخواهد، می تواند در این راه نورانی گام بردارد و هرکس در راه صلاح قرار گیرد، خداوند در تبدیل شدن سیئاتش به حسنات، به وی کمک خواهد کرد و چون حسنات را جای گزین سیئات کند، تمام گناهان گذشته اش بخشیده خواهد شد که خداوند در آیه ای از قرآن می فرماید:

( اِلاّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَاُولئِکَ یُبَدِّلُ اللهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ و کان اللّهُ غَفُوراً رَحِیماً .) (فرقان: ۷۰)

مگر آنان که توبه کردند و ایمان آوردند و عمل شایسته انجام دادند. اینانند که خداوند سیئات آنان را به حسنات تبدیل می کند و خداوند، آمرزنده و مهربان است.

۷ - راه درمان هوای نفس

یکی از مهم ترین عوامل پیروی از هوا و هوس، غفلت آدمی است. در آیات قرآن مجید برای پیش گیری از غفلت و بی خبری، مداومت به ذکر حق پیشنهاد شده و در صورت ابتلا به این بیماری، به مراقبت کامل دستور داده شده که شامل مشارطه، مراقبه و محاسبه است. «ذکر»؛ یعنی به زبان آوردن

_______

۱- [۱] وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص۲۵۱.

اسمای الهی و تفکر و اندیشه در مفهوم آن و آراستن باطن خویش به نور آن ذکر. پس، بنا بر این تعریف، ذکر دوگونه است: ذکر زبانی و ذکر قلبی که ذکر قلبی؛ یعنی ذکر حق در باطن، به این معنا که انسان همیشه و در همه حال به یاد پروردگار باشد و لحظه ای از یاد حضرت دوست غافل نگردد.

اگر انسان فقط به زبان، ذکر حق گوید، ولی در باطن از یاد خدا غافل باشد و پروردگار خود را حاضر و ناظر بر اعمالش نبیند، چنین ذکری برای ذاکر آن سودی نخواهد داشت. در مقابل، اگر انسان به مقام ذکر باطنی رسیده باشد، عالم را محضر خدا می داند. ازاین رو، در محضر خدا، تن به خواری گناه نمی دهد. بر همین اساس، خداوند از بندگان صالح و هشیار خویش می خواهد صبح گاهان و شام گاهان به ذکر حق بپردازند و از غافلان نباشند و به آنان فرمان می دهد:

( وَ اذْکُرْ رَبَّکَ فی نَفْسِکَ تَضَرُّعًا وَ خِیفَهً وَ دُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَ اْلآصالِ وَ لاتَکُنْ مِنَ الْغافِلِینَ .) (اعراف: ۲۰۵)

پروردگارت را در دل خود، از روی تضرع و خوف، آهسته و آرام، صبح گاهان و شام گاهان یاد کن و از غافلان مباش.

همچنین در آیه ای دیگر، انسان ها را به مداومت بر ذکر سفارش می کند و می فرماید:( یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اذْکُرُوا اللّهَ ذِکْرًا کَثیرًا ) ای کسانی که ایمان آورده اید! خدا را بسیار یاد کنید.» (احزاب: ۴۱) مقصود از به جا آوردن نماز نیز ذکر حق تعالی است که خداوند می فرماید:

( ... وَ أَقِمِ الصَّلاهَ إِنَّ الصَّلاهَ تَنْهی عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ وَ لَذِکْرُ اللّهِ أَکْبَرُ . ) (عنکبوت: ۴۵)

... و نماز را به پا دار؛ زیرا نماز، [انسان را] از زشتی ها و گناهان بازمی دارد و یاد خدا

بزرگ تر است .

همچنین در آیه ای دیگر می فرماید:

( إِنَّنی أَنَا اللّهُ لا إِلهَ إِلاّ أَنَا فَاعْبُدْنی وَ أَقِمِ الصَّلاهَ لِذِکْرِی .) (طه: ۱۴)

همانا من الله هستم؛ معبودی جز من نیست. مرا بپرست و نماز را برای یاد من به پا دار.

امام صادقعليه‌السلام در حدیثی ارزشمند، بر این نکته تأکید می کند و می فرماید:

مَن کانَ ذاکِراً لِلّهِ علی الحَقِیقَهِ فَهُوَ مُطِیعٌ و مَنْ کانَ غافِلاً عَنْهُ فهُوَ عاصٍ.(۱)

کسی که به حقیقت، به یاد خدا باشد، بنده ای فرمان بردار و انسان غافل از خدا، بنده ای گنه کار است.

اندر حضور یابی، در ذات خویش نوری

«الله نور» بر خوان، اندر کلام باری

بار گناه غفلت، از دوش جان بیفکن

بر جان گران تر از این، بارت مبین باری(۲)

عشق به خدا؛ راهی برای ترک گناهان

محبت و عشق به خداوند علیم، از دیگر راه هایی است که آدمی را از گناهان باز می دارد. در مناجات شعبانیه، در کتاب مفاتیح الجنان آمده است:

إِلهِی لَمْ یَکُنْ لِی حَوْلٌ فَأَنْتَقِلَ بِهِ عَنْ مَعْصِیَتِکَ إِلّا فِی وَقْتٍ اَیْقَظْتَنِی لِمَحَبَتِّکَ.

خدایا! قدرت دوری از نافرمانی تو را ندارم مگر زمانی که محبت خودت را در دلم زنده و روشن گردانی.

____

۱- [۱] بحارالانوار، ج ۹۳، ص۱۵۸.

۲- [۲] حسن حسن زاده آملی، دیوان اشعار، ص ۱۶۰.

مرحوم میرزا جواد آقا ملکی تبریزی، از جمله عارفان بزرگ عصر ماست. از جمله کرامت های این شخصیت بزرگ و ارزشمند، کنترل قلبشان بود. ایشان می گفت و اگر قلبم را بشکافند، جز محبت خداوند چیزی در آن پیدا نمی کنند.

گر بشکافند سرا پای من

جز تو نیابند در اعضای من(۱)

امام علیعليه‌السلام نیز در دعای کمیل از خداوند می خواهد: «... و قلبی بِحُبِّکَ مُتَیِّما ...؛ خدایا! قلبم را از محبتت لبریز کن».

اگر قلب انسان متوجه خداوند باشد، فقط به سراغ اموری می رود که وی را به سوی خدا رهنمون کند. کسی که به عظمت الهی می اندیشد، در وجودش استعداد انجام اعمال نیک پدید می آید.

رحمت الهی مانند خورشید بر همه جا و همه کس نمی تابد، بلکه اگر آدمی موانع را برطرف کند، می تواند از رحمت گسترده الهی بهره مند شود. این موانع، دوستی دنیا، گناهان، دل بستگی ها، شهوت ها و مانند آن است که مانع تابش نور الهی به شبستان وجود انسان می شود.

۸ - اصلاح قلب؛ راهی برای گناه زدایی

غفلت، از خطرناک ترین و زیان بارترین آفت ها برای قلب است؛ زیرا قلب غافل، از دستورها و آموزه های پیامبران و امام معصومعليه‌السلام و اولیای خدا و حکما دور می ماند. حضرت امام صادقعليه‌السلام می فرماید: «مَنْ رَعی قَلْبَهُ عَنِ الْغَفْلَهِ

_____

۱- [۱] سید احمد فاطمی، به سوی سعادت، ص ۱۶۴.

وَ نَفْسَهُ عَنِ الشَّهْوَهِ وَ عَقْلَهُ عَنِ الْجَهْلِ فَقَدْ دَخَلَ فِی دِیوانِ الْمُتَنَبِّهِینَ؛ هر کس قلبش را از غفلت حفظ کند، در شمار بیداران وارد شده است».(۱)

گاه دست، پا، زبان، چشم، گوش و مانند آن، مرتکب گناه و ناهنجاری می شوند، ولی همه این اعضا، گوش به فرمان قلب هستند، چنان که رسول گرامی اسلام می فرماید:

إِذا طابَ قَلْبُ الْمَرْءِ طابَ جَسَدُهُ وَ إِذا خَبُثَ الْقَلْبُ خَبُثَ الْجَسَدُ.(۲)

زمانی که قلب انسان پاک باشد، جسدش پاک می شود و هرگاه قلب او پلید باشد، جسدش نیز پلید است.

فضیلت آدمی، به پاکی قلب اوست. توان قلب برای شناخت حق، دلیل برتری انسان بر دیگر آفریده هاست و افتخار و کمال و رستگاری انسان در دنیا، به اصلاح این عضو و نیز توشه آدمی در آخرت بستگی دارد. زمانی که قلب انسان، در یاد خدا غرق و از عشق حق نورانی گشت و از حکومت غیرحق سالم ماند، عضوی مقبول است، ولی در صورت دوری و غفلت از حق، عضوی محجوب و مغضوب می شود. این قلب است که با رسیدن به قرب حق و تزکیه از ناپاکی ها، راه رسیدن به سعادت آدمی را فراهم می سازد و هم اوست که با ناقص شدن و ناپاک گردیدن، موجب شقاوت و محرومیت آدمی از لطف حق می گردد. البته باید دانست بلندی و رفعت قلب، در پرتو ذکر الهی به دست می آید، چنان که حضرت امام صادقعليه‌السلام می فرماید: «فَرَفْعُ الْقَلْبِ فِی ذِکْرِ

________

۱- [۱] بحارالانوار، ج ۷۰، ص ۶۸.

۲- [۲] همان، ص ۵۰.

اللّهِ؛ بلندی مرتبه قلب، در سایه بهره گیری از ذکر الهی است.»(۱) دل بر اثر غفلت و دوری از خدا، حقیر و خاکی می شود. این سخن امام صادقعليه‌السلام چه زیباست که فرمود: «وَ وَقْفُ الْقَلْبِ فِی الْغَفْلَهِ عَنِ اللّهِ؛ قلب بر اثر غفلت از یاد خدا، به وقف گرفتار می آید.»(۲) قلب غافل، قلبی است که از یک سو از توحید بریده است و از سوی دیگر، در فکر معاد و جهان پس از مرگ نیست. خداوند در قرآن مجید درباره این کوردلان می فرماید:

( أُولئِکَ الَّذینَ طَبَعَ اللّهُ عَلی قُلُوبِهِمْ وَ سَمْعِهِمْ وَ أَبْصارِهِمْ وَ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ لاجَرَمَ أَنَّهُمْ فِی اْلآخِرَهِ هُمُ الْخاسِرُونَ .) (نحل: ۱۰۸ و ۱۰۹)

آنها کسانی هستند که [بر اثر فزونی گناه،] خدا بر قلب و گوش و چشمانشان مهر نهاده است و غافلان حقیقی، همان ها هستند و به ناچار، آنها در آخرت زیان کارند.

قلبی که خدا را ناظر اعمال خویش نبیند و به اعمال و رفتار خود توجه نداشته باشد، برای اعضا و جوارح، دستورهایی صادر می کند که عملی شدن آنها، به ناهنجاری و بزه کاری در جامعه می انجامد. رسول گرامی اسلام در این باره می فرماید:

فِی الاِْنْسان مُضْغَهٌ إِذا هِیَ سَلِمَتْ و صَحَّتْ سَلِمَ بِها سائِرُ الْجَسَدِ فَإِذا سَقِمَتْ سَقِمَ لَها سائِرُ الْجَسَدِ وَ فَسَدَ وَ هِیَ الْقَلْبُ.(۳)

در بدن انسان، پاره ای گوشت است. زمانی که سالم و صحیح باشد، بقیه جسد نیز سالم است و اگر بیمار باشد، از بیماری اش، بقیه جسد نیز بیمار می شود و آن، قلب است.

ازاین رو، مراقبت از قلب و زدودن غفلت از آن، بسیار مهم است. امام

_________

۱- [۱] همان، ص ۵۵.

۲- [۲] بحارالانوار، ج ۷۰، ص ۵۵.

۳- [۳] همان، ص ۵۰.

صادقعليه‌السلام نیز در حدیثی زیبا، به این امر اشاره و تأکید کرده و فرموده است:

إِنْ کانَ الشَّیْطانُ عَدُوا فَالْغَفْلَهُ لِماذا وَ اِنْ کانَ الْمَوتُ حَقّاً فَالْفَرَحُ لِماذا.(۱)

اگر شیطان، دشمن شناخته شده است، پس غفلت شما از حقیقت ها برای چیست؟ و اگر مرگ برای شما امری حتمی است، پس خوشحالی شما از آنچه نباید به آن خوش حال شوید، چه دلیلی دارد؟

حضرت علیعليه‌السلام نیز در نهج البلاغه می فرماید:

طُوبی لِذِی قَلْبٍ سَلِیمٍ أَطاعَ مَنْ یَهْدِیهِ وَ تَجنَّبَ مَنْ یُرْدِیهِ وَ أَصابَ سَبِیلَ السَّلامَهِ بِبَصَرِ مَنْ بَصَّرَهُ وَ طاعَهِ هادٍ أَمْرَهُ وَ بادَرَ الْهُدی قَبْلَ أَنْ تُغْلَقَ أَبْوابُهُ وَ تُقْطَعَ أَسْبابُهُ وَاسْتَفْتَحَ التَّوْبَهَ وَ أَماطَ الْحَوْبهَ فَقَدْ أُقِیمَ عَلَی الطَّرِیقِ وَ هُدِیَ نَهْجَ السَّبِیلِ.(۲)

خوشا به حال آن که قلبی سلیم دارد. از کسی که هدایتش می کند، فرمان برداری و از آن که وی را به پستی می کشاند، دوری می جوید و با بینایی کسی که بینایش می سازد، به راه امن و درست می رسد. به اطاعت آن کسی گردن می نهد که به هدایت دعوتش می کند و به سرای هدایت روی می آورد. پیش از آنکه درهایش بسته شود و اسبابش قطع گردد، در توبه را می گشاید و گناه را از بین می برد. اگر چنین کند، بر جاده حق قرار گرفته و به راه راست و گسترده حق، هدایت شده است.

حضرت محمدعليه‌السلام ، انسان ها را به پاسداری از قلب دعوت می کند و آنان را از آلوده شدن به گناه باز می دارد. ایشان می فرماید:

إِذا أَذْنَبَ الْعَبْدُ نُکِتَتْ فِی قَلْبِهِ نُکْتَهٌ سَوْداءٌ فَإِذا تابَ صُقِلَ مِنْها فَإِنْ عادَ زادَتْ حَتّی تَعْظُمَ فِی قَلْبِهِ.(۳)

هرگاه بنده گناه کند، نقطه ای سیاه در دلش پدیدار می شود. اگر توبه کند، دلش از آن نقطه

____

۱- [۱] سفینه البحار، ج ۲، ص ۳۲۳.

۲- [۲] نهج البلاغه، خطبه ۲۴.

۳- [۳] کنز العمال، ج ۴، ح ۱۰۲۸۸.