سیره اخلاقی علما

سیره اخلاقی علما0%

سیره اخلاقی علما نویسنده:
گروه: اخلاق اسلامی

سیره اخلاقی علما

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: فاطمه عسکری
گروه: مشاهدات: 7055
دانلود: 2463

توضیحات:

سیره اخلاقی علما
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 197 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 7055 / دانلود: 2463
اندازه اندازه اندازه
سیره اخلاقی علما

سیره اخلاقی علما

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

و قوم و خویش دعوت میکرد. سپس از یکی از آنها میخواست خطبه ای را که رسول اعظمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در روز عید غدیر خم ایراد کرده و یکی از برجسته ترین و بهترین خطبه هاست، با صدای بلند بخواند. در این هنگام، نشاط و خوشحالی در چهره ایشان ظاهر می شد و سخنان دل نشین و شیرین بسیار و نکته های کمیابی که از شعر و نثر در خاطر داشت، برای حاضران بیان می­کرد.(۱)

آیت الله مصباح میگوید: آیت الله سیدمحمدرضا گلپایگانی، مرجع عالی قدر جهان تشیع، اهتمام بسیاری به برگزاری مراسم سوگواری برای ائمه معصومعليه‌السلام داشت و در روزهای شهادت و مناسبتها، در خانه ایشان مجلس عزا برپا میشد.

همچنین در ایام شهادت مادرش، صدیقه طاهره، حضرت زهراعليها‌السلام در روزهای یازدهم، دوازدهم و سیزدهم جمادی الاول و روزهای اول، دوم و سوم جمادی الثانی در خانه ایشان مجلس عزا برپا بود. افزون بر این، در طول سال، در روزهای پنجشنبه نیز مجلس روضه در خانه ایشان برگزار میشد. علاقه آیت الله سیدمحمدرضا گلپایگانی به سیدالشهداعليه‌السلام به گونه ای بود که عصر عاشورا، بستگان را گرد خویش جمع می کرد و خود روضه می خواند و این کار را تا آخر عمر شریفش ادامه داد.(۲)

_________________________________

۱- نک: اسوه عارفان، صص ۳۵ و ۳۶.

۲- نوری از ملکوت، صص ۱۳۶ و ۱۳۷، با اندکی تلخیص.

آنان نزدیک می دید. امام در برخورد با مشاهد مشرفه و در تشرف به زیارت قبور مطهر معصومینعليه‌السلام ، [چنان بود که گویا] امام را در برابر خود ناظر و حاضر می دید.(۱)

محمدتقی ادهم نژاد لنگرودی، درباره عشق خالصانه حاج شیخ علی رضا ممجّد لنگرودی به اهل بیتعليه‌السلام می نویسد: یکی از ویژگی های برجسته ایشان، عشق و اخلاص آن مرد بزرگ به خاندان عصمت و طهارتعليه‌السلام بود. بنده شاهد بودم وقتی ایشان در ماه مبارک رمضان، در مسجد کنار حوزه علمیه به منبر می رفت و روضه می خواند، بی اختیار و با صدای بلند می گریست. حاج شیخ علیرضا، چنان اشعار عربی را سوزناک می خواند به ویژه اشعار مربوط به حضرت علی اصغرعليه‌السلام را که سخت ترین قلب ها می شکست و اشک از چشمان همه سرازیر می شد.

همچنین، در سال ۱۳۷۱روزی با ایشان در صحن مدرسه فیضیه درحال قدم زدن بودیم که روضه خوانی در زیر مَدْرس کتاب خانه فیضیه، به مناسبت ایام فاطمیه شروع به روضه خوانی کرد. ایشان با شنیدن صدای روضه خوانی، روی سکویی نشست و درحالی که عصای خود را به زمین می زد، چنان گریست که تاکنون از هیچ کس و در هیچ محفلی چنین گریستنی را ندیده بودم.(۲)

آقای حسین حیدری درباره عشق و ارادت آقا شیخ مرتضی زاهد به اهل بیتعليه‌السلام ، میگوید: یکی از خاطره های فراموش نشدنی آقا شیخ مرتضی، مربوط به گریه های آن بزرگوار است. من از دوران کودکی

________________________________

۱- نک: سرگذشت های ویژه از زندگی امام خمینی رحمه الله، ج ۱، ص ۱۲۰.

۲- نک: ستارگان حرم، ج ۱۲، صص ۱۳۵ و ۱۳۶.

به خوبی به یاد دارم که ایشان از همان شروع صحبت که میگفت «قال الصادقعليه‌السلام » همان طور آرام آرام از گوشه چشم هایش اشک سرازیر می شد و با این حال، اخبار و احادیث اهل بیت عصمت و طهارتعليه‌السلام را برای مردم میخواند....(۱)

استاد مرتضی مطهری، دلیل احترام ویژه خود به علامه طباطبایی را این گونه بیان می­کند: «من فیلسوف و عارف بسیار دیده ام و احترام به ایشان نه به خاطر این است که یک فیلسوف است، بلکه احترامم به این جهت است که او عاشق دلباخته اهل بیتعليه‌السلام است. علامه طباطبایی در ماه رمضان روزه خود را با بوسه بر ضریح حضرت معصومهعليها‌السلام افطار میکرد. ابتدا به حرم مطهر مشرّف میشد، ضریح مقدس را می بوسید و سپس به خانه میرفت و غذا میخورد. این ویژگی ایشان بود که مرا به شدت شیفته ایشان نموده است. همچنین، ایشان غالباً در مجالس روضه و مرثیه روزهای جمعه شرکت میکرد و با تمام وجود زار زار گریه می کرد».(۲)

زیارت عاشورا در آخرین لحظه عمر

آیت الله محمدتقی بهجت میفرماید: «آیت الله حاج شیخ محمدحسین اصفهانی (مشهور به کمپانی) که صاحب آثار و دیوان و از اساتید محترم ما بودند، از درگاه خدا خواسته بودند که لحظه آخر عمرشان زیارت عاشورا بخوانند و بعد قبض روح شوند. که البته، دعای ایشان مستجاب شد و بعد از اتمام زیارت عاشورا از این عالم درگذشتند».(۳)

___________________________________

۱- نک: آقا شیخ مرتضی زاهد، صص ۱۶۹ و ۱۷۰.

۲- نک: غلامرضا گلی زواره، منظومه معرفت، قم، انتشارات قیام، ۱۳۷۴، چ۱، صص ۹۲ و ۹۳.

۳- علیرضا خاتمی، داستان هایی از علما، قم، انتشارات مهدی یار، ۱۳۷۹، چ ۱، ص ۱۳۲.

خاک پای زائر حسینی شفای درد چشم

آیت الله بروجردی میفرماید: «وقتی که من در بروجرد بودم، از درد چشم رنج میبردم. به پزشکان مراجعه نمودم، ولی آنها از معالجه من اظهار ناامیدی کردند. در ایام عاشورا، برخی هیئت های عزادار به منزل ما می آمدند. من در مجلس عزای امام حسینعليه‌السلام نشستم و گریه کردم، درحالی که چشمم به شدت درد می کرد. در همان حال به نظرم رسید خاک سر و صورت عزاداران را گرفته و به چشم خود بمالم. پس بدون اینکه کسی متوجه شود، خاک را گرفتم و به چشم خود مالیدم و احساس تخفیف درد کردم و احساس کردم که کم کم درد برطرف می شود، به گونه ای که از آن روز تاکنون به هیچ وجه درد چشم من عود نکرده، بلکه چشمم پرنور شده و احتیاج به عینک ندارم».(۱)

ارتباط معنوی با امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف

حجت الاسلام محمد محمدی اشتهاردی درباره مدرس وارسته، آیت الله سیدمحمود مرعشی چنین می­نویسد: رابطه ایشان با حضرت ولی عصر عج الله تعالی فرجه الشریف بسیار استوار و مخلصانه بود. هر روز صبح دعای عهد امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف را می­خواند و با آن بزرگوار رابطه معنوی و ملکوتی خالصانه ای داشت. کتاب شرح دعای ندبه ایشان که بسیار مشروح و متقن است، نشان دهنده عمق ارتباط ایشان با عترت پیامبر اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به ویژه امام عصر عج الله تعالی فرجه الشریف است.(۲)

تعهد به امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف

روحانی شهید، علی اصغر نادری جهرمیرضي‌الله‌عنه ، همیشه خود را مدیون امام رحمه الله و انقلاب اسلامی میدانست. ایشان در آخرین روزهای

________________________________

۱- قصه ها و خاطره ها، ص ۳۸؛ سیمای فرزانگان، صص ۱۸۶ و ۱۸۷.

۲- نک: ستارگان حرم، ج ۱۱، ص ۴۷.

پیش از شهادتش، در وصیت نامه اش چنین می نویسد: «از مقدار مبلغی که در بانک، قرض الحسنه و نزد دیگران دارم، ده هزار تومان به مدرسه علمیه شهید آیت الله دستغیب و ده هزار تومان به مدرسه فیضیه قم بدهید. علت پرداخت این مبالغ این است که من این مقدار شهریه را از امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف گرفته ام و هنوز نتوانسته ام قدمی در راه اسلام بردارم».(۱)

انتظار فرج

یکی از دوستان شیخ رجب علی خیاط درباره ایشان میگوید: در سال هایی که خدمت ایشان بودم، احساس نکردم که ایشان خواسته مهمی جز فرج حضرت ولی عصر عج الله تعالی فرجه الشریف داشته باشد. ایشان همواره به دوستان نیز سفارش میکرد تا حد امکان، چیزی جز فرج آقا از خداوند نخواهند. حالت انتظار به گونه ای در وجود شیخ قوّت داشت که اگر کسی از فرج ولی عصر عج الله تعالی فرجه الشریف صحبت میکرد، ایشان منقلب میشد و میگریست.

همچنین، نکته مهمی که جناب شیخ بر آن تأکید داشت، آمادگی و آراستگی شخص منتظر بود؛ هرچند عمرش برای درک زمان حضور آن بزرگوار کافی نباشد. شیخ رجب علی همواره سفارش میکرد: «با همه وجود در انتظار ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه) باش و حال انتظار را با مشیت حق همراه کن».(۲)

یکی از شاگردان شیخ رجب علی خیاط نقل میکند: ایشان همواره متوجه حضرت ولی عصر عج الله تعالی فرجه الشریف بود و ذکر صلوات را بدون «وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ» نمی گفت. جلسه های ایشان نیز بدون تجلیل از امام عصر عج الله تعالی فرجه الشریف و دعا برای فرج ایشان برگزار نمی شد. شیخ رجب علی در اواخر عمر که

_________________________________

۱- نک: داستان هایی از علما، ص ۳۷.

۲- نک: کیمیای محبت، صص ۶۱ و ۶۲.

احساس میکرد پیش از فرج از دنیا میرود، به دوستان میگفت: «اگر موفق به درک حضور حضرتش شدید، سلام مرا به او برسانید».(۱)

زیارت اهل بیتعليه‌السلام

حجت الاسلام کریمی میگوید: تشرّف به حرم مطهر امیرمؤمنان، علیعليه‌السلام با آداب خاصی صورت میگرفت. ایشان با کمال ادب و متانت اذن دخول میخواند؛ از طرف پایین پا وارد حرم می شد و همواره مواظب بود از بالای سر مطهر حضرت علیعليه‌السلام عبور نکند. هنگامی که به ضریح مطهر میرسید، زیارت امین الله یا زیارت دیگری را با نهایت اخلاص میخواند. سپس دوباره به طرف پایین پای حضرت برمی گشت، در گوشه ای می نشست و زیارت نامه و دعا میخواند. سپس دو رکعت نماز میخواند، آن گاه با ادب خاصی حرم را ترک میکرد.(۲)

حجت الاسلام سیدحمید روحانی نیز دراین باره نقل کرده است: حضرت امام رحمه الله در اغلب ایام زیارتی، در کنار قبر امام حسینعليه‌السلام بود و در دهه عاشورا، هر روز زیارت عاشورا را با صد مرتبه سلام و صد لعن می خواند.(۳)

آخرت گرایی

نقل است روزی یکی از ثروتمندان به آیت الله محمدحسن مامقانی مقداری پول داد و گفت: با این پولها خانه ای برای سکونت خویش بخرید! آیت الله مامقانی پول را میان طلبه ها و نیازمندان تقسیم کرد و حتی

________________________________

۱- کیمیای محبت، صص ۶۲ و ۶۳.

۲- نک: سرگذشت های ویژه از زندگی امام خمینی رحمه الله، ج ۱، ص ۱۲۲.

۳- سرگذشت های ویژه از زندگی امام خمینی رحمه الله، ج ۱، ص ۹۸.

درهمی برای خود برنداشت. وقتی این خبر به صاحب مال رسید، نزد ایشان آمد و گفت: من این پولها را دادم تا شما خانه ای برای خود تهیه کنید. مرحوم مامقانی فرمود: «من هم برای خودم بهترین خانه ها را در بهشت خریدم».(۱)

تمسک به اهل بیتعليه‌السلام

یکی از خادمان حرم مطهر امیرمؤمنان، علیعليه‌السلام میگوید: طبق معمول همیشه، پیش از طلوع فجر، برای روشن کردن چراغ های حرم مطهر به آنجا رفتم. ناگهان از طرف پایین پای حضرت علیعليه‌السلام صدای گریه ای بلند و ناله­ای سوزناک به گوشم رسید. بسیار شگفت زده شدم و با خود گفتم: خدایا، این صدای کیست؟! این گریه جان سوز از کجاست؟! اغلب، این وقت شب زوار به حرم مشرّف نمی شوند... در همین اندیشه ها بودم و آهسته آهسته پیش می آمدم تا ببینم که ناگهان، شیخ انصاریرحمه‌الله را دیدم که صورت را بر ضریح مقدس گذاشته و گریه میکند. ایشان همانند مادر جوان مرده، با سوز و گداز میگفت: «آقای من، مولایم، ای اباالحسن! این مسئولیتی که اینک به دوشم آمده، بس خطیر و مهم است. از تو میخواهم مرا از لغزش و اشتباه و عمل نکردن به وظیفه، مصون داری و در توفان های حوادث ناگوار، همواره راهنمایم باشی [که در غیراین صورت، از زیر بار مسئولیتهای رهبری و مرجعیت شانه خالی خواهم کرد و آن را نخواهم پذیرفت]».(۲)

۲ - رفتارهای عبادی

تعبد دینی

آیت الله حاج سیدمحسن خرازی، درباره آقا شیخ مرتضی زاهد چنین نقل می­کند: ایشان نسبت به احکام و ظواهر شرع و عمل به رساله های عملیه بسیار

__________________________________

۱- نک: مردان علم در میدان عمل، ۱۳۷۶، چ ۱، ج ۷، صص ۱۷۹ و ۱۸۰.

۲- نک: سیمای فرزانگان، ص ۱۳۷.

متعبد بود. معلوماتش در حد اجتهاد نبود. ازاین رو، یکی از مراقبات و دغدغه های بزرگش این بود که به درستی (احتیاط) به احکام دینی عمل کند. همین امر سبب شده بود ایشان به محضر عالمان بزرگ تهران چون حضرت آیت الله خوانساری برود و درباره احکام و مسائل شرعی از آنها بپرسد. این تعبد به احکام، از ویژگی های او بود و این دغدغه در او بسیار محسوس بود.(۱)

دکتر حمید فرزام، از شاگردان شیخ رجب علی خیاط، در توصیف تعبد ایشان میگوید: شیخ، شریعت و طریقت و حقیقت را با هم داشت؛ نه اینکه مانند درویشها پشت پا به شریعت بزند. اولین حرف ایشان به بنده این بود: «برو حساب خمست را بکن!» و مرا نزد مرحوم آقا شیخ آشتیانی فرستاد و فرمود: «باید بروی خدمت ایشان!» خدمت ایشان رفتم و حساب کلبه محقری را که داشتم، کردم.(۲)

ذکر و یاد خدا

فقیه و عالم وارسته، آیت الله حاج سیدمحسن خرازی، درباره آقا شیخ مرتضی زاهد چنین نقل میکند: ایشان همواره در حال گفتن ذکر بود. این کار بسیار مشکل است، بسیار سخت است که آدم همواره و در همه حال به یاد خدا باشد. البته من کم سن و سال بودم که با ایشان آشنا شدم، ولی با این حال، تا آنجا که یادم هست، هیچ وقت یادم نمی آید، ایشان را در وضعیتی دیده باشم که به کاری غیر از ذکر و یاد خدا بپردازد. ایشان هم خودش همواره در حال ذکر گفتن بود و هم میکوشید افراد را به خدا و آخرت متوجه و به جنبه های معنوی مشغول سازد.(۳)

__________________________________

۱- نک: آقا شیخ مرتضی زاهد، ص ۱۰۸.

۲- نک: کیمیای محبت، ص ۵۳.

۳- نک: آقا شیخ مرتضی زاهد، صص ۱۰۸ و ۱۰۹.

یکی از ارادتمندان شیخ رجب علی خیاط میگوید: شیخ به استغفار و صلوات، بسیار اهمیت میداد و معتقد بود این دو ذکر، دو بال پرواز سالک است. شیخ میفرمود: «هر کس در طول زندگی زیاد صلوات بفرستد، به هنگام مرگ، رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم لب او را میبوسد».(۱)

سحرخیزی

حجت الاسلام سیدمحمود یزدی، درباره شوریده حالی آیت الله ملکی تبریزی، هنگام بیدار شدن در سحرگاهان برای خواندن نماز شب می گوید: ایشان شبها که برای عبادت و شب زنده داری بر میخاست، ضمن اجرای دستورها و آداب برخاستن از خواب، همانند سجده و دعا، مدتی در بستر میگریست. سپس به حیاط می آمد و به آسمان می نگریست و آیه ۱۹۰ تا ۱۹۴ سوره آل عمران را می خواند(۲) و سر به دیوار میگذاشت و مدتی گریه میکرد. آن گاه وضو می گرفت و چون به نماز برمی خاست و به تهجد مشغول می شد، حالش بسیار منقلب می شد. او در نمازها به ویژه در قنوتها بسیار گریه میکرد.(۳)

ابوالحسن ربانی سبزواری درباره اهتمام آیت الله محمدحسین اعلمی حائری به سحرخیزی می نویسد: در احوال ایشان نوشته اند: همیشه ساعتی پیش از طلوع فجر بیدار می شد و به عبادت می پرداخت. در مدت اقامت در نجف و کربلا و قم، نماز شب خود را در حرم امامان معصومعليه‌السلام و حضرت فاطمه معصومهعليها‌السلام به جا می آورد و سپس نماز صبح و مستحبات و تعقیبات نماز را انجام میداد.(۴)

_________________________________

۱- نک: کیمیای محبت، صص ۲۰۷ و ۲۰۸.

۲- مستحب است این آیات پیش از نماز شب تلاوت شود.

۳- نک: حضرت آیت الله حاج میرزا جواد ملکی تبریزی رحمه الله، رساله لقاءالله، ترجمه و مقدمه: سیداحمد فهری، تهران، نهضت زنان مسلمان، ۱۳۶۰، صص ۵ و ۶.

۴- نک: ستارگان حرم، ج ۱۲، صص ۲۵۷ و ۲۵۸.

تقید به احکام دینی

آقای شیخ الاسلامی، درباره مقید بودن مرجع عالی قدر، آیت الله العظمی سیدمحمدرضا گلپایگانی، به احکام دینی، میگوید: مرحوم آیت الله گلپایگانی، فردی روحانی و معنوی بود، تقید بسیاری به انجام احکام شرع مقدس داشت و در عبادت بسیار حریص بود، وقتی وارد مسجدی می شد، نماز تحیت را ترک نمی کرد و این درسی بود برای دیگر طلبه ها. همچنین، ایشان همواره نماز اول ماه را میخواند و در ماه رجب نیز اعمال ام داوود را به جا می آورد. سالی در محضر ایشان به منبر رفتم و در شب اول ماه رجب، درباره اعمال این ماه صحبت کردم. فردا که خدمت ایشان مشرّف شدم، فرمود: «امروز همه خانواده ما روزه هستند».(۱)

تقید به گفتن اذان

حجت الاسلام آشتیانی، درباره مقید بودن مرجع بزرگوار، آیت الله سیدمحمدرضا گلپایگانی به اذان گفتن، میگوید: معظم له تقید خاصی به اذان گفتن داشت و هر روز هنگام صبح، در خانه این عمل مستحب را به جا می­آورد. یکی از عالمان دراین باره نقل کرده است: شبی مهمان ایشان بودم. نزدیک صبح صدای دل نوازی شنیدم. دقت کردم، دیدم صدای اذان است. با خود گفتم این فرد کیست که چنین خوب اذان می گوید؟ به دنبال صدا رفتم، دیدم حضرت آیت الله گلپایگانی در حال گفتن اذان است.(۲)

نماز اول وقت

تیمسار شهید، صیاد شیرازی، درباره تقید امام به خواندن نماز اول وقت می گوید: پیش از شروع یکی از عملیات ها که خودمان را برای طرح

_________________________________

۱- نک: نوری از ملکوت، صص ۱۲۷ و ۱۲۸.

۲- نک: نوری از ملکوت، صص ۱۶۰ و ۱۶۱.

برنامه آن آماده میکردیم، خدمت امام رسیدیم و به بیان گزارش کار پرداختیم. در این جلسه، ، آقای هاشمی رفسنجانی، وزیر دفاع و فرمانده محترم کل سپاه نیز حضور داشتند. گزارشها خدمت امام داده شد. در اوج صحبت و گزارش، ایشان بلند شدند و به اتاق دیگر رفتند. پس از این کار امام، اولین کسی که صحبت کرد، آقای هاشمی رفسنجانی بود. ایشان پرسید: آقا! کسالتی عارض شده است؟ چون تنها چیزی که به ذهن می آمد، این بود. امام در پاسخ فرمود: «خیر! وقت نماز است» و این سخن را با چنان قاطعیتی بیان کردند که احساس کردیم ما تاکنون نماز نخوانده ایم. سجاده امام پهن بود. آن بزرگوار بر آن ایستادند و به مقدمات نماز پرداختند و ما نیز رفتیم وضو گرفتیم و پشت سر ایشان در یکی دو صف ایستادیم و نماز را به جماعت برگزار کردیم. این ماجرا به پایان رسید، ولی آثار رفتاری و اخلاقی این کار امام و روحیه تعبد ایشان، به نظر من اثری جاودانی برجای گذاشت.(۱)

__________________________________

۱- نک: علی صیاد شیرازی، امام و دفاع مقدس، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ۱۳۸۱، چ ۴، صص ۶۵ و ۶۶.

حالت اغما به سر میبردند، مرتب پشت سر هم میگفتند: «سُبْحانَ اللهِ وَ الْحَمْدُاللهِ وَ لا اِلهَ اِلَّا اللهِ وَ اللهُ اکْبَر.» این برای ما درس است. ما که رهبرمان را دوست داریم، باید به کارها و روحیات او توجه کنیم و از آن درس بگیریم».(۱)

خانم فاطمه طباطبایی، عروس امام ، میگوید: توجه ایشان همیشه به وقت نماز بود؛ یعنی از وقتی که ساعت، یازده میشد، مرتب میپرسیدند: «ساعت چنده؟»؛ زیرا مقید بودند اول ظهر نمازشان را بخوانند. ایشان همواره مراقب و منتظر اول وقت نماز بودند. باور کنید از ساعت ۱۰:۳۰ تا ۱۲ نگران وقت نماز بودند و نمازشان را که می خواندند، آرامش پیدا می­کردند و سپس چشم­هایشان را می بستند.(۲)

اهتمام به نماز شب

حجت الاسلام حسن ثقفی، درباره اهتمام امام خمینی به خواندن نماز شب میگوید: هنگامی که امام برای اقامه نماز شب برمی خاست، مقید بود بی سر و صدا باشد. یادم هست در پاریس دو اتاق کوچک بود و من که آنجا میخوابیدم، میدیدم امام خیلی آهسته و درست مثل یک سایه برمی خاست و بدون سر و صدا وضو میگرفت و نماز شب می­خواند.

برخی از خویشاوندان که از پانزده سالگی با امام بودند، گفته اند: از دوران نوجوانی که با امام خمینی بودیم، آقا شبها چراغ موشی کوچکی برمی داشت و برای اینکه کسی بیدار نشود، به جای دیگری می رفت و نماز شب میخواند.(۳)

_______________________________

۱- علی خامنه ای، خاطرات و حکایت ها، تهران، مؤسسه فرهنگی قدر ولایت، ۱۳۷۹، چ ۲، ج۳، ص ۵.

۲- نک: حمید بصیرت منش و اصغر میرشکاری، فصل صبر، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۷۷، چ ۱، صص ۸۶ و ۸۷.

۳- نک: پا به پای آفتاب، ۱۳۷۴، چ ۲، ج۱، ص ۱۴۲.

همسر امام نیز دراین باره میگوید: هیچ وقت نشد که من از نماز شب ایشان بیدار شوم؛ چون چراغ را روشن نمی کرد، حتی چراغ دستشویی را نیز روشن نمی گذاشت تا کسی بیدار نشود. هنگام وضو گرفتن برای نماز شب نیز ابری زیر شیر آب میگذاشت تا صدای چکه و ریزش آب موجب بیدار شدن کسی نشود.(۱)

آیت الله سید مصطفی خوانساری، درباره عبادت و تهجد شبانه امام خمینی این گونه نقل کرده است. یک سال در قم، برف زیادی آمده بود و سیل، نصف این شهر را خراب کرده بود. در همان وضع و با آن شدت سرما و یخ بندان، امام نیمه های شب از مدرسه دارالشفا به مدرسه فیضیه می آمد و به هر زحمتی بود، یخ حوض مدرسه را می شکست، وضو میگرفت، زیر مَدْرَس میرفت و در تاریکی مشغول عبادت و نماز میشد و با سرور و شادی خاصی نماز شب را به جا می آورد. هنگام اذان نیز به مسجد بالاسر می آمد و پشت سر آیت الله حاج میرزا جواد ملکی به نماز می ایستاد. سپس برمی گشت و مشغول مباحثاتش می شد.(۲)

خواندن نماز شب و عبادت شبانه، حتی در شب پرواز سرنوشت ساز ایشان در دوازدهم بهمن ۱۳۵۷ شمسی ترک نشد. یکی از همراهان امام که با ایشان در هواپیما بود، نقل می­کند: به احترام آقا، طبقه بالای هواپیما را به ایشان اختصاص دادند تا در آنجا استراحت کند و کسی مزاحمش نباشد. من جسارت کردم و گفتم: بروم، ببینم آقا در چه حالی است. وقتی به طبقه بالا رفتم، دیدم آقا مشغول نماز است و اشک می ریزد.(۳)

____________________________________

۱- نک: غلامعلی رجایی، برداشت­هایی از سیره امام خمینی، تهران، عروج، ۱۳۷۸، چ ۲، ج ۳، ص۱۱۴.

۲- نک: پا به پای آفتاب، ۱۳۷۳، چ ۱، ج ۳، ص ۴۹.

۳- پا به پای آفتاب، ۱۳۷۳، چ ۱، ج ۲، ص ۲۳۴.

آقای مصطفی کفاش زاده، از کارکنان بیت امام خمینی نقل میکند: شبی که صبحش میخواستند امام را عمل جراحی کنند، به دلیل ضعف شدید امام، به ایشان خون تزریق شد. تا ساعت یازده شب که ایشان در حال استراحت و خواب بودند، خدمتشان بودم. موقع نماز شب رفتم و امام را بیدار کردم. برخاستند؛ وضو گرفتند و نماز شب مفصلی به جا آوردند که مردم فقط بخشی از آن را از تلویزیون دیدند. اولین شبی بود که ایشان نماز شب می خواندند و چراغ اتاق روشن بود. به دلیل همین روشن بودن چراغ بود که توانستیم پنهانی فیلمی از امام تهیه کنیم که ملت عزیز ایران نیز لحظاتی از راز و نیاز امام با خدا را ببینند.(۱)

شب زنده­داری

آقای میرزا محمدتقی جاودان، پسر مرحوم آقا شیخ مرتضی زاهد، درباره پدرش میگوید: در دوران کودکی ام، شاید هفت ساله بودم، شبی در کنار مادرم خوابیده بودم. نیمه های شب از شدت تشنگی از خواب بیدار شدم. میخواستم مادرم را صدا بزنم و از او آب بخواهم، ولی ناگهان صدای گریه پدرم را شنیدم که در حال قنوت بود. او به گونه ای می گریست که من نیز از گریه ایشان به گریه افتادم و در همان حال گریه، خوابم برد و به کلی تشنگی را فراموش کردم.(۲)

در شرح حال محدث بزرگ، حاج شیخ عباس قمی آورده اند: ایشان در تمام دوره سال، در چهار فصل، حداقل یک ساعت پیش از طلوع فجر

_____________________________

۱- نک: امام در سنگر نماز، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینی رحمه الله، ۱۳۷۴، چ ۲، ص ۷۳؛ برداشت هایی از سیره امام خمینی، ج ۳، ص ۱۶.

۲- نک: آقا شیخ مرتضی زاهد، صص ۲۰۱ و ۲۰۲.

بیدار می شد و به نماز و شب زنده داری می پرداخت. شیخ عباس قمی، به عبادت آخر شب و پیش از سپیده دم اهمیت بسیاری می داد و معتقد بود بهترین اعمال مستحبی، عبادت و شب زنده داری است. فرزند بزرگ ایشان میگوید: «تا آنجا که من به خاطر دارم، بیداری آخر شب از او فوت نشد. حتی در سفرها این شیوه عملی می شد».(۱)

مناجات شبانه

حاج محمدحسین مباشر، درباره مناجات شبانه آقا شیخ مرتضی زاهد چنین میگوید: شبی از جلوی خانه مرحوم مجدالذاکرین، پدر آقا شیخ مرتضی رد می­شدم. صدای خفیفی از درون خانه شنیدم. شب بود و همه جا در خاموشی فرو رفته بود. من کنجکاو شدم بدانم این صدای خفیف، در این ساعت شب چیست و با خود گفتم نکند دزد آمده باشد. به کنار در خانه رفتم و گوشم را تیز کردم. صدای آشنایی شنیدم، صدای مناجات و گریه آقا شیخ مرتضی زاهد بود که در آن زمان حدود بیست سال داشت. ایشان برای اینکه مزاحم اعضای خانه نباشد، به دالان خانه آمده و در آنجا به نماز و مناجات مشغول بود و با معنویتی خاص و با گریه، با خدا مناجات میکرد.(۲)

انس با قرآن

از حجت الاسلام ثقفی، درباره انس امام خمینی با قرآن نقل شده است: امام با قرآن خیلی مأنوسند، برای مثال، پس از صرف صبحانه و دیدار با مسئولان و کارهای دیگر، حدود ساعت نه ونیم صبح، پس از مقداری قدم زدن، شروع به تلاوت قرآن می­کنند. سپس به انجام برخی امور

___________________________________

۱- نک: سیمای فرزانگان، صص ۲۲۲ و ۲۲۳.

۲- آقا شیخ مرتضی زاهد، ص ۱۶۶.

و مطالعه نامه های محرمانه ای میپردازند که رسیدگی به آنها کار خود ایشان است. آن گاه دوباره نزدیک اذان ظهر وضو میگیرند و قرآن میخوانند.(۱)

پزشک مخصوص حضرت آیت الله سیدمحمدرضا گلپایگانیرحمه‌الله که ۲۷ سال سابقه آشنایی با ایشان داشت، نقل میکند: من هر وقت خدمت ایشان میرفتم، مشغول تلاوت قرآن کریم بود. آن مرجع بزرگ، صبح و شام قرآن تلاوت میکرد و تا روزهای آخر عمرش این برنامه را ادامه داد و تلاوت قرآنشان هیچ گاه ترک نشد.(۲)

اخلاص در انجام وظیفه

نقل کرده اند روزی آقای حاج سید محمود چایچی، از بزرگان تهران تصمیم گرفت آقا شیخ مرتضی زاهد را امتحان کند. آقا شیخ مرتضی هرهفته در خانه حاج محمود منبر میرفت و به جز جلسه های هفتگی، در برخی مناسبت ها نیز این جلسه ها به صورت ده روزه برپا میشد. بنابراین، آقا حاج محمود چایچی تصمیم گرفت از این به بعد، برای منبرها و روضه های آقا شیخ مرتضی هیچ پولی به او نپردازد و از این طریق او را امتحان کند. از آن پس، آقا شیخ مرتضی هر هفته به خانه او می آمد و بدون گرفتن هیچ مزدی وظیفه اش را انجام می داد و میرفت.

هفته ها به سرعت آمد و رفت و حاج محمود چایچی هیچ تغییری در رفت و آمدها و کیفیت منبرهای آقا شیخ مرتضی ندید، بلکه ایشان مانند هفته ها و ماه­های گذشته، با شور و اشتیاق به این جلسه ها می آمد. سید محمود چایچی این امتحان را مدت دو سال ادامه داد و پس از دو سال، اطمینان یافت به راستی، پول برای آقا شیخ مرتضی زاهد ارزشی ندارد و ایشان هیچ توجهی به امور مادی نمی کند. اگر برای مواعظ و منبرهایش

____________________________________

۱- نک: پابه پای آفتاب، ج ۱، ص۱۴۴.

۲- نک: نوری از ملکوت، ص ۱۲۸.

پولی به او بدهند، می پذیرد و اگر چیزی به او ندهند نیز هیچ فرقی برایش ندارد و برای او فقط برپا بودن این جلسه­ها مهم است.(۱)

۳ - رفتارهای عملی

کنترل نفس

از آیت الله لنگرودی نقل شده است: شیخ مرتضی زاهد چنان از هوای نفس می ترسید که هرگاه در بالای منبر احساس میکرد مردم بیشتر از حد، مجذوب و شیفته او و سخنانش شده اند، به سرعت میکوشید این وضعیت را کنترل کند و مردم را از این حالت بیرون آورد. در این مواقع، برای مثال، آب میخواست و لحظاتی را به این شکل میگذرانید تا مردم از آن حالت بیرون بیایند.(۲)

آیت الله حاج آقا مرتضی تهرانی می گوید: یک روز از مرحوم پدرم پرسیدم: پدرجان! آقا شیخ مرتضی زاهد چگونه توانسته است به این خوبی، هوای نفسش را از بین ببرد و به مقام تشرّف دست یابد و این گونه نورانیت پیدا کند؟ پدرم گفت: «این آقا شیخ مرتضی، آنچه از اخبار و احادیث معتبر از کلمات معصومینعليه‌السلام در کتابها دیده و خوانده، باور کرده است و این باور و یقین نسبت به معارف اهل بیتعليه‌السلام ، او را به این نورانیت رسانده است».(۳)

مجاهده با نفس

بارها اتفاق می افتاد مرحوم ملاعبدالله شوشتری، از مقدس اردبیلی پرسش هایی میکرد و آن دو عالم بزرگ درباره مسائل مطرح شده بحث و

_____________________________________

۱- آقا شیخ مرتضی زاهد، صص ۱۷۲ و ۱۷۳.

۲- نک: آقا شیخ مرتضی زاهد، ص ۹۶.

۳- آقا شیخ مرتضی زاهد، ص ۲۱۶.

بررسی میکردند. در بسیاری از مواقع، ناگاه علامه اردبیلی در میان گفت وگو، سکوت می کرد یا میفرمود این بحث باشد تا به کتاب مراجعه کنم! سپس دست شوشتری را میگرفت، از محدوده شهر نجف خارج میشدند و به بیرون شهر می رفتند. وقتی به جای خلوتی می رسیدند، مقدس رو به شوشتری میکرد و میگفت: آن مسئله چه بود؟ سپس درباره آن مسئله بحث و بررسی میکرد و تحقیقات خود را درباره آن بیان میکرد. در این مواقع، مرحوم شوشتری با تعجب می پرسید: شما که به این خوبی مطلب را میدانستید، چرا آنجا مطرح نکردید؟ مقدس اردبیلی پاسخ می داد: «آنجا گفت وگویمان در حضور مردم بود و این احتمال وجود داشت میان ما جدل پیش آید و بر یکدیگر غلبه کنیم، ولی اینجا کسی جز خدای متعال نیست و از فخرفروشی و اظهار فضل دور هستیم».(۱)

________________________________________

۱- نک: سیمای فرزانگان، ص ۳۲۱.

فروتنی

آیت الله موسوی تهرانی، درباره فروتنی آقا شیخ مرتضی زاهد چنین نقل کرده است: آیت الله حاج سیدابوالقاسم لواسانی، از مجتهدان و فقهای تهران بود. ایشان هفته ای یک روز در خانه ما جلسه داشت. بسیاری از مواقع، آقا شیخ مرتضی زاهد نیز در این جلسه ها حاضر می شد. ایشان با وجود اعتبار، مقام و منزلتی که در میان مردم داشت، با علاقه و شوق ویژه ای به این جلسه ها می­آمد و به دور از هرگونه خودبینی و هوای نفسی، برخی احکام الهی و مسائل شرعی را از آیت الله لواسانی می پرسید.(۱)

از فتح الله فروغی، درباره فروتنی امام چنین نقل شده است: وقتی امام وارد مجالس میشد، با اینکه ابهتی خاص داشت، محبتش به دلها می نشست و در کمال فروتنی، با حاضران برخورد می کرد. موقعیت های علمی و اقتدار سیاسی و فکری نتوانست ذره ای از این فروتنی بکاهد و این حالت را به خوبی می شد در رفتار و گفتار ایشان دید. امام خمینی هرگاه به مجلسی وارد می شد، هر جا بود، می نشست و اغلب، نشستن در پایین مجلس و در میان افراد عادی را به جاهای دیگر ترجیح می داد.(۲)

___________________________________

۱- نک: آقا شیخ مرتضی زاهد، صص ۱۳۹ و ۱۴۰.

۲- نک: فتح الله فروغی و همکاران، گل های باغ خاطره، تهران، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، ۱۳۷۵، چ ۳، ص ۱۸.