آداب الشریعه یا آداب زندگی

آداب الشریعه یا آداب زندگی0%

آداب الشریعه یا آداب زندگی نویسنده:
گروه: کتابخانه حدیث و علوم حدیث

  • شروع
  • قبلی
  • 139 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 7100 / دانلود: 3328
اندازه اندازه اندازه
آداب الشریعه یا آداب زندگی

آداب الشریعه یا آداب زندگی

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

«اَلّلهُمَّ اَلبِسنِی التَّقوی وَ جَنِّبنِی الرَّدی»(۱)

بیست و هفتم: کسی که از حمام بیرون می آید او را تحیت گوید به این لفظ که:

«طابَ ما طَهَرَ مِنکَ وَ طَهَرَ ما طابَ مِنکَ»(۲)

بیست و هشتم: در زمین حمام بول نکند که مورث فقر است.

بیست و نهم: در آب خزانه بلکه در مطلق آب ایستاده بول نکند که خوف صرع و دیوانگی دارد، و اگر آب خزانه از غیر است بول کردن با شکّ در رضایت صاحب آن حرام است. و خوف ابتلاء به حبس البول است و در آب جاری خوف ابتلاء به سلس البول است.

سی ام: سر را به خطمی(۳) بشوید که چرک سر و جانوران را برطرف می کند و در جمعه، بخصوص امان می دهد از دیوانگی و پیسی و ثواب آزاد کردن بنده دارد و فقر را رفع می کند چنانچه وارد شده که ناخن و شارب(۴) گرفتن و سر را به خطمی شستن فقر را تمام می کند و روزی را وسیع می نماید.

____________________________________

۱- خداوندا؛ لباس تقوی به من بپوشان و از پستی و سقوط نگهدار.

۲- پاکیزگی تو عافیت و پاک باد.

۳- گیاهی است که برگهای پهن و گلهای رنگارنگ دارد و برای درمانها بکار می برند.

۴- سبیل

سی و دوّم: همینکه موی سر بلند شد او را بتراشد که سنّت مؤکَد است چنانچه مأثور است که هر که لذّت چهار چیز را یافت هرگز ترک نمی کند:

۱- موی را از بیخ کندن.

۲- جامه را کوتاه گرفتن.

۳- با کنیزان خود وطی کردن.

۴- موی سر را تراشیدن

الف: رفع چرک سر و جانوران می نماید.

ب: گردن را درشت می نماید.

ج: چشم را جلا می دهد.

د: بدن را راحت می کند.

و بلند شدن آن.

الف: چشم را ضعیف می کند.

ب: صداع می آورد.

ج: شخص را کسل کند.

د: جانوران در بدن زیاد می شوند.(۱)

____________________________________

۱- تراشیدن موی سر مستحبّ مؤکّد است و اگر خواست موی سرش بلند باشد موظّف است در شستن و شانه زدن و نظافت آن کوشا باشد.

آداب سر تراشیدن

هفت است:

۱ - رو به قبله نمودن در حال تراشیدن.

۲ - از جانب پیشانی تراشیدن.

۳ - چون شروع نماید بگوید:

«بِسمِ اللهِ وَ عَلی مِلَّهِ رَسوُلِ اللهِصلى‌الله‌عليه‌وآله اللهم اَعطِنی بِکُلِّ شَعرَهٍ نُوراً یَومَ القِیمَهِ».(۱)

۴- چون فارغ شد بگوید:

«اَلّلهُمَّ زَیِّنّی بِالتَّقوی وَ جَنِّبنِی الرَّدی».(۲)

_______________________________________

۱- بنام خدا و بر مله رسول الله که درود خدا بر او و آل او باد خداوندا؛ به هر موئی در قیامت نوری به من عطا کن.

۲- خداوندا؛ مرا به تقوی زینت ده و از پستی ها دور کن.

۵ - موی آن را جمع نماید و در مکان محفوظ قرار دهد که پا بر روی آن گذاردن موجب عداوت است.

۶ - هفته به هفته تراشیدن که امان است از صداع.

۷ - ملاحظه نیک و بد ایام بشود:

اول ماه: تراشیدن باعث کوتاهی عمر است.

دوم ماه: باعث برآورده شدن حاجت.

سوم ماه: موجب درازی مو.

چهارم ماه: موجب غم و اندوه.

پنجم ماه: موجب سرور.

ششم ماه: موجب بلای ناگهان.

هفتم ماه: موجب دولت از بزرگان.

هشتم ماه: موجب مرض.

نهم ماه: موجب درد پشت.

دهم ماه: موجب احترام.

یازدهم ماه: موجب زیادتی غم و اندوه.

دوازدهم ماه: موجب شکوه میان مردم.

سیزدهم ماه: موجب خصومت.

چهاردهم ماه: موجب خوشحالی.

پانزدهم ماه: موجب سرور.

شانزدهم ماه: موجب حزن.

هفدهم ماه: نه ضرر دارد نه نفع.

هیجدهم ماه: موجب ملالت.

نوزدهم ماه: موجب دولت.

بیستم ماه: موجب ایمنی از بلا.

بیستم و یکم ماه: موجب دولت یافتن.

بیست و دوم ماه: موجب فقر.

بیست و سوم ماه: نیک است.

بیست و چهارم ماه: نیک است

بیست و پنجم ماه: ایضاً نیک است.

بیست و ششم ماه: موجب خلاصی از بلا و دفع غم.

بیست و هفتم ماه: موجب پشیمانی.

بیست و هشتم ماه: بسیار بد است.

بیست و نهم ماه: بد است

سی ام ماه: خوب است.

و در ایام هفته: چهارشنبه و پنج شنبه و جمعه، خاصه از ایام دیگر بهتر است.

سی و سوم: از آداب حمام نوره(۱) است. خواصّ آن بسیار است:

۱ - بدن را پاک می کند.

۲ - پریشانی را دفع می کند.

۳ - غصّه را زایل می کند.

۴ - آب پشت را زیاد می کند.

۵ - بدن را قوّت می دهد.

۶ - پیه گُرده(۲) را زیاد می کند.

۷ - بدن را فربه(۳) می کند.

۸ - از اخلاق پیامبران است چنانچه وارد شده چهار چیز از اخلاق پیغمبران است.

الف: بوی خوش استعمال نمودن.

ب: سر تراشیدن.

ج: نوره کشیدن.

د: بسیار جماع نمودن.

اما آداب آن:

پس نه چیز است.

___________________________________________

۱ - داروئیکه موهای زائد بدن را می زداید.

۲- کلیه

۳- چاق

اول: روز جمعه بودن که سنّت رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم است و اما حدیثی وارد شده که پنج چیز است موجب پیسی است:

۱ - نوره در روز جمعه و چهارشنبه کشیدن.

۲ - وضو و غسل به آب آفتاب گرم شده.

۳ - در حال جنابت چیز خوردن.

۴ - در حال حیض جماع کردن.(۱)

۵ - در حال سیری غذا خوردن.

جمعه آن حمل بر تقیّه بعضی از ائمهعليهم‌السلام برای حفظ جان خود و شیعیان، و بعضی مصالح دیگر جملاتی می فرمودند که بعضاً در ظاهر، موافق با نظرات دشمنان بوده که بهاین عمل تقیّه می گویند.

__________________________________

۱ - آمیزش در دوران قاعدگی بانوان، حرام و اگر کسی مرتکب شود باید طبق دستوری که در رساله های عملیّه بیان شده کفّاره بپردازد.

سیّم: پیش از مشغول شدن خرده آن را با انگشت بر دارد ببوید و ببالای دماغ بمالد.

چهارم: بگوید:

«وَ صَلَّی اللهُ عَلی سُلَیمانِ بنِ داوُدُ کَما اَمَرَنا بِالنُّورَهِ».(۱)

پنجم: ابتدا کند به پشت زهار.(۲)

ششم: در حال نوره ننشیند که بیم آن است که به ناخوشی فتق(۳) مبتلا شود و از این جهت است که بول در آن حال، ایستاده ضرر ندارد.

هفتم: در حال نوره مکرر بگوید:

«لا حَولَ وَ لا قُوَّهَ اِلّا بِاللهِ.»(۴) میکرب

_________________________________________

۱- و درود خدا بر حضرت سلیمان بن داود که دستور نوره کشیدن را به ما داد.

۲- موی اطراف آلت تناسلی.

۳- گشادی مثانه

۴- هشتم: زیر بغل را نیز نوره بمالد که شیطان

و کندن آن از برای چشم ضرردارد تراشیدن آن عیبی ندارد.

نهم: در جای نوره حنا بمالد که امان است از دیوانگی و خوره و پیسی و خارش بدن و تا نوره دیگر فقر و پریشانی را برطرف می کند و آبرو را زیاد می کند و دهان را خوشبو می کند و بوی بدن را می برد و فرزندان را نیکو می نماید.

سی و چهارم: از آداب حمّام خضاب است.(۱)

۱ - یک درهم که صرف او شود بهتر است از هزار درهم که در راه خدا صرف شود.

۲ - پرده چشم را جلا می دهد.

۳ - بوی بینی را می برد.

۴ - دهن را خوشبو می کند.

۵ - دماغ را خوشبو و ملایم می کند.

۶ - گوشت دندان را سخت می کند.

۷ - بیماری و لاغری را می برد.

۸ - وسوسه شیران را کم می کند.

۹ - ملائکه از آن خشنود می شوند.

۱۰ - مؤمنان را خوش می آید.

__________________________________

۱ - حنا

۱۱ - کافران را بد می آید.

۱۲ - موجب زیادتی زینت می شود.

۱۳ - امان از عذاب قبر باشد.

۱۴ - آبرو را زیاد می کند.

۱۵ - روزی را زیاد می کند و این همه خواصّ در خضاب ریش است و به سیاهی افضل است و خضاب دست از برای برادران اولی ترک است لکن ناخن را سفید نگذارند.(۱)

_____________________________________

۱- آداب حمام رفتن در کتاب بحار الانوار جلد ۷۶ صفحه ۶۹ و کتاب مستدرک جلد ۱ صفحه ۱۸۱.

باب سیم در آداب غذا خوردن

و آن بسیار است لیکن به پنجاه و دو از آن اکتفا می شود.

اول و دوم: ظرف از طلا و نقره نباشد.

سوم: بر سفره ای که شراب خورده شده غذا نخورد.(۱)

چهارم: از غذای غیر، بدون آنکه صاحب او نخورد بلکه بدون اذن صاحب سفره بر سفره حاضر نشود چنانچه حضرت رسولصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمودند: هشت طائفه اند اگر اهانتی و خفتی بر آنها وارد شد ملامت نکنند مگر خود را:

_______________________________________

۱- حضرت رضاعليه‌السلام فرمودند: «اِنَّ اللهَ تَبارَک وَ تَعالی لَم یُبح اَکلاً وَ لا شَرباً الا لِما فیهِ المَنفَعَهِ وَ الصَّلاحِ وَ لَم یُحَرَّمَ الا ما فیهِ الضَّرَرِ وَ التَّلَفِ وَ الفَسادِ». «خداوند هیچ خوردنی و آشامیدنی را حلال نکرده است مگر آنکه نفع و صلاح بشر در آن بوده و هیچیک را حرام ننموده است مگر آنکه مایه زیان و مرگ و فساد است». (مستدرک: ۷۱/۳)

۱ - کسی که بر سفره ای حاضر شود و حال آنکه او را به آن نخوانده باشند.

۲ - کسی که بر صاحب خانه امری کند.

۳ - کسی که از دشمن خود طلب نیکی کند.

۴ - کسی که از لئیم(۱) طلب بخشش کند.

۵ - کسی که در میان سرّ دو نفر داخل شود بدون اینکه او را داخل نمایند.

۶ - کسی که به سلطان استخفاف نماید.

۷ - کسی که بجائی نشیند که اهل آن نباشد.

۸ - کسی که حدیث از برای کسی بگوید که او گوش نکند.

پنجم: چیز نحس و متنجّس را نخورد.(۲)

ششم: پیش از شروع دست خود را بشوید که فقر را می گدازد و روزی

_________________________________________

۱ - شخص پست و فرومایه.

۲ - امام سجادعليه‌السلام فرمودند: و اما حقّ شکم تو پس آنست که آن را ظرف حرام قرار ندهی خواه کم یا بیش و از حلال هم به اندازه بدهی و از حدّ تقویت به حدّ زیاده روی و بی مروّتی نرسانی زیرا سیری بی حدّ موجب آشوب شکم می شود و کسالت می آورد که مایۀ بازماندن و دور شدن از کارهای نیک و خیر است و نوشابه ای که خورنده اش را مست کند مایۀ سبکسری و نادانی کردن و بی مروّتی است. (بحارالانوار: ۱۰/۷۴).

را وسیع می گرداند و جسد او را از بلیّات محفوظ می ماند و عمر او زیاد می شود و چشم را جلا می دهد خیر و برکت در خانه او نازل شود مثل اذان گفتن و مهمان آوردن و قرآن خواندن و جاروب نمودن فضای خانه که اینها نیز باعث زیادتی برکت است.

هفتم: دست را بعد از شستن به صورت و محاسن بمالد که بعدد هر موئی که دست بر آن گذارد، حسنه از برای او نوشته شود. مثل کشیدن دست بر سر طفل یتیم.

هشتم: اول صاحب خانه دست خود را بشوید و بعد از آن دیگران و بعد از او ابتدا شود به کسی که از طرف راست صاحب خانه است.

نهم: دست را بعد از شستن پاک نکند زیرا که تا رطوبت بر دست هست، برکت بر طعام نازل می شود.

دهم: اول غذا «بِسمِ الله» بگوید تا شیطان شریک او نشود و غذا برکت داده شود و مأثور است که هرگاه اراده نماید شخصی که بخورد غذائی را و خواهد که لقمه بردارد بگوید:

(بِسمِ اللهِ وَ الحَمدُللهِ رَبِّ العالَمینَ)

خداوند می آمرزد او را پیش از آنکه لقمه در دهان او برود.

یازدهم: در اثناء غذا سکوت نکند بلکه متصل «اَلحَمدُلله» بگوید.

دوازدهم: بعد از فراغ از غذا «اَلحَمدُلله» بگوید که اگر چنین کرد

یعنی اول «بِسم الله» و آخر «الحَمدُلله» گفتن، از آن نعمت سؤال کرده نمیشود.(۱)

سیزدهم: نزد شروع به هر رنگی و نوعی از طعام «بِسم الله» بگوید.

چهاردهم: با سیری غذا نخورد که موجب پیسی است و خداوند دشمن می دارد صاحب آنرا چنانچه وارد است که سه چیز است که خداوند دشمن می دارد صاحب آن را:

۱ - خواب کردن بدون بیداری شب.

۲ - خنده کردن بدون تعجب.

۳- خوردن طعام هنگام سیری؛

الف: باعث گرسنگی قیامت است.

ب: بهای(۲) صورت را تمام می نماید.

ج: باعث ناخوشی است.

د: دل را می میراند.

ر: اسراف و تضییع نعمت است چنانچه حضرت رسولصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به حضرت امیرعليه‌السلام فرمودند: چهار چیز است می رود ضایع:

______________________________________

۱- فردای قامت سؤالاتی از همه انسانها می شود که از جملۀ سؤالات نعمت است که قرآن کریم می فرماید: (ثُمَّ لَتُسئَلُنَّ یَومَئِذٍ عَنِ النَّعیمِ) (سوره تکاثر آیه ۸).

۲- شادابی و طراوت

۱ - غذا درحالت سیری.

۲ - چراغ در مهتاب.

۳ - در زمین شوره زار تخم افشاندن.

۴ - احسان به کسی که اهل آن نباشد نمودن و مراد به چراغ بدون جهت (روشن کردن) است.

پانزدهم: هنوز سیر نشده دست از طعام کشیدن، چنانچه حضرت امیرعليه‌السلام وصیت فرمودند به حضرت امام حسنعليه‌السلام به چهار خصلت که باعث بی نیازی از طبیبان می شود فرمودند:

۱ - منشین بر غذا مگر گرسنه.

۲ - برمخیز از غذا مگر گرسنه.

۳ - خوب بجای غذا را.(۱)

۴- وقت خواب، خود را بر خلا عرض نماید.

شانزدهم: وقت غذا صبح و شام را قرار دهد.

هفدهم: لقمه را کوچک بردارد.

هیجدهم: خوب طعام را بجود.

نوزدهم: نظریه روی مردم نکند.

بیستم: طعام را بسیار گرم نخورد که جرأت را کم می کند، برکت او کم

_____________________________________

۱- جویدن غذا.

می شود، شیطان در او شرکت می نماید.

بیست و یکم: به طعام نده که نهی از آن وارد شده.

بیست و دوم: نان را به کارد نبرد.(۱)

بیست و سوم: نان را به یک دست پاره نکند.

بیست و چهارم: نان را ظرف قرار ندهد الا برای گوشت.

بیست و پنجم: استخوان را خوب پاک نکند چون اجنّه از آن بهره دارند.

بیست و ششم: به کمتر از سه انگشت غذا نخورد.

بیست و هفتم: از پیش خود غذا بخورد.

بیست و هشتم: دست در پیش دیگران دراز نکند.

بیست و نهم: انگشتان را خوب بلیسد.

سی ام: در کاسه اگر چیزی دارد خوب بلیسد که ثواب صدقه دادن همان کاسه را دارد.

___________________________________

۱- قال النبیصلى‌الله‌عليه‌وآله : «اَکرَمُوا الخُبزَ فَاِنَّهُ قَد عُمِلَ فیهِ ما بَینَ العَرشِ اِلَی الاَرضِ وَ ما فیها مِن کَثیرٍ مِن خَلقِهِ». «نان را عزیز بدار چه آنکه عوامل سماوی و ارضی و بسیاری از آفریده های الهی در ایجاد آن مؤثّر بوده اند». (بحار الانوار جلد ۱۴ صفحه ۳۷۷)

سی و یکم: در حال جنابت دست نشسته غذا نخورد.(۱)

سی و دوم: دو زانو پیش طعام بنشیند.

سی و سوّم: یک دست را بر زمین و از دست دیگر غذا بخورد.

سی و چهارم: با دست راست طعام بخورد.

سی و پنجم: بطرف چپ بنشیند.

سی و ششم: بداند که این نعمت از خداوند است و به آن راضی باشد.

سی و هفتم: در حال راه رفتن غذا نخورد.

سی و هشتم: تکیه کرده غذا نخورد.

سی و نهم: یا پای کفش دار بر طعام ننشیند.

چهلم: پیش از طعام ابتدا به نمک نماید که موجب رفع هفتاد بلا می باشد که از آن جمله است پیسی و خوره و درد گلو و درد دل و امثال اینها.

چهل و یکم: ختم کند غذا را به نمک.

چهل و دوم: ابتدا به سرکه نیز بکند که سیصد بلا از او دور شود.

چهل و سوم: تنها غذا نخورد و مأثور است که خدای تعالی لعن فرموده سه طایفه را:

۱ - کسی که تنها به سفر رود.

۲ - کسی که تنها بخوابد.

۳ - و کسی که تنها غذا بخورد.

____________________________________

۱- بلکه در حال جنابت مکروه است دست به نان بزند الا آنکه وضو بگیرد.

چهل و چهارم: پیش از مهمان دست دراز کند آخر از همه دست بردارد.

چهل و پنجم: «اَلحَمدُلله» را بلند بگوید.

چهل و ششم: طول دهد زمان غذا را که خدای تعالی طول رکوع سجود و جلوس در مسجد و جلوس بر مائده(۱) را دوست می دارد و هر یک باعث طول عمر است.

چهل و هفتم: اگر در خانه غذا می خورد آنچه از سفره بیرون می ریزد از خرده های طعام تناول نماید که:

۱ - شفاء هر دردی است.

۲ - فقر را دفع می کند.

۳ - اولاد را زیاد می کند.

۴ - حسنه در نامه عمل او نوشته می شود.

۵ - بعوض هر دانه حور العینی به او بدهند.

و اما اگر در صحرا غذا می خورد واگذارد آن را برای حیوانات صحرا و برداشتن خرده های طعام مخصوص بعد از غذا نیست بلکه در هر حالی که ببیند بردارد بخورد که ثواب بسیار دارد از آن جمله مأثور است که هر

______________________________________

۱- سفره غذا

لقمه نانی یا دانه خرمائی بباید بردارد بخورد او را، در جوف او قرار نمی گیرد مگر آنکه خدای تعالی می آمرزد او را و قلب او پر می شود از علم و حلم و ایمان و نور.

چهل و هشتم: اگر در غذا احتمال ضرر بدهد وقت شروع بگوید:

«بِسمِ اللهِ اَن ضَرَرتَنی فَخَصمُکَ عَلِیُّ بنُ اَبیطالِبِ».(۱)

چهل و نهم: بین غذا خوردن سخن زیاد نگوید.

پنجاه: بعد از فراغ از غذا بگوید:

«اَلحَمدُللهِ الَّذی یُطعِمُ وَ لا یُطعَم».(۲)

پنجاه و یکم: بعد از طعام دست خود را بشوید.

پنجاه و دوم: دست را پاک نموده به دیده های خود بمالد که امان است از درد چشم.

پنجاه و سوم: خلال(۳) نمودن آن مؤکّد است(۴)

و امان است از درد دندان.

و باعث وسعت رزق.

_________________________________

۱ - بنام خدا؛ اگر به من ضرر زدی پس دشمن تو علی بن ابیطالبعليه‌السلام باشد.

۲ - حمد خدائی را که می خوراند و نمیخورد.

۳ - چوبی که با آن باقیماندۀ غذا را از زیر دندانها خارج می کنند.

۴ - مستدرک جلد ۱ صفحه ۱۸۱.

و خوش آمدن ملائکه.

و دهن متعفن نمی شود چنانچه وارد شده که چند چیز است نمی گذارد دهان متعفن شود:

۱ - شستن آن بعد از غذا.

۲ - خلال نمودن او را بعد از غذا.

۳ - باز گذاردن او را وقت خواب.

۴ - مسواک کردن و انار خوردن.

خلال کردن

اما آداب خلال:

پس آن سه است:

اول: آنچه از خلال بیرون می آید بیرون انداختن.

دوم: با چوب ریحان و گز و نی انار و آهن خلال ننمودن و بهتر نقره و برنج و چوب زرشک و بید است.

سوم: غیری را با او شریک نکردن که در شانه و مسواک و دستمال و خلال شرکت ننمودن اولی است، باعث افتادن از چشم یکدیگر است.

و آداب غذا خوردن بیش از این است لکن جهت اختصار همین قدر اختصار شد.(۱)

________________________________________

۱ - روایات آداب غذا خوردن در کتاب بحار الانوار جلد ۶۶ صفحه ۴۰۷.

باب چهارم آداب تخلّی

در آداب بیت الخلا رفتن

و آن چهل و یک چیز است.

اول: پوشاندن عورت از کسیکه حرام است نگاه او.

دوم: رو به قبله و پشت به آن ننشستن.

سوم: رو به مغرب و پشت به مغرب ننشستن.

چهارم: سر را پوشانیدن.

پنجم: خود را مخفی داشتن از مردم.

ششم: وقت داخل شدن اول پای چپ را گذارد و هنگام بیرون آمدن پای راست را.

هفتم: وقت داخل شدن بگوید:

«بِسمِ الله اَلّلهُمَّ اِنّی اَعُوذُ بِکَ مِنَ الخَبیثِ المُخبِثِ الشَّیطانِ الرَّجیمِ».(۱)

______________________________________

۱- بنام خدا، خداوندا؛ به تو پناه می برم از خبیث پلید کننده یعنی شیطان رانده

هشتم: در وقت کشف عورت «بسم الله» گفتن.

نهم: وقت نگاه به آنچه خارج شده بگوید:

«اَللّهُمَّ ارزُقنی الحَلال وَ جَنِّبنِی الحَرام».(۱)

دهم: در حال نشستن بر پای چپ تکیه کند و پای راست را بگشاید.

یازدهم: استنجاء نماید به نحوی که در کتب فقها مذکور است.(۲)

دوازدهم: در وقت نگاه کردن به آب بگوید:

«اَلحَمدُللهِ الَّذی جَعَلَ الماءَ طَهوُرا وَ لَم یَجعَلهُ نَجِساً».(۳)

سیزدهم: استبراء نماید، به نوعی که در فقه مذکور است.(۴)

چهاردهم: وقت استنجاء بگوید:

_______________________________________

۱- خدایا؛ مرا روزی حلال ده و از حرام دور نگاه دار.

۲- یعنی تطهیر کردن مخرج بول بوسیلۀ آب و مخرج غائط بوسیلۀ آب و چوب و کلوخ و پارچه و مانند اینها که خشک باشد. (توضیح المسائل مراجع تقلید، احکام تخلّی)

۳- حمد خدائی را که آب را پاک قرار داد و آن را نجس قرار نداد.

۴- استبراء عملی مستحبّی است که مردها بعد از بیرون آمدن بول انجام می دهند. و آن دارای اقسامی است و بهترین آنها این است که بعد از قطع شدن بول اگر مخرج غائط نجس شده اول آن را تطهیر کند بعد سه دفعه با انگشت میانۀ دست چپ از مخرج غائط تا بیخ آلت بکشند، و بعد انگشت شَست را روی آلت و انگشت پهلوی شست را زیر آن بگذارند و سه مرتبه تا ختنه گاه بکشند و پس از آن سه مرتبه سر الت را فشار دهند. (توضیح المسائل).

«اَشهَدُ اَن لا اِله اِلّا اللهُ، اَللّهُمَّ اجعَلنی مِنَ التَّوّابینَ وَ اجعَلنی مِنَ المُتَطَهِّرینَ وَ الحَمدُ للهِ رَبِّ العالَمینَ».(۱)

پانزدهم: بعد از استنجاء بگوید:

«اَللّهُمَّ حَصِّن فَرجی وَ اَعِفَّهُ وَ استُر عَورتی وَ حَرِّمنی عَلَی النّار وَ وَفِّقنی لِما تُقَرِّبنی مِنکَ یا ذَا الجَلالِ وَ الاِکرامِ».(۲)

شانزدهم: بعد از برخواستن دست بر شکم بمالد و بگوید:

«اَلحَمدُللهِ الَّذی اَماطَ عَنّی الاَذی وَ هَنّانی طَعامی وَ شَرابی مِن البَلوی».(۳)

هفدهم: چون بیرون آید بگوید:

«الحمدلله الذی عرفنی لذته و ابقی فی جسدی قوته و اخرج عنی اذاه یا لها نعمه لا یقدر القادرون قدرها».(۴)

_______________________________________

۱- شهادت می دهم که خدائی بجز «الله» نیست. خدایا: مرا از توبه کنندگان و پاکیزه کنندگان قرار بده و حمد و سپاس مخصوص پروردگار جهانیان است.

۲- خداوندا؛ حفظ کن شرمگاه مرا وپاک دار آنرا و بپوشان زشتی مرا و دروم کن از آتش و به آنچه مرا به تو نزدیک می کند موفق دار، ای صاحب جلالت و اکرام.

۳- سپاس خدائی را که ناراحتی را از من دور گردانید و غذا و آشامیدنیم را گوارا نمود و عافیتم داد از بلا.

۴- سپاس خدائی را که شناساند لذتش را به من و باقی گذاشت نیروی آن را در من و بیرون آورد از من اذیّت آن را، چه خوب نعمتی است، نتوانند نیرومندان قدر آن را بدانند.

هجدهم: زیاده از قدر حاجت ننشیند.

نوزدهم: ابتدا در استنجاء به مخرج غائط نماید.

بیستم: در جائی بنشیند که بول تَرشح ننماید.

بیست و یکم: در کوچه ها ننشیند.

بیست و دوم: در کنار آنها(۱) ننشیند.

بیست و سوم: در درب خانه ها ننشیند.

بیست و چهارم: در وسط نهر ننشیند.

بیست و پنجم: سخن نگوید الا جهت ضرورت یا ذکر.

بیست و ششم: در محلّ پایین آمدن قوافل(۲) ننشیند.

بیست و هفتم: ایستاده بول نکند که چند چیز است موجب فراموش می شود:

۱- سیب تُرش خوردن.

۲- گشنیز بوئیدن.

۳- نیم خورده موش خوردن.

۴- بول در آب ایستاده نمودن.

۵- نوشته قبور خواندن.

__________________________________________

۱- جمع نهر، جوی بزرگ.

۲- جمع قافله کاروان.

۶ - در میان دو زن راه رفتن.

۷ - شپش را دور انداختن.(۱)

۸ - گودال پشت گردن را حجامت کردن(۲)

۹ - ایستاده بول کردن.

بیست و هشتم: در سوراخ حیوانات بول کردن.

بیست و نهم: در حال تخلّی چیز نخورد.

سی ام: در آن حال مسواک نکند که دهن متعفّن می شود.

سی و یکم: استنجاء بدست چپ کردن و اگر در آن انگشتری باشد لازم الاحترام(۳) بیرون بیاورد.

سی و دوّم: در شب بدون چراغ داخل نشود.

____________________________________

۱ - تا چندین سال قبل که مواد شیمیائی میکرب کش مثل امروزه نبوده جانوران خیلی ریزی به نام شپش در سر و لباسهای مردم بوده که نکشتن آنها اذیت زیادی به مردم می کرده.

۲ - حجامت (کم کردن خون): یک نوع طبّ سنتی اسلامی است که در حدود بیش از چهارصد روایت از پیامبر بزرگ اسلام و ائمۀ معصومینعليهم‌السلام راجع به آن آمده که همۀ آنها تشویق و ترغیب به این عمل است. امام باقرعليه‌السلام فرمودند: «هر آزاری که به رسول خدا میرسید به حجامت پناه میبردند و حجامت رأس شفای تمام دردهاست بغیر از مرگ». (مکارم الاخلاق)

۳ - مثل انگشتری که آیه قرآن یا نام خدا و چهارده معصوم روی آن نوشته باشد ولی اگر در دست راست باشد اشکال ندارد.

سی و سوّم: اگر صدای مؤذّن بشنود، در آن حال که اذان گویند حکایت کند.(۱)

سی و چهارم: در زیر درخت میوه دار ننشیند.

سی و پنجم: در حریم(۲) مساجد ننشیند.

سی و ششم: در قبرها ننشیند چنانچه وارد شده که در چند حالت است که از شیطان به انسان آسیب میرسد:

۱ - در قبر تخلّی نمودن.

۲ - ایستاده در آب بول کردن.

۳ - با یک کفش راه رفتن.

۴ - در خانه تنها خوابیدن.

۵ - ایستاده در شب آب خوردن.

۶ - تنها به بیایانی در شب راه رفتن.

سی و هفتم: عورت را در حال بول سر بالا نکند.

سی و هشتم: رو به آفتاب و ماه ننشیند.

سی و نهم: جمع میان آب و سنگ نماید در استنجاء به غائط.

چهلم: متذکّر نعمت خداوند شود که چگونه اذیّیت غذا را دفع می کند و نفع آن را در بدن باقی می گذارد.

__________________________________

۱- همراه او بگوید.

۲- اطراف

چهل و یکم: رو به باد ننشستن.(۱)

__________________________________

۱- آداب بیت الخلا رفتن در کتاب بحار الانوار: جلد ۸۰، صفحه ۱۶۳.