مانند گذشته مشغول خواندن نوافل می شد. باز چون مردم پشت سر آن حضرت جمع می شدند [و می خواستند با آن حضرت به جماعت نماز بخوانند]حضرت آنان را ترک می کرد و به منزل تشریف می برد. این کار مکرر از آن حضرت سر می زد.
۲۷۴ - گروهی از اصحاب ائمّهعليهمالسلام
گویند: ما از امام صادق و حضرت رضاعليهالسلام
از نماز [رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
]در ماه رمضان پرسیدیم که چگونه بود و آن حضرت چگونه عمل می کرد؟ سپس همگی بالاتفاق حدیث نامبرده را چنین روایت کرده اند: چون شب اول ماه رمضان فرا رسید، رسول خداصلىاللهعليهوآله
نماز مغرب و چهار رکعت نافله بعد از آن را که هر شب می خواند گزارد، سپس هشت رکعت دیگر بر آن افزود. و چون از نماز عشا فارغ شد، دو رکعت نماز نشسته نافله آن را خواند، و بعد از آن به پا ایستاد و دوازده رکعت دیگر نماز نافله به جا آورد، سپس داخل خانه شد. چون مردم دیدند که رسول خداصلىاللهعليهوآله
با فرا رسیدن ماه رمضان بر نمازهایش افزود، از علت آن جویا شدند، فرمود: این نمازهایی که خواندم به خاطر فضیلت ماه رمضان بر ماه های دیگر است.
چون شب بعد فرا رسید و رسول خداصلىاللهعليهوآله
خواست نماز نافله بخواند مردم پشت سر آن حضرت صف کشیدند تا اقامه جماعت کنند، رسول خداصلىاللهعليهوآله
به سوی آنان برگشت و فرمود: ای مردم، این نماز نافله است و نماز نافله با جماعت خوانده نمی شود، هر یک از شما به تنهایی نماز بخواند و آنچه را خدا در کتابش به او آموخته بگوید. بدانید که در نمازهای نافله جماعت نیست. پس مردم همگی متفرق شدند و هر یک به تنهایی نماز خود را خواند.
چون شب نوزدهم ماه رمضان فرا رسید، موقع غروب آفتاب غسل کرد و نماز مغرب را خواند، سپس چهار رکعتی که همیشه بعد از نماز مغرب می خواند گزارد، بعد وارد منزل شد. چون بلال اذان نماز عشا را گفت و مردم برای نماز آماده شدند، رسول خداصلىاللهعليهوآله
تشریف آورد و نماز عشا را با مردم به جماعت خواند. و پس از آن دو رکعت نافله عشا را مانند شب های دیگر نشسته انجام داد، سپس ایستاد و صد رکعت نماز [نافله مخصوص شب قدر را]به جا آورد، و در هر رکعت از آن پس از «حمد» ده مرتبه سوره قل هو اللّه احد را قرائت فرمود. پس از آنکه از صد رکعت نماز فارغ شد، به خواندن نماز شب و وتر که در سایر شب ها می خواند مشغول گردید.
چون شب بیستم ماه رمضان فرا رسید، مانند شب های قبل آن ماه، پس از نماز مغرب هشت رکعت، و بعد از نماز عشاء دوازده رکعت نافله مخصوص ماه مبارک رمضان را خواند.
در شب بیست و یکم هنگام غروب آفتاب غسل کرد و عمل شب نوزدهم را انجام داد.
در شب بیست و دوم به نمازهای خود افزود، هشت رکعت پس از نماز مغرب و بیست و دو رکعت بعد از نماز عشاء نافله مخصوص به جا آورد.
چون شب بیست و سوم فرا رسید باز هم مانند شب نوزدهم و بیست و یکم غسل کرد و مانند عمل آن دو شب را انجام داد.
سپس از حضرت راجع به نوافل یومیه (پنجاه رکعتی) پرسیدند که در ماه رمضان چگونه خوانده شود. فرمود: رسول خداصلىاللهعليهوآله
نمازهای شبهای ماه رمضان را به اضافه نوافل پنجاه رکعتی که در غیر ماه رمضان می خواند به جا می آورد و ابدا از آن پنجاه رکعت چیزی کم نمی نمود.
مؤلف: کیفیت انجام نوافل شب های دیگر، از شب بیست و چهارم تا آخر ماه، مانند شب بیست و دوم می باشد، چنان که اخبار دیگر بر آن دلالت دارد.
۲۷۵ - حضرت رضاعليهالسلام
فرمود: رسول خداصلىاللهعليهوآله
در روز اول محرم دو رکعت نماز می خواند.
۲۷۶ - یزید بن خلیفه گوید: به حضرت صادقعليهالسلام
عرض کردم: عمر بن حنظله در باره وقت نمازها از شما برای ما مطالبی نقل کرده. حضرت فرمود: او بر ما دروغ نمی بنددعرض کردم: عمر بن حنظله گوید: وقت نماز مغرب هنگامی است که قرص آفتاب پنهان شود، ولی رسول خداصلىاللهعليهوآله
در مسافرت گاهی که با شتاب راه می پیمود نماز مغرب را تأخیر می انداخت و آن را با نماز عشا می خواند. امام فرمود:
عمر بن حنظله درست گفته است.
۲۷۷ - امام باقرعليهالسلام
فرمود: رسول خداصلىاللهعليهوآله
در شب های بارانی نماز مغرب را تأخیر می انداخت و در خواندن نماز عشاء عجله می فرمود و آن دو را با هم یک جا می خواند و می فرمود: هر که به دیگران رحم نکند به او رحم نخواهد شد.
۲۷۸ - امام صادقعليهالسلام
فرمود: رسول خداصلىاللهعليهوآله
وقتی که در سفر بود و یا کار فوری داشت، نماز ظهر و عصر را با هم می خواند، و همچنین بین نماز مغرب و عشاء فاصله نمی انداخت.
۲۷۹ - امام صادقعليهالسلام
فرمود: در روزهای بسیار گرم چون مؤذن برای گفتن اذان نماز ظهر اجازه می خواست رسول خداصلىاللهعليهوآله
می فرمود:
ابرد، ابرد «بگذار هوا خنک شود، بگذار هوا خنک شود»
مؤلف: شیخ صدوق گوید:
«ابرد، ابرد» یعنی شتاب کن، شتاب کن. و آن را از کلمه «برید» یعنی نامه رسان گرفته است که به سرعت راه می پوید. ولی ظاهرا مراد از آن تأخیر انداختن اذان است تا هوا خنک شود و شدت گرما بکاهد، چنان که روایتی که در کتاب علاء از محمد بن مسلم نقل شده این معنی را تأیید می کند. محمد بن مسلم گوید: امام باقرعليهالسلام
در مسجد رسول خداصلىاللهعليهوآله
در حالی که من داشتم نماز می خواندم مرا دید. بعدا روزی به من فرمود هیچ وقت نماز واجب را در آن وقت نخوان. آیا نماز را در آن شدت گرما می خوانی؟ عرض کردم: نماز نافله بود.
۲۸۰ - رسول خداصلىاللهعليهوآله
هر گاه در نماز، کسی به خدمتش می آمد و در کنارش می نشست، به خاطر او نماز را کوتاه می کرد و متوجه او می شد و می فرمود: آیا حاجتی داری؟ پس از آنکه حاجات او را برمی آورد، مجددا به نماز می پرداخت.
۲۸۱ - رسول خداصلىاللهعليهوآله
چون به نماز می ایستاد، از ترس خدا رنگش می پرید و صدایی سوزناک مانند صدای جوشش دیگ از سینه یا درونش به گوش می رسید.
۲۸۲ - رسول خداصلىاللهعليهوآله
وقتی به نماز می پرداخت مانند جامه ای بود که روی زمین افتاده باشد.
۲۸۳ - عایشه گوید: رسول خداصلىاللهعليهوآله
با ما سخن می گفت و ما با او سخن می گفتیم، همین که وقت نماز می رسید او را حالتی دست می داد که گویی نه او ما را می شناسد و نه ما او را می شناسیم.
۲۸۴ - رسول خداصلىاللهعليهوآله
در نماز، گاهی [اندکی]به طرف راست و چپ خود نظر می افکند ولی به عقب گردن نمی کشید و روی خود را برنمی گرداند.
۲۸۵ - علیعليهالسلام
چون محمّد بن أبی بکر را والی مصر قرار داد، ضمن دستور العملی که برای او نوشت، فرمود: سپس مواظب رکوع و سجودت باش، زیرا رسول خداصلىاللهعليهوآله
از همه مردم نمازش کامل تر و در عین حال از همه سبک تر بود.
۲۸۶ - امام صادقعليهالسلام
ضمن حدیثی فرمود: وقتی رسول خداصلىاللهعليهوآله
گوشت میل می کرد، بدون آنکه دست های خود را بشوید به نماز مشغول می شد، ولی چون شیر میل می فرمود، پیش از آنکه دست خود را بشوید و آب در دهان بگرداند نماز نمی خواند.
۲۸۷ - ابن سنان گوید: به حضرت صادقعليهالسلام
عرض کردم: ما مؤذّنی داریم که صبح نشده اذان می گوید. فرمود: اگر چه صبح نشده اذان گفتن به نفع همسایگان است، زیرا برای نماز شب (یا آمادگی برای نماز صبح) بیدار می شوند، و لیکن سنّت این است که هنگام طلوع فجر اذان گفته شود و میان اذان و اقامه، تنها همان دو رکعت نافله فجر فاصله شود.
۲۸۸ - امام صادقعليهالسلام
ضمن حدیثی فرمود: چون وقت نماز داخل می شد،
رسول خداصلىاللهعليهوآله
به بلال می فرمود: بالای دیوار برو و با صدای بلند اذان بگو.
۲۸۹ - امام باقرعليهالسلام
فرمود: رسول خداصلىاللهعليهوآله
روزی برای نماز از خانه بیرون آمد در حالی که حسینعليهالسلام
را به دوش خود گرفته و به مسجد آورد و در کنار خود ایستاند و مردم نیز پشت سر آن حضرت برای نماز جماعت صف کشیدند و حسینعليهالسلام
دیر به سخن آمده بود به طوری که می ترسیدند زبان باز نکند چون رسول خداصلىاللهعليهوآله
تکبیر نماز گفت حسینعليهالسلام
با آن حضرت تکبیر گفت. رسول خداصلىاللهعليهوآله
وقتی تکبیر فرزندش را شنید دوباره تکبیر گفت. حسینعليهالسلام
نیز تکبیر گفت، تا آنکه رسول خداصلىاللهعليهوآله
هفت بار تکبیر گفت و حسینعليهالسلام
نیز تکبیر گفت. به این سبب هفت بار تکبیر گفتن در آغاز نماز سنّت گردید
۲۹۰ - علیعليهالسلام
فرمود: رسول خداصلىاللهعليهوآله
موقع گفتن تکبیره الاحرام و همچنین هنگام گفتن تکبیر برای رکوع و نیز هنگامی که سر از رکوع برمی داشت، دست ها را تا برابر گوشها بلند می کرد.
۲۹۱ - امام باقرعليهالسلام
فرمود: رسول خداصلىاللهعليهوآله
در نماز
«بسم اللّه الرّحمن الرّحیم» را آشکار می کرد و صدایش را به آن بلند می نمود.
۲۹۲ - امام صادقعليهالسلام
فرمود: رسول خداصلىاللهعليهوآله
وقتی با مردم نماز می خواند
«بسم اللّه الرّحمن الرّحیم» را آشکار می کرد.
۲۹۳ - علیعليهالسلام
فرمود: هر گاه به رسول خداصلىاللهعليهوآله
در نماز حالت «خمیازه» دست می داد، دست راستش را جلو دهان می گرفت.
۲۹۴ - علیعليهالسلام
فرمود: رسول خداصلىاللهعليهوآله
گاهی در حال نماز دست خود را به محاسن شریف می کشید؛ به آن حضرت عرض کردیم: یا رسول اللّه، شما را می بینیم که گاهی در نماز به محاسن خود دست می کشید؟ ! فرمود: این وقتی است که غمم زیاد می شود و دلم می گیرد.
________________________________________