قرآن جدا نمی شوند و قرآن از آن ها جدا نمی شوند تا درکنار حوض کوثر بر من وارد شوند.
امیرالمؤمنینعليهالسلام
این مطلب را از دویست نفر حاضر در مسجد پرسید.
«فقالوا کلهم: اللهم نعم، قد سمعنا ذلک و شهدنا کما قلت سواء.»
همه گفتند: بله، ما شنیدیم، همین گونه که می گویی. در آنجا این مذاکرات شده است.
«وقال بعضهم: قد حفظنا جلّ ما قلت و لم نحفظ کله.»
بعضی گفتند: بله، ما عمده ی مطلب را شنیده ایم و یادمان هست، اما همه ی آن یادمان نیست. ولی کسانی که تمام مطلب را به یاد دارند، بزرگان و فضلای ما هستند.
فقال علیعليهالسلام
:
«صدقتم، لیس کل الناس یستوی فی الحفظ.»
حضرت فرمودند: راست می گویید، همه ی مردم در حافظه یکسان نیستند.
امیر المؤمنین در ادامه جلسه ی دویست نفری می فرمایند: شما را به خدا سوگند، هر کسی این سخنانی را که گفتم، از رسول خداصلىاللهعليهوآله
به یاد دارد، برخیزد و خبر دهد. زیدبن ارقم، براء بن عازب، ابوذر، مقداد و عمار برخواستند و گفتند:
«نشهد لقد حفظنا قول رسول اللهصلىاللهعليهوآله
_ وهو قائم علی المنبر و انت الی جنبه _ و هو یقول: ایها الناس! ان الله امرنی ان انصب
لکم امامکم و القائم فیکم بعدی و وصیّی و خلیفتی، والذی فرض الله علی المؤمنین فی کتابه طاعته و قرنه بطاعته و طاعتی، و امرکم بولایته، و انی راجعت ربی خشیه طعن اهل النفاق و تکذیبهم، فأوعدنی ربی لابلّغنها او یعذّبنی.»
گواهی می دهیم و کاملاً سخن پیامبر به یادمان هست، در حالی که بالای منبر ایستاده بود و تو یا علی، در کنار پیامبر بودی. و پیامبر می فرمودند:
ای مردم! خداوند به من دستور داده که علی را برای شما نصب کنم که بعد از من امام شما باشد و بعد از من کسی باشد که در بین شما قیام به امر کند و علی را به عنوان وصی خود و خلیفه ی خود نصب کنم و آن کسی که خداوند بر مؤمنین اطاعتش را واجب کرده و طاعت او را به طاعت من و طاعت خدا همراه ساخته و اطاعت او را به شما دستور داده است.
من از ترس طعن منافقان به پروردگارم رجوع کردم. خدا به من هشدار داد که باید این پیام را برسانم وگرنه مرا عذاب خواهد کرد.
«فأنّ عنده جمیع ما علّمنی الله عزوجل من علمه و حکمه، فاسألوه و تعلّموا منه و من اوصیائه بعده، ولا تعلّموهم ولا تتقدّموهم ولا تخلّفوا عنهم، فانهم مع الحق والحق معهم ولا یزایلونه و لا یزایلهم. ثم جلسوا.»
پس هر آنچه علم و حکمت که خداوند به من آموخته، نزد او موجود است. اینک از او بپرسید و از او و از اوصیاء بعدش بیاموزید. لازم نیست چیزی به آن ها یاد بدهید. از آنان جلو نیفتید و عقب هم نمانید. به یقین آنان به حق هستند و حق با ایشان است.
آن پنج نفر این سخنان را گفتند و نشستند.
امیرالمؤمنینعليهالسلام
در ادامه ی مناشده می فرمایند: پیامبر فرمودند:
«ایهاالناس! ان الله امرکم فی کتابه بالصلاه، فقد بیّنتها لکم، و الزکاه و الصوم و الحج، فبیّنتها لکم و فسّرتها، و امرکم بالولایه و انی اشهدکم أنّها لهذا خاصه، و وضع یده علی ید علی بن ابیطالبعليهالسلام
، ثم لابنَیه من بعده، ثم للأوصیاء من بعدهم من وُلدهمعليهمالسلام
لایفارقون القرآن و لا یفارقهم حتی یردوا علیّ الحوض.»
ای مردم! خداوند در قرآن شما را به نماز امرکرد و من برایتان بیان کردم. همچنین زکات و روزه و حج را که برایتان آشکارا تفسیر کردم. و شما را به ولایت امر کرد و من شما را گواه می گیرم که این ولایت مخصوص این است (و دستش را روی دست علی بن ابیطالب قرار داد)، آن گاه دو فرزندش که بعد از او هستند، سپس برای اوصیاء بعد از ایشان از فرزندانشعليهمالسلام
. آن ها از قرآن و قرآن از آن ها جدا نمی شود تا در کنار حوض کوثر بر من وارد می شوند.
«ایها الناس! قد بیّنت لکم مفزعکم بعدی و امامکم و دلیلکم و هادیکم، و هو أخی علی بن ابیطالب، و هو فیکم بمنزلتی فیکم، فقلّدوه دینکم و اطیعوه فی جمیع امورکم»
ای مردم من پناهتان را بعد از خودم برایتان شناساندم و روشن کردم؛ او که امام شما و راهنمای شماست. او برادرم علی بن ابی طالب است. او در میان شما همانند من است در میانتان. در دینتان از او تقلید کنید و در تمام کارهایتان از او اطاعت کنید.
سلیم بن قیس هلالی می گوید: سپس حضرت علیعليهالسلام
فرمودند:
«ایهاالناس! أتعلمون ان الله عزوجل انزل فی کتابه: انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیراً
فجمعنی و فاطمه و ابنیّ حسناً و حسیناً، ثم القی علینا کساء و قال: اللهم ان هؤلاء اهل بیتی و لحمی، یؤلمنی ما یؤلمهم، و یجرحنی ما یجرحهم، فأذهب عنهم الرحبس و طهّرهم تطهیراً، فقالت ام سلمه: وَ اَناَ یا رسول الله؟ فقال: انت الی خیر، انما نزلت فیّ و فی اخی علی، و فی ابنتی فاطمه، و فی ابنیّ و فی تسعه من ولد الحسین خاصه، و لیس معنا احد غیرنا، فقالوا کلهم: نشهد انّ امّ سلمه حدثتنا بذلک، فسألنا رسول الله صلی الله علیه و آله، فحدّثنا کما حدّثتنا به ام سلمه.»
ای مردم! آیا می دانید که خداوند در کتابش نازل فرموده که: خداوند اراده می کند فقط از شما خاندان، رجس و پلیدی را بزداید و شما را به بهترین نحو مطهر سازد.
پیامبر، مرا و فاطمه و دو فرزندم حسن و حسین را جمع کرد. جامه ای بر روی ما انداخت و گفت: خدایا! این ها اهل بیت من و گوشت من هستند، هر آنچه آنان را بیازارد مرا آزرده و هر جراحتی به آنان برسد مرا مجروح کرده، اینک از ایشان رجس و پلیدی را دور کن و آنان را نیکو پاک گردان.
سپس امّ سلمه همسر پیامبر گفت: ای رسول خدا! آیا من هم جزء شما هستم؟ پیامبر فرمودند: تو، به خیر هستی. این آیه فقط در حق من و دخترم فاطمه و برادرم علی و دو فرزندم و نُه نفر از فرزندان حسین است. این امر اختصاص به ما دارد و احدی از غیر با ما نیست.
___________________________________________