تواضع و آثار آن مجموعه سخنرانیهای حسین انصاریان

تواضع و آثار آن مجموعه سخنرانیهای حسین انصاریان0%

تواضع و آثار آن مجموعه سخنرانیهای حسین انصاریان نویسنده:
گروه: اخلاق اسلامی

تواضع و آثار آن مجموعه سخنرانیهای حسین انصاریان

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: محسن فیض پور
گروه: مشاهدات: 30887
دانلود: 2616

توضیحات:

تواضع و آثار آن مجموعه سخنرانیهای حسین انصاریان
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 352 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 30887 / دانلود: 2616
اندازه اندازه اندازه
تواضع و آثار آن مجموعه سخنرانیهای حسین انصاریان

تواضع و آثار آن مجموعه سخنرانیهای حسین انصاریان

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

تذکراین کتاب توسط مؤسسه فرهنگی - اسلامی شبکة الامامین الحسنینعليهما‌السلام بصورت الکترونیکی برای مخاطبین گرامی منتشر شده است.

لازم به ذکر است تصحیح اشتباهات تایپی احتمالی، روی این کتاب انجام گردیده است

تواضع و آثار آن

مجموعه سخنرانیهای حسین انصاریان

نویسنده: محسن فیض پور.

سخن ناشر

در جهان پرتلاطم امروز، آیات پرشور الهی و کلام روح بخش معصومین و زمزم لایزال معارف شیعه مرهم جان های خسته و سیراب کننده تشنگان هدایت و رهایی جویندگان از ظلمت های نفس است. عالمان دینی و عارفان حقیقی غواصان این اقیانوس بیکران معرفت اند که گوهرهای ناب علوم قرآن و اهل بیتعليهم‌السلام را به دست آورده و به مشتاقان حقیقت عرضه می نمایند.

در این میان، کرسی منبر و خطابه رسانه دیرپا و سازنده ای است که از دیرباز زمینه ارتباط و انتقال معارف دینی و مکارم اخلاقی را میان عالمان و متعلمان فراهم کرده است و عالمان آگاه و هادیان دلسوز، که عمر خویش را صرف تتبع و تحقیق در آثار علمی شیعه نموده اند، عباد اللّه را به مصداق کریمانه( اُدْعُ إِلی سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَهِ وَ الْمَوْعِظَهِ الْحَسَنَهِ ) ، با کلام نغز و لطیف خود به راه سعادت دعوت کرده اند.

مجموعه حاضر، که با عنوان (سیری در معارف اسلامی) در مجلدات مختلف و موضوعات متنوع در اختیار خوانندگان محترم قرار می گیرد، مجموعه مباحث عالمانه و ارزشمند محقق ارجمند حضرت استاد حسین انصاریان، مدظله العالی، است که یکی از عالمان برجسته و میراث داران گوهر سخن در زمان خویش است که استواری کلام و لطافت بیان نافذشان بر اهل نظر پوشیده نیست.

این گنجینه ارزشمند حاصل نیم قرن مجاهدت علمی و تبلیغی حضرت استاد جهت نشر و ترویج فرهنگ غنی شیعه بر کرسی بحث ونظر می باشد که به منظور پربارتر ساختن محتوای تبلیغ دینی در جامعه و استفاده بیشتر طلاب محترم علوم دینی به زیور طبع آراسته می شود.

در این مجموعه گرانقدر، تلاش شده است با تکیه بر ویرایشی روشمند و دقیق - که شرح آن در یادداشت ویراستار آمده است - ساختار هنرمندانه مباحث و سبک استاد در ارائه سخن از بین نرود، تا ضمن نشرفرهنگ انسان ساز آل اللّهعليهم‌السلام شیوه منحصر به فرد استاد در تبیین معارف دینی نیز حفظ شده و به مشتاقان ارائه گردد.

مجلّدی که اکنون تقدیم خوانندگان گرامی می شود بیست و هفتمین اثر از این مجموعه سترگ و دربردارنده ۲۶ گفتار در باب تواضع و آثار آن و مطالب گوناگون آن می باشد که مربوط به سخنرانی های استاد در ماه رمضان ۱۳۸۴ در مسجد حضرت امیرعليه‌السلام تهران است.

این مکتوب، علاوه بر در برداشتن متن سخنرانی که لاجرم سبک و سیاق متن را نیز گفتاری می سازد، از فواید زیر خالی نیست:

- عنوان بندی مناسب و تفکیک مطالب و موضوعات.

- استخراج مصادر آیات و روایات و ارائه مطالب متنوع دیگر در پی نوشت.

- ذکر نام مستقل برای هر بحث (در انتخاب نام هر مجلد و نیز هر گفتار غلبه موضوع مدنظر بوده است، نه انطباق کامل موضوع و محتوا)

- مجموعه متنوع فهرست ها و...

در پایان، با امید به این که این اثر مورد رضایت حضرت حق و اهل بیت عصمت و طهارتعليهم‌السلام و مقبول نظر مبلغان دینی قرار گیرد، لازم است از استاد انصاریان، دامت برکاته، که این فرصت مغتنم را در اختیار قرار دادند سپاسگزاری نماییم.

مرکز علمی تحقیقاتی دارالعرفان

پیش گفتار مؤلف

(اَلْحَمدُ لِلّهِ وَ الصَّلاه علی رَسُولِ اللّه وَ عَلی آلِهِ آل اللّه)

پایه گذار منبر و جلسات سخنرانی برای رشد و هدایت جامعه وجود مبارک پیامبر اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم بود. ارزش تبلیغ دین از طریق منبر و جلسات تا جایی بود که خود رسول اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم تا روز پایان عمرشان با کمال اخلاص به بیان معارف دین پرداختند و در این راه زحمات سنگینی را متحمل شدند. پس از پیامبر، وجود مقدس امیرمؤمنانعليه‌السلام ادای این تکلیف الهی به عهده گرفتند که بخشی از سخنرانی های آن حضرت در کتاب بی نظیر نهج البلاغه موجود است.

امامان معصوم، به ویژه حضرت باقر و حضرت صادقعليهما‌السلام نیز تا جایی که فرصت در اختیارشان قرار گرفت و مزاحمتی از جانب حکمرانان بنی امیه و بنی عباس برایشان پیش نیامد این مهم را به صورت بیان معارف الهی و رشته های مختلف علوم به صورتی که حجت تا قیامت بر همگان تمام باشد به عهده گرفتند و دیگران را که مورد اعتمادشان در علم و عمل بودند به این مسأله تشویق کردند.

عالمان مخلص و باعمل شیعه برای حفظ دین خدا و تبلیغ معارف الهیه بر اساس قرآن و فرهنگ اهل بیت قرن به قرن تا به امروز که سال ۱۳۸۷ هجری شمسی است این جایگاه عظیم را حفظ کردند؛ شخصیت هایی چون شیخ مفید، شیخ صدوق، شیخ طوسی، علامه محمدباقر مجلسی، شیخ جعفر شوشتری و در قرن معاصر بزرگانی چون آیت اللّه العظمی بروجردی، آیت اللّه سیدعلی نجف آبادی، آیت اللّه حاج میرزا علی شیرازی، آیت اللّه حاج میرزا علی هسته ای، آیت اللّه حاج میرزا علی فلسفی تنکابنی و...

با داشتن مقام مرجعیت و مقام علمی بسیار بالا در ماه رمضان و محرم و صفر به منبر می رفتند و از این طریق دِین خود را به قرآن و اهل بیت ادا می کردند.

این جانب حسین انصاریان که سالیانی از عمرم را در شهر مقدس قم، این آشیانه اهل بیت، نزد بزرگانی از مراجع و اساتید مشغول تحصیل بوده ام، بر اساس وظیفه ای که احساس می کردم رو به جانب تبلیغ و تألیف آوردم و در این راه، فقط توفیق حق رفیق راهم بود. در زمینه تبلیغ بیش از شش هزار سخنرانی در نزدیک به پانصد موضوع مختلف بر پایه قرآن و روایات اهل بیت و تاریخ صحیح و نکاتی از حیات پاکان و اولیای الهی پرداخته ام و امیدوارم تا لحظات پایان عمر هم چنان توفیق ادای این وظیفه را از جانب حق داشته باشم.

مؤسسه دارالعرفان، که در شهر قم در جهت نشر معارف قرآنی و فرهنگ اهل بیتعليهم‌السلام کارهای مهمی را در سطح جهانی انجام می دهد، بنا گذاشت متن این سخنرانی ها به صورت مکتوب درآید تا در اختیار طلاب حوزه ها و دانشجویان و مردم علاقمند قرار گیرد و این مجموعه که احتمالاً حدود دویست جلد خواهد شد در آینده منبعی برای مبلغان شیعه قرار گیرد. من پس از سپاس از حضرت حق لازم می دانم به خاطر تحقق این مهم از دو فرزندم و جناب آقای پیمان تشکر کنم و از خوانندگان، به خصوص مبلغان گرامی، درخواست دعا نمایم. حال، این شما و این اثر اسلامی که فقط لطف و رحمت حق سبب ظهورش شد.

فقیر: حسین انصاریان

پنج حقیقت در عبادت

تهران، مسجد حضرت امیرعليه‌السلام

رمضان ۱۳۸۴

۱ حقیقت عبادت

اشاره

الحمدلله رب العالمین و صلّی الله علی جمیع الانبیاء والمرسلین و صلّ علی محمد و آله الطاهرین.

به فرموده پروردگار و اهل بیتعليهم‌السلام عبادت صحیح و سالم عبادتی است که دارای آثار مثبت دنیا و آخرت باشد و ترکیبی از پنج حقیقت است ، این پنج حقیقت وقتی کنار یکدیگر قرار گرفته شوند ، همان عبادتی می شوند که پروردگار مهربان عالم از بندگان خود خواسته و آثار مثبت دنیا و آخرت آن عبادت یقیناً ظهور پیدا می کند

حقیقت اول : عرفان ، معرفت و شناخت می باشد دوم : حالت تسلیم است ، حقیقت سوم و چهارم نیت خالص و پنجم هم عمل است

عمل ، آن شکل عبادت و صورت عبادت است که بنّای آن ، بدن انسان است ؛ یعنی در یک عبادت هم اندیشه و خرد در کار است و هم حالت بی نظیر قلبی ، که تسلیم است و هم حالت ظاهری و باطنی که تواضع و نیّت خالص می باشد

معرفت در عبادت

(۱)

باید به عبادت ، روزه ، نماز ، زکات ، حجّ و امر به معروف و نهی از منکر که فرمان خدا و دستور پروردگار است ، معرفت داشته باشد فرمان و خواسته او براساس حکمت ، رحمت ، مصلحت عبد و آبادی دنیا و آخرت عبد نظم می گیرد

______________________________________

۱- (۱)) - وسائل الشیعه: ۱۲۴/۱؛ (الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ أَنَّ أَبَا عَبْدِ اللَّهِعليه‌السلام کَتَبَ إِلَیْهِ کِتَاباً فِیهِ أَنَّ اللَّهَ لَمْ یَبْعَثْ نَبِیّاً قَطُّ یَدْعُو إِلَی مَعْرِفَهِ اللَّهِ لَیْسَ مَعَهَا طَاعَهٌ فِی أَمْرٍ وَ لَانَهْیٍ وَ إِنَّمَا یَقْبَلُ اللَّهُ مِنَ الْعِبَادِ بِالْفَرَائِضِ الَّتِی افْتَرَضَهَا اللَّهُ عَلَی حُدُودِهَا مَعَ مَعْرِفَهِ مَنْ دَعَا إِلَیْهِ وَ مَنْ أَطَاعَ وَ حَرَّمَ الْحَرَامَ ظَاهِرَهُ وَ بَاطِنَهُ وَ صَلَّی وَ صَامَ وَ حَجَّ وَ اعْتَمَرَ وَ عَظَّمَ حُرُمَاتِ اللَّهِ کُلَّهَا وَ لَمْ یَدَعْ مِنْهَا شَیْئاً وَ عَمِلَ بِالْبِرِّ کُلِّهِ وَ مَکَارِمِ الْأَخْلَاقِ کُلِّهَا وَ تَجَنَّبَ سَیِّئَهَا [ وَ مَنْ ] زَعَمَ أَنَّهُ یُحِلُّ الْحَلَالَ وَ یُحَرِّمُ الْحَرَامَ بِغَیْرِ مَعْرِفَهِ النَّبِیِّصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم لَمْ یُحِلَّ لِلَّهِ حَلَالًا وَ لَمْ یُحَرِّمْ لَهُ حَرَاماً وَ أَنَّ مَنْ صَلَّی وَ زَکَّی وَ حَجَّ وَ اعْتَمَرَ وَ فَعَلَ ذَلِکَ کُلَّهُ بِغَیْرِ مَعْرِفَهِ مَنِ افْتَرَضَ اللَّهُ عَلَیْهِ طَاعَتَهُ فَلَمْ یَفْعَلْ شَیْئاً مِنْ ذَلِکَ إِلَی أَنْ قَالَ لَیْسَ لَهُ صَلَاهٌ وَ إِنْ رَکَعَ وَ إِنْ سَجَدَ وَ لَالَهُ زَکَاهٌ وَ لَاحَجٌّ وَ إِنَّمَا ذَلِکَ کُلُّهُ یَکُونُ بِمَعْرِفَهِ رَجُلٍ مَنَّ اللَّهُ عَلَی خَلْقِهِ بِطَاعَتِهِ وَ أَمَرَ بِالْأَخْذِ عَنْهُ ، الْحَدِیثَ .)

و معرفت به اینکه خواسته پروردگار بر چه اساس و قوانین و مقرّراتی باید انجام بگیرد ، مثلاً روزه از چه زمانی شروع و به کجا ختم می شود ، و مبطلات روزه چیست ؟ و چه عواملی ساختمان این عبادت را برپا و یا خراب می کند ، پایه اصلی عبادت ، معرفت و شناخت است

تسلیم ، عامل تحقق عبادت [۱]

(۱)

پایه دوم : که عامل تحقّق عبادت است ، تسلیم می باشد و انسان خود را با تمام وجود ؛ یعنی با باطن ، ظاهر ، قلب ، عقل ، روح ، نفس و بدن در اختیار خدا قرار دهد ، که بهترین مطلبی که در این زمینه گفتند ، این است که انسانِ در اختیار خدا ، مانند میّت در اختیار غسّال می باشد؛ یعنی خود را به آخرین نقطه تسلیم برساند

هر چه آن خسرو کند ، شیرین کند(۲) پس انسان باید خود را در اختیار فرمانها و خواسته های حق قرار دهد ، به نحوی که غیر خدا را از تصرّف در وجود و زندگی خود محروم و ممنوع کند؛ یعنی چنان خود را در اختیار خدا بگذارد که دشمنان ، شیاطین و هوای نفس از اینکه در وجود انسان تصرّف کنند و یا فرهنگ خود را بر انسان تحمیل نمایند ، ناامید شوند ارزش تسلیم به قدری است که اهل تحقیق ، بیداران ، بینایان و اهل بصیرت می فرمایند :

تسلیم در وجود انسان به منزله مغز است و همه عبادات ثمر ، میوه و محصول مغز می باشند ، پس مغز اصل و ریشه است و مقام تسلیم ، به قدری بالا است که پروردگار عالم در سوره مبارکه نساء ، برترین و بالاترین دین را تسلیم به شمار آورده است

( وَ مَنْ أَحْسَنُ دِیناً مِمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ وَ اتَّبَعَ مِلَّهَ إِبْراهِیمَ حَنِیفاً وَ اتَّخَذَ اللّهُ إِبْراهِیمَ خَلِیلاً ) (۳)

_________________________________________

۱- (۱)) - بحار الأنوار: ۱۳۶/۷۹، باب ۱۸؛ (أَوْحَی اللَّهُ تَعَالَی إِلَی دَاوُدَ تُرِیدُ وَ أُرِیدُ وَ إِنَّمَا یَکُونُ مَا أُرِیدُ فَإِنْ سَلَّمْتَ لِمَا أُرِیدُ کَفَیْتُکَ مَا تُرِیدُ وَ إِنْ لَمْ تُسَلِّمْ لِمَا أُرِیدُ أَتْعَبْتُکَ فِیمَا تُرِیدُ ثُمَّ لَایَکُونُ إِلَّا مَا أُرِیدُ.)

۲- (۲)) - مولوی.

۳- (۳)) - نساء (۴) : ۱۲۵؛ (و دین چه کسی بهتر است از آنکه همه وجودش را تسلیم خدا کرده و نیکوکار است ، و از آیین ابراهیم یکتاپرست حق گرا پیروی کرده است؟ وخدا ابراهیم را [برای حق گرایی ، خلوص ، پاکی اخلاق واعمالش] دوست خود گرفت .)

در این عالم دین کسانی برتر است ، که همه وجود ، ظاهر ، باطن ، قلب ، جان ، نفس و بدن را ، تسلیم خدا کرده و اهل همه نیکی ها باشد ؛ یعنی در دایره تسلیم حبس وجود ندارد ، نمی گوید :( أُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَی اللّهِ ) و به مسأله خاتمه دهد ، بلکه در هر عبادتی ، خیر و نیکی وارد می شود

فرهنگ انسان نیکوکار

فرهنگ انسان نیکوکار ، عمل صالح ، مهر و محبت ، گذشت و درستی ، حق گرایی و توحید می باشد ، که این مجموعه در کلمه (حنیف ) آمده است

( وَ اتَّبَعَ مِلَّهَ إِبْراهِیمَ حَنِیفاً )

پایان آیه، ما را متوجه این نکته می کند

( وَ اتَّخَذَ اللّهُ إِبْراهِیمَ خَلِیلاً )

نمی گوید : ابراهیم ، خدا را به عنوان دوست انتخاب نموده ، بلکه می فرماید :

خدا ابراهیم را به عنوان دوست انتخاب کرده است خدا به دوست نیاز ندارد که کاری برای او انجام دهد، مقام تسلیم و محسن بودن ابراهیمعليه‌السلام باعث شد که پروردگار عالم او را به عنوان دوست خود انتخاب نماید؛ یعنی ابراهیمعليه‌السلام را در نقطه ای قرار داده ، که تمام فیوضات دنیا و آخرت را به این دوست انتقال داده است

عنایات خاص پروردگار به ابراهیمعليه‌السلام

شما نمی توانید فیوضات پروردگار را در زندگی ابراهیمعليه‌السلام شمارش نمایید

کعبه ، مسجد الحرام ، صفا ، مروه ، مشعر ، منی ، رمی ، قربانی ، میهمان داری ، محبت ، لطف و گذشت ، توحید و نسل صالح ، گوشه ای از فیوضات دنیوی

خداوند به ابراهیمعليه‌السلام می باشد

( وَ إِنَّهُ فِی الْآخِرَهِ لَمِنَ الصّالِحِینَ ) (۱)

در روز قیامت ، ایشان در صف اول شایستگان قرار دارد ، چرا ابراهیمعليه‌السلام شایستگی آن را دارد که از رحمت و فیض بی نهایت الهی بهره مند شود ؟ زیرا با تمام وجود تسلیم پروردگار بودند

( إِذْ قالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ )

یا ابراهیم! با تمام وجود خود را به من و فرمان های من واگذار کن ،

( قالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعالَمِینَ )

جواب داد : من خودم را با همه وجود به فرمان های تو تسلیم کردم ، و تا ابد راه تصرّف فرهنگ باطل را بر روی خود بست شاید ابلیس و لشکرش در هنگام قربانی کردن اسماعیلعليه‌السلام تمام توان خود را به کار بردند تا نیّت و اندیشه ابراهیم را به تصرّف خود در آورند ، اما نتوانستند ؛ زیرا ابراهیمعليه‌السلام در اختیار خدا بود و دشمن در وجود کسی که در اختیار خدا باشد ، نمی تواند تصرف نماید

( وَ اتَّخَذَ اللّهُ إِبْراهِیمَ خَلِیلاً ) (۲)

ابراهیمعليه‌السلام را به دوستی انتخاب کرد ؛ یعنی تمام فیوضات دنیا و آخرت را به ابراهیمعليه‌السلام عطا کرد

تسلیم شدن در برابر حق

در سوره بقره می فرماید :

( بَلی مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ ) (۳)

_________________________________________

۱- (۱)) - بقره (۲) : ۱۳۰؛ (و قطعاً در آخرت از شایستگان است .* [ و یاد کنید ] هنگامی که پروردگارش به او فرمود : تسلیم باش گفت : به پروردگار جهانیان تسلیم شدم .)

۲- (۲)) - نساء (۴) : ۱۲۵؛ (و خدا ابراهیم را [برای حق گرایی ، خلوص ، پاکی اخلاق واعمالش] دوست خود گرفت .)

۳- (۳)) - بقره (۲): ۱۱۲؛ (آری ، کسانی که همه وجود خود را تسلیم خدا کنند در حالی که نیکوکارند ، برای آنان نزد پروردگارشان پاداشی شایسته و مناسب است ، نه بیمی بر آنان است و نه اندوهگین می شوند .)

(بلی ) ؛ یعنی آری ، اگر انسان تسلیم خواسته های پروردگار گردد آن دین با ارزش می باشد ، چنین افرادی در دنیا و آخرت ، ترس و غصّه بی مورد به آنها هجوم نمی آورد و همیشه در باطن و در کنار محبوب خود ، در امنیت و آرامش هستند ؛ زیرا آنها خدا را دارند و مانند این است که همه چیز را دارا هستند و صاحب دنیا و آخرت می باشند ، آن کسی که فقط دنیا را دارد در هنگام مرگ ، آن را هم از دست او می گیرند کسی که بدن ، شهوت و پول دارد ، عاقبت همه اینها را از دست او می گیرند

اهل تسلیم با همه پاکان زمینی و آسمانی هماهنگ می باشند

( وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ ) (۱)

تمام پاکان عالم بالا و پایین ، برترین دین را جستجو می کنند آن کسی که خود را تسلیم پروردگار کند ، برترین دین را دارد و هماهنگ با کلّ پاکان آسمانی و زمینی می باشد

ریشه یابی اسلام در نهج البلاغه

وقتی که امیرالمؤمنینعليه‌السلام می خواهند اسلام را ریشه یابی کنند در (نهج البلاغه ) می فرمایند :

(الاسلام هو التسلیم )

اسلام یعنی خود را به خدا و فرمان های او واگذار نماید ،

(والتسلیم هو الیقین و الیقین هو التصدیق و التصدیق هو الاقرار و الاقرار هو الاداء )

و از لوازم تسلیم ، باور داشتن همه حقایق می باشد

باور ؛ یعنی تا آخر عمر ، بر حقایق استوار باشد

________________________________________

۱- (۱)) - آل عمران (۳) : ۸۳؛ (در حالی که هر که در آسمان ها و زمین است از روی رغبت یا کراهت در برابر او [و اراده و فرمانش] تسلیم است.)

انسانی که در مقام یقین است ، خود را برای خدا هزینه می کند ،

(و الاداء هو العمل )(۱) نتیجه همه این حقایق ، عمل است

انسانی که اهل تسلیم و تواضع می باشد مانند این است که ضدّ ابلیس حرکت می کند و در مقام تسلیم است ، در ماه رمضان تواضع می کند و شکم ، چشم و گوش خود را در برابر گناهان حفظ می کند که روزه واقعی بگیرد.

از بین رفتن روزه به وسیله پنج گناه

پیامبر می فرماید : پنج چیز ساختمان روزه را خراب می کند

(خمس خصال یفطّرن الصائم و ینقضن الوضوء )

این گناهان روزه را باطل و نورانیت وضو را از بین می برد غیبت ، سخن چینی ، نگاه به نامحرم ، قسم دروغ و دروغگویی ، روزه را باطل و آثار معنوی وضو را از بین می برد

انسانی که اهل معرفت ، تسلیم و تواضع و دارای نیت خالص است و زندگی خود را به وسیله بدن تبدیل به عبادت می کند ، عبدالله می شود هنگامی که مقام بندگی ارزش بیشتری پیدا کند ، فیض بیشتری نصیب انسان می شود

( سُبْحانَ الَّذِی أَسْری بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَی الْمَسْجِدِ الْأَقْصَ ) (۲)

پروردگار در قرآن نمی فرماید : (برسوله ) یا (بنبیه ) و یا (بروحه) یعنی بندگی عنایتی بود که من به انسانها عطا نمودم (عبد ) ؛ یعنی انسان ، مرکب از بدن ، روح ، عقل و قلب است و بندگی مرکب از عرفان ، تسلیم ، تواضع ، نیت خالص و عمل می باشد که انسان را به این مقام ویژه می رساند ، این فیض من بود که به او عنایت

______________________________________

۱- (۱)) - نهج البلاغه: حکمت ۱۲۵؛ (والتسلیم هو الیقین و الیقین هو التصدیق و التصدیق هو الاقرار و الاقرار هو الاداء و الاداء هو العمل.)

۲- (۲)) - اسراء (۱۷) : ۱؛ (منزّه و پاک است آن [ خدایی ] که شبی بنده اش [ محمّد ۶ ] را از مسجدالحرام به مسجد الاقصی که پیرامونش را برکت دادیم ، سیر [ و حرکت ] داد.)

کردم و از شهر مکه تا اعماق عالم ها بردم ،

( لِنُرِیَهُ مِنْ آیاتِنا ) (۱)

تا آنچه را که به صورت آیه قرآن نازل کرده بودم ، با چشم خود ، خلقت ، قیامت ، انبیا ، ملائکه ، بهشت و جهنم را ببیند

مقام علیعليه‌السلام

وَ إِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِمّا نَزَّلْنا عَلی عَبْدِنا )(۲)

پروردگار به پیامبر نفرموده ، در کنار قرآن ، نبوت را مطرح کند و بگوید : (علی نبینا ) لکن باید بگوید : (عَلی عَبْدِنا ) ؛ یعنی مقام بندگی او به اندازه ای است که قرآن با همه معانی ملکوتی به قلب ایشان نازل شود ، بندگی باعث نزول قرآن شد

رسالت و نبوت بعد از عبودیت است

عبادت غیر از پیغمبرانعليهم‌السلام باعث کرامت می شود کرامت یعنی چه ؟ اهل تحقیق بسیار زیبا گفته اند کرامت یعنی رسیدن عبد به مقام اجابت ؛ زیرا خواسته های مثبتی که عبد از خدا دارد ، خداوند آنها را در دنیا و آخرت اجابت می کند منظور از کرامت معجزه نیست ، منظور پدید آمدن خواسته های مثبت می باشد که تنها در شأن خداوند است ، که اجابت می کند

نمونه ای از انسانهای با کرامت

خداوند برای نمونه بعضی از انسانهای اهل کرامت را در قرآن معرفی می کند

( جَعَلَنِی مِنَ الْمُکْرَمِینَ ) (۳) خداوند مرا اهل کرامت قرار داد و با آنها محشور می کند.

__________________________________

۱- (۱)) - اسراء (۱۷) : ۱؛ (تا [ بخشی ] از نشانه هایِ [ عظمت و قدرت ] خود را به او نشان دهیم.)

۲- (۲)) - بقره (۲) : ۲۳؛ (و اگر در آنچه ما بر بنده خود [ محمّد ۹ ] نازل کرده ایم ، شک دارید [ که وحی الهی است یا ساخته بشر ].)

۳- (۳)) - یس (۳۶) : ۲۷؛ (از کرامت یافتگان قرارم داد .)

آوردن تخت ملکه سبا برای سلیمانعليه‌السلام

یکی از کراماتی که خداوند در قرآن بیان می کند این است که هنگامی که سلیمانعليه‌السلام به وسیله هدهد از تخت ملکه کشور سبا آگاه شد ، هیچ پادشاهی چنین تختی را نداشت ، به بزرگان بارگاه خود رو کرد:

( یا أَیُّهَا الْمَلَأُ ) (۱)

سلیمانعليه‌السلام نفرمود ، ای مجموعه بارگاه نشینان من ، فرمود : بزرگان بارگاه ، (ملأ ) ؛ یعنی آن افراد برجسته:

( أَیُّکُمْ یَأْتِینِی بِعَرْشِها قَبْلَ أَنْ یَأْتُونِی مُسْلِمِینَ )

کدام یک از شما تخت ملکه سبا را می تواند به فلسطین بیاورد ، همه نمی توانستند این کار را انجام دهند ، فقط کسانی می توانستند این عمل را انجام دهند که مقام عبادت ، آنها را به زلف کرامت گره زده باشد چون عبادت آنها از معرفت ، تسلیم ، تواضع و نیت خالص سرچشمه می گیرد ، عبادت آثار و کاربرد فراوان دارد

( قالَ عِفْرِیتٌ مِنَ الْجِنِّ )

فردی از جنّیان ، به سلیمانعليه‌السلام گفت :

( أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبْلَ أَنْ تَقُومَ مِنْ مَقامِکَ )

قبل از اینکه از جای خود برخیزی ، تخت ملکه سبا را به اینجا می آورم ، در اینجا معلوم است که انجام دادن این عمل ، کار جسم نمی باشد ؛ زیرا اگر جسم می خواست این عمل را انجام دهد ، باید از فلسطین خارج و به سبا می رفت ، تخت را از جا بیرون می آورد ، و روی دوش خود می گذاشت ، پر می زد و به فلسطین باز

_________________________________________

۱- (۱)) - نمل (۲۷) : ۳۸ - ۴۰؛ (ای سران و اشراف ! کدام یک از شما تخت او را پیش از آنکه همگی به حالت تسلیم نزد من آیند ، برایم می آورد ؟ * یکی از جنّیان کاردان و تیزهوش گفت : من آن را پیش از آنکه از مسند خود برخیزی نزد تو می آورم ، و من بر این [ کار ] توانا و امینم * کسی که دانشی از کتاب [ لوح محفوظ ] نزد او بود گفت : من آن را پیش از آنکه پلک دیده ات به هم بخورد ، نزد تو می آورم [ و آن را در همان لحظه آورد ] پس هنگامی که سلیمان تخت را نزد خود پابرجا دید ، گفت : این از فضل و احسان پروردگار من است.)

می گشت آیه نشان می دهد که آوردن تخت قبل از اینکه سلیمانعليه‌السلام بلند شود و بنشیند ، فقط با قدرت عبادت انجام می پذیرد سحر و جادو نبوده است چون سحر حقیقت ندارد بعد جمله( عِفْرِیتٌ مِنَ الْجِنِّ ) به سلیمانعليه‌السلام گفت :

( وَ إِنِّی عَلَیْهِ لَقَوِیٌّ أَمِینٌ )

من قدرت آوردن تخت را دارم و امین می باشم (أَمِینٌ ) از ایمان است ؛ یعنی من انسان خائنی نیستم ، مؤمن خائن نمی شود کسی که اهل معرفت ، تسلیم ، تواضع و نیت پاک است ، خائن نمی شود

( قالَ الَّذِی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتابِ )

وجود مبارک آصف بن برخیا به سلیمانعليه‌السلام ، گفت :

( أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبْلَ أَنْ یَرْتَدَّ إِلَیْکَ طَرْفُکَ )

قبل از اینکه دو پلک چشم تو به هم بخورد ، تخت را به اینجا می آورم ؛ یعنی می خواست از آثار عبادت که کرامت است استفاده نماید ، کرامت ؛ یعنی انسان حاجتی را از خدا بخواهد ، اگرچه به زبان نیاورد ، خدا فوراً خواسته او را مستجاب می کند البته تمام خواسته های اهل ایمان با اجابت خدا هماهنگ است ؛ زیرا آنها اهل معرفت می باشند

( فَلَمّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِنْدَهُ )

تا چشم سلیمانعليه‌السلام به تخت افتاد ، نفرمود : این کار آصف بن برخیا است ، تنها کاری که آصف انجام داد ، در دل خود به پروردگار عرض کرد : من از تو می خواهم به من کمک کنی این تخت به اینجا بیاورم ،

( قالَ هذا مِنْ فَضْلِ رَبِّی )

سلیمانعليه‌السلام گفت : این نتیجه اجابت دعا به وسیله پروردگار من است آصف یک بنده واقعی بود ، خدا فوراً خواسته او را مستجاب کرد این کار ، از بشر برنمی آید تنها کاری که آن جنّ و آصف بن برخیا انجام دادند ، درخواست بود به چه دلیل درخواست آنها به این سرعت جواب داده شد ؟ زیرا به معنای واقعی عبادت رسیده بودند و از آثار عبادت واقعی ، کرامت است

کرامات مرحوم علامه طباطبایی [۱]

(۱)

وجود مبارک مرحوم علامه طباطبایی صاحب تفسیر (المیزان ) فرمودند : زمانی که در نجف تحصیل می کردم پدرم از درآمد مختصری که از کشاورزی به دست می آورد مخارج مرا به نجف می فرستاد ، روابط ایران و عراق تیره شد ، مسافرت ها قطع شد پول من تمام شد هنگام مطالعه ، فکر و ذهن من را، نداشتن خرجی مشغول کرده بود ، چه خواهد شد ؟ خجالت می کشیدم دردم را به کسی بگویم ، یا از کسی پول قرض کنم فکرم به هم ریخت چشم خود را از روی کتاب برداشتم ، نمی توانستم مطالعه خود را ادامه دهم ، غرق غصّه بودم صدای در بلند شد ، رفتم در را باز کردم ، یک چهره نورانی با لباس خاصّ کیسه پولی را به من داد و گفت :

سیدمحمد حسین تا زمانی که پول از ایران برسد ، این خرجی کفاف تو را خواهد داد و بعد به من گفت : آیا در این هیجده سال تو را تنها گذاشتیم ؟ علامه گفت : آقا شما ؟ آن شخص گفت : من شاه حسین هستم و رفت باز هم فکر کردم ، آیا من خواب دیدم یا بیدار بودم ؟ ولی یقین کردم من خواب نبودم ، کیسه را گرفتم بعد از مدتی درس ها تعطیل شد برای دیدن خانواده ام به تبریز آمدم وقتی در نجف بودم ، به وادی السلام برای فاتحه اموات می رفتم ، در تبریز نیز به قبرستان آمدم ، در میان قبرها می گشتم ، یک سنگ قبری را دیدم که بر روی آن شاه حسین نوشته شده بود ، ایشان سیصد سال قبل مرده بود بعد من فکر کردم چرا صاحب این قبر وقتی پول را به من داد ، گفت: هیجده سال ؟ من که بیست و چند سال در نجف بودم بعد

___________________________________________

۱- (۱)) - سید محمدحسین طباطبایی در سال ۱۳۲۱ ه ق در تبریز در خانواده ای اصیل متولد شد. بعد از دوران طفولیت و گذراندن دروس مکتب به درسهای حوزوی نزد مرحوم شیخ محمدعلی سرابی مشغول شد. سید محمدحسین برای ادامه تحصیل راهی نجف اشرف شد و در همان روزهای اول شخصیت وارسته ای چون حاج میرزا علی آقا قاضی رحمه الله به سراغ وی آمده و خطاب به او اینگونه می گوید: کسی که به قصد تحصیل به نجف می آید خوب است علاوه بر تحصیل از فکر تهذیب خود غافل نماند. علامه مدت ۱۱ سال در کنار مرقد امیرالمؤمنینعليه‌السلام کسب علم کرده و از محضر بزرگانی چون آیه الله نائینی، سید ابوالحسن اصفهانی، سید حسین بادکوبه ای، سید ابوالقاسم خوانساری، حجت، حاج میرزا علی ایروانی، و میرزا علی اصغر ملکی کسب فیض نمود. علامه در سال ۱۳۱۴ ه ش به تبریز مهاجرت کرد. پس از ۷ سال تدریس به قم مهاجرت نموده و در این مدت تفسیر شریف المیزان که این کتاب ثمر ۲۰ سال تلاش شبانه روزی علامه است را تألیف نمودند. از جمله شاگردان او: شهید مطهری، شهید بهشتی، امام موسی صدر، ناصر مکارم شیرازی، شهید مفتح، مصباح یزدی، ابراهیم امینی، جوادی عاملی، حسن زاده آملی و غیره... می باشند. ایشان بعد از ۸۱ سال عمر در جوار حرم حضرت معصومهعليها‌السلام رحلت کردند و همانجا به خاک سپرده شدند.

حساب کردم ، از وقتی که لباس علما را پوشیدم تا آن وقتی که این پول را به من دادند هجده سال است

آثار عبادت

عبادت کرامت می آورد کرامت ؛ یعنی از او بخواهند و او در جواب تأخیر نیاندازد روزه ترکیبی از عرفان است که به امر خدا می باشد ، مبطلات و مقوّمات آن چیست ؟ روزه ترکیبی از تسلیم است ، خود را به خدا و فرمان خدا واگذار کردن است که بگویم غذا نمی خورم ، تواضع می کنم و روزه را می گیرم ، و نیت من فقط برای تو است ، و بدن خود را به میدان می آورم که معرفت ، تسلیم ، تواضع و نیت را تحقق دهد وقتی روزه را گرفتید ، آثار فراوانی دارد ، یکی از آن آثار تقوا است

( کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ ) (۱)

روح تقوا موجب می شود که در پایان ماه رمضان با این عبادت و ترکیبات آن ، شما یک عبدالله واقعی خواهید شد