تواضع و آثار آن مجموعه سخنرانیهای حسین انصاریان

تواضع و آثار آن مجموعه سخنرانیهای حسین انصاریان0%

تواضع و آثار آن مجموعه سخنرانیهای حسین انصاریان نویسنده:
گروه: اخلاق اسلامی

تواضع و آثار آن مجموعه سخنرانیهای حسین انصاریان

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: محسن فیض پور
گروه: مشاهدات: 30928
دانلود: 2617

توضیحات:

تواضع و آثار آن مجموعه سخنرانیهای حسین انصاریان
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 352 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 30928 / دانلود: 2617
اندازه اندازه اندازه
تواضع و آثار آن مجموعه سخنرانیهای حسین انصاریان

تواضع و آثار آن مجموعه سخنرانیهای حسین انصاریان

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

درست می کنید هنر بافندگی که امروز به صورت یک صنعت بسیار مهم در جهان مطرح است ، ریشه از یک پیغمبر الهی دارد

هنر شکل دادن به آهن برای ابزار مبارزه و دفع ظلم دشمن ، این هنر حضرت داودعليه‌السلام بوده است که در قرآن مطرح است ، هنر سدّ سازی صنعتی ، نه اینکه فقط یک مقدار خاک را جلوی یک رودخانه بریزند تا پشت آن آب جمع شود ، بلکه سدّی که فلز آب کرده در آن به کار رفته است و بین دو کوه عظیم این سدّ زده شده ، خراب هم نشد ، فشار حوادث هم نتوانسته آن را خراب کند ، این هنر را خداوند در قرآن به ذوالقرنین نسبت می دهد قبل از حضرت نوحعليه‌السلام سفر آبی وجود نداشت ، مردم در خشکی ها زندگی می کردند ، خداوند در قرآن می فرماید : به نوح دستور دادیم:

( وَ اصْنَعِ الْفُلْکَ بِأَعْیُنِنا ) (۱)

ما به تو آموزش می دهیم که زیر نظر ما کشتی درست کنی ، مردم کشتی ندیده بودند ، همه سفرهای دریایی و کشتی های عظیم ، ریشه از نبوت یک پیامبر می گیرد ، کلاً تمدّن جهان برگرفته شده از انبیا است و انسان ها هم نمک به حرام ترین موجودات نسبت به انبیا هستند

اگر تخته و چوب لیاقت ذاتی نداشت ، نجّاری در جهان به وجود نمی آمد ، درب ، پنجره و صندلی پیدا نمی شد ، اگر چوب را خدا برای شکل گیری لیاقت ذاتی نمی داد ، مردم چگونه در خانه ها و پنجره های خود را درست می کردند خداوند همه را به خود نسبت می دهد ، خداوند می فرماید : این حیوانات حلال گوشت ، مرغ ، خروس ، حیواناتی که در زندگی شما نقش مهمی را بر عهده دارند ، از آنها تعبیر می کند به( ذَلُولٌ ) ، رام بودنی که در اوج رامی می باشند

شتر با این هیکل قوی اگر رام بشر نبود ، چه کسی می توانست میلیون ها سال در

_________________________________________

۱- (۱)) - هود (۱۱) : ۳۷؛ (و با نظارت ما و [ بر اساس ] وحی ما کِشتی را بساز.)

این کویرهای بی در و پیکر بار جابجا کند به قدری شتر رام است که اگر به یک موش یاد بدهند که از کاشان تا کرمان این کویر را باید طی کرد ، مهار شتر را به موش بدهند و بگویند با دهان خود این نخِ ابریشمی که بسته به افسار شتر بگیر ، یک تکان بده ، شتر با تکان دادن دهان موش بلند می شود و دنبال موش راه می افتد و تا کرمان می رود ، لکن اگر این حیوان ، رام نبود با آن هیکل قوی اولین انسانی که می خواست مهارش را بگیرد او را پاره پاره می کرد

گاو رام انسان است با اینکه شاخ دارد الاغ رام است با اینکه قویّ است ، مرغ و خروس رام هستند با اینکه پر قوی دارند والاّ اگر رام نبودند ، تمام این مرغداری های صنعتی باید مرغ ها را با هزار ترفند اسیر می کردند که به ملت بدهند

همه حیوانات قابل خوردن و قابل باربری ، رام بشر هستند ، خداوند می فرماید :

رام شما قرار دادم ولی قدر نشناس ترین موجود آفرینش نسبت به خدا همین بشر است(۱)

کم بودن انسان های صالح

قدرشناسان ، حال ، گذشته و آینده بسیار کم هستند ، خداوند این آیه را برای همیشه نازل کرده است

( وَ قَلِیلٌ مِنْ عِبادِیَ الشَّکُورُ ) (۲)

قدر شناسان کم هستند ، حتی کسانی که ادعای دینداری می کنند

اگر قدر شناسان زیاد بودند ، امام عصر ظهور کرده بود ، در همه کشور ما صبح های جمعه دعای ندبه است ، در همه شهرها با جمعیت هایی که گاهی جا نمی شود و در بیابان فرش می اندازند ؛ یعنی این مجموعه ندبه خوان های ایران ، عراق ، شیعیان افغان ، پاکستان و اروپا ، سیصد و سیزده نفر صالح واقعی پیدا

_____________________________________

۱- (۱)) - اشاره است به سوره غافر آیه ۷۹؛ (خداست که چهارپایان را برای شما پدید آورد تا بر بعضی از آنها سوار شوید ، و از [ گوشت ] بعضی از آنها بخورید .) توحید المفضل: ۱۰۰؛ (انقیاد الحیوانات المسخره للإنسان و سببه أَ مَا تَرَی الْحِمَارَ کَیْفَ یَذِلُّ لِلطَّحْنِ وَ الْحَمُولَهِ وَ هُوَ یَرَی الْفَرَسَ مُودَعاً مُنَعَّماً وَ الْبَعِیرَ لَایُطِیقُهُ عِدَّهُ رِجَالٍ لَوِ اسْتَعْصَی کَیْفَ کَانَ یَنْقَادُ لِلصَّبِیِّ وَ الثَّوْرَ الشَّدِیدَ کَیْفَ کَانَ یُذْعِنُ لِصَاحِبِهِ حَتَّی یَضَعَ النِّیرَ عَلَی عُنُقِهِ وَ یَحْرِثَ بِهِ وَ الْفَرَسَ الْکَرِیمَ یَرْکَبُ السُّیُوفَ وَ الْأَسِنَّهَ بِالْمُوَاتَاهِ لِفَارِسِهِ وَ الْقَطِیعَ مِنَ الْغَنَمِ یَرْعَاهُ وَاحِدٌ وَ لَوْ تَفَرَّقَتِ الْغَنَمُ فَأَخَذَ کُلُّ وَاحِدٍ مِنْهَا فِی نَاحِیَهٍ لَمْ یَلْحَقْهَا وَ کَذَلِکَ جَمِیعُ الْأَصْنَافِ الْمُسَخَّرَهِ لِلْإِنْسَانِ کَانَتْ کَذَلِکَ إِلَّا بِأَنَّهَا عُدِمَتِ الْعَقْلَ وَ الرَّوِیَّهَ فَإِنَّهَا لَوْ کَانَتْ تَعْقِلُ وَ تَتَرَوَّی فِی الْأُمُورِ کَانَتْ خَلِیقَهً أَنْ تَلْتَوِیَ عَلَی الْإِنْسَانِ فِی کَثِیرٍ مِنْ مَآرِبِهِ حَتَّی یَمْتَنِعَ الْجَمَلُ عَلَی قَائِدِهِ وَ الثَّوْرُ عَلَی صَاحِبِهِ وَ تَتَفَرَّقُ الْغَنَمُ عَنْ رَاعِیهَا وَ أَشْبَاهُ هَذَا مِنَ الْأُمُور.)

۲- (۲)) - سبأ (۳۴) : ۱۳؛ (و از بندگانم اندکی سپاس گزارند .)

نمی شود ؟ خیر چرا ایشان نمی آید ؟ زیرا خدا به او گفته در زمین تأمین جانی نداری مانند پدران خود کشته می شوی مگر یازده امام قبلی را نکشتند ؟

شبی که خدا به او تأمین جانی دهد ، متوجه می شود که لحظه ظهورش است ، در همه جمعیت ها و کسانی که ادعای دینداری دارند اکثرشان را که ارزیابی می کنید متوجه می شوید که بی دین هستند

( وَ قَلِیلٌ مِنْ عِبادِیَ الشَّکُورُ )

در شهری بودم که در داشتن موقوفات ،(۱) سومین شهر کشور است ، اول مشهد و بعد شیراز و بعد، آن شهر است مدیر اوقاف ، آن سالی که من آنجا منبر می رفتم ، مدیر مؤمن ، مطمئن ، توانمند که مورد تأیید همه بود ؛ یعنی عالمان و مردم آن شهر ، او را قبول داشتند ، انسان بزرگواری بود می گفت : موقوفات این شهر حدوداً به سیصد ، چهارصد سال قبل بر می گردد می گفت : زمانی که به این شهر آمدم ، اول همه موقوفات این شهر را شناسایی کردم ، درآمد این موقوفات را ارزیابی کردم ، دیدم امسال که سال اول مسؤلیت من است ، درآمد آن بسیار کم است ؛ یعنی کسانی که موقوفات را اجاره کرده بودند ، اجاره سی سال قبل را می دادند این زد و بندها بین مدعیان آن شهر بود ، من در آن شهر قیمت واقعی را لحاظ کردم تا حق مردم شهر ضایع نشود ، این رشوه خواری و پارتی بازی بین یهودی ها ، ارمنی ها و سنی های آن شهر نبوده ؛ زیرا در آنجا یهودی ، ارمنی و سنی ندارد ، این مال مردم خواری در میان مدعیان مسلمان بود

امام عصرعليه‌السلام اگر وارد آن شهر شود و بگوید درآمد موقوفات باید سه میلیارد باشد ، همانجا کنار دروازه شهر سرش را می برند مردم توقع دارند امام زمانعليه‌السلام می آید به تمام مستأجران موقوفه دار بفرماید هیچ اجاره ندهید ، به کلّ ملت هم بفرماید : سهم امام و خمس(۲) را به شما بخشیدم این توقع فعلی جامعه است

________________________________________

۱- (۱)) - تهذیب الأحکام: ۱۳۰/۹؛ (وَ کَتَبَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الصَّفَّارُإِلَی أَبِی مُحَمَّدٍعليه‌السلام فِی الْوُقُوفِ وَ مَا رُوِیَ فِیهَا فَوَقَّعَعليه‌السلام الْوُقُوفُ عَلَی حَسَبِ مَا یُوقِفُهَا أَهْلُهَا إِنْ شَاءَ اللَّهُ.) و نیز در الکافی: ۳۷/۷، حدیث ۳۵؛ (سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِعليه‌السلام قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ اشْتَرَیْتُ أَرْضاً إِلَی جَنْبِ ضَیْعَتِی بِأَلْفَیْ دِرْهَمٍ فَلَمَّا وَفَّیْتُ الْمَالَ خُبِّرْتُ أَنَّ الْأَرْضَ وَقْفٌ فَقَالَ لَایَجُوزُ شِرَاءُ الْوَقْفِ وَ لَاتُدْخِلِ الْغَلَّهَ فِی مَالِکَ ادْفَعْهَا إِلَی مَنْ أُوقِفَتْ عَلَیْهِ قُلْتُ لَاأَعْرِفُ لَهَا رَبّاً قَالَ تَصَدَّقْ بِغَلَّتِهَا.)

۲- (۲)) - الکافی: ۵۴۵/۱، حدیث ۱۴ - ۱۳؛ (کَتَبْتُ إِلَی أَبِی جَعْفَرٍعليه‌السلام الْخُمُسُ أُخْرِجُهُ قَبْلَ الْمَئُونَهِ أَوْ بَعْدَ الْمَئُونَهِ فَکَتَبَ بَعْدَ الْمَئُونَه. عن أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍعليه‌السلام قَالَ کُلُّ شَیْ ءٍ قُوتِلَ عَلَیْهِ عَلَی شَهَادَهِ أَنْ لَاإِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ فَإِنَّ لَنَا خُمُسَهُ وَ لَایَحِلُّ لِأَحَدٍ أَنْ یَشْتَرِیَ مِنَ الْخُمُسِ شَیْئاً حَتَّی یَصِلَ إِلَیْنَا حَقَّنَا.)

اکثر مردم پول امام عصرعليه‌السلام را نمی دهند ، کسانی که پرداخت می کنند ، نزد مرجع تقلید می روند ، گردن کج می کنند ، کاسبی رونق نداشته ، در انتقال دولت به دولت همه چیز ما به هم ریخته است ، می گویند : مقداری از آن را به ما ببخشید

اگر به تخته قابلیت ذاتی نداده بودند ، یک پنجره چهارسانتی در این دنیا پیدا نمی شد پس به نجار فاعل عالم می گویند ، وقتی فاعل هنرمند نقشی را می زند و ترسیمی را به وجود می آورد ، ترسیم فعلی و عملی است ، ولی هنر نقاش با قابلیت ذاتی تخته به هم گره دارد ، اگر قابلیت در تخته نباشد نجّار اصلاً به وجود نمی آمد ، یا اگر قابلیت را از تخته ها بگیرند ، کل نجارها بیکار می شوند ، باید شغل عوض کنند

خلاقیت کمال الملک

(۱)

کمال الملک غفاری یک نقاشِ بسیار هنرمند ایرانی است که برای قاجاریه کار می کرد و بعد که قاجاریه منقرض شدند ، رضاخان تحمل این هنرمند کم نظیر را نداشت ، او را به نیشابور تبعید کرد و در همانجا رحلت کرد

هر نوکر استعماری این گونه می باشد استعمارگران دائم نقاش های پانصد سال قبل خود را به رخ دنیا می کشند ، هر سال قیمت تابلوهای آنها را بالا می برند ، نوکرهایی در کشورها مختلف قرار می دهند ، یکی از اهداف آنها این است که عالمان و هنرمندان را سرزنش کنند ، مسائل حقیقی را تعطیل کنند ، با دوز و کلک بازار آنها گرم شود ، اخلاق مردم را فاسد کنند ، کار آنها این گونه است

کمال الملک نقاش بسیار قابل و کاملی بود ، نقاش فاعلی بود ، وقتی نقش را می کشید مانند این بود که انسان طبیعت را نگاه می کند ، کجا نقاشی می کرد ؟ روی صفحه ای که قابلیت آن را داشت ، روی آب که نقاشی نمی کرد ، آب که قابلیت پذیرش نقش را ندارد ، روی دیوار ، پارچه مخصوص ، در و پنجره نقاشی می کرد ،

______________________________________

۱- (۱)) - محمد غفاری (منسوب به ابوذر غفاری) ابن میرزا بزرگ کاشانی، از مفاخر هنر نقاشی ایران ولادت در قریه کله (کاشان) ۱۲۶۴ ه .ق - وفات در نیشابور ۲۷ مرداد ماه ۱۳۱۹ ه .ش. وی پس از طی تحصیلات مقدماتی در کاشان به تهران عزیمت کرد و در مدرسه دارالفنون به کسب دانش پرداخت و در نقاشی که هنر مورد علاقه اش بود به موفقیت های بزرگی نایل آمد. محمد غفاری به دربار ناصرالدین شاه راه یافت و مدتها در کاخ گلستان به تهیه تابلوها و ایجاد آثار نفیس پرداخت و بر اثر استعداد شگرفی که از خود نشان داد در سال ۱۳۱۰ (ه .ق) به لقب کمال الملک مفتخر گردید. کمال الملک با هزینه شخصی به اروپا مسافرت کرد و پس از سه سال مطالعه در آثار نقاشان اروپا به ایران برگشت. وی در سال ۱۳۲۹ ه .ق مدرسه صنایع مستظرفه را در تهران افتتاح کرد و در آن مدرسه شاگردان هنرمندی پرورش داد، در سال ۱۳۰۷ ه .ش از کار کناره گرفت و به ملک شخصی خود حسین آباد نیشابور رفت و تا آخر عمر به انزوا گذرانید و در آن جا از یک چشم نابینا شد. مدفن وی در جوار آرامگاه شیخ عطار در نیشابور است. از آثار مهم او تابلوهای (یهودی فالگیر بغدادی)، (زرگر بغدادی و شاگردانش)، (میدان کربلا)، (عرب خوابیده)، (صورت سردار اسعد بختیاری)، (صورت خود نقاش)، (نوازندگان دربار قاجار)، (شکارچی)، (باغچه و حوض کاخ گلستان) را باید بام برد.

یعنی هر صفحه قابلی را که پیدا می کرد ، قلم خود را در آنجا به کار می برد ، صفحه قابل هم نقش فاعل را قبول می کرد

این بحث را فلاسفه دارند ، چرا امام زمان نمی آید ؟ زیرا قابلیت در مردم به وجود نیامده است که بیاید نقش تربیتی ، الهی و ملکوتی خود را به صورت فعلی در بیاورد این بحث در همه جا جریان دارد

عامل اصلی بلا و مصیبت

چرا پروردگار بزرگ عالم بلاها را قطع نمی کند ؟ طوفان ها ، زلزله ها ، گرانی ها و کمبودها را قطع نمی کند ، آیا فاعل ناتوان است ؟ خیر ، فاعل توانا است ، ولی در قرآن به انسان ها می فرماید :

( إِنَّ اللّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتّی یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ ) (۱)

شما از خود لیاقت نشان دهید ، من لیاقت ذاتی به شما دادم ولی روی آن را آلودگی و کثافت گرفته است ، من نمی توانم نقش رحمت خود را روی لجن بزنم ، شما لیاقت نشان بدهید ، من به موقع باران نازل می کنم خداوند می فرماید :

( یا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ یُرْسِلِ ) (۲)

باران به موقع که در دامن این بارش ، همه خشکی های زمین سرسبز شود و روئیدنی برویاند ، بارانی که سیل نشود ، خاک را از بین نبرد ، سنگ های کوهها را سرازیر نکند ، خانه های شما را خراب نکند ، شهرها را زیر آب نبرد

( یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْکُمْ مِدْراراً )

شما زنا نکنید ، من زلزله را تعطیل می کنم در معارف ما آمده است که:

(اذا فشا الزنا ظهرت الزلزله )(۳)

________________________________________

۱- (۱)) - رعد (۱۳) : ۱۱؛ (یقیناً خدا سرنوشت هیچ ملتی را [ به سوی بلا ، نکبت ، شکست و شقاوت ] تغییر نمی دهد تا آنکه آنان آنچه را [ از صفات خوب و رفتارشایسته و پسندیده ] در وجودشان قرار دارد به زشتی ها و گناه تغییر دهند .)

۲- (۲)) - هود (۱۱) : ۵۲؛ (ای قوم من ! از پروردگارتان آمرزش بخواهید ، آن گاه به سوی او بازگردید ، [ تا ] برای شما باران فراوان و پی در پی فرستد.)

۳- (۳)) - الکافی: ۴۴۸/۲، حدیث ۳؛ (قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِعليه‌السلام إِذَا فَشَا أَرْبَعَهٌ ظَهَرَتْ أَرْبَعَهٌ إِذَا فَشَا الزِّنَا ظَهَرَتِ الزَّلْزَلَهُ وَ إِذَا فَشَا الْجَوْرُ فِی الْحُکْمِ احْتُبِسَ الْقَطْرُ وَ إِذَا خُفِرَتِ الذِّمَّهُ أُدِیلَ لِأَهْلِ الشِّرْکِ مِنْ أَهْلِ الْإِسْلَامِ وَ إِذَا مُنِعَتِ الزَّکَاهُ ظَهَرَتِ الْحَاجَهُ و نیز در الکافی: ۵۴۲/۵ - ۵۴۱، باب الزانی، حدیث ۶ -۴ -۲؛ (قَالَ أَبُو إِبْرَاهِیمَعليه‌السلام اتَّقِ الزِّنَا فَإِنَّهُ یَمْحَقُ الرِّزْقَ وَ یُبْطِلُ الدِّینَ. عنْ أَبِی جَعْفَرٍعليه‌السلام قَالَ وَجَدْنَا فِی کِتَابِ عَلِیٍّعليه‌السلام قَالَ رَسُولُ اللَّهِصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم إِذَا کَثُرَ الزِّنَا مِنْ بَعْدِی کَثُرَ مَوْتُ الْفَجْأَهِ. عَلِیِّ بْنِ سُوَیْدٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی الْحَسَنِعليه‌السلام إِنِّی مُبْتَلًی بِالنَّظَرِ إِلَی الْمَرْأَهِ الْجَمِیلَهِ فَیُعْجِبُنِی النَّظَرُ إِلَیْهَا فَقَالَ لِی یَا عَلِیُّ لَابَأْسَ إِذَا عَرَفَ اللَّهُ مِنْ نِیَّتِکَ الصِّدْقَ وَ إِیَّاکَ وَ الزِّنَا فَإِنَّهُ یَمْحَقُ الْبَرَکَهَ وَ یُهْلِکُ الدِّینَ.)

زنا که فراوان شود ، زمین طاقت نگه داشتن گنهکاران و بدکاران را ندارد ، دهن باز می کند و آنها را پایین می برد ، وقتی زمین دهن باز می کند ، کسی که زنا کار نیست ولی در میان زناکاران است و امر به معروف نمی کرده باید با آنها پایین برود او هم مقصّر است شما قابلیت نشان بدهید

( یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْکُمْ مِدْراراً * وَ یُمْدِدْکُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِینَ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ جَنّاتٍ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ أَنْهاراً ) (۱)

تا تمام شیارها و نهرها و دره های خشک زمین را برای شما پر آب کنم

همه شما را ثروتمند کنم و شما را فرزندانی بدهم که یارتان باشد ، نه فرزندی که به او بگویی سیگار نکش ، در جواب به تو بگوید : به تو چه ،! با این رفیق های بد معاشرت نکن ، به تو ربطی ندارد ، دختری که در کوچه پیدا کردی ، آداب زندگی خانواده او با ما سازگاری ندارد ، در جواب می گوید : با او ازدواج می کنم و به کسی ربطی ندارد

فرزندی که سیلی به پدر و مادر بزند ، پدر را از خانه بیرون کند ، سرآمد همه این بلاها خود انسان می باشد ،( وَ یُمْدِدْکُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِینَ )

شما قابلیت نشان بدهید ، من شما را ثروتمند می کنم ، و شما را فرزندان پاک ، نیک و آراسته و دارای عمل صالح عطا می کنم خداوند در قرآن می فرماید : تمام بلاها و مصائب ، به زلف ناقابلی جامعه در جهان گره خورده است ، لیاقتش را از دست دادید ، اگر لیاقت داشته باشید ، من که خدای بخیلی نیستم ، همه نوع نعمتی به شما عنایت می کنم ، شما مؤمن بشوید ، همه زندان ها تعطیل می شود ، همه دادگستری ها بیکار می شوند

___________________________________________

۱- (۱)) - نوح (۷۱) : ۱۱ - ۱۲؛ (تا بر شما از آسمان باران پی در پی و با برکت فرستد * و شما را با اموال و فرزندان یاری کند ، و برایتان باغ ها و نهرها قرار دهد.)

وجود فرهنگ غرب در جامعه

وقتی در مملکتی مردم به دادگاه و کلانتری نروند ، نیاز به زندان نداشته باشند ، در میان جامعه قاچاقچی ، هرزه ، اشرار و بدحجاب نباشد درهای رحمت خدا باز می شود ، در روزنامه ای نوشته اند سه جوان ، خانم جوان شوهرداری را در ماشین انداختند ، به مناطق دور یکی از حاشیه های تهران در یک باغ بردند ، هرچه التماس کرده من شوهر دارم ، چاقو کشیدند ، طلاهای او را گرفتند ، هر سه به او تجاوز کردند ، بعد هم او رها کردند ، این بلا که قابل علاج نیست ، دامن این زن لکّه دار شده است ، این سه نفر را دستگیر کردند ، چرا این کار را کردید ؟ گفتند : قیافه این زن زیبا با این مو ، بیرون افتاده ما خیال کردیم از این زن های خیابانی است ، اگر باحجاب بود او را نمی بردند.

خدا در قرآن می فرماید : زن پوشش داشته باشد(۱) بیگانگان گفته اند : زن ها نیمه عریان بیرون بیایند ، این علامت تمدن است

جهان را خانه اشرار ، هرزه ها ، قاتلان ، جنایتکاران و رباخواران کرده اید ، همه جا برای این افراد امن است ولی برای خوبان عالم هیچ جا امن نیست

مظلومیت شیعه

شما شیعه امیرالمؤمنینعليه‌السلام هستید مکه می روید ، در زیارت امنیت ندارید ، می خواهید در بقیع برای چهار امام مظلومتان گریه کنید اما امنیت ندارید ، هیچ جای دنیا امنیت ندارید مگر در اینجا همه ما راحت هستیم ؟ با بودن این همه دزد و دزدهای میلیاردی جابجا کردن پرونده ها ، اعمال نفوذها ، شما چه امنیتی دارید ؟

آیا ما لیاقت فضل خداوند را داریم ؟

امام زین العابدینعليه‌السلام می فرماید :(۲) شما مؤمن ها مجبورید تا روز مرگتان میان

_______________________________________

۱- (۱)) - احزاب (۳۳) : ۵۹؛ (قال تعالی یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنی أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ کانَ اللّهُ غَفُوراً رَحِیماً) بحار الأنوار: ۳۲/۱۰۱ - ۳۳، حدیث ۱؛ ([الأمالی للصدوق ] فِی خَبَرِ الْمَنَاهِی أَنَّ النَّبِیَّصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نَهَی أَنْ تَتَکَلَّمَ الْمَرْأَهُ عِنْدَ غَیْرِ زَوْجِهَا وَ غَیْرِ ذِی مَحْرَمٍ مِنْهَا أَکْثَرَ مِنْ خَمْسِ کَلِمَاتٍ مِمَّا لَابُدَّ لَهَا مِنْهُ. -وَ فِی رِوَایَهِ أَبِی الْجَارُودِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍعليه‌السلام فِی قَوْلِهِ وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا ما ظَهَرَ مِنْها فَهِیَ الثِّیَابُ وَ الْکُحْلُ و الْخَاتَمُ وَ خِضَابُ الْکَفِّ وَ السِّوَارُ وَ الزِّینَهُ ثَلَاثٌ زِینَهٌ لِلنَّاسِ وَ زِینَهٌ لِلْمَحْرَمِ وَ زِینَهٌ لِلزَّوْجِ فَأَمَّا زِینَهُ النَّاسِ فَقَدْ ذَکَرْنَا وَ أَمَّا زِینَهُ الْمَحْرَمِ الْقِلَادَهُ فَمَا فَوْقَهَا وَ الدُّمْلُجُ وَ مَا دُونَهُ وَ الْخَلْخَالُ وَ مَا أَسْفَلَ مِنْهُ وَ أَمَّا زِینَهُ الزَّوْجِ فَالْجَسَدُ کُلُّهُ أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَهِ مِنَ الرِّجالِ فَهُوَ الشَّیْخُ الْکَبِیرُ الْفَانِی الَّذِی لَاحَاجَهَ لَهُ فِی النِّسَاءِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلی عَوْراتِ النِّساءِ وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ یَقُولُ وَ لَاتَضْرِبُ إِحْدَی رِجْلَیْهَا بِالْأُخْرَی لِتَقْرَعَ الْخَلْخَالَ بِالْخَلْخَالِ.)

۲- (۲)) - بحار الأنوار: ۲۲۶/۶۴، باب ۱۲، حدیث ۳۲؛ (زُرَارَهَ بْنِ أَوْفَی قَالَ دَخَلْتُ عَلَی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِعليه‌السلام فَقَالَ یَا زُرَارَهُ النَّاسُ فِی زَمَانِنَا عَلَی سِتِّ طَبَقَاتٍ أَسَدٍ وَ ذِئْبٍ وَ ثَعْلَبٍ وَ کَلْبٍ وَ خِنْزِیرٍ وَ شَاهٍ فَأَمَّا الْأَسَدُ فَمُلُوکُ الدُّنْیَا یُحِبُّ کُلُّ وَاحِدٍ أَنْ یَغْلِبَ وَ لَایُغْلَبَ وَ أَمَّا الذِّئْبُ فَتُجَّارُکُمْ یَذُمُّونَ إِذَا اشْتَرَوْا وَ یَمْدَحُونَ إِذَا بَاعُوا وَ أَمَّا الثَّعْلَبُ فَهَؤُلَاءِ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ بِأَدْیَانِهِمْ وَ لَایَکُونُ فِی قُلُوبِهِمْ مَا یَصِفُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ وَ أَمَّا الْکَلْبُ یَهِرُّ عَلَی النَّاسِ بِلِسَانِهِ وَ یَکْرَهُهُ النَّاسُ مِنْ شِرَّهِ لِسَانِهِ وَ أَمَّا الْخِنْزِیرُ فَهَؤُلَاءِ الْمُخَنَّثُونَ وَ أَشْبَاهُهُمْ لَایُدْعَوْنَ إِلَی فَاحِشَهٍ إِلَّا أَجَابُوا وَ أَمَّا الشَّاهُ فَالَّذِینَ تُجَرُّ شُعُورُهُمْ وَ یُؤْکَلُ لُحُومُهُمْ وَ یُکْسَرُ عَظْمُهُمْ فَکَیْفَ تَصْنَعُ الشَّاهُ بَیْنَ أَسَدٍ وَ ذِئْبٍ وَ ثَعْلَبٍ وَ کَلْبٍ وَ خِنْزِیرٍ.)

شش حیوان درنده زندگی کنید ، که شیر ، گرگ ، سگ ، روباه و خوک و گوسفند است که در جامعه جهانی فقط این پنج حیوان جای مانور دارند ، و متدینین و شیعیان ما مانند گوسفندی که گوشت او را تکه تکه می کنند ، یک روز امنیت ندارد

ما چاره ای نداریم تا در دنیا هستیم ، بلاها همراه ما هستند ، مگر همه خوب شوند که بلایی وجود نداشته باشد

در این بحث فاعل و قابل کلّ مسائل طبیعی ، مذهبی ، اعتقادی ، بلاها و مصائب ، بسیار زیبا مطرح می شود و جواب داده می شود من از مردم گلایه دارم وقتی حادثه ای می آید ، زلزله ، طوفان و سیل می آید ، در تمام روزنامه ها و رسانه ها، انسان های مذهبی و غیر مذهبی می گویند : بلای طبیعی است ، کدام بلای طبیعی ؟ چرا از گناه اسم نمی برید چرا پیش بینی های پیغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و ائمهعليهم‌السلام را نمی گویید که این مصائب به خاطر چه گناهانی بر سر مردم می آید

من در بعضی از مناطق ایران که دچار حادثه شده، منبر می رفتم خدا شاهد است ، بعضی از مناطقی که زلزله نود درصد تخریبی آمده و منطقه کشاورزی بوده ، اکثر مردم آنجا ، شب ها زیر درختان می رفتند ، در باغ های با صفا عرق می خوردند و مازاد عرق را زیر درخت می ریختند و قمار می کردند و روابط نامشروع هم بیداد می کرد چرا زلزله ، سیل ، مصیبت و گرانی نیاید ؟

والله گرانی ، کمبود ، کسادی و زلزله علّت خدایی دارد ، اینها را برای مردم بگویید ، بگذارید مردم بیدار شوند ، تا از حوادث کم شود

چگونگی فاعلیت پروردگار

مطالب را جمع بندی می کنم ، خداوند متعال ، فاعل ، عالم ، حکیم ، رحمان ، ودود ، غفور ، کریم ، قدّوس ، مؤمن ، مهیمن و ملک است ، فاعلیت خدا را شما در دعای جوشن کبیر مشاهده کنید ، چنین فاعلی است قلم نقّاشیش فعلی است ؛ یعنی عملی است ، قلم نقّاشی عملی است ؛ یعنی کار او انسان سازی است ، محدودتر بگویم ، از کلمه انسان بیرون بیایم ، خدا فاعل ابراهیم ساز و یوسف ساز است ، خدا در جنس زن ، فاعل مریم ساز ، فاطمه زهرا ساز است ، خدا در جنس مرد ، فاعل علی ساز است ، این فاعلیت خدا است ، یک فاعل کامل و فاعلان دیگری را هم در کنار خود قرار داده است که فاعلیت برای آنها در طول فاعلیت حقّ است مانند : انبیا و ائمه طاهرینعليه‌السلام . به تمام انسان ها هم لیاقت و قابلیت داده است که خود و انبیا و ائمه را به شکل علی و فاطمه در اشِل کوچکتر بسازد ؛ یعنی ما این لیاقت و قابلیت را داریم که این سه فاعل ، روی وجود ما با قرآن ، با قال رسول الله ، با قال الصادق و قال الباقر کار کنند ، و ما در یک اشِل کوچکتر ، زنانمان و دخترانمان فاطمه شوند و ما هم علی شویم

اگر کسی قابلیت را تعطیل کند ، و بگوید مرا بسازید ، به ارزش های خود پشت کرده که نهایت پشت کردن به خدا و ارزش ها ، رو کردن به انسان مادی است

مایه قابلیت انسان

مایه این قابلیت ، چیست ؟ تواضع است ؛ یعنی نرم بودن در مقابل خدا و انبیاء و ائمهعليه‌السلام ، و به زبان دیگر که خدا در قرآن بیان می کند:

( یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ ) (۱)

این را من ملاک نگرفتم ، کاری به این( صَلُّوا عَلَیْهِ ) ندارم ، این در مملکت ما پر است ، عالم منبر می رود ، همه صلوات می فرستند ، منبر تمام می شود ، همه صلوات می دهند ، یک وکیل به شهر آنها می آید تا صحبت کند ، همه صلوات می دهند ، رئیس جمهور حرف می زند ، سی تا صلوات می فرستند ، امام جمعه ها

_______________________________________

۱- (۱)) - احزاب (۳۳) : ۵۶؛ (ای اهل ایمان ! بر او درود فرستید و آن گونه که شایسته است ، تسلیم او باشید .)

حرف می زنند ، ملت صلوات می فرستند ،( صَلُّوا عَلَیْهِ ) که مایه ای ندارد ، یک چرخش زبان است آن دومی مهم است

( وَ سَلِّمُوا تَسْلِیماً )

همه وجهه وجود خود را به پیغمبر من واگذار کنید ، شما در یک اشِل کوچک علی شوید و ناموس شما هم فاطمه شود ، این صلوات را بی حجاب ها هم می فرستند

کشیش به کسی گفت بیا مسیحی شو ، دین ما بهتر است ، گفت : چقدر می دهید ما مسیحی شویم ؟ گفت : چقدر می خواهی ؟ کشیش گفت : دو میلیون ، گفت ما سه میلیون به تو می دهیم ، گفت : من مسیحی ، چه کار باید کنم ؟ گفت : غسل تعمید(۱) می خواهد و این اوراد را باید بخوانی ، یک شنبه هم به کلیسا بیا تا تو را معرفی کنیم ، گفت : چشم ، یک شنبه به کلیسا آمد ، خواستند او را معرفی کنند ، برق رفت ، کلیسا تاریک شد ، بلندگو قطع شد همه جا را سکوت فرا گرفته بود ، بعد از پنج دقیقه برق آمد ، این مسلمان مسیحی شده ، صلوات بلندی فرستاد ، کشیش سیلی بر صورت او زد ، گفت : مگر تو ارمنی نشدی ؟ گفت : من نمی دانم عادت ما این گونه است وقتی برق می رود و بعد می آید ما صلوات می فرستیم

صلوات که کاری ندارد

یک آیه برای شما بخوانم که بحث امروز را این آیه صد در صد کامل می کند آیه از قول حضرت ابراهیمعليه‌السلام است:

( وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذِی فَطَرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ حَنِیفاً وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِکِینَ ) (۲)

وجه در اینجا صورت نیست ، اگر کسی در کلمات قرآن دقت کند ، به معنای همه وجود است ، ظاهر و باطن است

_______________________________________

۱- (۱)) - خصال، ترجمه کمره ای: ۱۳/۲؛ (در عصر ولادت علیعليه‌السلام دین حق و کیش درست آئین عیسی و دستورات انجیل بود در آئین عیسی بایست هر کودکی که از مادر زائیده شود در زیر نظر کشیش و پیشوای مذهبی با آب مقدس تعمید که بزردی رنگین بود او را غسل دهند و با این غسل تعمید پایه پرورش دینی او را استوار کنند تا در دین مسیح ثابت قدم باشد. این دستور با ولادت علیعليه‌السلام تبدیل شد علیعليه‌السلام از خاک پاک کعبه مقدس در زیر نظر مستقیم حق تعمید یافت و نور ایمان سراپای کوچک و نازنین او را فرا گرفت و افتخار تشریع شستشوی با خاک را (تیمم) او افتتاح کرد و پیغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و سلم بزرگ سپس بدان بالید و این دستور آسمانی را صادر کرد جعلت لی الارض مسجدا و طهورا رمز اسرار خاک و مقام اهمیت آن در زندگانی بشر تا تاریخ پیدایش اسلام نامعلوم بود و بشر با چشمی اهانت آمیز بدان مینگریست ولی اسلام با این قانون بزرگ بهره برداری از آن را افتتاح کرد..)

۲- (۲)) - انعام (۶) : ۷۹؛ (من به دور از انحراف و با قلبی حق گرا همه وجودم را به سوی کسی که آسمان ها و زمین را آفرید ، متوجه کردم و از مشرکان نیستم .)

تمام هستی خود را به جانب خدا گرفتم و از خدا به سراغ بت نخواهم رفت

خدا هم آن را نقاشی کرد ، زیرا همه وجود را به طرف نقاش ازل و ابد گرفت ، چه چیزی ساخت ؟!

می دانید که مقام دوم را در میان انبیاعليهم‌السلام دارد ، مقام اول را پیغمبر عظیم الشأن اسلام دارا است ، خدا به او فرموده بود که بالاتر از تو در آینده می آید ، و به این مطلب در آیات سوره بقره اشاره کرده است ، و او نفر دوم در میان همه انبیا است

اما کسی دیگر پشت به خدا کرد و توسط شیطان ساخته شد ، که نمرود است چوپان چوب به دست ، رو به خدا کرد ، خدا او را ساخت ، کلیم الله شد ، فرعون پشت به خدا کرد ، ابلیس هم او را ساخت و فرعون شد

رشته ای بر گردنم افکنده دوست

می کشد هر جا که خاطرخواه اوست(۱)

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

_________________________________________

۱- (۱)) - مولوی.