را از ایشان بشگایی و بر آنان رحم کنی و آنها را آزاد کنی امید دارم کهمسیح و مادرش به من عافیت و شفا دهند
.
قیصر تنها درخوست نرگس را بخ سرعت انجام داد و برای خوشحالی او اسیران مسلمان را گرامی داشت و دستور داد با آنان مهربان تر بر خورد کنند.
نرگس که سخن خود را انجام یافته دید برای اینکه پدربزرگش همچنان به کار خود ادامه دهد، کمی بهبودی از خود نشان داد ومقداری غذا تناول کرد
. قیصر با دیدن سلامت او، بیش از پیش مسلمانان را اکرام نمود.
نرگس و بانوی بانوان
چهارده شب پس از درخواست نرگس از قیصر و ملایمت با اسیران مسلمان، در عالم رؤیا حضرت زهراعليهاالسلام
نزد او آمد. حضرت مریمعليهاالسلام
نیز همراههزار کنیز بهشتی
در خدمت او به دیدار نرگس آمدند.
حضرت مریمعليهاالسلام
به نرگس گفت: «ای نرگس، این بانو سیده زنان و بهترین بانوان حضرت زهراعليهاالسلام
مادر شوهر تو
است».
نرگس با شنیدن این سخن تاب از کف داد و سر به دامان حضرت زهراعليهاالسلام
گذاشت و بسیار گریه کرد؛ و درباره همسرش سؤال کرد که به دیدار وی نمی آید و او از دوری اش بیمار شده است. حضرت فرمود:
فرزندم چگونه به دیدن تو آید در حالی که بر مذهب مسیحیان هستی، و خواهرم مریم نیز از مذهب تو بیزاری می جوید. اگر میل داریمن و مسیح و مریم
از تو خشنود و راضی شویم و فرزند حسن به دیدارت آید این کلمات را بر زبان جاری کن: «اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمداً رسول الله».