٥ ـ حجاب زن
«و به زنان با ايمان بگو: چشماز نگاه به مردان اجنبي فروبندند و عفت خويش را حفظ كنند و زينتخود را جز آنچه آشكار است، ظاهر نسازند، و بايد اطرافروسريهاي خود را به سينههايشان بياندازند و زينت خويش را آشكارنكنند مگر براي شوهرانشان يا پدران و پدر شوهران يا پسران و يا پسرشوهران و يا برادران و يا خواهرزادگان و يا برادر زادگان و يا زنان و ياغلامان و يا افراد ناتوان از شهوت همچون پيرمردان كه به زنان تمايليندارند و يا كودكاني كه از اسرار زنان خبر ندارند و مبادا پاي خود را بهزمين بكوبند تا آنچه از زينتشان پنهان است، ظاهر شود. و اي گروهمومنان! همگي به سوي خدا توبه كنيد شايد رستگار شويد».
«در آيه فوق چهار حكم بيان شده است:
الف )زنها نبايد زينتهاي پنهان خود را (مانند گوشواره، خلخال، مويسر، لباسهاي زينتي) آشكار نكنند، مگر آن مقدار كه طبيعتاً آشكاراست (مانند انگشتر، خضاب دست و...).
ب) بايد دامنه روسري يا مقنعه را بر روي سينه و گردن بيندازند.
ج) زينتهاي خود را فقط براي دوازده نفر ميتوانند آشكار كنند (البتهعمو و دائي در آيات ديگر آمده است).
د) موقع راه رفتن پاهاي خود را بر زمين نزنند تا زينتها آشكار شود (وباعث جلب توجه نامحرم گردد، مثل كفشهاي پاشنه بلند كنوني وخلخالهاي زمان پيامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم
).
«از امام ششمعليهالسلام
پرسيدند: كدام قسمت بدن زن براي نامحرم ديدنشحلال است؟ فرمود: صورتش و دو پايش و دو دستش».
زن گوهري است كه بايد خود را از دستبرد نامحرمان دور نگه دارد. زنيكه با حجاب در كوچه و خيابان ظاهر ميشود، هم ارزش خود را بالاميبرد و هم آسيبي به سلامت رواني و اخلاقي جامعه وارد نميكند. وخانمي كه رعايت حجاب اسلامي را نميكند هم ارزش خود را پائينميآورد و هم مانند ميكربي است كه ديگران را آلوده و مريض ميكند.
شهيد مطهري نظراتي در مورد حجاب دارد كه به بعضي از آنها اشارهميشود :
«ريشه اصلي واجب بودن پوشش براي زن در اسلام، اين است كه اسلامميخواهد انواع لذتهاي بصري و لمسي و انواع ديگر لذت جنسي،محدود به محيط خانواده و در كادر ازدواج اختصاص يابد و اجتماعمنحصراً براي كار و فعاليت باشد. برخلاف سيستم غربي كه كار وفعاليت را با لذت جوئيهاي جنسي، به هم ميآميزند».
«علت اينكه دستور پوشش اختصاص به زنان يافته براي اين است كهميل به خودنمائي و خودآرائي مخصوص زنان است. از نظر تصاحبقلبها و دلها، مرد شكار و زن شكارچي است همچنانكه از نظر تصاحبجسم و تن، زن شكار و مرد شكارچي است! ميل زن به خودآرائي ازاين نوع حس شكارچيگري او ناشي ميشود».
«اسلام نميگويد كه زن از خانه بيرون نرود و نميگويد كه حق تحصيلعلم و دانش را ندارد، بلكه علم و دانش را فريضه مشترك زن و مرددانسته است. اسلام فعاليت اقتصادي خاصي را براي زن تحريمنميكند.اسلام هرگز نميخواهد زن بيكار و بيعار بنشيند و وجوديعاطل وباطل بار آيد. پوشاندن صورت و دستها، مانع هيچ گونه فعاليتفرهنگي يا اجتماعي يا اقتصادي نيست. آنچه موجب فلج كردن نيروياجتماع است، آلوده كردن محيط كار به لذت جوئيهاي شهواني است».
يكي از ايرادات به مسئله حجاب اين است كه حجاب موجب سلبحق آزادي كه يك حق طبيعي بشري است ميگردد ونوعي توهين بهحيثيت انساني زن به شمار ميرود. در جواب بايد گفت كه فرق است بينزنداني كردن زن و بين موظف داشتن او به اينكه در مواجه شدن با مردبيگانه، پوشش داشته باشد. اگر رعايت پارهاي از مصالح اجتماعي، زنيا مرد را مقيّد سازد كه در معاشرت روش خاصي را اتخاذ نمايند وطوري راه بروند كه آرامش ديگران را بر هم نزنند و تعادل اخلاقي را ازبين نبرند، چنين مطلبي را زنداني كردن و سلب آزادي نمينامند. چطوراگر مردي با بدن برهنه از خانه بيرون آيد، پليس جلو او را ميگيرد و بهعنوان عمل منافي حيثيت اجتماعي او را جلب ميكند، اين كار پليس راضد آزادي و زنداني كردن، تلقي نمي كنند!
رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
در معراج، در هنگام بازديد از جهنم ديدند كه:
«زني را به موي سرش آويزان كرده بودند و او مغز سرش را ميجويد!از جبرئيل در باره او پرسيدم فرمود: او در دنيا موي سر خود را ازنامحرم نميپوشانده است.»