سخاوت وبخشندگي
دست باز بودن وبخشندگي باعث زياد شدن عزّت واحترام انسانميشود.
پيامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم
فرمود:سخاوتمند به خدا وبهشت ومردم نزديك استوبخيل از خدا وبهشت ومردم دور ميباشد.
مال از بهر آن به كار آيد
|
|
تازبهرتنت سپرگردد
|
هركه تن را فداي مال كند /
|
|
مال وتن عرصه خطر گردد
|
هركريمي كه خوار دارد /
|
|
زر هر زماني عزيزتر گردد
|
«ودرجاي ديگر فرمود:مردم چهاردستهاند :كريمند وسخي اند وبخيلندولئيم.اما كريم آنست كه خود نخورد وبه ديگران ببخشد.وسخي آنستكه خود بخورد وبه ديگران هم ببخشد.وبخيل آنست كه خود بخورد وبهديگران نبخشد ولئيم آن است كه خود نخورد وبه ديگران هم نبخشد.»
افراد بزرگ معمولا سخاوتمند بودهاند.مخصوصا پيامبران وامامان.
«عربي نزد امام حسنعليهالسلام
رفت ولي قبل از اينكه درخواست خودرابگويد،امام دستور داد هرچه پول درخانه بود،آوردند.مبلغ بيست هزاردرهم پول بود كه همه را به آن شخص بخشيدند!او گفت:مولايم!چرانگذاشتيد كه ابتدا مدح وثناي شمارا بگويم وتقاضاي خودرا مطرحكنم؟فرمود:ما خانداني هستيم كه قبل از اينكه فقيرآبرويش ريختهشود،به او كمك ميكنيم.»
*****
«روزي كنيز امام حسينعليهالسلام
يك شاخه ريحان به امام هديه كرد.امامدرمقابل اورا آزاد فرمود.»
«همچنين امامحسينعليهالسلام
درحال نماز بودند كه عربي آمد واشعاريخواند.امام نماز را تمام كردند وبه قنبر فرمودند:از مال حجاز چقدرماندهاست؟
گفت: پنج هزار درهم.امام دستور داد بياورند وهمه را به او بخشيدند.»
*****
«امام سجادعليهالسلام
درمدت عمرشان هزار برده آزاد كردند.
وقتي امام روزهمي گرفتند،دستور ميدادند كه گوسفندي را پختهوگوشت آنرا بين فقرا تقسيم كنند وخود با نان وخرما افطار مينمودند.
امام ،هزينه بيش از صدخانواده را در مدينه به عهده داشتند و...
بخششهاوهداياي امام باقرعليهالسلام
بين پانصددرهم تا ششصدهزاردرهمبود.وامام از بخشيدن زياد ملول نميشد.وهرگز شنيده نشد كه فقيري درخانه امام بيايد وجواب تحقيرآميز بشنود بلكه به دستور حضرت،فقير رابا بهترين نام جواب ميدادند
«معلّي بن خنيس ميگويد:
ديدم كه امام صادقعليهالسلام
با كيسهاي بردوش به جائي ميرود.اجازه گرفتمكه ايشان را همراهي كنم.با حضرت به محله فقراء رفتيم وامام بربالايسرآنان كه همگي درخواب بودند،مقداري غذا ميگذاشت.من پرسيدمكه اينها شيعه هستند؟امام فرمود:اگر شيعه بودند كه ما هرچه داشتيمحتي نمكمان را با آنهانصف مينموديم.
« ا«بوجعفر خثعمي گويد:
امام صادقعليهالسلام
كيسهاي پول به من داد وفرمود:
اين را به فلان سيد بده ولي نگو چه كسي آن را داده است.
من هم آن را به شخصي كه امام معرفي كرده بود دادم.اوگفت:خدا جزايخير به اين كسيكه هميشه به من كمك میكند،بدهد ولي جعفربن محمدحتي يك درهم هم به من كمك نميكند!
*****
«كيسههاي هدية امام كاظمعليهالسلام
از بَس زياد بود،مَثَل زدني بود.امام شبهازنبيل را از غذا وپول پر ميكردند وبه طور ناشناس براي فقيران ميبردند.
آن امام در مدت عمرشان هزار برده آزاد نمودند.»
«در روز عيد نوروزي بود كه منصور دستور داد امام كاظمعليهالسلام
در كاخ اوبنشيند ومردم ومسئولين براي تبريك نزد امام بروند.
هركه ميآمد هديهاي هم ميآورد.پيرمردي آمد وگفت:من چيزي ندارمكه هديه بدهم.ولي جدم در مصيبت جدشما چند بيت سروده است كهآنهارا تقديم ميكنم.سپس ابياتي را خواند.امام فرمود:هديه تورا قبولكردم.بنشين!خدابه توبركت بدهد.سپس امام درباره هدايايي كه آوردهبودند از خليفه كسب تكليف كردند ومنصور هم آنهارا به امام واگذاركرد.
امام همه آن هدايارا به پيرمرد بخشيدند.
*****
هرگاه براي امام رضاعليهالسلام
سفره ميانداختند،امام ابتدا ظرف غذايي برايفقرا ميفرستادند ومي فرمودند:«فلااقتحم العقبة»«
بلد١١»يعني كسانياز قيامت نجات مييابند كه برده آزاد كنند يا به يتيم اكرام نمايند.
«شخصي از خراسان،خدمت امام رضاعليهالسلام
عرض كرد كه من درشهرموضع مالي خوبي دارم ولي دراينجا پولم را گم كردهام.شما به من قرضبدهيد تا من وقتي به شهرم رسيدم،از طرف شما آنرا صدقه بدهم؟
امام داخل اطاق خصوصي شان رفتند وسپس درحاليكه دردستشانكيسه بود وآنرا از لاي دراطاق بيرون آورده بودند،فرمودند:آنمردخراساني كجاست؟او گفت:اينجا هستم.امام آن مبلغ را به اودادندوفرمودند لازم نيست از طرف ما صدقه بدهي.
وقتي خراساني رفت،امام آمدند ونشستند.يك نفرسؤال كرد كه چراپولراازلاي در به او داديدوصورت خودرا از او پوشانديد؟فرمود:به خاطراينكه مبادا حالت خواري وكوچكي را در او ببينم.
«امام رضاعليهالسلام
در روز عرفه،تمام دارائي خود را بخشيدند.وزير مأمونگفت:اين گونه بخشش غرامت است!امام فرمود:خير بلكه غنيمتاست.وهرگز چيزي را كه به وسيله آن به دنبال پاداش وثواب وكرامتهستي،ضررنشمار!
*****
«روزي شخصي نزد امام هاديعليهالسلام
رفت واظهار نمود كه بدهي زياديدارم ودرخواست كمك كرد.
امام به او فرمود:من كاري را ميخواهم كه تو انجام دهي وتورا قسّمميدهم كه امتناع نكني!
گفت:امتناع نخواهم كرد.
امام كاغذي نوشتند مبني براينكه اين شخص مبلغي از امام طلبكاراست.سپس به او گفتند وقتي عدهاي از مردم نزد من هستند،اين كاغذ رابياور وطلب خودت را از من بخواه!
او اين كار را كرد وخليفه هم به وسيله جاسوسانش خبردارشدوكيسهايپول براي امام فرستاد وامام هم آن را به او داد.
«محمدبن علي بن ابراهيم گويد:من وپدرم براي گرفتن كمك مالي نزدحضرت رفتيم.پدرم ميگفت:اي كاش امام پانصددرهم به من بدهد تابادويست درهم لباس بخرم ودويست درهم به طلبكارهابدهموصددرهم براي ساير مخارج داشته باشم.من هم در دل خود گفتم ايكاش امام به من سيصد درهم بدهد تا با صد درهم الاغي بخرم وباصددرهم لباس تهيه كنم وبقيه را براي ساير مخارج بگذارم.
ما خدمت امام مشرف شديم .موقع رفتن،وقتي از امام خداحافظيكرديم ، خدمتكار حضرت دوكيسه پول آورد ويكي را به پدرم دادوگفت:پانصد درهمدرآنست كه دويست درهم براي لباس ودويستدرهم براي طلبكارها وصد درهم براي خودت!وكيسهاي هم به من دادوگفت:صد درهم براي خريد الاغ وصددرهم براي لباس وصددرهمبراي ساير مخارج!
كرم پيشه كن كادمي زاده صيد /
|
|
به احسان توان كرد وحشي به قيد
|
چودشمن كرم بيند ولطف /
|
|
وجودنيايد ازو هيچ بد دروجود
|