جوانی و موفقیت ها

جوانی و موفقیت ها0%

جوانی و موفقیت ها نویسنده:
گروه: جوانان و ازدواج

جوانی و موفقیت ها

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: محمد تقي صرفي
گروه: مشاهدات: 5987
دانلود: 3230

توضیحات:

جوانی و موفقیت ها
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 61 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 5987 / دانلود: 3230
اندازه اندازه اندازه
جوانی و موفقیت ها

جوانی و موفقیت ها

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

امام‌ حسين‌عليه‌السلام به‌ جوان‌ تبسم‌ نمود!

«يكي‌ از اهل‌ علم‌ وقتي‌ در كربلا بود وبه‌ حرم‌ رفت‌ وآمد مي‌ كرد،متوجه‌شد كه‌ جواني‌ با حضرت‌ امام‌ حسين‌عليه‌السلام ارتباط‌ معنوي‌ دارد.از او جريان‌را پرسيد.جوان‌ گفت‌ خانه‌ ما در چند فرسخي‌ كربلا است‌. مدتي‌ بود كه‌هرشب‌ جمعه‌ به نوبت‌ پدرومادرم‌ را به‌ كربلا براي‌ زيارت‌ مي‌ آوردم‌.شب‌جمعه‌ اي‌ باران‌ مي‌ آمد وبنابود كه‌ پدرم‌ را سوار الاغ‌ كرده‌ وبه‌ كربلابياورم‌.همينكه‌ عازم‌ شديم‌ ،مادرم‌ ازمن‌ خواست‌ كه‌ اورا هم‌بياوريم‌.بااصرار مادرم‌،او را بركولم‌ سوار كردم‌ وپدرم‌ سوار الاغ‌ بودودرزيرباران‌، با زحمات‌ زيادي‌ به‌ حرم‌ مشرف‌ شديم‌.وقتي‌ وارد صحن‌حضرت‌ شديم‌،ديدم‌ كه‌ امام‌ در ضريح‌ ايستاده‌ وبه من‌ تبسم‌ مي‌ كند.واين‌حالت‌ هرشب‌ جمعه‌ تكرار مي‌ شود.»

از طرفي‌ اذيت‌ رساندن‌ وحتي‌ نگاه‌ با خشم‌ به‌ پدرومادرنمودن‌ باعث‌خشم‌ خداوند مي‌ شود.در روايت‌ است‌ كه‌ اگر با عصبانيت‌ به‌ والدين‌نگاه‌ كنيد حتي‌ اگر آنها به‌ او ظلم‌ كرده‌ باشند،باعث‌ عدم‌ قبولي‌ نماز مي‌شود.

«ابامهزم‌ گويد كه‌:شبي‌ از حضرت‌ باقرعليه‌السلام خداحافظي‌ كردم‌ وبامادرم‌ به‌منزلمان‌ مي‌ رفتيم‌.در راه‌ با مادرم‌ دعوامان‌ شد ومن‌ به‌ او تندي‌كردم‌.وقتي‌ فردا خدمت‌ امام‌ رفتم‌ ناگاه‌ فرمود:اي‌ ابامهزم‌!ديشب‌ بين‌ توومادرت‌ چه‌ گذشت‌؟آيا او تورا درشكمش‌ حمل‌ ننمود واز سينه‌ اش‌تورا شيرنداد وتورادردامنش‌ بزرگ‌ ننمود؟ديگر اين‌ عمل‌ را تكرارنكن‌.»

«بحارج‌٧٤»

اذيت‌ كردن‌ والدين‌ گاهي‌ در همين‌ دنيا مجازاتش‌ ظاهر ميشود.

جوان‌ با نفرين‌ پدرشل‌ شد!

«روزي‌ علي‌عليه‌السلام درحال‌ طواف‌ بود كه‌ صداي‌ التجاء ومناجات‌ والتماس‌جواني‌ را شنيدواز گرفتاري‌ او سؤال‌ كرد.

او گفت‌:من‌ سالم‌ بودم‌ ولي‌ آنقدر پدرم‌ را اذيت‌ نمودم‌ كه‌ او مرا نفرين‌كرد ومن‌ فلج‌ شدم‌ بعد از آن‌ پدرم‌ تصميم‌ داشت‌ تا روزي‌ به‌ كنار كعبه‌بيايد، وبراي‌ شفايم‌ دعاكند ولي‌ قبل‌ از اين‌ كار از دنيا رفت‌.حال‌ من‌مانده‌ ام‌ اين‌ پاهاي‌ شل‌!

امام‌ به‌ او دعاي‌ مشلول‌ را ياد دادند كه‌ آنرا بخواند.او اين‌ دعارا خواندوپيامبر را درخواب‌ ديد كه‌ حضرت‌ دستي‌ برپاهاي‌ او كشيد واو شفايافت‌.

«مفاتيح‌ الجنان‌»

«امام‌ چهارم‌ ديدند كه‌ نوجواني‌ به نحو بي‌ ادبانه‌ اي‌ به‌ پدرش‌ تكيه‌ كرده‌است‌.بعد از اين‌ امام‌ هيچگاه‌ با آن‌ جوان‌ صحبت‌ نكردند تا جوان‌ از دنيارفت‌.»

مرحوم‌ كافي‌ وپدر

«مرحوم‌ كافي‌ مي‌ گفتند:هرگاه‌ پدرم‌ كه‌ يك‌ نفركاسب‌ ساده‌ اي‌ است‌،به‌تهران‌ مي‌ آيد يا من‌ به‌ مشهد مي‌ روم‌،در جلو زن‌ وبچه‌ وبرادر وخواهرخم‌ مي‌ شوم‌ ومكرر دست‌ پدرم‌ را مي‌ بوسم‌.»

جوان‌ زبانش‌ لال‌ شد!

«روزي‌ پيامبر بربالين‌ جواني‌ كه‌ درحال‌ احتضاربود،حاضرشد.وقتي‌شهادتين‌ را به‌ او تلقين‌ نمود،جوان‌ نتوانست‌ زبانش‌ را به‌ شهادتين‌ بازكند وگويا لال‌ شده‌ بود.حضرت‌ ،مادرش‌ را خواستند.واز مادرش‌پرسيدند كه‌ آيا از پسرت‌ راضي‌ هستي‌؟زن‌ گفت‌:يا رسول‌ الله!چهارسال‌است‌ كه‌ بااو حرف‌ نزده‌ام‌!

پيامبر از او خواستند كه‌ از فرزندش‌ راضي‌ شود.او هم‌ راضي‌ شد وجوان‌زبانش‌ باز گرديد وشهادتين‌ را جاري‌ كرد واز دنيا رفت‌»

عاق‌ والدين‌

«پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :بوي‌ بهشت‌ از مسير پانصدسال‌ راه‌ به مشام‌ مي‌ رسد ولي‌به مشام‌ عاق‌ والدين‌ نمي‌ رسد.»

قصري‌ كه‌ ويران‌ گرديد!

«ملا علي‌ كازروني‌ شبي‌ درخواب‌ دید كه‌ قصري‌ با عظمت‌ در باغي‌ قرار دارد.از صاحب‌ قصر سؤال‌ كرد.گفتند:مال‌ فلان‌ نجّار شيرازي‌است‌.ناگاه‌ صاعقه‌ اي‌ آمد وقصر را تبديل‌ به‌ خاكستر كرد.

روز بعد ملا علي‌ كازروني‌ سراغ‌ نجار رفت‌ وگفت‌:ديشب‌ چه‌كاركردي‌؟گفت‌:هيچ‌!ملاّ اورا قسم‌ داد.نجار گفت‌:شب‌ قبل‌ با مادرم‌ دعواكردم‌ وكار به‌ زدن‌ وكتك‌ كاري‌ كشيد.»

«داستانهاي‌ شگفت‌»

سفر غير ضروري‌

فرزند با مخالفت‌ پدر يا مادر ممنوع‌ بوده‌ وسفرمعصيت‌ حساب‌ مي‌ شود.

باپدر ومادر بلند صحبت‌ كردن‌ به نحوبي‌ ادبانه‌،جلوتر از آنان‌ راه‌ رفتن‌،به‌آنها اُف‌ گفتن‌،آنهارا تحقير كردن‌ و..دراسلام‌ ممنوع‌ است‌.

«روزي‌ يكي‌ از وزرا با پدرش‌ خدمت‌ امام‌ رسيد وخودجلوتر رفت‌ودست‌ امام‌ را بوسيد سپس‌ پدرش‌ را معرفي‌ كرد.امام‌ امت‌ به‌اوفرمود:چرا جلوتر از پدرت‌ راه‌ رفتي‌؟»

توفيق‌ اجباري‌ در نيكي‌ به‌ والدين‌

«عبيد زاكاني‌ از شعراي‌ ايران‌،چهار پسر داشت‌ كه‌ به‌ او كه‌ وضع‌نابسامان‌ مالي‌ داشت‌،كمك‌ نمي‌ كردند.روزي‌ عبيد يكي‌ يكي‌پسرانش‌را جداگانه‌ خواست‌ وگفت‌:من‌ خمره‌ طلائي‌ پنهان‌ كرده‌ ام‌ كه‌در نظر دارم‌ بعد از مرگم‌ به تو برسد!پسرها باشنيدن‌ اين‌ سخن‌،رفتارشان‌ باپدر عوض‌ شد وهمه‌ روزه‌ براي‌ او آذوقه‌ مي‌ آوردند.

عبيد تا آخر عمر زندگي‌ خوشي‌ داشت‌.امّا وقتي‌ بعد از مردن‌ عبيد به‌محل‌ خمره‌ رفتند،ديدند كه‌ فقط‌ كاغذي‌ در خمره‌ است‌ كه‌ بر روي‌ آن‌نوشته‌ شده‌ است‌:

خدا داند ومن‌ دانم‌ وتو داني‌كه‌ فلوس‌ هيچ‌ ندارد

عبيد زاكاني‌«ارزش‌ پدر ومادر»

صفات‌ ديگري‌ هم‌ است‌ كه‌ بايد مورد نظر وبحث‌ قرار بگيرد كه‌ به خاطرطولاني‌ شدن‌ موضوع‌ از آنها صرف‌ نظر مي‌كنيم‌.

2-جواني و موفقيت ها جبران‌ انحرافات‌

از موانع‌ سر راه‌ موفقيت‌ جوانان‌،مأيوس‌ شدن‌ از رحمت‌ الهي‌ است‌.اگرچه‌ گناه‌ بد است‌ ولي‌ از آن‌ بدتر اين‌ است‌ كه‌ خيال‌ كنيم‌ ديگر راه‌ برگشت‌واصلاح‌ برايمان‌ وجود ندارد.درحاليكه‌ انسان‌ تا زنده‌ است‌ فرصت‌جبران‌ وتوبه‌ كردن‌ را دارد.

«پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:هركه‌ يكسال‌ قبل‌ از مردنش‌ توبه‌ كند،توبه‌اش‌ قبول‌است‌.سپس‌ فرمود:يكسال‌ زياد است‌.كسيكه‌ يك ماه‌ قبل‌ از مردنش‌ توبه‌كند،توبه‌اش‌ قبول‌ است‌.سپس‌ فرمود يك ماه‌ زياد است‌!اگر يك‌ هفته‌بلكه‌ يك‌ روز وبلكه‌ يك ساعت‌ قبل‌ از مردنش‌ توبه‌ كند،توبه‌ او پذيرفته‌مي‌شود.»

توبه‌ كمر شيطان‌ را مي‌شكند.واورا نااميد مي‌كند.توبه‌ چراغي‌ است‌ كه‌هيچگاه‌ خاموش‌ نميشود ودرتاريكيهاي‌ گناه‌ وانحراف‌،انسانهارا به‌ نوروپاكي‌ رهنمون‌ مي‌سازد.توبه‌ كنندگان‌ محبوب‌ خدا هستند وپاداش‌جوان‌ توبه‌ كننده‌ مانند پاداش‌ حضرت‌ يحيي‌عليه‌السلام است‌.

جواني كه‌ به دلايلي‌ مدتي‌ را درانحراف‌ به سر برده‌ است‌، هرزمان‌ كه‌ به خودآمد مي‌تواندبرگردد وبايد برگردد وخودرا نجات‌ دهد.زيرا خداوندتوبه‌پذير است‌.ودوست‌ دارد كه‌ بندگانش‌ را از تاريكي‌ به‌ نور هدايت‌كند.

توبه‌ محدوديتي‌ ندارد وهرچقدر انسان‌ گناه‌ كند باز هم‌ فرصت‌ توبه‌است‌ وهرچقدر گناه‌ بزرگ‌ باشد بازهم‌ مي‌تواند جبران‌ كرده‌ وتوبه‌كند.به داستان‌ زير توجه‌ كنيد:

توبه‌ كسيكه‌ صدنفر را كشته‌ بود!

در زمان‌ قديم‌ شخصي‌ در جنگهاي‌ مختلفي‌ كه‌ با قبيله‌ مقابل‌ انجام‌ دادافرادي‌ را به قتل‌ رساند.روزي‌ باخود حساب‌ كرد وديد تا آنروز ٩٩نفربه دست‌ او كشته‌ شده‌اند.او تصميم‌ به‌ توبه‌ گرفت‌.لذا از مردم‌ پرسيد كه‌كجا مي‌توان‌ توبه‌ كرد؟اورا به‌ خانه‌ عابدي‌ كه‌ دركوه‌ زندگي‌ مي‌كردهدايت‌ كردند.او عابد را پيدا كرد وگفت‌:من‌ تاكنون‌ ٩٩نفر را كشته‌ام‌.آيابراي‌ من‌ توبه‌ است‌؟عابد گفت‌:خير زيرا گناه‌ تو بسيار سنگين‌ وغير قابل‌بخشش‌ مي‌باشد وتو جهنمي‌ هستي‌!او ناراحت‌ شد وگفت‌:حال‌ كه‌ مرامأيوس‌ كردي‌،توراهم‌ مي‌كشم‌!وعابد راهم‌ به قتل‌ رساند.سپس‌ به شهر آمدوپرسيد:ديگر كجا مي‌توان‌ توبه‌ نمود؟گفتند:خانه ‌عالم‌ در فلان‌ محل‌است‌ به‌ آنجا برو شايد تورا كمك‌ كند.اوبه درخانه‌ عالم‌ رفت‌ ووقتي‌ اوراديد داستان‌ خودرا تعريف‌ كرد.عالم‌ گفت‌:براي‌ تو توبه‌ است‌ ولي‌ چون‌گناهت‌ بسيار بزرگ‌ است‌ بايد به‌ فلان‌ شهر بروي‌ وبدست‌ فلان‌ پيامبرتوبه‌ كني‌!او از عالم‌ تشكر كرد وبار سفر را بست‌.دربين‌ راه‌ اجل‌ او رسيدواز دنيا رفت‌.هرگاه‌ شخصي‌ بميرد اگر از خوبان‌ باشد دو فرشته‌ رحمت‌روح‌ اورا بالا مي‌برند واگر از بدان‌ باشد دوفرشته‌ غضب‌ روحش‌ رامي‌برند.اين‌ مرد كه‌ مُرد هم‌ فرشتگان‌ رحمت‌ آمدند وهم‌ فرشتگان‌غضب‌ واين دوباهم‌ نزاع‌ كردند.فرشتگان‌ رحمت‌ گفتند مابايد روحش‌ رابالا ببريم‌ زيرا او در راه‌ توبه‌ بوده‌ است‌!وفرشتگان‌ غضب‌ گفتند ما بايدروحش‌ را ببريم‌ زيرا او ١٠٠نفر را كشته‌ وهنوز توبه‌ نكرده‌است‌.حكميت‌ نزد خدا بردند. خدا وحي‌ كرد كه‌ ببينيد به‌ پيامبرنزديكتراست‌ يا به‌ محل‌ كشته‌ شده‌ها! اندازه‌ گرفتند وديدند كه‌ يك‌وجب‌ به‌ پيامبر نزديكتر است‌! لذا فرشتگان‌ رحمت‌، روحش‌ را بالابردند.

گناه‌ بنده‌ نادم‌ زفعل‌ نامرضي‌

اگر بزرگ‌تر از عالم‌ است‌ ومافيها

فتد به‌ معرض‌ عفوغفور چون‌ شويد

به‌ آب‌ توبه‌ رخ‌ معصيت‌ كماي‌

رضا«محتشم‌ كاشاني‌»

توبه‌كردن‌ در اسلام‌ بسيار ساده‌ است‌ وشرط‌ خاصي‌ ندارد. كسيكه‌مي‌خواهد توبه‌ كند لازم‌ نيست‌ كه‌ بازبان‌ هم‌ چيزي‌ بگويد بلكه‌ همينكه‌در دلش‌ بگذراند كه‌ خدايا!من‌ به خودم‌ ظلم‌ كرده‌ام‌ واز تو مي‌خواهم‌ كه‌مرا ببخشي‌!كافي‌ است‌.همچنين‌ براي‌ توبه‌ مكان‌ معيني‌ درنظر گرفته‌نشده‌ است‌ بلكه‌ درخانه‌،مسجد ومحل‌ كار وبازار وهرجاي‌ ديگر كه‌بخواهد توبه‌ كند،ميتواند.

افرادي‌ بوده‌اند كه‌ ساليان‌ سال‌ غرق‌ گناه‌ بوده‌ ولي‌ با حوادثي‌ به خود آمده‌ونور هدايت‌ در آنها تابيدن‌ كرده‌ است‌.ساحران‌ فرعون‌ كه‌ سالها جزءمقربين‌ فرعون‌ بودند ولي‌ وقتي‌ معجزه‌ راستين‌ موسي‌عليه‌السلام را ديدند ايمان‌آوردند واز شكنجه‌هاي‌ فرعون‌ نسبت‌ به خود، هراسي‌ به دل‌ راه‌ ندادند.قوم‌ يونس‌ تنها قومي‌ هستند كه‌ وقتي‌ آثار عذاب‌ را ديدند تكاني‌ به خودداده‌ وتوبه‌ كردند ودر نتيجه‌ عذاب‌ خدا شامل‌ آنان‌ نشد.حرّبن‌ يزيدرياحي‌ از فرماندهان‌ عمرسعد ساعتي‌ قبل‌ از مردن‌ به خود آمد واز صف‌عمرسعد جداشد وبه‌ كاروان‌ عاشقان‌ حسيني‌ پيوست‌ وخود وپسروغلامش‌ جزء اولين‌ شهداي‌ كربلا نامشان‌ ثبت‌ شد وقبرشان‌ زيارتگاه‌حاجتمندان‌.

اين‌ انقلاب‌ دروني‌ درطول‌ تاريخ‌ براي‌ بسياري‌ از گمراهان‌ انجام‌ گرفت‌وهدايت‌ شدند تا زمان‌ انقلاب‌ اسلامي‌ كه‌ سرعت‌ آن‌ افزوده‌ شدوهزاران‌ رقاص‌،هنرپيشه‌ وخواننده‌ وشرابخوار وگمراه‌،توبه‌ كردندوزندگي‌ جديدي‌ را پيش‌ گرفتند.

از توبه‌ بشوي‌ گناه‌ وخطا /

وزتوبه‌ بجوي‌ نوال‌ وعطا

گرتوبرسي‌ به‌ نعيم‌ مقيم /

‌وزتوبه‌ رهي‌،زعذاب‌ اليم‌

توبه‌ در صلح‌ بود يارب‌ /

اين‌ در مي‌كوب‌ ،به‌ صديارب‌

نوميد مباش‌ زعفواللهاي‌ /

مجرم‌ عاصي‌ نامه‌ سياه‌

گرچه‌ گنه‌ توزعد بيش‌ است /

‌عفووكرمش‌ از حد بيش‌ است‌

«شيخ‌ بهائي‌»

دراسلام‌ برخلاف‌ مسيحيت‌،نبايد گناه‌ خودرا نزد شخصي‌ حتي‌ روحاني‌يا نزديكترين‌ دوستان‌ وفاميل‌ گفت‌! بلكه‌ گفتن‌ گناه‌ فقط‌ در پيشگاه‌ خدارواست‌.

بعضي‌ از جوانان‌ كارهاي‌ زشت‌ خودرا نزد دوستان‌ ورفقا تعريف‌ مي‌كنندكه‌ اين‌ باعث‌ معصيت‌ بيشتر آنان‌ ميشود.گناهي‌ كه‌ مخفيانه‌ صورت‌بگيرد باتوبه‌ زودتر بخشيده‌ مي‌شود تا گناهي‌ كه‌ براي‌ چندنفر تعريف‌كند ويادرحضور ديگران‌ گناه‌ كند.

توبه‌ هرچه‌ زودتر انجام‌ شود بيشتر اميد رهائي‌ مي‌رود.لذا كسيكه‌ گناهي‌مرتكب‌ ميشود،تا هفت‌ ساعت‌ به‌ او مهلت‌ مي‌دهند وگناهش‌ را نمي‌نويسند. اگر در اين‌ فاصله‌ توبه‌ كرد،كه‌ هيچ‌.والاّ گناهش‌ را مي‌نويسند تاپس‌ از توبه‌ پاك‌ شود.

اگر گناه‌ انسان‌ حق‌ الناس‌ باشد مثل‌ دزدي‌ يا كلاهبرداري‌ بايد شخص‌صاحب‌ حق‌ را راضي‌ كند.وفرقي‌ ندارد كه‌ مال‌ اورا پس‌ دهد ويا از اوحلاليت‌ بگيرد.وفرقي‌ ندارد كه‌ مستقيم‌ نزد او برود ومالش‌ را پس‌ دهدويا اينكه‌ به صورت‌ غير مستقيم‌ به‌ او برگرداند.مثلا برايش‌ پست‌ كند ويابه عنوان‌ هديه‌ به‌ او بدهد.

البته‌ بعضي‌ با اميد به‌ اينكه‌ در پيري‌ توبه‌ مي‌كنيم‌،غرق‌ درگناه‌ وانحراف‌ميشوند وعمري‌ را در عياشي‌ ولهو ولعب‌ سپري‌ مي‌كنند!غافل‌ از اينكه‌ميل‌ به‌ توبه‌ تا زمان‌ مشخصي‌ در انسان‌ وجود دارد واگر آنقدر گناه‌ كند كه‌قلبش‌ سياه‌ شود ودچار قساوت‌ قلب‌ شود،ديگر توبه‌ درنظرش‌ مسخره‌مي‌آيد وخدا وپيامبر وقرآن‌ وقيامت‌ را انكار مي‌كند.همانطور كه‌ در قرآن‌هشدار داده‌ است‌ كه‌:«عاقبت‌ گناهكاران‌ آن‌ مي‌شود كه‌ آيات‌ونشانه‌هاي‌ خدارا انكار مي‌نمايند.»

«روم‌١٠»

دراين‌ حالت‌ دل‌ آنقدر تاريك‌ ميشود كه‌ ديگر موعظه‌ هيچ‌ موعظه‌كننده‌اي‌ را نمي‌پذيرد وحتي‌ نصيحت‌ كنندگان‌ را دشمن‌ خود مي‌داندوبَدان‌ وفاسقان‌ وفاسدان‌ را دوست‌ خود مي‌انگارد.

سلامتي‌ جسم‌ و روح‌

سلامتي‌ بزرگترين‌ نعمت‌ است‌ كه‌ بايد در حفظ‌ آن‌ تلاش‌ نمودودوتانعمت‌ را انسان‌ تا از دست‌ ندهد قدر نمي‌داند يكي‌ سلامتي‌ وديگرامنيت‌.

جواناني‌ كه‌ به رعايت‌ دستورات‌ حفظ‌ سلامتي‌،سالم‌ وتندرست‌ هستند،درانجام‌ كارهاي‌ خود،بهتر وموفقتر از ديگران‌ مي‌باشند.

بسياري‌ از بيماريها نتيجه‌ عدم‌ رعايت‌ قوانين‌ بهداشتي‌ وآئين‌ سلامتي‌است‌.

در رابطه‌ با سلامتي‌ اسلام‌ دستورات‌ جامع‌ وكاملي‌ دارد كه‌ بااينكه‌ بيش‌از هزارسال‌ از اين‌ دستورات‌ مي‌گذرد ولي‌ هنوز تازگي‌ خودرا حفظ‌ كرده‌وهركه‌ به‌ آنهاعمل‌ كند سلامتي‌ خودرا تداوم‌ مي‌بخشد.

به‌ بعضي‌ از اين‌ دستورات‌ بهداشتي‌ اشاره‌ ميشود:

امام‌ رضاعليه‌السلام در رساله‌ ذهبيه‌ كه‌ بخواهش‌ مأمون‌ نوشتند ،تذكر داده‌اندكه‌:

آنكس‌ كه‌ نمي‌خواهد معده‌اش‌ آزار ببيند،موقع‌ غذا خوردن‌،آب‌ننوشد.زيرا آنان‌ كه‌ همراه‌ با غذا آب‌ مي‌نوشند،به‌ عارضه‌ رطوبت‌وضعف‌ دستگاه‌ گوارشي‌ مبتلا خواهند شد.

هركه‌ از سنگ‌ مجراوشاش‌ بند مي‌ترسد،نبايد درهنگام‌ اِنزال‌ مني‌،انرادر مجرايش‌ نگاه‌ دارد.

كسانيكه‌ به‌ ضعف‌ حافظه‌ دچارند،بهتراست‌ همه‌ روزه‌ ناشتا هفت‌مثقال‌ كشمش‌ سياه‌بخورند وروزانه‌ سه‌ تكّه‌ زنجبيلي‌ كه‌ در عسل‌خوابانده‌ شده‌ است‌ را با كمي‌ خردل‌ درضمن‌ غذاي‌ روزانه‌ خودبخورند وبراي‌ تقويت‌ نيروي‌ فكري‌،خوبست‌ كه‌ همه‌ روزه‌ سه‌ دانه‌هليله‌ با نبات‌ كوبيده‌ بخورند.

كسيكه‌ از بزرگ‌ شدن‌ لوزتين‌ خود بيمناك‌ است‌،بهتراست‌ كه‌ بعد ازخوردن‌ شيريني‌،باسركه‌ قرقره‌ نمايد.

آنانكه‌ از بادهاي‌ دردناك‌ وشديد دربدن‌ خود مي‌ترسند،هفته‌اي‌ يكبارسير بخورند.

كسيكه‌ به‌ دندان‌ خود علاقه‌ دارد،قبل‌ از خوردن‌ شيريني‌ كمي‌ نان‌بخورد.

افراد لاغر اندام‌ وافراد گرسنه‌ از حركت‌ شديد وطولاني‌ در گرماي‌ زيادبپرهيزند ولي‌ اين‌ عمل‌ براي‌ افراد چاق‌ مفيد است‌.

آميزش‌ در اول‌ شب‌،به خاطر سنگين‌ بودن‌ معده‌،باعث‌ بيماري‌قولنج‌،فلج‌،نقرس‌،سنگ‌ مثانه‌،سلس‌ البول‌،فتق‌،ضعف‌ چشم‌ ونزديك‌بيني‌ مي‌شود ونبايد بعد از آميزش‌ يكباره‌ برخيزد.بلكه‌ مدتي‌ به‌ پهلوي‌راست‌ بماند سپس‌ برخاسته‌ ادرار نمايد وبعد از غسل‌ مقداري‌ عسل‌صاف‌ شده‌ بخورد.

علي‌عليه‌السلام :

هركه‌ مي‌خواهد عمر طولاني‌ كند،صبحانه‌ خوب‌ بخورد،شب‌ بعد ازغذا بخوابد،بازنان‌ كم‌ مباشرت‌ نمايد ولباس‌ تنش‌ سبك‌ باشد.

علي‌عليه‌السلام خطاب‌ به‌ امام‌ حسن‌عليه‌السلام :

اگر چهار عمل‌ انجام‌ دهي‌ از پزشك‌ بي‌ نياز مي‌شوي‌!تا گرسنه‌ نشدي‌غذا نخور!قبل‌ از سيرشدن‌ ،دست‌ از غذا بكش‌!غذا را بجو!قبل‌ ازخواب‌ قضاي‌ حاجت‌ نما!

بابررسي‌سخنان‌ بزرگان‌ دين‌ كه‌ پزشكي‌ از آنان‌ حاذقتر نبوده‌ است‌وهرمريضي‌ به‌ آنان‌ مراجعه‌ كرد،درمان‌ شد،در مي‌يابيم‌ كه‌ كنترل‌ معده‌در حفظ‌ سلامتي‌ نقش‌ مهمي‌ دارد.معده‌ خانه دردها وپرهيز، ريشه‌درمانها معرفي‌ شده‌ است‌.

خوردن‌ صبحانه‌،نخوردن‌ غذادربين‌ روز غذا،نياشاميدن‌ در بين‌غذا،دربين‌ خوردن‌ غذا راه‌ نرفتن‌،خوردن‌ شام‌ ولو يك‌ لقمه‌،جويدن‌غذا،پُر نخوردن‌،درحال‌ سيري‌ نخوردن‌ و...به عنوان‌ دستورات‌ جهت‌حفظ‌ سلامتي‌ معرفي‌ شده‌ است‌.

دربين‌ غذاها از گوشت‌( گوسفند )به عنوان‌ بهترين‌ غذا در دنياوآخرت‌تعريف‌ شده‌ وبعد از گوشت‌ از برنج‌مدح‌ شده‌ است‌.

شستن‌ گوشت‌ قبل‌ از استفاده‌ از آن‌، قابل‌ توجه‌ است‌ زيرا هرموجودداراي‌ روح‌ وقتيكه‌ ذبح‌ مي‌شود ويا به نحو ديگري‌ مي‌ميرد،موقع‌ مردن‌جُنب‌ مي‌شود.

استفاده‌ از سبزيجات‌ وميوه‌ها بسيار سفارش‌ شده‌ است‌ به طوريكه‌ يك روزبراي‌ امام‌ رضاعليه‌السلام سفره‌ كشيدند درحاليكه‌ سبزي‌ در آن‌ نبود ،امام‌به‌غلامشان‌ فرمودند مگر نمي‌دانيد كه‌ من‌ از سفره‌اي‌ كه‌ در آن‌ سبزي‌نباشد،نمي‌خورم‌؟

پيامبرفرمود:هرگاه‌ به‌ شهر ومحلي‌ رفتيد براي‌ درامان‌ ماندن‌ از مرضهاي‌آن‌ منطقه‌،از پيازهاي‌ آن‌ محل‌ بخوريد.

پيامبرفرمود:خوردن‌ سيب‌ در سحر در حفظ‌ سلامتي‌ مؤثر است‌.

علي‌عليه‌السلام زياد ماهي‌ نخوريد كه‌ بدن‌ را ضعيف‌ مي‌كند.

امام‌ صادق‌عليه‌السلام ناشتا خربزه‌ خوردن‌ باعث‌ فلج‌ مي‌شود.

همچنين‌ بانام‌ خدا شروع‌ كردن‌ در سلامتي‌ مؤثر است‌.

علي‌عليه‌السلام :من‌ ضامنم‌ كسي‌ كه‌ با «بسم‌ الله»خوردن‌ را شروع‌ كند،از آن‌ غذاضرر نبيند.

خالي‌ كردن‌ معده‌

همانطور كه‌ پُركردن‌ معده‌ داراي‌ شرائط‌ خاصي‌ بود،خالي‌ كردن‌ آن هم‌داراي‌ آداب‌ خاصي‌ مي‌باشد.

ايستاده‌ ادرار كردن‌ ،درحال‌ ادرار با كسي‌ حرف‌ زدن‌ ،نشستن‌ زياد درمستراح‌،درموقع‌ نياز به‌ قضاء حاجت‌ خودرا نگاه‌ داشتن‌ ضرر آورومكروه‌ ذكر شده‌ است‌.

امّا موقع‌ قضاء حاجت‌ سر را با چيزي‌ پوشاندن‌،بعد از قضاء حاجت‌شكرخدارا نمودن‌ سفارش‌ شده‌ است‌.

حمام‌!

امام‌ ششم‌عليه‌السلام فرمود:حمام‌ يكروز درميان‌،گوشت‌ بدن‌ را زياد مي‌كند.

روايت‌ شده‌ كه‌ هرگاه‌ امام‌ باقرعليه‌السلام وامام‌ صادق‌عليه‌السلام از حمام‌ بيرون‌مي‌امدند چه‌ درتابستان‌ وچه‌ در زمستان‌ سر خودرا مي‌پوشاندند ومي‌فرمودند:پوشاندن‌ سر وگردن‌،باعث‌ حفظ‌ انسان‌ از سرماخوردگي‌مي‌شود.

بلوغ‌ جنسي‌!

درايّام‌ بلوغ‌ به طور طبيعي‌ دو صفت‌ مطبوع‌ و جذّاب‌ در جوانان‌ نورس‌بروز مي‌كند: يكي‌ شكفته‌ شدن‌ غريزه جنسي‌ و ديگري‌ طراوت‌ و زيبائي‌ايّام‌ جواني‌. گرچه‌ تمايل‌ جنسي‌ خود به تنهائي‌ عامل‌ مؤثّري‌ براي‌ جلب‌جنس‌ مخالف‌ و حفظ‌ نسل‌ بشر است‌، ولي‌ خداوند اين‌ تمايل‌ آتشين‌ رابا زيبائي‌ و جمال‌ دختران‌ و پسران‌ آراسته‌ و از اين‌ راه‌ رغبت‌ آميزش‌ را درآنان‌ سوزان‌تر كرده‌ و ميل‌ پيوستگي‌ آنها را به‌ يكديگر تشديد نموده‌است‌.

امّا غريزه‌ جنسي‌!

آغاز بلوغ‌ جنسي‌ از موقعي‌ است‌ كه‌ غدد جنسي‌ از خواب‌ بيدارمي‌شوند و فعاليت‌ پنهاني‌ خود را با همكاري‌ ساير غدد داخلي‌ شروع‌مي‌كنند. هورمونهاي‌ جنسي‌ را در خون‌ مي‌ريزند و تحول‌ و انقلاب‌ همه‌جانبه‌اي‌ را در مزاج‌ آنان‌ به وجود مي‌آورند. در تمام‌ دوران‌ چند ساله‌بلوغ‌، عوامل‌ فعّال‌ بلوغ‌ همچنان‌ به كار خود ادامه‌ مي‌دهند تا نوجوان‌ تازه‌بالغ‌ را به‌ رشد نهائي‌ و به‌ عاليترين‌ مدارج‌ قوّت‌ و شدّت‌ جواني‌ برسانندو كلّيه‌ مميّزات‌ يك‌ مرد يا يك‌ زن‌ كامل‌ را در وي‌ ايجاد و مستقر نمايند.

اولين‌ نشانه‌ بلوغ‌، رشد سريع‌ بدن‌ مخصوصاً استخوانها است‌. ارتباط‌رشد استخوان‌ با هورمونهاي‌ جنسي‌ آنقدر زياد است‌ كه‌ مي‌شود باعكسبرداري‌ از استخوانها، تاريخ‌ شروع‌ بلوغ‌ جنسي‌ را پيش‌ بيني‌ نمود.روئيدن‌ مو بر صورت‌ پسران‌ يكي‌ از نشانه‌هاي‌ بلوغ‌ آنان‌ است‌ ولي‌ دردختران‌ بالغ‌، موي‌ نمي‌رويد و اين‌ خود يكي‌ از تفاوتهاي‌ آشكار زن‌ ومرد است‌. بلوغ‌، عامل‌ نموّ سريع‌ استخوانها و عضلات‌ و كليه اعضاءداخلي‌ است‌. بلوغ‌، كودكان‌ ضعيف‌ را به‌ رشد نهائي‌ بدن‌ و كمال‌نيرومندي‌ جسم‌ مي‌رساند وآنان‌ را در رديف‌ افراد بزرگ‌ و كامل‌ اجتماع‌قرار مي‌دهد.

عوامل‌ انقلابي‌ بلوغ‌، نه‌ تنها بر روي‌ بدن‌ اثر مي‌گذارند و باعث‌ رشدسريع‌ و همه‌ جانبه‌ جسم‌ مي‌شوند بلكه‌ در روان‌ نوجوانان‌ نيز مؤثرند،افكار و اخلاق‌ آنان‌ را دگرگون‌ مي‌سازند و انقلاب‌ عميقي‌ در روحشان‌پديد مي‌آورند، به همين‌ جهت‌ طرز فكر و خُلقيات‌ نوجوانان‌، با اطفال‌نابالغ‌ تفاوت‌ بسيار دارد. و براي‌ همين‌ است‌ كه‌ هيچگاه‌ بين‌ خواجه‌ها،فلاسفه‌ و دانشمندان‌ بزرگ‌ پيدا نشده‌ است‌. در بين‌ غددِ بدن‌، بيضه‌هانفوذ و تأثير بيشتري‌ روي‌ قدرت‌ و حالت‌ روحي‌ انسان‌ دارند! و معمولاًهنرمندان‌ و شعراي‌ بزرگ‌ و مقدسين‌ و فاتحين‌، تمايل‌ جنسي‌ شديدي‌داشته‌اند! و اگر كسي‌ اين‌ غدد را از دست‌ بدهد، دچار بحران‌ روحي‌شده‌ و قسمتي‌ از فعاليتهاي‌ فكري‌ و حتّي‌ حس‌ّ اخلاقي‌ خود را از دست‌مي‌دهد.

غريزه‌ جنسي‌ مانند آتش‌ سوزاني‌ است‌ كه‌ از اعماق‌ وجود جوان‌ زبانه‌مي‌كشد و اگر از حدّ طبيعي‌ تجاوز نمايد و اگر به درستي‌ مهار نشود، قادراست‌ ريشه‌ فضائل‌ اخلاقي‌، دين‌ و مذهب‌ و سعادت‌ انسان‌ را بخشكاند!عمل‌ اين‌ غريزه‌ آنقدر قوي‌ است‌ كه‌ در واقع‌ مركز تحريكات‌ مستقيم‌براي‌ تمام‌ آرزوهاي‌ اعضاء مختلف‌ بدن‌ مي‌گردد.

بزرگترين‌ پرتگاهي‌ كه‌ در راه‌ زندگي‌ جوانان‌ وجود دارد و اغلب‌ باعث‌سقوط‌ آنان‌ مي‌شود، افراط‌ در اِعمال‌ بعضي‌ از غرائز و اِرضاء پاره‌اي‌ ازشهوات‌ نفساني‌ است‌. هدف‌ برنامه‌هاي‌ ديني‌ و علمي‌ در تربيت‌ جوانان‌اين‌ است‌ كه‌ آنان‌ را در عمل‌ به‌ غريزه‌ها هدايت‌ كرده‌ واز افراط‌ و تفريط‌بركنارشان‌ دارد. اگر غريزه‌ جنسي‌ محدود گردد و در جاي‌ خود به كار برده‌شود، با ساير تمايلات‌ انساني‌ اختلاف‌ و تضادّي‌ نخواهد داشت‌ وجوانان‌ مي‌توانند با عمل‌ به‌ غريزه‌ جنسي‌، ساير تمايلات‌ طبيعي‌ وخواهشهاي‌ فطري‌ خود را ارضاء نمايند. ولي‌ در جائي‌ كه‌ كنترلي‌ بر اين‌غريزه‌ نباشد و جوانان‌ بخواهند آن‌ را آزادانه‌ و به‌ هر صورتي‌ كه‌ مايل‌باشند عمل‌ كنند، ناسازگاري‌ بين‌ تمايلات‌ شروع‌ مي‌شود و چون‌ غريزه‌جنسي‌ از ساير تمايلات‌ قوي‌تر است‌، اين‌ نبرد به‌ پيروزي‌ غريزه‌ جنسي‌و شكست‌ ساير تمايلات‌ فطري‌ مي‌انجامد. تمايلات‌ فطري‌ مانند ميل‌ به‌پاكدامني‌، راستي‌ و درستي‌، امانتداري‌ و وفاي‌ به‌ عهد كنار مي‌روند وفقط‌ اطفاء غريزه‌ جنسي‌ به‌ صورت‌ هدف‌ در مي‌آيد. چيزي‌ كه‌ الان‌ دردنياي‌ غرب‌ به‌ صورت‌ يك‌ مسئله‌ طبيعي‌ و عادي‌ درآمده‌ است‌!دختران‌ و پسراني‌ كه‌ بنده‌ شهوت‌ و اسير هواي‌ نفسند و در راه‌ جلب‌لذّت‌ و ارضاي‌ غريزه‌ جنسي‌ به‌ همه‌ پستي‌ها و نكبتها تن‌ مي‌دهند وسرانجام‌ در منجلاب‌ فحشاء و بي‌عفّتي‌ سقوط‌ مي‌كنند. لذااميرالمؤمنين‌ علي‌عليه‌السلام مي‌فرمايد: بنده شهوت‌، از غلام‌ زرخريد پَست‌تراست‌!

انحرافاتي‌ كه‌ احياناً دامنگير جواني‌ بشود را مي‌توان‌ يكي‌ از اقسام‌ زيردانست‌. استمناء و استشهاء، لواط‌ (درپسران‌)، مساحقه‌ (در دختران‌)، وزنا، كه‌ همه‌ اينها از نظر اسلام‌ حرام‌ و مجازات‌ دنيوي‌ و اخروي‌ دارد. امّااستمناء و استشهاء كه‌ دربعضي‌ نوجوانان‌ و جوانان‌ ديده‌ شده‌ اولين‌ پله‌انحراف‌ جنسي‌ است‌، مخصوصاً اگر به صورت‌ عادت‌ و اعتياد در بيايد.كساني‌ كه‌ به‌ اين‌ عمل‌ مبادرت‌ مي‌كنند از آثار بد و ضرربار آن‌ نمي‌توانندرهايي‌ يابند. از جمله‌ آثار آن‌، ضعف‌ چشم‌ و بينائي‌، انزجار از ازدواج‌،خميدگي‌ پشت‌، يأس‌ روحي‌ و عوارض‌ ديگر مي‌باشد.

راه‌ درمان‌ و يا مبتلا نشدن‌ به‌ اين‌ عمل‌ زشت‌ چند چيز است‌: تنهانبودن‌،زود ازدواج‌ كردن‌، در صورت‌ توانائي‌ روزه‌ گرفتن‌، فاصله‌ گرفتن‌ از افرادمبتلا به‌ آن‌ و شركت‌ فعال‌ در نماز جماعت‌ و ارتباط‌ معنوي‌.

نقل‌ شده‌ كه‌ وقتي‌ به‌ اميرمؤمنان‌عليه‌السلام خبر دادند جواني‌ استمناء كرده‌است‌، دستور دادند تا با چوب‌ ضربات‌ زيادي‌ بر پشت‌ِ دستهاي‌ او زدند.

امّا لواط‌ و يا همنجنس‌ بازي‌ كه‌ گناه‌ آن‌ عظيم‌ است‌، عوارض‌ زيادي‌ برجاي‌ مي‌گذارد كه‌ تا آخر عمر گريبان‌گير شخص‌ مي‌شود. اين‌ عمل‌ منشأقتل‌، هيجان‌، اضطرب‌ روحي‌، ديوانگي‌، خودكشي‌ و هزاران‌ مفسده‌اخلاقي‌ است‌. سزاي‌ لواط‌ كننده‌ قتل‌ است‌ و اين‌ گونه‌ اشخاص‌ اگر بدون‌توبه‌ از دنيا بروند، با قوم‌ لوط‌ محشور مي‌شوند.

امّا مساحقه‌ كه‌ شايد در بين‌ بعضي‌ دختران‌ انجام‌ شود نيز آثار زيانبار هم‌در اين‌ دنيا و هم‌ در آخرت‌ براي‌ فرد بر جا مي‌گذارد.

امام‌ صادق‌عليه‌السلام مي‌فرمايد: در روز قيامت‌، زناني‌ را كه‌ با هم‌ مساحقه‌كرده‌اند، در حالي‌ كه‌ لباسهايي‌ از آتش‌ بر تن‌ و مقنعه‌اي‌ از آتش‌ بر سر، وعمودي‌ از آتش‌ در فرج‌ آنهاست‌، آورده‌ و وارد دوزخ‌ مي‌كنند!.

امّا زنا نيز بسيار مذموم‌ و داراي‌ عواقب‌ وخيمي‌ مي‌باشد، از جمله‌: ١ـ روز قيامت‌ زناكار را وارد جهنم‌ مي‌كنند و قطره‌اي‌ از عورتش‌مي‌چكد كه‌ از بوي‌ آن‌ تمام‌ اهل‌ جهنم‌ دچار ناراحتي‌ مي‌شوند!جهنميان‌ به‌ نگهبانان‌ جهنم‌ مي‌گويند: اين‌ بوي‌ بد مال‌ كيست‌ كه‌ مارااذيت‌ كرده‌ است‌؟ به‌ آنها گفته‌ مي‌شود اين‌ بوي‌ زناكاران‌ است‌.

پيغمبراكرم‌عليه‌السلام به‌ اميرمؤمنان‌ علي‌عليه‌السلام فرمود:

«زنا داراي‌ سه‌ اثر بد دنيوي‌ و سه‌ اثر بد اخروي‌ است‌. اثرات‌ دنيوي‌زنا: رسواشدن‌، كوتاهي‌ عمر و قطع‌ روزي‌ (روزي‌ حلال‌) و اثرات‌اخروي‌: سختي‌ حساب‌، خشم‌ خداوند و ابدي‌ بودن‌ در جهنم‌ است‌».

داستان‌ بلعم‌ را كه‌ در قسمت‌ «زنان‌» آمده‌ بود مجدداً براي‌ اهميت‌ آن‌ذكر مي‌كنيم‌: «آمده‌ است‌ كه‌ وقتي‌ لشكر حضرت‌ موسي‌عليه‌السلام به‌فرماندهي‌ يوشع‌ بن‌ نون‌عليه‌السلام تصميم‌ به‌ تصرف‌ شام‌ را گرفتند. حاكم‌ آن‌ناحيه‌ از بلعم‌ باعورا، كه‌ دانشمندي‌ قلاّبي‌ بود درخواست‌ كرد كه‌ راهي‌براي‌ شكست‌ لشكر بني‌اسرائيل‌ به‌ او نشان‌ دهد. بلعم‌ به‌ آنان‌ گفت‌ كه‌تنها عامل‌ شكست‌ اين‌ لشكر زنا! است‌. شما زنان‌ هرزه‌ را به‌ عنوان‌ خريدو فروش‌، ميان‌ لشكر بني‌اسرائيل‌ بفرستيد و به‌ آنها اجازه‌ بدهيد كه‌ خودرا در اختيار مردان‌ لشكر بگذارند.

دستور بلعم‌ اجرا شد و زنان‌ هرزه‌ در بين‌ لشكر يوشع‌ رفت‌ و آمدمي‌نمودند و به‌ فسق‌ و فجور با لشكريان‌ مشغول‌ شدند. طولي‌ نكشيد كه‌در اثر اين‌ تماسهاي‌ نامشروع‌، مرضي‌ خطرناك‌ در بين‌ لشكريان‌ پيدا شدو در فاصله‌ چند روز هزاران‌ نفر را كشت‌! اين‌ وضع‌ ادامه‌ داشت‌ تا اينكه‌يكي‌ از افراد غيرتمند لشكر، نيزه خود را به دست‌ گرفت‌ و به‌ زن‌ و مردي‌كه‌ درحال‌ زنا بودند، حمله‌ كرد و آنان‌ را كشت‌ و اعلام‌ كرد هر كه‌ را درحال‌ عمل‌ نامشروع‌ بيابم‌، او را مي‌كشم‌! لشكريان‌ از ترس‌ جان‌، از زنان‌مذكور فاصله‌ گرفتند و در نتيجه‌ آن‌ مرض‌ مهلك‌ از ميان‌ رفت‌ و لشكربني‌اسرائيل‌ توانست‌ شام‌ را فتح‌ و تصرف‌ كند.

عوامل‌ تحريك‌ جنسي‌

عواملي‌ است‌ كه‌ بلوغ‌ جنسي‌ را زودتر فراهم‌ مي‌كند و يا باعث‌ بيدارشدن‌ آن‌ و تحريك‌ آن‌ مي‌شود. از جمله‌ اين‌ عوامل‌:

الف‌: فضاي‌ منزل‌ «مشاهده‌ عمل‌ زناشوئي‌ والدين‌، پوشش‌ نامناسب‌محارم‌ و...».

ب‌: لباس‌ «لباسهاي‌ چسبان‌ مخصوصاًشورت‌ و مايو».

ج‌: غذا «غذاها و ميوه‌هايي‌ چون‌ موز، پياز، سير، فلفل‌، شيريني‌،زعفران‌، وانيل‌ محرّك‌ مي‌باشند».

د: ديدني‌ها «فيلمها، عكسها و تصاوير شهوت‌ برانگيز و نگاه‌ به‌ جنس‌ مخالف‌».

ه: شنيدني‌هاي‌ محرّك‌ «شوخي‌ دو زوج‌، موسيقي‌هاي‌ محرك‌، صحبت‌از مسائل‌ جنسي‌».