با جوانان (نصايح)

با جوانان (نصايح)0%

با جوانان (نصايح) نویسنده:
محقق: علی عطائی اصفهانی
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه: تعلیم و تربیت

با جوانان (نصايح)

نویسنده: آيت الله لطف الله صافى گلپايگاني
محقق: علی عطائی اصفهانی
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه:

مشاهدات: 4436
دانلود: 2667

توضیحات:

جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 15 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 4436 / دانلود: 2667
اندازه اندازه اندازه
با جوانان (نصايح)

با جوانان (نصايح)

نویسنده:
فارسی

سئوال ٧ = بهترين و مهمترين آرزو از خداى سبحان

بسم اللّه الرحمن الرحيم .

محضر مبارك حضرت آيت اللّه العظمى آقاى حاج شيخ لطف اللّه صافى , مد ظله العالى .

با سلام و تحيت , خواهشمند است به سؤالات اين جانب پاسخ دهيد:

١ ـ اگر روزى قرار شد كه خداوند متعال , يك آرزوى شما را برآورده كند, در اين صورت بهترين و مهمترين آرزو و خواسته حضرتعالى از خداى سبحان چه خواهد بود؟ .

بسم اللّه الرحمن الرحيم .

نـامـه جـنابعالى متضمن دو سؤال و درخواست پند و اندرز, واصل شد سؤالها و درخواست , كاشف ازحـسـن نيت و بصيرت مذهبى و حيات وجدانى است حقير, اين ضمير و ايمان و اعتقاد را به شما تبريك گفته و از خداوند متعال برايتان دوام توفيق , كمال ايمان و يقين , مسالت مى نمايم .

اگـر چـه بـه واسـطـه كثرت مشاغل و قلت فرصت , سعى بر اين بود كه در جواب ايجاز و اختصار رعايت شود, ولى معنويت اين مطالب و حلاوت و لذتى كه براى روح انسان در تذكار و يادآورى آنها فـراهـم مـى شـود, خود به خود, موجب بسط كلام مى گردد, به طورى كه اگر عنان قلم كشيده نـشـود, نـفس هيچ گاه ازبيان اين معانى دلپذير, سير نگشته و قلم از نوشتن آن باز نمى ماند,((و الحمدللّه الذى هدانالهذا و ما كنا لنهتدى لولا ان هدانا اللّه )) ((٤١)) .

اما پند و اندرز براى خودم و براى شما و همگان :

اوضـاع جـهـان و دگرگونى احوال مردمان , و تغيير و تحولات در هر عصر و هر زمان , بلكه در هر لحظه است كه همه مشتمل بر پند و موعظه و معرفت آموز و هدايت بخش است , هر ذره اى از ذات , هـر برگ درخت , هر قطره باران , هر سلول , هر جنبنده و هر حيوان , جماد, نبات , انسان , كوه , دريا, سـتاره , منظومه وكهكشان و هر كدام و هر يك , عالمى از حقايق و كتابى از معانى و معارف و راه و طـريـقـى به سوى خداست سنت الهى لبس و خلع , حيات و موت , عوض شدن مظاهر و تازه شدن نـعـمتها و كهنه شدن نوها,پيدايش ها و آغازها, و فرجامها و پايان مهلتها و عمرها و انقراض دولتها, بـراى خـردمندان همواره بهترين موعظه بوده و هست, ((ذلك بان اللّه هو الحق و ان مايدعون من دونه الباطل و ان اللّه هو العلى الكبير)) ((٤٢)) .

كدام نقطه و حرف و كلمه اى از كتاب آفرينش و كدام پديده و مخلوق كوچك و بزرگ است كه در آن آثـار قـدرت بى نهايت و حكمت و علم نامنتهاى الهى مشهود نباشد, و آدميان غافل را با نهيب و هشدار ازخواب غفلت بيدار نكند و به انديشه در عاقبت كار, وادار نسازد و در برابر عظمت آفريننده يـگـانـه و يكتاى اين جهان هستى , خاضع و خاشع ننمايد و به سجده نيندازد و زبانش را به توحيد, تهليل , تسبيح و تكبيرنگشايد و مثل مضامين اين دعا را بر گوش جان او نخواند:

((الـلـهـم انـه فـى السموات دورات و لا فى الارض حركات و لا فى العيون لحظات و لا فى البحار قـطـرات و لا فـى الا شجار ورقات و الا و هى لك شاهدات و عليك دالا ت و فى ملكك متحيرات )) ((٤٣)) .

آرى , همه شواهد, وجود خدا و دلايل علم و حكمت وقدرت اويند, .

برگ درختان سبز در نظر هوشيار ـــــ هر ورقش دفترى است معرفت كردگار .

((ان نـظـرت الى الا شجار رايتها دفاتر سطرت على اوراقها ادلة وجوده اوالى البحار وجدتها زاخرا مـن بحر كرمه و جوده جميع ما فى الكون ناطق بتسبيحه و مجده و ان من شئ الا يسبح بحمده )) ((٤٤)) .

در حـالـى كـه تـمـام اجزا و اعضاى جهان , از اتم تا كهكشانها و هر جرم و كره اى كه از آن بزرگتر يـاكـوچكتر نيست , همه به قدرت الهى در حركت و سير و گردشند, و اين حركت تكوينى در خود انسان و دراعضا و اجزاى ذرات وجودش , در جريان است , همه با زبان بى زبانى , هشدار مى دهند كه در عرصه اراده واختيار نبايد از قافله حركت باز ماند, بايد حركت كرد, به جلو رفت و سكون و توقف جايز نيست .

حـيـف اسـت كـه انسان اين همه مواعظ و هشدارها را با گوش دل نشنود, و عمرش را به غفلت و بطالت و عبث و بازى تمام كند .

در احـاديـث شـريـفـه اسـت كـه : ((هـر كـس دو روز او مساوى باشد, مغبون و زيانكار است و هر كس امروزش از ديروزش بدتر باشد,ملعون است ))((٤٥)) .

هـر چـه مى بينيم , همه به ما مى گويند بهوش باشيد كه وقت مى گذرد, فرصت از دست مى رود, جوانى را پيرى , تندرستى را بيمارى و زندگى را مرگ و ممات در پى است , تا فرصت هست و توان داريـد بپاخيزيد و براى راهى كه در پيش داريد و بسيار دور و دراز است , زاد و توشه فراهم نماييد, فراموش نكنيدكه اميرالمؤمنين , عليه السلام , مى فرمايد:

((كفى بذلك واعظا لمن عقل و معتبرا لمن جهل )) ((٤٦)) .

امـا جـواب سـؤال اول , كـه اگـر قـرار باشد خداوند متعال يك آرزوى شما را برآورده كند, در اين صـورت بـهـترين و مهمترين آرزوى شما چيست ؟ سؤال بسيارمهمى است كه غير ازائمه طاهرين , عـلـيهم السلام , كه راسخين در علم و معادن بصيرت و معرفت و كمالات عاليه و ملهم به الهامات خاصه ربانيه هستند, كسى نمى تواند جواب كافى و شافى از آن بدهد .

نـمـى دانـم از خـدا بـا چنين شرطى كه يك آرزو و حاجتم برآورده باشد, چه درخواستى بنمايم و كدام يك از حوايج خود را مسالت كنم ؟ .

آيا از درگاه او ايمان ثابت , رضا و رضوان او را بخواهم ؟ .

يا فرج و ظهور آقا, حضرت صاحب الامر, ارواح العالمين له الفدا, را مسالت نمايم ؟ .

يا عرض كنم((الهى اجعلنى كما تحب و كما تريد))؟ ((٤٧)) .

يا براى همه بندگان خدا, خير و سعادت دنيا و آخرت و هدايت بخواهم و يا .

ولـى مـن خـدا را باسطاليدين بالعطيه مى دانم , مى دانم كه از خزاين رحمت و كرم او هر چه انفاق وبـخشش و عطا شود, چيزى كم نمى شود همه دعاها را مستجاب مى فرمايد او فياض مطلق است ,((لايـشـغـلـه سـمع عن سمع يعطى من ساله و يعطى من لم يساله )) ((٤٨)) است كرم وعطاى او محصور و معدود نمى شود,((لاتنفد خزائنه و لا تزيده كثرة العطا الا جودا وكرما)) ((٤٩)) .

--------------------------------------------

پاورقى ها

١- شمس , آيه ٩ , به راستى هر كس آن [نفس ] را پاكيزه داشت , رستگار شد.

٢- نـحـل , آيـه ٩٧ , هـر كـس از مـرد يـا زن , كه كار نيك كند و مؤمن باشد , به زندگانى پاك و پسنديده اى زنده اش مى داريم و به بهتر از آنچه كرده اند پاداششان را مى پردازيم .

٣- ذاريات , آيه ٥٥ , اندرز , مؤمنان را سود دهد .

٤- آل عـمـران , آيـه ١٩١ , و در آفـريـنـش آسـمـانـهـا و زمـين مى انديشند كه پروردگارا اين را بيهوده نيافريده اى ! .

٥- اعـراف , آيـه ١٧٩ , دلـهايى دارند كه با آن در نمى يابند , و ديدگانى دارند كه با آن نمى بينند , وگوشهايى دارند كه با آن نمى شوند .

٦- قـصـص , آيـه ٨٣ , ايـن سـراى آخـرت است , آن را براى كسانى كه در روى زمين نمى خواهند سركشى و تبهكارى كنند , مقرر داشته ايم , و سرانجام نيك , از آن پرهيزكاران است .

٧- كهف , آيه ٤٥ , و براى آنان زندگى دنيوى را به آبى مثل بزن كه آن را از آسمان نازل كنيم و به آن گـل و گياه زمين آميزد , و سرانجام خرد و خوار شود كه بادها پراكنده اش كنند , و خداوند بر هر كارى تواناست .

٨- زلـزال , آيـات ٧ و ٨ , پـس هـر كـس همسنگ ذره اى , عمل خير انجام داده باشد , [پاداش ] آن رامى بيند و هر كس همسنگ ذره اى عمل ناشايست انجام داده باشد , [كيفر] آن را مى بيند .

٩- يوسف , آيه ١٠٥ , و چه بسيار نشانه [و مايه عبرت ] در آسمانها و زمين هست كه بر آن مى گذرند وهم آنان از آنها رويگردانند .

١٠- دخـان , آيـات ٢٥ , ٢٦ , ٢٧ , چـه بـسـيار باغها و چشمه ساران از خود باقى گذاردند , و [نيز] كشتزارها وخانه هاى نيكو و نعمتى كه در آن خوش و خرم بودند ١١- شـعـرا , آيـات ٢٠٥ , ٢٠٦ و ٢٠٧ , مـلاحـظـه كـن كه اگر سالها برخوردارشان سازيم , پس از آنچه بيمشان داده ايم , به سراغ آنان آيد , آن برخورداريشان به كار آنان نيايد .

١٢- كلينى , محمد , كافى , ج ٢ , ص ٤٥٣ .

١٣- از اصحاب حضرت امام جعفر صادق , عليه السلام .

١٤- اعراف , آيه ٢٠٥ , و از غافلان مباش .

١٥- عـنـكـبـوت , آيه ٦٩ , و كسانى را كه در حق ما كوشيده اند , به راههاى خاص خويش رهنمون مى شويم , و بيگمان خداوند با نيكوكاران است .

١٦- فـيـض كـاشـانـى , مـحـسـن , الـمـحجة البيضا , ج ٢ , ص ٢١١ , ان القلوب تصدع كما يصدع الحديد,فقيل يا رسول اللّه : و ما جلاها , فقال : تلاوة القرآن و ذكر الموت .

١٧- عوف بن اسلم , معروف به ابى حمزه ثمالى , از اصحاب حضرت امام زين العابدين , عليه السلام .

١٨- قمى , حاج شيخ عباس , مفاتيح الجنان , و ترجمه اين عبارات چنين است : خداى من ! چه شد كـه هـر بـار گفتم درون خويش را, اصلاح مى كنم و همنشين توبه كنندگان مى شوم , گرفتاريى پيش آمدكه ثبات قدم را از من گرفت و ميان من و خدمت به تو جدايى افكند مولاى من ! شايد كه مـرا از درگـاه خـويـش رانده اى و از خدمت [بندگى , در بارگاه قدست ] محروم كرده اى يا آنكه ديـدى من در حق توكوتاهى كردم , پس تو نيز مرا از خويش دور كردى يا آنكه ديدى من از تو روى گردانم , پس بر من خشم گرفتى يا شايد مرا در زمره دروغگويان يافتى از اين روى , رهايم كردى يا شـايـد ديـدى كـه مـن سپاسگزار مواهب تو نيستم , پس تو نيز بى نصيبم گذاشتى يا شايد آنكه مرا هـمـنشين عالمان نديدى و از همين روى خوارم نمودى يا آنكه مرا در ميان غفلت زدگان ديدى و چـنـيـن شـد كـه ازرحـمتت , نااميدم كردى يا آنكه مرا در ميان اهل باطل ديدى , پس مرا به آنان واگذاردى .

١٩- انـعـام , آيـه ١٥٣ , و بدانيد كه اين راه راست و درست من است , پس آن را در پيش گيريد , و بـه راهـهاى ديگر نرويد كه شما را از راه او دور اندازد , اين چنين به شما سفارش كرده است , باشد كـه تـقوا پيشه كنيد [و در امان مانيد]٢٠- ابن ابى جمهور احسائى , عوالى اللئالى , ج ٢ , ص ٥١, آن كس كه پايان زندگيش به قيام شبانگاهان باشد, بهشت از آن اوست .

٢١- ابـن ابـى جمهور احسائى , عوالى اللئالى , ج ٤ , ص ٨٠ , راستى كه شما هرگز نتوانيد با اموال خويش عهده دار مردم گرديد, پس با اخلاقتان چنين باشيد ٢٢- شـورى , آيـه ٢٣ , بـگو براى آن كار از شما مزدى نمى طلبم , مگر دوستدارى در حق نزديكان [اهـل بـيـتم ]٢٣- ابن ابى الجمهور احسائى , عوالى اللئالى , ج ٤ , ص ٨٠ , انى شافع يوم القيامة لا ربـعة اصناف و لوجاوا بذنوب اهل الدنيا : رجل نصر ذريتى و رجل بذل ماله لذريتى عند المضيق و رجل احب ذريتى باللسان و بالقلب و رجل يسعى فى حوائج ذريتى اذا طردوا و شردوا .

٢٤- ابـن ابـى جـمهور احسائى , عوالى اللئالى , ج ١ , ص ٣٥٨ , هر كس , فقيهى را احترام كند, در روزقـيـامـت به ملاقات خداوند, در حالى نايل گردد كه پروردگارش از او خشنودست و هر كس فقيهى راسبك شمرد, در قيامت , خدايش را در حالى مى بيند كه از او خشمگين است .

٢٥- سوره بقره , آيه ١٥٩ .

٢٦- ابـن ابـى جـمـهـور احـسـائى , عـوالـى الـلـئالى , ج ٤ , ص ٧٠ , آنگاه كه در امت من بدعتها پديدارگشت , پس بر عالم (دينى ) است كه دانسته هاى خويش را بيان كند و اگر چنين نكرد, پس لعنت خدابر او باد .

٢٧- مجلسى , محمد باقر , بحارالانوار , ج ٧٠ , ص ٧٤ .

٢٨- بقره , آيه ١٥٢ , پس مرا ياد كنيد , تا شما را ياد كنم .

٢٩- ابـراهـيـم , آيـه ٧ , اگـر شكر كنيد بر نعمت شما مى افزايم , و اگر كفران بورزيد [بدانيد كه ] عذاب من سخت و سنگين است .

٣٠- مفيد , ارشاد , ج ٢ , ص ١٦٥ .

٣١- زمر , آيه ٦٠ , [به آنان گويند] آيا منزلگاه متكبران در جهنم نيست ؟ .

٣٢- كنز العمال , ص ٢٢٨ , كسانى كه در اين دنيا مال اندوزند , در آخرت دستشان تهى است .

٣٣- صدوق , معانى الاخبار , ص ٣٩٨ .

٣٤- كـلـيـنى , محمد , كافى , ج ٢ , ص ١٠٥ , قال الصادق , عليه السلام : لاتنظروا الى طول ركوع الـرجل وسجوده , فان ذلك شى اعتاده , فلوتركه ,استوحش لذلك و لكن انظروا الى صدق حديثه و ادا امانته .

٣٥- عاملى , حر , وسائل الشيعة , ج ١٦ , ص ٤٥٩ .

٣٦- مـجادله , آيه ٢٢ , قومى نيابى كه به خداوند و روز بازپسين ايمان داشته باشند و با كسانى كه بـاخـداونـد و پـيـامـبـر او مـخالفت مى ورزند , دوستى كنند , ولو آنكه پدرانشان يا فرزندانشان يا برادرانشان يا خاندانشان باشند اينانند كه [خداوند] در دلهايشان [نقش ] ايمان نگاشته است .

٣٧- توبه , آيه ٢٤ , بگو اگر پدرانتان و پسرانتان و برادرانتان و همسرانتان و خاندانتان و اموالى كه بـه دسـت آورده ايـد و تـجارتى كه از كسادش مى ترسيد , و خانه هايى كه خوش داريد , در نزد شما ازخـداونـد و پـيامبرش و جهاد در راهش عزيزتر است , منتظر باشيد تا خداوند فرمانش را به ميان آورد ,و خداوند, نافرمان را هدايت نمى كند .

٣٨- قـصـص , آيـه ٨٣ , ايـن سراى آخرت است , آن را براى كسانى كه در روى زمين نمى خواهند سركشى و تبهكارى كنند , مقرر داشته ايم , و سرانجام نيك , از آن پرهيزگاران است .

٣٩- ذاريـات , آيـات ٢٠ و ٢١ , و در زمـيـن مـايـه هاى عبرتى براى اهل يقين هست و نيزدر وجود خودتان .

٤٠- يـوسـف , آيـه ١٠٥ , و چـه بـسـيـار نشانه [و مايه عبرت ] در آسمانها و زمين هست كه بر آنان مى گذرند وهم آنان از آنها رويگردانند .

٤١- اعـراف , آيـه ٤٣ , سپاس خداى را كه ما را به اينجا رهنمون شد و اگر خداوند راهبر نمى شد , هرگز راه نمى يافتيم .

٤٢- لـقـمـان , آيـه ٣٠ / حـج , آيـه ٦٢ , ايـن از آن است كه خداوند بر حق است , و آنچه به جاى او مى پرستند, باطل است , و همانا خداوند بلند مرتبه و بزرگ است

٤٣- ر ك بـه سـيـد عـلـى خـان , كلم الطيب , بارخدايا! براستى كه هر چرخشى در آسمانها و هر حركتى درزمين و هر نگاهى در چشمها و هر قطره اى در درياها و هر برگى از درختان , همه بر تو گواه و دليلندو در ملك تو , متحير و سرگردانند .

٤٤- اگـر بـه درخـتـان بـنگرى , مى بينى كه آنها دفترهايى است كه بر برگهاى آن دلايل وجود خداوند ,نوشته شده و اگر به درياها بنگرى آنها را سرشار از درياى بخشش وجود خدايى بينى تمام آنچه درعالم وجودست به تسبيح و تمجيد او گوياست , و هر آنچه هست تسبيح گوى و سپاسگزار اويند .

٤٥- مـعـانـى الاخبار , ص ٣٤٢ , قال الصادق , عليه السلام : من استوى يوماه فهو مغبون و من كان اخريوميه خيرهما فهو مغبوط و من كان آخر يوميه شرهما فهو ملعون .

٤٦- نهج البلاغه , خطبه ١٩٠ , اين اندازه پند , خردمند را كفايت است و نادان را مايه عبرت .

٤٧- بارخدايا! مرا آنسان قرار ده كه مى پسندى و مى خواهى .

٤٨- كـلينى , محمد , كافى , ج ٢ , ص ٥٩٣ , هيچ گوش سپردنى او را از شنيدن صدايى ديگر , باز ندارد وهم به آنكه بخواهد و هم به آنكه درخواست نكند , عطا مى كند .

٤٩- دعـاى افـتتاح , مفاتيح الجنان , گنجينه هاى او پايان ناپذيرست و عطاى بسيار , او را جز جود وبخشش نيفزايد .

سئوال ٨ = راهنمائى جوانان مشرف به تكليف

او در كتاب كريمش و وحى نازل بر حضرت خاتم الانبيا, صلى اللّه عليه و آله , به همگان براى حضور درمـشهد دعا, بار عام و اذن مطلق داده و با اعلان و بلكه فرمان((و قال ربكم ادعونى استجب لكم ان الـذيـن يـسـتـكبرون عن عبادتى سيدخلون جهنم داخرين )) ((٥٠)) همه را به دعا مامور و باب استجابت آن را بر روى همه گشوده است .

لذا من همه حوايجم را, كه هر چه هستم و دارم , حاجت و نياز است , از او مى خواهم و رحمت واسعه وربـانيت و فياضيت نامتناهى او را محدود و متناهى نمى شمارم و فخرم اينست كه سراپاى وجودم , فقر و حاجت به اوست و عزتم به اينكه كارساز و قاضى الحاجات اوست .

ولـى يـادآور مـى شـوم كـه دعـاهـاى بنسبت جامع و فراگير مقاصد و مطالب , در ادعيه مرويه از حـضرت رسول اكرم و اهل بيت معظم ايشان , صلوات اللّه عليهم اجمعين , بسيار است و چون همه , منتخب و گزيده است , نمى توان از آنها يك يا چند دعا را برگزيد و انتخاب كرد .

اگر بتوانيم از كتابهاى معتبرى كه اصحاب ائمه , عليهم السلام , و علما و محدثين تاليف كرده اند, هـمـه ,فـيـض يابيم و بهره مند شويم , به خزاين بى شمارى در هدايت و رحمت الهى دست خواهيم يافت .

اين دعاها علاوه بر آنكه متضمن بيان نيازمندى هاى حقيقى بشر و مسالت قضاى حوايج , ازحضرت قاضى الحاجات و سامع الدعوات است و خواننده را به فقر كامل و نياز تمام او به خداوند غنى بى نياز, مـتوجه مى نمايد, و به بهترين حالات معنوى و حضور و خشوع و خضوع و مقامات قرب و لذت انس با خدا نايل مى نمايد, درهاى علوم و معارف و اخلاق كريمه و آداب فاضله را به روى اومى گشايد .

بيقين اگر راهنمايى آن بزرگواران , به اين دعاها نبود, بشر نمى توانست مدارج بلند و معارج كمال ويقين و ايمان را كه در پرتو دعا و توجه به خدا فراهم مى شود, طى نمايد, اين دعاهابه ما مى آموزد كه خدا را چگونه و با چه اسما و صفاتى بخوانيم , و از او چه بخواهيم .

ايـن دعـاهـا و بـخصوص , دعاهايى كه در قرآن مجيد است ,همه نور, ايمان , سير الى اللّه و فراغت و خـلاصى از علايق دنيه دنيويه و حظوظ نفس بهيميه , ارتقاى به درجات ملكوتيه و خوض و غور در بـحـار رحـمـت و مـغـفـرت و بـركـات حـقيقيه است كه امام زين العابدين , عليه السلام , در يكى ازمـناجاتهايش , به درگاه خداوند عرض مى كند:((يا من حاز كل شى ملكوتا و قهر كل شى جبروتا صـل عـلـى مـحمد و آل محمد و اولح قلبى فرح الاقبال اليك والحقنى بميادين المطيعين لك )) ((٥١)) .

ايـن دعـا را كه مى خوانيم , مى فهميم كه اگر ما خود مى خواستيم از خدا چيزى بخواهيم , هرگز ايـن مـطالب بزرگ را نمى يافتيم , حاجت خود را به اين مطالب و مراتبى كه در اين دعا است درك نمى كرديم وبه همان طلب يك سلسله حوايج جسمانى و دنيايى ,بسنده مى كرديم .

آن حـضـرت در جـريـان هـمـيـن حـال حضور و نيايش , ديگر باره چنين در درگاه خدا, زبان به دعامى گشايد:

((يـا مـن قـصده الضالون فاصابوه مرشدا و امه الخائفون فوجدوه معقلا ولجا اليه العابدون فوجدوه موئلا متى فرح من قصده سواك بنيته و متى راحة من نصب لغيرك بدنه الهى قد تقشع الظلام و لم اقـض مـن خـدمـتـك وطرا و لامن حياض مناجاتك صدرا صل على محمد و آل محمد و افعل بى اولى الا مرين بك يا ارحم الراحمين )) ((٥٢)) .

دعـاهـاى صـحـيـفـه مباركه علويه و صحيفه كامله سجاديه و صحيفه ثانيه و ثالثه و رابعه و ساير ادعيه ماثوره , از اهل بيت , عليهم السلام , همه مشتمل بر مضامين جامع , معرفت آموز, بصيرت افزا و تـربـيـت بخش است , روح را نشاط مى بخشد, قلب را جلا و صفا مى دهد, تيرگيها را مى زدايد و به شوق و اشتياق شخص , براى سير در عوالم معنا و حقيقى مى افزايد .

از دعاهاى جامع , طلب توفيق , عافيت , مقام يقين , تفويض , تسليم , توكل و رضا است .

در دعـاهـايـى مـثـل دعـاى مـكـارم الاخـلاق , آنـچه فطرت پاك و نياز واقعى دعاكننده است , از خـداخواسته مى شود و در همه آنها, انسان , هر كس و هر شخصيت و صاحب هر مقام و فضليتى كه بـاشـد, خـودرا نـاچيز و سراپا فقر و احتياج مى بيند, در برابر خداوند غنى بالذات و كامل بالذات , تا مـى تـوانـد عـرض حقارت و ضعف و مسكنت مى نمايد با اين حال خود را قوى و قدرتمند و پيروز و شكست ناپذيرمى سازد و با سلاح دعا, خود را در مقابل خطرناك ترين تيرهاى حوادث مسلح مى كند .

اهـل دعـا را تـوفـان هـاى بـلا بـيـچـاره نمى نمايد و سختى ها و شدايد از پاى در نمى آورد, ياس و نااميدى بر آنها چيره نمى شود, رجا و اميد آنها به خدا و حول و قوه خداست , با مثل اين دعا:((اللهم انـى اسالك ايمانا تباشر به قلبى و يقينا صادقا حتى اعلم انه لن يصيبنى الا ماكتبت لى و رضنى من الـعـيـش بـمـا قـسمت لى )) ((٥٣)) مقاوم و توانا, با سر پنجه ايمان و يقين ,بر همه مشكلات فايق مى شوند و از مواضع ايمانى خود عقب نشينى ندارند,((حسبنااللّه و نعم الوكيل ) )((٥٤)) و ((افوض امـرى الـى اللّه )) ((٥٥)) و((انـا للّه و انا اليه راجعون )) ((٥٦)) و ((لاحول و لا قوة الا باللّه )) ((٥٧)) هـمـه نـقـاط ضـعـف آنها را به قدرت مبدل مى نمايد, يا مثل اين دعا, به لفظ كوتاه و مختصر و به مضمون جامع و پر از معنا و معرفت , كه بر حسب روايات حضرت رسول اكرم ,صلى اللّه عليه و آله و سـلـم , بـه دخترش , سيدة نسا العالمين , تعليم داد:((يا حى يا قيوم برحمتك استغيث لاتكلنى الى نـفـسى طرفة عين و اصلح لى شانى كله )) ((٥٨)) دعا كننده , خودرا در حفظ و حراست خدا و در حمايت عنايت او مى بيند و از هر كمى و كاستى و ضرر و زيان , بى بيم و هراس مى شود .

اصـلا دعـا و خـوانـدن خـدا, خودش و حقيقتش , از حوايجى كه مى خواهم مهم تر و فيض بخش تر اسـت هـمـه چيز و همه حوايج , كوچك و بزرگ , حقير و كبير را, بايد از خدا خواست كه آنچه در آن خواستن وخواندن است , عين اجابت و به مطلب رسيدن است .

خـوشـا بـه حـال بـخت يارانى كه همواره با دعا با او در ارتباط و راز و نيازند و بدا به حال آنهاييكه ازتوفيق دعا و لذت دعا بى نصيبند, حقيقت عبادت و پرستش خدا, دعا است .

قال اللّه تعالى :((و قال ربكم ادعونى استجب لكم ان الذين يستكبرون عن عبادتى سيدخلون جهنم داخرين )) ((٥٩)) , اى , يستكبرون عن دعائى .

در حديث است :((الدعا مخ العبادة )) ((٦٠)) ,دعا مخ و مغزعبادت است .

و هـم در روايـات شـريفه است كه از حضرت صادق , عليه السلام , سؤال شد كه دو نفر با هم شروع به نماز كردند و با هم از نماز, فراغت يافتند يكى از آنهادعايش در نماز بيشتر بود و ديگرى قرائتش , فـضـيـلت كدام بيشتر است ؟ فرمود: هر دو با فضيلت است سؤال كننده عرض كرد: مى دانم هر دو بـافضيلتند, كدام افضل است ؟ فرمود: آنكه دعايش بيشتر است , افضل است, ((هى واللّه العبادة هى واللّه العبادة هى افضل )) ((٦١)) .

از خـداونـد مـتـعـال , مسالت مى نماييم كه دلهاى ما را به انوار شوق و علاقه به دعا منور فرمايد و حـال اقبال به دعا به ما عطا فرموده , هماره و در همه حالات , ما را از بركات دعا مستفيض فرمايد و بـخصوص باتوفيق دعا براى حضرت بقية اللّه , ولى عصر, ارواح العالمين له الفدا, و طلب تعجيل در فرج و ظهور آن حضرت , ما را قدردان نعمت ولايت آن صاحب زمان و ولى دوران , قرار دهد .

٢ ـ انشا اللّه , اگر خداى سبحان در عالم قيامت به جنابعالى مقام شفاعت عنايت نمود, آيا بنده را شفاعت خواهيد كرد يا خير؟ .

و در خاتمه , ضمن تقاضاى پند و اندرز, از جناب عالى استدعا دارم كه جواب را با دستخط شريف و مهرمبارك , مزين فرماييد .

امـا در مـورد سـئوال دوم , اولا, امـيـد دارم شـخـص شـمـا با اين روحيه ايمانى پاك و ولايت اهل بـيـت ,عـليهم السلام , كه با الزام به تكاليف شرعيه توام است , از شفعا باشيد, زيرا بر حسب روايات , مؤمنين نيز درقيامت از شفعا هستند .

ثانيا, همه , چشم اميد به شفاعت كبراى حضرت رسول اكرم , صلى اللّه عليه و آله و سلم , و اهل بيت طـاهرين آن حضرت , عليهم السلام , داريم اگر بتوانيم رابطه خود را با آن بزرگوار نگاه داريم و با آن بـه عـالـم ديـگر برويم ,هر چند شفعا در روزقيامت بسيارند ـ كه از آن جمله , شفاعت علما, كه پـاسـداران واقـعـى دين و احكام و مدافع از حدود و ثغور اسلام و جنود حضرت صاحب الامر, عليه الـسـلام , هـستند, و آنچه موقعيت درخشان و جلوه خاصى دارد, همان شفاعت محمد و آل محمد, صلوات اللّه عليهم , است كه شيعيان و مؤمنان را به سر منزل نجات و علو درجات نايل مى نمايد و با اين شفاعت جا دارد كه بگوييم :

طوبى كه خورد آب ز سر چشمه كوثر ـــــ فارغ بود از تربيت باد بهارى .

امـثـال شما مؤمنان متعهد را چه حاجتى به شفاعت مثل اين بنده حقير سراپا تقصير, مى باشد, كه اگرهم از شفاعت به سهمى مفتخرم سازند, آن هم به شفاعت محمد و آل محمد, صلوات اللّه عليه و عليهم , است .

بـر حـسـب احـاديـث شـريـفـه , در صـورتى كه موانع شمول شفاعت در اشخاص نباشد, صاحبان درجـات عـالـى و اعـلا, از صاحبان مراتب پايين تر و ادنا, شفاعت مى نمايند اين شفاعت نه فقط در ارتـبـاط با عفو ازگناهان است , بلكه شامل اخيار و محسنين نيز مى شود و بر علو درجات و كثرت اجر و ثواب آنهامى افزايد .

لذا بر حسب اطلاق روايات , حضرت رسول اكرم , صلى اللّه عليه و آله و سلم , از كل افرادى كه مانعى ازشفاعت از آنها نباشد, شفاعت مى فرمايد, از عصات و گناهكاران امت , از اخيار و صديقين و شهدا وصالحين و بلكه انبيا و ائمه طاهرين , عليهم السلام .

شـفـاعـت از گـنـاهـكاران , موجب بخشش و عفو آنان و [شفاعت ] از ديگران موجب ارتقاى مرتبه وتـقـرب بيشتر مى گردد, به اين معنا, شفاعت حضرت رسول اكرم و ائمه طاهرين , عليهم السلام , همه شخصيت ها و صاحبان مقامات بلند و همه مؤمنين را شامل مى شود و وسايل و اسباب شفاعت از عـصـات نـيـز بـقدرى فراگير است كه حتى نام آنها را نيز فرا مى گيرد, و در صورت ضرورت , كـسـانى كه به نام محمد وعلى و فاطمه و حسن و حسين و نام گذارى شده اند نيز شفاعت , شامل حال آنها مى گردد .

و راسـتـى جـاى تـعـجب است اگر با اين همه شفعا, خصوصا شفاعت كبراى حضرت شفيع الامة , بلكه چنانكه گفته شد, شفيع الانبيا و شفيع الملائكه , ـ پيامبر عظيم الشان اسلام , صلى اللّه عليه و آلـه و سـلـم , ـ وشـفـاعـت اهـل بـيت آن حضرت , صلوات اللّه عليهم اجمعين , و با اين همه اجر و ثـواب هـايى كه براى انواع عبادات و طاعات و اعمال خير و صنوف كارهاى نيك و بر مقرر شده و با اين كه باب توبه مابين مشرق و مغرب بازاست و با وسايل ديگرى كه همه موجب ظهور رحمانيت و رحـيـميت و مغفرت و بخشش خداوند متعال است , شخص , گرفتار تيه شقاوت و سقوط در هاويه عذاب و هلاكت گردد و اگر چه شخصى قليل المعرفت گفت :((عجبت لمن نجى كيف نجى )) , سـخـن حـق و كـامـل و تـمـام آن اسـت كـه امـام , عليه السلام , فرمود:((عجبت لمن هلك كيف هـلـك )), ((٦٢)) زيرا نجات يافتن و سعادتمند شدن , حق ,است و مى بايد كه انسان سعيد و رستگار شود و شقاوت و محروم شدن از فيض خدا, باطل و خلاف اصل است .

بـايـد انـسـان , خـود را در مـسـير كسب اين همه فيوضات ربانيه قرار دهد و راههاى تابش آفتاب رحـمـت حـق را بر روى خود نبندد و همواره از اينكه گناه , او را به سياه چالى بيندازد, كه بيرون آمـدن از آن ناممكن شود, بيمناك باشد و از سؤ عاقبت و استدارج , هميشه بر حذر باشد و آيه زير را كـه نـتيجه استمرار درمعاصى و گناه را تكذيب و استهزاى به آيات خدا را اعلام مى كند, فراموش ننمايد, .

((ثـم كان عاقبة الذين اسؤا السواى ان كذبوا بايات اللّه و كانوا بهايستهزون )) ((٦٣)) تا خود را به سؤ اخـتـيـار خـود, در هـلاكت حقيقى نيندازد, نه به رحمت خدا و مغفرت او مغرور گردد و نه از آن مايوس و نااميد شود .

و بـطـور خـلاصـه , در بين تمام عوامل بسيار نجات , و اسباب هلاكت و دمار, بايد بين خوف و رجا بـه سوى رضوان خدا و سعادت دنيا و عقبا, هشيار و آگاه به جلو رفته , از شر شيطان و نفس اماره , به خداوندمتعال , پناه ببرد .

((و لا حول و لا قوة الا باللّه العلى العظيم و آخر دعوانا ان الحمدللّه رب العالمين )) .

لطف اللّه صافى .

سئوال ٨ = راهنمائى جوانان مشرف به تكليف

محضر مبارك بزرگ مرجع جهان تشيع , حضرت آيت اللّه العظمى صافى (دامت بركاته ) .

با سلام و عرض خسته نباشيد و آرزوى قبولى طاعات آن مرجع عزيز به درگاه حضرت حق تعالى ! .

خواهشمند است با رهنمودهاى حكيمانه خويش , نوجوانان مشرف به تكليف را راهنمايى فرماييد .

از لطف شما صميمانه سپاسگزاريم .

مستدام باشيد , انشا اللّه .

بسم اللّه الرحمن الرحيم .

فـرزنـدان عـزيـز و نـوبـاوگـان گـرامـى كـه به سن بلوغ و شرف صلاحيت توجه تكاليف الهى و خطابات قرآنى نايل شده ايد! .

حقير به شما درك اين شايستگى را تبريك مى گويم .

تـوجـه داشـتـه بـاشـيـد, از اين تاريخ , شما به عضويت در جامعه اسلامى پذيرفته شده ايد كه روى اخلاق شما و گفتار شما و نيز كار شما حساب مى شود و خداوند به شما نشان و اعتبار عطا فرموده اسـت , كـه در هـمـه آيـات((يـا ايـهـا الذين آمنوا)), ((٦٤)) به عنوان طرف خطاب و سخن او قرار مـى گـيريد و در جامعه نيزشما به همان اعتبار مهمى كه شرع مقدس ارزش و اعتبار داده , ارزش داريد .

كـار و سـخـن شـمـا كه تا پيش از اين اعتبار شرعى و قانونى نداشت , اكنون اعتبار شرعى مى يابد, تـاامـروز, ديـگران درباره شما تصميم مى گرفتند و صاحب اختيار شما بودند, ولى از امروز, خود, صاحب اختيار خودتان , مى شويد, از امروز محكوم به حكم كسى نيستيد, جز به حكم خدا و پيامبر و ائمه معصومين , عليهم السلام .

عـقـايـد خود را به توحيد, نبوت , امامت , معاد و به كتابها و پيمبران گذشته و ملائكه , با دلايل هر چندمختصر و در عين حال قوى و محكم , در ذهن خود حاضر كنيد, و سعى كنيد كه به حول و قوه الـهـى , براى خداوند متعال بنده اى صالح و براى پيامبر اكرم , صلى اللّه عليه و آله , پيروى راستين و براى ائمه طاهرين ,صلوات اللّه عليهم اجمعين , بخصوص صاحب الامر و ولى عصر, حضرت مهدى , حـجـة بـن الـحـسـن , ارواح العالمين له الفدا, شيعه مخلص و سربازى حقيقى , براى اسلام و قرآن پـاسـدارى امـين و براى همه مؤمنين ومؤمنات برادر يا خواهرى غمخوار و مهربان باشيد, و حقوق همگان مخصوصا حق پدر و مادر و اساتيد وعلما را رعايت كنيد و كوتاه سخن آنكه خود را به اخلاق كريمه اسلامى آراسته سازيد و در نيكى به خلق وقضاى حوايج مردم اهتمام نماييد, در علم و عمل و كـسـب مـعرفت و دانش , هر چه پيش مى رويد و به هرمقام و درجه اى كه مى رسيد, در آن درجه متوقف نشويد و به كمال بيشتر و مقامات بالاتر نظر داشته باشيد, از نعمتها و امكاناتى كه براى ترقى داريد, حداكثر استفاده را بنماييد .

از امروز قدر و ارزش عمر و فرصتها و حتى دقايق زندگى را بدانيد مبادا بيهوده تلف شود! هر يك ازشـمـا, چـنـان بـدانـيـد كه بايد شخص شما و باز هم شخص شما براى اسلام و براى امت اسلام , افتخارآفرين و موجب عزت و عظمت گردد .

اوقات خود را به بطالت , سستى , غفلت و خداى نخواسته اشتغال به مناهى و ملاهى ضايع نسازيد .

در جـهـاد بـا نـفس و هواى نفسانى , كه جهاد اكبر است , كوتاهى نكنيد و سعى كنيد بر غرايز خود مسلطباشيد .

چـنـان بـاشـيـد و چـنـان برويد كه در آينده , از ياد گذشته شاد و خوشحال شويد و سوابق خوب زندگى هميشه موجب اطمينان و آرامش قلب شما باشد .

عـزيـزان مـن ! تـكليف , يعنى اين گوى و اين ميدان , اين شما و اين همه فرصتهاى سعادت بخش , اين نيروها و استعدادهاى خداوندى , تكليف , يعنى ورود به دوره سازندگى , خودسازى , مسؤوليت و ورود درامـتـحـانات الهى و سرآغاز آمادگى براى سير راه تكامل و تعالى , تكليف , يعنى زندگى آگاهانه وخردپسند .

شما خود را براى اين زندگى آماده سازيد و خود را به هيچ چيز و به هيچ كس و به هيچ قيمت , جز به خدا و به ثواب خدا نفروشيد .

((فليس لا نفسكم ثمن الا الجنة فلاتبيعوها الا بها)), ((٦٥)) .

امـيرالمؤمنين , عليه السلام , مى فرمايد: براى نفس شما قيمتى جز بهشت نيست , جانتان و خودتان راغير از بهشت , به چيز ديگرى , نفروشيد .

تـلاش كـنـيـد كـه در هـر رشـتـه و شـغلى كه انتخاب مى كنيد براى جامعه عضوى مفيد و امين بـاشـيـد,چـنان بدانيد كه همه به سعى و تحصيل و تلاش شما نيازمندند, بايد به سهم خودتان اين نيازمنديها را برطرف نماييد .

خـدا را هـيـچـگـاه فـرامـوش نـكـنـيد و از ياد خدا و دعا و عبادت , بخصوص نماز و توسل به ائمه هدى ,عليهم السلام , و زيارت مشاهد مشرفه , نيرو بگيريد, به سوى سعادت و كمال پيش برويد و به لطف و كمك و مدد خداوند اميدوار باشيد كه در قرآن مجيد مى فرمايد:

((و الذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا و ان اللّه لمع المحسنين )) ((٦٦)) .

خـداونـد مـتـعال همه شما را از ياران و سربازان واقعى حضرت بقية اللّه الاعظم , ارواح العالمين له الفدا, قرار دهد و بر توفيقات شما بيفزايد .

والسلام عليكم و رحمة اللّه و بركاته .

لطف اللّه صافى .