ثبت و كشف اعمال
يكى از مسائل قيامت ، مساءله كتاب و پرونده هاى انسان است ، كه آيات و روايات بسيارى درباره آن آمده و بيانگر آن است كه تمام اعمال و افكار انسان در دنيا ثبت و ضبط مى شود و در آخرت كشف و نمايان مى گردد، ما در اينجا ابتدا آيات مربوط به ثبت پرونده ها را نقل نموده و سپس آيات كشف آنها را بيان مى كنيم :
ثبت اعمال در دنيا(
اِنَّ رُسُلَنا يَكتُبُونَ ما تَمكُرونَ
)
همانا فرشتگان ما تمام انديشه و مكر و توطئه هاى شما را مى نويسند.
(
كَلاّ سَنَكتُبُ ما يَقُول
)
بر خلاف تصوّر شما، ما همه گفته ها را مى نويسيم
(
وَ اِنّا لَه كاتِبُونَ
)
ما هر كار خيرى كه افراد با ايمان انجام دهند مى نويسيم
(
ونَكتُبُ ما قَدَّموا وَ آثارَهُم
)
ما هم خودِ اعمال و هم آثار آنها را مى نويسيم
(
وَ كُلُّ شَى ءٍ فَعَلُوهُ فِى الزُّبُر
)ِ
هر كارى كه انجام داده اند، در نامه هاى آنان ثبت است
(
وَ رُسُلُنا لَدَيهِم يَكتُبُونَ
)
فرشتگان ما نزد مردم ، كارهاى آنها را مى نويسند.
(
و كُلُّ صَغِيرٍ وَ كَبِيرٍ مُستَطَرٌ
)
هر كار كوچك و بزرگى كه انجام داده اند، مو به مو ضبط مى شود.
(
اَحصاهُ اللّهُ وَ نَسُوهُ
)
خداوند يك يك كار ايشان را به شماره دارد، ولى مردم كرده هاى خود را فراموش نموده اند.
پس از ضبط وثبت اعمال وافكار در دنيا، تمام آنها در قيامت افشا مى شود.
كشف پرونده ها(
وَ اِذَا الصُّحُفُ نُشِرَت
)
روزى كه پرونده هاى اعمال گشوده و بررسى مى شود.
(
وَ بَرَزوا لِلّهِ جَمِيعاً
)
در آن روز، همه مردم در برابر دادگاه الهى ظاهر مى شوند و هيچ فرد يا عملى پنهان نيست
(
بَدالَهُم ما كانُوا يُخفُونَ
)
در قيامت همه كارهاى مخفى مردم هويدا مى شود.
(
يُنَبِّئُوا الانسانُ يَومَئِذٍ بِما قَدَّمَ وَ اَخَّرَ
)
در آن روز انسان هم از كارهايى كه با دست خود انجام داده با خبر مى شود و هم از كارهايى كه تاءسيس كرده (و پس از مرگش مردم در مسير آن كارهاى حقّ يا باطل قرار گرفته اند،) آگاه گشته و در اجر يا كيفر تمام كسانى كه در آن مسير قرار گرفته اند، شريك مى شود.
آيات در زمينه ثبت اعمال در دنيا و كشف آنها در قيامت زياد است و ما به همين اندازه بسنده كرده و به سراغ مساءله تقسيم پرونده ها مى رويم :
نيكوكاران و گنهكاران قرآن مى فرمايد: در روز قيامت تمام انسان ها با توجّه به پرونده آنان ، به دو گروه تقسيم مى شوند:
١ - نيكوكاران كه نامه اعمالشان را به دست راستشان مى دهند.(
اَمّا مَن اُوتِىَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ
)
هر كس پرونده اش را به دست راستش دادند، شاد و سعادتمند است
٢ - گنهكاران كه درباره نامه عمل آنها سه تعبير مختلف در قرآن آمده است :
الف : يك جا در مقابل خوبان كه نامه به دست راستشان است ، مى فرمايد:(
وَ اَمّا مَن اُوتِىَ كِتابَهُ بِشمِالِهِ
)
نامه مجرمان به دست چپشان داده مى شود.
ب : در جاى ديگر مى فرمايد:(
اُوتِىَ كِتابَهُ وَراءَ ظَهرِه
)
نامه گناهكاران ، از پشت سر به آنها داده مى شود (كه نهايت تحقير آنان است ).
ج : در سوره اسراء بعد از آنكه مى فرمايد: نامه نيكوكاران به دست راستشان داده مى شود، مى خوانيم :(
و مَن كانَ فِى هذِهِ اءعمى فَهُوَ فِى الا خِرَةِ اءعمى
)
كسانى كه در دنيا حقائق را نديدند، در آخرت هم نابينا محشور مى شوند.
بنابراين در مورد نامه بدكاران ، سه نوع تعبير متفاوت وجود دارد كه شايد بتوانيم از مجموع اين تعبيرات استفاده كنيم كه مراد از دست راست و دست چپ در آيات قرآن ، سعادت و شقاوت انسان است ، چنانكه مرحوم علامه طباطبائى نيز در كتاب حيات پس از مرگ ، مراد از راست و چپ را حقّ و باطل و سعادت و شقاوت دانسته و فرموده است :
قرآن درباره اينكه مردم به دو دسته خوب و بد تقسيم مى شوند، گاهى مى فرمايد:(
اَصحابُ اليَمِينِ و اَصحابُ الشِّمالِ
)
دست راستى ها و دست چپى ها، و گاهى به جاى راست و چپ مى فرمايد:(
اَصحابُ المَيمَنَةِ و اَصحابُ المَشئَمَةِ
)
گروه مبارك و گروه نامبارك و گاهى بجاى دست چپ و گروه نامبارك ، گمراهان را نام برده است
در جمع بندى آيات شايد بتوان به اين نتيجه رسيد كه اسم چپ و راست در قرآن ، كنايه از بد و خوب و سعادت و شقاوت باشد و آياتى كه مى فرمايد: نامه عمل خوبان به دست راست و نامه عمل مجرمان را به دست چپ آنها مى دهيم ، داراى معناى ديگرى غير از معناى ظاهرى آن باشد. همان گونه كه در فارسى نيز مى گوييم : فلانى بالا و فلانى پائين است ، يا شمال شهر و جنوب شهرى است ، كه مراد تنها از حيث مكان نيست ، بلكه براى درجه و مقام و شهرت و وضع اقتصادى نيز از آن استفاده مى شود.
شادى يا غم تاكنون بيان كرديم كه تمام كارها در اين جهان توسّط فرشتگانى كه ماءمور ثبت ونوشتن اعمال هستند ضبط مى شود و در قيامت همان پرونده ها ونوشته ها براى انسان گشوده و سبب شادى بعضى و روسياهى گروه ديگرى مى شود.
نامه اعمال كسانى كه اهل ايمان و پيرو ولايت امام حق و عادل هستند، به دست راستشان داده مى شود.(
يَومَ نَدعُوا كُلّ اُناسٍ بِامامِهِم فَمَن اُوتِىَ كِتابَهُ بِيَمِينِه فَاولئِك يَقرَؤ نَ كِتابَهُم ولا يُظلَمونَ فَتِيلا
)
روزى كه هر دسته اى در كنار رهبرانى كه در دنيا برگزيده اند محشور مى شوند، در آن روز كسانى كه در خط رهبرى حقّ قرار گرفته اند، نامه اعمالشان به دست راستشان داده مى شود، آنان با اشتياق نامه خود را مى خوانند و كوچك ترين ظلمى به آنان نمى شود.
آنان هنگامى كه نامه اعمال خود را مى خوانند و لذّت مى برند و از شادى در پوست خود نمى گنجد، فرياد مى زنند: اى مردم ! بياييد نامه مرا بخوانيد و سعادت مرا ببينيد.
آرى ، آنان در دنيا به فكر قيامت خود بودند و براى آخرت كشت نمودند و در آخرت نيز به سعادت رسيدند، امّا آنان كه در اين دنيا همچون نابينايان حقيقت را نديدند ورهبران معصوم و عادل را رها كرده و به دنبال رهبرى فرعون ها، قارون ها و طاغوت ها رفتند، در آخرت نيز وضع اسفبارى خواهند داشت و نامه اعمالشان به دست چپشان داده خواهد شد.
و در جاى ديگر مى خوانيم : كسانى كه در اثر انحراف و گناه نامه عملشان را به دست چپ آنها مى دهند، غرق در حسرت و غم مى شوند و فرياد مى زنند: اى كاش اين نامه را به من نمى دادند! و اى كاش در همان حال شك وترديد از سرنوشت باقى بودم و نمى دانستم وضعم چيست كه لااقل روزنه اميدى در من بود! واى بر من كه مال و قدرت و سلطنت دنياى من در اين روز نتوانست مرا نجات دهد...