گوشه اى از علل عذاب در قرآن و روايات
به بعضى از علل عذاب هاى آخرت اشاره شده است و ما در اينجا به قسمتى از آنها اشاره مى كنيم :
الف : علل عذاب در قرآن ١ - ايمان نداشتن به خدا و فكر محرومان جامعه نبودن
در قرآن مى خوانيم :(
اِنَّهُ كانَ لايُؤ مِنُ بِاللّهِ العَظِيمِ و لايَحُضُّ عَلى طَعامِ المِسكِينِ
)
در قيامت به ماءموران عذاب خطاب مى شود: بگيريد اين مجرم را و به دست او دست بند بزنيد و به دوزخ ببريد، زيرا او به خداى بزرگ ايمان نياورد و به فكر محرومان نبود و حتّى ديگران را به آن تشويق نكرد.
٢ - ايمان به معاد نداشتن ، پاى بند نماز نبودن و در ياوه سرايى و لهو و لعب ها غرق شدن
قرآن مى فرمايد:(
قالُوا لَم نَكُ مِنَ المُصَلِّينَ وَ لَم نَكُ نُطعِمُ المِسكِينَ وَ كُنّا نَخُوضُ مَعَ الخائِضِينَ وَ كُنّا يُكَذِّبُ بِيَومِ الدِّين
)
بهشتيان از دوزخيان مى پرسند چه شد كه شما به جهنّم رفتيد؟ آنان مى گويند: ما اهل نماز نبوديم و ايمان به قيامت نداشتيم و نسبت به محرومان بى تفاوت بوديم و در باطل غرق شديم
٣ - آيات و احكام خدا را مسخره كردن و به دنيا مغرور شدن
قرآن مى فرمايد:(
وَ ماءواكُمُ النّارُ وَما لَكُم مِن ناصِرِينَ ذلِكُم بِاَنّكُم اتّخَذتُم آياتِ اللّهِ هُزُواً وَ غَرَّتكُم الحَياةُ الدُّنيا فَاليَومَ لايُخرَجُونَ مِنهَا وَلاهُم يُستَعتَبُونَ
)
جايگاه شما آتش است و هيچ ياورى براى شما نيست ، زيرا آيات خدا را مسخره مى كرديد و دنيا شما را مغرور كرد، بنابراين امروز گرفتار آتش شديد شده و از آن نيز بيرون نخواهيد رفت و عذرتان هم پذيرفته نيست
٤ - ارتكاب گناه و نپذيرفتن دعوت انبيا.
قرآن مى فرمايد:(
مِمّا خَطِيئاتِهِم اُغرِقُوا فَاُدخِلُوا ناراً
)
قوم نوح چون دعوت او را نپذيرفتند و مرتكب انواع خطاها شدند، در دنيا غرق و سپس وارد آتش شدند.
٥ - خيانت به اولياى خدا.
در سوره تحريم مى خوانيم :(
فَخانَتاهُما فَلَم يُغنِيا عَنهُما مِنَ اللّهِ شَيئاً وَ قِيلَ ادخُلاَ النّارَ مَعَ الدّاخِلِينَ
)
همسران حضرت نوح و لوط خيانت كردند و آن دو پيامبر بزرگوار نيز با وجود مقام پيامبرى نتوانستند آنها را نجات دهند و لذا همراه ساير دوزخيان حكم به دخول در آتش آن همسران خائن صادر شد.
٦ - سرمايه اندوزانى كه متكبّرانه با حق برخورد مى كنند.
قرآن مى فرمايد:(
تَدعُوا مَن اَدبَرَ وَتَوَلّى وَجَمَعَ فَاَوعى
)
آتش به سراغ آن گروهى رود كه به نداى حق پشت كرده و اموالى را جمع و ذخيره مى نمايند.
و خلاصه دليل قهر خدا در آن روز همين بى تفاوتى هاى آنها در دنياست ، زيرا خودشان مى گويند:(
لَو كُنّا نَسمَعُ اَو نَعقِلُ ما كُنّا فى اَصحابِ السَّعِيرِ
)
اگر ما نسبت به حقّ فكر باز گوش شنوايى داشتيم ، امروز در ميان دوزخيان نبوديم
دلائل رفتن به دوزخ زياد است كه ما به همين اندازه اكتفا مى كنيم
ب : علل عذاب در روايات در روايات متعدّدى نيز به علل عذاب دوزخيان اشاره شده است كه به گوشه اى از آنها اشاره مى كنيم :
در حديث مى خوانيم : كسانى كه با بناى ساختمان هاى زيبا خودشان را در جامعه مطرح مى كنند، در قيامت گرفتار همان بناها خواهند بود.
پيامبر اكرمصلىاللهعليهوآلهوسلم
در يك حديث طولانى فرمودند:
كسى كه به يك وجب از زمين همسايه خيانت كند، روز قيامت آن قطعه تا اعماق زمين به صورت طوقى به گردنش انداخته مى شود.
كسى كه اهل گناه زنا و لواط باشد، بدبوتر از مردار به دوزخ مى افتد.
كسى كه به همسرش ظلم كرده و مهريّه او را نپردازد، در قيامت مانند زناكاران محشور گشته و مورد سؤ ال قرار مى گيرد و از پاداش كارهاى نيك او كاسته و بدين وسيله حق همسرش پرداخت مى شود.
كسى كه همسران متعدّد دارد، اگر ميان همسران خود به عدالت رفتار نكند در قيامت به دست او غُل و دستبند مى زنند.
كسى كه به مسلمانى سيلى بزند، با عذاب قيامت استخوان هايش خرد مى شود.
كسى كه با سخن چينى ونيش زبان ميان مسلمانان را بهم بزند، در قيامت با نيش مارگزيده مى شود.
كسى كه با مال وثروت خود به محرومان و فقرا فخرفروشى كرده و آنها را تحقير كند، همچون مورچه ، خوار وكوچك محشور وبه دوزخ مى افتد.
كسى كه در دنيا به زنان و مردان پاكدامن نسبت زنا و لواط بدهد، خداوند تمام كارهاى خير او را نابود كرده و با وضع سخت و اسفبارى به دوزخ پرتاب مى شود، مگر اين نسبت به عنوان شهادت وبا شرايط آن در نزد قاضى عادل باشد.
كسى كه در دنيا به جاى اين همه نوشيدنى هاى گوارا و لذيذ، از شراب استفاده كند، در قيامت به او از مايعات سمّى آتش زاى بدبو مى نوشانند.
كسانى كه اهل احتكارند يا به مشروبات حرام خو گرفته اند يا عامل اغفال و گول زدن دختران و پسرانند، در يك وادى جداگانه اى در دوزخ پذيرايى مى شوند.
كسانى كه با شايعه ها، گواهى ها و شهادت هاى ناحق و پرونده سازى هاى دروغ باعث سقوط افراد در جامعه مى شوند، در قيامت به زبانشان آويخته و در قعر دوزخ در كنار منافقان قرار مى گيرند.
كسانى كه با ريخت وپاش وسفره هاى رنگين در جامعه طاغوت تراشى كرده و خودشان را مطرح كنند، همان غذا آتش هايى مى شود ودرون آنها را مى سوزاند.
كسانى كه با تلاوت قرآن در جامعه خودشان را مطرح مى كنند، در قيامت با روى سياه محشور مى شوند.
كسانى متكبّرند، در قيامت در قيافه هاى بسيار ريز لگدمال مى شوند.
كسانى كه مردم از ترس به آنها احترام مى گذارند، از بدترين مردم در قيامت خواهند بود.
كسانى كه حتّى با گفتن كلمه اى در قتل بى گناهى شريك شوند، در قيامت بخشى از خون آن بى گناه به دامن آنها قرار داده مى شود.
كسانى كه دنيا را بر آخرت و دنياپرستان را بر مردان خدا ترجيح دهند، در قيامت كور محشور مى شوند.
كسانى كه منافقانه با مردم برخورد كرده و دو رو و دوزبانه باشند، در قيامت دو زبان از آتش به آنها داده مى شود.
كسانى كه مال ديگران را به ناحق تصاحب كنند، گويا در قيامت قطعه اى از آتش را به دهن فرو برده اند.
كسانى كه (نعوذباللّه ) مرتكب زنا يا لواط يا ساير لذّت هاى شهوانى غيرمشروع شوند، لگامى از آتش به دهن آنها زده مى شود و در درّه هاى آتش انداخته مى شوند.
آرى ، با توجّه به اين روايت و روايت هاى ديگر، بيشتر عذاب هاى قيامت مربوط به ناديده گرفتن حقوق مردم و جامعه است و از طرفى تمام تجاوزات به مال ، ناموس ، آبرو و جان انسان هاى بى گناه ، يك عامل اصلى بيشتر ندارد و آن نداشتن ايمان به معاد است ، واگر مردم طبق وحى و كتاب هاى آسمانى به قيامت ايمان بياورند و قهر و عقوبت خدا را باور داشته باشند و پاى خود را از اين همه مفاسد كنار بكشند، در دنياى ما ديگر ترس ، فقر، قلدرى ، توهين و نفاق و تجاوز و جنايتى به چشم نخواهد خورد.
تمام دادگاه ها، دادگسترى ها، قضات ، حقوق دانان ، روان شناسان ، جامعه شناسان ، مصلحان و بشردوستان دنيا بايد راهى كه مى روند تجديد نظر نمايند و ريشه اصلى مفاسد را در دنيا بررسى كنند كه آن نبود تقواست ، سپس به عامل پيدايش تقوا كه همان ايمان به حضور خدا و حضور در دادگاه قيامت و ايمان به كيفر و پاداش خداوند است ، بيشتر توجه نمايند، ولى افسوس كه جهانيان راه اصلى را گم كرده اند.
عذاب هاى روحى و روانى آنچه تاكنون درباره وضع دوزخ و كيفر مجرمان گفته شد مربوط به عذاب هاى جسمى آنان بود، ليكن در قيامت نوع ديگرى از عذاب وجود دارد كه ناگوارى آن كمتر از عذاب هاى جسمى نيست و آن عذاب هاى روحى است كه در آيات و روايات به آن اشاره شده است ، از جمله :
١ - مؤ منان به آنها مى خندند،(
فَاليَومَ الَّذِينَ آمَنوا مِنَ الكُفّارِ يَضحَكُونَ
)
زيرا در دنيا كافران آنها را مسخره كرده و به آنها مى خنديدند.(
اِنَّ الَّذِينَ اَجرَمُوا كانُوا مِنَ الَّذِينَ آمَنوا يَضحَكون
)
آرى ، جواب مسخره كردن و خنده كافران در دنيا، خنديدن به آنها در قيامت است
٢ - خداوند با آنها حرف نمى زند،(
وَ لا يُكَلِّمُهُمُ اللّهُ يَومَ القِيامَة
)
٣ - با خطاب تحقيرآميز با آنها سخن گفته مى شود.(
ذُقْ اِنّكَ اَنتَ العَزِيزُ الكَرِيم
ُ)
بچش مزه عذاب و قهر خدا را كه همانا عمرى در شخصيّت موهومى زندگى كردى و خود را انسانى نمونه ، كم نظير، عزيز و كريم مى پنداشتى !