شرايط و انواع توبه
همان گونه كه براى هر نوع بيمارى دوايى مخصوص است ، براى هر نوع گناهى هم توبه خاصّى لازم است كه مناسب با آن گناه مى باشد.
مثلاً توبه كتمان حقائقى كه بايد براى مردم گفته مى شد به اين است كه انسان آن مسائل را با بيان رسا و گويا بيان نمايد.
قرآن بعد از آنكه كتمان كنندگان رابه سخت ترين نفرين ها تهديد مى كند مى فرمايد:(
الاّ الّذينَ تابوا واَصلِحوا و بَيّنوا فَاُولئك اءتوبُ عليهم واءنَا التّوابُ الرّحيم
)
هرگاه افراد كتمان كننده توبه نمايند و خرابى ها را اصلاح كنند و به جاى كتمان هاى خود دست به بيان حقايق دينى مكتوم در مورد خود بزنند، من نيز لطف و رحمتم را بر آنان بر مى گردانم و من توبه پذير رحيمى هستم
در اين آيه چگونگى توبه با نوع گناه كاملاً تناسب و سنخيّت دارد.
در قرآن شايد آيه اى نباشد كه در كنار توبه ، وظيفه اى را بيان نكرده باشد، مثلاً مكرّر در كنار جمله تابوا جمله اصلحوا هم آمده است ،
يعنى علاوه بر توبه و پشيمانى قلبى ، بايد انسانِ توبه كننده خرابكارى هاى گذشته خود را اصلاح نمايد.
در كنار توبه منافقان ، وظائف متعدّدى بيان شده است ، از جمله اينكه مى فرمايد:(
الاّالّذينَ تابوا واَصلِحوا واعتَصِموا باللّه واَخلِصوا دينَهم لِلّه فاُولئك مَع المؤ منين
)
گر چه منافقان در قعر دوزخند، ليكن هر گاه توبه كنند و خرابى هاى گذشته را اصلاح نمايند، واصلحوا وبه جاى وابستگى به غير مسلمانان (شرق و غرب و طاغوت ها) تنها به خدا متوسّل شوند، واعتصموا باللّه وبه جاى بدعت و ايجاد مكتبى التقاطى ، تنها از قانون خدا و سنّت رسول اللّهصلىاللهعليهوآلهوسلم
پيروى نمايند، واخلصوا دِينَهُم لِلّه و دين و اعمال دينى را خالص براى خدا انجام دهند و در كنار توبه به اين وظائف عمل نمايند و نشان دهند كه به راستى از راهى كه رفته اند پشيمان شده اند، ما نيز اينان را همراه مؤ منان قرار مى دهيم فاولئك مع المؤ منين
در بعضى آيات
در كنار جمله تابوا جملات ديگرى از قبيل اءقاموا الصلوة و آتوا الزّكوة آمده يعنى مشركين كه توبه مى كنند بايد نماز را هم بپادارند و زكات را بپردازند...
و در آيات ديگر مى بينيم كه در كنار توبه ، شرط عمل صالح و ايمان بيان شده است
كوتاه سخن آنكه : توبه تنها پشيمانى نيست ، بلكه بايد هم حقّ مردم به آنها داده شود و هم حقّ خدا انجام گيرد و خرابى ها اصلاح و كتمان حقايق دين افشا و كفرها ايمان و شرك ها توحيد گردد و... تا توبه حقيقى صورت گيرد.
همراهى ولايت اگر تمام عبادات انجام گيرد و حقوق الهى و حقوق مردم پرداخت شود و پشيمانى قلبى هم صددرصد باشد، ولى در مسائل سياسى و اجتماعى انسان دچار لغزش شود، يعنى خط ولايت و رهبرى او سالم نباشد، تمام كارها و جبران ها و توبه ها نقش برآب است زيرا اين فرياد قرآن است كه مى فرمايد:
(
و اِنّى لَغفّار لِمَن تابَ و آمَن و عَمِلَ صالِحاً ثمّ اهتَدى
)
بدون شك من آمرزنده كسانى هستم كه توبه نمايند و ايمان آورده و عمل شايسته انجام دهند، ليكن هدايت آنان نيز صحيح باشد.
در روايات پيرامون اين آيه مى خوانيم : مراد از جمله اِهتَدى در پايان آيه آن است كه علاوه بر تمام كارهاى گفته شده بايد تابع رهبرى الهى و هدايت به سوى ولايت پيامبر و اهل بيت اوعليهمالسلام
و در مسير خدا باشد.
در آيه اى ديگر مى خوانيم كه حضرت نوح به مردم مى گويد:(
اءنِ اعبُدوا اللّه و اتّقوهُ و اءطيعونِ يَغفِرْ لكم
)
شما بندگى خدا كنيد و تقوا داشته باشيد و از رهبرى من پيروى نماييد تا خداوند شما را بيامرزد.
بنابراين شرط اساسى تمام اعمال صالح ، ولايت وپيروى از رهبر الهى است
راههاى توبه و جبران در آيات قرآن و روايات براى آمرزش و جبران گناهان ، دستورات و رهنمودهايى رسيده كه ما چند نمونه از آنها را بيان مى كنيم :
١ - صدقات و كمك هاى پنهانى
قرآن مى فرمايد:(
اِن تُبدُوا الصَّدَقاتِ فَنعِمّا هِىَ واِن تُخْفوها وتُؤ تُوهَا الفُقراءَ فهوَ خَيرٌ لكم و يُكفِّرُ عنكم من سيّئاتِكم
)
اگر به فقرا آشكارا كمك كنيد كار نيكويى انجام داده ايد، ولى اگر همين صدقات و رسيدگى به فقرا پنهانى و مخفيانه باشد، براى شما بهتر است و كفّاره گناهان و سبب جبران بدى هاى شما مى شود.
٢ - هجرت و جهاد.
در قرآن مى خوانيم :(
فَالّذين هاجَروا واُخرِجوا مِن ديارِهم واُوذوا فى سَبيلى و قاتَلُوا وقُتِلوا لاُكفِّرنّ عنهم سيّئاتِهم
)
كسانى كه هجرت كرده اند و بخاطر حمايت از حق از خانه هايشان آواره و اخراج شده اند و در راه من آزارها ديده اند و جهاد كرده و به شهادت رسيده اند، به يقين من گناهانشان را پوشانده و آنان را خواهم بخشيد.
٣ - دورى از گناهان كبيره
قرآن در اين باره مى فرمايد:(
اِن تَجتَنِبوا كَبائِرَ ما تُنهَونَ عَنه نُكَفِّر عَنكُم سَيّئاتِكم
)
اگر شما از گناهان بزرگى كه از آن نهى شده ايد دورى نماييد، ما گناهان ديگرتان را مى بخشيم
گناهان كبيره به آن گناهانى گفته مى شود كه يا در قرآن وعده عذاب بدان داده شده باشد و يا روايات و يا عقل و يا مؤ منين آن را گناه بزرگ بشمارند، گرچه نام مخصوصى از آن در قرآن نباشد. نظير فاش كردن اسرار مسلمانان و جاسوسى براى كفّار كه هم به حكم عقل و هم در ديدگاه جامعه اسلامى گناهى بس بزرگ است ، بر فرض كه آيه و حديثى در باره آن نباشد.
٤ - انجام كارهاى نيك
در قرآن مى خوانيم :(
اِنّ الحَسَناتِ يُذهِبنَ السّيّئاتِ
)
بدرستى كه حسنات و كارهاى نيك ، كارهاى بد را از بين مى برد. لذا در اسلام به ما سفارش شده كه هر گاه مرتكب خلافى شديد سعى كنيد به جبران آن ، كارهاى نيكى انجام دهيد كه يكى از آثار كار نيك ، خنثى كردن آثار دنيوى و اُخروى كارهاى بد است
٥ - وام و قرض دادن
قرآن مى فرمايد:(
اِنْ تُقرِضُوا اللّه قَرضاً حَسَنا يُضاعِفْه لكم و يَغْفِرْلكم
)
هر گاه شما به خدا (بندگان نيازمندش ) قرض نيكو بدهيد، وامى كه در آن بهره و آزار و توقّع و ذلّت نباشد، خداوند پاداش چند برابر عطا مى فرمايد و گناهان شما را هم مى آمرزد.