تشبيه خواب و بيدارى و مرگ به رانندگى
گاهى راننده از ماشين بيرون مى آيد و موقّتاً سوار ماشين ديگرى مى شود، ولى موتور و چراغ ماشين اوّل را روشن مى گذارد، در خواب هم راننده اصلى كه همان روح است ، از بدن سنگينى كه در اين منطقه به خواب رفته خارج شده و به بدن ديگرى تعلّق مى گيرد و كارهايى نيز انجام مى دهد، ولى قلب انسان كه همان موتور مى باشد روشن است
گاهى راننده ماشين را خاموش مى كند و بيرون آمده و سوار ماشين ديگرى مى شود، همانند مرگ كه راننده اصلى (روح ) از بدن خارج و تمام موتور و چراغ (قلب و تنّفس و معده و...) را نيز خاموش مى كند.
آرى هم در خواب و هم در مرگ ، روح ما از اين بدن هجرت مى كند، امّا در خواب ، دوباره روح به بدن بر مى گردد، ولى در مرگ ، روح ديگر به آن بدن برنمى گردد تا روز قيامت
بنابراين زندگى عالم برزخ مانند زندگى در عالم خواب است ، انواع شادى ها و غم ها، لذّت ها و شكنجه ها را ما در عالم خواب داريم ، همان گونه كه در بيدارى داريم در برزخ انسان با يك بدن لطيف و سبك و به قول روايات متعدّد
انسان در بدنى همانند بدن دنيايى خود زندگى مى كند.(
فِى صُورَةٍ كَصُورَتِه
)
در بدنى همانند همين بدن دنيايى ، كه اگر اهل طاعت بوده از لذّت هاى مادّى و معنوى بهره مند مى گردد و اگر اهل گناه و كفر بوده از انواع عذاب ها مى چشد.
در خواب با بدنى هجرت مى كنيم كه همانند همين بدن سنگين است ، زندگى در برزخ نيز در قالب و كالبدى همانند همين قالب و بدن دنيايى است چنانكه در حديث مى خوانيم : فِى قالِبٍ كقالِبِه فِى الدّنيا
يا كَهيئَةِ الاَجسادِ
زندگى در آن عالم در قالبى است همانند بدن دنيايى كه در اصطلاح به آن بدن ، قالب مثالى مى گويند.
بنابراين در برزخ هم عذاب و فشار قبر و هم شادى ها همه با قالب مثالى و بدن سبك صورت مى گيرد و لذا اگر مرده اى را سوزاندند و خاكسترش را به باد دادند، يا مرده اى را درّنده اى خورد و يا به دريا انداختند و اصلاً براى او قبرى نبود، باز هم فشار و عذاب قبر يا لذّت و شادى خواهد داشت ، چون اين امور مربوط به روح و آن بدن سبك و لطيف است
ممكن است شما براى بدن سنگينى كه به خواب رفته انواع رختخواب هاى نرم و گرم و لطيف را آماده كنيد، ولى آن شخص در عالم خواب خود را در آتش و يا شديدترين ناگوارى ها ببيند، امّا شما كه بدن سنگين او را مشاهده مى كنيد خيال مى كنيد آرام و راحت است البتّه تمام اين مثال ها و تشبيهات ، مربوط به عالم برزخ است و حساب قيامت از حساب برزخ جداست
مرحوم مجلسى مى فرمايد: مساءله بدن سبك و قالب مثالى در برزخ ، در روايات معتبر بسيارى آمده است
سؤ ال قبر امام صادقعليهالسلام
فرمود: مَن اَنكَرَ ثَلاثَةَ اَشياء فَلَيسَ مِن شِيعَتِنا: اَلمِعراجَ وَ المَساءلَةَ فِى القَبرِ وَ الشّفاعَةَ
هر كه سه چيز را منكر شود، شيعه و پيرو ما نيست : يكى معراج پيامبر اكرمصلىاللهعليهوآلهوسلم
، دوّم سؤ ال در قبر و سوّم شفاعت اولياى خدا در روز قيامت است
مرحوم علاّمه طباطبائى مى فرمايد: انسان در زندگىِ برزخى ، شبيه كسى است كه در دنيا براى رسيدگى اعمالى كه از او سرزده به يك سازمان قضايى احضار و مورد بازجويى و بازپرسى قرار گرفته است و پرونده اش تكميل و در انتظار محاكمه در بازداشت بسر مى برد تا موعد مقرّر فرارسد.
از چه مى پرسند؟ امام زين العابدينعليهالسلام
در هر جمعه كه در مسجدالنبى مردم را موعظه مى فرمود، ضمن بياناتشان مواردى را كه انسان در قبر مورد سؤ ال قرار مى گيرد برشمرده و به مردم هشدار مى دادند. از جمله :
١ - اوّلين سؤ ال آن دو فرشته نكير و منكر اين است كه آيا خدا را پرستش مى كردى يا مشرك بودى ؟
٢- از پيامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم
و مكتب و دين و كتاب سؤ ال مى كنند.
٣ - از رهبرى و ولايت مى پرسند كه كدام رهبر (حق يا باطل ) را تقويت و يا تضعيف مى كردى ؟
٤ - از عمر مى پرسند كه در چه راهى صرف كردى ؟
٥ - از مال و درآمدها مى پرسند كه از چه راهى بدست آوردى و در چه راهى مصرف نمودى ؟
سپس امام سجادعليهالسلام
مى فرمودند: خودتان رابراى پاسخگويى به سؤ الات شبِ اوّل قبر آماده نماييد.
در روايات ديگرى آمده است كه از دوستى و دوستان هم مى پرسند كه با چه كسى دوست بودى ؟
در بعضى روايات مى خوانيم كه در سؤ الات عالم برزخ ، ريشه و دليل عقائد را نيز مى پرسند كه آيا استدلالى بوده است يا تقليدى ؟
از چه كسى مى پرسند؟ در روايات مى خوانيم : سؤ ال در قبر، تنها از كسانى است كه در درجه والايى از ايمان يا درجه نازلى از كفر باشند، يعنى از كسانى كه حقّاً مؤ من و يا حقّاً كافرند، امّا انسان هاى معمولى در برزخ رها هستند تا روز قيامت فرا رسد.
لذّت يا عذاب در قبر در روايات متعدد آمده است كه بعد از بازجويى ، به نيكوكاران با ايمان گفته مى شود: بخوابيد خوابيدنى كه خوابِ وحشتناك هم در آن نمى بينيد،
خوابى كه انواع كاميابى ها در آن باشد،
و تعبيرات متعدّد ديگرى كه مضمون همه آنها يك نوع استراحت آرام و لذّت بخش است
امام صادقعليهالسلام
در تفسير آيه :(
فاَمّا اِن كانَ مِنَ المُقرّبِينَ فَرَوحٌ وَ رَيحانٌ و جَنَّةُ نَعِيمٌ و اءمّا اِن كانَ مِنَ المُكذّبينَ الضّالِّينَ فَنُزُلٌ مِن حَمِيمٍ و تَصلِيَةُ جَحِيمٍ
)
فرمودند: اگر انسانى كه از دنيا رفته از افراد خوب و آبرومند درگاه خدا باشد، پس در رحمت و وسعت و راحتى فَرَوحٌ و رزق رَيحان به سر مى برد. اين پاداش مربوط به برزخ است ، ولى پذيرايى در قيامت جمله بعد است كه مى فرمايد:و جَنّةُ نَعيم بهشت پرنعمت است ، ولى اگر آن شخصى كه از دنيا رفته از كافران لجوجى باشد كه هر حقيقتى را تكذيب مى كنند، وسيله پذيرايى آنها در برزخ آبهاى بسيار داغ(
فَنُزُلٌ مِن حَمِيم
)
و در قيامت هم ورود در آتش دوزخ(
وتَصلِيَةُ جَحِيم
)
خواهد بود.
در نامه حضرت علىعليهالسلام
به فرزندش مى فرمايد: و القَبرُ رَوْضَةٌ مِن رياضِ الجَنّةِ اءو حُفرَةٌ مِن حُفَرِ النّارَ
قبر يا بوستانى از باغهاى بهشت و يا گودالى از گودال هاى آتش دوزخ است
در بعضى از روايات مى خوانيم كه به انسان مؤ من در عالم برزخ جايگاه بهشتى او را نشان مى دهند و بدين وسيله او را شاد مى نمايند.
مرحوم مجلسى قدّس سرّه در جلد ٦ بحار بعد از نقل ١٢٨ حديث ، جمع بندى نموده و مى فرمايد: ثواب و عذاب برزخ مورد اتّفاق امّت اسلامى است و روايات از شيعه و سنّى در اين زمينه متواتر است ، سپس عقيده مرحوم خواجه نصيرالدين طوسى و علامه حلّى و شيخ مفيد را در حتمى بودن مساءله عذاب و ثواب قبر بيان فرموده است
بنابراين مساءله عذاب و ثواب در قبر محال نيست و هر مساءله ممكنى را همين كه گوينده اى راستگو تصديق كرد ما هم بايد قبول كنيم تا چه رسد به اينكه گوينده و خبر دهنده ، آفريدگار جهان و پيامبران و امامان معصومعليهمالسلام
باشند آن هم در موردى كه موضوع از عالم ديگر باشد.
ياران برزخى در روايات مى خوانيم : بعضى از اعمال انسان مانند نماز، زكات ، حج و روزه و همچنين علاقه هاى قلبى و روابط سياسى انسان (ولايت و رهبرى ) در قيافه هاى بسيار زيبا نزد انسان حاضر شده و مى گويند: ما همان اعمال صالح تو هستيم ، و بدين وسيله انسان را در عالم برزخ شاد مى نمايند.
امّا اگر كافر بميرد، انواع تاريكى ها،فشارها، شياطين و گزندگان همدم او هستند
حالات برزخيان با توجه به اينكه پس از جان دادن و در قبر عالم برزخ انسان شروع مى شود، آيا زنده ها مى توانند حالات برزخيان را احساس نمايند؟
در پاسخ مى گوييم : خدايى كه آتش را در دل چوب و درخت مخفى مى كند، مى تواند عذاب قبر را هم در دنياى برزخ از چشم ما مخفى نمايد.
خدايى كه جبرئيل را نزد پيامبرش مى فرستد ومردم او را مشاهده نمى كنند، مى تواند دو فرشته هم براى سؤ ال و عذاب قبر بفرستد و مردم آنها را نبينند.
همان گونه كه انسان در خواب با كاوسى بد زجر مى كشد و مثلا مار و عقرب هايى او را مى گزند و او ناله ها مى زند، ولى ما چيزى در كنار او نمى بينيم و در ظاهر او را آرام مى يابيم ، امورى نيز كه در برزخ مى گذرد چنين است ، يعنى از چشم مادّى ما پنهان است