جهاد با نفس

جهاد با نفس0%

جهاد با نفس نویسنده:
گروه: اخلاق اسلامی

جهاد با نفس

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: شيخ حر عاملى مترجم : على افراسيابى
گروه: مشاهدات: 24310
دانلود: 2966

توضیحات:

جهاد با نفس
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 96 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 24310 / دانلود: 2966
اندازه اندازه اندازه
جهاد با نفس

جهاد با نفس

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

٢٩ - باب استحباب تواضع در هنگامى كه نعمتى جديد براى آدمى حاصل مى شود

حديث :

٢٩٤ - عن ابى عبداللهعليه‌السلام فى حديث جعفر بن ابى طالب مع النجاشى ملك الحبشه ان النجاشى قال : انا نجد فيما انزل الله على عيسىعليه‌السلام ان مع حق الله على عباده ان يحدثوا لله تواضعا عند ما يحدث لهم من نعمه فلما بلغ النبىصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم قال لاصحابه : ان الصدقه تزيد صاحبه رفعه فتواضعوا يرفعكم الله و ان العفو يزيد صاحبه عزا فاعفوا يعزكم الله

ترجمه :

٢٩٤ - امام صادقعليه‌السلام درباره واقعه ديدار و گفتگوى جعفر بن ابى طالب با نجاشى پادشاه حبشه ، فرمود: نجاشى گفت : ما مسيحيان در كتابى كه خداوند بر عيسىعليه‌السلام نازل فرموده يافته ايم كه (يكى از حقوق خداوند بر بندگانش اين است كه هرگاه نعمتى جديد به آنان مى بخشد آنان نيز در برابر او تواضع و فروتنى جديدى داشته باشند) زمانى كه اين سخن به پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم رسيد حضرت به اصحاب خود فرمود: همانا صدقه مايه زيادت (مال و عمر) براى صدقه دهنده مى گردد پس صدقه بپردازيد تا خداى بر شما رحم آورد و همانا تواضع مايه زيادت مقام و مرتبه شخص متواضع مى گردد پس تواضع كنيد تا خداى شما را بلندمرتبه گرداند و همانا عفو و بخشش به عفو كننده عزت مى بخشد پس ‍ عفو كنيد تا خداوند شما را عزيز گرداند.

٣٠ - باب تاكد استحباب التواضع للعالم و المتعلم

٣٠ - باب تاكيد بر استحباب تواضع براى دانشمند و دانش آموز

حديث :

٢٩٥ - عن معاويه بن وهب قال : سمعت ابا عبداللهعليه‌السلام يقول : اطلبوا العلم و تزينوا معه بالحلم و الوقار و تواضعوا لمن تعلمونه العلم و تواضعوا لمن طلبتم منه العلم و لاتكونوا علماء جبارين فيذهب باطلكم بحقكم

ترجمه :

٢٩٥ - معاويه بن وهب گويد از امام صادقعليه‌السلام شنيدم كه فرمود: دانش بجوييد و همراه با دانش ، خود را با بردبارى و وقار زينت ببخشيد و در مقابل كسانى كه به آنان دانش مى آموزيد تواضع و فروتنى كنيد و براى كسى كه از او دانش مى آموزيد تواضع كنيد و از دانشمندان متكبر و سركش نباشيد كه در نتيجه ، كار باطل شما (عمل و گفته ) حق شما را از بين مى برد.

حديث :

٢٩٦ - قال عيسى ابن مريمعليه‌السلام للحواريين : لى اليكم حاجه اقضوها لى فقالوا: قضيت حاجتك يا روح الله فقام فغسل اقدامهم فقالوا كنا احق بهذا منك فقال : ان احق الناس بالخدمه العالم انما تواضعت هكذا لكيما تتواضعوا بعدى فى الناس كتواضعى لكم ثم قال عيسىعليه‌السلام : بالتواضع تعمر الحكمه لا بالتكبر و كذلك فى السهل ينبت الزرع لا فى الجبل

ترجمه :

٢٩٦ - عيسى بن مريمعليه‌السلام به اصحاب و حواريون خود فرمود: من از شما خواسته اى دارم خواسته ام را برايم برآورده سازيد. گفتند: اى روح الله ! خواسته ات رواست پس حضرت برخواست و پاهاى آنان را شست ، آنان گفتند: ما به اين كار سزاوارتريم از شما (و ما بايد پاهاى مبارك تو را بشوئيم ) حضرت فرمود: همانا سزاوارترين مردم در خدمتگزار بودن ، شخص عالم است و من در برابر شما اينگونه تواضع نمودم تا شما نيز پس ‍. از من همانند تواضع مرا در ميان مردم داشته باشيد. سپس فرمود: علم و حكمت به وسيله تواضع آباد مى شود نه با تكبر و همچنين است كه در دشت گياه مى رويد نه در كوه سخت

٣١ - باب استحباب التواضع فى الماكل و المشرب و نخوهما

٣١ - باب استحباب تواضع در خوردن و نوشيدن و مانند اينها حديث :

٢٩٧ - عن ابى عبداللهعليه‌السلام قال : افطر رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم عشيه خميس فى مسجد قبا فقال : هل من شراب ؟ فاتاه اوس بن خولى الانصارى بعس مخيض بعسل فلما وضعه على فيه نحاه ثم قال : شرابان يكتفى باحدهما من صاحبه لا اشربه و لا احرمه و لكن اتواضع لله فانه من تواضع لله رفعه الله و من تكبر خفضه الله و من اقتصد فى معيشته رزقه الله و من بذر حرمه الله و من اكثر ذكر الموت احبه الله

ترجمه :

٢٩٧ - امام صادقعليه‌السلام فرمود: رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در شبانگاه پنجشنبه اى در مسجد قبا افطار مى نمود پس فرمود: آيا نوشيدنى اى هست ؟ پس اوس بن خولى انصارى كاسه اى بزرگ شير آميخته شده با عسل را به خدمت حضرت آورد. حضرت كاسه را به دهان مبارك نزديك فرمود و سپس آن را كنار گذاشت و فرمود: اين دو نوشيدنى است كه مى توان به يكى از اين دو اكتفا نمود: من نه آن را مى نوشم و نه تحريم مى كنم ولى به خاطر خدا تواضع مى كنم زيرا كسى كه به خاطر خدا تواضع كند خداوند او را بالا مى برد و كسى كه تكبر ورزد خداوند او را به زير مى كشد و كسى كه در زندگانيش ميانه روى پيشه كند خداوند روزى اش مى بخشد و كسى كه اسراف كند خداوند محرومش مى سازد و كسى كه زياد مرگ را ياد كند خداوند او را دوست مى دارد.

حديث :

٢٩٨ - عن ابى عبداللهعليه‌السلام قال : مر على بن الحسينعليه‌السلام على المجذمين و هو راكب حماره و هم يتغدون فدعوه الى الغداء فقال : اما لو لا انى صائم لفعلت فلما صار الى منزله امر بطعام فصنع و امر ان يتنوقوا فيه ثم دعاهم فتغدوا عنده و تغدى معهم

ترجمه :

٢٩٨ - امام صادقعليه‌السلام فرمود: امام سجادعليه‌السلام در حالى كه بر الاغى سوار بود به گروهى كه بيمارى خوره داشتند و در حال چاشت خوردن بودند گذر كرد آنان حضرت را به چاشت دعوت كردند. حضرت فرمود: اگر روزه نبودم دعوت شما را اجابت مى كردم (حضرت از آنان خداحافظى نمود) و وقتى كه به منزل رسيد دستور داد غذايى آماده كردند و فرمود كه آن را نيكو بپزند سپس آن بيماران جذامى را به طعام دعوت كرد و همراه آنان به خوردن نشست

حديث :

٢٩٩ - عن اميرالمؤمنينعليه‌السلام قال : القناعه مال لاينفد.

ترجمه :

٢٩٩ - علىعليه‌السلام فرمود: قناعت مالى است كه تمام شدنى نيست

٣٢ - باب وجوب ايثار رضا الله على هوى النفس و تحريم العكس

٣٢ - باب وجوب برگزيدن رضاى الهى بر خواهش نفسانى و تحريم پيروى ازهواى نفس

حديث :

٣٠٠ - عن ابى جعفرعليه‌السلام قال : ان الله عزوجل يقول : و عزتى و عظمتى و علوى و ارتفاع مكانى لايوثر عبد هواى على هوى نفسه الا كففت عليه ضيعته و ضمنت السماوات و الارض رزقه و كنت له من رواء تجاره كل تاجر.

ترجمه :

٣٠٠ - امام باقرعليه‌السلام فرمود: خداوند عزوجل مى فرمايد: سوگند به عزت و بزرگى و برترى و بلندى جايگاهم كه هيچ بنده اى خواسته مرا بر خواهش نفسانى اش مقدم نمى دارد مگر اينكه حرفه و پيشه اش را برايش .‍ فراهم مى سازم و آسمانها و زمين را ضامن روزى اش قرار مى دهم و من براى او برتر از تجارت هر تاجرى خواهم بود.

حديث :

٣٠١ - عن ابى جعفرعليه‌السلام قال : قال الله عزوجل : و عزتى و جلالى و عظمتى و بهائى و علو ارتفاعى لايوثر عبد مومن هواى على هواه فى شى ء من امر الدنيا الا جعلت غناه فى نفسه و همته فى آخرته و ضمنت السماوات و الارض رزقه و كنت له من وراء تجاره كل تاجر.

ترجمه :

٣٠١ - امام باقرعليه‌السلام فرمود: خداوند عزوجل مى فرمايد: سوگند به عزت و شكوه و بزرگى و خوبى و نيكويى ام و بلندى مرتبه ام كه هيچ بنده مومنى خواسته مرا در هيچيك از امور دنيايى بر خواهش نفسانى اش مقدم نمى دارد مگر اينكه بى نيازى را در نفس او قرار مى دهم و همتش را متوجه آخرتش مى كنم و آسمانها و زمين را ضامن روزى اش مى گردانم و مافوق تجارت هر تاجرى به نفع او خواهم بود.

حديث :

٣٠٢ - عن ابى جعفرعليه‌السلام قال : قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : يقول الله عزوجل : و عزتى و جلالى و كبريائى و نورى و علوى و ارتفاع مكانى لايوثر عبد هواه على هواى الا شتت عليه امره و لبست عليه ديناه و شغلت قلبه بها و لم آته منها الا ما قدرت له و عزتى و جلالى و عظمتى و نورى و علوى و ارتفاع مكانى لايوثر عبد هواى على هواه الا استحفظته ملائكتى و كفلت السماوات و الارضين رزقه و كنت له من وراء تجاره كل تاجر و اتته الدنيا و هى راغمه

ترجمه :

٣٠٢ - امام باقرعليه‌السلام فرمود: رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: خداوند عزوجل مى فرمايند: سوگند به عزت و شكوه و بزرگ منشى و نور و برترى و بلندى جايگاهم كه هيچ بنده اى خواهش نفسانى خويش را بر خواسته من مقدم نمى دارد جز اينكه كارش را پريشان و پراكنده مى سازم و دنيايش را بر او مشتبه و درهم بر هم مى گردانم و قلبش را به دنيايش مشغول مى سازم و (با اين همه ) به او از دنيا به همان اندازه اى كه برايش مقدر نموده ام مى دهم و سوگند به عزت و شكوه و بزرگى و نور و برترى و بلندى جايگاهم كه هيچ بنده اى خواسته مرا بر خواهش نفسانى خويش مقدم نمى دارد مگر اينكه فرشتگانم را براى حفظ و نگاهدارى اش بر مى گمارم و آسمانها و زمين را ضامن و عهده دار روزى او قرار مى دهم و براى او از (سود) تجارت هر تاجرى برتر خواهم بود و چنين كسى دنيا به سراغش ‍ مى آيد در حالى كه او دنيا را ناپسند مى داند.

حديث :

٣٠٣ - عن ابى عبداللهعليه‌السلام قال : ان الله عزوجل يقول : انى لست كل كلام الحكمه اتقبل ، انما اتقبل هواه و همه فان كان هواه و همه فى رضاى جعلت همه تقديسا و تسبيحا.

ترجمه :

٣٠٣ - امام صادقعليه‌السلام فرمود: همانا خداوند عزوجل مى فرمايد: به راستى كه اينگونه نيست كه من هر سخن حكمت آميزى را بپذيرم بلكه ميل او (گوينده ) و همت او را مى پذيرم پس اگر ميل و همت او در جهت خوشنودى من باشد همت او را (به منزله ) تقديس و تسبيح خود قرار مى دهم (تقديس و تسبيح : به پاكى منسوب كردن ، به پاكى ياد كردن ).

حديث :

٣٠٤ - عن محمد بن على بن الحسينعليه‌السلام قال : جاهد هواك كما تجاهد عدوك

ترجمه :

٣٠٤ - امام باقرعليه‌السلام فرمود: با هواى نفسانى خود مبارزه كن همانگونه كه با دشمنت مبارزه مى كنى

حديث :

٣٠٥ - عن ابى حمزه قال : سمعت على بن الحسينعليه‌السلام يقول : ان الله جل جلاله يقول : و عزتى و جلالى و عظمتى و جمالى و بهائى و علوى و ارتفاع مكانى لايوثر عبد هواى على هواه الا جعلت همه فى آخرته و غناه فى قلبه و كففت عنه ضيعته و ضمنت السماوات و الارض ‍ رزقه و اتته الدنيا و هى راغمه

ترجمه :

٣٠٥ - ابى حمزه گويد: از امام زين العابدينعليه‌السلام شنيدم كه مى فرموده : به درستى كه خداوند جل جلاله مى فرمايد: سوگند به عزت و شكوه و بزرگى و زيبايى و نيكويى و برترى و بلندى جايگاهم كه هيچ بنده اى خواسته مرا بر خواهش نفسانى خود مقدم نمى دارد مگر اينكه همت او را متوجه امر آخرتش مى گردانم و بى نيازى اش را در درون قلبش ‍جاى مى دهم و كار و پيشه اش را برايش فراهم مى آورم و آسمانها و زمين را ضامن روزى او مى گردانم و دنيا به سوى او مى آيد در حالى كه او نسبت به دنيا بى ميل و ناخشنود است

حديث :

٣٠٦ - عن اميرالمؤمنينعليه‌السلام انه قال فى خطبه له : ايها الناس ‍ ان اخوف ما اخاف عليكم اثنتان اتباع الهوى و طول الامل فاما اتباع الهوى فيصد عن الحق و اما طول الامل فينسى الاخره

ترجمه :

٣٠٦ - اميرالمؤمنينعليه‌السلام در خطبه اى فرمود: اى مردم ! به درستى كه ترسناكترين چيزى كه از آن بر شما بيمناكم دو چيز است : پيروى هواى نفس و درازى آرزو، اما پيروى از هواى نفس آدمى را از حق باز مى دارد و اما درازى آرزو باعث فراموشى آخرت مى گردد.

٣٣ - باب وجوب تدبر العاقبه قبل العمل

٣٣ - باب وجوب عاقبت انديشى پيش ازعمل

حديث :

٣٠٧ - عن ابى عبداللهعليه‌السلام قال : ان رجلا اتى النبىصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فقال له : يا رسول الله اوصنى فقال له : فهل انت مستوص ان انا اوصيتك ؟ حتى قال له ذلك ثلاثا و فى كلها يقول الرجل نعم يا رسول الله فقال له رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فانى اوصيك اذا انت هممت بامر فتدبر عاقبته فان يك رشدا فامضه و ان يك غيا فانته عنه

ترجمه :

٣٠٧ - امام صادقعليه‌السلام فرمود: مردى نزد پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم آمد و عرض كرد: اى رسول خدا! مرا سفارشى فرما. حضرت تا سه مرتبه فرمود: آيا اگر تو را سفارشى نمايم سفارشم را مى پذيرى و به آن عمل مى كنى ؟

و مرد در هر مرتبه عرض كرد: آرى اى رسول خدا! رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: پس من تو را سفارش مى كنم كه هرگاه آهنگ انجام كارى را نمودى در عاقبت و پايان آن كار انديشه كن پس اگر انجامش درست و صواب بود انجام بده و اگر ناصواب بود از انجام آن باز ايست

حديث :

٣٠٨ - عن اميرالمؤمنينعليه‌السلام فى وصيته لمحمد بن الحنفيه قال : من استقبل وجوه الاراء عرف مواقع الخطاء و من تورط فى الامور غير ناظر فى العواقب فقد تعرض لمفظعات النوائب و التدبير قبل ناظر العمل يومنك من الندم و العاقل من وعظه التجارب و فى التجارب علم مستانف و فى تقلب الاحوال علم جواهر الرجال

ترجمه :

٣٠٨ - اميرالمؤمنينعليه‌السلام در وصيتش به محمد بن حنفيه فرمود: كسى كه با نظرات و افكار مختلف روبرو مى شود مواضع و جايگاههاى خطا را شناسايى مى كند و كسى كه بدون عاقبت انديشى خود را گرفتار كارها كند محققا كه خود را در معرض كارهاى ترسناك و دشوار قرار داده است و عاقبت انديشى پيش از عمل تو را از پشيمانى ايمن مى سازد و خردمند كسى است كه تجربه ها او را پند و اندرز دهند و در تجربه ها آگاهى نو و تازه اى وجود دارد و در دگرگونى حالات نسبت به جوهره مردان علم و آگاهى حاصل مى شود.

حديث :

٣٠٩ - عن اميرالمؤمنينعليه‌السلام انه قال : لسان العاقل وراء قلبه و قلب الاحمق وراء لسانه

ترجمه :

٣٠٩ - اميرالمؤمنينعليه‌السلام فرمود: زبان شخص عاقل در پشت قلب اوست (ابتدا روى سخن فكر مى كند و آن را از قلب مى گذراند و سپس بر زبان جارى مى كند) و قلب شخص نادان در پشت زبان اوست (پس از سخن گفتن روى آن فكر مى كند كه آيا ناصواب بوده يا نه ).

حديث :

٣١٠ - و عنهعليه‌السلام انه قال : قلب الاحمق فى لسانه و لسان العاقل فى قلبه

ترجمه :

٣١٠ - اميرالمؤمنينعليه‌السلام فرمود: قلب شخص نادان در زبان اوست و زبان شخص خردمند در قلب اوست

حديث :

٣١١ - و قالعليه‌السلام من استقبل وجوه الاراء عرف مواقع الخطا.

ترجمه :

٣١١ - اميرالمؤمنينعليه‌السلام فرمود: كسى كه با آراء و نظرات مختلف روبرو باشد به مواضع خطا شناخت پيدا مى كند.

حديث :

٣١٢ - قال ابوعبداللهعليه‌السلام : ليس لحاقن راى و لالملول صدق و لا لحسود غنى و ليس بحازم من لا ينظر فى العواقب و النظر فى العواقب تلقيح للقلوب

ترجمه :

٣١٢ - امام صادقعليه‌السلام فرمود: كسى كه با بول به او فشار آورده راى (قابل اعتنا و بى نقص ) ندارد و كسى كه افسرده است دوستى ندارد و حسود بى نياز نمى شود و كسى كه در عاقبت كارها نمى انديشد دور انديش و محتاط نيست و انديشيدن در عاقبت كارها مايه بارورى دلها است

حديث :

٣١٣ - عن ابى جعفرعليه‌السلام قال : اتى رجل رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فقال : علمنى يا رسول الله قال : عليك بالياس مما فى ايدى الناس ‍ فانه الغنى الحاضر قال : زدنى يا رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم قال : اياك و الطمع فانه الفقر الحاضر قال : زدنى يا رسول الله قال : اذا هممت بامر فتدبر عاقبته فان يك خيرا و رشدا فاتبعه و ان يك غيا فاجتنبه

ترجمه :

٣١٣ - امام باقرعليه‌السلام فرمود: مردى به خدمت رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم آمد و عرض كرد: اى رسول خدا مرا دانشى بياموز. حضرت فرمود: بر تو باد به نوميدى نسبت به آنچه كه در دستان مردمان است زيرا اين روحيه بى نيازى و ثروتى حاضر و آماده است عرض كرد: اى رسول خدا بيش از اين بفرما. حضرت فرمود: بر حذر باش از طمع زيرا طمع و آزمندى فقرى حاضر و آماده است ، عرض كرد: اى رسول خدا بيش از اين برايم بفرما. حضرت فرمود: هرگاه قصد انجام دادن كارى را نمودى با دقت در عاقبت آن كار انديشه كن پس اگر خير و هدايت در آن باشد آن را پى گيرى كن و اگر مايه گمراهى باشد از انجام آن خوددارى نما.

٣٤ - باب وجوب انصاف الناس ولو من النفس

٣٤ - باب وجوب به انصاف رفتار كردن با مردمان اگر چه بر ضرر خود باشد

حديث :

٣١٤ - عن ابى عبداللهعليه‌السلام قال : من انصف الناس من نفسه رضى به حكما لغيره

ترجمه :

٣١٤ - امام صادقعليه‌السلام فرمود: كسى كه با مردم درباره خود به انصاف رفتار كند مردم درباره او به داور و ميانجى بودن براى ديگران خوشنودند.

حديث :

٣١٥ - عن ابى عبداللهعليه‌السلام قال : قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : سيد الاعمال انصاف الناس من نفسك و مواساه الاخ فى الله و ذكر الله على كل حال

ترجمه :

٣١٥ - امام صادقعليه‌السلام روايت كند كه رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: سيد و سرور همه كارها سه چيز است : به انصاف رفتار كردن با مردم درباره خود و يارى نمودن برادر دينى در راه خدا و به ياد خدا بودن در هر حال

حديث :

٣١٦ - عن ابى جعفرعليه‌السلام قال : قال اميرالمؤمنينعليه‌السلام فى كلام له : الا انه من ينصف الناس من نفسه لم يزده الله الا عزا.

ترجمه :

٣١٦ - امام باقرعليه‌السلام روايت كند كه اميرالمؤمنينعليه‌السلام فرمود: آگاه باشيد كه هر كس درباره خود با مردم به انصاف رفتار كند خداوند چيزى جز عزت و سربلندى به او نمى افزايد.

حديث :

٣١٧ - عن ابى عبداللهعليه‌السلام قال : ثلاث هم اقرب الخلق الى الله يوم القيامه حتى يفرغ من الحساب رجل لم تدعه قدره فى حال غضبه ان يحيف على من تحت يده و رجل مشى بين اثنين فلم يمل مع احدهما على الاخر بشعيره و رجل قال بالحق فيما له و عليه

ترجمه :

٣١٧ - امام صادقعليه‌السلام فرمود: سه كس هستند كه در روز قيامت نزديكترين كسان به خداوند مى باشند تا زمانى كه خداوند از حساب مردمان فارغ شود: يكى كسى كه قدرت و توانايى اش او را در حال خشم به سوى ستم نمودن به زير دستانش نمى خواند و ديگرى كسى كه بين دو نفر رفت و آمد مى كند ولى حتى به اندازه يك دانه جو به يكى از آن دو بر عليه ديگرى تمايل پيدا نمى كند و ديگرى كسى كه حق را مى گويد خواه به نفع او يا ضرر او باشد.

حديث :

٣١٨ - عن ابى عبداللهعليه‌السلام قال : قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : من واسى الفقير من ماله و انصف الناس من نفسه فذلك المومن حقا.

ترجمه :

٣١٨ - امام صادقعليه‌السلام روايت كند كه رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: مومن حقيقى كسى است كه به فقير كمك مالى كند و درباره خود با مردم به انصاف رفتار كن

حديث :

٣١٩ - عن على بن الحسينعليه‌السلام قال : كان رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم يقول فى آخر خطبته : طوبى لمن طاب خلقه و طهرت سجيته و صلحت سريرته و حسنت علانيته و انفق الفضل من ماله و امسك الفضل من قوله و انصف الناس من نفسه

ترجمه :

٣١٩ - امام سجادعليه‌السلام روايت كند كه رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم همواره در آخر خطبه اش مى فرمود: خوشا به حال كسى كه اخلاقش ‍ پاكيزه و خوى و طبيعتش پاك و باطنش با صفا و ظاهرش نيكو باشد و زيادى از مالش را انفاق كند و از زياد سخن گفتن خوددارى كند و درباره خود با مردمان منصفانه برخورد كند.

حديث :

٣٢٠ - عن ابى عبداللهعليه‌السلام قال : من يضمن لى اربعه باربعه ابيات فى الجنه ؟ انفق و لاتخف فقرا و افش السلام فى العالم و اترك المراء و ان كنت محقا و انصف الناس من نفسك

ترجمه :

٣٢٠ - امام صادقعليه‌السلام فرمود: كيست كه چهار چيز را در برابر چهار خانه بر من ضمانت كند؟ انفاق كن و از فقر نترس ، و سلام را آشكارا بر زبان آور، و جدال را ترك كن اگر چه حق با تو باشد، و درباره خودت با مردم به انصاف رفتار كن

حديث :

٣٢١ - عن يوسف البزاز قال سمعت ابا عبداللهعليه‌السلام يقول : ما تدارا اثنان فى امر قط فاعطى احدهما النصف صاحبه فلم يقبل منه الا اديل منه

ترجمه :

٣٢١ - يوسف بزاز گويد: از امام صادقعليه‌السلام شنيدم كه مى فرمود: هرگز دو نفر با يكديگر در كارى به خصومت بر نخواسته اند كه يكى در مورد ديگرى جانب انصاف را رعايت كند و او نپذيرد جز اينكه خداوند شخص ‍ منصف را بر ديگرى چيره مى گرداند.

حديث :

٣٢٢ - عن ابى جعفرعليه‌السلام قال : ان لله جنه لا يدخلها الا ثلاثه احدهم من حكم فى نفسه بالحق

ترجمه :

٣٢٢ - امام باقرعليه‌السلام فرمود: به راستى كه براى خداوند بهشتى هست كه جز سه كس به آن بهشت داخل نشويد يكى از آنان كسى است كه در مورد خود به حق حكم كند.

حديث :

٣٢٣ - عن ابى عبدالله جعفر بن محمدعليه‌السلام قال : الااخبرك باشد ما افترض الله على خلقه ؟ انصاف الناس من انفسهم و مواساه الاخوان فى الله عزوجل و ذكر الله عزوجل على كل حال فان عرضت له طاعه عمل بها و ان عرضت له معصيه تركها.

ترجمه :

٣٢٣ - امام صادقعليه‌السلام فرمود: آيا به تو در مورد سخت ترين چيزهايى كه خداوند بر بندگانش واجب ساخت خبر دهم ؟ منصفانه رفتار كردن درباره خود با مردمان و يارى رساندن به برادران در راه خدا عزوجل و به ياد خدا بودن در هر حالى ، پس اگر طاعتى به وى عرضه گرديد به آن عمل كند و اگر گناهى به او عرضه شد آن را ترك گويد.

حديث :

٣٢٤ - عن على بن ميمون الصائغ قال : سمعت ابا عبدالله الصادقعليه‌السلام يقول : من اراد ان يسكنه الله جنته فليحسن خلقه و ليعط النصفه من نفسه و ليرحم اليتيم و ليعن الضعيف و ليتواضع لله الذى خلقه

ترجمه :

٣٢٤ - على بن ميمون صائغ (زرگر) گويد: از امام صادقعليه‌السلام شنيدم كه مى فرمود: كسى كه مى خواهد كه خداوند او را در بهشتش جاى دهد پس بايد اخلاقش را نيكو سازد و درباره خود منصفانه رفتار كند و به يتيم ترحم آورد و ناتوان را يارى دهد و براى خداوندى كه او را آفريده است فروتنى و تواضع كند.

حديث :

٣٢٥ - عن معاويه عن ابيه قال : سمعت ابا عبداللهعليه‌السلام يقول : ما ناصح الله عبد فى نفسه فاعطى الحق منها و اخذ الحق لها الا اعطى خصلتين رزقا من الله يسعه و رضا عن الله يغنيه

ترجمه :

٣٢٥ - راوى گويد: از امام صادقعليه‌السلام شنيدم كه مى فرمود: هيچ بنده اى خالصانه در درون خود به خداوند روى نياورده است تا در نتيجه حق نفس را به او عطا كند و حقى را كه از آن نفس است براى او بستاند جز اينكه (اگر چنين باشد) دو خصلت به او بخشيده مى شود: يكى روزى اى از جانب خداوند كه وى را در فراخى (و آسايش ) قرار مى دهد و ديگرى رضايت و خوشنودى از خداوند كه او را (از همه چيز) بى نياز مى سازد.

حديث :

٣٢٦ - عن جعفر بن محمد عن ابيهعليه‌السلام قال : قال رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : من واسى الفقير و انصف الناس من نفسه فذلك المومن حقا.

ترجمه :

٣٢٦ - امام صادقعليه‌السلام از پدر بزرگوارش روايت كند كه رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: كسى كه به فقير كمك مالى كند و در مورد خود با مردم منصف باشد چنين كسى مومن حقيقى است ٣٥ - باب انه يجب على المومن ان يحب للمومنين ما يحب لنفسه و ويكره لهم ما يكره لها

٣٥ - باب بر مومن واجب است آنچه را براى خود دوست مى دارد براى مومنين دوست بدارد و آنچه را براى خود نمى پسندد براى آنان نخواهد

حديث :

٣٢٧ - جاء اعرابى الى النبىصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فقال : يا رسول الله علمنى علملا ادخل به الجنه فقال : ما احببت ان ياتيه الناس اليك فاته اليهم و ما كرهت ان ياتيه الناس اليك فلا تاته اليهم

ترجمه :

٣٢٧ - عربى به خدمت پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم آمد و عرض كرد: اى رسول خدا! مرا عملى بياموز كه به سبب آن به بهشت داخل شوم حضرت فرمود: آنچه را كه دوست مى دارى مردم درباره تو به جاى آورند درباره آنان به جاى آور و آنچه را كه دوست مى دارى مردم درباره تو به جاى آورند درباره آنان به جاى آورند درباره آنان به جاى نياور.

حديث :

٣٢٨ - عن ابى عبداللهعليه‌السلام قال : اوحى الله الى آدمعليه‌السلام انى ساجمع لك الكلام فى اربع كلمات - الى ان قال : - و اما التى بينك و بين الناس فترضى للناس ما ترضى لنفسك و تكره لهم ما تكره لنفسك

ترجمه :

٣٢٨ - امام صادقعليه‌السلام فرمود: خداوند به حضرت آدمعليه‌السلام وحى فرستاد كه من تمامى سخنى را كه با تو دارم در چهار سخن جمع مى كنم تا آنجا كه فرمود: و اما آنچه كه بين تو و بين مردمان بايد باشد اين است كه براى مردم به چيزى خوشنود شوى كه براى خودت به آن خشنود مى گردى و براى آنان چيزى را ناپسند شمرى كه براى خودت آن را ناپسند مى شمرى ٣٦ - باب استحباب اشتغال الانسان بعيب نفسه عن عيب الناس