19 - آیین دوستى
نعمت «دوست»
از قدیم گفته اند: هزار دوست كم است و یك دشمن بسیار.
دوست، همدم تنهاییهاى انسان، شریك غمها و شادیها، بازوى یارى رسان در نیازمندیها، تكیه گاه انسان در مشكلات و گرفتاریها و مشاور خیر خواه در لحظات تردید و ابهام است.
بعضى از مردم، به خاطر خصلتهاى خودخواهانه یا توقعات بالا یا تنگ نظرى یا سختگیرى یا دلایل دیگر، نمى توانند براى خود، دوستى برگزینند و از تنهایى در آیند. این به تعبیر حضرت امیر
عليهالسلام
نوعى ناتوانى و بى دست و پایى است.
هم دوست یافتن، هنر است و هم دوست نگه داشتن، هم دوستیهاى تعطیل شده و به هم خورده را دوباره به هم پیوند زدن و برقرار ساختن. على
عليهالسلام
مى فرماید:
(
اعجز الناس من عجز عن اكتساب الاخوان، و اعجز منه من ضیع من ظفر به منهم؛
)
ناتوان ترین مردم كسى است كه از دوستیابى ناتوان باشد. ناتوانتر از او كسى است كه دوستان یافته را از دست بدهد و قدرت حفظ آنها را نداشته باشد.
تامل در اینكه چه خصلتها و برخوردها و روحیه هایى سبب مى شود انسان، دوستان خود را از دست بدهد و تنها بماند، یا آن كه از آغاز، نتواند دوستى براى خویش بگیرد، ضرورى است. سعدى گفته است: دوستى را كه به عمرى فرا چنگ آرند، نشاید كه به یك دم بیازارند.
همرنگ و هماهنگ
دوستان هركس، مبناى قضاوت دیگران نسبت به اخلاق و شخصیت افكار او است. بعلاوه، تاثیر پذیرى انسان از دوستان، در سنین مختلف، چه كودكى، چه جوانى و چه حتى میانسالى، بسیار است. از این رو دقت در گزینش دوست موافق، به سلامت اخلاقى و رفتارى انسان كمك مى كند. به فرموده حضرت على
عليهالسلام
:
(
الصاحب كالرقعة فاتخذه مشاكلا؛
)
دوست، همچون وصله جامعه است، پس آن را هم شكل و هم سان با خودت برگزین.
ارتباط قلبى و درونى میان انسانها، به پیوندهاى اجتماعى و بیرونى مى انجامد. روابط اجتماعى هم، در روحیات و اخلاق افراد، اثر مى گذارد. بنابراین، آنان كه به تعالى فكر و سلامت اخلاق و تهذیب نفس و تكامل شخصیت خویش علاقه مندند، ناگزیر باید در انتخاب دوست، معیارهاى مكتبى را لحاظ كنند و به آن چه از دوست مى گیرند، اهتمام ورزند. اینكه گفته اند:
تو اول بگو با كیان زیستى
|
|
پس آنگه بگویم كه تو كیستى
|
نشان دهنده معیار دوستان در ارزیابى شخصیت یك فرد است كه مردم نیز آن را در داوریها و ارزیابى هاى خویش به كار مى گیرند.
این سخن زیباى حضرت رسول
صلىاللهعليهوآلهوسلم
، خواندنى و شنیدنى است:
(
مثل الجلیس الصالح مثل العطار، ان لم یعطك من عطره اصابك من ریحه و مثل الجلیس السوء مثل القین ان لم یحرق ثوبك اصابك من ریحه؛
)
مثل همنشین شایسته و خوب، مثل عطار است، كه اگر از عطر خودش هم به تو ندهد، ولى از بوى خوش او به تو مى رسد، و مثل همنشین بد، همچون كوره پز آهنگرى است كه اگر لباس تو را هم (جرقه هاى آتش كوره) نسوزاند، ولى بوى كوره به تو مى رسد!
این همان سروده حكمت آمیز سعدى است، در مورد گل خوشبوى در حمام، كه در اثر همنشینى با گل، معطر مى شود و از كمال همنشینى بهره مى برد، وگرنه من همان خاكم كه هستم!....
دوست شایسته
در منابع دینى، در اینكه دوست خوب كیست؟ و با چه كسانى باید دوستى و مودت داشت و از معاشرت و همنشینى چه كسانى باید پرهیز كرد، و... احادیث بسیارى است، با رهنمودهاى كاربردى و جالب.
در صدد بررسى و نقل این گونه احادیث نیستم، اما در قلمرو بحث از آداب معاشرت با دوست و آیین دوستى، توجه به نكاتى كه به عنوان صفات دوست خوب مطرح شده است، ضرورى است. همان معیارها، حاوى دستورالعمل چگونگى معاشرت هم هست. به عنوان نمونه به یكى از این روایات، اشاره مى كنیم.
امام حسن مجتبى
عليهالسلام
در بستر بیمارى بود و پس از آن مسمومیت كه به شهادت منجر شد، در دیدارى كه جناده (از اصحاب وى) با حضرت داشت، امام چنین توصیه فرمود:
(
اصحب من اذا صحبته زانك، و اذا خدمته صانك و اذا اردت منه معونة اعانك و...؛
)
با كسى همنشینى و مصاحبت و دوستى كن كه:
1 - هرگاه با او همنشین شدى، مایه آراستگى تو باشد،
2 - آنگاه كه خدمتش كنى، تو را نگهبان باشد،
3 - هرگاه از او یارى خواستى كمكت كند،
4 - اگر سخنى گفتى، تو را تصدیق كند،
5 - اگر (بر دشمن) حمله بردى، قدرت و صولت تو را بیفزاید،
6 - اگر دستت را به فضل و نیكى دراز كردى، او هم دست، پیش آورد،
7 - اگر در تو، (و زندگیت) رخنه اى پدید آمد، آن را برطرف سازد،
8 - اگر از تو نیكى دید، آن را در شمار و حساب آورد،
9 - اگر چیزى از او طلبیدى عطا كند،
10 - و اگر تو ساكت بودى (و چیزى نخواستى) او آغاز كند (و نیازت را برطرف سازد).
اینها اوصاف كسى است كه شایسته رفاقت و دوستى از دیدگاه امام مجتبى
عليهالسلام
است. از اینها بر مى آید كه آیین دوستى عبارت است از:
آراستن دوست، یارى رساندن، قدر شناس بودن، تقویت كردن، همكارى داشتن و در راه دوست، فداكارى و خدمت كردن.
از سوى دیگر، اگر در سخنان ائمه از دوستى با بعضى نهى شده، آنها نیز به عنوان صاحبان رفتار ناپسند محسوب مى شوند كه در قلمرو آیین دوستى نمى گنجد، از قبیل: عیبجویى، نابخردى، كینه توزى، پر توقعى، كم ظرفیتى، بد دهانى و بدزبانى، بى تقوایى، لجاجت و ستیزه جویى، شوخیهاى بى جا و آزار دهنده، خود پسندى و بد رفتارى و از این دست خصلتها و رفتارها. اینها، هم موجب كاهش دوستان و سستى دوستیها مى گردد، و هم شیوه هاى ناپسند در معاشرت با دوستان است كه باید از آنها پرهیز كرد.
دوستى حد و مرزى دارد كه باید آن حریم حفظ و آن حق، ادا شود.
امام صادق
عليهالسلام
در سخن بلندى این حدود و حقوق را بیان فرموده، مى افزاید: مراعات این حدود، در هركس بود (همه اش یا مقدارى) او دوست است، وگرنه نسبت دوستى و صداقت به او نده. این پنج نكته عبارت است از:
اول: آنكه نهان و آشكار دوست براى تو یكسان باشد.
دوم: آنكه زینت تو را زینت و آراستگى خود ببیند و عیب و نقصان تو را عیب خویش بشمارد.
سوم: اگر به ریاست و و ثروت و پست و مقامى رسید، این پست و پول، رفتار او را نسبت به تو عوض نكند.
چهارم: اگر قدرت و توانگرى دارد، از آن چه دارد نسبت به تو دریغ و مضایقه نكند.
پنجم: (كه جامع همه آنهاست) اینكه تو را در گرفتاریها، رها نكند و تنها نگذارد
.
آرى... اینهاست آیین دوستى و برادرى دینى.
جلوه دوستى كامل و راستین، در مودت قلبى، حفظ حرمتها، مراعات حقوق، یارى در هنگام نیاز و مساعدت در وقت گرفتارى است و بدون اینها ادعاى دوستى پذیرفته نیست.
امام على
عليهالسلام
مى فرماید:
مردم، جز با امتحان و آزمایش شناخته نمى شوند. پس همسر و فرزندانت را در حال غیبت و نبودنت امتحان كن، و دوستت را در مصیبت و گرفتارى، و خویشاوندان خود را هنگام نیازمندى و تهیدستى... و صدیقك فى مصیبتك
.
دوست بى عیب؟!
واقعگرایى در همه مسایل، پسندیده است، از جمله در دوستیابى و دوست گزینى.
بعضیها چنان آرمانى فكر مى كنند كه از واقعیتهاى ملموس و عینى فاصله مى گیرند و در عالم خیال و ذهن، سیر مى كنند. دوست بى عیب از این گونه آرمانهاى دست نیافتنى است.
البته باید كوشید تا حد امكان و توان، در دوستیها سراغ افرادى كه نقطه ضعف كمترى داشته باشند و اگر بى عیب باشند، چه بهتر. ولى... آیا انسان بى عیب (غیر از معصومین) مى توان یافت؟ هر كس در موردى ممكن است نقصان و نقطه ضعفى داشته باشد. همان طور كه طالبان همسر ایده آل و صد درصد بى عیب و نقص، مجرد و بى همسر مى مانند، آنان هم كه در پى دوست صد درصد بى ضعف باشد، تنها مى مانند. این حقیقت به عنوان توجه به یك واقعیت عینى در كلام مولا على
عليهالسلام
این گونه آمده است:
(
من لم یواخ الا من لا عیب فیه قل صدیقه؛
)
كسى كه بخواهد جز با افراد بى عیب دوستى و برادرى نكند، دوستانش كم خواهند شد.
نكات دیگر...
در باب دوستى، گوهرهاى فراوانى در گنجینه هاى حدیثى ما نهفته است كه در این مختصر، مجال بست سخن نیست. براى اینكه از آن محتواهاى سودمند و كاربردى بى بهره نباشیم، در اینجا فهرستى از نكات دیگر كه در آیین دوستى باید به كار بست، مى آوریم كه برگرفته از احادیث این موضوع است:
از هر چیز، تازه اش را انتخاب كن و از دوست، قدیمى اش را.
از نشانه هاى بزرگوارى انسان، حفظ دوستان قدیمى است.
بهترین دوستان، آنانند كه در نصیحت و خیر خواهى، ساز شكارى و مصانعه نمى كنند، عیبهایتان را به شما مى گویند، در كارهاى اخروى كمك كار شمایند، شما را از گناهان باز مى دارند، و از لغزشهاى شما چشم مى پوشند.
دوست خود را خیلى عتاب و سرزنش نكنید كه كینه مى آورد.
بدترین دوستان، آنانند كه دوستى آنان، شما را به تكلف و رنج و زحمت بیندازد.
دوست واقعى كسى است كه عیب دوست خود را در نهان به خودش بگوید، نه در آشكارا و نزد دیگران.
هرگاه با كسى دویت شدید، از نامش، نام پدرش، نام قبیله و شهر و دیارش بپرسید، كه این گونه كسب شناختها نشانه صدق در دوستى است.
هرگاه به دوستى علاقه و محبت داشتید، آن را ابراز كنید و به او بگویید، كه موجب افزایش محبت و علاقه مندى مى شود.
آنچه از دوست مى رسد تحمل كنید، تحمل و بردبارى، عیبها را مى پوشاند.
برادران و دوستانتان را نسبت به هر خطا مؤ اخذه و محاسبه نكنید، كه دوستانتان كاهش مى یابند.
خداوند، تداوم دوستیها را دوست مى دارد. پس بر دوستیهاى خود، استمرار بخشید.
با كسانى كه صرفا از روى طمع یا ترس یا تمایلات یا براى خوردن و نوشیدن با شما دوست مى شوند، دوستى نكنید. ددر پى یافتن دوستان با تقوا باشید!
* محبت و دوست خود را بى جا و بى مورد صرف نكنید، كه این گونه دوستیها در معرض گسستن است.
پایان این بخش را حدیث جالبى از امیرالمومنین
عليهالسلام
قرار مى دهیم كه ما را به مراعات حقوق دوستان و برادران دینى فرا مى خواند و از زیر پا گذاشتن حقوق آنها به بهانه دوستى و خودمانى بودن، نهى مى كند.
على
عليهالسلام
مى فرماید:
حق برادر دینى خود را با اتكاء به رابطه اى كه میان تو و او است ضایع مكن، چرا كه هرگز، كسى كه حقش را ضایع و تباه كرده اى، برادر تو نیست:
(
لا تضیعن حق اخیك اتكالا على ما بینك و بینه، فانه لیس لك باخ من اضعت حقه.
)
قدر دوستى ها و پیوندهاى عاطفى و دوستانه را بدانیم،
از دوستان صادق و وفادار و پاك و پرهیزكار، دست برنداریم،
چراغ محبت را در دلهاى خویش، روشن و شعله ور نگاه داریم،
از زخم زبان و كلمات تحقیر آمیز و برخورد دشمنى برانگیز با دوستان بر حذر باشیم،
آیین دوستى را بشناسیم و به كار بندیم.