3 - خوشرویى و خوشخویى
شاید گیراتر از حسن خلق، واژه اى نباشد كه ترسیم كننده روحى زلال و طبعى بلند و رفتارى جاذبه دار باشد. چیزى كه عنوان برجسته رفتار یك مسلمان است و معیار كمال ایمان یك مؤمن، آنگونه كه رسول خدا
صلىاللهعليهوآلهوسلم
نیز، به این فضیلت متعالى آراسته بود.
بخشى از اخلاق نیكو، در خوشرویى متجلى است، بخشى در خوشخویى و بخشى هم در خوشگویى. و چه خوش است كه به این سه خوش مبارك و مقدس، بپردازیم و از آنها كلیدى براى گشودن قلعه دلها و عاملى براى تحكیم رابطه ها بسازیم.
خوشرویى
در مواجهه دو نفر با یكدیگر، پیش از هر سخن و عمل، دو صورت با هم روبرو مى شود. مواجهه دو انسان با هم و كیفیت این رویارویى چهره ها، نقش عمده در نحوه گفتار و رفتار دارد و رمز گشایش قفل دلهاست.
خوشرویى، هم در نگاه مطرح است، هم در لبخند.
هم در گفتار آشكار مى شود، هم در رفتار.
چه بسا رابطه ها و دوستیهایى كه با ترشرویى و اخم كردن و عبوس شدن به هم خورده است. از سرى دیگر مبداء بسیارى از آشناییها هم یك تبسم بوده است.
وقتى با چهره شكفته و باز با كسى روبرو مى شوید، در واقع كلید محبت و دوستى را به او داده اید. برعكس، چهره اخمو و ابروهاى گره خورده و صورت درهم و بسته، دریچه ارتباط و صمیمیت را مى بندد.
اگر این خوشرویى و خنده رویى با نیت پاك و الهى انجام گیرد، علاوه بر تأثیر محبت آفرین، حسنه و عبادت به حساب مى آید.
از امام باقر
عليهالسلام
سخن بیاوریم كه فرمود:
(
تبسم الرجل فى وجه اخیه حسنة
)
لبخند انسان به چهره برادر دینى اش حسنه است!
تبسم، مبداء بسیارى از آشناییها و زداینده بسیارى از غمها و كدورتهاست. شگفت از كسانى است كه از این كار بى زحمت و رنج و خرج، كه بركات فراوان دارد، طفره مى روند و به سختى حاضرند گلخنده مسرت را بر لبان خود و چهره دیگران بیافرینند.
برخورد با چهره باز با دیگران، آنان را آماده تر مى سازد تا دل به دوستى با شما بسپارند. خنده رویى و بشاش بودن، دیگران را دل و جراءت مى بخشد، تا بى هیچ هراس و نگرانى، با شما باب آشنایى را باز كنند و سفره دلشان را پیشتان بگشایند.
اگر با خوشرویى، بتوانید بار سنگین غم دوستان را سبك كنید، كارتان عبادت است و اگر با یك تبسم، بتوانید خاطرى را شاد سازید، به خدا نزدیكتر شده اید. به قول حافظ:
دائم گل این بستان، شاداب نمى ماند
|
|
دریاب ضعیفان را، در وقت توانایى
|
غم زدایى
وقتى یك چهره گشاده و لبخند صمیمى، غمى را از دل مى زداید، چرا باید از این احسان دریغ كرد؟
بعضیها حضورى غم آفرین دارند، برخى هم محضرى غم زدا. گروه اخیر، آیت لطف الهى اند كه قدرشان ناشناخته است.
سعدى مى گوید:
انسانها نیازمند محبت اند.
این تشنگى، جز با ملاطفت و خوشرویى برطرف نمى شود.
اگر اولین برخورد ما با كسى، به گونه اى باشد كه غم او را به شادى و نگرانى اش را به اطمینان مبدل سازد، دریچه اى به دنیاى صفا و سرور به رویش گشوده ایم. این نیز نزد خداوند، حسنه و عبادت است.
باز هم حدیثى از حضرت امام صادق
عليهالسلام
:
(
من اخذ من وجه اخیه المؤمن قذاة كتب الله له عشر حسنات؛
)
كسى كه از چهره برادر دینى اش، رنج و اندوهى را بزداید، خداوند به پاداش آن، ده حسنه در نامه اعمالش مى نویسد.
مگر این كار نیك، چه اندازه زحمت دارد؟
البته این رفتار، نوعى هنرمندى در معاشرت است، قلبى مهربان مى خواهد و عاطفه اى سرشار و خصلتى نوعدوستانه. شاد كردن دیگران، چهره دیگرى از همین غمزدایى است. گاهى با توجهى، نگاهى، محبتى، كلامى، هدیه اى و... مى توان انسانى را مسرور ساخت و در نتیجه خدا را از خود راضى ساخت.
در این زمینه باز هم سخنى از پیشواى صادق شیعه بیاوریم كه فرمود:
(
ایما مسلم لقى مسلما فسره سره الله عزوجل؛
)
هر مسلمانى كه با مسلمانى دیدار كند و در برخورد، او را شادمان سازد، خداى متعال نیز او را مسرور خواهد ساخت.
وقتى مى توان با كلماتى و چهره و برخوردى خوش و دلپذیر، خاطرى را خرسند ساخت، چرا باید با گفتن كلماتى ناخوشایند و اندوه آفرین، غم بر چهره دیگرى نشاند و او را به یاد روزهاى تلخش انداخت و او را ماءیوس و دلسرد ساخت؟
هنرمند كسى است كه بتواند غبار غم از خاطره ها بزداید. باز به قول حضرت لسان الغیب:
خوشگویى
از شاخه هاى دیگر حسن خلق، كه رابطه ها را استوارتر و پیوندها را صمیمى تر مى سازد، گفتار دلپذیر و شادى بخش است. متانت در سخن و ادب در گفتار و زیبایى در كلام، خصلت پاكدلان بى كینه است و خلق و خوى اولیاء دین.
ارزش انسان و جوهره وجودى اش را زبان و بیان روشن مى سازد:
یكى تحقیر مى كند، یكى تشویق.
یكى عیب جویى مى كند، دیگرى تحسین و تقدیر.
یكى ملامت مى كند، دیگرى پر و بال مى دهد و امید مى آفریند.
كدام یك خوبتر است؟
شما خودتان چگونه بیان و زبانى دارید؟ تلخ یا شیرین؟ گزنده یا مرهم گذارنده؟
آیا با دیگران همان گونه صحبت مى كنید كه دوست دارید دیگران با شما آن چنان حرف بزنند و خطاب كنند؟
پذیرایى از دیگران، همیشه با غذا و شیرینى و میوه نیست.
گاهى پذیرایى، با یك كلام خوب و سخن شایسته است. این اكرام، بالاتر از تغذیه و اطعام است، چرا كه گفتار شایسته و زیبا غذاى روح است.
گفتن یك آفرین، احسنت، بارك الله مگر چقدر هزینه و خرج دارد؟
كسانى هستند كه جان مى دهند، ولى حاضر نیستند یك كلام تشویق آمیز و محبت بار بر زبان جارى كنند. بشنویم از رسول خدا
صلىاللهعليهوآلهوسلم
كه اسوه اخلاق حسنه و الگوى ادب و گفتار و رفتار است كه فرموده است:
(
من اكرم اخاه المؤمن بكلمة یلطفه بها وفرج عنه كربته لم یزل فى ظل الله الممدود علیه الرحمة ما كان فى ذلك
)
هر كس برادر با ایمانش را با گفتن كلامى ملاطفت آمیز و غم زدا، مورد تكریم قرار دهد، تا وقتى او شادمان است، گوینده آن سخن همواره در سایه رحمت الهى به سر مى برد.
كلام تشویقى و آفرین و مرحبا گفتن بر عمل شایسته دیگرى نیز، از این گونه صالحات است. باز هم از كلام امام صادق
عليهالسلام
بشنویم:
(
من قال لاخیه المؤمن مرحبا كتب الله له مرحبا الى یوم القیامة؛
)
هركس به برادر مؤمن خود مرحبا بگوید، خداى متعال تا روز قیامت براى او مرحبا و آفرین مى نویسد.
غیر از پاداش الهى، تأثیرات اجتماعى خوشگویى در نرم ساختن دلها و جلب عاطفه ها و استوار ساختن رابطه ها مشهود است. آنكه خوش سخن باشد، از دیگران نیز كلام نیكو مى شنود. این جهان كوه است و فعل ما ندا و البته كه حرف و سخن ما هم در كوهستان زندگیها انعكاس دارد و خوبى آن به خود ما منعكس مى شود.
كسى كه گفتار مؤ دبانه داشته باشد، دیگران نیز با او مؤ دب سخن خواهند كفت. وگرنه... كلوخ انداز را پاداش، سنگ است. از كلام مولا على
عليهالسلام
است كه:
(
اجملوا فى الخطاب تسمعوا جمیل الجواب؛
)
زیبا خطاب كنید، تا جواب زیبا بشنوید!...
كیفیت برخورد ما با انسانهاى دیگر، همان نتیجه را به ما برمى گرداند. ادب، ادب مى آورد و توهین و فحش، بدزبانى و اهانت متقابل را در پى دارد.
خوشخویى
از رموز موفقیت حضرت رسول
صلىاللهعليهوآلهوسلم
در دعوت و رسالت خویش، اخلاق نیكو و برخورد شایسته و جذاب با مردم بود. حسن خلق آن حضرت، امتیاز بارز آن مظهر راءفت و رحمت بود. با همین اكسیر اعظم دلها را جذب مى كرد، دشمنان را دوست مى ساخت، كینه ها را به مهربانى مبدل مى كرد، الفت مى آفرید و پیوند مى داد، دلها را با دلها، دستها را با دستها! و به همین سبب مدال
(
انك لعلى خلق العظیم
)
از خداى عظیم دریافت مى كرد.
كلام نرم، رفتار شایسته، گفتار امیرالمؤمنین مؤ دبانه و جاذبه دار، تحمل فراوان و حلم و بردبارى و چهره گشاده و بشاش، از مظاهر و جلوه هاى حسن خلق است. به تعبیر دیگر، وقتى محبت خود را به دیگران ببخشید، در حوادث، صبور و شكیبا باشید، خشم خود را فرو خورده، خویشتن دارى كنید، بدى را با خوبى پاسخ دهید و از خشونت و عصبانیت و بد زبانى و تحقیر و توهین و تكبر به دور باشید، داراى حسن خلق هستید.
اگر خداوند به صاحبان حسن خلق، پاداش جهاد و شهادت مى دهد، بیجا و گزاف نیست، چرا كه این هم نوعى مجاهده دارد. پیامبر اكرم
صلىاللهعليهوآلهوسلم
براى تثبیت و گسترش همین كمالات اخلاقى و خوشخویى برانگیخته شد. از كلمات نورانى او است:
(
ان الرجل یدرك بحسن خلقه درجة الصائم القائم
)
گاهى انسان در سایه خوشخویى، به مقام و رتبه روزه داران شب زنده دار مى رسد!
انسى كه مؤمنان با یكدیگر مى گیرند، بسیار قیمتى و باارزش است و این در سایه خوش اخلاقى پدید مى آید كه حلقه وصل انسانها به هم است. در جوامع غربى، برخوردها اگر شاد و همراه با لبخند است، آن خوشرویى ها حركات سطحى و ظاهرى است و ریشه در عمق دلها ندارد. اخلاق امریكاى و اروپایى، تصنعى است. اما حسن خلق و خوش برخوردى در جوانع ایمانى و اسلامى، ریشه در متن عقیده دارد و انسانها با هم یكدل و صمیمى اند، و دلسوز و رؤ وف و با محبت!
پیامبر اكرم
صلىاللهعليهوآلهوسلم
رابطه مؤمن با مؤمن و برخوردشان را با هم، همچون رسیدن یك تشنه به آب سرد و گوارا مى داند كه با آن سیرابى مى شود:
(
ان المؤمن لیسكن الى المؤمن كما یسكن قلب الظماءن الى الماء البارد.
)
در كجاى اخلاق غربى، این حالت یافته مى شود؟
در معاشرت مسلمانان با هم، باید همدلى، بیش از وحدت فیزیكى و پیوند سطحى حاكم باشد، تا به انس والفتهاى پایدار و رابطه هاى درونى بیانجامد. با سلام و مصافحه و حسن خلق و چهره باز و لبخند محبت زا و غم زدا و برخورد نیك، این مهم تاءمین مى شود. میزان اسلامى بودن اخلاق هر مسلمان را باید در نحوه معاشرتش با دیگران جستجو كرد. خوش خلقى، دین و مرام مسلمانى است. به فرموده حضرت رسول
صلىاللهعليهوآلهوسلم
: ایمان كسى كاملتر است كه اخلاقش بهتر باشد، كسى به پیامبر شبیه تر و به او نزدیكتر است كه خوش خلق تر باشد
و به تعبیر امام صادق
عليهالسلام
:
پس از عمل به واجبات الهى، محبوبترین كارها نزد خداوند، آن است كه انسان اخلاقى سازگار با مردم داشته و اهل مداراباشد
بارى... گفتار و رفتار ما آیینه شخصیت ماست، بكوشیم هر چه روشنتر و شفاف تر باشد.