6 - دید و بازدید
آنچه روحیه ها را شاداب و زندگیها را باصفا مى سازد، دیدار است. چه دیدارهاى دوستانه، چه خویشاوندانه! بویژه اگر در دیدارها، سخنان دلنشین گفته شود و خاطرات شیرین و همفكرى در مسیر گشایش مشكلات.
زیارت برادران دینى رفتن و دیدار مؤمنان، مورد سفارش اولیاء دین است؛ كه هم رابطه هاى درونى آحاد امت را استوارتر مى سازد، هم محبتها را مى افزاید و هم كدورتها را مى زداید و هم خدا و هم رسول خدا را خوشحال مى سازد؛ و چه كار نیكى بهتر از این؟...
بجاست كه این گونه دیدارها به خاطر خدا و با انگیزه خلوص و عمل به سنت دین باشد، نه روى طمع هاى دنیوى و انگیزه هاى مادى و سودگرایانه و سوداگرایانه!
محتواى دیدارها
گاهى رفت و آمدها و زیارتها، به جاى سودمندى، زیانبار است و به جاى آنكه بهره تربیتى یا پاداش اخروى داشته باشد، محصولى جز افزایش گناه یا هدر رفتن فرصتها ندارد. هوشیاران مى كوشند از همه دیدارها سود ببرند و از تباهى فرصت، جلوگیرى كنند.
باید با حصار شكنى، خود و زندگى خود را از انزوا درآورد و روحیه جمعى و تعاون و همزیستى را حمایت كرد. آنان كه پاى خود و خانواده خود را از رفت و آمد با افراد با ایمان و خانواده هاى شریف و با فرهنگ مى برند، راه خیر را به روى خود مى بندند. مگر نه اینكه این گونه انزواها، حالتى از یاءس براى انسان پدید مى آورد و افسرده مى سازد و نشاط از چنین زندگیهایى رخت برمى بندد؟!
امام صادق
عليهالسلام
به اصحاب خویش سفارش مى فرمود:
(
تزاوروا و تلاقوا و تذاكروا امرنا و احیوه
؛
)
به دیدار و ملاقات یكدیگر بروید و امر ما را یاد كنید و به یاد هم آرید و آن را زنده نگهدارید. این حدیث، محتواى سازنده و تربیتى و جهت دار و هدفدار بودن دیدارها را تبیین مى كند. ملاقاتهایى كه شیعیان اهل بیت داشتند، محتوایى مكتبى داشت و به توصیه امام، احیاى امر و زنده نگهداشتن مرام و مكتب و فلسفه سیاسى امامت شد، تا امت، روح و جان یابد و به بیراهه نیفتد.
بهره هاى دیدار
مناسب است در سایه ملاقاتها و دید و بازدیدها، خانواده ها و افراد، از دردها و مشكلات یك دیگر آگاه شوند و در حد توان، در رفع آنها بكوشند. مشورت و هم دلى و همدردى، گوشه اى از این بهره هاست. تشریك مساعى را حل معضلات و رسیدگى به نیازمندان، گوشه اى دیگر.
خیثمه مى گوید: خدمت حضرت امام باقر
عليهالسلام
رسیدم تا با آن حضرت خداحافظى كنم. امام فرمود:
اى خیثمه! هر كدام از دوستان و هواداران ما را دیدى، سلام را به آنان برسان و آنان را به تقوا الهى توصیه كن و سفارش كن كه توانگرانشان به فقیران سر بزنند، توانمندان و ناتوانان سركشى كنند، زندگان در تشییع جنازه مردگان شركت كنند، در خانه هاى هم، یكدیگر را دیدار كنند. این گونه دیدارها سبب احیاء امر ما (خط ولایت و رهبرى اهل بیت) مى گردد.
اگر دیدارها، چنین بركتهایى نداشته باشد، جز اتلاف وقت و سرمایه چیزى نیست!
وقتى جمعى دور هم مى نشینند و ساعتى را به صحبت مى گذرانند، در جمع بندى پایانى، اگر دیدند از آن همه صحبت، چیزى نه در یاد مانده، نه سودى به كف آمده، دریغ از آن اتلاف فرصت، اما اگر بحث هاى علمى و اجتماعى، به روشنگرى افكار كمك كند. نقل خاطرات و سرگذشتها، براى دیگران عبرت آموز و راهگشا باشد، بازگویى حالات دیگران، حس همدردى و كمك رسانى را تقویت كند، اینجاست كه ملاقات، به بهره ورى رسیده است.
زیارت مؤمن
در یك جامعه ایمانى، همبستگى اهل ایمان ضرورى است. این پیوند، در سایه دیدارها پدید مى آید و استحكام مى یابد. در روایات، بابى تحت عنوان زیارت المومن است كه به این گونه دیدارها تاكید دارد.
امام صادق
عليهالسلام
فرموده است:
(
مازار مسلم اخاه المسلم فى الله ولله الا ناداه الله عزوجل: ایها الزائر طبت و طابت لك الجنة؛
)
هیچ مسلمانى برادر دینى اش را در راه خدا و براى خدا زیارت نمى كند، مگر آنكه خداى متعال به او ندا مى دهد: اى دیدار كننده! خوش به حالت، بهشت براى تو سزاوار و گوارا باد!
در این دیدارها، دو ركن وجود دارد: دیدار كننده و دیدار شده (زائر و مَزور). آنكه پیشقدم در زیارت مى شود، فضیلت بیشترى دارد و پاداشى افزونتر. این سخن از پیامبر اكرم
صلىاللهعليهوآلهوسلم
است كه فرمود:
(
الزائر اخاه المسلم اعظم اجرا من المزور؛
)
آنكه برادر مؤمن خود را دیدار مى كند، پاداشى بزرگتر از شخص دیدار شده دارد.
آنان كه كار را بهانه كاستن از دیدارها و صله رحمها و رفت و آمد مى كنند، باید خود اینها را هم كار به حساب آورند، بلكه از بهترین كارها. این، اقتدا به سیره رسول اكرم
صلىاللهعليهوآلهوسلم
است. در حدیث است: هر گاه پیامبر خدا یكى از مسلمانان را سه روز نمى دید، از حال او مى پرسید. در پاسخ سوال پیامبر، اگر مى گفتند كه غایب است (مثلا سفر رفته) برایش دعا مى كرد. اگر حاضر بود، به دیدارش مى رفت و اگر بیمار بود به عیادتش مى شتافت
.
دیدار حضورى
برخى به هر دلیل، عیادت و زیارت و احوالپرسى شان غیر حضورى است. مى كوشند تا از طریق این و آن، یا از راه تلفن و نامه احوالپرسى كنند و تماس داشته باشند. گرچه از این رهگذر، كسب اطلاع مى توان كرد؛ ولى دیدار رویاروى و نشست و گفتگوى چهره به چهره، حلاوت و بركتى دیگر دارد.
در احادیث، عنوان تزاور و ملاقات مطرح است. دیدن و ملاقات كردن حضورى البته احوالپرسى تلفنى هم خیلى خوب است و نوعى صله رحم محسوب مى شود، ولى جاى دیدار حضورى را پر نمى كند. نامه نوشتن به اقوام و دوستان نیكو است، اما بار سفر بستن و حضورا خدمت پدر و مادر و بستگان و آشنایان رسیدن و آنان را شاد كردن، ثوابى مضاعف و تاثیرى افزونتر دارد. مى گویید نه؟ امتحان كنید!
شما خودتان از دیدار چهره برادر یا فرزند یا دوست بیشتر خوشحال مى شوید اگر از سفر آیند یا شنیدن صدایشان از آن سوى سیمهاى مخابرات؟ تازه، این خودش نشان محبت بیشتر و صمیمیت و یكدلى در رابطه ها است. اگر هنگام درگذشت یكى از اقوام، از دوستان و آشنایانتان كسى تلگراف تسلیت بفرستد، یا آنكه از شهر و محله خود پیش شما آمده، از نزدیك در غمتان شریك شود و در مراسمتان شركت كند، كدام یك را صمیمى تر مى یابند؟ رفت و آمد خودتان با دیگران نیز چنین است. هرگز به تلفن و نامه قناعت نكنید و صدا و دستخط و عكس را به جاى دیدار حضورى ننشانید.
اویس قرنى را شنیده اید كه از مادر اجازه گرفت و از یمن به مدینه آمد، تا، محبوبش، محمد مصطفى
صلىاللهعليهوآلهوسلم
را یك بار ببیند و برگردد... و چنان شد كه پیامبر اكرم
صلىاللهعليهوآلهوسلم
فرمود: من بوى بهشت را از سوى قرن مى شنوم، چه بسیار مشتاق تو هستم، اى اویس قرن!
(
تفوح روایح الجنة من قبل قرن، و اشوقاه الیك یا اویس القرن!
)
در همین دیدارهاى حضورى است كه نشاط خاطر و بهره ورى از تجارب و سخنان نهفته است. امام هادى
عليهالسلام
فرموده است:
(
ملاقاة الاخوان نشرة و تلقیح العقل و ان كان نزرا قلیلا؛
)
دیدار برادران، سبب انبساط خاطر و بارورى اندیشه است، هرچند كوتاه و اندك باشد.
با این همه آثار و بركات، دیگر چه جاى درنگ. بهانه جویى و عذر تراشى براى ترك مراوده و رفت و آمد؟! براى این گونه دیدارها، باید در پى بهانه بود و هر فرصتى را مغتنم شمرد،... البته تا حدى كه به مزاحمت نیانجامد و موجب اتلاف وقت دیگرى نشود.
وقتى كسى از مسافرت برمى گردد، یا خداوند به كسى فرزندى عنایت مى كند، یا ازدواجى صورت مى گیرد، یا خانه جدیدى خریدارى مى شود، یا خداى ناكرده بیمارى و كسالتى براى كسى پیش آید، اینها همه بهانه تجدید عهد و دیدار حضورى است. حتى اگر او هم مهمانى ندهد، ولى در صورت فراهم بودن شرایط، رفتن به دیدار و گفتن خوشامدى، تهنیتى، تبریكى، تسلیتى، خدا شفا دهدى، چشم روشنى و... مناسب است و این دیدارها مایع تحكیم دوستیها است.
پیامبر رحمت فرمود:
(
الزیارة تنبت المودة
)
دیدار، دوستى آور است.
دیدار كریمانه
چه خوب كه در دیدارها، قصد قربت كنید و اینها را به حساب خدا بگذارید. اگر معامله و سودا هم مى كنید، با خدا سودا كنید، تا اجر ببرید. نگویید: من چند بار رفته ام، آنها نیامده اند، نوبتى هم كه باشد، حالا نوبت آنها است...
در بهره ورى از ثواب و پاداش الهى كه نباید این گونه محاسبات را به میان كشید. درست است كه هر دیدى، بازدیدى دارد و هر سلامى، علیكى و هر نامه اى جوابى! ولى گاهى هم باید كریمانه و بزرگوارانه برخورد كرد. دیدار مومن، دیدار خدا است و چقدر ثواب دارد. در حدیث قدسى آمده است كه خداوند مى فرماید:
(
ایما مسلم زار مسلما فلیس ایاه زار، ایاى زار و ثوابه على الجنة؛
)
هر مسلمانى كه به دیدار مسلمانى برود، او را نه، بلكه مرا زیارت كرده است و پاداش او بر عهده من، بهشت است. چه چیزى بالاتر از این؟ دیدار مومن، همپاى دیدار خدا!
از امام باقر و امام صادق
عليهماالسلام
روایت است:
هر مومنى كه به قصد دیدار مومن دیگر بیرون رود و او را همراه با معرفت به حقوقش زیارت كند، به پاداش هر گامش در این راه، خداوند حسن اى براى او مى نویسد و سیئه اى از او محو مى كند و درجه اى مى افزاید. چون در بزند، درهاى آسمان به رویش باز مى شود و چون با یكدیگر ملاقات و مصافحه و معانقه كنند، خداى متعال رو به فرشتگان كرده و مباهات مى كند كه: دو بنده ام را بنگرید! به خاطر من با هم دوستى و دیدار مى كنند. بر من است كه از این پس از عذاب، مصونشان دارم. و چون برگردد، فرشتگان بدرقه اش مى كنند و اگر تا شب بعد، از دنیا برود، از حساب، معاف مى شود
...
وقتى دیدارها این همه فضیلت و ثواب و آثار دنیوى و اخروى دارد، چه محرومند آنان كه به بهانه هاى مختلف یا لجاجتها و اندیشه هاى كودكانه و حقیرانه، با هم قهر یا ترك رفت و آمد مى كنند و درهاى بركت را به روى خویش مى بندند!
گرماى دلها در سایه دیدارهاى صمیمانه و معاشرتهاى مخلصانه و آمیخته به صداقت و مودت است.
كانون زندگى و خانواده ها را گرمتر كنیم، با معاشرت و مودت و دیدار...