ابراهیم و لوط علیهما السلام

ابراهیم و لوط علیهما السلام0%

ابراهیم و لوط علیهما السلام نویسنده:
محقق: علی عطائی اصفهانی
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه: شخصیت های اسلامی

ابراهیم و لوط علیهما السلام

نویسنده: محمد محمدی اشتهاردی
محقق: علی عطائی اصفهانی
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه:

مشاهدات: 10176
دانلود: 4223

ابراهیم و لوط علیهما السلام
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 10 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 10176 / دانلود: 4223
اندازه اندازه اندازه
ابراهیم و لوط علیهما السلام

ابراهیم و لوط علیهما السلام

نویسنده:
فارسی

 

در اين كتاب از دو نفر استاد و شاگرد، ابراهيم و لوط، دو دلاور مرد و نستوه و خستگى ناپذير تاريخ سخن گفته شده است اين كتاب داستان و ماجراى حقيقى دو نفر از پيامبران است، و با توجه به اينكه، همه كس، از فيلسوف و محقق و دانشمند گرفته تا دانش آموز، مى تواند استفاده كند و يك كتاب همگانى است، به زبان مردم نوشته شده تا نوجوانان و دانش آموزان نيز بهره مند گردند.. اين كتاب در دو بخش تنظيم گرديد: بخش اول اين كتاب در مورد حضرت ابراهيم (ع) است كه در بيست فصل تنظيم شده، و در هر فصل آن فرازى از زندگى پرماجرا و سازنده ى ابراهيم، سخن به ميان آمده و سپس در موارد بسيار به نكات و درسهاى آن اشاره شده است. حضرت لوط شاگرد و دست پرورده و پسر برادر يا پسر خاله ابراهيم بود، و در فراز و نشيب ها يار مخلص و شاگرد صديق و باوفا و نستوه براى ابراهيم بود و چنانچه شرح خواهيم داد جزء اولين ايمان آورندگان به ابراهيم بود و در قرآن به عنوان اسوه و الگو ياد شده. در بخش دوم اين كتاب به زندگى حضرت لوط از آغاز تا وقتى كه با قوم آلوده اش روبرو شد و سرانجام عذاب قومش، در ضمن شش فصل اشاره شده است.

پی نوشت ها:

۱) اولئك كالانعام بل هم اضل اولئك هم الغافلون (اعراف - ۱۷۹).

۲) نهج البلاغه نامه ى ۳.

۳) تفسير نورالثقلين ج ۴ ص ۵۷۳ - تفسير صافى ذيل آيه ۷۸ سوره ى مؤمن.

۴) مجمع البيان ج ۱۰ ص ۴۷۶.

۵) و لقد ارسلنا رسلاً من قبلك منهم من قصصنا عليك و منهم من لم نقصص عليك و ما كان لرسول ان ياتى بآية الا باذن الله فاذا جاء امر الله قضى بالحق و خسر هنالك المبطلون (مؤمن ۷۸).

۶) قصه ى كوتاه بعضى از پيامبران مثل خضر و اشموئيل نيز، بدون اسم در قرآن ذكر شده است.

۷) اصول كافى، ج ۱ ص ۱۶ (كتاب و العقل و الجهل حديث ۱۲).

۸) مدرك قبل.

۹) سوره ى جمعه، آيه ۲ اين آيه با كمى تفاوت در سوره بقره آيه ۱۲۹ نيز آمده است.

۱۰) قسط در اصل به معنى نصيب و سهم عادلانه اى است كه به افراد مى رسد (مفردات راغب).

۱۱) و اذ قال ربك للملائكة انى جائل فى الارض خليفه (بقره - ۳۰).

۱۲) بفرموده علىعليه‌السلام : دوست محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم كسى است كه از خدا پيروى كند هر چند خويشاوندى دور با او داشته باشد و دشمن محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم كسى است كه از خدا نافرمانى كند هر چند از خويشان نزديك پيامبر باشد. (مجمع البيان ج ۲، ص ۴۵۸).

۱۳) بحار، ط جديد ج ۷۶ ص ۱۰۷.

۱۴) و ما كان من المشركين (آل عمران - ۶۷ - ۹۵ و انعام ۶۱ و نحل ۱۲۴ و بقره ۱۳۵).

۱۵) آل عمران - ۹۵.

۱۶) جمله والذين معه در آيه ۴ سوره ممتحنه قد كانت لكم اسوة حسنة فى ابراهيم و الذين معه شامل حضرت لوط نيز خواهد شد.

۱۷) نور الثقلين ج ۴ ص ۳۳.

۱۸) سبأ - ۲ - و ما ارسلناك الا كافه للناس.

و ما كان محمد انا احد من رجالكم ولكن رسول الله و خاتم النبين

(احزاب - ۴۰)

۱۹) بحار، ط قديم ج ۵ ص ۱۱۲ - ۱۲۱ - ۱۵۱ - قصص الأنبياء عبدالوهاب نجار ص ۷۰.

۲۰) مجمع البيان ج ۲ ص ۴۵۸.

۲۱) بحار، ج ۵، ص ۱۱۶ به بعد - قصص الانبياء صدر بلاغى، ص ۴۴.

۲۲) ناسخ التواريخ ج ۱ ص ۱۶۰.

۲۳) تاريخ طبرى ج ۱ ص ۱۶۴ - ۲۱۷.

۲۴) بحار ط جديد ج ۱۲ ص ۱۴ تا ۵۵.

۲۵) مجمع البيان، ج ۴ ص ۳۲۵، تفسير جامع ج ۲ ص ۳۱۹.

۲۶) تفسيرالميزان ج ۷ ص ۱۷۶، نورالثقلين ج ۱ ص ۷۳۸.

۲۷) مضمون و تفسير آيه ى ۷۴ سوره ى انعام.

۲۸) سوره ى انعام آيه ى ۷۶

۲۹) سوره ى انعام آيه ى ۷۷.

۳۰) سوره ى انعام آيه ى ۷۸.

۳۱) سوره ى انعام، آيه ى ۷۹.

۳۲) مضمون و تفسير آيه ى ۲۵۸ سوره ى بقره.

۳۳) مضمون و تفسير آيه ى ۲۵۸ سوره ى بقره.

۳۴) مضمون و تفسير آيه ۲۶۰ سوره ى بقره.

۳۵) بابل شهر پر جمعيت و عروس شهرهاى باستانى در جنوب بغداد نزديك حله قرار داشت و اكنون بين دجله و فرات را سرزمين بابل مى گويند (المنجد فى الاعلام)

۳۶) از جمله آيه ى ۷۴ سوره انعام.

۳۷) سوره ى مريم، آيات ۴۲ تا ۴۷ - همانگونه كه گفتيم: آزر عمو يا استاد نجارى ابراهيم بود، ولى به عنوان احترام و يا به خاطر اينكه آزر مدتى از او سرپرستى مى كرد، او را پدر مى خواند:

۳۸) سوره ى مريم، آيه ى ۴۸ و ۴۹.

۳۹) سوره ى انعام، آيه ى ۷۴.

۴۰) سوره ى انبياء، آيه ى ۵۲ تا ۵۸.

۴۱) سوره ى زخرف، آيه ى ۲۶.

۴۲) سوره ى مريم، آيه ى ۴۱ و ۴۲.

۴۳) سوره ى توبه، آيه ى ۱۱۴.

۴۴) سوره ى انبياء، آيه ى ۵۲.

۴۵) اقتباس از تفسير جامع، ج ۲ ص ۲۲۴.

۴۶) سوره ى انبياء، آيه ى ۵۶.

۴۷) سوره ى بقره، آيه ى ۲۶۰.

۴۸) تفسير جامع، ج ۲ ص ۳۲۳ - قصص قرآن بلاغى ص ۵۷، بعضى بر اساس روايتى، اين مباحثه را بعد از ماجراى به آتش افكندن ابراهيم دانسته اند.

۴۹) سوره ى انبياء، آيه ى ۵۷.

۵۰) سوره ى صافات، آيه ى ۸۷ (انى سقيم).

۵۱) امام صادقعليه‌السلام فرمود: آن روزى كه بتها به دست ابراهيمعليه‌السلام شكسته شدند روز عيد نوروز بود (بحار، ط قديم، ج ۵ ص ۱۲۳).

۵۲) سوره ى انبياء آيه ۵۷ فجعلهم جذاذاً الا كبيراً له

۵۳) سوره ى انيباء، آيه ى ۶۱.

۵۴) سوره ى انبياء، آيه ى ۶۲.

۵۵) سوره ى انبياء، آيه ى ۶۴.

۵۶) سوره ى انبياء، آيه ى ۶۵.

۵۷) سوره ى انبياء، آيه ى ۶۶.

۵۸) اقتباس از قصص قرآن بلاغى و مجمع البيان ج ۷ ص ۵۴.

۵۹) مجمع البيان، ج ۷ ص ۵۵، امام صادقعليه‌السلام فرمود: وقتى كه ابراهيم را در آتش افكندند عرض كرد: اللهم انى اسئلك بحق محمد و آل محمد لما انجيتنى منها فجعلها الله برداً و سلاماً: خدايا به حق محمد و آلش از درگاهت مى خواهم كه مرا از آتش نجات دهى، خداوند آتش را براى او سرد و گوارا كرد (بحار ط جديد ج ۲۶ ص ۳۱۹).

۶۰) اين تفسير از ابن عباس نقل شده است (مجمع البيان ج ۸، ص ۴۵۱) - نگارنده گويد: احتمال اين نيز هست كه آن ساختمان را كنار آتش بنا كردند، تا ابراهيم را به بالاى آن برده و از آنجا به درون آتش بيفكنند - با توجه به اين كه از ابن عباس نقل شده اين بناى عظيم (همچون برجى) به بلندى سى متر و عرض بيست متر بود كه از سنگ ساخته بودند (مجمع البيان، ج ۸، ص ۴۵۱).

۶۱) سوره ى توبه، آيه ى ۵۲.

۶۲) يعنى جبرئيل گفت: آيا به من حاجتى دارى اى برگزيده خدا ابراهيم گفت: اما به تو نه.

۶۳) يعنى سخن در اينجا بى مورد است، علم خدا به حال من كافى است، ديگر چه حاجت به سئوال؟

۶۴) مجمع البيان، ج ۷ ص ۵۴.

۶۵) سوره ى انيباء، آيه ى ۶۹.

۶۶) اقتباس از مجمع البيان ج ۷ ص ۵۴ - تفسير جامع ج ۲ ص ۳۲۵، داستانهاى شگفت انگيز قرآن ص ۱۷۰.

۶۷) بيشتر به نظر مى رسد: ابراهيم، محبوب مردم بود، و نمرود با ايجاد مسائل انحرافى مى خواست، مردم را سرگرم كند تا ابراهيم را فراموش كنند، و يا مى خواست، وقت بگذراند و ابراهيم را با اينگونه مسائل ايذائى خسته كند (در اين باره باز سخن خواهيم گفت).

۶۸) اقتباس از مجمع البيان ج ۶ ص ۳۵۶.

۶۹) قد مكر الذين من قبلهم فاتى الله بنيانهم من القواعد فخر عليهم السقف من فوقهم. (نحل - ۲۶)

۷۰) مجمع البيان ج ۶ ص ۳۵۶.

۷۱) اقتباس از بحار ط قديم ج ۵ ص ۱۲۳ - و اين نقشه ها و مسائل انحرافى نيز نتوانست نمرود را به هدف خود برساند.

۷۲) امام صادقعليه‌السلام فرمود: حب الشى ء يعمى و يصم: علاقه زياد به چيزى انسان را كور و كر مى كند.

۷۳) شرح اين ماجرا در كتاب خزينةالجواهر نهاوندى ص ۴۸۸ آمده است.

۷۴) بارو يعنى حصار گرد قلعه.

۷۵) ديوان پروين اعتصامى.

۷۶) بحار ط، كمپانى ج ۵ ص ۱۲۰ عجيب اينكه عذاب لوط هم در روز چهارشنبه بوده است (بحار ط جديد ج ۱۲ ص ۱۵۱) با توجه به اينكه قوم لوط قبلا جزء نمروديان بودند. و چنانكه نقل مى كنند عبيدالله بن زياد عامل سفاك كشتار عاشورا، پس از گذشت پنج سال از شهادت شهيدان كربلا، بدست ابراهيم فرزند مالك اشتر در روز عاشوراى سال ۶۶ در جنگ سپاه مختار با سپاه شام به هلاكت رسيد (تتمه المنتهى ص ۶۲) - فاعتبروا يا اولى الابصار.

۷۷) اقتباس از تاريخ روضةالصفا ج ۱.

۷۸) حيوةالقلوب مجلسى ج ۱ ص ۱۷۵.

۷۹) و ارادوا به كيداً فجعلنا هم الاخسرين (انيباء ۷۰).

۸۰) بايد توجه داشت كه نمرود پس از حمله پشه ها و عذاب الهى (چنانكه در فصل قبل گفتيم) چهل سال ديگر زندگى كرد، و باقيماندگان از هلاك شدگان در اطراف او بودند و از مخالفت با ابراهيم دست بر نمى داشتند.

۸۱) الميزان ج ۷ ص ۲۴۰ و ۲۴۱. فامرهم ان ينفوا ابراهيم من بلاده.

۸۲) و نجيناه و لوطا الى الارض التى باركنا فيها للعالمين. (انبياء، ۷۱)

۸۳) يكى از فرازهاى برجسته زندگى ابراهيم ازدواج با ساره دختر يكى از پيامبران بنام لاحج است، كه ساره (همچون خديجه) اموال بسيار داشت و در اختيار ابراهيم گذاشت و ابراهيم آن اموال را در راه خدا مصرف مى كرد (ابراهيم در ۳۷ سالگى با ساره ازدواج كرد - تاريخ طبرى ج ۳ ص ۲۱۸).

۸۴) سوره ى صافات، آيه ى ۹۹.

۸۵) در حقيقت، حاكم مى خواست با اين كار از ساره، عذرخواهى كند و ساره او را ببخشد.

۸۶) در حقيقت، حاكم مى خواست با اين كار از ساره، عذرخواهى كند و ساره او را ببخشد.

۸۷) الميزان، ج ۷ ص ۲۴۱ - تفسير جامع ج ۲ ص ۳۲۸ - فقال الملك اشهد ان الهك لرفيق كريم و انك ترغبنى فى دينك: گواهى مى دهم كه خداى تو مهربان و بزرگوار است و تو مرا به دينت گرايش دادى (الميزان ج ۷ ص ۴۲۲)

۸۹) در حقيقت رسالت ابراهيمعليه‌السلام در بابل پايان نيافت، و اينك لازم بود رسالتش را به نقاط ديگر توسعه دهد.

۹۰) الميزان، ج ۷ ص ۲۴۳.

۹۱) تفسير جامع، ج ۲ ص ۳۲۸ (مرقد پاك ابراهيم در شهر قدس خليل است).

۹۲) رب هب لى من الصالحين. (صافات - ۱۰۰).

۹۳) فبشرناه بغلام حليم (صافات - ۱۰۰).

۹۴) از ابن عباس نقل شده هنگامى كه ابراهيم ۹۹ سال داشت، اسماعيل متولد شد و از بعضى نقل شده ابراهيم تا ۱۷۷ سالگى فرزندى نداشت. (مجمع البيان ج ۶ ص ۳۱۹)

۹۵) درباره قوم لوط و عذاب آنها در بخش دوم، مشروحاً سخن خواهيم گفت.

۹۶) سوره ى ابراهيم، آيه ى ۳۸.

۹۷) سوره هود آيه ۶۸ تا ۷۵ (مجمع البيان ج ۵ ص ۱۷۵) در اين باره در فصل ۲ بخش ۲ سخن به ميان خواهد آمد.

۹۸) سوره ى هود آيه ى ۸۱ - ۸۲.

۹۹) كامل ابن اثير ج ۲ ص ۱۰۳.

۱۰۰) جالب اينكه طبق روايات، حضرت ولى عصر (عج) هنگام ظهور، در همين محل ذى طوى به مناجات و دعا مى پردازد، و منتظر ۳۱۳ نفر از ياران مخصوصش مى شود تا بيايند و با هم كنار كعبه روند، آن حضرت اين دعا را (كه در قرآن آمده) مى خواند: امن يجيب المضطر اذا دعاه و يكشف السو. (بحار ط جديد ج ۵۲ ص ۳۰۴)

۱۰۱) بحار ج ۵ ط قديم - تفسر نمونه ج ۱۰ ص ۳۷۰ و ۴۰۴ - و قصص قرآن صدر بلاغى.

۱۰۲) بنابر قول ديگر (چنانكه خواهيم گفت) هاجر پس از پايان ساختمان كعبه از دنيا رفت.

۱۰۳) ناگفته نماند كه: ابراهيم با تجربه، كه در مورد همسر نيز تجربه كافى داشت، در اين ملاقات با همسر اول اسماعيل، فهميد كه او شايسته نيست و قابل تربيت نيز نمى باشد، لذا آن دستور را داد، وگرنه در بسيارى از موارد، زنها قابل اصلاح هستند و نبايد با مختصر پيش آمدى به فكر طلاق افتاد.

۱۰۴) بحار، ج ۵ ط قديم ص ۱۴۲.

۱۰۵) سوره ى آل عمران، آيه ى ۹۶.

۱۰۶) چنانكه از آيه ۳۷ سوره ابراهيم چنين استفاده مى شود.

۱۰۷) سظوره ى بقره آيه ى ۱۲۷.

۱۰۸) و اذن فى الناس بالحج ياتوك... ليشهدوا منافع لهم (حج، ۲۸ - ۲۹).

۱۰۹) مجمع البيان ج ۷ ص ۸۰.

۱۱۰) توضيح اينكه: ابراهيم مى خواست قلبش مالامال از اطمينان شود، و احتياط مى كرد كه مبادا وسوسه اى در كار باشد. با توجه به اين كه پاى كشتن و قربانى كردن در ميان بود.

۱۱۱) گر چه قبلاً گفتيم هاجر از دنيا رفت، ولى قول ديگر اين است كه هاجر در اين وقت زنده بود. و اين مطلب به همين اساس است - ضمناً بعضى معتقدند كه ذبيح، اسحاق بوده نه اسماعيل، بنابراين قول، ساره زنده بوده و در جريان ذبح بوده است، ولى اكثر علماى اسلام معتقدند كه ذبيح، همان اسماعيل بوده است و اين موضوع از امام صادقعليه‌السلام سئوال شد، فرمود: اسماعيل بود (نورالثقلين ج ۴ ص ۴۲۴) و سخن معروف پيامبر صلى الله عليه و آله انا ابن الذبيحين (من پسر دو قربانى هستم) با توجه به اينكه ترديدى نيست آن حضرت از نوادگان اسماعيل است، نيز اين مطلب را تاييد مى كند، اما در تورات، اسحاق به عنوان ذبيح معرفى شده، گوئى مطالب تورات وارد روايات اسلامى شده است.

۱۱۲) هم اكنون در مراسم حج در منى، سه ستون (بنامهاى جمره اولى و وسطى و اخرى) بياد اين خاطره سنگباران مى شوند.

۱۱۳) يا ابت افعل ما تؤمر ستجدنى انشاءالله من الصابرين (صافات - ۱۰۲).

۱۱۴) مجمع البيان، ج ۷ ص ۴۵۲ - تفسير ابوالفتوح ج ۹ ص ۳۲۰ - معراج السعادة ص ۴۹۱.

۱۱۵) معراج السعادة ص ۴۹۱، مجمع البيان ج ۸ ص ۴۵۳.

۱۱۶) صافات، آيه ۱۰۹ - ۱۱۱.

۱۱۷) تفسير ابوالفتوح رازى ج ۹ ص ۳۲۰ - ۳۲۴ گرچه قبلاً وصيت اسماعيل را ذكر كرديم و با ترسيم فوق كمى تفاوت داشت، ولى ترسيم فوق نيز نقل شده، ما هر دو را نقل كرديم تا در اين جهت، مطلب تكميل گردد.

۱۱۸) سفينةالبحار، ج ۱ ص ۷۴ - بحار ط جديد، ج ۱۲ ص ۱۵۵.

۱۱۹) حيوةالقلوب ج ۱ ص ۱۶۷.

۱۲۰) سوره ى هود، آيه ى ۷۲ (قبلاً داستانش ذكر شد).

۱۲۱) كتاب موش و گربه شيخ بهائى.

۱۲۲) سوره ى توبه، آيه ى ۱۴ - سوره ى هود، آيه ى ۷۵.

۱۲۳) بظحار ط قديم ج ۵ ص ۱۱۱.

۱۲۴) مجمع البيان ج ۱ ص ۲۰۰.

۱۲۵) مدرك قبل ج ۵ ذيل آيه ۱۴ توبه.

۱۲۶) حيوةالقلوب ج ۱ ص ۱۶۷.

۱۲۷) معراج السعادة، ص ۴۹۱.

۱۲۸) بحار، ط قديم ج ۵ ص ۱۱۳.

۱۲۹) الاوائل ص ۴۸۷ - ۵۱۸ - ۳۵۱ - ۳۵۸.

۱۳۰) مواعظالعدديه ص ۲۲۳.

۱۳۱) خليل به معنى توجه به اسرار جهان و به معنى نياز، در گفتار پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله (در مناظره با مسيحيان) آمده است (احتجاج طبرسى ج ۱ ص ۱۶ تا ۲۴).

۱۳۲) تفسير برهان ج ۱ ص ۴۱۷.

۱۳۳) بحار ط قديم ج ۵ ص ۱۱۱.

۱۳۴) سفينةالبحار ج ۱ ص ۷۴.

۱۳۵) بعضى گويند ابراهيم را از اين رو ابراهيم خوانند لانه هم و بر(زيرا او با همت خود كسب روزى مى كرد و در اره مستضعفان مصرف مى نمود (بحار ط قديم ج ۵ ص ۱۱۱).

۱۳۶) همان مدرك.

۱۳۷) مجمع البيان، ج ۳ ص ۱۱۷

۱۳۸) بحار ط قديم ج ۵ ص ۱۱۱.

۱۳۹) او عابدى بود بنام ماريا فرزند اوس كه ۶۶۰ سال عمر كرد.

۱۴۰) بحار، ط قديم، ج ۵ ص ۱۳۳.

۱۴۱) بحار، ط قديم، ج ۵، ص ۱۱۴.

۱۴۲) مدرك قبل، ص ۱۳۰.

۱۴۳) بحار، ج ۵ ص ۱۳۱.

۱۴۴) عن الصادقعليه‌السلام : اثا فى الاسلام ثلاثة الصلاة و الزكاة و الولاية، لا تصح واحدة منهن الا بصاحبتيها (اصول كافى، ج ۲ باب دعائم الاسلام حديث ۴).

۱۴۶) ناگفته نماند چنانكه قبلاً گفتيم: وقتى كه لجاجت و عدم شايستگى پدر براى اصلاح، براى ابراهيم ثابت شد از او بيزارى جست، و اين مطلب در آيه ۱۱۴ سوره توبه آمده است.

۱۴۷) اصول كافى، ج ۲ ص ۳۸ (باب فضل الدعاء و الحث عليه حديث ۳).

۱۴۸) سفينةالبحار ج ۱ ص ۴۴۶.

۱۴۹) همان مدرك - روايات ديگرى نيز در اين باره در سفينةالبحار، ج ۱، ص ۴۴۸ و ۴۴۹ آمده است.

۱۵۰) همان مدرك - روايات ديگرى نيز در اين باره در سفينةالبحار، ج ۱، ص ۴۴۸ و ۴۴۹ آمده است.

۱۵۱) همان مدرك - روايات ديگرى نيز در اين باره در سفينةالبحار، ج ۱، ص ۴۴۸ و ۴۴۹ آمده است.

۱۵۲) تفسير صافى، ذيل آيه ۶۰ سوره ى مؤمن.

۱۵۳) سفينةالبحار.

۱۵۴) سوره ى بقره، آيه ى ۱۲۷.

۱۵۵) عبدالملك بن قريب بن عبدالملك بن على بن اصمع، معروف به اصمعى شخصى اديب و خوش ذوق و شاعر و سخنور بوده، حافظه قوى داشته كه گويند دوازده هزار قصيده به حفظ داشته است، وقتى به جائى مسافرت مى كرد، كتابهايش را با ۱۸ صندوق حمل مى كردند، او از آنجا كه خوش مشرب و شاددل بود، تا شصت سالگى، نشانه ى پيرى در او نبود، او بالغ بر نود سال عمر كرد و تا زمان مأمون عباسى بود (الكنى و الاقاب ج ۲ ص ۳۷).

۱۵۶) اى خدائى كه دعاى مضطر را در تاريكيها اجابت مى كنى، اى برطرف كننده ى گرفتاريها و بلاها و بيماريها، در كنار كعبه، آنانكه به مهمانى تو آمده اند بعضى در خوابند و بعضى بيدار شده اند اما چشم جود و كرم تو را اى خداى قيوم، خواب نمى گيرد. اگر تنها اهل فضيلت به وجود و كرامتت، اميدوار باشند، پس به گنهكار چه كسى كرم و لطف كند؟!

۱۵۷) يعنى تو بسيار آمرزنده اى، از درگاهت مغفرت و آمرزش براى من لطف كن و با جود و كرمت مرا ببخش.

مرا به جودت ببخش همچون فضل و لطف از روى شرف، اى خدائى كه خلق در حرم به سوى او اشاره و التجاء مى كنند.

۱۵۸) يعنى اى پروردگار جهانيان به سوى تو آمده ام، در حالى خدائى كه خلق در حرم كنار گذاشته تنها پناه به درگاهت آورده ام.

از روى قصد و نيت اى خداى من به سوى تو آمده ام، تو مورد حاجت و پناه گنهكاران هستى. به خانه عفو تو در آمده ام اى خداى من، تا به فضل و كرمت به من رحم كنى اى ياور همه. تو حقاً خداى صاحب كرمهاى زياد هستى و تو مونس وحشت زدگان مى باشى.

۱۵۹) يعنى اى خدائى كه در هر ساعتى مورد آرزوى ما هستى، گرفتاريم را به تو شكايت مى كننم به شكايتم رحم كن.

اى خدا و اى اميد من تو برطرف كننده ى اندوهم هستى، همه ى گناهانم را ببخش و حاجتم را روا فرما.

زاد و توشه ام كم است مرا به مقصد نمى رساند، گريه ام براى اين است، يا براى دورى مسافت (سفر آخرت) است با اعمال زشت به درگاهت رو آورده ام، هيچ كسى همچون من، گنهكار نيست.

اگر مرا در آتش بسوزانى اى آخرين اميد آرزومندان، در اين صورت اميدم و ترسم به تو كجا خواهد رفت من غريب و تنهايم و شكرم كم است، گرفتاريم را به درگاه تو شكايت مى كنم، شكايتم را بپذير.

اى خداى من اگر قبل از ميل من به من لطف مى كنى آن را اى سرورم باز در رساندن راحتى من شامل حالم كن و لحظه ى مرگم را توام با لطفت زود برسان.

۱۶۰) نقل از بحرالمحبه فى اسرار المودة غزالى ۴۱ تا ۴۴.

۱۶۱) آل عمران، آيه ۳۲.

۱۶۲) واجعل لى لسان صدق فى الاخرين (شعراء - ۸۴)

۱۶۳) رياض الاحزان قزوينى، ص ۳۱.

۱۶۴) بحار ط قديم ج ۵، حيوة القلوب ج ۱ ص ۹۳.

۱۶۵) فلا تموتن الا و انتم مسلمون (بقره - ۱۳۲).

۱۶۶) بحار، ط قديم ج ۵.

۱۶۷) قصص الانبياء عبدالوهاب نجار، ص ۱۱۱.

۱۶۸) مدرك قبلى ص ۱۰۹ (اين نيز يكى از پاداشهاى عظيم هاجر و اسماعيل است كه قبرش كنار كعبه قرار دارد.)

۱۶۹) بحار، ط قديم ج ۵.

۱۷۰) مفردات راغب (لوط) ص ۴۵۶.

۱۷۱) الاوائل ص ۴۸۷ - ۵۱۸.

۱۷۲) فامن له لوط و قال انى مهاجر الى ربى (عنكبوت - ۲۶).

۱۷۳) سفينة البحار ج ۲ ص ۵۱۶ - سرگذشت لوط در بحار ط جديد ج ۱۲ صفحه ۱۴۰ تا ۱۷۱ آمده است.

۱۷۴) و نجيناء و لوطا الى الارض التى باركنا للعالمين (انبياء - ۷۱).

۱۷۵) بحار ط جديد ج ۱۲ ص ۱۶۳ و ۱۵۵.

۱۷۶) بحار ط جديد ج ۱۲ ص ۱۶۳ و ۱۵۵.

۱۷۷) بحار ط جديد ج ۱۲ ص ۱۵۵.

۱۷۸) بحار ط جديد ج ۱۲ ص ۱۵۱ - خصال ج ۱، ص ۱۶۰.

۱۷۹) سفينة البحار ج ۱ ص ۵۹۷.

۱۸۰) تفسير قمى ص ۴۹۶.

۱۸۱) عنكبوت، ۲۹.

۱۸۲) عنكبوت، ۳۰.

۱۸۳) تفسير نمونه، ج ۱۶ ص ۲۵۴.

۱۸۴) تهذيب الاحكام شيخ طوسى (ره) ط جديد ج ۳ ص ۲۶۲.

۱۸۵) سفينه البحار ج ۲ ص ۵۱۶.

۱۸۶) بحار ط جديد ج ۱۲ ص ۱۱۵.

۱۸۷) سفينة البحار ج ۲ ص ۵۱۷ - در اينجا ذكر اين مطلب بجا است كه در اسلام عمل لوط از گناهان كبيره است، و حد آن براى هر دو در صورتى كه از روى اختيار بوده يا اعدام با شمشير (و اسلحه ديگر) است و يا دست و پاى او را بستن از كوه به طرف زمين پرت كردن و يا در آتش، سوازندن است، و ضمنا مادر و خواهر و دختر كسى كه لوط داده بر لوط كننده حرام ابدى مى شود.

در حالى كه اسلام اين چنين با اين عمل زشت، بر خورد شديد كرده، دنياى غرب از جمله انگستان آنچنان در شهوت پرستى، مسخ شده است كه همجنيس بازى و حتى جواز ازدواج پسر با پسر را در مجلس شوارى خود به تصويب رسانده اند، با توجه به اين مطلب در قرن بيستم، ديگر جاى تعجب نيست كه در زمان لوط آنچنان غوطه ور در آلودگى بودند!.

۱۸۸) تعبير به برادر، حاكى از كمال دلسوزى نسبت به قومش است.

۱۸۹) سوره انبياء، آيه ۱۷۴.

۱۹۰) در فصل ۱۳ بخش اول در اين باره سخن به ميان آمد.

۱۹۱) تفسير برهان ج ۲ ص ۲۲۶.

۱۹۲) بحار ط جديد ج ۱۲ ص ۱۵۶.

۱۹۳) سوره هود، آيه ۷۷.

۱۹۴) الميزان ج ۱۰ ص ۳۶۲.

۱۹۵) سوره هود، آيه ۷۸.

۱۹۶) سوره هود، آيه ۷۸ - ۷۹.

۱۹۷) سوره هود، آيه ۸۰. (بحار ج ۱۲ ط جديد ص ۱۵۷ و ۱۵۸).

۱۹۸) قصص و قرآن بلاغى ص ۷۶.

۱۹۹) بحار ط جديد ج ۱۲ ص ۱۵۸ - تفسير برهان ج ۲ ص ۲۲۸.

۲۰۰) سوره هود، آيه ۸۱.

۲۰۱) تفسير آيه ۳۷سوره ى قمر.

۲۰۲) سوره ى هود، آيه ۸۱.

۲۰۳) سوره ى هود، آيه ۸۱ تا ۸۳ - بحار ط جديد ج ۱۱ ص ۱۶۸.

۲۰۴) بحار ط جديد ج ۱۲ ص ۱۹۵.

۲۰۵) تفسير نمونه، ج ص ۱۸۰ به نقل از مجمع البيان ذيل آيه ۸۰ سوره ى هود.

۲۰۶) بحار جديد، ج ۱۲ ص ۱۵۱ به نقل از خصال ج ۱ ص ۱۵۶.

۲۰۷) بحار ط جديد ج ۱۲ ص ۱۵۳.

۲۰۸) بحار، ط جديد ج ۱۲ ص ۱۵۲.

۲۰۹) خوب بود به جاى جمله جفا پيشه حمله ى جزا پيشه مى گفت (نگارنده).

۲۱۰) بحار ط جديد ج ۱۲ ص ۱۵۲.

۲۱۱) نهج البلاغه خطبه ۲۲۳.

۲۱۲) تفسير ابوالفتح رازى ج ۹ ص ۲۰۸.

۲۱۳) اين سد به دستور بلقيس در ميان دو كوه عظيمى ساخته شده بود كه داراى سه در روى هم بود، و از آنها دوازده راه آب درست كرده بودند كه به سوى آنها باغها و مزارع مى رفت (تفسير ابوالفتح ج ۹ ص ۲۰۹ - تفسير برهان ج ۳ ص ۳۴۷.

۲۱۴) آيه ۱۴ تا ۱۸ سوره ى سبا.

۲۱۵) تفسير صافى ص ۴۴۰ ذيل آيه ۱۸ سوره ى سبا - تفسير ابوالفتح رازى ج ۹ ص ۲۰۷.

۲۱۶) نور الثقلين ج ۲ ص ۳۳۳.

۲۱۷) بحار طبع جديد ۱۴ ص ۱۴۶.

۲۱۸) سفينه البحار ج ۲ ص ۱۷۶ - بحار ط قديم ج ۵ ص ۹۴.

۲۱۹) اثباه الهداء شيخ حر عاملى ج ۷ ص ۴۸۲.

۲۲۰) مجمع البيان، ج ۵ ص ۴۹.

۲۲۱) درك قبلى.