آداب معنوى 2000 عمل مستحب و مكروه

آداب معنوى 2000 عمل مستحب و مكروه0%

آداب معنوى 2000 عمل مستحب و مكروه نویسنده:
گروه: سایر کتابها

آداب معنوى 2000 عمل مستحب و مكروه

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: روح الله ولى ابرقوئى
گروه: مشاهدات: 22583
دانلود: 4070

توضیحات:

آداب معنوى 2000 عمل مستحب و مكروه
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 378 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 22583 / دانلود: 4070
اندازه اندازه اندازه
آداب معنوى 2000 عمل مستحب و مكروه

آداب معنوى 2000 عمل مستحب و مكروه

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

مكروهات خريد و فروش

١. مكروه است كه فروشنده ، جنس خود را ستايش كند.(٦٩٥)

٢. مكروه است كه مشترى جنسى را كه مى خواهد بخرد، مذمت كند.(٦٩٦)

٣. مكروه است كه هنگام خريد و فروش ، هر يك از مشترى يا فروشنده ، سوگند ياد كنند؛ چرا كه سوگند دروغ حرام است(٦٩٧)

٤. كراهت دارد كه فروشنده جنس را در جايى كه در اثر تاريكى يا دليل نقص كالا مشخص نمى شود، بفروشد.(٦٩٨)

٥. كراهت دارد كه بدون ضرورت و احتياج ، از مؤ من سود گرفته شود.(٦٩٩)

٦. سود گرفتن از كسى كه به وى وعده احسان داده شده است ، كراهت دارد؛ مگر آنكه چاره اى از گرفتن فائده و سود نداشته باشد.(٧٠٠)

٧. مكروه است كه معامله را بين طلوع فجر و طلوع خورشيد، انجام دهند.

٨. مكروه است كه انسان قبل از ساير كسبه ، داخل بازار شود و بعد از همه بيرون برود.(٧٠١)

٩. كراهت دارد كه انسان با فرومايگان و كسانى كه از بيهوده سخن گفتن و نحوه قضاوت ديگران درباره خود پروا ندارند، معامله كند.(٧٠٢)

١٠. كراهت دارد كه انسان بدون داشتن تخصص و آگاهى متعرض كيل و وزن مكيل و موزون و شمارش شمردنيها و مساحت متر كردنيها شود.(٧٠٣)

١١. مكروه است كه بعد از عقد معامله ، خريدار از فروشنده بخواهد قيمت معين شده را كم كند.(٧٠٤)

١٢. وارد شدن در معامله اى كه قبلا مؤ منى گفتگويش را انجام داده و مى خواهد آنرا بخرد، مكروه است(٧٠٥)

١٣. از خريد و فروش ها و تجارت مكروه ، صرافى كردن است ؛ چرا كه در روايت آمده است كه صراف به واسطه عمل مزبور، از ربا محفوظ نيست(٧٠٦)

١٤. كفن فروشى نيز كراهت دارد. علت كراهت آن اين است كه كفن فروش ‍ همواره آرزوى مرگ مردم يا شيوع بيمارى عمومى از قبيل وبا كه مرگ عده اى را به دنبال دارد، مى كند تا بدان وسيله ، سود برد.(٧٠٧)

١٥. غلام فروشى نيز كراهت دارد. در روايتى از پيغمبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله چنين وارد شده است كه :بدترين (كم خيرترين و كم بركت ترين ) مردم ، كسى است كه مردم فروشى كند.(٧٠٨)

١٦. احتكار طعام از تجارتهاى مكروه است در صورتى كه مردم به آن احتياج نداشته باشند وگرنه حرام مى باشد.(٧٠٩)

١٧. از شغلها و تجارتهاى مكروه ديگر ذبح كردن حيوانات است (البته قصابى كردن براى فروش گوشت ، مكروه نمى باشد). به دليل اين كه در روايت آمده است كه اين كار، سبب سنگدلى و بى رحمى مى شود و در روايت وارد شده است كسى كه سنگدل باشد، از رحمت خدا دور است(٧١٠)

١٨. از تجارتهاى مكروه ديگر، جهاندن حيوان نر بر ماده است ؛ به دليل پستى كسب به آن (كه به اين صورت است : كسى كه حيوان نر دارد آن را اجاره دهد براى جهاندن بر ماده تا آبستن شود و در عوض آن مزد بگيرد.)

١٩. معامله با مالى كه اطفال به دست مى آورند، مكروه است البته در صورتى كه معلوم نباشد طفل ، مال را از چه راهى به دست آورده است (از راه حلال يا حرام ). زيرا اين احتمال وجود دارد كه اين مال از راه حرام باشد.(٧١١)

٢٠. معامله كردن با كسى كه از حرام اجتناب نمى كند، يعنى در معاملاتش ‍ نسبت به حرام بى باك است ، كراهت دارد.(٧١٢)

٢١. از شغلهاى مكروه اين است كه شخص كار خود را، خريد و فروش گندم و جو و مانند اينها قرار دهد.(٧١٣)

آداب مسافرت

١. سفر بايد با سلامتى ، جهاد با غنيمت و حج با بى نيازى همراه باشد. در حديث شريفى به نقل از امام جعفر صادقعليه‌السلام آمده استسافروا تصحوا و جاهدا تغنموا و حجوا تستغنوا.سفر كنيد تا سالم بمانيد و جهاد كنيد تا غنيمت بگيرد و حج كنيد تا بى نياز گرديد.(٧١٤)

٢. پيش از سفر بايد همراه بگزينى اسلام چندين ويژگى براى همراهان سفر برشمرده است :

الف ) دوستت همسنگ تو باشد. در حديثى آمده است كه نبايد همراه كسى شوى كه بر تو انفاق مى كند؛ زيرا موجب خوارى مؤ من است

ب ) به مسافر، فرمان داده شده است كه دوستانش كمتر از هفت نفر باشند. در حديثى آمده است كه بهترين دوستان نزد خدا، چهار تن هستند و هيچ گروهى از هفت تن ، تجاوز نكردند، مگر آن كه غوغايشان فزونى يافت

ج ) دستور شده است كه با دوستان به مهربانى رفتار كنيد.(٧١٥)

٣. دستور داده شده است به مسافر كه براى سفرش ، توشه بردارد. اين كار از شرافت مرد به شمار آمده است در حديثى آمده است كه شش امر از جوانمردى است - سه امر در حضر و سه امر در سفر - در حضر تلاوت قرآن و آباد كردن مساجد و برادر دينى گرفتن و خوش اخلاقى و شوخى در امورى كه خدا عصيان نشود، در حديث ديگرى آمده است هنگامى كه على بن الحسينعليه‌السلام قصد سفر حج يا عمره مى كرد، بهترين توشه را از بادام ، شكر، آشاميدنى ترش و شيرين برمى گرفت

از امام صادقعليه‌السلام نقل شده است كه فرمود:لقمان در سفارشهاى خود به پسرش مى گفت : پسرم ! با شمشير، كفش ، عمامه ، خيمه ، مشك ، نخ و سوزن به سفر برو. داروهايى را با خود برگير كه تو و همراهانت را سود بخشد و با دوستانت همراهى كن ، مگر در معصيت خداوند.

همچنين مستحب است كه فرد قدرى خاك شفا با خود بردارد.(٧١٦)

٤. مستحب است كه مسافر بر خدا توكل كرده سفرش را بر اساس ‍ وسوسه هاى شيطانى و بدبينى هايى كه اول در دل دامن مى زند، به تاءخير نيندازد.(٧١٧)

٥. مستحب است براى مسافر كه هر گاه به سفر مى رود، اين آيه را بخواند؛ زيرا حضرت صادقعليه‌السلام هر گاه پاى در ركاب مى نهاد، مى گفت :سبحان الذى سخرلنا هذا و ما كنا له مقرنين و هفت بار مى فرمود:سبحان اللّه هفت بار نيز مى فرمود:الحمد اللّه هفت بار هم مى فرمود:لا اله الا اللّه.(٧١٨)

٦. شايسته است شخص مسافر، به هزينه خود توجه داشته باشد.(٧١٩)

٧. مسافرت بايد به طور كلى با ميانه روى همراه باشد؛ ولى در حج و عمره مستحب است كه با گشاده دستى عمل گردد.(٧٢٠)

٨. هنگامى كه مسافر وارد شهرى شد، مستحب است كه به هنگام ديدن شهر، دعايى رابخواند كه در وصيت پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله به علىعليه‌السلام آمده است :اللهم انى اسئلك خيرها و اعوذبك من شرها، اللهم حببنا الى اهلها و حبب صالحى اهلها الينا.

خدايا! خير آن را از تو مى خواهم و از شر آن به تو پناه مى برم ، خداوندا! ما را محبوب اهالى آن گردان ، و صالحان آن را دوست ما كن(٧٢١)

٩. مستحب است كه شخص براى بازگشت از سفر، شتاب كند. از امام سجادعليه‌السلام نقل است كه فرمود:سفر بخشى از دوزخ است ، پس ‍ هر گاه كسى سفرش را به انجام رساند، به شتاب به سوى خانواده اش ‍ بازگردد.(٧٢٢)

١٠. مستحب است كه انسان از همان راهى باز نگردد كه رفته است ، بلكه چنانچه اگر دو راه وجود دارد راه ديگرى را برگزيند.(٧٢٣)

١١. مستحب است كه مسافر با هديه اى به خانه باز گردد، ولو قدر و قيمت آن ناچيز باشد.(٧٢٤)

١٢. مستحب است كه مؤ منان به ويژه در سفر حج ، مسافرشان را يارى رسانند. همچنين مستحب است كه مؤ منان به خانواده حاجيان توجه داشته باشند و آنان را زيارت كرده و در صورت نياز به ايشان خدمت كنند. در روايتى آمده است : كسى كه عهده دار خانواده و اموال يك حاجى گردد، همچون حاجى اجر مى برد، گويى كه خود شخصا به حج رفته است(٧٢٥)

١٣. مستحب است كه به هنگام بازگشت حاجى به ديار خود، به ديدار او روند. در حديثى آمده است : كسى كه حاجى را ديدار كند و با او دست دهد، مانند كسى است كه حجرالاسود را به دست گرفته است(٧٢٦)

١٤. در وصيت فراگيرى از لقمان حكيم ، نكاتى آمده است كه مسافر به ويژه حاجى را در اين سفر الهى سود مى رساند. از امام صادقعليه‌السلام روايت است كه فرمود:لقمان به فرزندش گفت : هر گاه با گروهى سفر كردى ، در هر امر خود و ايشان ، زياد رايزنى كن و لبخند فراوان بر چهره ظاهر ساز و در توشه ات ميان آنها بخشنده باش هر گاه تو را خواندند بديشان پاسخ گو. هر گاه از تو طلبيدند، ياريشان رسان سكوت فراوان به كار بند و نماز بسيار به جاى آور. در مركب ، آب و توشه به همراهانت ايثار كن و هر گاه تو را به گواهى بر حقى خواستند بديشان گواهى ده هر گاه از تو مشورت جستند، انديشه ات را كامل به كار انداز. قبل از درنگ و تفكر تصميم مگير. در مشورت زود پاسخ مگو، تا ابعاد گوناگون آن را نيك بدانى در حالى بخواب ، بخور و نماز بگزار، كه انديشه و حكمتت را در مشورت به كار مى بندى كسى كه نصيحتش را براى كسى كه از او مشورت خواسته ، خالص ‍ نگرداند، خداوند انديشه اش را از او بستاند و امانت را از او برگيرد. هر گاه دوستانت را ديدى كه راه مى روند، تو نيز با آنها راه برو. هر گاه كه ديدى كه ايشان كار مى كنند، تو نيز با آنان به كار بپرداز و هر گاه صدقه و قرض دادند تو نيز بده

سخن كسى را كه از تو بزرگتر است بشنو. هر گاه به تو فرمانى دادند، يا از تو چيزى خواستند، در پاسخ ايشان آرى گو و از گفتن نه بپرهيز؛ چرا كه نه ناتوانى است و موجب نكوهش هر گاه در راه سرگردان شديد، فرود آييد و هر گاه ترديد كرديد، بايستيد و تدبيرى بيانديشيد. اگر يك نفر را تنها ديديد، پيرامون راه از او مپرسيد و از وى راهنمايى مجوييد؛ زيرا يك نفر در بيابان مشكوك است ، شايد كه جاسوس دزدان باشد يا شيطانى كه شما را به تحير كشد. از دو شخص نيز بپرهيزيد، مگر اين كه نظرتان غير از اين باشد، چه ، عاقل هنگامى كه به چشم ، چيزى را ببيند حق را از آن باز شناسد و حاضر، چيزى را مى بيند كه غايب نمى بيند.

پسرم ! هر گاه وقت نماز شد، آن را براى چيزى به تاءخير مينداز. نماز بگزار و راحت شو كه آن دينى است بر عهده تو. نماز را به جماعت برپا كن ، اگر چه بر نوك پيكانى اگر خواستيد فرود آييد، در سرزمينى فرود آييد كه رنگش ‍ نكوتر و خاكش نرمتر و گياهش بيشتر باشد و هر گاه فرود آمدى ، پيش از آن كه بنشينى ، دو ركعت نماز بگزار و زمينى را كه بدان درآمدى وداع گو و به آن و اهاليش درود فرست ؛ زيرا هر سرزمينى را فرشتگانى است اگر پيش از آنكه خوراكى بخورى ، توانستى ، آن را با دادن صدقه آغاز كنى ، پس اين كار را انجام بده مادام كه سواره هستى ، قرآن بخوان و به هنگام كار تسبيح بگو. به هنگام بيكارى دعا بخوان از حركت در اول شب بپرهيز و در آخر شب ، ره بپوى و مبادا كه در راه ، صداى خويش بلند كنى(٧٢٧)

١٥. از حضرت صادقعليه‌السلام نقل است كه كسى نبايد سفر كند، مگر براى سه چيز: سفرى كه توشه آخرت در آن حاصل شود، يا سفرى كه باعث مرمت امور معاش و زندگى گردد، يا سفرى كه براى سير و لذت حلال باشد.

١٦. در حديثى آمده است كه محمد بن مسلم از حضرت صادقعليه‌السلام پرسيد كه به زمينى مى روم كه در آنجا به غير از برف و يخ چيزى نيست در ادامه حديث آمده است كه حضرت فرمودند: به چنين زمينى نرو، كه دينت در آنجا هلاك مى شود.(٧٢٨)

١٧. در احاديث آمده است كه روزهاى شنبه ، سه شنبه و پنج شنبه براى مسافرت خوب مى باشند. سه شنبه ، روزى است كه خداوند در آن روز، آهن را براى داوودعليه‌السلام نرم كرد. در روايت آمده است كه اگر روز شنبه سنگى از كوهى بگردد، خداوند آن را به جاى خود برگرداند و روز پنج شنبه هم روزى است كه پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله در آن روز به سفر مى رفتند و مى فرمودند كه روز پنج شنبه را خدا و رسول و ملائكه دوست مى دارند.

١٨. از امام صادقعليه‌السلام منقول است كه سفر كردن و سعى در حوائج در بامداد روز جمعه مكروه است ؛ چون ممكن است كه از نماز باز بماند. اما بعد از نماز، براى تبرك خوب است

١٩. در روايتى آمده است كه روز دوشنبه ، به دليل رحلت پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله در آن روز براى مسافرت خوب نمى باشد.

٢٠. در روايات معتبر آمده است كه سفر كردن در هنگامى كه در عقرب مى باشد، عاقبت خوبى ندارد.

٢١. روز چهارشنبه نيز براى مسافرت نيكو نيست

٢٢. مستحب است كه مسافر براى رفع نحوستهاى سفر، صدقه بدهد و هنگام سفر دعاهاى وارده را بخواند.(٧٢٩)

٢٣. مستحب است كه مسافر موقع بيرون رفتن غسل كند و دعاى مربوطه را بخواند، همچنين دو ركعت نماز بگزارد. (در ركعت اول توحيد و در ركعت دوم سوره قدر). بعد از نماز دعاى وارده را نيز بخواند.(٧٣٠)

٢٤. مستحب است وقتى انسان براى مسافرت از خانه بيرون مى رود عمامه به سر ببندد كه در حديثى از حضرت صادقعليه‌السلام آمده است هر كس ‍ اين كار را انجام مى دهد ضامن او هستم تا سالم به اهل خود برگردد. و از امام موسىعليه‌السلام آمده است كه من ضامنم تا او را دزد و غرق شدن و سوختن پيش نيايد.(٧٣١)

٢٥. پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: اگر مسافرت شما پياده مى باشد خوب است كه كمر را محكم بنديد تا آن كه پياده رفتن بر شما آسان شود و در جايى ديگر فرمودند: بر شما باد به راه رفتن در شب كه زمين در شب پيچيده مى شود و از آن فرود مياييد كه محل درندگان و ماران است از اميرالمؤ منينعليه‌السلام منقول است كه هر كس در سفر راه را گم كرد فرياد بزند:يا صالح اءغثنى به درستى كه از برادران مؤ من شما از جنيان شخصى هست كه صالح نام دارد به خاطر خدا در شهرها مى گردد و چون صداى شما را مى شنود جواب مى گويد و شما را راهنمايى مى كند.(٧٣٢)

٢٦. از حضرت امام جعفر صادقعليه‌السلام منقول است كه چون حضرت رسولصلى‌الله‌عليه‌وآله در سفرها به سراشيبى مى رسيدندسبحان اللّه مى گفتند و چون به سر بالا مى رسيدند:اللّه اكبرمى گفتند.(٧٣٣)

آداب غذا خوردن

١. خوردن چاشت در بامداد.

٢. كوچك گرفتن لقمه هنگام خوردن غذا

٣. خوب جويدن غذا

٤. نگاه نكردن به ديگرانى كه بر سر سفره نشسته اند.

٥. نخوردن غذاى بسيار گرم

٦. ندميدن (فوت نكردن ) در طعام گرم

٧. خوردن غذاى سرد.

٨. نبريدن نان با كارد.

٩. پاك نكردن استخوان

١٠. نخوردن غذا به كمتر از سه انگشت

١١. دراز نكردن دست به ظرف ديگران بر سر سفره

١٢. ليسيدن انگشتان

١٣. نخوردن غذا در حال جنابت ؛ اگر مى خواهيد در حال جنابت آب يا غذا بخورد، وضو بگيرد.

١٤. ترك نكردن خوردن غذا در شب

١٥. ليسيدن ظرف غذا.

١٦. خوردن غذا با تمام انگشتان

١٧. پاك نكردن دست با دستمال ؛ وقتى چيزى از طعام به انگشتان چسبيده باشد.

١٨. نخوردن غذا، مگر در حال گرسنگى

١٩. گفتن بسم اللّه الرحمن الرحيم هنگام شروع غذا.

٢٠. دست بكشد از غذا؛ وقتى كه هنوز سير نشده است

٢١. شستن دست ، قبل از خوردن غذا.

٢٢. نشستن روى پاى چپ در هنگام خوردن غذا.

٢٣. پيش از مهمانان شروع نمودن به غذا توسط صاحب خانه

٢٤. بهتر است هنگام غذا خوردن دو زانو بنشيند.

٢٥. خوردن غذا با دست راست

٢٦. نخوردن غذا در حال خوابيده

٢٧. چهار زانو نشستن سر سفره

٢٨. تنها غذا نخوردن

٢٩. غذا خوردن با خدمتكاران و غلامان

٣٠. غذا خوردن بر روى زمين

٣١. غذا نخوردن در حال راه رفتن

٣٢. شستن دست ها بعد از غذا.

٣٣. در شستن دست ها قبل از غذا، اول صاحب خانه بشويد و بعد از آن هر كه در طرف راست اوست ، اما در شستن دست ها بعد از غذا صاحب خانه آخر از همه دست را بشويد و اول هر كس در جانب چپ صاحب خانه است دست ها را بشويد.

٣٤. سنت است كه همه در يك طشت دست ها را بشويند و آب را نريزند.

٣٥. خوردن نمك در اول و آخر غذا.

٣٦. غذا نخوردن در حال تكيه دادن

٣٧. بعد از شستن دست قبل از خوردن غذا آن را با دستمال پاك نكند و بعد از شستن دست بعد از خوردن غذا آن را با دستمال پاك نمايد.

٣٨. وقتى دست ها را بعد از غذا مى شويد، آن را بر ديده ها بمالد.

٣٩. دست كشيدن از غذا بعد از همه توسط صاحب خانه

٤٠. غذا نخوردن در حالى كه كفش به پا دارد.

٤١. بعد از غذا، شكر كردن خدا و گفتن الحمدلله رب العالمين.

٤٢. خواندن دعاى وارده هنگام شروع به خوردن غذا.

٤٣. حرف نزدن زياد بر سر سفره غذا.

٤٤. خواندن دعاهاى وارده بعد از غذا.

٤٥. بعد از غذا به پشت خوابيدن و پاى راست را بر روى پاى چپ گذاشتن

٤٦. برداشتن و خوردن آنچه از غذا روى زمين افتاده باشد.(٧٣٤)

آداب آشاميدن آب

١. سزاوار است كه انسان در هنگام آشاميدن آب ، امام حسينعليه‌السلام و اهل بيت او را ياد و قاتلان آن حضرت را لعنت كند. در حديثى از امام صادقعليه‌السلام آمده است :هر كس اين كار را انجام دهد، خداوند صدهزار حسنه براى او بنويسد و صدهزار گناه را از او پاك كند و صدهزار درجه براى او مقرر كند و چنان باشد كه صد هزار بنده آزاد كرده باشد و حق تعالى در قيامت او را خوشحال و با اطمينان خاطر محشور گرداند.

٢. امام صادقعليه‌السلام فرمودند:گاهى مى شود كه انسان آب مى نوشد و خداوند او را به وسيله همان آب خوردن به بهشت مى برد؛ به اين كه آب بخورد و در حالى كه هنوز سير نشده و تشنه مى باشد آب را از لب بردارد و حمد خدا بگويد. سپس آب را بياشامد و در صورتى كه هنوز سير نشده از لب باز گيرد و دوباره حمد خدا بگويد و باز آب را بخورد. پس ، حق تعالى به سبب اين كار بهشت را بر او واجب مى كند.

٣. مستحب است كه پيش از نوشيدن آب بسم اللّه بگويد و دمى بخورد و الحمدلله بگويد. پس ، بازبسم اللّه بگويد و بخورد و بعد از خوردن الحمدلله بگويد. در روايت است كه هر كس اين عمل را انجام دهد، مادامى كه آب در شكم اوست ، تسبيح خدا مى گويد و ثوابش براى او مى باشد.

٤. سزاوار است كه اگر انسان خواست در شب آب بياشامد، سه مرتبه بگويد:عليك السلام من ماء زمزم و ماء الفرات.

٥. سزاوار است كه بسيار آب نخورد.

٦. سزاوار است كه آب را به سه نفس بخورد.

٧. مستحب است كه در شب نشسته و در روز ايستاده آب بياشامد.

٨. سزاوار است كه با دهان به آب ندمد (فوت نكند).

٩. سزاوار است كه آب را با دست راست بياشامد.

١٠. خوب است كه آب را بمكد و كم كم بخورد و دهان را پر از آب نكند.(٧٣٥)

آداب حمام رفتن و نظافت

. منقول است كه عمر درباره حمام رفتن گفت :حمام بد خانه اى است ! عورت را ظاهر مى كند و پرده آدمى را مى درد.، اما حضرت اميرالمؤ منينعليه‌السلام فرمود:حمام خانه خوبى است ! جهنم را به ياد انسان

مى آورد و چرك را از بدن مى برد.

١. سزاوار است كه انسان هر روز به حمام نرود. چرا كه بدن را لاغر مى كند و گرده ها را مى گدازد.

٢. سزاوار است كه انسان در زير آسمان ، بدون لنگ غسل نكند. همچنين خوب است كه بدون لنگ در نهرها داخل نشود. زيرا در روايت است كه ملائكه در نهرها ساكن هستند.

٣. كراهت دارد با معده پر وارد حمام شود.

٤. انسان نبايد در حمام ، آب سرد و خربزه بخورد.

٥. انسان نبايد در حمام بر خود آب سرد بريزد. چرا كه بدن را ضعيف مى كند.

٦. سزاوار است كه انسان هنگام بيرون آمدن از حمام آب سرد بر پايش ‍ بريزد. چرا كه درد را از بدنش بيرون مى كشد.

٧. سزاوار است بعد از بيرون آمدن از حمام سر را بپوشاند تا مبتلا به سردرد نشود.

٨. مستحب است كه انسان در حمام جرعه اى از آب گرم بخورد. در روايت است كه اين كار، مجراى بول را پاك مى كند.

٩. به پشت خوابيدن در حمام خوب نيست زيرا پيه گرده ها را مى گدازد.

١٠. شانه كردن مو در حمام باعث تنك شدن مو مى شود.

١١. خوب نيست در حمام سر را با گل بشويد. چرا كه غيرت را مى برد. همچنين نبايد سفال را بر بدن بمالد كه مورث پيسى است

١٢. در حمام نبايد لنگ را بر صورت و چهره بمالد. چرا كه آبرو را مى برد.

١٣. قرآن خواندن در حالى كه عريان است ، مكروه است ، مگر اين كه لنگ بسته باشد.

١٤. مسواك كردن در حمام كراهت دارد. چرا كه باعث ريزش دندان ها مى شود.

١٥. دارو كشيدن مستحب است زيرا وقتى موى بدن بلند مى شود، آب پشت را قطع مى كند، يعنى فرزند به وجود نمى آيد و ضعف و تنبلى مى آورد. استفاده از نوره آب پشت را زياد مى كند، بدن را قوى مى كند و پيه گرده ها را زياد مى كند و بدن را فربه مى سازد.

١٦. از بين بردن موى زير بغل نيز با دارو و نوره مستحب است زيرا در روايت آمده است كه شيطان در آنجا پنهان مى شود. همچنين كندن موى زير بغل خوب نيست چرا كه دوش ها (شانه ها) را سست مى كند. در حديث آمده است كه دارو گذاشتن زير بغل بهتر از تراشيدن آن است

١٧. براى مرد كراهت دارد كه تا چهل روز موى پشت زهار را از بين نبرد و براى زن تا بيست روز.

١٨. مستحب است كه انسان هنگام استفاده از نوره بگويد:صلى اللّه على سليمان بن داود كما امر بالنوره. همچنين مستحب است كه انسان دعاهاى وارده ديگر را بخواند.

١٩. نوره كشيدن در روز چهارشنبه كراهت دارد.

٢٠. مستحب است كه بعد از نوره كشيدن بر بدن حنا بمالد.(٧٣٦)

آداب مربوط به لباس و كفش

١. بلند بودن لباس به طورى كه بر زمين كشيده شود، مكروه است

٢. مستحب است رنگ لباس ، سفيد باشد و بعد از سفيد، زرد و بعد از زرد، سبز و بعد از آن سرخ كم رنگ

٣. پوشيدن لباس به رنگ سرخ تيره ، خصوصا در نماز، مكروه است

٤. رنگ سياه براى جامه در همه حال كراهت شديد دارد؛ مگر در عمامه ، عبا، موزه

٥. بهترين لباس ها لباسى است كه از جنس پنبه و بعد از آن از جنس كتان باشد.

٦. پوشيدن زير جامه در حالت ايستاده كراهت دارد.

٧. هنگام پوشيدن لباس هاى نو، خواندن دعاى وارده مستحب است

٨. مستحب است كه انسان هنگام بيرون آوردن لباس بسم اللّه بگويد.

٩. مستحب است كه مقنعه زنان تا نصف بازوى آنها بلند باشد؛ همچنان كه مقنعه حضرت زهراعليها‌السلام اين طور بوده است

١٠. مستحب است كه انسان شلوار را نشسته بپوشد.

١١. سزاوار است كه رنگ كفش زرد باشد و پس از آن بهتر است سفيد باشد.

١٢. بهترين رنگ در موزه و چكمه رنگ سياه است

١٣. مستحب است كه انسان ابتدا كفش را به پاى راست داخل كند و در موقع بيرون آوردن ، ابتدا كفش پاى چپ را بيرون آورد.

١٤. پوشيدن يك لنگه كفش به طورى كه پاى ديگر برهنه باشد، مكروه است

١٥. موقع پوشيدن كفش مستحب است دعاى وارده را بخواند.(٧٣٧)

١٦. اميرالمؤ منينعليه‌السلام فرمود:هر گاه خداوند به مؤ منى جامه تازه پوشاند، وضو بگيرد و دو ركعت نماز به جا آورد كه در آن حمد و آية الكرسى و توحيد و قدر بخواند و بعد از نماز خدا را به خاطر اين كه او را پوشانيد و در نزد مردم زينت داد، حمد كند و بسيار اين ذكر را بگويد:لا حول و لا قوة الا بالله. پس در آن جامه گناه نمى كند و به هر اندازه كه نخ در آن باشد، فرشته اى براى او تقديس مى كند و برايش آمرزش مى خواهد و خدا بر او ترحم مى كند.(٧٣٨)

آداب مهمانى

١. پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمودند:يكى از شيوه هاى گرامى داشتن برادر مؤ من آن است كه تحفه او را قبول كند و حاضر است تا برايش ‍ بياورد

به عنوان تحفه براى او مهيا سازد.

٢. امام صادقعليه‌السلام فرمودند:وقتى برادر مؤ من به خانه تو آمد، او را به خوردن تكليف كن اگر قبول نكند، به آشاميدن تكليف كن اگر قبول نكند تكليف كن كه دست و رويش را با آب يا عرق خوشبو بشويد.

٣. سزاوار است كه مهمان روزه نگيرد، مگر به اجازه مهمان تا مبادا طعامى كه براى او درست مى كنند، ضايع شود.

٤. سزاوار است كه اهل خانه روزه نگيرند، مگر به اجازه مهمان تا مبادا او به سبب روزه ايشان شرم كند و طعام نخورد.

٥. پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمودند:حد ضيافت و مهمانى سه روز است .همچنين فرمودند:آن قدر نزد برادر مؤ من خود نمانيد كه او را درهم شكنيد و ديگر چيزى نداشته باشد تا خرج شما كند.

٦. سزاوار است كه صاحب خانه مهمان را از كار در خانه منع كند و خودش ‍ كارها را انجام دهد.

٧. سزاوار است كه انسان ميهمان را به هيچ كارى امر نكند.

٨. صاحب خانه بايد هنگام آمدن ميهمان ، او را كمك كند تا داخل خانه شود و هنگام رفتن ، او را مدد نكند. زيرا اين عمل دليل بر خست نفس ‍ است همچنين سزاوار است كه هنگام رفتن ميهمان توشه اى همراه او كند؛ توشه اى نيكو و خوشبو.

٩. از جمله حق ميهمان است كه صاحب خانه هنگام رفتن ميهمان تا در خانه همراه او برود.

١٠. امام محمد باقرعليه‌السلام فرمودند:چون شخصى به خانه كسى برود، هر جا كه صاحب خانه او را امر مى كند، همان جا بنشيند. چرا كه صاحب خانه امور مخفى خانه خود را بهتر مى داند.

١١. سزاوار است كه انسان بر سر سفره اى كه او را نطلبيده اند، حاضر نشود.

١٢. ميهمان نبايد بر صاحب خانه فشار آورد و نبايد بر او تحكم كند.

١٣. صاحب خانه نبايد از ميهمان بپرسد كه امروز چيزى خورده است يا نه ، بلكه بايد هر چه حاضر دارد نزد او بياورد. امام صادقعليه‌السلام فرمودند:اگر كسى هزار درهم صرف طعامى كند و مؤ منى از آن بخورد، اسراف نكرده است

١٤. از جمله حق ميهمان بر گردن صاحب خانه آن است كه برايش خلال دندان حاضر كند.(٧٣٩)

آداب خوابيدن

١. خوابيدن بعد از طلوع فجر (اذان صبح ) تا طلوع آفتاب كراهت دارد.

٢. خوابيدن بين نماز مغرب و عشا و بعد از عصر مكروه است

٣. خوابيدن پيش از ظهر (در وقت گرمى هوا) و بعد از نماز ظهر تا عصر (خواب قيلوله ) مستحب است

٤. مستحب است كه انسان پيش از خوابيدن ، وضو بگيرد.

٥. خوابيدن در حال جنابت مكروه است

از امام علىعليه‌السلام منقول است :نخوابد مسلمانى در حالى كه جنب باشد و نخوابد مگر با وضو. پس اگر براى غسل و وضو آب نيابد با خاك تيمم كند. زيرا روح مؤ من را در وقت خواب به آسمان مى برند و حق تعالى او را قبول مى نمايد و بر او بركت مى فرستد. پس اگر اجلش رسيده باشد، او را در گنجينه هاى رحمت خود مى سپارد و اگر نرسيده است با امينان خود (ملائكه ) به بدن او برمى گرداند.

٦. خوابيدن در مسجد مكروه است

٧. تنها خوابيدن كراهت دارد.

٨. خوابيدن در حالى كه دست انسان چرب و آلوده به خوردنى باشد، كراهت دارد.

٩. مستحب است قبل از خوابيدن به بيت الخلاء رود.

١٠. مستحب است كه انسان بر دست راست و رو به قبله بخوابد و دست راست را زير صورت بگذارد.

١١. خوابيدن روى دست چپ و خوابيدن به رو، مكروه است چرا كه بر رو خوابيدن ، خوابيدن شيطان است در روايت آمده است :هر وقت كسى را ديديد كه بر رو خوابيده است او را بيدار كنيد و مگذاريد بر آن حال بخوابد.

١٢. مستحب است كه انسان قبل از خواب ادعيه اى كه از ائمه رسيده است را بخواند.

١٣. خواندن سوره توحيدوكافرون پيش از خواب ، مستحب است

١٤. خواندن سوره هاى يس،واقعه و خواندن آية الكرسى قبل از خواب ، مستحب است

١٥. گفتن تسبيح حضرت فاطمهعليها‌السلام هنگام خواب استحباب دارد.

١٦. مستحب است كه هنگام خواب سوره تكاثرخوانده شود.

١٧. كسى كه در وقت خوابيدن اين آيه را بخواند، هر وقت از شب كه بخواهد، بيدار مى شود:قل انما انا بشر مثلكم يوحى الى انما الهكم اله واحد فمن كان يرجوا لقاء ربه فليعمل عملا صالحا و يشرك بعبادة ربه احدا.(٧٤٠)

آداب ذبح حيوان

١. مستحب است كه موقع سر بريدن گوسفند، دو دست و يك پايش را ببندند و پاى ديگرش را باز بگذارند.

٢. مستحب است كه موقع سر بريدن گاو، چهار دست و پايش را ببندند و دم آن را باز بگذارند.

٣. مستحب است كه موقع كشتن شتر، دو دستش را از پايين تا زانو يا تا زير بغل به يكديگر ببندند و پاهايش را باز بگذارند.

٤. مستحب است كه مرغ را پس از سر بريدن رها كنند تا پر و بال بزند.

٥. مستحب است كسى كه حيوان را مى كشد رو به قبله باشد.

٦. مستحب است كه پيش از كشتن حيوان جلويش آب بگذارند.

٧. مستحب است كه كارى كنند تا حيوان كم تر اذيت شود؛ مثلا كارد را خوب تيز كنند و با عجله سر حيوان را ببرند.(٧٤١)

٨. مستحب است كه بعد از كشيدن كارد و ذبح گوسفند، پشم گوسفند و موى بز را با دست خود بگيرد تا بدن حيوان سرد بشود.(٧٤٢)

٩. مستحب است كه شتر را ايستاده بكشند.(٧٤٣)

١٠. مستحب است كه كارد را وقتى تيز كردند تا وقت ذبح ، آن را به حيوان نشان ندهند و آن را از حيوان پنهان كنند.(٧٤٤)

١١. مكروه است كه كارد را پشت حلقوم فرو كنند و به طرف جلو بياورند كه حلقوم از پشت بريده شود.

١٢. مكروه است در جايى كه حيوان را مى كشند، حيوانى ديگر آن را ببيند.

١٣. ذبح كردن حيوان در شب يا پيش از ظهر روز جمعه كراهت دارد، ولى در صورت احتياج عيبى ندارد.

١٤. كشتن چهار پايى كه خود انسان آن را پرورش داده است ، مكروه است

١٥. مكروه است كه قبل از سرد شدن بدن حيوان ، پوستش را بكنند.(٧٤٥)

١٦. مكروه است كه كارد را پشت و رو در دست گرفته و آن را به زير حلقوم حيوان فرو كرده و از داخل ، چهار رگ حيوان را قطع كنند.(٧٤٦)