۶. شكر نعمت و كفر نعمت
۸۷۰. ستايش به پاس نعمت ها
«إحمده شكرا لانعامه، و أستعينه علی وظائف حقوقه
»
خدای بزرگ را به پاس بخشيدن نعمت هايش می ستايم و در انجام فرمانش از او ياری می جويم.
۸۷۱. پرهيز از مستی نعمت
«اتقوا سكرات النعمة، و احذروا بوائق النقمة
»
از مستی نعمت بپرهيزيد و از سختی نقمت بر حذر باشيد.
۸۷۲. اكمال نعمت ها
«استتموا نعم الله، عليكم بالصبر علی طاعته، و المجانبة لمعصيته
.»
نعمت هايی كه خداوند بر شما ارزانی داشته با صبر بر طاعت او و اجتناب از نافرمانی او به تمام و كمال رسانيد.
۸۷۳. نعمات همراه نقمات
«مع كل جرعة شرق، و فی كل اءكلة غصص! لا تنالون منها نعمة الا بقراق أخری
»
با هر جرعه آبی، در گلويتان آب جستنی است و در هر لقمه ای گلوگير شدنی. به هيچ نعمتی از آن نمی رسيد مگر با از دست دادن نعمتی ديگر.
۸۷۴. نعمت و گردنكشی
«نسال الله سبحانه أن يجعلنا و أياكم ممن لا تبطره نعمة
»
از خداوند می خواهيم كه ما و شما را از كسانی قرار دهد كه نعمتی، او را به گرد نكشی نكشاند.
۸۷۵. سبب فزونی روزی
«قد جعل الله سبحانه الاستغفار سببا لدرور الرزق و رحمة الخلق، فقال سبحانه
،(
اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا
)
فرحم الله امرا استقبل توبته، و استقال خطيئته، و بادر منيته
!»
خداوند سبحان، آمرزش خواهی را سبب فزونی روزی و رسيدن رحمت به خلق قرار داده و فرموده است: از پروردگارتان طلب آمرزش كنيد كه او بسی آمرزنده است... پس، رحمت خدا بر كسی كه به توبه روی آورد و گناهش را جبران كند و پيش از مرگش كاری بكند.
۸۷۶. نعمت و گرفتاری
«رب منعم عليه مستدرج بالنعمی
.»
چه بسا نعمت داده ای كه نعمتش وسيله گرفتاری و هلاكش گردد.
۸۷۷. دوام نعمت های خداوندی
«يا جابر! من كثرت نعم الله عليه، كقرت حوائج الناس اليه، فمن قام الله فيها بما يجب فيها عرضها للدوام و البقاء، و من لم يقم فيها بما يجب عرضها للزوال و الفناء
»
ای جابر! هر كس نعمت خدا بر او فراوان شود، نياز مردم به او زياد خواهد شد. پس كسی كه برای خدا در برابر اين نعمت به وظيفه خود قيام كند، آن نعمت را در معرض دوام و بقاء قرار داده و هر كس چنين نكند آن را در معرض زوال و فنا در آورده است.
۸۷۸. نعمت مخصوص بندگان خداوند
«إن لله عبادا يختصهم الله بالنعم لمنافع العباد، فيقرها فی أيديهم ما بذلوها؛ فاذا منعوها نزعها منهم، ثم حولها إلی غير هم
»
همانا برای خدا بندگانی است كه آن ها را به نعمت های خود مخصوص ساخته تا همه بندگان از آن بهره برند تا وقتی آن نعمت ها را به مستحقانش ببخشند، در دستشان باقی می ماند و چون دريغ كردند خدا از آنها بگيرد و به ديگری تحويل دهد.
۸۷۹. كمترين حق خدا
«أقل ما يلزمكم لله اءن لا تستعينوا بنعمه علی معاصيه
»
كم ترين حقی كه لازم است برای خدا رعايت كنيد آن است كه از نعمت هايش در نافرمانی اش كمك نجوييد.
۸۸۰. نعمت پياپی خدا يابن آدم!
«اذا رأيت ربك سبحانه يتابع عليك نعمه و أنت تعصيه فاحذره
»
ای فرزند آدم! چون ديدی پروردگارت نعمت های پيايی تو را دهد ولی تو پياپی گناه او می كنی از او بر حذر باش.
۸۸۱. شكر نعمت
«إن لله فی كل نعمة حقا، فمن اداه حفظها، و من قصر عنه خاطر بزوال نعمته
»
برای خدا در هر نعمتی حقی است، پس هر كس ان را ادا كند نعمتش را افزون كند و هر كس كوتاهی نمايد خود را در معرض خطر از دست دادن نعمت قرار داده است.
۸۸۲. بزرگ ترين نعمت
«من أعطی الاستغفار لم يحرم المغفرة
.»
به هر كس (نعمت) آمرزش خواهد داده شود از آمرزيده شدن محروم نشود.
۸۸۳. خصلت هايی كه شايسته خدا نيست
«ما كان الله ليفتح علی عبد باب الشكر و يغلق عنه باب الزياده، و لا ليفتح علی عبد باب الدعاء و يغلق عنه باب الاجابة، و لا ليفتح لعبد باب التوبة و يغلق عنه باب المغفرة
»
نشايد كه خداوند در سپاسگزاری را به روی بنده ای بگشايد و در افزون شدن نعمت را به رويش ببندد و در دعا را به روی بنده ای باز كند و در اجابت را به رويش ببندد و در توبه را به روی بنده ای بگشايد و در آمرزيدن را به رويش ببندد.
۸۸۴. نعمت شكر
«من اعطب الشكر لم يحرم الزيادة
.»
به كسی كه توفيق شكر گزاری داده شود، از فزونی يافتن (نعمت) محروم نگردد.
۸۸۵. دعای علیعليهالسلام
به درگاه حق
«نسأل الله سبحانه إن يجعلنا و أياكم ممن لا تبطره نعمة، و لا تقصر به عن طاعة ربه غاية، و لا تحل به بعد الموت ندامة و لا كابة
»
از خداوند سبحان مسألت می داريم كه ما و شما را از آن گروه قرار بده كه نعمت های اين دنيا او را در كاموری های طغيانگرانه فرو نمی برد و هيچ هدفی او را در اطاعت پروردگارش مقصر نمی سازد و پس از مرگ نيز هيچ ندامت و اندوهی وجودش را فرانگيرد.
۸۸۶. مردمان زيانكار
«كم من مستدرج بالاحسان اليه، و مغرور بالستر عليه، و مفتون بحسن القول فيه! و ما ابتلی الله أحدا بمثل الاملأ له
»
بسا مردمی هستند كه به وسيله احسان به حال خود رها شده اند (ورو به سقوط می روند) بسا انسانی كه به وسيله پوشيده شدن خطاهايش فريب خورده است و بسا مردمی كه با شنيدن سخنان نيك (تعريف و تمجيد) درباره خود، درونشان مختل و گرفتار آشوب و اضطراب گردد و خداوند هيچ كس را مانند اشباع او با نعمت ها و امتيازات، مبتلا نفرموده است.
۸۸۷. رمز زيادتی نعمت
«لا تكن ممن... يعجز عن شكر ما اءوتی، و يبتغی الزياده فيما بقی
»
چونان كسی مباش كه... از سپاسگزاری نعمتی كه به او داده شده، ناتوان است و با اين حال خواهان افزايش نعمت باقی مانده است.
۸۸۸. اثرات انديشيدن
«لو فكروا فی عظيم القدرة و جسيم النعمة لرجعوا إلی الطريق، و خافوا عذاب الحريق، و لكن القلوب عليلة و البصائر مدخولة
»
اگر انسان ها در عظمت خداوند و بزرگی نعمت او می انديشيدند، قطعا به راه راست كه از ان منحرف شده اند بر می گشتند، ولی دل ها بيمار است و ديده ها مختل
۸۸۹. شكرانه نعمت الهی
«لو لم يتوعد الله علی معصيته لكان يجب اءن لا يعصی شكرا لنعمه
.»
اگر خداوند برای معصيت خود بيم عذاب هم نمی داد، باز لازم بود كه به شكرانه نعمت هايش نافرمانی نشود.
۸۹۰. دو خصلت نيك
«كفی بالقناعة ملكا، و بحسن الخلق نعيما
»
قناعت برای به دست اوردن ملك، كافی است و نيز برای وصول به نعمت ها اخلاق نيكو كفايت می كند.
۸۹۱. شكر گزاری امام علیعليهالسلام
«احمده استتماما لنعمته، و استسلاما لعزته، و استعصاما من معصيته
»
سپاس او را گويم كه تتميم نعمتش جويم و راه تسليم به عزتش پويم و برای مصونيت از تباهی ها دست و دل از معصيتش شويم.
۸۹۲. شكر نعمت نعمتت افزون كند
«إذا وصلت إليكم أطراف النعم فلا تنفروا أقصاها بقلة الشكر
»
هنگامی كه مقدمات نعمت ها به شما رسيد با كمی سپاسگزاری دنباله آن ها را از دست ندهيد.
۸۹۳. كامل كننده نعمت
«بالتواضع تتم النعمة
.»
با فروتنی است كه نعمت تكميل می شود.
۸۹۴. نعمت حقير، بلای عافيت
«كل نعيم دون الجنة فهو محقور، و كل بلاء دون النار عافية
»
هر نعمتی جز بهشت محقر است و هر بلايی جز آتش عافيت است.
۸۹۵. مصرف درست نعمت
«من كتبه إلی الحارث الهمدانی: و استصلح كل نعمة أنعمها الله عليك و لا تضيعن نعمة من نعم الله عندك، ولير عليك أثر ما أنعم الله به عليك
»
هر نعمتی را كه خداوند به تو عنايت فرموده است آن را بشناس و در صلاح زندگی به كار ببر و هيچ نعمتی از نعمت های خداوندی را كه به تو لطف فرموده است تباه مساز و همواره اثر نعمت خداوندی كه به تو بخشيده است در تو مشاهده شود.
۸۹۶. بسا سختی كه
«...رب كلمة سلبت نعمة و جلبت نقمةُ
»
چه بسا سخنی كه نعمتی را سلب كند و نقمتی را جلب نمايد.
۸۹۷. باز گو كردن نعمت خدا
«من كتابه ألی معاوية: ألاتری - غير مخبر لك، و لكن بنعمة الله أحدث: اءن قوما استشهدوا فی سبيل الله تعالی من المهاجرين و الانصار، و لكل فضل، حتی اذا استشهد شهيدنا قيل: سيد الشهداء
؟!»
من در صدد آن نيستم كه خبری به تو بدهم، بلكه می خواهم نعمت خداوندی را بازگو كنم، گروهی از مهاجرين و انصار در راه خداوند متعال به شهادت رسيدند و برای هر يك از آن شهداء امتيازی است. تا آن گاه كه شهيدی (بزرگوار) از ما شهيد شد و ملقب به (سيد الشهداء) گشت.
۸۹۸. مؤثرترين عامل تغيير نعمت خدا
«ليس شیء أدعی إلی تغيير نعمة الله و تعجيل نقمته من أقامة علی ظلم؛ فان الله سميع دعوة المضطهدين و هو للظالمين بالمرصاد
»
(آگاه باشد كه) هيچ چيزی بيش از حركت بر مبنای ظلم موجب دگرگونی نعمت خداوندی و سرعت انتقام او نيست؛ زيرا خداوند شنونده دعای ستمديگان است و در كمين ستمكاران.
۸۹۹. مواظبت بر نعمت ها
«أحذروا نفار النعم فما كل شارد بمر دود
»
از گريختن نعمت ها برحذر باشيد، زيرا هر فرار كننده ای بر نمی گردد.
۹۰۰. عامل زائل شدن نعمت
«ما كان قوم قط فی غض نعمة من عيش فزال عنهم الا بذنوب اجتر حوها، لان الله ليس بظلام للعبيد
»
هيچ قومی دارای فراوانی نعمت و طراوت عيش نبوده كه خداوند آن را از دست آن قوم بگيرد مگر به واسطه گناهانی كه مرتكب گشتند؛ زيرا خداوند سبحان هيچ ستمی بر بندگان روا نمی دارد.
۹۰۱. سرگشتگان حيرتكده دنيا
«سلكت بهم الدنيا طريق العمی، و أخذت بأبصار هم عن منار الهدی، فتاهوا فی حيرتها، و غرقوا فی نعمتها، و اتخذوها ربا
»
دنيا آنان را در راه تاريك و كور كننده به حركت درآورده و چشمانشان را از كانون نور هدايت برگرفت، پس در حيرتكده گم گشتند و در نعمت آن غرق شدند و دنيا را برای خود اتخاذ كردند.
۹۰۲. اثرات بزرگ جلوه كردن خدا
«إن من حق من عظم جلال الله سبحانه فی نفسه، و جل موضعه من قلبه، أن يصغر عنده - لعظم ذلك - كل ماسواه و إن أحق من كان كذلك لمن عظمت نعمة الله عليه، و لطف اءحسانه اءليه فانه لم تعظم نعمة الله علی أحد إلا از داد حق الله عليه عظما
»
قطعی است برای كسی كه جلال خداوند سبحان در جان او و موقعيت آن مقام ربوبی در دلش بزرگ باشد سزاوار است كه هر چه جز خداوند بزرگ است نزد وی در مقابل عظمت ربوبی كوچك باشد و سزاوارترين مردم برای چنين موصفی به طور حتم كسی است كه نعمت خداوندی برای او بزرگ و احسان او برای آن كسی لطيف است. زيرا نعمت خداوندی بر هيچ كس با عظمت ندشه است مگر اين كه بر بزرگی حق او بر آن شخص افزوده است.
۹۰۳. فزونی نعمت
«لم تعظم نعمة الله علی احد الا از داد حق لله عليه عظما
»
نعمت خداوند بر كسی افزايش نيافت مگر آن كه حق خدا (بر او) زيادتر گردد.
۹۰۴. هراس در حال نعمت
«أيها الناس! ليركم الله من النعمة وجلين، كما يراكم من النقمة فرقين إنه من وسع عليه فی ذات يده فم ير ذلك استدرا جا فقد أمن مخوفا، و من ضيق عليه فی ذات يده فم ير ذلك اختبار فقد ضيع مأمولا
»
ای مردم! خدا شما را هنگام نعمت در حال هراس ببيند (كه مبادا كفران نعمت كنيد) همان گونه كه شما را در حال عذاب، از تلخی آن گريزان می بيند، حقيقت اين است كه كسی كه در كارهای او و آن چه كه در اختيارش قرار گرفته گشايشی پديدآيد و آن را استدراج (رها كردن به حال خويشتن) نداند، خود را از چيز وحشتناكی در امان احساس نموده است و هر كس در تنگنای زندگی قرار بگيرد و آن را آزمايش نداند، پاداشی را كه اميد آن می رفت ضايع نموده است.
۹۰۵. نعمت بی حد و حصر خداوندی
«الحمد لله الذی لا يبلغ مدحته القائلون، و لا يحصی نعمأه العادون
»
سپاس خدا را كه حق ستايشش بالاتر از حد ستايشگران است و نعمت هايش فوق انديشه شمارشگران.
۹۰۶. سفارش امام علیعليهالسلام
به مالك اشتر
«أمض لكل يوم عله، فان لكل يوم مافيه. ؤ اجعل لنفسك فيما بينك و بين الله أفضل تلك المواقيت. و أجزل تلك الاقسام و اءن كانت كلها لله اذا صلحت فيها النية، و سلمت منها الرعية
»
فرمان اميرالمومنين به مالك اشتر: عمل ه روز را در همان روز به جا بيارو، زيرا برای هر روز موقعيت و قانون خاصی حكم فرماست (كه اگر آن روز بگذرد ان موقعيت به دست نخواهد آمد) ما بين خود و خدايت قسمتی از بهترين اوقات و شايسته ترين آن ها را اختصاص بده، اگر همه اوقات عمر تو با نيت صالح بگذرد و رعيت در آن اوقات در آسايش باشند عبادتی است برای خدا.
۹۰۷. ترس از نافرمانی خدا
«يابن آدم! اذا رايت ربك سبحانه يتابع عليك نعمه و أنت تعصيته فاحذره
»
ای فرزند آدم! هنگامی كه می بينی پروردگار سبحان نعمت هايش را پياپی به تو فرو می ريزد، اما تو نافرمانی او می كنی، از او بترس.