بخش چهارم: توبه
۱۲۲۰. گريه بر گناهان
«طوب
ی
لمن لزم بيته، و أكل قوته و اشتغل بطاعة ربه، و بك
ی
عل
ی
خطيئته، فكان من نفسه ف
ی
شغل، و الناس منه ف
ی
راحة
!.»
خوشا به حال كسی كه پايبند خانه خود شود و غذای خود را بخورد و به اطاعت پروردگارش مشغول و بر گناهان خويش گريه كند، پس اوست كه به كار خود مشغول، و مردم از او در آسايش اند.
۱۲۲۱. قبولی توبه در هر زمان
«فتح لك باب المتاب، و باب الاستعتاب، فاذا ناديته سمع نداك
.»
خدای متعال در توبه و بازگشت و خشنودی خويش را برای تو گشوده است، پس هر وقت او را بخوانی ندايت را می شنود.
۱۲۲۲. آسان تر از توبه
«ترك الذنب اهوان من طلب التوبة
.»
گناه نكردن، آسان تر است از طلب قبول توبه.
۱۲۲۳. باز بودن در توبه
«من وصاياه لابنه الحسنعليهالسلام
:لم يشدد عليك ف
ی
قبول الانابة، و لم يناقشك بالجريمة، و لم يؤ يسك من الرحمة. بل جعل نزوعك عن الذنب حسنة، و حسب سئيتك و احدة، و حسب حسنتك عشرا، و فتح لك باب المتاب
.»
از وصيت های حضرت علیعليهالسلام
به فرزندش حسنعليهالسلام
: در پذيرفتن توبه بر تو سخت نگرفته و به علت گناه تو را در تنگنا نيانداخته و از رحمت خويش نوميدت نكرده است، بلكه خودداری تو از گناه را حسنه به شما آورده و گناهت را يك و حسنه ات را ده به شمار آورده و در توبه و بازگشت را برای تو گشوده است.
۱۲۲۴. سكوت بهتر از سخن نا به جا
«تلافيك ما فرط من صمتك أيسر من ادراك مافات من منطقك، و حفظ ما ف
ی
الوعاء بشد الوكاء
.»
تدارك خطايی كه از سكوت تو به وجود آمده است، آسان تر است از جبران آنچه كه از سخنت فوت شده است و حفظ آنچه كه در ظرف است با بستن بندهايش.
۱۲۲۵. شفيع نافع
«لا شفيع أنجح من التوبة
.»
هيچ شفيعی رهاننده تر از توبه نيست.
۱۲۲۶. حسن توبه
«لا خير ف
ی
الدنيا لرجلين: رجل أذنب ذنوبا فهو يتداركها بالتوبة، و رجل يسارع ف
ی
الخيرات
.»
در دنيا جز دو كس را خبری نبود: يكی آن كه گناهی كند و با توبه جبران نمايد و ديگر كسی كه در كارهای خوب شتاب ورزد.
۱۲۲۷. تأخير در توبه
«كل معاجل يسأل الانظار، و كل مؤ جل يتعلل بالتسويف
.»
هر كس كه مهلتش به سرآيد (برای جبران گذشته) مهلتی می طلبد و به هر كس كه مهلتی داده شود و در انجام كار امروز و فردا می كند.
۱۲۲۸. اميد توبه
«ما أهمن
ی
ذنب أمهلت بعده حت
ی
أصل
ی
ركعتين و أسأل الله العافية
.»
گناهی كه بعد از آن مهلت دو ركعت نماز و درخواست عافيت از خدا داشته باشم برايم مهم نيست.
۱۲۲۹. بدون عمل اميد
مدار به سعادت! قالعليهالسلام
لرجل سأله إن يعظه: «لا تكن ممن يرجو الاخرة بغير العمل، و يرج
ی
التوبة، بطول الامل... ان عرضت له شهوة أسلف المعصية، و سوف التوبه
.»
امامعليهالسلام
در پاسخ كسی كه تقاضای موعظه كرد فرمود: از كسانی مباش كه بدون عمل اميد به سعادت آخرت دارند، و به واسطه آرزوهای بلند اميد قبول توبه را دارند... اگر شهوت به او روی آورد نافرمانی پيش گرفته و توبه و بازگشت را پشت سر اندازد.
۱۲۳۰. استغفار چيست!؟
قالعليهالسلام
لقائل قال بحضرته: «أستغفرالله: ثكلتك أمك! أتدر
ی
ما الاستغفار؟ الاستغفار درجه العليين، و هو اسم واقع عل
ی
ستة معان: أولها الندم عل
ی
ما مض
ی
، والثان
ی
العزم عل
ی
ترك العود اليه أبدا، و الثالت إن تؤ د
ی
ال
ی
المخلوقين حقوقهم حت
ی
تلق
ی
الله أملس ليس عليك تبعه، و الرابع إن تعمد ال
ی
كل فريضه عليك ضيعتها فتؤ د
ی
حقها، والخامس إن تعمد ال
ی
اللحم الذ
ی
نبت عل
ی
السحت فتذيبه بالاحزان، حت
ی
تلصق الجلد بالعظم و ينشاء بينهما لحم جديد، و السادس إن تذيق الجسم ألم الطاعة كما اءذقته حلاوة المعصية، فعند ذلك تقول: أستغفرالله
.»
امامعليهالسلام
به كسی كه در حضورش از خداوند طلب آمرزش می كرد، فرمود: مادرت به عزايت بنشيند! آيا می دانی استغفار چيست؟ استغفار جايگاه والامقامان است و آن نامی است كه بر شش معنی نهاده شده است:
اول پشيمانی از (بدی های) گذشته.
دوم: تصميم بر ترك بازگشت به آن (بدی ها) برای هميشه.
سوم: ادای حقوق آفريدگان خدا.
چهارم: توجه به هر واجبی كه تباه كردی و آن را ادا كنی.
پنجم: آب كردن گوشت هايی كه از خشم پروردگار روييده تا آن جا كه پوست بر استخوان بپيوندد و ميان آن دو، گوشت تازه برويد.
ششم: به تنت رج بندگانی را بچشانی آن گونه كه شيرينی گناه را چشانده ای، پس در اين هنگام بگويی أستغفرالله.
۱۲۳۱. خير واقعی در دنيا
«ليس الخير إن يكثر مالك و ولدك، و لكن الخير إن يكثر علمك و إن يعظم حلمك، و إن تباه
ی
الناس بعبادة ربك، فان اءحسنت حمدت الله، و ان أسأت استغفرت الله، و لا خير ف
ی
الدنيا الا لرجلين: رجل أذنب ذنوبا فهو يتداركها بالتوبة، و رجل يسارع ف
ی
الخيرات
.»
خوبی آن نيست كه مالت فراوان و اولادت بسيار گردد، بلكه خير آن است كه عملت افزون و حلمت زياد شود، و اين كه به عبادت پروردگارت در ميان مردم مباهات كنی و اگر گناه كردی استغفار نمايی و خبری در دنيا نيست مگر برای دو كس: گناهكاری كه گناهش را با توبه جبران كند و كسی كه در انجام كارهای خير شتاب كند.
۱۲۳۲. توبه به همراه آمرزش
«ما كان الله ليفتح عل
ی
عبد باب الشكر و يغلق عنه باب الزيادة... و لا ليفتح لعبد باب التوبة و يغلق عنه باب المغفرة
.»
اين طور نيست كه خداوند در سپاسگزاری و شكر را بر بنده ای بگشايد؛ ولی در فزونی را بر او ببندد... و ممكن نيست كه در توبه را به روی كسی باز كند و در آمرزش را به رويش مسدود نمايد.
۱۲۳۳. آيا توبه كاری نيست!؟
«أفلا تائب من خطيئته قبل منيته
!»
آيا كسی نيست كه قبل از فرا رسيدن مرگ از گناهش توبه نمايد؟
۱۲۳۴. رابطه گناه و باران
«قالعليهالسلام
و قد خرج للاستسقاء:ان الله يبتل
ی
عباده عند الاعمال السيئة بنقص الثمرات، و حبس البركات، و اغلاق خزائن الخيرات، ليتوب تائب، و يقلع مقلع، و يتذكر متذكر، و يزدجر مزدجر
.»
امام علیعليهالسلام
در هنگام بيرون رفتن برای طلب باران: هرگاه بندگان خدا گناه و بدكرداری كنند، خداوند آنان را به كاهش محصولات و بازداشت بركات و بستن در گنجينه های خير مبتلا می سازد تا توبه گر توبه كند و گنهكار دل از گناه بركند و پندگيرنده پند پذيرد و نهی شده (از گناه) باز ايستد.
۱۲۳۵. گناهان نابخشودنی
«ان من عزائم الله فی الذكر الحكيم... إنه لا ينفع عبدا و ان أجهد نفسه و أخلص فعله إن يخرج من الدنيا، لاقيا ربه بخصلة من هذه الخصال لم يتب منها:إن يشرك بالله فيما افترض عليه من عبادته، أو يشف
ی
غيظه بهلاك نفس، او يعر بأمر فعله غيره، أو يستنجح حاجة ال
ی
الناس بإظهار بدعة ف
ی
دينه، أو يلق
ی
الناس بوجهين، أو يمش
ی
فيهم بلسانين
.»
از جمله حكم های قطعی خدا در قرآن حكيم... اين است كه بنده چنانچه با يكی از اين اعمال خدايش را ملاقات كند و از آنها توبه نكرده باشد هر چند (در انجام اعمال نيك) خود را به زحمت انداخته و عملش را خالص كرده باشد سودی نمی برد، در عبارت و پرستش خدا كه بر او واجب كرده است شرك ورزيده باشد، يا آتش خشم خويش را با كشتن كسی فرونشانده باشد، يا كاری را كه خود كرده است به ديگری نسبت دهد (و او را بدان متهم سازد) يا برای رسيدن به نياز و خواسته خود از مردم بدعتی در دين پديد آورد، يا با مردم دورو باشد و يا دو زبان باشد.
۱۲۳۶. شتاب در توبه
«بادرو المعاد و سابقوا الاجال، فان الناس يوشك أن ينقطع بهم الامل، و برهقهم الاجل، و يسد عنهم باب التوبة
.»
به سوی قيامت (با اعمالتان) بشتابيد و قبل از فرا رسيدن مرگ كار كنيد؛ زيرا زود است كه آرزوی مردم قطع گردد و مرگ آن ها را در كام خود فرو برد و در توبه به رويشان بسته شود.
۱۲۳۷. بخشش خداوند
«يصف خلقة آدمعليهالسلام
:ثم بسط الله سبحانه له ف
ی
توبته، و لقاه كلمة رحمته
.»
توصيف آفرينش آدمعليهالسلام
: آن گاه خدای سبحان در توبه خود را به روی او گشود و كلمه رحمت خود را به او آموخت.
۱۲۳۸. رحمت خدا بر توبه كار
«رحم الله امراء استقبل توبته، و استقال خطيئته، و بادر منيته
!»
رحمت خدا بر آن كس كه به توبه رو كند و از خطاهای خود پوزش طلبد و پيش از مرگ كاری كند.
۱۲۳۹. امان آمرزش
«كان ف
ی
الارض أمانان من عذاب الله، و قد رفع اءحدهما، فدونكم الاخر فتمسكوا به: اءما الامان الذ
ی
رفع فهو رسول الله
صلیاللهعليهوآلهوسلم
،و أما الامان الباق
ی
فالاستغفار
: قال الله تعالی:(
وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَأَنتَ فِيهِمْ وَمَا كَانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ يَسْتَغْفِرُونَ
)
»
در زمين دو امان از كيفر الهی بود كه يكی برداشته شد و ديگری با شماست پس چنگ زنيد. اما امانی كه برداشته شد پيامبر خداصلیاللهعليهوآلهوسلم
بود و آن كه مانده آمرزش است كه خداوند فرمود: و خداوند ايشان را كيفر نكرد در حالی كه تو در ميانشان بودی و ايشان را كيفر نفرمايد در حالی كه آمرزش می خواهند.
۱۲۴۰. باز بودن در توبه
«من أعط
ی
التوبة لم يحرم القبول، و من أعط
ی
الاستغفار لم يحرم المغفرة
.»
هر آن كس كه توبه كند از پذيرفته شدن آن نااميد نشود و آن كس كه از خدای آمرزش طلبد از بخشايش حق نوميد نگردد.
۱۲۴۱. از رحمت خدا نوميد مباش!
«عجبت لمن يقنط و معه الاستغفار
»
در شگفتم از آن كه از (رحمت خدا) نوميد است، در حالی كه استغفار به همراه دارد.