نهج البلاغه موضوعى

نهج البلاغه موضوعى 0%

نهج البلاغه موضوعى نویسنده:
گروه: امام علی علیه السلام

نهج البلاغه موضوعى

نویسنده: عباس عزيزى
گروه:

مشاهدات: 52082
دانلود: 4930

توضیحات:

نهج البلاغه موضوعى
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 128 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 52082 / دانلود: 4930
اندازه اندازه اندازه
نهج البلاغه موضوعى

نهج البلاغه موضوعى

نویسنده:
فارسی

بخش هفتم: تقوا

۱۴۲۰. تقوا در هر زمان

«اتق الله فی كل صباح و مساء

در هر صبح و شام رعايت تقوا كن!(۱۴۱۴)

۱۴۲۱. وصيت به تقوی

«فی وصيته للحسن و الحسين عليهما‌السلام لما ضربه ابن ملجم لعنه الله: أوصيكما و جميع ولدی و أهلی و من بلغه كتابی، بتقوی الله، و نظم أمركم

وصيتی است به حسن و حسينعليهما‌السلام پس از آن كه ابن ملجم لعنت الله عليه، او را ضربت زد: شما و همه فرزندان و دودمانم و هر كسی را كه نامه من به او برسد توصيه می كنم به تقوای الهی و نظم امور خويش.(۱۴۱۵)

۱۴۲۲. تقوی داروست

«ان تقوی الله دواء قلوبكم، و بصر عمی أفئدتكم، و شفاء مرض اءجسادكم، و صلاح فساد صدوركم، و طهور دنس أنفسكم، و جلاء عشا أبصاركم

همانا تقوای خداوند برای شما دوای درد دل ها است و چشم برای كوری دل ها و شفای بيماری جسدها و اصلاح فساد سينه ها و پاكی آلودگی نفوس و روشنايی پرده های چشمان.(۱۴۱۶)

۱۴۲۳. پيش گرفتن تقوا

«أوصيكم بتقوی الله... داووا بها الاسقام، و بادروا بها الحمام، و اعتبروا بمن أضاعها، و لا يعتبرن بكم من أطاعها

شما را به تقوای خداوندی توصيه می كنم و اينكه بيماری هايتان را با اين دوا درمان كنيد، و با همين صفت به پيشواز مرگ برويد و از وخامت عاقبت كسانی كه تقوا را ضايع كردند عبرت بگيريد و مبادا كه پيروان مطيع تقوا از شما پند و عبرت بگيرند.(۱۴۱۷)

۱۴۲۴. تقوا بالاترين عمل

«لا يقل عمل مع التقوی، و كيف يقل ما يتقبل ؟»

عملی كه همراه با تقوا باشد كم نيست، چگونه كم خواهد بود عملی كه مورد قبول درگاه خدا باشد؟(۱۴۱۸)

۱۴۲۵. آنچه دل را می ميراند

«من قل ورعه مات قلبه، و من مات قلبه دخل النار

هر كس ورعش كم شود قلبش می ميرد و آنكه قلبش بميرد داخل آتش می گردد.(۱۴۱۹)

۱۴۲۶. تقوا پيشه كن

«اتق الله بعضی التقی و ان قل، و اجعل بينك و بين الله سترا و ان رق

تقوا پيشه كن گرچه كم باشد، ميان خود و خدا پرده ای قرار ده گرچه نازك باشد.(۱۴۲۰)

۱۴۲۷. بهترين بزرگواری

«لا كرم كالتقوی

هيچ بزرگواری، مثل تقوا نيست.(۱۴۲۱)

۱۴۲۸. تقوی بورزيد!

«اتق الله الذی نفعكم بموعظته، و وعظكم، برسالته، و امتن عليكم بنعمته. فعبدوا أنفسكم لعبادته، و اخرجوا اليه من حق طاعته

تقوا بورزيد برای خدا، كه شما را با پند خود منفعت داد و با رسالت پيامبرش شما را نصيحت نمود و با نعمتش به شما احسان فرمود، نفس خود را برای عبادت خداوندی رام و مطيع بسازيد و حركت كنيد به سوی خداوند با اطاعتی كه شايسته او است.(۱۴۲۲)

۱۴۲۹. تقوای الهی در تمام موارد

«اتقوا الله فی عباده و بلاده، فانكم مسؤ ولون حتی عن البقاع و البهائم

تقوای الهی را درباره بندگان خدا و شهرها رعايت كنيد؛ زيرا حتی درباره ساختمان ها و حيوانات از شما سؤ ال خواهد شد.(۱۴۲۳)

۱۴۳۰. سفارش به تقوای الهی

«أوصيكم، أيها الناس! بتقوی الله و كثرة حمده علی آلائه اليكم، و نعمائه عليكم، و بلائه لديكم. فكم خصكم بنعمة، و تدارككم برحمة

ای مردم! من شما را نسبت به احسان ها و نعمت هايی كه خدا به شما ارزانی داشته و آزمايشی كه متوجه تان نموده، به تقوا و حمد بسيار خداوند سفارش می كنم. چه بسيار نعمت هايی كه مخصوص شما نبوده و به رحمت خود شما را مورد عنايت قرار داده است.(۱۴۲۴)

۱۴۳۱. نتيجه ترس از خدا

«اتقو الله عبادالله! تقية ذی لب شغل التفكر قلبه، و أنصب الخوف بدنه، و أسهر التهجد غرار نومه

ای بندگان خدا! از خدا بترسيد، همچون ترسيدن خردمندی كه انديشه (مبداء و معاد) دل او را به خود مشغول ساخته و ترس (از خدا و رستاخيز) پيكرش را رنجور كرده و عبادت شبانه همان اندك خوابش را هم از او گرفته است.(۱۴۲۵)

۱۴۳۲. بهترين سفارش

«أوصيكم عبادالله بتقوی الله فانها خير ما تواصی العباد به، و خير عواقب الامور عندالله

ای بندگان خدا! شما را به تقوای خدا سفارش می كنم؛ زيرا اين بهترين سفارشی است كه بندگان به يكديگر می كنند و در پيشگاه خداوند بهترين پايان امور است.(۱۴۲۶)

۱۴۳۳. تقوا كليد هر در بسته

«ان تقوی الله مفتاح سداد، و ذخيرة معاد، و عتق من كل ملكة، و نجاة من كل هلكة

همانا تقوای الهی، كليد هر در بسته و ذخيره آخرت و سبب آزادی از هر بردگی و نجات از هر هلاكتی است.(۱۴۲۷)

۱۴۳۴. تعالی بخشيدن به روح

«أسهروا عيونكم، و أضمرو بطونكم، و استعملوا أقدامكم، و أنفقوا أموالكم، و خذوا من أجسادكم فجودوا بها علی أنفسكم، و لا تبخلوا بها عنها

چشمانتان را شب ها بيدار داريد و شكم هايتان را گرسنه و لاغر و پاهايتان را به كار گيريد و اموالتان را انفاق كنيد و از جسم هايتان بگيريد و به جان هايتان ببخشيد و از اين كار بخل و دريغ نورزيد.(۱۴۲۸)

۱۴۳۵. تقوای اوليأ الله

«ان تقوای حمت أولياءالله محارمه و ألزمت قلوبهم مخافته، حتی أسهرت لياليهم، و أظمأت هواجرهم

همانا تقوای الهی اوليای خدا را از حرام های او بازداشته و ترس از او در دلهايشان جای داده، چندان كه آنان در شب ها بيدار (برای عبادت) و در روزهای داغ تشنه (به روزه) نگه داشته است.(۱۴۲۹)

۱۴۳۶. تنها مونس

«ان تقوی الله دواء دأ قلوبكم، و بصر عمی أفئدتكم، و شفاء مرض أجسادكم، و صلاح فساد صدوركم، و طهور دنس أنفسكم، و جلاء عشا أبصاركم

همانا تقوای خدا داروی بيماری قلب های شماست و بينايی كوری دل های شما و شفای بيماری جسم هايتان و باعث اصلاح تباهی سينه های شما و پاك كنندهی آلودگی جان های شما و جلادهنده تاريكی چشم های شما می باشد.

۱۴۳۷. عدم غفلت از دنيا(۱۴۳۰)

«ازهد فی الدنيا يبصرك الله عوراتها، و لا تغفل؛ فلست بمغفول عنك

در دنيا پرهيزگار باش تا خدای بزرگ تو را بر عيب های آن بينا گرداند و بی خبر مباش؛ زيرا كه از تو غافل نيستند.

۱۴۳۸. سرانجام تقواپيشگان(۱۴۳۱)

«اعلموا عبادالله! إن المتقين ذهبوا بعاجل الدنيا و آجل الاخرة

ای بندگان خدا! بدانيد كه پرهيزگاران هم از دنيا بهره مندند و هم از آخرت.(۱۴۳۲)

۱۴۳۹. امر به تقوای الهی

«من كتابه للاشتر حين ولاه مصر: أمره بتقوی الله، و ايثار طاعته، و اتباع ما اءمر به فی كتابه: من فرائضه و سننه، التی لا يسعد أحد الا باتباعها، و لا يشقی الا مع جحودها و اضاعتها

در فرمان استانداری مصر به مالك اشتر می فرمايد: امر می كند او (مالك) را به تقوای الهی و برگزيدگان فرمان خدا و پيروی از واجبات و مستحبات او كه در كتابش (قرآن كريم) به آن ها فرمان داده است و هيچ كس جز با انكار و فروگذاشتن آن ها بدبخت نمی شود.(۱۴۳۳)

۱۴۴۰. وصف پرهيزگاران

«...ان كان فی الغافلين كتب فی الذاكرين، و ان كان فی الذاكرين لم يكتب من الغافلين

در وصف پرهيزگاران می فرمايد: اگر در ميان غافلان باشد از شما يادكنندگان خدا قلمداد می شود و اگر در ميان يادكنندگان خدا باشد، در زمره غافلان نوشته نمی شود.

(كه به زبان ذكر گويند و به دل از خدا غافل باشند.)(۱۴۳۴)

۱۴۴۱. پرهيزکاران چگونه اند؟

«المتقون فيها (فی الدنيا) هم أهل الفضائل. منطقهم الصواب، و ملبسهم الاقتصاد، و مشيهم التواضع

پرهيزگاران در دنيا اهل فضايل اند، گفتارشان راست و لباسشان متوسط و راه رفتنشان با تواضع و فروتنی است.

۱۴۴۲. تقوای الهی را پيشه كن(۱۴۳۵)

«أوصيكم بتقوی الله... أيقضوا بها نومكم، و اقطعوا بها يومكم

شما را به تقوای الهی سفارش می كنم... باتقوا خواب خود را به بيداری بدل كنيد و روز خود را با آن به پايان رسانيد.

۱۴۴۳. ترس از خدا(۱۴۳۶)

«كل خوف محقق الا خوف الله فانه معلول... ان هو خاف عبدا من عبيده؛ أعطاه من خوفه ما لا يعطی ربه، فجعل خوفه من العباد نقدا، و خوفه من خالقه ضمارا و وعدا

هر ترسی حقيقی است جز ترس از خدا كه بيمار و آفت زده است... اگر كسی از بنده ای از بندگان خدا بترسد، آثار ترس در رفتار او آشكار می شود، اما در برابر پروردگار خود چنين نيست، پس او ترس از بندگان را نقد می شمارد و ترس از آفريدگار را نسيه و وعده.(۱۴۳۷)

۱۴۴۴. رفتار صحيح در دنيا

«اعلموا عبادالله إن المتقين ذهبوا بعاجل الدنيا و آجل الاخرة، فشاركوا أهل الدنيا فی دنياهم، و لم يشاركوا أهل الدنيا فی آخرتهم؛ سكنوا الدنيا بأفضل ما سكنت، و أكلوها بأفضل ما أكلت، فحظوا من الدنيا بما حظی به المترفون، و أخذوا منها ما أخذه الجبابرة المتكبرون. ثم انقلبوا عنها بالزاد المبلغ؛ والمتجر الرابح. أصابوا لذة زهد الدنيا فی دنياهم، و تيقنوا اءنهم جيران الله غدا فی آخرتهم. لاترد لهم دعوة، و لا ينقص لهم نصيب من لذة

ای بندگان خدا! بدانيد كه پرهيزگاران، دنيای زودگذر و آخرت ديرپا را به دست آوردند. با اهل دنيا در دنيايشان شريك شدند و اهل دنيا را در آخرت خود شريك نكردند.

در دنيا به بهترين گونه سكونت كردند و از بهترين خوردنی های آن خوردند و از دنيا همان بهره ای را بردند كه توانگران خوشگذران می برند و همان كامی را برگرفتند كه گردنكشان متكبر بر می گيرند، آن گاه با توشه ای كه به مقصد می رساندشان و با تجارتی پرسود از دنيا رفتند.

در دنيای خود به لذت زهد و بی اعتنايی به دنيا دست يافتند و يقين داشتند كه فردای قيامت در جوار خداوند هستند، دعايشان هرگز بی اجابت نمی ماند و بهره آنان از خوشی و آسايش هيچ كم نمی گردد.(۱۴۳۸)

۱۴۴۵. رفتار پرهيزگار

«(المتقی)دنوه ممن دنا منه لين و رحمة

(پرهيزگار) رفتارش با كسی كه با او معاشرت دارد، توام با نرمش و رحمت است.(۱۴۳۹)

۱۴۴۶. نوری در تاريكی ها

«اعلموا! إنه من يتق الله يجعل له مخرجا من الفتن، و نورا من الظلم

بدانيد كه هر كس تقوای الهی در پيش گيرد، خداوند برای او راه خروجی از فتنه ها قرار دهد و نوری در تاريكی ها.

۱۴۴۷. پرهيزگار از ديدگاه اميرعليه‌السلام (۱۴۴۰)

«...يعفو عمن ظلمه، و يعطی من حرمه، و يصل من قطعه، بعيدا فحشه، لينا قوله، غائبا منكره، حاضرا معروفه

(پرهيزگار) از كسی كه به او ستم كرده، می گذرد و به آن كه محرومش ساخته عطا می كند و با كسی كه پيوندش را قطع كرده می پيوندند، او از دشنام به دور است، سخنش نرم و بدی هايش پنهان و نيكی هايش آشكار است.(۱۴۴۱)

۱۴۴۸. توصيف پرهيزگاران

«يمسی و همه الشكر، و يصبح و همه الذكر. يبيت حذرا و يصبح فرحا؛ حذرا لما من الغفلة، و فرحا بما أصاب من الفضل و الرحمة

در توصيف پرهيزگاران می فرمايد: شب را آغاز می كند در حالی كه هم او شكرگزاری حق است و روز را آغاز می كند در حالی كه هم و غمش ياد خداست. شب را با ترس می گذراند و روز را با شادمانی، ترس از غفلت خويش كه از آن برحذر داشته شده است و شادمانی به سبب فضل و رحمت خدا كه شامل حال او شده است.(۱۴۴۲)

۱۴۴۹. صفت پرهيزگاران

«فی صفة المتقين: صبروا أياما قصيرة أعقبتهم راحة طويلة

در وصف پرهيزگاران می فرمايد: چند صباحی صبر كردند و در پی آن به آسايشی طولانی دست يافتند.(۱۴۴۳)

۱۴۵۰. همت های والا

«لا تعدو علی عزيمة جدهم بلادة الغفلات، و لا تنتصل فی هممهم خدائع الشهوات

(در وصف پرهيزگاران): نادانی غفلت ها بر تصميم آن ها چيره نگردد و تيرهای خدعه آلود شهوت ها، در اراده ها وهمت های آنان كارگر نمی افتد.(۱۴۴۴)

۱۴۵۱. بالاترين عزت

«لا عز أعز من التقوی

هيچ عزتی، عزيزتر و گرامی تر از پرهيزگاری نيست.(۱۴۴۵)

۱۴۵۲. ویژگی پرهیزگاران

«فی صفة المتقين: فهم لانفسهم متهمون و من أعمالهم مشفقون

در وصف پرهيزگاران می فرمايد: خود را متهم می سازند و از كرده های خويش هراسان اند.(۱۴۴۶)

۱۴۵۳. خنده و سكوت پرهيزگار.

«..ان صمت لم يغمه صمته، و ان ضحك لم يعل صوته

(انسان پرهيزگار) اگر سكوت كند سكوتش وی را اندوهگين نمی سازد و اگر بخندد صدايش به قهقهه بلند نمی شود.(۱۴۴۷)

۱۴۵۴. خلوص پرهيزگاران

«قد أخلص لله فاستخلصه

(از صفات پرهيزگاران): عمل را برای رضای خدا به جا آورند، پس خداوند هم خلوصشان را بپذيرد.(۱۴۴۸)

۱۴۵۵. نياز پرهيزگاران

«فی صفة المتقين: حاجاتهم خفيفة، و أنفسهم عفيفة

در توصيف پرهيزگاران می فرمايد: نيازهايشان سبك است و جان هايشان عفيف و بامناعت.(۱۴۴۹)

۱۴۵۶. عظمت تقوای الهی

«اعتصموا بتقوی الله، فان لها حبلا وثيقا عروته، و معقلا منيعا ذروته

به تقوای الهی چنگ زنيد؛ زيرا كه تقوا را ريسمانی است دستگيره اش استوار و پناهگاهی است بلندايش تسخيرناپذير.

۱۴۵۷. نشانه های پرهيزگاران(۱۴۵۰)

«فمن علامة أحدهم إنك تری له قوة فی دين... و حرصا فی علم، و علما فی حلم

از نشانه های (پرهيزگاران) اين كه می بينی آن ها را در دين نيرومند... و در كسب دانش حريص و دارای علم توأم با حلم اند.(۱۴۵۱)

۱۴۵۸. معنای معصوم

«أوصيكم، عبادالله، بتقوی الله، فانها الزمام و القوام، فتمسكوا بوثائقها، و اعتصموا بحقائقها، تؤ ل بكم الی أكنان الداعة و أوطان السعة

ای بندگان خدا! شما را به تقوای الهی سفارش می كنم؛ زيرا كه تقوا زمام و قوام است، پس به رشته های آن بياويزيد و به حقايقش چنگ زنيد تا شما را به سرمنزل آسايش و جايگاه های رفاه برساند.(۱۴۵۲)

۱۴۵۹. پناهگاه محكم بشر

«اعلموا عبادالله! إن التقوی دار حصن عزيز، و الفجور دار حصن ذليل... إلا و بالتقوی تقطع حمة الخطايا

ای بندگان خدا! بدانيد كه تقوا پناهگاهی محكم و استوار است و بدكاری و گناه حصاری ذلت آور است... آگاه باشيد كه با پرهيزگاری می توان زهر گناهان را از بين برد.(۱۴۵۳)

۱۴۶۰. پرهيزگاری و سلامتی بدن

«إلا أفضل من صحة البدن تقوی القلب

آگاه باشيد كه پرهيزگاری دل، از صحت بدن بالاتر است.(۱۴۵۴)

۱۴۶۱. زايل كننده پرهيزگاری

«من كثر كلامه كثر خطؤ ه، و من كثر خطؤ ه قل حياؤ ه، و من قل حياؤ ه قل ورعه، و من قل ورعه مات قلبه، و من مات قلبه دخل النار

آن كه زياد حرف بزند اشتباهش زياد خواهد بود و آن كه اشتباهش زياد گردد حيا و شرمش كم شود و كسی كه شرمش كم شود، پرهيزگاری اش كم شود و آن كه پرهيزگاری اش كم گردد قلبش بميرد و آن كه قلبش بميرد داخل جهنم شود.

۱۴۶۲. جلوگيری از سقوط در مهلكه(۱۴۵۵)

«الزهد ثروة، و الورع جنة

زهد ثروت، و پرهيزگاری سپر (از سقوط در مهلكه ها) است.(۱۴۵۶)

۱۴۶۳. انسان پارسا

قالعليه‌السلام لهمام فی وصف المتقين: «أرادتهم الدنيا فلم يريدوها

به همام در توصيف پرهيزگاران می فرمايد: دنيا آنان را خواست، اما آنان دنيا را نخواستند.(۱۴۵۷)

۱۴۶۴. سرور اخلاق

«التقی رئيس الاخلاق

پرهيزگاری، سرور و رئيس اخلاق است.(۱۴۵۸)

۱۴۶۵. بزرگی و پرهيزكاری

«لا كرم كالتقوی

هيچ بزرگی و ارجمندی به پای پرهيزگاری نرسد.(۱۴۵۹)

۱۴۶۶. نشانه ايمان

«الايمان إن تؤ ثر الصدق حيث يضرك، علی الكذب حيث ينفعك، و الا يكون فی حديثك فضل عن عملك، و إن تتقی الله فی حديث غيرك

نشانه ايمان آن است كه راستگويی را در آن جا كه به زيان توست به دروغ گويی كه به سود توست برگزينی، بيش از آن چه عمل می كنی نگويی و در نقل حديث از ديگران تقوای الهی را منظور داری.(۱۴۶۰)

۱۴۶۷. عمل در درگاه خداوند

«لا يقل عمل مع التقوی، و كيف يقل ما يتقبل ؟»

هيچ كاری كه باتقوا همراه است كم محسوب نشود، چگونه می توان كم شمرد آن عملی كه قبول درگاه حق شده است؟

۱۴۶۸. حالات پرهيزگاران(۱۴۶۱)

«فی صفة المتقين: غضوا أبصارهم عما حرم الله عليهم، و وقفوا أسماعهم علی العالم النافع لهم

در صفت مردم باتقوا فرمود:

چشمان خود را از آن چه كه به آنان تحريم فرموده است پوشيدند و گوش های خود را به آن علم كه برای آنان سودمند است فرا دادند.(۱۴۶۲)

۱۴۶۹. تقوا، دوای درد جان ها

«ان تقوی الله دوأ دأ قلوبكم، و بصر عمی أفئدتكم، و شفاء مرض أجسادكم

همانا تقوای خداوندی برای شما دوای درددل ها است و چشمی برای كوری دل ها و شفای بيماری جسدها.(۱۴۶۳)

۱۴۷۰. توصيه به تقوای الهی

«أوصيكم عبادالله بتقوی الله التی هی الزاد و بها المعاذ: زاد مبلغ، و معاذ منجح

ای بندگان خدا! من شما را به تقوا و پرهيز از خشم خدا سفارش می كنم. تقوايی كه توشه آخرت است و به وسيله آن پناه يافتن از عذاب الهی حاصل می گردد، توشه ای رساننده انسان به سعادت و پناهگاهی رستگاری آور.(۱۴۶۴)

۱۴۷۱. اثرات پرهيزگاری

«من أخذ بالتقوی عزبت عنه الشدائد بعد دنوها... و هطلت عليه الكرامة بعد قحوطها، و تحدبت عليه الرحمة بعد نفورها، و تفرجت عليه النعم بعد نضوبها، و بلت عليه البركة بعد ارذاذها

هر كس تقوا را پيشه ساخت، سختی ها از وی دور و ناپديد شد. كرامت بر او باريدن گرفت، پس از آن كه از وی بريده بود و رحمت خداوندی با لطف و محبت به او روی آورد پس از فرار و نفرت از وی و چشمه سارهای نعمت ها برای او شكافت و روان گشت، بعد از فروكش كردن و ناياب شدن آن ها و باران بركت پس از كم شدن آن بر او باريدن گرفت.

۱۴۷۲. نكوهش دنيا(۱۴۶۵)

«لا خير فی شی ء من أزوادها الا التقوی

خير و خوبی در هيچ يك از توشه های دنيا نيست مگر در تقوا و پرهيزگاری.(۱۴۶۶)

۱۴۷۳. نگريستن به نشانه های تقوا

«أين العقول المستصبحة بمصابيح الهدی، و الابصار اللامحة الی النار التقوی

كجا هستند (و يا چه شدند) آن عقولی كه از انوار هدايت روشنی ها كسب كرده اند؟ و كجا هستند آن ديده های ديده ور كه به نشانه های تقوا می نگرند؟(۱۴۶۷)

۱۴۷۴. رابطه تقوا و خصومت

«لا يستطيع إن يتقی الله من خاصم

هر كس كه در خصومت مبالغه كند نمی تواند تقوا برای خدا داشته باشد.(۱۴۶۸)

۱۴۷۵. پند تقوا

«و سيق الذين اتقوا ربهم الی الجنة زمرا قد اءمن العذاب، و انقطع العتاب. و زحرحوا عن النار. و اطمأنت بهم الدار، و رضوا المثوی و القرار. الذين كانت اعمالهم فی الدنيا زاكية. و أعينهم باكية. و كان ليلهم فی دنياهم نهارا، تخشعا و استغفارا؛ و كان نهار هم ليلا، توحشا و انقطاعا. فجعل الله لهم الجنة مآبا، و الجزاء ثوابا، و كانوا أحق بها و أهلها فی ملك دائم، و نعيم قائم

و آنان كه تقوا ورزيدند، گروه گروه رهسپار بهشت شدنددر امنيت از عذاب و انقطاع از ملامت. آنان از آتش بركنار گشتند و در جايگاه امن و آرامش قرار يافتند و به آن منزلگاه ابدی و قرارگاه جاودانی خشنود گشتند.

اينان كسانی بودند كه اعمالشان پاكيزه و چشمانشان (از ترس خطاها) گريان بود.

شب تاريك به جهت بيداری های با خشوع و استغفار در زندگی دنيوی بريا آنان روز بود و روزشان به جهت وحشت از ارتكاب زشتی ها و انقطاع از پيشگاه خداوندی شب ظلمانی. خداوند بهشت را برای آنان منزلگاه نهايی و ثواب را پاداش قرار داد كه سزاوارش بودند و شايسته همنشينی با بهشتيان، در ملكی ابدی و نعمت هايی پايدار.(۱۴۶۹)

۱۴۷۶. نكوهش طمع

فی صفة المتقين: «فمن علامة أحدهم انك تری له قوة فی دين... و صبرا فی شدة، و طلبا فی حلال. و نشاطا فی هدی. و تحرجا عن طمع

در توصيف پرهيزگاران می فرمايد:

از علامت های هر يك از اين مردم تزكيه شده اين است كه در او قوت در دين می بينی و صبر در سختی و طلب روزی حلال و نشاط در هدايت و دوری از طمع.(۱۴۷۰)

۱۴۷۷. تقوای خاشعانه

«اتقوا الله تقية من سمع فخشع، واقترف فاعترف، و وجل فعمل، و حاذر فبادر، و أيقن فأحسن، و عبر فاعتبر

به خدا تقوا بورزيد، تقوای كسی كه شنيد و خشوع كرد، گناه اندوخت و اعتراف كرد، ترسيد و عمل نمود، حذر كرد و به انجام اعمال نيكو مبادرت ورزيد، به مقام يقين رسيد و به نيكوكاری پرداخت، وسيله عبرت بر او عرضه شد و عبرت گرفت.(۱۴۷۱)

۱۴۷۸. راه روشنی به سوی بهشت

«ان التقوی فی اليوم الحرز و الجنة، و فی غد الطريق الجنة مسلكها واضح، و سالكها رابح

تقوا امروز نگه دارنده و سپری در برابر آلودگی ها است و فردا راهی است به سوی بهشت. مسير تقوا روشن است و رونده آن راه، برنده سود.(۱۴۷۲)

۱۴۷۹. تواضع متقين

«فی صفة المتقين: اذا زكی أحد منهم خاف مما يقال له، فيقول: إنا أعلم بنفسی من غيری، و ربی أعلم بی منی بنفسی! اللهم لا تؤ اخذنی بما يقولون، واجعلنی أفضل مما يظنون، واغفرلی ما لا يعلمون

در اوصاف متقين فرمود: در آن هنگام كه از يكی از اين دلباختگان كمال تعريف و تمجيد شود، از آن چه كه درباره اش گفته می شود، می ترسد؛ لذا در برابر تعظيم كننده می گويد: من به نفس خود از ديگران داناترم و پروردگار من به نفس من داناتر از من است. بارخدايا! مرا درباره آن چه كه به من می گويند مؤ اخذه مفرما و مرا از آن كه می گويند برتر فرما و آن چه را كه درباره من نمی دانند برای من ببخش و عفو فرما.(۱۴۷۳)

۱۴۸۰. رابطه تقوا و حفظ زبان

«والله ما أری عبدا يتقی تقوی تنفعه حتی يخزن لسانه

سوگند به خدا، من بنده ای را نمی بينم كه تقواورزيدن سودی به حال او داشته باشدت، مگر اين كه زبان خود را حفظ كند.(۱۴۷۴)

۱۴۸۱. دو توصيه مهم

«أوصيكم، أيها الناس! بتقوی الله و كثرة حمده علی آلائه اليكم

ای مردم! شما را توصيه می كنم به تقوای الهی و كثرت ستايش خداوند برای عطايابی كه به شما نازل نموده.(۱۴۷۵)

۱۴۸۲. بندگان شكرگزار خداوند

«أوصيكم بتقوی الله فانها حق الله عليكم... لم تبرح عارضه نفسها علی الامم الماضين منكم، والغابرين لحاجتهم اليها غدا، اذا أعاد الله ما أبدی، و أخذ ما أعطی، و ساءل عما أسدی. فما أقل من قبلها و حملها حق حملها! أولئك الاقلون عددا

شما را به تقوای خداوندی توصيه می كنم؛ زيرا تقوا حق خداوندی بر ذمه شما است. همواره تقوای خود را بر اقوام و ملل گذشته و پوسيده در زير خاك ها عرضه نموده است؛ زيرا فردا همه آنان به نتايج آن صفت سازنده نيازمند خواهند بود و در آن هنگام كه خداوند آن چه را كه ايجاد كرده بود برگرداند و آن چه را كه داده بود باز گيرد و از احسانی كه فرموده بود سؤال كند، پس چه اندك اند كسانی كه تقوا را قبول كنند و آن چنان كه شايسته تقوا است به آن عمل كنند. آنان در شمارش در اقليت اند و آنان هستند كه خداوند سبحان در كتاب عزيزش توصيف نموده است. آن جا كه می فرمايد: و اندك اند بندگان شكرگزار من.(۱۴۷۶)

۱۴۸۳. شستشوی گناهان باتقوا

«أوصيكم بتقوی الله... و أشعروها قلوبكم، و ارحضوا بها ذنوبكم... إلا فصونوها و تصونوا بها

شما را به تقوای خداوندی توصيه می كنم؛ و آن را به دل هايتان قابل پذيرش و اشعار بداريد و گناهانتان را به وسيله تقوا بشوييد. تقوا را از آلودگی ها حفظ كنيد تا به وسيله آن محفوظ و مصون از انحرافات شويد.(۱۴۷۷)

۱۴۸۴. وصيت به تقوا

«أوصيكم بتقوی الله اءعذر بما اءنذر، و احتج بما نهج

من شما را به تقوای خداوندی توصيه می كنم كه (به ابلاغ نتايج ناگوار اعمال زشت به وسيله پيامبران و براهين وجدانی) جای عذری نگذاشته است و با طرق روشنی كه پيش پای شما گسترده احتجاج نموده است.(۱۴۷۸)

۱۴۸۵. حق تقوا

«اتقوا الله تقية من شمر تجريدا وجدا تشميرا، و كمش فی مهل، و بادر عن وجل، و نظر فی كرة الموئل و عاقبة المصدر و مغبة المرجع

تقوی بورزيد به خداوند، مانند تقوی كسی كه برای قطع علاقه از تمايلاتی نفسانی دامن همت به كمر زده و در آمادگی نهايت كوشش را به كار بسته و با حفظ متانت روح مركب حركت را سخت رانده و با احساس بيم و هراس پيش دستی نموده و به مقصد نهايی و پايان كار و عاقبتی كه به آن خواهد رسيد نگريسته است.(۱۴۷۹)

۱۴۸۶. وصيت به پرهيزگاری

«أوصيكم عبادالله بتقوی الله الذی ألبسكم الرياش و أسبغ عليكم المعاش

ای بندگان خدا! شما را به تقوی خدايی كه لباس بر شما پوشاند و معيشت را برای شما فراهم فرمود توصيه می كنم.

۱۴۸۷. در سايه پيشگاه خداوندی(۱۴۸۰)

«اعلموا! إنه من يتق الله يجعل مخرجا من الفتن، و نورا من الظلم، و يخلده فيما اشتهت نفسه، و ينزله منزل الكرامة عنده. فی دار اصطنعها لنفسه. ظلها عرشه. و نورها بهجته. و زوارها ملائكته. و رفقاؤ ها رسله

بدانيد كه هر كس برای خداوند تقوا بورزيد، خداوند برای او راه نجات از فتنه ها را قرار می دهد و نوری رها سازنده از تاريكی ها را. و خداوند انسان باتقوا را در آن موقعيت كه نفسش آن را می خواهد جاودان می دارد و او را در جايگاه كرامت در نزد خود در مقامی كه برای پيشگاه خود ساخته است فرود می آورد، سايه آن پيشگاه عظمت عرش اوست و نور آن جلوه ای از جمالش. زائران آن فرشتگان خداوندی و دوستانش رسولان او.(۱۴۸۱)

۱۴۸۸. تقوای اولياء خدا

«ان تقوی الله حمت أولياء الله محارمه، و اءلزمت قلوبهم مخافته، حتی أسهرت لياليهم، و أظماء هواجرهم. فأخذوا الراحة بالنصب، و الری بالظما. و استقربوا الاجل فبادروا العمل

قطعی است كه تقوای الهی اولياء خدا را از ارتكاب محرماتش بازداشت و خوف الهی را به دل های آنان ملازم نمود تا آنان را به بيداری در شب وادار كرد و به تشنگی در روزهای گرم آنان آسايش در آخرت را با قبول مشقت در دنيا به دست آوردند و سيرابی (از چشمه سارهای ابديت را) با قبول تشنگی (در اين دنيای گذران) هم آنان مدت عمر را نزديك تلقی نمودند و در نتيجه پيشدستی به عمل نمودند.(۱۴۸۲)

۱۴۸۹. كليد هدايت

«ذمتی بما أقول رهينة، و انا به زعيم. ان من صرحت له العبر عما بين يديه من المثلات حجزته التقوی عن تفحم الشبهات... الا و ان الخطايا خيل شمس حمل عليها أهلها، و خلعت لجمها، فتقحمت بهم فی النار. الا و ان التقوی مطايا ذلل، حمل عليها أهلها، و اءعطوا أزمتها، فأوردتهم الجنة

تعهد خود را در گرو سخنی كه می گويم قرار می دهم و ضمانت آن را بر عهده می گيرم، كسی كه اندرزها و وسايل تجربه كيفرهای پيش رويش را بر وی آشكار بسازد خويشتن داری و تقوا او را از تجاوز و ارتكاب اشتباهات باز می دارد.

به شما هشدار می دهم! خطاهايی كه مردم مرتكب می شوند، چونان اسب ها چموش اند كه خطاكاران سوار بر آن ها گشته با افسارهايی از دست رفته در بيراهه ها و سنگلاخ ‌ها می تازند. پايان اين تاخت و تاز طغيانگرانه آتش است. آگاه باشيد! اوصاف تقوا چونان مركب هايی رامند، كه انسان متقی بر آن ها سوار گشته زمام به دست، راهی بهشت الهی اند.

۱۴۹۰. تقوا بورزيد از اين پروردگار(۱۴۸۳)

«أوصيكم بتقوی الله الذی ابتداء خلقكم، و اليه يكون معادكم، و به نجاح طلبتكم، و اليه منتهی رغبتكم، و نحوه قصد سبيلكم

من توصيه می كنم شما را به تقوای خداوندی كه آفرينش شما را آغاز كرد و به سوی او است برگشت شما. و از او است توفيق برای وصول به مطلوبتان، و به سوی است نهايت رغبت شما و پيشگاه او است راه صحيح.(۱۴۸۴)

۱۴۹۱. كليد رستگاری

«ان تقوی الله مفتاح سداد، و ذخيرة معاد، و عتق من كل ملكة، و نجاة من كل هلكة. بها ينجح الطالب، و ينجو الهارب، و تنال الرغائب

قطعی است كه تقوای الهی كليد رستگاری است و ذخيره برای قيامت، و آزادی از هر عادت ثابت، و نجات از هر گونه هلاكت به وسيله تقوا است كه هر جوينده به مقصود خود رسد و هر گريزان نجات پيدا كند و با اين صفت شريف است كه برای هر آرمان توفيق وصول حاصل آيد.(۱۴۸۵)

۱۴۹۲. دو سفارش عظيم

«أوصيكم عبادالله بتقوی الله، و أحذركم أهل النفاق »

ای بندگان خدا! شما را به تقوای الهی توصيه می كنم و از اهل نفاق برحذر می دارم.(۱۴۸۶)

۱۴۹۳. برحذر از دنيا و پيشه گرفتن تقوا

«أوصيكم عبادالله، بتقوی الله، و أحذركم الدنيا

ای بندگان خدا! شما را به تقوای الهی توصيه می كنم و از دنيا برحذر می دارم.(۱۴۸۷)

۱۴۹۴. نيرومندی بوسيله پرهيزگاری

«قطعوا علائق الدنيا، و استظهروا بزاد التقوی »

پيوندهای دنيا را از خويشتن ببريد و با توشه پرهيزگاری خود را نيرومند گردانيد.(۱۴۸۸)

۱۴۹۵. شفای بيماری ها با تقوا

«أوصيكم بتقوی الله... أيقضوا بها نومكم، و اقطعوا بها يومكم، و أشعروها قلوبكم، و ارحضوا بها ذنوبكم، و داووا بها الاسقام، و بادروا بها الحمام

شما را به تقوای خداوندی توصيه می كنم. به وسيله تقوا خودتان را از خواب بيدار سازيد و روز خود را به پايان برسانيد و آن را به دل هايتان قابل پذيرش و اشعار بدانيد و گناهانتان را به وسيله تقوا بشوييد و درون را از لوث معاصی پاك بسازيد و بيماری هايتان را با اين دوا درمان كنيد و با همين صفت به پيشواز مرگ برويد.(۱۴۸۹)

۱۴۹۶. زنده بودن مثل ها

«أوصيكم عبادالله بتقوی الله الذی ضرب الامثال، و وقت لكم الاجال

ای بندگان خدا! شما را به تقوای الهی توصيف می كنم كه مثل ها برای شما زده است و مدت زندگی شما را تعيين فرموده است.(۱۴۹۰)

۱۴۹۷. صفات پرهيزگار

«فی صفة المتقی: فی الزلازل وقور، و فی المكاره صبور، و فی الرخاء شكور

(پرهيزگار) در مقابل حوادث اضطراب انگيز و لرزاننده باوقار و پابرجاست و در ناگواری ها شكيبا و در موقع آسايش سپاسگزار.(۱۴۹۱)

۱۴۹۸. بهترين وصيت

«أوصيكم عبادالله بتقوی الله؛ فانها خير ما تواصی العباد به، و خير عواقب الامور عندالله

ای بندگان خدا! شما را به تقوای الهی توصيه می كنم؛ زيرا وصيت به تقوابهترين وصيتی است كه مردم درباره يكديگر انجام می دهند و شايسته ترين عواقب امور (پايان همه امور زندگی) است در نزد خدا.(۱۴۹۲)

۱۴۹۹. نفس مطيع

«اتقوا الله الذی نفعكم بموعظته، و وعظكم برسالته، و امتن عليكم بنعمته. فعبدوا أنفسكم لعبادته، و اخرجوا اليه من حق طاعته

تقوا بورزيد برای خدا كه شما را با پند خود منفعت داد و با رسالت پيامبرش شما را نصيحت نمود و با نعمتش به شما احسان فرمود. نفس خود را برای عبادت خداوندی رام و مطيع بسازيد و حركت كنيد به سوی خداوندی با اطاعتی كه شايسته او است.(۱۴۹۳)

۱۵۰۰. تقوا بورز هر چند اندك!

«اتق الله بعض التقی و ان قل، و اجعل بينك و بين الله سترا و ان رق

تقوا به خدا بورز، اگرچه اندك باشد و مابين خود و خدا پرده ای قرار بده اگرچه نازك باشد.(۱۴۹۴)

۱۵۰۱. علائم صفات متقين

«من علامة أحدهم إنك تری له قوة فی دين، و حزما فی لين، و ايمانا فی يقين، و حرصا فی علم، و علما فی حلم

از علائم صفات متقين اين است كه می بينی در آن ها قوت و قدرت نيروی دين را و جديت در عين نرمی و ايمان تواءم با يقين و حريص بودن در كسب علم و حليم بودن در عين عالم بودن.(۱۴۹۵)

۱۵۰۲. كيفيت تقوای الهی

«اتقوا الله عبادالله؛ تقية ذی لب شغل التفكر قلبه... و ظلف الزهد شهواته

ای بندگان خدا! به خدا تقوا بورزيد تقوای خردمند كه تفكر قلبش را به خود مشغول داشته و زهد و پارسايی از شهوات او جلوگيری كرده است.(۱۴۹۶)

۱۵۰۳. تحريك برای عمل

«العمل العمل، ثم النهاية النهاية، و الاستقامة الاستقامة، ثم الصبر الصبر، و الورع و الورع

اهتمام بورزيد به كار، برخيزيد برای كار، سپس كار را ناتمام نگذاريد و به پايان برسانيد و در تصميمی كه گرفتيد استقامت بورزيد، استقامت. شكيبا باشيد شكيبا. پرهيزگاری پيشه كنيد پرهيزگاری.(۱۴۹۷)

۱۵۰۴. پسنديده ترين وصايا

«أوصيك بتقوی الله أی بنی و لزوم أمره، و عماره قلبك بذكره، و الاعتصام بحبله، و أی سبب أوثق من سبب بينك و بين الله ان أنت أخذت به! أخی قلبك بالموعظة، و أمته بالزهادة، و قوة باليقين، و نوره بالحكمة، و ذلله بذكر الموت، و قرره بالفناء، و بصره فجائع الدنيا... و اعلم يا بنی إن أحب ما أنت اخذ به الی من وصيتی تقوی الله و الاقتصار علی ما فرضه الله عليك، و الاخذ بما مضی عليه الاولون من ابائك، و الصالحون من أهل بيتك

فرزندم! من تو را توصيه می كنم به تقوای الهی و الزام به امر و آبادساختن قلب خود با ذكر او و چنگ زدن به طناب او و كدامين رشته، اطمينان بخش تر است از رشته ميان تو و خدا اگر آن را بگيری.

قلبت را با موعظه زنده بدار و نفست را با اعراض از مزخرفات دنيا مهار كن و با يقين تقويت نما و با حكومت منور ساز و با ذكر مرگ خوارش كن و به اقرار به زوال و فنا وادارش كن و آن را به ناگواری های دنيا بينا ساز، و بدان ای پسرم! پسنديده ترين چيزی كه از وصيت من می توانی بگيری تقوای الهی و بسنده كردن به آن چه خدا برای تو مقرر فرموده و پذيرش آن عقايد و اعمالی است كه نياكان گذشته و صلحای خاندان تو آن ها را پذيرفته بودند.(۱۴۹۸)

۱۵۰۵. بهتر از تندرستی

«ألا أفضل من صحة البدن، تقوی القلب

بدانيد كه پرهيزگاری دل، بهتر از تندرستی است.(۱۴۹۹)

۱۵۰۶. انسان پرهيزگار

«لو إن السموات و الارضين كانتا علی عبد رتقا ثم اتقی الله لجعل الله له منهما مخرجا

اگر آسمان ها و زمين ها بر روی بنده ای بسته باشد، آنگاه او در راه خدا پرهيزگار باشد، سرانجام خداوند برای او گريزگاهی پديد آورد.(۱۵۰۰)

۱۵۰۷. ضرورت تقوا

«أيها الناس! اتقوا الله فما خلق امرؤ عبثا فيلهو، و لا ترك سدی فيلغو

ای مردم! به خدا تقوی بورزيد و هيچ كس بيهوده آفريده نشده است تا بازی كند و بی اصل و تكليف هم رها نشده است.(۱۵۰۱)

۱۵۰۸. بهترين توشه سفر آخرت

«عند رجوعه من صفين و اشرافه علی القبور بظاهر الكوفة: يا أهل الديار الموحشة! و المحال المقفرة! و القبور المظلمة! يا اءهل التربة! يا أهل الغربة! يا أهل الوحدة! يا اءهل الوحشة! أنتم لنا فرط سابق، و نحن لكم تبع لاحق. أما الدور فقد سكنت، و أما الازواج فقد نكحت، و أما الاموال فقد قسمت. هذا خبر ما عندنا، فما خبر ما عندكم ؟»

«ثم التفت الی أصحابه فقال: أما لو أذن لهم فی الكلام لاخبروكم إن خير الزاد التقوی

در حالی كه از جنگ صفين برگشته و بر گورهای بيرون كوفه مشرف و متوجه شده بود فرمود: ای ساكنان سراهای وحشتناك! و محل های بی آب و گياه و خفتگان در گورهای تاريك! ای در خاك رفتگان! ای دور از وطنان! ای تنها ماندگان! ای وحشت زدگان! شما برای ما پيش افتادگانيد و ما به دنبال شما آيندگانيم و به شما ملحق شوندگانيم، اما (بدانيد كه) در سراهای شما، ديگران ساكن شدند، زنانتان با مردان ديگری ازدواج كردند و اما اموالتان پس به تحقيق قسمت شد، اين خبری بود كه ما از آن آگاه بوديم و شما برای ما چه خبری داريد؟

(آن گاه اميرالمؤ منينعليه‌السلام رو به اصحاب خود كرد و فرمود): اما اگر به آنان اجازه سخن گفتن داده می شد، هر آينه به شما خبر می دادند كه بهترين توشه برای سفر آخرت، تقوای الهی است.(۱۵۰۲)

۱۵۰۹. اصالت تقوا

«لا يهلك علی التقوی سنخ أصل، و لا يظماء عليها زرع قوم

اصل ريشه ای كه بر تقوا روييده هلاك نمی شود و زراعت قومی كه در زمين تقوا كاشته شده از تشنگی نخواهد خشكيد.

۱۵۱۰. عاقبت بی تقوايی(۱۵۰۳)

«من قل ورعه مات قلبه، و من مات قلبه دخل النار

هر كسی كه پارسايی اش كاستی گيرد، دلش بميرد و آن كس كه دلش بميرد، داخل دوزخ شود.(۱۵۰۴)

۱۵۱۱. ره توشه تقوا

«..و مصابيح لبطون قبوركم، و سكنا لطول وحشتكم، و نفسا لكرب مواطنكم

(تقوای را) چراغی در دل قبر و آرامشی برای وحشت بی پايان و راه فراخی برای مواضع غم و اندوه خويش قرار دهيد.

۱۵۱۲. دوستی و دشمنی پرهيزگار(۱۵۰۵)

«فی صفة المتقين: بعده عمن تباعد عنه زهد و نزاهه، دنوه ممن دنا منه لين و رحمة، ليس تباعده بكبر و عظمة، و لا دنوه بمكر و خديعة

(متقين) اگر از كسی كه از وی كناره گيری كرده است دوری گزيند بر مبنای پارسايی و پاكی از آلودگی ها است و نزديكی وی با كسی كه به او نزديك است از روی نرمش و رحمت است. نه دوری از كسی مبتنی بر كبر و خودبزرگ بينی او است و نه نزديكی او به كسی از راه حيله پردازی و فريب كاری است.(۱۵۰۶)

۱۵۱۳. طالب دنيا بودن

«أوصيكما بتقوی الله، و إن لا تبغيا الدنيا و ان بغتكما، و لا تأسفا علی شی ء منها زوی عنكما، و قولا بالحق، و اعملا للاجر، و كونا للظالم خصما، و للمظلوم عونا. أوصيكما، و جميع ولدی و أهلی و من بلغه كتابی، بتقوی الله، و نظم أمركم

شما را به تقوای الهی توصيه می كنم و دنيا را نخواهيد اگرچه دنيا شما را طلب كند و به هر آن چه از دست شما برود تاءسف نخوريد و سخن بر حق بگوييد و عمل برای پاداش آخرت كنيد و دشمن ظالم و يار و ياور مظلوم باشيد. شما و همه فرزندان و دودمانم و هر كسی را كه نامه من به او برسد توصيه می كنم به تقوای الهی و نظم در امور خويش.

۱۵۱۴. روح و بدن متقين(۱۵۰۷)

«صحبوا الدنيا بأبدان أرواحها معلقه بالمحل الاعلی

(متقين) با بدن هايی در اين جهان زندگی می كنند اما روح آن ها به جايگاهی بس اعلی وابسته است.(۱۵۰۸)