نهج البلاغه موضوعى

نهج البلاغه موضوعى 0%

نهج البلاغه موضوعى نویسنده:
گروه: امام علی علیه السلام

نهج البلاغه موضوعى

نویسنده: عباس عزيزى
گروه:

مشاهدات: 52063
دانلود: 4930

توضیحات:

نهج البلاغه موضوعى
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 128 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 52063 / دانلود: 4930
اندازه اندازه اندازه
نهج البلاغه موضوعى

نهج البلاغه موضوعى

نویسنده:
فارسی

بخش چهارم: بدترين و برترين مردم

۲۰۵۲. مقرب ترين مردم

«هم اعلم خلقك بك، و اخوفهم لك، و اقربهم منك

فرشتگان داناترين مخلوقات به مقام ربوبی تو هستند و بيمناك ترين موجودات از تو و نزديك ترين مخلوقات به بارگاه قدس و كبريايی ات.

۲۰۵۳. فاضل ترين بندگان

«ان افضل الناس عند الله من كان العمل بالحق احب اليه و ان نقصه و كرثه من الباطل و ان جر اليه فائده و زاده

همانا با فضيلت ترين مردم نزد خداوند كسی است كه برای او عمل به حق، اگر چه موجب كاهش (ظاهری) و سختی باشد، محبوب تر از باطل بوده است، اگر چه آن باطل برای او فايده را جلب كند و موجب افزايش وی گردد.

۲۰۵۴. محبوب ترين بندگان نزد خدا

«عباد الله! ان من احب عباد الله اليه عبدا اعانه الله علی نفسه... قد خلع سرابيل الشهوات، و تخلی من الهموم، الا هما واحدا انفردبه، فخرج من صفه العمی، و مشاركه اهل الهوی

ای بندگان خدا! از محبوب ترين بندگان خدا در پيشگاه ربوبی بنده ای است كه خداوند (سبحان) او را در شناخت نفس خود و ساختن آن ياری فرمايد، پيراهن های شهوات را از خود بركند و جز يك غم، از تمام غم ها خود را می رهاند و از صف كوردلان و مشاركت با هواپرستان خارج شد.

۲۰۵۵. خيرخواه ترين مردم

«ان انصح الناس لنفسه اطوعهم لربه؛ و ان اغشهم لنفسه اعصاهم لربه

همانا خيرخواه ترين مردم درباره خويشتن مطيع ترين مردم بر پروردگارش و خائن ترين مردم درباره خويشتن معصيت كارترين آنان به خدايش می باشد.

۲۰۵۶. دودستگی مردم

«انما الناس رجلان: متبع شرعه، و مبتدع بدعه، ليس معه من الله سبحانه برهان سنه، و لا ضياء حجه

مردم بر دو صفت اند: پيرو قانون شرع، يا بدعت گزار و پيرو بدعت كه با او هيچ قانونی و روشنايی دليل از خداوند وجود ندارد.

۲۰۵۷. بدترين خلق نزد خالق

«ان ابغض الخلائق الی الله رجلان:رجل و كله الله الی نفسه؛ فهو جائر عن قصد السبيل، مشغوف بكلام بدعه، و دعاء ضلاله، فهو فتنه لمن افتتن به، ضال عن هدی من كان قبله، مضل لمن اقتدی به فی حياته و بعد وفاته، حمال خطايا غيره، رهن بخطيئته

بدترين مردم در نظر خدا دو دسته اند:

فردی كه خدا او را به خودش واگذار كرده (و به او كمك فكری نمی كند) چنين فردی از راه راست منحرف می گردد، به بدعت و مطالب انحرافی علاقه مند و آلوده می شود. چنين فردی به وسيله آشوبگری گمراه گرديده، موجب انحراف كسانی است كه در زمان زندگی و مرگ او، از وی پيروی كنند، اشتباهات ديگران را به دوش می گيرد و گرو گناهان خويش است.

۲۰۵۸. برترين مؤمنان

«من كتاب له الی الحارث الهمدانی: اعلم ان افضل المومنين افضلهم تقدمه من نفسه و اهله و ماله، فانك ما تقدم من خير يبق لك ذخره، و ما توخره يكن لغيرك خيره

در نامه خود به حارث همدانی چنين نوشت: توجه داشته باش كه بهترين مومنين كسانی هستند كه بيشتر از ديگران از شخص خود، بستگان و مال خويش را در راه خدا پيشكش كنند و هر چه پيش از خود برای قيامت از كارهای خير بفرستی برايت ذخيره می گردد و هر چه از مال و ثروت برای وارث بگذاری سودش برای ديگران است.

۲۰۵۹. مبغوض ترين بندگان نزد خدا

«ان من ابغض الرجال الی الله تعالی لعبدا و كله الله الی نفسه، جائرا عن قصد السبيل، سائرا بغير ذليل؛ ان دعی الی حرث الدنيا عمل، و ان دعی الی حرث الاخره كسل

همانا قعطا از مبغوض ترين مردان در نزد خدا، آن بنده ای است كه خدا او را به خود او واگذاشته است، اين بنده (رها شده به حال خود) از راه حق متجاوز و بدون رهبری كه دليل راه است در حركت است. اگر اين بنده (رها شده به حال خود) به كشت و كار دنيوی خوانده شود به كار می افتد و اگر به كشت و كار اخروی خوانده شود كسل و افسرده می گردد.

۲۰۶۰. برترين بنده

«اعلم ان افضل عباد الله عند الله امام عادل، هدی و هدی

بدان برترين بندگان در نزد خداوند سبحان، امامی است عادل، كه هدايت شده و مردم به وسيله او هدايت شوند.

۲۰۶۱. شايسته ترين خلق

«اولی الناس بالكرم من عرفت به الكرام

شايسته ترين مردم به كرامت كسی است كه مردمان با كرامت به وسيله او شناخته می شوند.

۲۰۶۲. بهترين بندگان خدا

«عباد الله! ان من احب عباد الله اليه عبدا اعانه علی نفسه... مصباح ظلمات، كشاف عشوات، مفتاح مبهمات، دفاع معضلات، دليل فلوات، يقول فيفهم، و يسكت فيسلم... و اخر قد تسمی عالما و ليس به، فاقتبس جهائل من جهال، و اضاليل من ضلال، و نصب للناس اشراكا من حبائل غرور، و قول زور... يقول: اقف عند الشبهات، و فيها وقع؛ و يقول: اعتزل البدع، و بينها اضطجع، فالصوره صوره انسان، و القلب قلب حيوان، لا يعرف باب الهدی فيتبعه، و لا باب العمی فيصد عنه. و ذلك ميت الاحياء

همانا از محبوب ترين بندگان خدا، نزد او بنده ای است كه خداوند او را در برابر نفسش ياری رسانده است... چراغ تاريكی هاست، برطرف كننده كوری ها، كليد مبهمات، زداينده مشكلات و راهنمای بيابان ها. می گويد و می فهماند و به موقع خاموش می شود و سالم می ماند...

و ديگری كه خود را دانشمند می نامد، ولی دانشمند نيست، او از نادان ها و گمراهان، نادانی ها و گمراهی ها را فرا گرفته و دام هايی از ريسمان های فريب و گفتار دروغ برای مردم گسترده است...

می گويد: به گاه شبهات درنگ می كنم در حالی كه در آن ها فرو افتاده است، می گويد از بدعت ها كناره می گيرم، در حالی كه ميان آن ها خفته است، چهره اش نه چهره انسان را می شناسد تا به دنبال آن برود و نه باب كوری دل را تا از آن جلوگيری كند. او مرده ای است در ميان زندگان.

۲۰۶۳. هر كه بر اساس آنچه خدا نازل كرده است داوری نكند

«ان ابغض الخلائق الی الله رجلان: و رجل جلس بين الناس قاضيا ضامنا لتخليص ما التبس علی غيره، فان نزلت به احدی المبهمات هيا لها حشوا رثا من رايه، ثم قطع به، فهو من لبس الشبهات فی مثل نسج العنكبوت. لا يدری اصاب ام اخطا... تصرخ من جور قضائه الدماء، و تعج منه المواريث

بدترين مردم در نظر خدا دو دسته اند:

مردی كه در ميان مردم به قضاوت و حل مشكلات كه ضامن آن گرديده می نشيند، اگر مطلب مبهمی پيش آمد، رای ضعيف و نظر بی ارزشی می دهد و از روی قطع هم نظر خود را صادر می كند، چنين فردی در مسائل مبهم مثل تنيدن عنكبوت است، نمی داند عملش صحيح است يا غلط!...

خون های ريخته شده از ظلم قضاوتش به فرياد آمده و فرياد ميراث بر باد رفتگان (كه به ناحق تقسيم شده) بلند است.

۲۰۶۴. حال محبوب ترين بندگان

«ان من احب عباد الله اليه عبدا اعانه الله علی نفسه، فاستشعر الحزن، و تجلبب الخوف؛ فزهر مصباح الهدی فی قلبه

همانا از محبوب ترين بندگان خدا نزد او، بنده ای است كه خداوند او را در پيكار با نفسش ياری كرده است، پس جامه رويينش ترس (از خدا) و چراغ هدايت در دلش فروزان است.

۲۰۶۵. بدترين مردم از ديدگاه علیعليه‌السلام

«ان شر الناس عند الله امام جائر ضل و ضل به، فامات سنه ماخوذه، و احيا بدعه متروكه

همانا بدترين مردم نزد پروردگار، پيشوای ستمگری است كه خود را گمراه و ديگران هم به وسيله او گمراه شوند و سنت های برگرفته از دين را نابود كند و نوآوری های ترك شده خلاف دين را زنده سازد.

۲۰۶۶. بدبخت حقيقی

«ان الشقی من حرم نفع ما اوتی من العقل، و التجربه

همانا بدبخت كسی است كه از عقل و تجربه خود بهره نگيرد.