احکام خانواده و آداب ازدواج

احکام خانواده و آداب ازدواج0%

احکام خانواده و آداب ازدواج نویسنده:
گروه: جوانان و ازدواج

احکام خانواده و آداب ازدواج

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: محمد تقی مدرسی
گروه: مشاهدات: 14041
دانلود: 3222

توضیحات:

احکام خانواده و آداب ازدواج
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 166 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 14041 / دانلود: 3222
اندازه اندازه اندازه
احکام خانواده و آداب ازدواج

احکام خانواده و آداب ازدواج

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

خانه اسلامى

الف - احكام و آداب زن‏

١ - اسلام براى بزرگداشت زن، قوانينى را نهاده است كه پاكدامنى‏او را پاس مى‏دارد تا بازيچه‏اى در دست هوسرانان نگردد، واز همين‏روست كه پيامبر نهى كرده از اين كه زنى بر زين اسب نشيند ودرروايتى آمده است كه "پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله نهى مى‏كرده است از اين كه فرجى‏بر سرجى سوار شود."(٣٤٦)

٢ - پيامبر به شوهران دستور مى‏دهد اگر زن از آنها خواست به‏مكانهاى خودنمايى بروند بايد با او نافرمانى كنند.

حضرت‏صلى‌الله‌عليه‌وآله مى‏فرمايد: "كسى كه زنش را فرمان برد خداوند او رابه رو در آتش درافكند." سؤال شد: اين فرمانبرى كدام است؟فرمود: "اين كه زن از مرد بخواهد به حمامهاى عمومى يا جشنهاى‏عروسى يا عيد ديدنى يا مراسم نوحه‏خوانى بروند يا بخواهند جامه‏نازك بپوشند."(٣٤٧)

٣ - پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله به زنان دستور مى‏دهد در راه‏ها از دو طرف راه بروندتا از ديد چشمهاى خائن بدور بمانند. از حضرت‏صلى‌الله‌عليه‌وآله نقل شده است‏كه فرمود: "زنان حق ندارند در ميانه راه، راه بروند، وبهتر است ازكنار ديوار وگوشه راه حركت كنند."(٣٤٨)

٤ - زنان از آشكار كردن زينت وزيبائيهاى خود نزد زنان ديگرى كه‏آنها را براى مردان توصيف مى‏كنند منع شده‏اند. از امام صادق ‏عليه‌السلام ‏روايت شده است كه فرمود: "زن را نزيبد كه نزد زنى يهودى يامسيحى زينت وزيبائيهاى خود را آشكار كند، زيرا آنها اين زنان رابراى شوهران خود توصيف مى‏كنند."(٣٤٩)

٥ - براى پاسداشت زن از لغزش وانحراف، اسلام حرام كرده‏است زنى با مردى نامحرم خلوت كند. پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله مى‏فرمايد: "كسى‏كه به خدا وروز واپسين ايمان دارد در محلى بيتوته نمى‏كند كه صداى‏تنفّس زنى كه محرم او نيست، به گوش رسد."(٣٥٠)

٦ - اسلام دست دادن با زن بيگانه )نامحرم( را حرام دانسته است)مگر با واسطه پارچه‏اى( وحرام دانسته مردى زن نامحرمى را درآغوش گيرد يا به سينه بچسبناند. در حديثى از پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله رسيده‏است "هر كه چشم خود را از حرام پر كند خداوند در روز رستاخيزچشم او را از آتش پر كند مگر آن كه توبه كند وباز گردد" ونيزپيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله مى‏فرمايد: "هر كه با زنى دست دهد كه محرم او نيست به‏خشم الهى گرفتار آيد وهر كه همراه زن نامحرم گردد از طريق حرام، باشيطان در زنجيرى از آتش كشيده شود وهر دو به آتش درافكنده‏شوند."(٣٥١)

٧ - اسلام مانع از آن شده كه مردى با زنى نامحرم شوخى كند،پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله مى‏فرمايد: "هر كه با زنى بگو بخند كند كه مالك)ومحرم( او نيست خداوند در برابر هر كلمه‏اى كه در دنيا گفته هزارسال حبسش كند."(٣٥٢)

٨ - مردان از اين كه با شهوت به پشت زنان بنگرند منع شده‏اند.امام صادق‏عليه‌السلام مى‏فرمايد: "آيا كسانى كه به پشت زنان مى‏نگرند ازآن نمى‏هراسند كه ديگران به پشت زنانشان بنگرند."(٣٥٣)

٩ - پيامبر نهى كرده از اين كه به بيش از چهره ودو دست ودو پاى‏زن )آن هم بدون ترس از افتادن در حرام( نگريسته شود. در حديثى‏از امام صادق‏عليه‌السلام رسيده است كه راوى به ايشان عرض كرد:نگريستن به چه قسمتهايى از پيكر زن براى مرد نامحرم رواست؟فرمود: "چهره، دو دست ودو پا."(٣٥٤)

١٠ - اگر مردى مى‏خواهد با زنى نامحرم دست دهد بايد پارچه‏اى‏ميان دست آنها حائل شود ودست زن را نفشرد. سماعه بن مهران‏مى‏گويد: از حضرت صادق‏عليه‌السلام درباره دست دادن با زن پرسيدم،امام‏عليه‌السلام فرمود: "حلال نيست مردى با زنى دست دهد مگر زنى كه‏ازدواج با او حرام است مانند خواهر، دختر، عمه، خاله، دخترخواهر ونظاير آن، واما زنى كه ازدواج با او حلال است، نبايد با اودست دهد مگر با واسطه پارچه‏اى ودست او را نفشارد."(٣٥٥)

١١ – پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله نهى كرده از اين كه مردى به ديدن زنى نامحرم رودمگر با اجازه خانواده آن زن، در حديث آمده است كه: "پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله باز داشته از اين كه مردان به ديدن زنان بروند مگر با اجازه اولياءزنان."(٣٥٦)

١٢ - بوسيدن دختر كوچكى كه به شش سال رسيده باشد كراهت‏دارد، امام صادق‏عليه‌السلام مى‏فرمايد: "هرگاه دخترى به شش سال رسيدشايسته نيست او را ببوسى."(٣٥٧)

١٣ - بايد خوابگاه فرزندان را پس از ده سال از يكديگر جدا كردپيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله مى‏فرمايد: "خوابگاه پسر بچه وپسر بچه يا پسر بچه،ودختر بچه، يا دختر بچه ودختر بچه از ده سالگى جدا مى‏گردد."(٣٥٨)

١٤ - كراهت دارد مردى پيشاپيش به زنى نامحرم سلام كند، يا اورا به غذا تعارف كند. امير المؤمنين‏عليه‌السلام مى‏فرمايد: شما آغازگر سلام‏با زنان نباشيد، وآنها را به خوراك فرا نخوانيد كه پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله ‏مى‏فرمود: "زنان، ناتوانى هستند وعورت، پس ناتوانى آنها را باسكوت بپوشانيد وعوراتشان را در خانه پنهان داريد."(٣٥٩)

١٥ - اسلام مانع از آن شده است كه زنان ومردان در محافل‏عمومى باهم اختلاط يابند. روزى امام على‏عليه‌السلام براى اهل عراق‏خطبه كرد وآنها را از اختلاط با زنان باز داشت وفرمود: "اى مردم‏عراق شنيده‏ام كه زنان شما در راه مزاحم مردان مى‏شوند آيا شرم‏نمى‏كنيد؟."(٣٦٠)

وشايد از همين رو باشد كه اسلام اجازه نمى‏دهد زنان براى‏شركت در نماز عيد قربان وفطر از خانه خارج شوند، محمد بن شريح‏در اين باره از امام صادق‏عليه‌السلام پرسش كرد وامام‏عليه‌السلام فرمود: "خير،مگر پير زن، آن هم با نعلين."(٣٦١)

١٦ - پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله ناخوش مى‏داشت كه مردى در جاى زنى بنشيندپيش از آن كه جاى او سرد شود )واين كراهت به خاطر برانگيخته‏شدن غريزه جنسى مرد است از حرارت بدن زن(. پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله ‏مى‏فرمود: "اگر زنى در جايى نشست وسپس برخاست نبايد مرد درجاى او بنشيند تا وقتى كه جايگاه او سرد شود."(٣٦٢)

١٧ - در روايت شريفى امام محمد بن على الباقرعليه‌السلام احكام خاص‏زنان را به تفصيل بيان فرموده كه بخشى از آن را مى‏خوانيم :

"زنان نبايد )با صداى بلند( اذان و اقامه بگويند، ونه به جمعه‏وجماعت حاضر شوند، ونه به ديدار بيمار روند، ونه تشييع جنازه‏كنند، ونه با صداى بلند تلبيه )درحج( گويند، ونه ميان صفا ومروه‏هروله كنند، ونه حجر الاسود را لمس كنند، ونه به كعبه داخل شوند،ونه )در حج( موهاى خود را بتراشند، بلكه مقدار كمى از موى خودرا تقصير كنند، ونه عهده‏دار قضا گردند، ونه امارت بر عهده گيرند،ونه با ايشان رايزنى شود، ونبايد جز به اضطرار حيوانى را ذبح كنندووضوى خود را بر خلاف مردان كه از ظاهر ذراع مى‏آغازند از باطن‏مى‏آغازند، وچنان مسح نمى‏كنند كه مردان بلكه براى نماز صبح‏ومغرب مقنعه را از موضع مسح سر برمى گيرند، ودر ساير نمازها برروى آن مسح مى‏كشند، زن دست خود را داخل مقنعه مى‏كندوسپس به مسح سر خود مى‏پردازد بدون آن كه مقنعه را از سر خودبرگيرد، وهرگاه به نماز ايستاد دو پاى خود را به يكديگر مى‏چسباند،ودو دستش را بر سينه‏اش مى‏گذارد، ودر ركوع دو دستش را بر دورانش مى‏نهد، وهنگام سجود به زمين مى‏چسبد، وهرگاه سر ازسجده برداشت مى‏نشيند وسپس قيام مى‏كند، وهرگاه براى تشهدنشست دو پاى خود را زير دو ران خود مى‏گذارد."(٣٦٣)

از اين حديث اين گونه پيداست كه حكمت اين آداب وسنن‏پاسدارى از كرامت زن است، تا وسيله‏اى براى برانگيختن شهوت،ولغزش وانحراف مردم نگردد، واز نگاه ناپاك محفوظ بماند. واللَّه‏العالم.

ب - سنن وآداب دينى پيرامون كودكان‏

١ - اسلام، فرزند را موجب سعادت انسان مى‏داند ودر حديثى ازامام باقرعليه‌السلام رسيده است كه: "از سعادت مرد است كه فرزندى‏داشته باشد كه شباهت واخلاقش وطبيعتش وصفاتش در او بازتاب‏يابد."(٣٦٤)

ابو الحسن‏عليه‌السلام مى‏فرمايد: "هرگاه خدا براى بنده‏اى خير بخواهداو را نمى‏ميراند مگر آن كه فرزندش را به او نشان دهد."(٣٦٥)

٢ - مؤمن بايد فرزند شايسته وصالح را احترام كند، در حديثى‏آمده است كه: "فرزند شايسته، گلى است از گلهاى بهشت."(٣٦٦)

امام صادق‏عليه‌السلام مى‏فرمايد: "خداوند بر مرد به سبب شدت‏محبتش به كودكش رحم مى‏گيرد."(٣٦٧)

٣ - اسلام ناخوش مى‏دارد كه كسى از هراس تهيدستى فرزندنطلبد. بكر بن صالح مى‏گويد: در نامه‏اى به ابو الحسن‏عليه‌السلام نوشتم پنج‏سال است كه از بچه‏دار شدن خوددارى مى‏كنم، وزن من بچه دارشدن را ناپسند مى‏شمارد ومى گويد: به خاطر كم توشگى تربيت اودشوار است، نظر شما چيست؟

حضرت‏عليه‌السلام براى من نوشت: "فرزند بياوريد كه روزى او باخداوند است."(٣٦٨)

٤ - اسلام به طلبيدن فرزند دختر فرا مى‏خواند، پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله ‏مى‏فرمايد: "بهترين فرزندان، دختران هستند كه لطيف هستند وكارسازند وانيس هستند وبا بركت وفرزند را آنها مى‏آورند."(٣٦٩)

اسلام اجازه نمى‏دهد دختر، نا خوش شمرده شود وآنها را حسنه‏به شمار مى‏آورد. امام صادق‏عليه‌السلام مى‏فرمايد: "دختران، حسنه‏هستند وپسران نعمت، وبراى حسنات )در روز قيامت( پاداش داده‏مى‏شود، واز نعمت پرسش مى‏شود."(٣٧٠)

ودر روايتى ديگر پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله مى‏فرمايد: "خداوند نسبت به زنان‏بيش از مردان محبت ولطف دارد، ومردى زن محرمى را شاد نمى‏كندمگر آن كه خداوند در روز رستاخيز او را شاد مى‏گرداند."(٣٧١)

٥ - وهر كه فرزند بخواهد با دعاهاى منقول از اهل بيت ‏عليه‌السلام نيايش‏كند، وخداوند اگر بخواهد آنچه او طلب كرده بدو دهد، واين همان‏كارى است كه حارث نضرى كرد، او مى‏گويد: به ابو عبد اللَّه‏‏عليه‌السلام ‏عرض كردم: من از خاندانى هستم كه منقرض شده است وفرزندى‏هم ندارم، حضرت‏عليه‌السلام فرمود: "در حالى كه به سجده افتاده‏اى چنين‏دعا كن: خدايا از سوى خود ياورى به من ببخش. خدايا! مرا تنهانگذار كه تو بهترين وارثان هستى." او مى‏گويد: چنين كردم وخداعلى وحسين را به من داد.(٣٧٢)

در حديث ديگرى امام صادق‏عليه‌السلام به طالب فرزند دستور مى‏دهداستغفار كند، از سعيد بن يسار نقل است كه گفت: مردى به ابو عبداللَّه‏عليه‌السلام عرض كرد من فرزنددار نمى‏شوم. حضرت‏عليه‌السلام فرمود: "درسحرگاه هر روز صد بار طلب آمرزش كن واگر فراموش كردى قضايش‏را به جاى آور."(٣٧٣)

در روايت ديگرى آمده است كه مستحب است در طلب فرزند درخانه، صدا را به اذان بلند كرد. از هشام بن ابراهيم روايت است كه‏شكوه بيمارى نزد ابو الحسن‏عليه‌السلام برد وعرض كرد كه فرزندى براى من‏نمى‏شود، امام‏عليه‌السلام به او دستور داد در خانه صدايش را به اذان بلندكند. هشام مى‏گويد چنين كردم وبيمارى از من رخت بر بست وفرزندزيادى خداوند به من داد(٣٧٤)

٦ - در حديثى از امام صادق‏عليه‌السلام توصيه شده است كه )به(بخورند، روزى امام‏عليه‌السلام به جوان زيبايى نظر كرد وگفت: بايد پدر اين‏جوان )به( خورده باشد.(٣٧٥)

٧ - پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله به زنان زائو توصيه مى‏كند )رطب( خرماى تازه‏بخورند، حضرت‏صلى‌الله‌عليه‌وآله مى‏فرمايد: "بايد نخستين چيزى كه زن زائومى‏خورد خرماى تازه )رطب( باشد زيرا خداوند به مريم فرمود:)وَهُزِّي إِلَيْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَيْكِ رُطَباً جَنِيّاً (٣٧٦)) "وتكانى به اين‏درخت نخل بده تا رطب تازه بر تو فرو ريزد."

گفته شد: يا رسول اللَّه اگر فصل رطب نبود چه؟ فرمود: "هفت‏خرما از خرماى مدينه، واگر آن هم نبود هفت خرما از سرزمين‏خودتان."(٣٧٧)

٨ - چنان كه پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله دستور مى‏دهد كه به زن حامله كندر داده‏شود. حضرت‏صلى‌الله‌عليه‌وآله مى‏فرمايد: "به زنان حامله خود كندر بخورانيد،كه هرگاه جنين در شكم مادرش با كندر تغذيه شود عقلش استوارمى‏شود، واگر پسر باشد شجاع مى‏گردد، واگر دختر باشد با سنش‏سترگ گردد ونزد شوهرش كام مى‏گيرد."(٣٧٨)

٩ - در حديثى از امام صادق‏عليه‌السلام رسيده است كه مردى نزدحضرت‏عليه‌السلام شكوه برد كه فرزنددار نمى‏شود، حضرت‏عليه‌السلام به اوفرمود: "هرگاه مجامعه كردى بگو خدايا اگر پسرى به من دادى‏محمد خواهم ناميدش" او مى‏گويد چنين كرد وخدا به او فرزندى‏داد.(٣٧٩)

١٠ - اسلام به تبريك گفتن به مناسبت تولد نوزاد تشويق كرده‏است، وبهتر آن است كه با دعايى كه در روايت رزام آمده تهنيت گفته‏شود. او مى‏گويد: مردى نزد ابو عبد اللَّه امام صادق‏عليه‌السلام آمد وعرض‏كرد: خداوند به من فرزندى داده است حضرت‏عليه‌السلام فرمود: "خداوندسپاس كسى را به تو ارزانى دارد كه اين فرزند را به تو بخشيده است،ودر اين بخشيده شده به تو بركت دهد، وبه بزرگى ورشد رسد،وخداوند نيكى او را به تو ارمغان كند."(٣٨٠)

ج - آداب نامگذارى فرزند

١ - دين دستور مى‏دهد كودك را پيش از تولد - حتى‏اگر سقط شود -بايد نامگذارى كرد. امير المؤمنين‏عليه‌السلام مى‏فرمايد: "پيش از آن كه‏فرزندتان به دنيا آيد او را نامگذارى كنيد، واگر نمى‏دانيد كه دختراست يا پسر او را به نامهايى بناميد كه هم براى پسر است وهم براى‏دختر. فرزند سقط شده شما هرگاه در روز قيامت شما را ديدار كند به‏پدرش مى‏گويد: تو بر من نامى ننهادى در حالى كه پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله محسن‏را پيش از تولد نام نهاد."(٣٨١)

٢ - مستحب است نام، نيكو باشد واين نخستين نيكى است ازسوى پدر بر فرزند. در حديثى از ابو الحسن‏عليه‌السلام رسيده است:"نخستين نيكى مرد به فرزندش آن است كه او را به نامى نيكو بنامد،پس هر يك از شما بايد نامى نيكو بر فرزندش نهد."(٣٨٢)

در جاهليت عربها فرزندان خود را با نامهاى زشتى مى‏ناميدند،ودليل آن هم مطلبى است كه در روايت احمد بن اشيم به نقل از امام‏رضاعليه‌السلام آمده است. اشيم مى‏گويد: به حضرت‏عليه‌السلام عرض كردم: چراعربها فرزندان خود را سگ ويوز پلنگ وپلنگ وامثال آن مى‏ناميدند؟

حضرت فرمود: "عربها مردمان جنگجو بودند وبا اسامى فرزندان‏خود، دشمنان را مى‏ترساندند، وبردگانشان را فرج، مبارك وخجسته‏ونظاير آن مى‏ناميدند وبا اين اسامى تيمّن مى‏جستند."(٣٨٣)

ولى چنان كه در روايت امام صادق‏عليه‌السلام آمده است: "پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله ‏نامهاى زشت مردان وشهرها را تغيير مى‏داد."(٣٨٤)

وروايت زير، راست‏ترين وبهترين اسامى را از امام باقرعليه‌السلام بيان‏مى‏كند: "راست‏ترين اسامى آن است كه با عبوديت همراه باشد.وبهترين اسامى از آن پيامبران است."(٣٨٥)

براين اساس اسمهايى همچون عبد الرحمن، عبد الكريم، عبداللَّه و... راست‏ترين اسامى هستند، ومحمد، ابراهيم، نوح، عيسى‏وموسى بهترين نامها. پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله مى‏فرمايد: "خاندانى نيست كه درميان آنها نام پيامبرى باشد مگر آن كه خداوند عز وجل فرشته‏اى رابراى آنها گماشته كه بام وشام، آنها را تقديس مى‏كند."(٣٨٦)

٣ - مستحب است فرزند پسر - بر پايه سنت امامان - تا هفت روز)محمد( ناميده شود وسپس اگر خواستند نامش را آنچه خواستندبنهند، چه امام صادق‏عليه‌السلام مى‏فرمايد:

"ما پسرى نمى‏آوريم مگر آن كه او را محمد مى‏ناميم، وپس ازگذشت هفت روز اگر خواستيم همين نام را بر او مى‏نهيم واگرنخواستيم نامش را تغيير مى‏دهيم."(٣٨٧)

در حديث شريفى پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله مى‏فرمايد: "هركه خداوند سه پسربه او بدهد ونام يكى از آن سه را )محمد( نگذارد، بامن بى مهرى‏كرده است."(٣٨٨)

در حديثى از ابو الحسن‏عليه‌السلام رسيده است كه: "فقر به خانه‏اى واردنمى‏شود كه در آن نام محمد يا على يا حسن يا حسين يا جعفر ياطالب يا عبد اللَّه، يا فاطمه در ميان زنان يافت شود."(٣٨٩)

٤ - اسلام توصيه مى‏كند كه براى كودك پيش از آن كه او را با كنيه‏بدى بخوانند كنيه‏اى وضع كنند. امام باقرعليه‌السلام مى‏فرمايد: "ما برفرزندان خود از كودكى كنيه مى‏نهيم تا مبادا با كنيه بدى ايشان رابخوانند."(٣٩٠)

٥ - اسلام توصيه مى‏كند بر حسب روايت سكونى از امام‏صادق‏عليه‌السلام كنيه مردان به نام پسرشان باشد.(٣٩١)

٦ - بر پايه روايت منقول از امام صادق‏عليه‌السلام اسلام خوش نمى‏داردكسى با نام غير حقيقى همچون حكم، حكيم، خالد ومالك ناميده‏شود.(٣٩٢)

د - آداب وسنن ولادت‏

١ - از سنتها وآداب اسلام پيرامون نوزاد، گفتن اذان واقامه در دوگوش اوست. پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله مى‏فرمايد: "كسى كه خداوند به او فرزندى‏داد، بايد در گوش راستش اذان ودر گوش چپش اقامه گويد،كه اين كار او را از شيطان رجيم محفوظ مى‏دارد."(٣٩٣)

٢ - پيش از اين مستحب است كام كودك را با خرما بگيرند، چنان‏كه پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله با حسن وحسين چنين كرد.(٣٩٤)

ودر روايت ديگرى، امام باقرعليه‌السلام مى‏فرمايد: "كام نوزاد با آب‏فرات گرفته مى‏شود، ودر گوش او اقامه مى‏گويند."(٣٩٥)

٣ - از سنتها وآداب ولادت، همان كارهايى است كه پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله به‏هنگام زاده شدن دو غنچه خود حسن وحسين انجام داد وتفصيل آن‏را امام رضاعليه‌السلام به نقل از اسماء دختر عميس روايت مى‏كند:

"هنگامى كه فاطمه، حسن را به دنيا آورد، پيامبر بيامد وفرمود:اى اسماء! پسرم را بياور. پس او را پيچيده در پارچه‏اى زرد نزد پيامبرآوردم. پيامبر پارچه را به گوشه‏اى پرت كرد وفرمود: آيا به شماسفارش نكردم نوزاد را در پارچه زرد نپيچيد؟ ودستور داد پارچه‏اى‏سفيد آوردند وكودك را در آن پيچيد، سپس در گوش راستش اذان‏ودر گوش چپش اقامه گفت".

اسماء همين سخن را درباره حسين‏عليه‌السلام نيز بيان داشت تا جايى كه‏گفت: چون روز هفتم رسيد پيامبر نزد من آمد وفرمود: پسرم را نزدمن بياور وبا او همان كرد كه با حسن كرده بود، وهمچون حسن براى‏او نيز قوچ سياه وسفيدى را عقيقه كرد، ويك پاى آن را به قابله داد،وسر حسين را تراشيد وبه وزن آن نقره داد و)خلوق( عطرى زعفران‏آلود به سر او ماليد وفرمود: "ماليدن خون به سر كودك از كارهاى‏جاهليت است."(٣٩٦)

٤ - روايات بر عقيقه تأكيد كرده‏اند تا جايى كه در حديثى از امام‏صادق‏عليه‌السلام رسيده است: "هر كس در روز رستاخيز در گرو عقيقه خوداست، عقيقه واجب‏تر از قربانى است."(٣٩٧)

بلكه نصوص دلالت بر آن دارند كه اگر كسى نداند براى او عقيقه‏شده است يانه بايد براى خود عقيقه كند واين همان كارى است كه‏پيامبر پس از نبوت كرد.(٣٩٨)

وبراى دختر وپسر، گوسفند يا گاو يا شتر عقيقه مى‏شود(٣٩٩) وبراى‏دو قلو دو گوسفند عقيقه مى‏شود(٤٠٠) واگر تهيدست باشد منتظر مى‏مانددر وضعش گشايشى پيش آيد تا عقيقه كند واگر نتوانست چيزى برعهده او نيست.(٤٠١)

از امام صادق‏عليه‌السلام درباره عقيقه پرسيدند كه آيا استخوان قربانى‏شكسته مى‏شود فرمود: "آرى، استخوان آن شكسته مى‏شودوگوشتش تكه تكه مى‏گردد وپس از ذبح آنچه خواستيد با آن انجام‏دهيد."(٤٠٢)

رعايت شرايط قربانى در آن واجب نيست. امام صادق‏عليه‌السلام ‏مى‏فرمايد: "عقيقه گوسفندى است براى گوشت، پس به منزله‏قربانى عيد قربان نيست، وهرچه باشد كفايت مى‏كند."(٤٠٣)

هنگام ذبح عقيقه مستحب است دعايى را كه از امام صادق‏عليه‌السلام ‏نقل شده بخوانند: "بسم اللَّه وباللَّه اللهم عقيقة عن فلان، لحمها بلحمه‏ودمها بدمه وعظمها بعظمه، اللهم اجعله وقاء لآل محمد."(٤٠٤)

وبر اساس حديث رسيده از امام صادق‏عليه‌السلام مكروه است پدرومادر فرزند، از گوشت عقيقه بخورند.(٤٠٥)

واسلام باز داشته از اين كه سر كودك را با خون عقيقه بيالايند،زيرا اين كار از شرك دوران جاهليت است.(٤٠٦)

٥ - اسلام دستور داده پسر را در روز هفتم ولادت ختنه كنند. درحديثى از پيامبر رسيده است كه فرمود: "روز هفتم، كودكتان را تطهير)يعنى ختنه( كنيد، كه اين كار پاكتر وپاكيزه‏تر وبراى روييدن گوشت‏سريعتر است، وزمين تا چهل روز از بول ختنه نكرده نجس‏مى‏شود."(٤٠٧)

اما فرزندى كه ختنه شده به دنيا آمده، مستحب است - طبق آنچه‏در سنت اسلام آمده - تيغ از موضع ختنه بگذرانند. در حديثى منقول‏از امام كاظم به هنگام تولد امام رضاعليه‌السلام آمده است كه فرمود: "اين‏فرزند من ختنه شده وپاك ومطهر به دنيا آمد وامامان همه مختون‏وپاك ومطهر زاده شدند، ولى ما تيغ را بر آن مى‏گذرانيم تا به سنت‏عمل كرده باشيم واز دين حنيف پيروى كرده باشيم."(٤٠٨)

ودر روايتى از امام صادق‏عليه‌السلام آمده است: "ختنه كردن پسر ازسنت است اما خفض دختر از سنت نيست."(٤٠٩)

آرى در برخى‏احاديث آمده است كه خفض دختر، مكرمه است.(٤١٠)

وهنگام ختنه مستحب است اين دعاى مأثور را خواند: "اللّهمّ هذه‏سنّتك وسنّة نبيّك، واتّباع منّا لك ولدينك بمشيئتك وبإرادتك، لأمرأردته، وقضاء حتمته، وأمر أنفذته فأذقته حرّ الحديد في ختانه‏وحجامته لأمر أنت أعرف به منّي، اللّهمّ فطهّره من الذنوب، وزد في‏عمره، وادفع الآفات عن بدنه، والأوجاع عن جسمه، وزده من الغنى،وأدفع عنه الفقر فانّك تعلم ولا نعلم."(٤١١)

ه - آداب رفتار با نوزاد

١ - اسلام به والدين توصيه مى‏كند كه گريه كودكانشان را تحمل‏كنند، ومانع از آن مى‏شود كه به خاطر گريه، كودكان خود را بزنند.از پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله روايت شده است كه فرمود: "به خاطر گريه، كودكان‏خود را نزنيد. گريه آنها در طول چهار ماه، شهادت است به يگانگى‏اللَّه، وچهار ماه درود بر پيامبر وخاندان او، وچهار ماه دعا براى‏پدر ومادرشان."(٤١٢)

٢ - سنت پيامبر، شير دادن به كودك را تشويق مى‏كند. ودرحديث شريفى پيرامون اجر زن شيرده از پيامبر رسيده است كه‏فرمود: "هرگاه زنى كودكى را شير دهد هر مكيدن كودك برابر است باآزاد كردن فرزندى از فرزندان اسماعيل، وهرگاه از شير دادن او فارغ‏شد فرشته‏اى بزرگوار به پهلوى او مى‏زند ومى گويد: كار را از سر گيركه خداوند تو را بخشيده است."(٤١٣)

وامير المؤمنين على‏عليه‌السلام مى‏فرمايد: "هيچ شيرى با بركتتر از شيرمادر براى كودك نيست."(٤١٤)

٣ - امام صادق‏عليه‌السلام به زن شيرده توصيه مى‏كند كه از دو پستان به‏نوزاد شير دهد. ام اسحاق گفت در حالى كه فرزندانم محمد واسحاق‏را شير مى‏دادم ابو عبد اللَّه به من نگريست وفرمود: "اى ام اسحاق!او را از يك پستان شير نده واز هردو پستانت تغذيه‏اش كن كه يكى ازآن دو خوراك وديگرى نوشاك اوست."(٤١٥)

٤ - اسلام دوره شير خوارگى را دو سال تمام مقرر كرده است،وامام صادق‏عليه‌السلام مى‏فرمايد: "نبايد زنى به فرزندش بيش از دو سال‏كامل شير دهد، واگر خواستند پيش از اين دوره كودك را از شيربستانند بايد با رضايت پدر ومادر باشد."(٤١٦)

٥ - شرع حرام كرده است كه زن وشوهر از ترس حامله شدن يا ازترس بر كودك شير خوار، با جلوگيرى از همبستر شدن به يكديگرزيان وارد آورند. اين نكته در قرآن آمده وسنت هم آن را تفسير كرده‏است، در روايتى آمده است كه ابو الصباح كنانى پيرامون اين آيه‏شريفه )لَا تُضَارَّ وَالِدَةٌ بِوَلَدِهَا وَلَا مَوْلُودٌ لَهُ بِوَلَدِهِ ( از امام صادق‏عليه‌السلام ‏پرسش مى‏كند، وحضرت‏عليه‌السلام مى‏فرمايد: "چنين بوده است كه زن‏شيرده مرد خود را از خويش مى‏رانده ومى گفته: به تو اجازه نمى‏دهم‏با من همبستر شوى. ترسم كه حامله شوم وفرزند شير خوار خود رابكشم. و نيز چنين بوده كه زنى مرد خود را به آميزش فرا مى‏خوانده‏ومرد مى‏گفته؛ من مى‏ترسم با تو همبستر شوم وتو باردار شوى ومن‏فرزند خود را بكشم، ولذا زن خود را كنار مى‏زده وبا او همبسترنمى‏شده، خداوند نهى كرده از اين كه مردى به زن يا زنى به مرد زيان‏وارد كند."(٤١٧)

٦ - يكى از احكام شيردهى. كراهت دايه گرفتن زن زناكار ودخترحرامزاده اوست. از امام كاظم‏عليه‌السلام رسيده است كه برادرش على بن‏جعفر درباره زنى سؤال كرد كه از زنا فرزندى را زائيده است، آياصلاحيت دايه شدن را دارد؟

حضرت‏عليه‌السلام فرمود: "نه خود او شايستگى دايه شدن را دارد ونه‏دخترش كه از زنا زاده شده است."(٤١٨)

ونيز بر حسب روايت رسيده از امام صادق‏عليه‌السلام زن مجوسى نيزصلاحيت دايه شدن را ندارد: "نوزاد را نبايد زن مجوسى شير دهد،ولى شيردادن توسط زن يهودى يا مسيحى اشكال ندارد، واينها نبايدميگسارى كنند واز آن باز داشته مى‏شوند."(٤١٩)

زن ناصبى نيز نبايد به عنوان دايه شير دهد.(٤٢٠)

٧ - اسلام توصيه مى‏كند دايه را بر حسب موازين شرعى وعقلى‏گزينش كنند. امير المؤمنين على‏عليه‌السلام مى‏فرمايد: "بنگريد چه كسى به‏فرزندان شما شير مى‏دهد، زيرا فرزند بر شير او جان مى‏گيرد وجوان‏مى‏شود"(٤٢١) از اين رو كراهت دارد زن نادان واحمق يا زنى كه ضعف‏چشم دارد كودك را شير دهد زيرا توسط شير )بيماريهاى روانى‏وجسمى( سرايت مى‏كند.(٤٢٢)

٨ - اسلام توصيه مى‏كند كه زنى زيبا به فرزند شير دهد نه زن زشت‏وقبيح رو. در حديثى از امام باقرعليه‌السلام رسيده است كه: "از بين دايه‏هازنى را بر گزينيد كه زيبا رو باشد، زيرا كه شير عامل سرايت است."(٤٢٣)