الگوهاى رفتارى حضرت فاطمه زهراء سلام الله عليها

الگوهاى رفتارى حضرت فاطمه زهراء سلام الله عليها0%

الگوهاى رفتارى حضرت فاطمه زهراء سلام الله عليها نویسنده:
گروه: حضرت فاطمه علیها السلام

الگوهاى رفتارى حضرت فاطمه زهراء سلام الله عليها

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: حليمه صفرى
گروه: مشاهدات: 24532
دانلود: 4055

توضیحات:

الگوهاى رفتارى حضرت فاطمه زهراء سلام الله عليها
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 355 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 24532 / دانلود: 4055
اندازه اندازه اندازه
الگوهاى رفتارى حضرت فاطمه زهراء سلام الله عليها

الگوهاى رفتارى حضرت فاطمه زهراء سلام الله عليها

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

الگوهاى رفتارى حضرت فاطمه زهراء سلام الله عليها

نویسنده: حليمه صفرى

مقدمه

كوتاه با خودم گفتم قلم بر پا كنم

بهر زهراء مدحتى انشاء كنم

اشك چشمم فرصت انشاء نداد

دست لرزيد و قلم هم پا نداد

از فراسوى دلم آمد ندا

تو كجا و مدحت خيرالنساء

با دلى بشكسته و حالى خراب

زير لب گفتم مدد يا بوتراب

من نبودم لايق مدحش ولى

مدح زهراء گفتم از قول على

اى بزرگ آفرينش فاطمه

چلچراغ اهل بينش فاطمه

اى ستون خيمه آل عبا

محور اصلى اصحاب كساء

اى طفيل هستيت چرخ و فلك

لوح و كرسى و قلم جن و ملك

دست بوست اولين و آخرين

خاك روب خانه ات روح الامين

روح بخش كائناتى فاطمه

معنى صوم و صلاتى فاطمه

بسم الله الرحمن الرحيم

فاطمه زهراء (سلام الله عليها)، زنى كه در حجره اى كوچك و خانه اى محقر، انسانهايى را تربيت كرد كه نورشان از بسط خاك تا آن سوى افلاك و از عالم ملك تا آن سوى ملكوت اعلى مى درخشند.(١)

(آرى ) تمام ابعادى كه براى زن و براى يك انسان متصور است ، در فاطمه (سلام الله عليها) جلوه كرده است (ايشان ) يك زن معمولى نبوده است ، يك زن روحانى ، يك زن ملكوتى ، يك انسان تمام معنا انسان ، تمام نسخه انسانيت ، تمام حقيقت زن ، تمام حقيقت انسان.(٢)

نسخه هاى رفتارى فاطمه (سلام الله عليها) بهترين الگو براى پرورش ‍ انسان ها و تكميل شخصيت اجتماعى است و آنچه مى آيد جلوه اى از زندگانى اين زن ملكوتى است كه هميشه چراغ راه انسانها است ، شخصيتى كه نه تنها مسلمين بلكه تمام انسانهاى آزاده و طالب رفتار انسانيت از ايشان الگو مى گيرند.

مجموعه الگوى هاى رفتارى درباره ابعاد شخصيتى ائمه معصومينعليه‌السلام ((ابعاد تاريخى ، اجتماعى ، فرهنگى ، سياسى ، و...))كتابها، جزوات و مقالات زيادى نوشته شده است كه هر كدام در جايگاه خود شايسته و نيكو است ، اما آنچه امروز بيش از همه مورد توجه و نياز جامعه است تهيه الگوهايى از اين بزرگواران است كه به راحتى بتواند الگو قرار گيرد، امروزه افراد، خصوصا نسل جوان ما به دنبال الگو است ، و شكى نيست جامعه شيعى ما شيفته الگو گرفتن از اين بزرگواران است به نحوى كه بسيار مشاهده گرديده كه افراد پس از مدتها جايگزينى فرهنگى مجددا دنبال فرهنگ ناب اهل بيتعليه‌السلام مى گردند تا بتوانند جان تشنه خويش را سيراب كنند. آنچه ما را بر آن داشت تا روى اين موضوع كار شود دقيقا در راستاى مطالب فوق است

آنچه اكنون تقديم مى گردد تنها گوشه اى از اين درياى بيكران است كه به نام((الگوهاى رفتارى حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها)))نام گرفته است همانطور كه بيان شد الگوهاى رفتارى ، مجموعه اى از رفتارهاى عملى تمام امامان معصوم است كه انشاءالله به زودى در مجموعه هاى جداگانه تقديم مى گردد.

الگوهاى رفتارى حضرت فاطمه (سلام الله عليها) در مجموعه رفتارهاى((ام ابيها))و((شفيعه روز جزا))نورانيت خاصى نهفته است كه هيچگاه نمى توان يكى را بر ديگرى ترجيح داد. در اين كتاب سعى گرديده علاوه بر الگوهاى رفتارى و عملى آن حضرت مختصرى از تاريخ زندگانى ايشان بيان گردد تا مجموعه اى كامل گردد. در دسته بندى الگوهاى عنوان شده در كتاب سعى شده تا چند چيز ملاحظه گردد. اول : بيان مختصرى از زندگانى ايشان ، دوم : دسته بندى مطالب به صورت سير تاريخى ، سوم : جهت تنوع و عدم خستگى در مطالعه سعى شده ترتيب موضوعات يكنواخت نباشد. كل كتاب از فصول ذيل تشكيل يافته است :

فصل اول : ديباچه :

شامل موضوعات ، گذرى بر زندگانى ، اسماء، القاب و...

فصل دوم : ولادت :

مسائل مختلف ايام ولادت ، معجزات و...

فصل سوم : در منزل پدر:

پس از ولادت ، توجهات پدر بزرگوار و...

فصل چهارم : ازدواج :

ازدواج بانوى اسلام ، الگوهاى يك ازدواج خوب و سالم و...

فصل پنجم : همراه با رسول الله :

الگوهايى از رفتار پدر نسبت به دختر و بالعكس و...

فصل ششم : در منزل علىعليه‌السلام همراه امام :

الگوهاى زيبايى از همسردارى و همراهى با امام علىعليه‌السلام و...

فصل هفتم : همراه با فرزندان :

تربيت و همراهى با فرزندان و...

فصل هشتم : فضايل و كرامت :

فضايل و كرامات اين بانوى بزرگ كه بيشترين مطالب در اين فصل متمركز شده است

فصل نهم : پس از رسول الله :

آنچه پس از رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم بر ايشان گذشت و آنگونه كه آن حضرت رفتار نمود.

فصل دهم : ادعيه و اذكار:

ادعيه فاطميه ، كه شامل الگوهاى عبادى و رفتارى معنوى و... ايشان است

فصل يازدهم : سوگنامه :

در فراق فاطمه (سلام الله عليها)، بيت الاحزان فاطمه (سلام الله عليها) و...

در خاتمه لازم مى دانم از تمام بزرگوارانى كه در تكميل اين مجموعه ما را يارى رسانده اند تقدير و تشكر نمايم انشاء الله اعمال ، رفتارى و گفتار ما مورد رضايت خداوند قرار گيرد.

و آخر دعوانا ان الحمد لله رب العالمين

فصل اول : ديباچه گذرى كوتاه بر زندگى حضرت فاطمه زهراء عليها‌السلام

آفتاب وجود زهراى اطهر - ام ابيها - در آخرين ساعات روز جمعه ، بيستم جمادى الاخرى ، سال دوم يا پنجم بعثت ، از پيغمبر مكرم اسلام و ملكه عرب ، خديجه كبرى ، در شهر مكه طالع گرديد.

حضرت فاطمهعليها‌السلام دخترى بود كه به فرموده پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ((نور وجودش قبل از آفرينش آسمانها و زمين ، از نور با عظمت خداوند خلق گرديد و نطفه اش از سيب بهشتى بود)). هنگام تولد در حالى كه نور وجودش خانه هاى مكه را نورانى ساخته بود و بر لب شكر خدا مى كرد پا بر عرصه دنيا نهاد. به شهادت قرآن ، او از هر پليدى و عادات زنانه پاك و پاكيزه بود. قابله اش بهترين زنان بودند كه پس از تولد، او را طيب و طاهر در قنداقه اى پيچيده و به مادرش تحويل دادند.

حضرت فاطمهعليها‌السلام بسيار مورد علاقه پدر بوده و او را بسيار دوست مى داشت و درباره اش مى فرمود:((من هر گاه مشتاق بهشت مى شوم فاطمه را مى بوسم)).

و نيز مى فرمود:((فاطمة بضعة منى فاطمهعليها‌السلام پاره تن من است .))

آغاز زندگى حضرت عليها‌السلام در مكه

با محاصره اقتصادى در شعب ابى طالب همراه بود كه در پايان اين محاصره ، عمر يكى از بهترين كسان حضرت ، يعنى مادر ايشان خديجه كبرىعليها‌السلام به آخر رسيد. حضرت خديجه با وجود مهر و محبت فراوان نسبت به دختر، به فرمان الهى دار ممر را براى اسكان در دار مستقر رها نمود و به سراى آخرت رهسپار شدند.

پس از مادر، مهر او در خانه پدر سايه افكنده و بر چهره پدر كه از فراق ابوطالب و خديجه و آزار كفار در هم مى شكست گل نشاط و اميد مى كاشت

حضرت فاطمهعليها‌السلام پس از چند سال زندگى پر مشقت و تحمل مشكلات فراوان در مكه ، در سال دهم بعثت به سوى مدينه ، شهرى كه پيغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به خاطر در امان ماندن از مشركين به دستور خداوند هجرت كرده بود، رهسپار شد.

حضرت زهراءعليها‌السلام در اول ذى الحجه ، سال دوم هجرت ، در حالى كه هنوز ٩ سال از عمر شريفش نگذشته بود به همسرى علىعليه‌السلام كه حدود ٢٥ سال داشت در آمد و در ٢١ محرم سال سوم هجرت كه شب زفاف آن حضرت است ، زندگانى مشترك خود با علىعليه‌السلام را آغاز كرد.

در جريان ازدواج حضرت با علىعليه‌السلام در روايت آمده است كه : جبرئيل امين از سوى پروردگار ماءمور گشت تا در زمين او را به عقد علىعليه‌السلام كه از قبل در آسمانها و در ملكوت اعلى بسته شده بود در آورد. در روايتى ديگر آمده است كه اگر علىعليه‌السلام نبود هيچ يك از خلايق شايستگى همسرى براى حضرت فاطمه را نداشتند.

ازدواج آنها به فرموده قرآن ، تلاقى درياى نبوت و امامت بود و رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در شب زفاف ، بين اين دو دريا نشست و دست فاطمه را در دست علىعليه‌السلام گذاشت و واسطه تلاقى اين دو درياى عميق و مواج هدايت و ارشاد شد. نيكوترين ثمره اين تلاقى((اللؤ لؤ و المرجان))، يعنى امام حسن و امام حسينعليه‌السلام بودند.

فاطمه شمع خانه و حلقه وصل رسالت و امامت بود. هم عزيز پدر و هم محبوب همسر بود. ٩ سال زندگى زناشوئى او با علىعليه‌السلام از خاطره هايى است كه هيچ وقت از نظر على مرتضى محو نمى شود. خانه آنها مهد تربيت و كانون عفت و عصمت بود كه از اين كانون ، فرزندانى همچون امام حسن ، امام حسين ، حضرت زينب ، ام كلثومعليهم‌السلام بيرون آمدند.

فاطمه زهراءعليها‌السلام داراى زهد و تقوى ، فصاحت و بلاغت (نظم و نثر)، صاحب اذكار و صحيفه فاطميه ، بزرگ بانويى است كه با وجود مهيا بودن امكانات يك زندگى راحت و اشرافى ، هرگز به سمتش نرفت و با تبعيت بى چون چرا از پدر، يعنى پيغمبر اسلام و وصى او على مرتضىعليه‌السلام به مقام((سيدة نساء العالمين ؛ سرور زنان جهان هستى))مفتخر گشت او با غنائم جنگى و هدايايى كه برايش مى رسيد، خود و زندگى اش را زينت نمى داد و تمامى آنها را براى كمك به وضع فقرا و مستمندان خدمت پدر مى فرستاد.

فاطمهعليها‌السلام در خانه شوهر براى پيشبرد زندگى مشترك ، همرزم علىعليه‌السلام به تلاش و كوشش مى پرداخت و با دستهاى پينه بسته آسيا مى كرد و شخصا در آن زمان كه نياز بود آب به دوش مى كشيد و از تحمل هيچ گونه زحمتى دريغ نمى فرمود. وقتى كه فضه خادمه براى كمك در كارهاى خانه به منزل او آمد، كارها را با او تقسيم نمود و به نوبت ، روزى او و روزى فضه به امر خانه مبادرت مى ورزيدند.

حضرت فاطمهعليها‌السلام هيچ وقت از شوهر تقاضايى نكرد و در علت آن مى فرمود: پدرم به من وصيت كرد كه هيچگاه از شوهر تقاضائى نكنم ، مبادا كه از انجام آن برنيايد.

فاطمه عليها‌السلام يكى از دو ركن امامت

پس از پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم با تمام وجودش به دفاع از حريم ولايت پرداخت و با تحمل مشقات فراوان ، سيلى نامحرمان ، سرانجام خود و فرزند عزيزش را در اين راه ايثار نمود.

فاطمهعليها‌السلام دنيايى از شرم و عاطفه ، به قدرى محبوب بود كه خجالت مى كشيد به شوهرش وصيت كند و حتى فشارى كه از در خانه به پهلويش رسيده بود، مدتها كتمان كرد و به علىعليه‌السلام نگفت

سرانجام در سيزدهم جمادى الاولى يا سوم جمادى الاخرى سال ١١ هجرى در سن هجده سالگى ، مابين نماز مغرب و عشاء به جوار حق شتافت و به فرموده امام صادقعليه‌السلام ، ٧٥ روز پس از رحلت رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در اثر فشار روحى و جسمى ، علىعليه‌السلام را تنها گذاشت و به جوار حق شتافت

قبر شريفش در مدينه منوره در سه محل((كنار قبر پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ))((قبرستان بقيع ،))و((بين قبر و منبر پيامبر))مطاف ملائكه مقرب الهى است

چه خوب سروده است :

زيتونة عم الورى بركاتها

مشكاة نور الله جل جلاله فاطمهعليها‌السلام

فانوس نور خداوند عزوجل و زيتونى مى باشد كه بركاتش همگان را فرا گرفته است

لما تنزلت اكثرت كثراتها

هى قطب دائرة الوجود و نقطة

او قطب دايره هستى و نقطه اى (مركزى ) است كه هنگامى كه نازل شد كثرت فراوان پيدا كرد.

هى عنصر التوحيد فى عرصاتها

هى احمد الثانى و احمد عصرها

او احمد دوم و ستوده ترين مردم دوران خويش است او در ميدان يكتاپرستى اصل و اساس آن است.(٣)

شناسنامه حضرت فاطمه عليها‌السلام

نام : فاطمهعليها‌السلام ، زهراء،...

شهرت : سيدة نساء العالمين

كنيه : ام اءبيها، اءم الحسن ، اءم الحسين و...

نام پدر: احمد، محمد،...

نام مادر: خديجه كبرى دختر خويلد

تاريخ تولد: ٢٠ جمادى الاخرى

روز تولد: جمعه

محل تولد: مكه مكرمه

تاريخ ازدواج : سال دوم هجرى در سن ٩ سالگى

نام همسر: على بن ابى طالب

فرزندان ذكور: حسن ، حسين و محسن

فرزندان مؤ نث : زينب و ام كلثوم

نام ماماها: چهار زن برگزيده آسيه ، مريم ، حوا و كلثوم

نام پرستاران : ده حورالعين بهشتى و فرشتگان

تاريخ شهادت : ١٣ جمادى الاولى يا سوم جمادى الاخرى

محل دفن : مدينه منوره

اسمها، لقبها و كنيه هاى آن حضرت

اسمها: فاطمه ، صديقه ، مباركه ، طاهره ، زكيه ، راضيه ، مرضيه ، زهراء و محدثه

كنيه ها:

كنيه هاى مشهور آن حضرت عبارتند از:((ام ابيها))،((ام النبى))،((ام الحسن))،((ام الحسين))،((ام المحسن))،((ام السبطين))،((ام الائمه)).

لقبها: بعضى از لقبها عبارتند از:

سيده ، انسيه حوراء، نوريه ، حانيه ، كريمه ، رحيمه ، قانعه ، قوامه ، عقيله ، فهيمه ، رئوفه ، محرمه ، منصوره ، جميله ، جليله ، صابره ، شريفه ، عفيفه ، شهيده ، حكيمه ، مطهره ، عطوفه ، زاهده بتول و عذراء(٤)

پدرش محمد مصطفى صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و خاتم انبياء

است و در وصفش همين بس ، كه خداوند درباره اش فرمود:يا احمد لولاك لما خلقت الا فلاك ؛اى احمد اگر به خاطر تو نبود جهان هستى را نمى آفريدم .))او آخرين فرستاده از سفراى الهى ، عقل كل و هادى سبيل است رمز خلقت و آفرينش افلاك و انجم به بركت وجود اوست و در سايه بعثت او نظام اسلامى رشد كرد و بشر به سعادت واقعى رسيد. او مردى پاكدامن و امين مكه بود كه خداوند او را بر همه جهانيان بلكه بر همه انبياء و اوصياء برترى داد.

مادرش زن سرشناس عرب

خديجه كبرى ، از خاندانى بود كه اغلب اعضايش متفكر و صاحب مقامات علمى بودند. خديجه از قبيله قريش ، صاحب مال و ثروت بسيار، داراى صفات عالى و در خور نام زكيه ، پناه زنان و دختران بى پناه بود. به گونه اى كه بدين خاطر((ام الا يتامش ؛ مادر يتيمان))مى خواندند.

او پس از مرگ همسر اول و به قولى همسر دوم به علت ثروت و شهرت و پاكدامنى و طهارت ، خواستگارانى بسيار داشت ولى به همه آنها پاسخ منفى مى داد، اما چون محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم را فردى امين و راستگو يافته بود و آثار عظيمى از نجابت و عزت در او سراغ داشت ، خود به وسيله پيام رسانى به او پيشنهاد ازدواج داد و تقاضاى همسرى با او را كرد. خديجه به او گفت : اى پسر عم ! به خاطر خويشاوندى و نزديكى تو با من و داشتن شرافت ، امانت دارى ، اخلاق خوش و صدق در سخن ، به تو رغبت دارم و خواستار ازداوج با تو شده ام

او با مال و ثروت خود از دين محمد حمايت كرد و به جايى رسيد كه خداوند به وسيله جبرئيل براى او سلام مى رساند. پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم او را بسيار عزيز مى داشت و درباره اش مى فرمود: خديجه دختر خويلد از جمله چهار زنى است كه به كمال رسيده اند.

برادران و خواهران حضرت عليها‌السلام

در احوالات فرزندان رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم آمده است : آن حضرت دارى سه يا چهار فرزند پسر و چهار دختر بود. پسران آن حضرت عبارت بودند از:

١- قاسم :

قبل از بعثت به دنيا آمد و پيش از بعثت نيز از دنيا رفت و به همين جهت كنيه رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ابوالقاسم بود.

٢- عبدالله :

اين فرزند نيز كه در كودكى از دنيا رفت ، همنام پدر بزرگوار پيغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم بود. به او طيب هم مى گفتند.

٣- ابراهيم :

در مدينه متولد شد و پس از يك سال و شش ماه و بنابر روايتى پس از يك سال و ده ماه از دنيا رفت

اما دختران پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

١- زينب :

دختر بزرگ رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم بود كه به عقد پسر خاله اش((ابوالعاص بن ربيع))در آمد. از او يك دختر و يك پسر متولد شد كه دخترش((امامه))به وصيت حضرت زهراءعليها‌السلام به عقد علىعليه‌السلام در آمد.

٢- ام كلثوم :

برخى گفته اند: هم نام مادر رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم آمنه بوده ، كه پيامبر او را به((عثمان بن عفان))تزويج كرد، ولى قبل از مراسم عروسى از دنيا رفت

٣- رقيه :

پس از رسيدن به سن بلوغ ، پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم او را به عقد((عتبة بن ابى لهب))در آورد. عتبه به علت دشمنى با رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم رقيه را از خانه اش بيرون كرد و پس از مرگ عتبه ، رقيه به عقد((عثمان بن عفاف))در آمد.

٤- فاطمه زهراءعليها‌السلام :

نسل رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم از اين دختر است پس از رسيدن به سن بلوغ به عقد علىعليه‌السلام در آمد و از اين ازدواج داراى چهار فرزند گرديد.(٥)

شخصى از حسين بن روح - يكى از نواب امام زمان (عجل الله تعالى فرجه الشريف ) - پرسيد: رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم چند دختر داشت ؟

گفت چهار دختر.

پرسيد: كدام يك از همه با فضيلت ترند؟

جواب داد: فاطمهعليها‌السلام

پرسيد: با اينكه او از همه فرزندانش كوچكتر بوده و كمتر مصاحبت رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم را درك كرده ، چرا او با فضيلت تر است ؟

حسين بن روح جواب داد: به سبب دو خصلت كه خداى سبحان مخصوص او گردانيده بود: يكى اينكه او وارث رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم بود و ديگرى اينكه نسل رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم از ذريه اوست و خداوند سبحان اينها را به او ارزانى نداشت مگر به خاطر اخلاصى كه در نيت داشت.(٦)

فاطمهعليها‌السلام در رابطه با اخلاص مى فرمايد:

من اصعد الى الله خالص عبادته اهبط الله عزوجل اليه افضل مصلحته(٧)

((كسى كه عبادت خالصانه خود را به سوى خدا فرستد، پرورگار بزرگ ترين مصلحت او را به سوى او خواهد فرستاد.))

فصل دوم : ولادت نور فاطمه عليها‌السلام

از نور خداست

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: هنگامى كه خداوند متعال خواست بهشت را بيافريند آن را از نور وجه خويش خلق كرد، سپس آن را گرفته به سوى ما افكند. يك سوم آن نور به من رسيد و يك سوم آن به فاطمهعليها‌السلام و يك سوم ديگر به على و خاندانش اصابت كرد. از آن نور به هر كسى كه چيزى تابيده شده باشد به ولايت آل محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم راه پيدا مى كند و هر كس از آن نور چيزى به او نرسيده باشد، از ولايت خاندان محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم منحرف و گمراه مى شود.(٨)

پروردگارا! اين نور از چيست ؟ جابر بن عبدالله از امام صادقعليه‌السلام سؤ ال كرد: براى چه فاطمهعليها‌السلام ، زهراء ناميده شد؟ آن حضرت فرمودند:

براى اينكه خداوند فاطمهعليها‌السلام را از نور با عظمت خويش خلق كرده ، پس ، چون نور فاطمهعليها‌السلام طلوع كرد آسمانها و زمين به واسطه نور او منور شدند، چشم ملائكه از آن نور خيره شد و از عظمت پروردگار به سجده افتادند و گفتند: پروردگارا، اين نور از چيست ؟ خداوند به آنان وحى نمود كه اين نور از نور من است ، آن را در آسمان جاى دادم و از عظمت و جلال خود او را خلق كردم و از صلب بزرگترين پيامبران خود او را خارج خواهم ساخت از همين نور جانشينان او را بيرون مى آورم ، همانهايى كه امر مرا بر پاى مى دارند و مردم را به سوى من هدايت مى كنند و جانشينان و حاكمان من در زمين خواهند بود.(٩)

نام زهراء جزء را كل مى كند

نام زهراء خار را گل مى كند

نام زهراء زنگ از دل مى برد

نام زهراء كشتى ما را به ساحل مى برد

نام زهراء در دل و جان من است

نام زهراء روح ايمان من است

آفرينش نور فاطمه عليها‌السلام

پيغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: نور فاطمهعليها‌السلام قبل از آفرينش آسمانها و زمين خلق شده و چون آدم خواست از بهشت هبوط كند نور فاطمهعليها‌السلام به سيبى تابيدن گرفت و با تناول آدم از آن سيب ، در صلب او قرار گرفت نور فاطمه در اصلاب آباء طاهره و ارحام امهات طيبه نقل مى شد تا اينكه جبرئيل براى من سيبى آورد و با خوردن آن سيب نطفه فاطمهعليها‌السلام بسته شد.(١٠)

بر اين اساس است كه در روايتى از پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نقل شده كه مى فرمود: من هر وقت مشتاق بوى بهشت مى شوم فاطمهعليها‌السلام را مى بوسم

درخشندگى بانويى در بهشت

وقتى كه خداوند آدم را خلق فرمود، در بهشت چشم آدم به بانويى افتاد كه درخشندگى و نورانيتش بى نظير بود. اين بانو در حالى كه بر سر، تاجى از طلا و مرصع به جواهر داشت چنان زيبا مى نمود كه آدم زيباتر از وى مشاهده نكرده بود. پس سؤ ال كرد: پروردگارا! اين بانو كيست ؟ فرمود: فاطمه دختر محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم .

سؤال كرد: شوهر او كيست ؟

خداوند به جبرئيل فرمان داد، در قصرى از ياقوت را به روى وى بگشايد، وقتى كه جبرئيل در را گشود آدم در آن قبه اى از كافور (به خوشبوئى كافور) ديد و تختى از طلا كه بر روى آن جوانى به زيبائى يوسف نشسته بود. پس ‍ فرمود: اين جوان شوهر او، يعنى على بن ابيطالب است.(١١)

فاطمه عليها‌السلام جزئى از لولاك لما خلقت الافلاك

جابر بن عبدالله انصارى مى گويد كه :

پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: جبرئيل بر من نازل شد و گفت ، خداوند مى فرمايد:

يا احمد لو لاك لما خلقت الافلاك ، و لولا على لما خلقتك و لو لا فاطمة لما خلقتكما

((اى احمد! اگر تو نبودى موجوات را نمى آفريدم و اگر على نبود تو را نمى آفريدم و اگر فاطمه نبود شما دو نفر را نمى آفريدم .))

هر چه هست به افتخار وجود فاطمهعليها‌السلام و پدرش و همسرش و فرزندان اوست.(١٢)

نام فاطمه عليها‌السلام در توبه حضرت آدم

در كتابهاى تفسيرى در ذيل آيهفتلقى آدم من ربه كلمات فتاب عليه انه هو التواب الرحيم (١٣) رواياتى ذكر شده است ، مبنى بر اينكه اين كلمات ، چه كلماتى بوده اند. از جمله در((الدر المنثور))از ابن عباس نقل شده است كه : از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم درباره كلماتى كه آدم از پروردگارش دريافت نمود و خداوند توبه او را پذيرفت پرسيدم ، فرمود: آدم از خداوند به حق محمد و على و فاطمه و حسن و حسينعليهم‌السلام در خواست كرد كه توبه او را بپذيرد و خداوند هم پذيرفت(١٤).

دستور جبرئيل براى دورى از خديجه پيامبر

در((رابطح))(١٥) نشسته بود كه جبرئيل همانند آغاز بعثت در شكل و صورت اصلى اش در حالى كه پرهاى او مشرق و مغرب جهان را فرا گرفته بود بر آن حضرت فرود آمد. اين گونه ظهور و طلوع جبرئيل ، نشان از وقوع كارى بزرگ و امرى عظيم داشت جبرئيل حضرت را صدا زد و گفت : اى محمد! خداوند على اعلى ، سلام مى رساند و امر مى فرمايد كه چهل روز از خديجه همسرت كناره گيرى كنى

اعتكاف چهل روزه حضرت در خانه فاطمه بنت اسد، شب زنده دارى ، روزه هاى مكرر و كنارگيرى از مردم و همسرش ، شباهتى به دوران آغاز نزول وحى و بعثت داشت بر خلاف سنت هميشگى بستن در بر روى ديگران در هنگام افطار شب چهلم و به تنهايى از طعام آسمانى خوردن و توجه و حركت به سوى خانه خديجه و ترك سنت در تطهير و وضو گرفتن و نماز قبل از خوابيدن ، همه اينها نشان از وقوع امر بزرگ بود.

نطفه تكوين فاطمه عليها‌السلام از غذاى بهشتى بود

علامه مجلسى در جلد ششم بحار آورده است :

جبرئيل امين نزد رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم آمد و عرض كرد: يا محمد! خداوند على اعلى سلامت مى رساند و به تو فرمان مى دهد كه به مدت چهل شبانه روز از همسرت خديجه دورى گزينى پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم پس از صدور اين دستور از سوى خداوند متعال با وجود علاقه زياد خود به خديجه ، چهل شبانه روز، در حالى كه روزها روزه و شبها به عبادت مى ايستاد از خديجه كنارگيرى نمود و به توسط عمار ياسر براى همسرش پيام فرستاد كه :

اى خديجه ! كناره گيرى من از تو به جهت بى اعتنايى و يا اينكه تو را رها كرده باشم نيست ، بلكه به جهت امتثال فرمان پروردگارم است تو اى خديجه اين موضوع را بر خير و نيكى حمل نما، زيرا كه خداى متعال به وجود تو بر فرشتگان مقربش در هر روز افتخار مى كند. به هنگام شب در خانه را ببند و استراحت كن ، من در منزل فاطمه بنت اسد به سر مى برم

پس از گذشت چهل روز جبرئيل فرود آمد و گفت : اى محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ! پروردگار على اعلى سلامت مى رساند و مى فرمايد كه خود را براى تحيت و تحفه او آماده سازى ! رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمودند: اى جبرئيل ! تحفه حضرت((رب العالمين))چيست ؟ جبرئيل پاسخ داد: من نمى دانم در اين هنگام ميكائيل شرفياب حضور پيامبر شد، در حالى كه طبقى به همراه داشت و روى آن دستمالى از ديبا بود. پس آن طبق را در برابر پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نهاد و جبرئيل پيش آمد و عرض كرد: اى محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ! پروردگارت امر مى كند كه امشب از غذاى موجود در اين طبق افطار كنى !

علىعليه‌السلام مى فرمايند: پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم هر شب به هنگام افطار به من مى فرمودند كه در خانه را باز بگذارم تا هر كه نيازمند غذا است بتواند داخل خانه شده و غذا بخورد، ولى در آن شب فرمودند: بر در منزل بنشين و مانع ورود افراد به خانه شو، زيرا اين غذا جز من بر هر كسى حرام است

علىعليه‌السلام مى فرمايند: پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم دستمال روى طبق را برداشت و در آن خوشه اى خرماى تازه و خوشه اى انگور بود. رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم از آن غذا به تنهايى سير ميل فرموده و آب گوارا نوشيدند، سپس دست خويش را براى شستن دراز فرمودند. جبرئيل بر دست ايشان آب مى ريخت ، ميكائيل مى شست و اسرافيل خشك مى كرد. باقى مانده غذا به همراه ظرف به آسمان برده شد.

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم برخاستند تا نماز گزارند. جبرئيل گفت : امشب نماز اول وقت بر شما حرام است تا به منزل خديجه در آئيد. خداى تعالى به ذات خود سوگند خورده است كه از صلب شما امشب فرزندى پاك و پاكيزه ايجاد فرمايد. رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به سرعت به سوى منزل خديجه آمدند.

خديجه مى گويد: در آن شب بين خواب و بيدارى بودم كه صداى در را شنيدم صدا كردم كيست كه در را مى كوبد؟ ناگاه رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم با سخن دلنشين و لحن زيباى خود فرمودند: خديجه باز كن من محمدم خديجه مى گويد: برخاستم در حالى كه بسيار خوشحال و شادمان بودم ، در را باز كردم و پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم وارد شدند. ايشان عادت داشتند هر وقت وارد منزل مى شدند ظرفى مى خواستند، وضو مى گرفتند و نماز مى خواندند، آنگاه استراحت مى كردند. ولى در آن شب نه ظرفى براى وضو خواستند و نه آماده براى خواندن نماز شدند، بلكه بلافاصله به بستر آمدند. سوگند به آنكس كه آسمان را بر افراشت و آب را جارى نمود، در آن شب رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم از من دور نشد مگر اينكه سنگينى حمل فاطمهعليها‌السلام را در خويشتن احساس كردم.(١٦)

سيب بهشتى

نقل كرده اند كه : روزى حضرت خديجهعليها‌السلام از رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم درخواست نمود كه چيزى از ميوه هاى بهشتى را به او نشان دهد. جبرائيل دو سيب از بهشت نزد آن بزرگوار آورده و گفت : اى محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ! خداوندى كه براى هر چيز اندازه اى مقدر كرده است مى فرمايد: يكى از اين دو سيب را خودت بخور و سيب ديگر را به خديجه بده ، من از شما دو نفر فاطمه زهراءعليها‌السلام را مى آفرينم پيامبر نيز طبق دستور خداوند متعال عمل كرد.(١٧)