الگوهاى رفتارى حضرت فاطمه زهراء سلام الله عليها

الگوهاى رفتارى حضرت فاطمه زهراء سلام الله عليها0%

الگوهاى رفتارى حضرت فاطمه زهراء سلام الله عليها نویسنده:
گروه: حضرت فاطمه علیها السلام

الگوهاى رفتارى حضرت فاطمه زهراء سلام الله عليها

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: حليمه صفرى
گروه: مشاهدات: 24520
دانلود: 4055

توضیحات:

الگوهاى رفتارى حضرت فاطمه زهراء سلام الله عليها
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 355 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 24520 / دانلود: 4055
اندازه اندازه اندازه
الگوهاى رفتارى حضرت فاطمه زهراء سلام الله عليها

الگوهاى رفتارى حضرت فاطمه زهراء سلام الله عليها

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

اين بانو كيست ؟

جابر بن عبدالله از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نقل مى كند:

وقتى كه خداوند آدم و حوا را خلق فرمود آن دو در بهشت از نعمتهاى خداوند لذت مى بردند و مى گفتند: از ما زيباتر كيست ؟ در اين گفتگوها بودند كه دخترى را مشاهده نمودند كه هرگز مانند وى را نديده بودند، زيرا نورانيت عجيب و درخشندگى فراوانش ، چشمها را خيره مى ساخت عرض كردند: خداوند! اين بانو كيست ؟ فرمودند: صورت سيده زنان ، فاطمهعليها‌السلام است عرض كردند: پروردگارا! اين تاجى كه بر سر اوست چيست ؟ فرمود: شوهرش على بن ابيطالبعليه‌السلام است سؤ ال كردند: اين دو گوشواره ها چه هستند؟ فرمودند: دو فرزندش حسن و حسينعليه‌السلام هستند، كه ايشان اين مقام را دو هزار سال پيش از آنكه تو را خلق كنم در علم پنهانم داشته اند.(٢٧٣)

شفاعت فاطمه عليها‌السلام از گناهكاران

در اخبار متواتره آمده است كه در روز محضر قبه اى از نور بالاى سر زهراءعليها‌السلام نصب كنند و هفتاد هزار ملك و حوريه اطراف او را دارند كه در دست هر يك مجمرى از نور است كه بوى عمود از آن متصاعد است و هر يك شمعدانى مرصع به جواهر در دست دارند كه نور افشانى مى كند و آسيه و مريم ، و خديجه حاضر مى شوند و تكبير گويان وارد صحراى محشر مى شوند و از آنجا به قصرهاى تزئين شده بهشت مى روند.

در صحراى محشر فاطمهعليها‌السلام ، و حسينعليه‌السلام را مى خواهد و حسين شهيد با همان سر بريده ظاهر و محشور مى شود. فاطمهعليها‌السلام به خونخواهى بر مى خيزد. پيغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم مى فرمايد: فاطمه جان امروز، روز شفاعت است نه روز انتقام فاطمهعليها‌السلام از پيشگاه ديوان محاسبات الهى تقاضاى عفو گناهان شيعيان خود را مى نمايد و مصداق آيه :

((و لسوف يعطيك ربك فترضى))

پروردگارت (در قيامت ) آن قدر به تو خواهد داد كه راضى شوى.(٢٧٤) ظاهر مى شود.(٢٧٥)

مشاهدات حضرت آدم در بهشت

انس بن مالك از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم روايت مى كند كه آن حضرت فرمودند:

حضرت آدمعليه‌السلام چون در بهشت به ره سو نگاه كرد صورتى را به شكل و قيافه خود نيافت عرض كرد: خدايا، صورتى نظير چهره من نيافريده اى ؟ خداى تبارك و تعالى او را متوجه بهشت فردوس ‍ كرد.

حضرت آدم در آنجا قصرى از ياقوت سفيد مشاهده كرد و داخل آن قصر سفيد شد. داخل قصر پنج تصوير مشاهده كرد كه بر روى هر يك از آن صورتها، اسم آن نيز نوشته شده بود. آن نوشته ها عبارت بودند از: من محمودم و اين احمدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم است منم اعلى و اين على است منم فاطر و اين فاطمهعليها‌السلام است من محسنم و اين حسنعليه‌السلام است من ذوالاحسانم و اين حسينعليه‌السلام است.(٢٧٦)

پاورقي

٢٣٨- فاطمه زهراء شادمانى پيامبر: ص ٨٣٠

٢٣٩- فاطمه زهراء شادمانى دل پيامبر: ص ٨٢٩، / به نقل از بحارالانورا: ج ٨، ص ٥١.

٢٤٠- صحيفه نور: ج ١٩، ص ٢٧٩ - ٢٧٨

٢٤١- فاطمه زهراء شادمانى دل پيامبر: ص ٩٦، / به نقل از عبقات الانوار: حديث سفينه ، ص ١٠٨١.

٢٤٢- ص / ٧٥ (((آيا تكبر كردى يا از برترينها بودى ؟ (برتر از اينكه فرمان سجود به تو داده شود!)

٢٤٣- فاطمه زهراء شادمانى دل پيامبر: ص ٨٢ - ٨١ / تاءويل الايات : ج ٢، ص ٥٠.

٢٤٤- آل عمران / ٥٩((مثل عيسى در نزد خدا، همچون آدم است ؛ كه او را از خاك آفريد، و سپس به او فرمود:((موجود باش))او هم فورا موجود شد (بنابر اين ، ولادت مسح بدون پدر، هرگز دليل بر الوهيت او نيست .))

٢٤٥- آل عمران / ٦١((به آنها بگو:((بياييد مافرزندان خود را دعوت كنيم ، شما هم فرزندان خود را، ما زنان خويش را دعوت نماييم ، شما هم زنان خود را، ما از نفوس خود دعوت كنيم ، شما هم از نفوس خود، آنگاه مباهله كنيم ، و لعنت خدا بر دروغگويان قرار دهيم .))

٢٤٦- نجران شهرى در جزيرة العرب كه بين حجاز و يمن واقع است

٢٤٧- فاطمه زهراء از ولايت تا شهادت : ص ٢٠٦

٢٤٨- احزاب / ٣٣((خدا چنين مى خواهد كه رجس هر آلايش را از شما خانواده نبوت ببرد و شما را از هر عيب پاك و منزه گرداند))

٢٤٩- فاطمه زهراء از ولايت تا شهادت ، ص ١١١

٢٥٠- فاطمة الزهراء من المهد الى اللحد: ص ٦٦.

٢٥١- فاطمه زهراء از ولادت تا شهادت : ص ١٢٠

٢٥٢- زندگى حضرت فاطمه و دختران : ص ٢٧

٢٥٣- فاطمه زهراء از ولادت تا شهادت : ص ٢٢٣.

٢٥٤- فاطمه زهراء شادمانى دل پيامبر: ص ٤٥١ / به نقل از: بحارالانوار: ج ٤٤، ص ٢٩٢.

٢٥٥- فاطمه زهراء از ولادت تا شهادت : ص ٦٥.

٢٥٦- فاطمه زهراء شادمانى دل پيامبر: ص ٣٧٨ / به نقل از بحار: ٤٣، ص ٩٢ - ٩١

٢٥٧- كوثر / ١.((ما به تو كوثر (خير و بركت فراوان ) عطا كرديم !))

٢٥٨- قدر / ١.((ما آن (قرآن ) را در شب قدر نازل كرديم !))

٢٥٩- احزاب / ٣٣((خداوند فقط مى خواهد پليدى و گناه را از شما اهل بيت دور كند و كاملا شما را پاك سازد.))

٢٦٠- فروغ ابديت : ص ٥٢٧

٢٦١- شورى / ٢٣.((بگو:((من هيچ پاداشى از شما بر رسالتم درخواست نمى كنم جز دوست داشتن نزديكانم (اهل بيتم ).

٢٦٢- حشر /٩.((و آنها را بر خود مقدم مى دارند هر چند خودشان بسيار نيازمند باشند.)).

٢٦٣- انسان / ٨.((و غذاى (خود) را با اينكه به آن علاقه (و نياز) دارند، به((مسكين))و((يتيم))و((اسير))مى دهند!))

٢٦٤- احزاب / ٣٢.

٢٦٥- آل عمران / ٩٢((هرگز به (حقيقت ) نيكوكارى نمى رسيد مگر اينكه از آنچه دوست مى داريد، (در راه خدا) انفاق كنيد)).

٢٦٦- الرحمن / ١٩.

٢٦٧- فرقان / ٧٤.((و كسانى كه مى گويند:((پروردگار))! از همسران و فرزندانمان مايه روشنى چشم ما قرار ده ، و ما را براى پرهيزگاران پيشوا گردان !))

٢٦٨- سجده / ١٦

٢٦٩- فاطمه زهراء شادمانى دل پيامبر: ص ١٠٨، به نقل از بحار: ج ، ٢٢ ص ٤٩١.

٢٧٠- بحار الانوار: ج ٦٦، ص ١٧٧ / رياحين الشريعه : ج ١.

٢٧١- بحارالانوار: ج ٢٧، ص ٥

٢٧٢- زندگى فاطمه زهراء: ص ٨٦.

٢٧٣- لسان الميزان : ج ٣، ص ٣٤٥.

٢٧٤- ضحى / ٥

٢٧٥- ناسخ التواريخ : ص ١٤٥

٢٧٦- ريحانه خانه وحى : ص ٣٠٠ / فاطمة الزهراء: ص ٤٥.

آتش بر گوشت و خون فاطمه عليها‌السلام حرام است

انس بن مالك روايت مى كند كه :

روزى عايشه بر حضرت فاطمهعليها‌السلام وارد شد در حالى كه آن حضرت مشغول درست كردن حريره با آرد و شير و روغن براى بچه ها بود و ديگ بر روى آتش مى جوشيد و فاطمهعليها‌السلام آن را با دست خود هم مى زد. عايشه با اضطراب و نگرانى از نزد او بيرون آمده و نزد پدرش ‍ ابوبكر رفت و گفت : اى پدر! من از فاطمهعليها‌السلام چيز شگفت آورى ديدم و آن اينكه او دست به درون ديگى كه بر روى آتش مى جوشيد برده و آن را هم مى زد. ابوبكر گفت : دختركم ! اين را پنهان كن كه كار مهمى است اين خبر به گوش پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم رسيد، حضرت بر بالاى منبر رفته و بعد از حمد و ثناى خداوند فرود: همانا مردم ديدن ديگ و آتش را بزرگ شمرده و تعجب مى كنند. سوگند به آن كس كه مرا به پيامبرى برگزيد، خداوند آتش را بر گوشت و خون و موى و رگ و پيوند فاطمهعليها‌السلام حرام فرموده است فرزندان و شيعيان او را نيز از آتش ‍ دور نموده است آسمان بركاتش را بر او نازل نموده و زمين گنجينه هاى خودش را تسليم او نموده است ، واى ، واى ، واى به حال كسى كه در فضيلت و برترى فاطمهعليها‌السلام شك و ترديدى به خود راه دهد، همانا فاطمه پيش از من دعا مى كند و شفاعت مى نمايد و شفاعتش على رغم ميل كسانى كه با او مخالفت مى كنند، پذيرفته مى شود.(٢٧٧)

احترام به حديثى از پيامبر

ابوجعفر طبرى در كتاب((الدلائل))به سند خود از ابن مسعود نقل مى كند:

مردى به محضر فاطمهعليها‌السلام آمد و گفت : اى دختر رسول خدا، آيا چيزى از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم براى خود شما يادگار مانده كه مرا از آن بهره مند سازى ؟ فاطمه زهراءعليها‌السلام به كنيز خود فرمود: آن جريده (لوح نوشته شده ) را بياور. كنيز جستجو پرداخت ، اما آن را پيدا نكرد، فاطمه به او فرمود:

و يحك اطلبيها فانها تعدل عندى حسنا و حسينا؛

واى بر تو، آن را پيدا كن ، كه آن در نزد من مانند حسن و حسينعليه‌السلام ارزش دارد.

كنيز به جستجو پرداخت و آن را پيدا كرد و نزد فاطمهعليها‌السلام آورد، در آن نوشته بود: رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:((از مؤ منان نيست كسى كه همسايه اش از آزار او در امان نباشد، و هر كس به خدا و معاد معتقد است ، به همسايه اش آزار نمى رساند، هر كه به خدا و معاد معتقد است ، به همسايه اش آزار نمى رساند، هر كه به خدا و معاد ايمان دارد، سخن نيك بگويد يا ساكت شود، خداوند دوست مى دارد، كسى را كه خير انديش و بردبار و خويشتن دار است ، و دشمن مى دارد هر كه را كه دشنام دهنده و بد زبان و بى شرم و بسيار سؤ ال كننده و اصرار كننده در سؤ ال باشد، زيرا شرم و حياء از ايمان است و ايمان در بهشت مى باشد، ولى دشنام از بى شرمى است و بى شرم در آتش است .))(٢٧٨)

فايده هاى دوستى فاطمه عليها‌السلام

از سلمان فارسى نقل شده است كه :

پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به من فرمود: اى سلمان ! هر كس ‍ فاطمهعليها‌السلام دخترم را دوست داشته باشد، در بهشت با من خواهد بود و هر كس او را دشمن بدارد، در آتش خواهد بود، اى سلمان ! دوستى فاطمه در صد جا فايده خواهد داد كه آسانترين آن ، مواضع مرگ ، قبر و ميزان محشر، پل صراط و جايگاه حسابرسى است

هر كس كه دخترم فاطمهعليها‌السلام از او راضى باشد من از او راضى هستم و از هر كس كه من راضى باشم خدا هم از او راضى خواهد بود، هر كس كه فاطمه بر او خشمگين باشد من بر او خشمگينم و هر كس كه من بر او خشمگين باشم خداوند بر او خشمگين خواهد بود. اى سلمان ! واى بر حال كسى كه به او و شوهرش اميرالمؤ منين علىعليه‌السلام ستم نمايد و واى بر كسى كه به ذريه و شيعيان او ستم كند.(٢٧٩)

شفاعت فاطمه عليها‌السلام به وسيله دو دست بريده عباس

نقل شده است : در روز قيامت پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به علىعليه‌السلام مى فرمايد: به فاطمه بگو براى شفاعت و نجات امت چه دارى ؟ علىعليه‌السلام پيام پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم را به فاطمهعليها‌السلام ابلاغ مى كند. فاطمه در جواب مى گويد:

يا امير الؤ منين كفانا لاجل هذا المقام الذان المقطوعتان من ابنى العباس ؛

اى اميرالمؤ منين ! دو دست بريده پسرم عباس ، براى ما در مورد مقام شفاعت كافى است.(٢٨٠)

تاءثير حالات معنوى حضرت فاطمه عليها‌السلام بر فضه

ابولقاسم قشيرى نقل كرده كه : روزى در بيابان از قافله باز ماندم و در اين هنگام زنى را ديدم كه تنها در آن بيابان سرگردان است ، از او پرسيدم : تو كيستى ؟ گفت :

((قل سلام فسوف يعلمون ؛ بگو سلام ، به زودي خواهند دانست)).(٢٨١)

سلام كردم و گفتم : در اين بيابان چه مى كنى ؟ گفت :

و من يهد الله فما من مضل ؛

و هر كس كه خداوند هدايتش كرده باشد گمراه كننده اى ندارد.(٢٨٢)

از حالت و سخنان او شگفت زده شدم ، لذا پرسيدم تو از آدميانى يا جن و يا پرى هستى ؟ گفت :

يا بنى آدم خذوا زينتكم ؛ اى فرزندان آدم ، زينت خود را برگيرد.(٢٨٣)

گفتم از كجا مى آيى ؟ گفت :

((ينادون من مكان بعيد ؛ از جايى دور دست ندايشان مى دهند)).(٢٨٤)

گفتم اينك كجا مى روى ؟ گفت :

و الله على الناس حج البيت و خداى را بر مردم ، حج خانه (كعبه ) مقرر است.(٢٨٥)

گفتم : چند روز است كه از قافله باز مانده اى ؟ گفت :

و لقد خلقنا السوات و الارض و ما بينهما ستة ايام ،و به راستى كه آسمانها و زمين و ما بين آنها را در شش روز آفريديم.(٢٨٦)

گفتم : غذا و طعام ميل دارى ؟ گفت :

و ما جعلنا هم جسدا لا ياءكلون الطعام ؛و ما آنان را به صورت پيكرى نساخته بوديم كه خوراك نخورند(٢٨٧)

فهميدم كه ميل به غذا دارد. او را طعام دادم ، سپس گفتم : عجله كن تا به كاروان برسيم ، گفت :

لا يكلف الله نفسا وسعها؛ خداوند هيچكس را جز به اندازه توانش ‍ تكليف نمى كند(٢٨٨).

گفتم : بيا به رديف من سوار اسب شو، گفت :

لو كان فيهما الهة الا الله لفسدتا ؛اگر در آن دو، خدايان متعددى جز خداوند بود تباه مى شدند.(٢٨٩)

فهميدم كه ايشان به مساءله نامحرمى اشاره دارد، لذا سريع پياده شدم و او را سوار کردم گفت :

((سبحان الذى سخر لنا هذا ، پاك است كسى كه اين را رام ما ساخت))(٢٩٠)

زمانى كه به قافله رسيديم ، پرسيدم : در اين قافله كسى را دارى ؟ گفت :

يا داود انا جعلناك خليفة فى الارض ؛اى داود، ما تو را در روى زمين خليفه خود گماشته ايم.(٢٩١)

((و ما محمد الا رسول ؛ و محد نيست مگر پيامبرى از طرف خدا)).(٢٩٢)

((يا يحيى خذ الكتاب بقوة ؛ اى يحيى ، كتاب آسمانى را به جد و جهد بگير)).(٢٩٣)

((يا موسى انى انا الله ؛ اى موسى ، من خداوندم)).(٢٩٤)

پس به ميان قافله رفتم و اين نامها را با صداى بلند خواندم ، ناگهان ديدم چهار جوان به سوى آن زن توجه كردند. من از آن زن سؤ ال كردم : اين جوانان كيستند؟ گفت :

المال و البنون زينة الحيوة الدنيا؛ اموال و پسران ، تجميل زندگى دنيوى است.(٢٩٥)

فهميدم كه اين جوانان پسران هستند، وقتى كه جوانان نزد او آمدند، خطاب به آنان گفت :

يا ابت استاخره ان خير من استاءجرت القوى الامين ،پدر جان ، او را دستمزد به كارگير كه او بهترين كسى است كه مى توانى به كارگيرى ، هم تواناست و هم درستكار.(٢٩٦)

پس آن جوانان به من احساس و نيكى كردند و پاداش دادند، آن زن دوباره گفت :

((و الله يضاعف لمن يشاء ، و خداوند براى هر كسى كه بخواهد چند برابر مى كند)).(٢٩٧)

پس آن جوانان پاداش مرا زياد كردند.

من از آن جوانان پرسيدم اين بانو كيست ؟ گفتند: او مادرمان فضه است كه كنيز بى بى فاطمه زهراءعليها‌السلام بود و بيست سال است كه تمام صحبتهايش با آيات قرآن است و جز قرآن چيزى ديگر بر زبان جارى نمى سازد.

فضه نام كنيزى است كه رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در سالهاى آخر عمرش به حضرت زهراءعليها‌السلام بخشيد تا كمك كار او باشد و نام فضه را خود پيامبر براى او انتخاب كرد. فضه در خانه حضرت فاطمه و اهل بيت پيغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم چنان تربيت شد كه تدريجا يكى از زنان بزرگ اسلام گرديد و كمالات بسيارى كسب نمود و كراماتى از او نقل گرديده است

استقبال از فاطمه عليها‌السلام

از ابن عباس وارد شده كه از اميرالمؤ منين علىعليه‌السلام شنيدم :

روزى رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم بر فاطمه زهراءعليها‌السلام وارد گرديدند و ايشان را اندوهناك يافتند، فرمودند: دخترم ! چرا اندوهگينى ؟ پاسخ دادند: پدرجان به ياد محشر افتادم كه همه مردم در آن صحنه عريان ايستاده اند.

پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: آرى دخترم ، روز قيامت روز بزرگى است ، ولى جبرئيل از سوى خداى متعال به من خبر داده ، اولين كس ‍ كه زمين برايش شكافته شده و در روز قيامت بيرون مى آيد منم و بعد از من شوهر تو علىعليه‌السلام ، آنگاه خداى تعالى جبرئيل را با هفتاد هزار فرشته به سوى تو گسيل مى دارد، در آن هنگام بر قبر تو هفت قبه نور روشن مى شود. سپس اسرافيل سه جامه نور برايت مى آورد و تو را ندا مى دهد: اى فاطمه ! دخت محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم برخيز و به سوى محشربيا.

تو بلند مى شودى در حالى كه از ترس قيامت كاملا ايمنى و بدنت كاملا پوشيده است اسرافيل پوشش ها را به تو مى دهد و تو مى پوشى ، سپس ‍((روفائيل))به سويت مى آيد در حالى كه شترى از نور به همراه اوست كه زمان آن شتر از لؤ لو تازه است و بر روى آن شتر هودجى است از طلا و تو سوار بر آن مى شوى و روفائيل زمان آن را در دست مى گيرد، و پيش روى تو هفتاد هزار فرشته است كه در دستشان پرچمهاى تسبيح است وقتى كه حركت تو تند شد، هفتاد هزار فرشته از تو استقبال مى كنند و با ديدن تو اظهار خوشحالى مى كنند(٢٩٨)

سبزى حضرت فاطمه عليها‌السلام

شيخ كلينى از حضرت صادقعليه‌السلام روايت كرده كه فرمود:

در روى زمين گياهى اشرف و پر منفعت تر از((خرفه))نيست و آن سبزى فاطمهعليها‌السلام است

سپس حضرت فاطمه فرمود: خدا لعنت كند بنى اميه را كه خرفه را((بقلة الحمقاء))ناميدند، به جهت بغض و عداوتى كه با ما و فاطمهعليها‌السلام داشتند.(٢٩٩)

خرفه را به عربى((الرجلة))،((الفرفخ))،((بقلة المبارك))مى گويند و به فارسى((خرفه))، تو((تورك))گويند.

در روايت آمده كه حضرت فاطمهعليها‌السلام اين گياه را بيشتر دوست داشت بدين جهت به آن حضرت نسبت داده شده چنانكه رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نيز اين گياه را دوست داشت.(٣٠٠)

در روايت ابن ابى عمير از امام صادقعليه‌السلام است كه فرمود: رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم بر روى شن گرم راه مى رفت ، پايش ‍ سوخت ، بر روى گياه رجله بقلة الزهرا راه رفت و سوزش پاى مبارك آن حضرت ساكت شد و پيغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم آن گياه را دعا كرد و آن را دوست مى داشت.(٣٠١)

حماد بن زكريا از امام صادقعليه‌السلام از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نقل كرده كه فرمود: بر شما باد فرفخ (خرفه ) كه پوشاننده است و اگر چيزى عقل را زياد مى كند، همان فرفخ است.(٣٠٢)

اين گياه در مسيل ، واديها، رودخانه ها، و جاهاى نمناك مى رويد و چون منافع زيادى دارد به آن((بقلة الزهراء))و((بقلة المباركه))نيز مى گويند.

گلبرگهاى اين گياه خودرو و داراى ساقه سرخى است كه روى زمين مى خوابد، گلهايش سفيد يا زد و ختمهاى آن ريز و سياه و تخم آن در طب به كار مى رود.

اطباء پيشين عقيده داشتند اين گياه ثالول را قطع مى كند و براى سردرد، گرمى التهاب معده چشم و جريان خون نافع است.(٣٠٣)

صلوات بر فاطمه و فرزندان

ايشان كعب بن عجره گويند: هنگامى كه آيه شريفه :

ان الله و ملائكته يصلون على النبى يا ايها الذين آمنوا صلوا عليه و سلموا تسليما (٣٠٤)

نازل شد و عرض كرديم : اى رسول خدا! مى دانيم كه چگونه بر تو سلام كنيم ، ولى نمى دانيم كه چگونه بر تو صلوات بفرستيم ؟ حضرت فرمود: بگوئيد:

اللهم صل على محمد و آل محمد.

نيز روايت شده كه حضرت فرمود: صلوات بريده و بى دنباله بر من نفرستيد پرسيدند: صلوات بريده چيست ؟ فرمود: اينكه بگوئيد:

((اللهم صل على محمد))

و بعد ساكت شويد، بلكه بگوييد:

اللهم صل على محمد و آل محمد(٣٠٥)

علامه امينى گويد؛ ديلمى اين حديث را از پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم آورده است كه حضرت فرمود: دعا در پرده و حجاب است تا اينكه بر محمد و اهل بيتش صلوات فرستاده شود.(٣٠٦)

اللهم صل على محمد و آل محمد و عجل فرجهم

توسل به فاطمه عليها‌السلام قفل بسته را باز مى كند

يكى از طلاب فاضل و مورد و ثوق تعريف مى كند: زمانى كه در نجف اشرف مشغول تحصيل بودم ، يك روز در ماه مبارك رمضان ، طرف عصر غذايى براى افطار خود تهيه كرده و در حجره گذاردم و بيرون آمده و در را قفل كردم ، پس از اداى نماز مغرب و عشاء و گذاشتن مقدارى از شب براى صرف افطار به مدرسه برگشتم چون به در حجره رسيدم ، متوجه شدم كه كليد را گم كرده ام ، داخل صحن مدرسه را خوب گشتم و از بعضى از طلاب كه در مدرسه بودند سؤ ال نمودم ، اما باز هم كليد پيدا نشد. به علت گرسنگى و نيافتن راه پاره سخت پريشان شدم از مدرسه بيرون آمده ، روانه حرم مطهر شدم به زمين نگاه مى كردم كه ناگاه مرحوم حاج سيد مرتضى كشميرى(٣٠٧) (اعلى الله مقامه ) را ديدم جريان را به عرض ايشان رساندم پس با من به مدرسه آمد و به در حجره رفتيم ، فرمود:

((معروف است كه نام مادر موسى كليد قفلهاى بسته است پس چگونه نام نامى حضرت زهراءعليها‌السلام چنين اثرى نكند؟))آنگاه دست روى قفل نهاد و ندا كرد: يا فاطمه ! ناگهان قفل باز شد.(٣٠٨)

همه چيز براى دوستان فاطمه عليها‌السلام

جابر بن عبدالله انصارى به نقل از حضرت باقرعليه‌السلام مى گويد:

در روز قيامت منادى كه جبرئيل است ندا در مى دهد: پس((فاطمهعليها‌السلام ))دختر محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم كجاست ؟ آنگاه فاطمه زهراءعليها‌السلام بر پاى مى خيزد و خداى تباك و تعالى مى فرمايد: اى اهل جمع و محشر! كرامت و بزرگوارى امروز از آن كيست ؟ محمد و على و حسن و حسينعليه‌السلام عرض مى كنند: براى خداى واحد قهار.

آنگاه خداى تعالى مى فرمايد: اى اهل جمع و صحراى محشر! من امروز كرامت و بزرگى را براى محمد و على ، فاطمه و حسن و حسينعليه‌السلام قرار دادم اى اهل جمع و محشر! سرها را پايين افكنده و چشمها را ببنديد،اين فاطمهعليها‌السلام است كه به سوى بهشت مى رود.

آنگاه جبرئيل شترى از شتران بهشت مى آورد در حالى كه دو طرفش را ديباج آويزان كرده اند و مهار آن از لؤ لؤ تازه است پس جلوى پاى حضرت زانو مى زند و حضرت صديقه طاهرهعليها‌السلام بر آن سوار مى شوند و خداى متعال صد هزار فرشته در طرف راست و صد هزار فرشته را در سمت چپ وى مى فرستد و صد هزار فرشته را ماءمور مى كند تا حضرت فاطمه را روى بالهاى خود سوار كنند و حمل نمايند تا ايشان را به در بهشت برسانند. وقتى به در بهشت مى رسند حضرت فاطمه مى ايستد. خداى تعالى مى فرمايد: اى دخت حبيب من ! چرا توقف كردى و حال آنكه من تو را امر كردم به بهشت من در آيى ؟ حضرت فاطمهعليها‌السلام عرض ‍ مى كنند: پروردگارا! دوست دارم كه ارزش و قدر و قيمت من در مثل چنين روزى شناخته شود. پروردگار مى فرمايد: اى دختر حبيب من برگرد و بنگر، هر كس در قلبش محبت تو و يا محبت يكى از فرزندان تو باشد دستش را بگير و او را داخل بهشت نما. آنگاه ، حضرت شيعيان و دوستانش را بر مى گزيند و انتخاب مى كند، همانگونه كه پرنده دانه نيكو را از دانه بد جدا مى كند. وقتى كه شيعيان و دوستان حضرت زهراءعليها‌السلام بر در بهشت مى رسند مى ايستند و خداى تعالى مى فرمايد: اى دوستان من ! توقف شما براى چيست و حال آنكه فاطمهعليها‌السلام دخت حبيب من شفاعت شما را نموده است ؟ پاسخ مى دهند: پروردگارا! ما دوست داريم كه در چنين روزى ارزش و منزلتمان شناخته شود. خداى تعالى مى فرمايد: اى دوستان من برگرديد و ببينيد چه كس شما را به خاطر آنكه شما فاطمهعليها‌السلام را دوست مى داشتيد دوست داشت ؟ چه كسى به شما به خاطر دوستى فاطمه زهراءعليها‌السلام غذا داد؟ چه كسى به شما به خاطر دوستى فاطمه زهراءعليها‌السلام شربتى داد؟ چه كسى شما را به خاطر دوست داشتن فاطمهعليها‌السلام لباس پوشاند...؟ پس ‍ دستش را بگيريد و او را وارد بهشت نمائيد.(٣٠٩)

هر كه مهر فاطمه در دل ندارد دين ندارد

دين و ايمان غير حب فاطمه امكان ندارد

بى ولاى فاطمه صوم و صلوة ارزش ندارد

خصم زهراءجاى غيرازدوزخ ونيران ندارد

هر كه حب زهراء گو بيا در بزم ما

بى صفاى فاطمه درد كسى درمان ندارد

صفات شيعيان و پيروان اهل بيت عليه‌السلام

يكى از پيروان اهل بيتعليه‌السلام در شهر مدينه همسرش را خدمت حضرت زهراءعليها‌السلام فرستاد، تا بپرسد: آيا شوهرم از شيعيان شما مى باشد يا نه ؟

حضرت فاطمهعليها‌السلام پاسخ كلى داد و فرمود: اگر به آن چه به شما امر مى كنيم ، عمل كنيد و از آنچه شما را به حذر مى داريم دورى كنيد از شيعيان مائيد و والا هرگز!!

آن شخص پس از شنيدن پاسخ كلى حضرت ، مضطرب شد و با توجه به ضعفها و سستى هاى خود گفت : واى بر من كه هميشه در آتش جهنم خواهم بود.

همسرش نگرانى او را خدمت حضرت فاطمه زهراءعليها‌السلام بازگو نمود. حضرت پاسخ داد: (از من ) به همسرت بگو چنين نيست (كه او قضاوت كرده است ). شيعيان ما از بهترين افراد اهل بهشتند و همه دوستان دوستان ما و دشمنان دشمنان ما، همه در بهشت خواهند بود. آرى كسى كه با قلب و زبان تسليم ما اهل بيت شده ، اما از اوامر ما سرپيچى كند و نواهى و موارد پرهيز را محترم نشمرد از شيعيان واقعى ما نخواهد بود، گرچه اين گروه پس از پاك شدن از گناهان ، و تحمل مشكلات روز قيامت و قرار گرفتن اندك زمانى در طبقات بالاى جهنم و چشيدن عذاب ، اهل بهشت خواهند بود و ما به خاطر دوستى شان با ما نجاتشان داده و آنان را به پيشگاه خودمان انتقال خواهيم داد.(٣١٠)

شفاعت فاطمه عليها‌السلام از فرزندان و شيعيان

در امالى صدوق از امام محمد باقرعليه‌السلام نقل مى كند كه مى فرمودند: از جابر بن عبدالله انصارى شنيدم كه مى گفت : رسول خدا فرمود:صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: وقتى روز قيامت مى شود، دخترم فاطمهعليها‌السلام سوار بر ناقه اى از ناقه هاى بهشتى به پيش ‍ مى آيد، در حالى كه سمت راست او هفتاد هزار و در سمت چپ او نيز هفتاد هزار فرشته در حركتند و جبرئيل در حالى كه مهار ناقه را در دست دارد ندا در مى دهد: چشمان خود را ببنديد تا فاطمهعليها‌السلام دخت محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم عبور كند.

در آن روز هيچ نبى و رسول و صديق و شهيدى باقى نمى ماند مگر آنكه چشمانش را مى بندد تا فاطمه بگذرد. در اين هنگام اين خطاب از سوى حضرت حق((جل جلاله))مى آيد كه اى حبيبه من و اى دختر حبيب من ! از من بخواه تا به تو بدهم ، و شفاعت كن تا بپذيرم ، پس به عزت و جلالم سوگند كه از ستم و ستمگرى نخواهم گذشت

فاطمه زهراءعليها‌السلام عرض مى كند: الهى و سيدى ! فرزندان و شيعيانم و شيعيان فرزندانم و دوستانم و دوستان فرزندانم آنگاه از سوى خداى تعالى خطاب مى رسد، فرزندان فاطمهعليها‌السلام و شيعيان و دوستداران فرزندان فاطمه كجايند؟ در اين هنگام افراد مورد نظر كه فرا خوانده شدند مى آيند، سپس فاطمهعليها‌السلام در جلو به راه مى افتد تا آنان را داخل بهشت كند.(٣١١)

فاطمه عليها‌السلام شاخه شجره طيبه

از حضرت امام باقرعليه‌السلام معناى كلمه طيبه و شجره طيبه را پرسيدند، (آيه ٢٤ سوره ابراهيم :

كشجرة طيبة اصلها ثابت و فرعها فى السماء (٣١٢) فرمود:

مراد از شجره و درخت ، رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم است كه نسب ايشان در بنى هشام ثابت است و منظور از فرع شجرى علىعليه‌السلام است و فاطمهعليها‌السلام شاخه آن و ائمهعليه‌السلام ميوه آن درخت مى باشند و شيعيان برگهاى درخت هستند. هرگاه يكى از شيعيان بميرد برگى از درخت مزبور مى افتد، و چون مؤ منى متولد مى شود برگ تازه اى سبز مى شود.(٣١٣)

ارزش و احترام خداوند به فاطمه

ابوايوب انصارى مى گويد: رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم بيمار شد، فاطمهعليها‌السلام به عيادت آن حضرت آمد و گريه مى كرد.

حضرت به او فرمود: اى فاطمه ! به خاطر ارزش و احترامى كه خداوند به تو گذاشت تو را به همسرى كسى كه در اسلام از ديگران سابقه اش بيشتر و علمش بيشتر بود در آورد. فاطمه ! بهترين پيامبران از ماست و او پدرت مى باشد، و بهترين اوصياء از ماست و او شوهرت مى باشد، و بهترين شهيدان از ماست كه حمزه عموى پدرت مى باشد، و از ماست كسى كه داراى دو بال است و در بهشت به وسيله آن دو بال رو از مى كند و او جعفر پسر عموى پدرت مى باشد. از ماست دو نواده اين امت و دو آقاى جوانان اهل بهشت ، حسن و حسينعليه‌السلام كه آن دو، پسران تو هستند. سوگند به آن كسى كه جانم در دست اوست از ماست مهدى (عج ) اين امت و او از فرزندان تو است.(٣١٤)

اهل محشر! چشمان خود را ببنديد

از امام رضاعليه‌السلام روايت است كه فرمود: پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمودند: روز قيامت از جانب عرض الهى ندايى بلند مى شود كه اى اهل محشر! چشمان خود را ببنديد تا فاطمه از صراط عبود كند دختر پيامبر اسلام در حالى كه هفتاد هزار حوريه ملازم ركاب او هستند، تاجى از نور بر سر دارد و دو گوشواره نور در گوش ، و از نور جمالش صحراى محشر منور مى گردد. از ملائكه مى پرسند اين كيست وارد محشر شده ؟ جبرئيل مى گويد: او ملكه اسلام ، صديقه طاهره ، فاطمه زهراءعليها‌السلام ، يگانه دختر پيغمبر اسلام است

علىعليه‌السلام از پيغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم روايت مى كند كه فرمود: جبرئيل بر من نازل شد و گفت : به دخترت فاطمه سلام برسان و بگو روز قيامت همه عريان هستند ولى براى آنكه فاطمه برهنه نباشد دو حوله از نور بر او مى پوشانيم.(٣١٥)