يك هزار حديث در يك صد موضوع

يك هزار حديث در يك صد موضوع 0%

يك هزار حديث در يك صد موضوع نویسنده:
گروه: متون حدیثی

يك هزار حديث در يك صد موضوع

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: هادى موحدى
گروه: مشاهدات: 15431
دانلود: 3968

توضیحات:

يك هزار حديث در يك صد موضوع
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 111 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 15431 / دانلود: 3968
اندازه اندازه اندازه
يك هزار حديث در يك صد موضوع

يك هزار حديث در يك صد موضوع

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

٢٣ - راستگويى

(١)امام صادقعليه‌السلام :

ان الله عزوجل لم يبعث نبيا الا بصدق الحديث واءداء الامانة الى البر والفاجر؛(٢٢١)

خداى عزوجل هيچ پيامبرى را نفرستاد، مگر با راستگويى ، و برگرداندن امانت به نيكوكار و يا بدكار.

(٢)امام صادقعليه‌السلام :

ان الصادق اءول من يصدقه الله عزوجل يعلم اءنه صادق و تصدقه نفسه تعلم اءنه صادق ؛(٢٢٢)

راستگو را نخستين كسى كه تصديق مى كند، خداى عزوجل است كه مى داند او راستگوست و نيز نفس او تصديقش مى كند كه مى داند راستگوست

(٣)رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

يا على اصدق وان ضرك فى العاجل فانه ينفعك فى الاجل و لا تكذب و ان ينفعك فى العاجل فانه يضرك فى الاجل ؛(٢٢٣)

راست بگو اگر چه در حال حاظر به ضرر تو باشد ولى در آينده به نفع توست و دروغ نگو اگر چه در حال حاضر به نفع تو باشد ولى در آينده به ضرر توست

(٤)امام علىعليه‌السلام :

اءربع من اءعطيهن فقد اءعطى خير الدنيا والاخرة صدق حديث واءداء اءمانة وعفة بطن وحسن خلق ؛(٢٢٤)

چهار چيز است كه به هر كس داده شود خير دنيا و آخرت به او داده شده است : راستگويى ، اداء امانت ، حلال خورى و خوش اخلاقى

(٥)امام علىعليه‌السلام :

الصادق على شفا منجاة و كرامة والكاذب على شرف مهواة و مهانة ؛(٢٢٥)

راستگو در آستانه نجات و بزرگوارى است و دروغگو در لبه پرتگاه و خوارى

(٦)امام صادقعليه‌السلام :

لا تغتروا بصلاتهم و لا بصيامهم ، فان الرجل ربما لهج بالصلاة والصوم حتى لو تركه استوحش ، ولكن اختبروهم عند صدق الحديث واءداء الامانة ؛(٢٢٦)

فريب نماز و روزه مردم را نخوريد، زيرا آدمى گاه چنان به نماز و روزه خو مى كند كه اگر آنها را ترك گويد، احساس ترس مى كند، بلكه آنها را به راستگويى و امانتدارى بيازماييد.

(٧)رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

اذا راءيت من اءختك ثلاث خصال فارجه : الحياء والامانة والصدق ؛(٢٢٧)

هر گاه در برادر (دينى) خود سه صفت ديدى به او اميدوار باش : حيا، امانتدارى و راستگويى

(٨)امام علىعليه‌السلام :

المؤ من صدق اللسان بذول الاحسان ؛(٢٢٨)

مؤ من بسيار راستگو و بسيار نيكوكار است

(٩)امام صادقعليه‌السلام :

من صدق لسانه زكى عمله ؛(٢٢٩)

هر كس راستگو باشد عملش پاكيزه مى شود و رشد مى كند.

(١٠)امام علىعليه‌السلام :

يبلغ الصادق بصدقه ما يبلغه الكاذب باحتياله ؛(٢٣٠)

راستگو، با راستگويى خود به همان مى رسد كه دروغگو با حيله گرى خود.

٢٤ - دروغگويى

(١)رسول اكرمعليه‌السلام :

ان رجلا اءتى سيدنا رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فقال : يا رسول الله علمنى خلقا يجمع لى خير الدنيا والاخرة فقالصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم لاتكذب ؛(٢٣١)

مردى به رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم عرض كرد: به من اخلاقى بياموزيد كه خير دنيا و آخرت در آن جمع باشد، حضرت فرمودند: دروغ نگو.

(٢)امام علىعليه‌السلام :

ليس الكذب من خلائق الاسلام ؛(٢٣٢)

دروغگويى از اخلاق اسلام نيست

(٣)امام علىعليه‌السلام :

(علامة) الايمان اءن توثر الصدق حيث يضرك على الكذب حيث ينفعك ؛(٢٣٣)

(نشانه)ايمان ، اين است كه راستگويى را هر چند به زيان تو باشد بر دروغگويى ، گر چه به سود تو باشد، ترجيح دهى

(٤)رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

اءنا رعيم ببيت فى ربض الجنة ، وبيت فى وسط الجنة ، وبيت فى اءعلى الجنته لمن ترك المراء وان كان محقا، ولمن ترك الكذب وان كان هازلا، ولمن حسن خلقه ؛(٢٣٤)

من بر كسى كه مجادله را رها كند، هر چند حق با او باشد و كسى كه دروغ نگويد، هر چند به شوخى باشد و كسى كه اخلاقش را نيكو گرداند، خانه اى در حومه بهشت و خانه اى در مركز بهشت و خانه اى در بالاى بهشت ضمانت مى كنم

(٥)امام سجادعليه‌السلام :

اتقوا الكذب الصغير منه والكبير، فى كل جد وهزل فان الرجل اذا كذب فى الصغير اجتراء على الكبير؛(٢٣٥)

از دروغ كوچك و بزرگش ، جدى و شوخيش بپرهيزيد، زيرا انسان هر گاه در چيز كوچك دروغ بگويد، به گفتن دروغ بزرگ نيز جرئت پيدا مى كند.

(٦)رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

الكذب ينقص الرزق ؛(٢٣٦)

دروغ ، روزى را كم مى كند.

(٧)امام علىعليه‌السلام :

يكتسب الكاذب بكذبه ثلاثا: سخط الله عليه واستهانة الناس به ومقت الملائكة له ؛(٢٣٧)

دروغگو با دروغگويى خود سه چيز بدست مى آورد: خشم خدا را نسبت به خود، نگاه تحقيرآميز مردم را نسبت به خود و دشمنى فرشتگان را نسبت به خود.

(٨)امام صادقعليه‌السلام :

ان مما اءعان الله (به) على الكذابين النسيان ؛(٢٣٨)

از جمله كمكهاى خداوند بر ضد دروغگويان فراموشى است

(٩)رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

عبد الله بن عامر: دعتنى اءمى يوما و رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم قاعد فى بيتنا، فقالت : ها تعال اعطك ، فقال لها رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ما اءردت اءن تعطيه ؟ قالت : اءرادت اءن اعطيه تمرا، فقال لها رسول الله صلى الله عليه و اله اءما انك لولم تعطه شيئا كتبت عليك كذبة ؛(٢٣٩)

عبدالله بن عامر: روزى رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در خانه ما نشسته بودند. مادرم مرا صدا زد و گفت : بيا به تو (چيزى) بدهم رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به او فرمودند: مى خواهى چه به او بدهى ؟ عرض كرد: مى خواهم خرمايى به او بدهم رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به مادرم فرمودند: بدان كه اگر چيزى به او ندهى ، دروغ برايت نوشته مى شود.

(١٠)رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

ان الله عزوجل اءحب الكذب فى الصلاح واءبغض الصدق فى الفساد؛(٢٤٠)

خداوند عزوجل ، دروغى را كه باعث صلح و آشتى شود دوست دارد و از راستى كه باعث فتنه شود بيزار است

٢٥ - گشاده رويى

(١)امام علىعليه‌السلام :

البشر اءول البر؛(٢٤١)

گشاده رويى ، سر آغاز نيكى است

(٢)رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

حسن البشر يذهب بالسخيمة ؛(٢٤٢)

گشاده رويى كنيه را از بين مى برد.

(٣)امام علىعليه‌السلام :

البشر شيمة الحر؛(٢٤٣)

گشاده رويى خوى آزاده است

(٤)رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

كن بشاشا فان الله يحب البشاشين و تبغض العبوس كريه الوجه ؛(٢٤٤)

گشاده رو باش كه خداوند انسانهاى گشاده رو را دوست دارد و با اخموى ترش رو دشمن است

(٥)امام علىعليه‌السلام :

بشرك يدل على كرم نفسك ؛(٢٤٥)

گشاده رويى تو نشانگر بزرگوارى و كرامت نفس توست

(٦)امام صادقعليه‌السلام :

صنائع المعروف و حسن البشر يكسبان المحبة ويدخلان الجنة والبخل و عبوس الوجه يبعدان من الله ويدخلان النار؛(٢٤٦)

نيكوكارى و گشاده رويى ، محبت آورند و به بهشت مى برند و بخل و ترشرويى از خدا دور مى كنند و به دوزخ برند.

(٧)امام علىعليه‌السلام :

بالبشر وبسط الوجه يحسن موقع البذل ؛(٢٤٧)

با گشاده رويى و خوشرويى ، بخشش ارزش پيدا مى كند.

(٨)رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

انكم لن تسعوا الناس باءموالكم فالقوهم بطلاقة الوجه و حسن البشر؛(٢٤٨)

شما هرگز نمى توانيد با اموال خود همه مردم را بهره مند سازيد، پس با آنان با گشاده رويى تمام برخورد كنيد.

(٩)امام علىعليه‌السلام :

اذا لقيتم اخوانكم فتصافحوا واءظهروا لهم البشاشة و البشر تتفرقوا ما عليكم من الاوزار قد ذهب ؛(٢٤٩)

هر گاه با برادران خود روبه رو شديد و دست داديد و خوشرويى و گشاده رويى نشان داديد، هنگام جدا شدن گناهانتان ريخته است

(١٠)رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

بسط الوجه زينة الحلم ؛(٢٥٠)

گشاده رويى زينت بردبارى است

٢٦ - حيا

(١)امام علىعليه‌السلام :

الحياء مفتاح كل الخير؛(٢٥١)

حيا كليد همه خوبى هاست

(٢)رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

الحياء زينة الاسلام ؛(٢٥٢)

حيا زينت اسلام است

(٣)رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

ان الله يحب الحيى الحليم العفيف المتعفف ؛(٢٥٣)

خداوند انسان با حياى بردبار پاك دامنى را كه پاكدامنى مى ورزد، دوست دارد.

(٤)امام كاظمعليه‌السلام :

احياء من الايمان والايمان فى الجنة والبذاء من الجفاء و الجفاء فى النار؛(٢٥٤)

حيا از ايمان و ايمان در بهشت است و بدزبانى از بى مهرى و بدرفتارى است و بدرفتارى در جهنم است

(٥)امام صادقعليه‌السلام :

الحياء على وجهين فمنه ضعف ومنه قوة واسلام وايمان ؛(٢٥٥)

حيا بر دوگونه است : يكى حياى ضعف و ناتوانى و ديگرى حياى قدرت و اسلام و ايمان

(٦)رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

الحياء عشرة اءجزاء فتسعة فى النساء وواحد فى الرجال ؛(٢٥٦)

حيا ده جز دارد، نه جزء آن در زنان و يك جزء آن در مردان

(٧)امام علىعليه‌السلام :

غاية الحياء اءن يستحيى المرء من نفسه ؛(٢٥٧)

اوج حيا اين است كه آدمى از خودش حيا كند.

(٨)امام علىعليه‌السلام :

ثلاث لايستحيى منهن : خدمة الرجل ضيفه و قيامه عن مجلسه لابيه و معلمه وطلب الحق وان قل ؛(٢٥٨)

از سه كار حيا نبايد كرد: خدمت به ميهمان ، از جا برخاستن در برابر پدر و آموزگار خويش و طلب حق گرچه اندك باشد.

(٩)امام علىعليه‌السلام :

الحياء من الله يمحو كثيرا من الخطايا؛(٢٥٩)

حيا از خدا بسيارى از گناهان را پاك مى كند.

(١٠)رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

اءما الحياء فيتشعب منع اللين ، والراءفة ، والمراقبة لله فى السر والعلانية ، والسلامة ، واحتناب الشر، والبشاشة ، والسماحة ، والظفر، وحسن الثناء على المرء فى الناس ، فهذا ما اءصاب العاقل بالحياء، فطوبى لمن قبل نصيحة الله وخاف فضيحته ؛(٢٦٠)

اما شاخه هاى حيا عبارتند از: نرمش ، مهربانى ، در نظر داشتن خدا در آشكار و نهان ، سلامت ، دورى از بدى ، خوشرويى ، گذشت ، بخشندگى ، پيروزى و خوشنامى در ميان مردم ، اينها فوايدى است كه خردمند از حيا مى برد. خوشا بحال كسى كه نصيحت خدا را بپذيريد و از رسوايى خودش بترسد.

٢٧ - مدارا

(١)رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

اءمرنى ربى بمداراة الناس كما اءمرنى باءداء الفرائض ؛(٢٦١)

پروردگارم ، همان گونه كه مرا به انجام واجبات فرمان داده ، به مدارا كردن با مردم نيز فرمان داده است

(٢)رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

اءعقل الناس اءشدهم مداراة للناس ؛(٢٦٢)

عاقل ترين مردمى كسى است كه بيشتر با مردم مدارا كند.

(٣)رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

من اءعطى حظه من الرفق فقد اءعطى حظه من خير الدنيا والاخرة ؛(٢٦٣)

هر كس را كه بهره اى از مدارا داده اند، بدون شك بهره اش را از خير دنيا و آخرت داده اند.

(٤)رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

ما كان الرفق فى شى ء الا زانه ؛(٢٦٤)

مدارا با چيزى همراه نشد مگر آنكه آن را زينت بخشيد.

(٥)رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

ان الله يحب الرفق ويعين عليه ؛(٢٦٥)

خداوند مدارا را دوست دارد و انسان را بر انجام آن يارى مى كند.

(٦)امام علىعليه‌السلام :

ليس الحكيم من لم يدار من لايجد بدا من مداراته ؛(٢٦٦)

حكيم نيست آن كس كه مدارا نكند با كسى كه چاره اى جز مدارا كردن با او نيست

(٧)رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

ان الانبياء انما فضلهم الله على خلقه بشدة مداراتهم لاعداء دين الله وحسن تقيتهم لاجل اخوانهم فى الله ؛(٢٦٧)

خداوند از اين رو پيامبران را بر ديگر مردمان برترى داد كه با دشمنان دين خدا بسيار با مدارا رفتار مى كردند و براى حفظ برادران همكيش خود نيكو تقيه مى كردند.

(٨)امام حسينعليه‌السلام :

من اءحجم عن الراءى وعييت به الحيل كان الرفق مفتاحه ؛(٢٦٨)

هر كس فكرش به جايى نرسد و راه تدبير بر او بسته شود، كليدش ‍ مداراست

(٩)امام صادقعليه‌السلام :

فى قوله تعالى (وقولوا للناس حسنا) -: اءى للناس كلهم مؤ منهم و مخالفهم ، اءما المومنون فيبسط لهم وجهه ، واءما المخالفون فيكلمهم بالمداراة لاجتذابهم الى الايمان ، فانه باءيسر من ذلك يكف شرورهم عن نفسه ، وعن اخوانه المومنين ؛(٢٦٩)

درباره آيه (و با مردم سخن نيكو گوييد) فرمود: مقصود همه مومنان اعم از مومن و كافر است اما با مومنان بايد گشاده رو بود و اما با كافران بايد به نرمى و مدارا سخن گفت ، تا به سوى ايمان كشيده شوند و كمترين ثمرش ‍ اين است كه خود و برادران مومنش را از گزند آنان مصون مى دارد.

(١٠)امام علىعليه‌السلام :

دار الناس تاءمن غوائلهم وتسلم من مكايدهم ؛(٢٧٠)

با مردم مدارا كن ، تا از گزندهايشان در امان باشى و از نيرنگهايشان سالم بمانى

٢٨ - انصاف

(١)رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

لامير المومنينعليه‌السلام اءلا اخبركم ، باءشبهكم بى خلقا؟ قال : بلى يا رسول الله قال : اءحسنكم خلقا، واءعظمكم حلما، واءبركم بقرابته واءشدكم من نفسه انصافا؛(٢٧١)

به اميرالمومنينعليه‌السلام فرمودند: آيا تو را خبر ندهم كه اخلاق كدام يك از شما به من شبيه تر است ؟ عرض كردند: آرى ، اى رسول خدا. فرمودند: آن كس كه از همه شما خوش اخلاق تر و بردبارتر و به خويشاوندانش نيكوكارتر و با انصاف تر باشد.

(٢)امام علىعليه‌السلام :

الانصاف اءفضل الفضائل ؛(٢٧٢)

انصاف ، برترين ارزشهاست

(٣)امام علىعليه‌السلام :

الانصاف يرفع الخلاف ويوجب الايتلاف ؛(٢٧٣)

انصاف ، اختلافات را از بين مى برد و موجب الفت و همبستگى مى شود.

(٤)امام علىعليه‌السلام :

من اءنصف انصف ؛(٢٧٤)

هر كس با انصاف باشد، انصاف مى بيند.

(٥)امام علىعليه‌السلام :

زكاة القدرة الانصاف ؛(٢٧٥)

زكات قدرت ، انصاف است

(٦)امام صادقعليه‌السلام :

من اءنصف الناس من نفسه رضى به حكما لغيره ؛(٢٧٦)

هر كس با مردم منصفانه رفتار كند، ديگران داورى او را مى پذيرند.

(٧)امام علىعليه‌السلام :

اءعدل الناس من اءنصف من ظلمه ؛(٢٧٧)

عادل ترين مردم كسى است كه با كسى كه به او ظلم كرده با انصاف رفتار كند.

(٨)رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

من واسى الفقير و اءنصف الناس من نفسه فذلك المومن حقا؛(٢٧٨)

هر كس به نيازمند كمك مالى كند و با مردم منصفانه رفتار نمايد چنين كسى مومن حقيقى است

(٩)امام علىعليه‌السلام :

انصف الناس من نفسك واءهلك وخاصتك و من لك فيه هوى واعدل فى العدو والصديق ؛(٢٧٩)

خودت و خانواده ات و نزديكانت و كسانى كه به آنان علاقه دارى ، با مردم منصفانه رفتار كنيد و با دوست و دشمن به عدالت رفتار كن

(١٠)رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

انصف الناس من نفسك وانصح الامة وارحمهم فاذا كنت كذلك و غضب الله على اءهل بلدة اءنت فيها واءراد اءن ينزل عليهم العذاب نظر اليك فرحمهم بك ، يقول الله تعالى : (وما كان ربك ليهلك القرى بظلم واءهلها مصلحون)؛(٢٨٠)

با مردم منصفانه رفتار كن و نسبت به آنان خيرخواه و مهربان باش ، زيرا اگر چنين بودى و خداوند بر مردم آباديى كه تو در آن به سر مى برى خشم گرفت و خواست بر آنان عذاب فرو فرستد، به تو نگاه مى كند و به خاطر تو به آن مردم رحم مى كند. خداى متعال مى فرمايد «و پروردگار تو (هرگز) بر آن نبوده است كه شهرهايى را كه مردمش درستكارند، به ستمى هلاك كند»

٢٩ - دوستى

(١)لقمان حكيم رحمة الله :

يا بنى لاتعد بعد تقوى الله من اءن تتخذ صاحبا صالحا؛(٢٨١)

فرزندم بعد از تقواى الهى از گرفتن دوست شايسته نگذر.

(٢)رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

من اءراد الله به خيرا رزقه الله خليلا صالحا؛(٢٨٢)

هر كس كه خداوند براى او خير بخواهد، دوستى شايسته نصيب وى خواهد نمود.

(٣)لقمان حكيم رحمة الله :

يا بنى اتخد اءلف صديق واءلف قليل ولاتتخذ عدوا واحدا والواحد كثير؛(٢٨٣)

فرزندم هزار دوست بگير كه هزار دوست هم كم است و يك دشمن مگير كه يك دشمن هم زياد است

(٤)رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

الجليس الصالح خير من الوحدة ، والوحدة خير من جليس ‍ السوء؛(٢٨٤)

هم نشين خوب ، از تنهايى بهتر است و تنهايى از هم نشين بد بهتر است

(٥)امام علىعليه‌السلام :

من لم يقدم فى اتخاذ الاخوان الاعتبار دفعه الاغترار الى صحبة الفجار؛(٢٨٥)

هر كس در انتخاب برادران (دوستان) امتحان را مقدم ندارد، فريب خوردگى او را با مصاحبت با بدكاران مى كشاند.

(٦)امام علىعليه‌السلام :

خير اخوانك من دعاك الى صدق المقال بصدق مقاله و ندبك الى اءفضل الاعمال بحسن اءعماله ؛(٢٨٦)

بهترين برادرانت (دوستت)، كسى است كه با راستگويى اش تو را به راستگويى بخواند و با اعمال نيك خود، تو را به بهترين اعمال برانگيزد.

(٧)امام صادقعليه‌السلام :

لا ينبغى للمرء المسلم اءن يواخى الفاجر و لا الاحمق الكذاب ؛(٢٨٧)

__________________

پاورقى ها ٢٠١- بحارالانوار ٧٥/٩٤/١٢.

٢٠٢- كافى ٢/٣٦٤/٢.

٢٠٣- خصال ص ٢٠٨.

٢٠٤- جامع الصغير /٢/٧١٦/٣٤٦٩.

٢٠٥- نهج الفصاحه ح ١٢٨١.

٢٠٦- نهج البلاغه از نامه ٥٣.

٢٠٧- نهج البلاغه از نامه ٥٣.

٢٠٨- غررالحكم ٦/٢٩٢/١٠٢٩٧.

٢٠٩- غررالحكم ٦/٢٨٣/١٠٢٦٠.

٢١٠- خصال ص ١١٣.

٢١١- غررالحكم ١/١٤٠/٥٢٠.

٢١٢- كنزالعمال ٣/٣٧٤/٧٠٠٩.

٢١٣- اعلام الدين ص ٣١٥.

٢١٤- كافى ٢/١٠٨/٨.

٢١٥- امالى طوسى ص ١٨٢.

٢١٦- الدرة الباهرة ص ٢٤.

٢١٧- كنزالعمال ٣/٣٧٣/٧٠٠٤.

٢١٨- اعلام الدين ص ٣٠٧.

٢١٩- غررالحكم ٤/١٧٥/٥٧٣٥.

٢٢٠- غررالحكم ٣/٣٧٣/٤٧٨٨.

٢٢١- كافى ٢/١٠٤/١.

٢٢٢- كافى ٢/١٠٤/٦.

٢٢٣- ميراث حديث شيعه ٢/٢٧/٦٥.

٢٢٤- غررالحكم ٢/١٥١/٢١٤٢.

٢٢٥- نهج البلاغه خطبه ٨٦.

٢٢٦- كافى ٢/١٠٥/١١.

٢٢٧- نهج الفصاحه ح ٢٠٥.

٢٢٨- غررالحكم ٢/٩/١٥٩٦.

٢٢٩- كافى ٢/١٠٥/١١.

٢٣٠- غررالحكم ٦/٤٧١/١١٠٠٦.

٢٣١- بحارالانوار ٧٢/٢٦٢/٤٣.

٢٣٢- غررالحكم ٥/٧٤/٧٤٦٠.

٢٣٣- نهج البلاغه حكمت ٤٥٨.

٢٣٤- خصال ص ١٤٤.

٢٣٥- تحف العقول ص ٢٧٨.

٢٣٦- الترغيب و الترهيب ٣/٥٩٦/٢٩.

٢٣٧- غررالحكم ٦/٤٨٠/١١٠٣٩.

٢٣٨- كافى ٢/٣٤١/١٥.

٢٣٩- الترغيب و الترهيب ٣/٥٩٧/٣٢.

٢٤٠- من لا يحضره الفقيه ٤/٣٥٣/٥٧٦٢.

٢٤١- غررالحكم ١/٧٩/٢٩٥.

٢٤٢- كافى ٢/١٠٣/٦.

٢٤٣- غررالحكم ١/١٧٣/٦٥٦.

٢٤٤- الشهاب فى الحكم و الاداب ص ٣٨.

٢٤٥- غررالحكم ٣/٢٦٩/٤٤٥٣.

٢٤٦- كافى ٢/١٠٣/٥.

٢٤٧- غررالحكم ٣/٢٣٢/٤٣١٣.

٢٤٨- كافى ٢/١٠٣/١.

٢٤٩- بحارالانوار ٧٦/٢٠/٣.

٢٥٠- بحارالانوار ٧٧/١٣١/١٤.

٢٥١- غررالحكم ١/٩٣/٣٤٠.

٢٥٢- مستدرك الوسايل ١/٤٨٨/١٢٤٤.

٢٥٣- كافى ٢/١١٢/٨.

٢٥٤- بحارالانوار /٧٨/٣٠٩/١

٢٥٥- بحارالانوار ٧٨/٢٤٢/١٠٨.

٢٥٦- كنزالعمال ٣/١٢١/٥٧٦٩.

٢٥٧- غررالحكم ٤/٣٧٣/٦٣٦٩.

٢٥٨- غررالحكم ٣/٣٣٨/٤٦٦٦.

٢٥٩- غررالحكم ١/٣٩٩/١٥٤٨.

٢٦٠- تحف العقول ص ١٧.

٢٦١- كافى ٢/١١٧/٤.

٢٦٢- من لا يحضره الفقيه ٤/٣٩٥/٥٨٤٠.

٢٦٣- نهج الفصاحه ح ٢٨٣٨.

٢٦٤- تحف العقول ص ٤٧.

٢٦٥- كافى ٢/١٢٠/١٢.

٢٦٦- بحارالانوار ٧٨/٥٧/١٢١.

٢٦٧- بحارالانوار ٧٥/٤٠١/٤٢.

٢٦٨- بحارالانوار ٧٨/١٢٨/١١.

٢٦٩- بحارالانوار ٧٥/٤٠١/٤٢.

٢٧٠- غررالحكم ٤/١٥/٥١٢٨.

٢٧١- مكارم الاخلاق ص ٤٤٢.

٢٧٢- غررالحكم ١/٢٠٣/٨٠٥.

٢٧٣- غررالحكم ١/٢٠٣/١٧٠٢.

٢٧٤- غررالحكم ٥/١٤٤/٧٦٩٢.

٢٧٥- غررالحكم ٤/١٠٥/٥٤٤٨.

٢٧٦- تحف العقول ص ٣٥٧.

٢٧٧- غررالحكم ٢/٤٣٥/٣١٨٦.

٢٧٨- خصال ص ٤٧.

٢٧٩- غررالحكم ٢/٢١٠/٢٤٠٣.

٢٨٠- مكارم الاخلاق ص ٤٥٧.

٢٨١- الاخوان ١١٠/٢٥.

٢٨٢- نهج الفصاحه ح ٣٠٦٤.

٢٨٣- بحارالانوار ١٣/٤١٣/٤.

٢٨٤- امالى طوسى ١/٥٣٥/١١٦٢.

٢٨٥- غررالحكم ٥/٣٩٨/٨٩٢٢.

٢٨٦- غررالحكم ٣/٤٣٤/٥٠٢٢.

٢٨٧- كافى ٢/٦٤٠/٣.

سزاوار نيست كه مسلمان با بدكار و احمق و دروغگو رفاقت كند.

(٨)رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

ثلاثة تخلص المودة : اهداء العيب ، و حفظ الغيب ، والمعونة فى الشدة ؛(٢٨٨)

سه چيز دوستى را يكرنگ مى سازد: هديه كردن عيب هاى يكديگر، در غيبت دوست پاس خاطر او را داشتن و بدگويى نكردن و يارى رساندن در سختى

(٩)امام علىعليه‌السلام :

الصديق من كان ناهيا عن الظلم والعدوان معينا على البر والاحسان ؛(٢٨٩)

دوست ، كسى است كه از ظلم و تجاوز باز دارد و بر انجام خوبى و نيكى يارى كند.

(١٠)امام علىعليه‌السلام :

وابذل للعامة بشرك و محبتك ولعدوك عدلك وانصافك ...؛(٢٩٠)

گشاده رويى و دوستى ات را براى عموم مردم و عدالت و انصافت را براى دشمنت بكارگير.

٣٠ - مشورت

(١)رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

ما يستغنى رجل عن مشورة ؛(٢٩١)

هيچ كس از مشورت بى نياز نيست

(٢)امام حسنعليه‌السلام :

ما تشاور قوم الا هدوا الى رشدهم ؛(٢٩٢)

هيچ ملتى با هم مشورت نكردند مگر آن كه راه درست خود را پيدا كردند.

(٣)امام علىعليه‌السلام :

خير من شاورت ذوواالنهى والعلم واولوا التجارب والحزم ؛(٢٩٣)

بهترين كسى كه با او مشورت كنى كسى است كه صاحب عقل و علم و تجربه ها و دورانديشى باشد.

(٤)امام علىعليه‌السلام :

من استبد براءيه هلك و من شاور الرجال شاركها فى عقولها؛(٢٩٤)

هر كس خود راءى شد هلاك مى شود و هر كس با افراد صاحب نظر مشورت كند در عقل آنان شريك مى شود.

(٥)رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

مشاورة العاقل الناصح رشد ويمن وتوفيق من الله فاذا اءشار عليك الناصح العاقل فاياك والخلاف فان فى ذلك العطب ؛(٢٩٥)

مشورت كردن با عاقل خير خواه مايه هدايت و ميمنت است و توفيقى است از جانب خداوند، پس هر گاه خيرخواه عاقل تو را راهنمايى كرد، مبادا مخالفت كنى كه موجب نابودى مى شود.

(٦)امام علىعليه‌السلام :

شاور فى امورك الذين يخشون الله ترشد؛(٢٩٦)

در كارهاى خود با افراد خدا ترس مشورت كن ، تا راه درست را بيابى

(٧)امام علىعليه‌السلام :

لا تستشر الكذاب فانه كالسراب يقرب عليك البعيد ويبعه عليك القريب ؛(٢٩٧)

با دروغگو مشورت نكن ، چون دروغگو، مانند سراب ، دور را در نظرت نزديك نشان مى دهد و نزديك را دور.

(٨)رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

من استشاره اءخوه المومن فلم يمحضه النصيحة سلبه الله لبه ؛(٢٩٨)

هر كس برادر مومنش با او مشورت كند و او صادقانه راهنمائيش نكند، خداوند عقلش را از او بگيرد.

(٩)امام سجادعليه‌السلام :

حق المستشير ان علمت اءن له راءيا اءشرت عليه وان لم تعلم اءرشدته الى من يعلم ؛(٢٩٩)

حق مشورت كننده اين است ، كه اگر براى راهنمايى او نظردارى ، راهنمائيش كنى و اگر اطلاعى نداشته باشى او را به كسى كه (در آن زمينه) آگاهى دارد راهنمايى كنى

(١٠)رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

يا على لاتشاور جبانا فانه يضيق عليك المخرج ولاتشاور البخيل فانه يقصربك عن غايتك ولاتشاور حريصا فانه يزيق لك شرها؛(٣٠٠)

اى على با ترسو مشورت مكن ، زيرا او راه بيرون آمدن از مشكل را بر تو تنگ مى كند و با بخيل مشورت مكن ، زيرا او تو را از هدف باز مى دارد و با حريص مشورت مكن ، زيرا او حريص بودن را در نظرت زيبا جلوه مى دهد.

٣١ - شجاعت

(١)امام علىعليه‌السلام :

الشجاعة عز حاضر، الجبن ذل ظاهر؛(٣٠١)

شجاعت عزتى است آماده ، ترس ذلتى است آشكار.

(٢)امام علىعليه‌السلام :

الشجاعة نصرة حاضرة وفضيلة ظاهرة ؛(٣٠٢)

شجاعت ، نصرتى نقد و فضيلتى آشكار است

(٣)امام علىعليه‌السلام :

السخاء والشجاعة غرائز شريفة ، يضعها الله سبحانه فيمن اءحبه وامتحنه ؛(٣٠٣)

سخاوت و شجاعت خصلت هاى والايى هستند كه خداوند سبحان آن دو را در وجود هر كس كه دوستش داشته و او را آزموده باشد مى گذارد.

(٤)امام علىعليه‌السلام :

جبلت الشجاعة على ثلاث طبائع ، لكل واحدة منهن فضيلة ليست للاخرى : السخاء بالنفس والانفة من الذل وطلب الذكر...؛(٣٠٤)

شجاعت بر سه خصلت سرشته شده كه هر يك از آنها فضيلتى دارد كه ديگرى فاقد آن است : از خود گذشتگى ، تن ندادن به خوارى و ذلت و نامجويى

(٥)امام علىعليه‌السلام :

ثمرة الشجاعة الغيرة ؛(٣٠٥)

غيرت ميوه شجاعت است

(٦)امام صادقعليه‌السلام :

ثلاثة لاتعرف الافى ثلاث مواطن : لايعرف الحليم الا عند الغضب الشجاع الا عند الحرب و لا اءخ الا عند الحاجة ؛(٣٠٦)

سه كس اند كه جز در سه جا شناخته نمى شوند: بردبار جز در هنگام خشم ، شجاع جز در جنگ و برادر جز در هنگام نيازمندى

(٧)امام علىعليه‌السلام :

لا اءشجع من لبيب ؛(٣٠٧)

شجاع تر از خردمند، وجود ندارد.

(٨)امام علىعليه‌السلام :

لو ثميزت الاشياء لكان الصدق مع الشجاعة و كان الجبن مع الكذب ؛(٣٠٨)

اگر خصلت ها از يكديگر متمايز و جدا شوند، هر آينه راستى با شجاعت باشد و بزدلى با دروغ

(٩)امام علىعليه‌السلام :

آفة الشجاعة اضاعة الحزم ؛(٣٠٩)

آفت شجاعت ، فروگذاشتن دورانديشى است

(١٠)امام علىعليه‌السلام :

العدل اءفضل من الشجاعة لان الناس لواستعملوا العدل عموما فى جميعهم لاستغنوا عن الشجاعة ؛(٣١٠)

عدالت بهتر از شجاعت است زيرا اگر مردم عدالت را همگى دوباره به كار گيرند از شجاعت بى نياز مى شوند.