گلچين صدوق (برگزيده من لا يحضره الفقيه)

گلچين صدوق (برگزيده  من لا يحضره الفقيه)0%

گلچين صدوق (برگزيده  من لا يحضره الفقيه) نویسنده:
گروه: متون حدیثی

گلچين صدوق (برگزيده  من لا يحضره الفقيه)

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: محمد حسين صفا خواه
گروه: مشاهدات: 4478
دانلود: 2772

توضیحات:

گلچين صدوق (برگزيده من لا يحضره الفقيه)
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 75 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 4478 / دانلود: 2772
اندازه اندازه اندازه
گلچين صدوق (برگزيده  من لا يحضره الفقيه)

گلچين صدوق (برگزيده من لا يحضره الفقيه)

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

دعا به هنگام ظهر

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:

هنگامى كه آفتاب به خط نصف النهار رسد هنگام ظهر ، درهاى آسمان و درهاى بهشت گشوده مى شود، و در اين وقت دعا مستجاب است

پس خوشا به حال كسى كه در اين هنگام عمل صالحى انجام دهد.(٨١)

بهترين عمل

امير المومنينعليه‌السلام فرمود:

بهترين چيزى كه اهل توسل ، براى تقرب به خدا انجام مى دهند؛ عبارت است از:

١ - ايمان به خدا و پيامبر او

٢ - جهاد در راه خدا

٣ - اظهار كلمه اخلاص ، كه آن فطرت الهى است

٤ - به پا داشتن نماز، كه آن شريعت است

٥ - پرداختن زكات ، كه از واجباتى است كه خداوند عزوجل مقرر فرموده است

٦ - روزه داشتن ، كه سپر حافظى در برابر عذاب خداى متعال است

٧ - به جا آوردن حج خانه خدا، كه دور كننده تنگدستى و برطرف كننده گناهان است

٨ - سركشى به خويشاوندان ، كه موجب افزايش مال و تاخير در مرگ است

٩ - صدقه دادن پنهانى ، كه گناه را خاموش مى سازد، و آتش غضب و خشم خدا را فرو مى نشاند.

١٠ - كار خير و احسان به ديگران ، كه مرگهاى بد را دفع مى كند؛ و انسان را از بلاهاى ناگزير باز مى دارد.

١١ - هشيار باشيد كه راست بگوييد، زيرا خداوند با صادقان است

١٢ - از دروغ و دروغگو دورى گزينيد، كه دروغگو از ايمان دور است

١٣ - آگاه باشيد كه راستگو در مسير نجات و كرامت است

١٤ - بدانيد كه دروغگو، بر لب پرتگاه رسوايى و هلاك است

١٥ - مراقب باشيد كه پيوسته سخن خير بر زبان برانيد تا به آن شناخته شويد.

١٦ - به كار خير عمل كنيد، تا اهل خير باشيد.

١٧ - كسى كه شما را امين شمرده ، امانتش را اداء كنيد.

١٨ - خويشاوندانى كه شما را ترك كرده اند، با آنان مهربان باشيد.

١٩ - به كسانى كه شما را از خير خود محروم ساخته اند، احسان كنيد.(٨٢)

سجده و شيطان

امام صادقعليه‌السلام فرمود:

محبوب ترين كارها نزد خداوند نماز است كه آن آخرين سفارش پيامبرانعليه‌السلام است چقدر خوب و نيكوست كه شخص غسل كند و يا وضو بگيرد و آنگاه به گوشه اى رود تا كسى او را نبيند، و به نماز ايستد. پس ‍ خداوند عزوجل بر او نظر افكند، در حالى كه او در حال ركوع و سجده است هر گاه او به سجده رود و سجده اش را طولانى كند، ابليس فرياد ندامت سر مى دهد:

اى واى بر من ! ايشان فرمانبردار خدايند، و من سركش هستم ، ايشان سجده مى كنند و من تكبر ورزيدم(٨٣)

نماز و آمرزش گناهان

حضرت رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:

همانا مثل نماز در ميان شما، مانند نهرى است بر در خانه شما. هر گاه در شبانه روز، پنج بار از خانه بيرون آمده و بدن را در نهر شستشو دهيد، اثر از چرك و آلودگى در بدنتان نخواهد ماند.

همچنين است اثر گناهان ، كه با پنج بار نماز در شبانه روز، از بين مى رود.(٨٤)

مسجد براثا

حضرت امير المومنينعليه‌السلام ، بعد از جنگ نهروان كه با خوارج انجام داد به مسجد براثا رسيد. در آنجا با يارانش كه حدود صد هزار نفر مى شدند مشغول نماز شد. يكى از ياران جابر بن عبد الله انصارى بود. جابر گويد:

مردى نصرانى از صومعه خود بيرون آمد و گفت :

سردار و فرمانده اين سپاه كيست ؟ ما اشاره به حضرت كرديم و گفتيم : ايشان فرمانده و سردار ما هستند.

مرد نصرانى رو به حضرت نموده و سلام كرد و گفت : سرور من ! آيا تو پيامبر خدا هستى ؟

حضرت فرمود: نه ، پيغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم كه سيد و سرور من بود، از دنيا رفته است

گفت : تو وصى پيغمبرى ؟

فرمود: آرى ، بنشين ، از چه رو اين سوالها را مى كنى ؟

مرد نصرانى عرض كرد: من اين صومعه را در اين محل كه براثا است بنا كرده ام ، چون در كتاب آسمانى خوانده ام كه در اين محل ، جمعيت زيادى با پيغمبر و يا وصى پيغمبر نماز مى خوانند. و اكنون آمده ام تا مسلمان شوم سپس اسلام آورد و همراه ما روانه كوفه شد.

امير المومنينعليه‌السلام به او فرمود: چه كسى در اينجا نماز خوانده است ؟

گفت : عيسى بن مريمعليه‌السلام و مادرش در اينجا نماز خوانده اند.

امير المومنين فرمود: آيا مى خواهى به تو خبر دهم چه كس ديگرى در اينجا نماز خوانده است ؟!

گفت : آرى

حضرت فرمود: ابراهيم خليل اللهعليه‌السلام .(٨٥)

نماز و فراموش كار

حبيب بن معلى نزد امام جعفر صادقعليه‌السلام رفته و پرسيد:

يابن رسول الله ! من مردى فراموشكار هستم و حساب ركعات نماز را نمى توانم داشته باشم ، مگر با انگشترى كه در دست دارم كه به تعداد ركعات جابجا مى كنم آيا اين عمل اشكالى ندارد؟

حضرت فرمود: نه ، اشكالى ندارد.(٨٦)

آغاز خواندن نماز

امام صادقعليه‌السلام فرمود:

ما كودكان خود را در پنج سالگى به خواندن نماز امر مى كنيم و شما فرزندان خود را در هفت سالگى به نماز خواندن دستور دهيد.

همچنين ما كودكان خود را در هفت سالگى امر به روزه گرفتن مى كنيم ، تا جايى كه طاقت دارند؛ حتى به مقدار نصف روز يا بيشتر يا كمتر از آن هرچه مى توانند... و شما نيز در نه سالگى به روزه دستور دهيد، در حد توان و طاقتشان ، و اگر تشنگى بر آنان غلبه كرد، افطار كنند.(٨٧)

اذان و اقامه

منصور بن حازم گويد: امام صادقعليه‌السلام فرمود:

حضرت رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در كنار علىعليه‌السلام ، در خواب بود كه جبرئيل نازل شد و اذان و اقامه را گفت هنگامى كه رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم از خواب بيدار شد، فرمود:

اى على ! آنچه جبرئيل به من گفت شنيدى ؟

علىعليه‌السلام جواب داد: بلى يا رسول الله

فرمود: آيا حفظ شدى ؟(٨٨)

حضرت پاسخ داد: بلى يا رسول الله !

فرمود: پس بلال را صدا كن و به او نيز ياد بده

امير المومنينعليه‌السلام ، بلال را فرا خواند و اذان و اقامه را به او آموخت(٨٩)

حى على خير العمل

ابو بصر مى گويد: امام باقر يا امام صادقعليهما‌السلام فرمود:

بلال موذن رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ، بنده نيكوكار و شايسته خداوند بود و گفت :

من پس از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ، ديگر براى كسى اذان نخواهم گفت و از آن روز به بعد، جمله حى على خير العمل متروك ماند.(٩٠)

فاصله بين اذان و اقامه

عمار ساباطى گويد:

امام صادقعليه‌السلام فرمود: هر گاه خواستى نماز واجب بخوانى ، اذان و اقامه بگو، و ميان اذان و اقامه را با لحظه اى نشستن و يا اداى سخنى و يا تسبيحى فاصله انداز.

عمار پرسيد: حداقل كلامى كه لازم است ميان اذان و اقامه گفته شود، چيست ؟

امامعليه‌السلام فرمود: گفتن :

الحمد الله(٩١)

اذان گويان

عبد الله بن على ، شغلش تجارت بين بصره و مصر بود. روزى وارد مصر شد. در راه به پيرمردى قد بلند و سياه پوست كه موى سرش سفيد بود. برخورد كرد.

عبد الله از اطرافيان پرسيد: اين كيست ؟

گفتند بلال حبشى ، موذن رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم است عبد الله چند كاغذ برداشته و نزد او رفت و سلام كرد. بلال جواب سلام او را داد. عبد الله از او خواست چند حديث كه از پيامبر شنيده برايش بازگو كند.

بلال ، همين كه نام پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم را شنيد، شروع به گريه كرد. و عبد الله نيز با او گريه كرد. پرسيد:

اى جوان ! تو از اهالى كدام شهر هستى ؟عبد الله گفت : اهل عراقم

بلال گفت : بنويس اى برادر عراقى

بسم الله الرحمن الرحيم

از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم شنيدم كه مى فرمود:

اذان گويان ، امين مومنان در مورد نماز ايشان ، روزه ايشان ، گوشت تنشان و خونهايشان هستند. اذان گويان چيزى از خداوند عزوجل نمى طلبند، مگر آنكه به ايشان عطا مى شود. و در هيچ مورد شفاعت نكنند، مگر آنكه شفاعتشان مورد قبول واقع گردد.

عبد الله گفت : باز هم برايم بگو.

بلال گفت : از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم شنيدم كه مى فرمود:

هنگامى كه روز قيامت فرا رسد، خداوند عزوجل مردمان را در زمينى جمع كند، و فرشتگانى از نور را به سوى اذان گويان در حالى كه علم هايى از نور همراه خود دارند گسيل دارد. اين فرشتگان ، اسبانى را يدك مى كشند كه مهارشان زبرجد سبز است و زين و خورجين هايشان بسيار خوشبو است و اذان گويان بر آن سوار مى شوند، و با صداى بلند اذان مى گويند. و بر مردمان گذر مى كنند و الله اكبر مى گويند و غوغايى از تسبيح امت من بلند مى شود و...

بلال ادامه داد: شتاب كنيد در انجام كارهاى خير و بر هم پيشى بگيريد.(٩٢)

اذان ناتمام

بعد از رحلت پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ، بلال ديگر اذان نگفت تا اينكه روزى حضرت فاطمهعليها‌السلام فرمود:

من ميل دارم صداى اذان بلال را بشنوم

پس بلال را حاضر كردند و او مشغول اذان گفتن شد. بلال گفت : الله اكبر

حضرت زهراعليها‌السلام به ياد پدرش افتاد و شروع به گريستن كرد. چون بلال گفت :

اشهد ان محمدا رسول الله

حضرت فاطمهعليها‌السلام فرياد بلندى كشيد و بى هوش شد.

اطرافيان فرياد زدند: اى بلال ! دست از اذان گفتن بردار كه دختر رسول الله از دنيا رفت

پس از لحظاتى چند، حضرت زهراعليها‌السلام به هوش آمد و به بلال فرمود: ادامه بده

بلال گفت : مرا معاف دار، اى دخت رسول الله ! چون مى ترسم با صداى اذان من ، روح از تن مباركت بيرون رود. پس آن حضرت بلال را معاف كرد و آن اذان ناتمام ماند(٩٣)

حضور قلب در نماز

امام صادقعليه‌السلام فرمود: هنگامى كه به نماز مى ايستى ، دقت كن :

در حالت سيرى نماز نخوان

همچنين از روى كسالت و تنبلى نماز نخوان و دل را به نمازت مشغول دار، چرا كه نمازت به مقدارى مقبول درگاه احديت واقع مى شود كه با حضور قلب بوده باشى در نظر بگير كه آخرين نمازت است و هنگام نماز با آرامش كامل و با وقار بايست

به ديوار تكيه مده و خميازه نكش و از خنديدن در هنگام نماز دورى كن(٩٤)

معناى سجود

مردى از علىعليه‌السلام سوال كرد:

اى پسر عموى بهترين خلق خدا! سجده اول در نماز چه معنى دارد؟

حضرت فرمود:

معنايش اين است كه : خداوندا! تو ما را از اين خاك آفريدى

و چون سر بر مى دارى معنايش اين است كه : خداوندا! ما را از خاك آفريدى و نشو و نمو دادى

و در سجده دوم يعنى : خدايا! تو ما را به خاك باز خواهى گرداند.

و چون سر برداشتى يعنى : باز مرتبه ديگر در روز قيامت ، ما را از خاك بيرون خواهى آورد.(٩٥)

ذكر قنوت

شخصى از امام صادقعليه‌السلام سوال كرد:

يابن رسول الله ! آيا كلام مخصوصى در قنوت بايد خوانده شود؟

امامعليه‌السلام فرمود: ثناى پروردگار خويش را بگوى ، و بر پيامبر خود صلوات فرست ، و از خداوند طلب بخشايش كن(٩٦) (٩٧)

چشمان غير گريان در قيامت

در روز قيامت همه چشمان گريان هستند. جز سه چشم :

١ - چشمى كه از ترس خدا گريسته باشد.

٢ - چشمى كه از محرمات الهى پوشيده باشد.

٣ - چشمى كه در راه خدا، شب زنده دارى كرده باشد.(٩٨)

تسبيحات حضرت زهراعليها‌السلام

امام صادقعليه‌السلام فرمود:

هر كس تسبيحات حضرت زهراعليها‌السلام را بعد از هر نماز واجب بجا آورد، پيش از آنكه برخيزد، خداوند او را مى آمرزد.(٩٩)

ياد خدا، بى نيازى از مردم

مردى از بنى سعد گويد:

حضرت علىعليه‌السلام فرمود: فاطمهعليها‌السلام در خانه من بود و به تنهايى آب از چاه مى كشيد و مشك آب را بر دوش مى گرفت و به خانه مى آورد، به گونه اى كه بدنش از تسمه مشك مجروح شده بود. با آسياب گندمها را آرد مى كرد. به طورى كه دستش زخمى شده بود روزى من به او گفتم :

از پدرت تقاضاى خدمتكار كن

حضرت زهراعليها‌السلام نزد پدر بزرگوارش رفته و چون جمعى از اصحاب نزد آن حضرت بودند، بدون بيان خواسته اش برگشته بود.

فرداى آن روز حضرت رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به خانه ما آمد و بانگ بر آورد:

السلام عليكم و سه بار تكرار فرمود.

ما گفتيم : عليك السلام اى رسول خدا؟

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم وارد شد و به نزد ما آمد و به فاطمهعليها‌السلام فرمود:

فاطمه جان ! ديروز به خاطر خواسته اى به مسجد آمده بودى ؟

و فاطمهعليها‌السلام پاسخ نداد. آنگاه من آنچه بر ما گذشته بود، باز گفتم رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:

به شما چيزى ياد مى دهم كه از خدمتكار برايتان بهتر است هنگام خوابيدن ، سى چهار مرتبه الله اكبر و سى وسه مرتبه سبحان الله و سى وسه مرتبه الحمد الله بگوييد.(١٠٠) (١٠١)

بلند كردن دست در هنگام دعا

امام باقرعليه‌السلام فرمود:

هيچ بنده اى دستهايش را به درگاه خداوند عزوجل بالا نبرد، مگر آنكه خداى تبارك و تعالى حيا مى كند از اينكه آن دستها را خالى برگرداند، تا اينكه از فضل و رحمت خويش آنچه را خواهد در آن دست نهد. پس هر گاه دعا كردى ، دستها را به سر و صورت خود بكش(١٠٢) (١٠٣)

تكليف به اندازه طاقت

بزيع اذان گو چشمانش درد مى كرد و آب آورده بود.

قصد داشت آب چشمانش را بيرون آورد. نزد امام صادقعليه‌السلام رفته و عرض كرد:

چشمانم آب آورده و مى خواهم آب آن را بيرون آورم و در اين باره مشكلى دارم

حضرت فرمودند: براى بيرون آوردن آب چشم خود، چه مشكلى دارى ؟

عرض كرد: پزشكان مى گويند كه بيمار بايد چندين روز بالغ بر بيست روز بر پشت بخوابد و حتى نشسته نماز نخواند.

تكليف من چيست ؟

حضرت فرمودند: نمازت را آنگونه كه مى توانى و به همان حالت خوابيده ، بخوان(١٠٤)

اهميت اقامه نماز

امير المومنين علىعليه‌السلام فرمودند:

روزى رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ، بر مردى از انصار كه بدنش از شدت بيمارى متورم شده بود، وارد شد. آن مرد به پيامبر عرض كرد:

اى پيامبر خدا! من با اين وضع چگونه نماز بخوانم ؟

آن حضرت به اطرافيان بيمار فرمودند:

اگر مى توانيد او را بنشانيد، تا نماز خود را به جاى آورد.

اگر باز هم نمى تواند، بدن او را به حالت درازكش ، رو به قبله كنيد و دستور دهيد با سر خود اشاره كند، و سجود را در اشاره كردن پست تر از ركوع بجا آورد.(١٠٥)

اگر خود از قرائت كردن نيز ناتوان است ، شما نزد او قرائت كنيد و به گوش او برسانيد تا بشنود.(١٠٦)

اهميت شركت در نماز جماعت

روزى رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ، نماز صبح را به جماعت به جاى آورد. چون از نماز فارغ شد. رو به اصحاب خويش كرد و نام جمعى را برد، و پرسيد:

آيا اين افراد در نماز حاضرند؟

گفتند: نه ، يا رسول الله

آنگاه حضرت فرمود: آيا در شهر حضور ندارند؟

گفتند: چرا در شهر هستند.

پيامبر فرمود: آگاه باشيد و بدانيد! كه هيچ نمازى بر منافقان سنگين تر و سخت تر از نماز صبح و نماز عشاء نيست اگر مردم مى دانستند به جماعت گزاردن، اين دو نماز چه فضيلتى دارد، حتما در آن شركت مى كردند و به هر حالتى آن را به جماعت برگزار مى نمودند. هر چند با خزيدن روى زمين باشد.(١٠٧)

تشويق به شركت در نماز جماعت

معاذ بن جبل در زمان رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در مسجدى امام جماعت بود. وى در نماز خويش قرائت را طولانى مى كرد.

روزى شخصى از كنار مسجد مى گذشت و قصد كرد نماز را به جماعت بخواند. معاذ طبق معمول شروع به خواندن سوره طولانى كرد. آن شخص ‍ كه براى رفتن عجله داشت قصد انفرادى كرد و نماز را به پايان برد و بر مركب خويش نشست و رفت

اين خبر به گوش رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم رسيد. حضرت شخصى را نزد معاذ فرستاد و فرمود:

معاذ! زنهار از اينكه فتنه ساز باشى و كارى كنى كه مردم نماز جماعت را ترك كنند. تو را سفارش مى كنم كه سوره هاى كوتاه مثل و الشمس و مانند آن را بخوانى(١٠٨)

نماز جماعت و ميدان جنگ

عبد الرحمن بن ابى عبد الله روايت كرده كه امام صادقعليه‌السلام فرمود:

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ، در غزوه ذات الرقاع ،(١٠٩) هنگام اقامه نماز، اصحاب خود را به دو دسته تقسيم فرمودند.

دسته اول را براى رويارويى با دشمن در آمادگى نگاه داشت و به مابقى ، اجازه شركت در نماز جماعت داد. بدينگونه كه يك ركعت نماز را با حضرتش را به جماعت برگزار نمايند، و پس از اتمام ركعت اول ، ركعت دوم را به تنهايى فرادى خوانده و سلام دهند. پس از اتمام نماز خود، براى جايگزينى ، نزد بقيه اصحاب رفته و مواضع آنان را تحويل گرفته و با دشمن مقابله نمايند تا دسته اول نيز بتوانند در ركعت دوم نماز پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ، توفيق شركت در نماز جماعت را داشته باشند.

پيامبر اكرم نيز، پس از اتمام ركعت اول نماز خود، در ركعت دوم ، قرائت خود را طولانى نمود. تا اصحاب بتوانند جايگزينى را انجام دهند و همه ايشان در ركعت دوم به پيامبر اقتداء نمايند و ركعت اول نماز خود را به جماعت برگزار كنند و به فضيلت اقامه نماز جماعت دست يابند.(١١٠) (١١١)

فضيلت نماز شب

امام صادقعليه‌السلام فرمودند

مردم ، بامدادان كه از بستر خود بر مى خيزند، سه گروهند:

١ - عده اى كه سود برده اند و ضرر نكرده اند. آنان كسانى هستند كه از خواب برخاسته وضو گرفته و نماز گزارده اند. و به ذكر و ياد خداوند عزوجل مشغول بوده اند.

٢ - عده اى كه زيان برده اند و بهره اى نيافته اند. آنان كسانى هستند كه شب را در معصيت خداوند گذرانيده اند.

٣ - گروهى كه نه زيان برده اند و نه سود جسته اند. آنان كسانى هستند كه شب را تا صبحگاهان پيوسته در خواب بوده اند.(١١٢)

نماز شب و وسعت روزى

شخصى نزد امام جعفر صادقعليه‌السلام آمد و از نيازمندى خود نزد آن حضرت شكايت كرد، تا حدى كه نزديك بود از گرسنگى خود نيز شكايت كند.

امام صادقعليه‌السلام به او فرمود: آيا نماز شب مى خوانى ؟

مرد گفت : بلى

حضرت فرمودند: كسى كه نماز شب بخواند، و ادعا كند در روز گرسنه است ، دروغ است زيرا خداوند تبارك و تعالى قوت و روزى شخصى را كه نماز شب به پا دارد تضمين كرده است(١١٣)

قضاى نماز شب

يكى از شيعيان كه از صلحاء و نيكان بود نزد معاويه بن وهب رفته و از خواب سنگين خود شكايت كرد و به او گفت :

من قصد مى كنم كه براى نماز شب برخيزم ، ولى خواب بر من غلبه مى كند و تا صبح به خواب مى روم چه بسيار اتفاق مى افتد كه يك يا دو ماه پى در پى نماز شب خود را قضا مى كنم

و آن را در روز بعد به جا مى آورم ؛ و اين عمل بر من سخت است ولى بر اين دشوارى صبر و تحمل مى كنم

معاوية بن وهب اين خبر را به امام جعفر صادقعليه‌السلام رساند.

امامعليه‌السلام فرمودند: به خدا سوگند، چشمش روشن باد! به خدا سوگند، چشمش روشن باد!(١١٤)

فضيلت روزه

امام حسن مجتبىعليه‌السلام در روز عيد فطر، گروهى را ديد كه مشغول بازى و خنده بودند حضرتش در حالى كه به آنان اشاره مى كرد به اصحاب خويش فرمود:

خداوند عزوجل ، ماه رمضان را ميدان مسابقه براى بندگان خود قرار داده است ، تا با طاعت و عبادت خود براى رسيدن به رضوان و خشنودى خداوند از يكديگر سبقت گيرند. گروهى در اين ميدان تاختند و به خشنودى الهى فائز شدند. عده اى ديگر نيز عقب افتادند و تقصير كردند و زيان ديدند.

شگفتا و بسيار شگفتا! كه در چنين روزى ، عده اى به خنده و بازى مشغول باشند! روزى ، كه نيكو كاران در آن پاداش مى گيرند، و تقصير كاران زيان مى بينند.

قسم به خدا، كه اگر حجاب از ميان برخيزد و پرده كنار رود. بى ترديد فرد نيكوكار، پرونده اعمال خود را مى بيند، و بدكردار گرفتار زشتكارى خويش ‍ خواهد شد.(١١٥)

آل محمدعليه‌السلام ، عيد ندارند!

امام باقرعليه‌السلام فرمود:

هيچ عيد قربان و عيد فطرى نمى آيد، مگر اينكه در آن روز غم و اندوه بر آل محمدعليه‌السلام تازه مى شود.

پرسيدند: چرا چنين مى شود؟!

حضرت فرمودند: زيرا آل محمدعليه‌السلام مى بينند كه حقشان در دست ديگران است و ايشان از حق مسلم خود، محروم گرديده اند.(١١٦) (١١٧)

علت تنگدستى در جامعه

عبد الله بن سنان روايت كرده است كه امام صادقعليه‌السلام فرمود:

خداوند عزوجل ، زكات را مانند نماز، واجب گردانيد. و اگر چه بندگان ، زكات را آشكارا پرداخت نمايند.

پرداخت زكات ، بدان جهت است كه خداى عزوجل ، تاءمين نيازمنديهاى فقرا را، در اموال اغنياء، مقرر نموده است و مى دانست كه اگر آن مقدار تعيين شده ، ايشان را كفايت نمى كند، مقدار زكات را بيشتر قرار مى داد.

هر گونه تنگدستى كه متوجه فقرا است ، به سبب خوددارى اغنياء از پرداخت حقوق واجب بر ايشان است نه از جهت مقدار زكات و نارسايى آن(١١٨)

منافع زكات

امام جعفر صادقعليه‌السلام به عمار بن موسى ساباطى فرمود:

اى عمار! آيا تو اموال بسيارى در اختيار دارى ؟

عمار گفت : بلى

فرمود: زكاتى را خداوند براى تو واجب كرده است ، مى پردازى ؟

گفت : بلى

فرمود: حق معلوم را از مال خود پرداخت مى كنى ؟

گفت : بلى

فرمود: به خويشاوندان خود نيز رسيدگى مى كنى ؟

گفت : بلى

فرمود: به برادران دينى خود نيز رسيدگى مى كنى ؟

گفت : بلى

آنگاه فرمود:

يا عمار، ان المال يفنى ، و البدن يبلى ، و العمل و يبقى و الديان حى لايموت يا عمار، اما انه ما قدمت ، فلن يسبقك ؛ و ما اخرت فلن يلحقك

اى عمار! مال دنيا از بين مى رود و بدنها مى پوسد، در حالى كه اعمال باقى مى ماند و خدا ديان ، زنده اى است كه مرگ در حضرتش راه ندارد.

اى عمار! آگاه باش كه هر چه پيش فرستادى ، به ديگرى تعلق نخواهد گرفت ، و به تو خواهد رسيد و آنچه را كه پس از خود به جاى نهادى ، به تو نخواهد پيوست(١١٩)

پرداخت زكات و قبولى طاعات

حسن بن محبوب از عبد الله بن سنان روايت كرده است كه گفت :

امام صادقعليه‌السلام فرمودن

آيه زكات يعنى آيه( خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِم بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَّهُمْ وَاللَّـهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ) (١٢٠) در ماه رمضان بر پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نازل شد. رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به منادى خود فرمود تا در بين مردم ندا كند كه :

خداى تبارك و تعالى ، زكات را بر شما واجب نموده است ، همانطور كه نماز را بر شما واجب كرده است و زكات را از طلا، نقره ،شتر، گاو، گوسفند، گندم ، جو، خرما و مويز بر شما قرار داده و اشياء ديگر، زكات ندارند.

ولى پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم متعرض چيزى از اموال ايشان نشد، تا سال جديد فرا رسيد. مسلمانان روزه گرفتند و افطار كردند. سپس به منادى خود فرمود تا در جمع مسلمين ندا كند كه :

اى مسلمانان ! زكات خود را بپردازيد، تا نمازتان قبول شود

و افرادى را براى جمع آورى زكات ، معين فرمود و آنها را همراه عمال طسوق يعنى : افرادى كه براى گرفتن خراج معين شده بودند به اطراف فرستاد.(١٢١)

حفظ آبروى مومن

ابو بصير گفت :

از امام ابو جعفر، محمد باقرعليه‌السلام پرسيدم :مردى از ياران ما فقير است و من مى خواهم زكات خود را به او بدهم اما او شرم مى كند كه زكات بگيرد. آيا لازم است به بگويم كه اين زكات اموال است ؟

حضرت در جواب فرمود:

عملى كه خدا بر تو واجب فرموده ، انجام بده ولى مومن را خوار مكن !(١٢٢)

گرفتن زكات

مردى از طايفه ثقيف ، از جانب على بن ابى طالبعليه‌السلام به حكومت بانقيا(١٢٣) منصوب شد.

حضرت در حضور جمعى از مردم به او فرمود:

زكات و خراج را جمع آورى كن ، و در حفظ آنها بكوش كه درهمى از آنها از بين نرود، و هنگامى كه خواستى به محل ماموريت خود بروى ، نزد من بيا.

آنگاه زمان رفتن رسيد، خدمت حضرتش شرفياب شد و حضرت فرمود:

زنهار! از آنكه مسلمانى يا يهودى يا نصرانى را در خصوص درهمى خراج كتك بزنى ! يا چهار پايى كه با آن كار مى كنند و وسيله كسب روزى كسى است ، براى دريافت درهمى به فروش رسانى زيرا كه ما، مامور شده ايم كه مازاد نيازمندى ايشان را زكات دريافت كنيم(١٢٤)

جزيه

امام على بن موسى الرضاعليه‌السلام فرمود:

قبيله بنى تغلب ، از اداى جزيه(١٢٥) ابا داشتند، از عمر خواستند كه ايشان را از دادن جزيه معاف كند. چون عمر از آن بيم داشت كه آن قبيله به دولت روم بپيوندند، با ايشان مصالحه كرد كه جزيه ندهند. ولى زكاتشان مضاعف شود. ايشان نيز به اين كار راضى شدند.

امام رضاعليه‌السلام در ادامه فرمودند:

حكم اين مصالحه بر ايشان نافذ است تا زمانى كه حق ظاهر گردد و حضرت مهدىعليه‌السلام بر دشمنان غالب شود(١٢٦)

عاقبت بخل

كسى مى گفت : بخيل معذورتر از ظالم است

اين كلام به گوش امير المومنينعليه‌السلام رسيد و به او فرمود:

دروغ گفتى ، زيرا ظالم ، گاهى توبه مى كند، و آمرزش مى طلبد، و مالى را كه به ستم گرفته ، به صاحبش باز مى گرداند. ولى شخص شحيح يعنى مبتلا به بخل شديد چون صفت بخلش بر عقلش غالب شود، از دادن زكات و صدقه ، صله رحم پذيرايى ميهمان ، و انفاق در راه خداى عزوجل ، و ديگر ابواب احسان ، دورى مى كند. و از انجام حسنات خوددارى مى كند. كه در اين حالت بهشت بر او حرام است(١٢٧)

عاقبت احسان به خاندان پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم

امام صادقعليه‌السلام فرمود:

آن هنگام كه روز قيامت شود، منادى ندا مى كند كه :

اى خلايق ! خاموش باشيد و گوش فرا دهيد كه محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم با شما سخن مى گويد

پس خلايق خاموش مى شوند. پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم بپا خواسته ، و مى فرمايد:

اى گروه آفريدگان ! هر كس را كه بر من نعمتى با منتى است ، يا به من احسانى نموده است ، بپا خيزد.

تا پاداش او را بدهم

مردمان گويند: پدران و مادرانمان فداى تو! نعمت و منت و احسان از آن خدا و رسول خدا است ، كه منتى بر جميع آفريدگان دارد.

پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم مى فرمايد:

آرى ، كسى كه يكى از خاندان مرا پناه داده يا درباره ايشان احسان كرده ، يا او را پوشانيده باشد. و يا گرسنه اى را سير كرده باشد، برخيزد، تا پاداشش را به بدهم

جمعى از مردم ، كه به انجام اين اعمال موفق شده اند، بر مى خيزند.

در اين هنگام از سوى خداى عزوجل ندا مى رسد كه :

اى محمد! اى حبيب من ! پاداش دادن ايشان را به تو واگذاشتيم ، پس در هر كجا از بهشت كه بخواهى ، ايشان را اسكان ده

امام صادقعليه‌السلام فرمود:

پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ، ايشان را در منزلتى نزديك به خودش جاى مى دهد. موقف وسيله در آنجايى كه از ديدار پيامبر و خاندانش ‍صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم محجوب نمى مانند.(١٢٨)

زكات بدن

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به اصحاب خود فرمود:

آيا براى شما چيزى را بيان نكنم كه اگر آن را به جا آوريد، شيطان چنان از شما دور شود، كه مشرق از مغرب دور شده است ؟

گفتند: بلى ، اى رسول خدا.

فرمود: روزه ، روى شيطان را سياه مى كند.

صدقه كمر او را مى شكند.

دوستى در راه خدا، و تعاون بر انجام عمل صالح ، او را ريشه كن مى سازد.

استغفار، شاهرگ او را قطع مى كند.

و هر چيزى را زكاتى است و زكات بدنها، روزه است(١٢٩)