هوی پرستی به بت پرستی کشانید
تفسیر مجمع البیان سوره حشر آیه ۱۶ و ۱۷(
كَمَثَلِ الشَّيْطَانِ إِذْ قَالَ لِلْإِنسَانِ اكْفُرْ فَلَمَّا كَفَرَ قَالَ إِنِّي بَرِيءٌ مِّنكَ إِنِّي أَخَافُ اللَّـهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ
فَكَانَ عَاقِبَتَهُمَا أَنَّهُمَا فِي النَّارِ خَالِدَيْنِ فِيهَا
وَذَٰلِكَ جَزَاءُ الظَّالِمِينَ
.)
مرحوم طبرسی صاحب مجمع ذیل این آیه می نویسد در بنی اسرائیل عابدی به نام برصیصا زندگی می کرد که مدت درازی از عمر خود را به عبادت و بندگی گذرانیده بود، به جائی رسید که دیوانگان به دعایش بهبودی می یافتند.
زنی از خانواده ای بزرگ دیوانه شد. برادرانش او را به محل عابد آوردند تا شاید بر اثر دعای او خوب شود. خواهر را در جایگاه عابد گذاشته خودشان برگشتند. شیطان موقعیتی پیدا کرد پیوسته برصیصا را وسوسه می نمود جمال زن را در نظرش جلوه می داد. زنی زیبا و بی مانع عابدی تنها و بی اراده بالاخره نتوانست خود را نگه دارد و با او جمع شد زن از عابد حمل برداشت. همین که برصیصا فهمید حامل شده از ترس رسوائی او را کشت و دفن کرد. شیطان بعد از این پیشامد، نزد یکی از برادران او رفت داستان عابد را مفصلا شرح داد و محل دفن را هم تعیین نمود. همه برادرها اطلاع یافتند کم کم داستان منتشر شد تا به سلطان شهر رسید. شاه با عده ای پیش عابد رفت و از جریان جویا شد. برصیصا تمام کردار خود را اقرار کرد.
شاه دستور داد او را به دار بیاویزند همین که بر چوبه دار بالا برده شد شیطان به صورت مردی پیش او آمده گفت آن کسی که تو را به این ورطه انداخت من بودم اینک اگر نجات می خواهی باید اطاعت امر بکنی؟ عابد پرسید چه اطاعتی؟ شیطان گفت یک مرتبه مرا سجده کن. سوال کرد در این حال که من بر فراز دارم چگونه سجده کنم. گفت من به یک اشاره قناعت می کنم. برصیصا با سر اشاره به سجده کرد. در آخرین لحظات زندگی به پروردگار جهان کافر شد و پس از چند دقیقه به زندگیش خاتمه دادند.
خداوند در آیه گذشته اشاره به همین داستان ترجمه آیه (مانند شیطان که به انسان گفت کافر شو همین که کفر را اختیار کرد شیطان گفت از تو بیزارم من از پروردگار عالمیان می ترسم. سرانجام کار هر دو آتش جهنم است برای همیشه می سوزند این است کیفر ستمکاران.)
هر که با پاکدلان صبح و مسائی دارد
|
|
دلش از پرتو اسرار صفائی دارد
|
زهد با نیت پاک نه است نه با جامه پاک
|
|
ای بس آلوده که پاکیزه ردائی دارد
|
سوی بت خانه مرو پند برهمن بشنو
|
|
بت پرستی مکن این ملک خدائی دارد
|
گوهر وقت بدین خیرگی از دست مده
|
|
آخر این در گرانمایه بهائی دارد
|
صرف باطل نکند عمر گرامی پروین
|
|
آنکه چون پیرخرد راهنمائی دارد
|
در اینجا درد دل فراوانی دارم، عفت و پاکدامنی، حیا و حجاب دو اصل بزرگ و دو سرمایه گران است که از امتیازات تربیت پیمبران و رمز اصلی حفظ حدود و نظام اجتماع و برقراری احکام و نوامیس الهی است. هیچ ملتی از نظر ایمان و اعتقاد و هم از حیث شرافت سقوط ننموده مگر اینکه بی عفتی در میان آنها رخنه پیدا کرده. پیکره فعالیت نوابغ دنیا را چشمان جذاب و لبهای شیرین و قامت دلربای زنان آلوده درهم شکسته. ناپلئون می گوید هیچ نیروئی مرا تحت تأثیر خود قرار نداده مگر نیروی جاذبه جنسی و قدرت یک زن زیبا. امروز نیز دولتهای نیرومند برای شکست حریف خود از نظر سیاسی و بدست آوردن اسرار نهانی آنها از زیباترین زنان به نام جاسوسه استفاده می کنند. با یک شب نشینی، رجال ناپاک، مملکتی را فدای مژگانی سیاه و چهره ای فریبنده می کنند.
از این رو قرآن شالوده تهذیب و تربیت پیروان خود را قبل از اولین پله انحراف قرار داده(
قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ
)
وَ بگو مردان علاقمند بدین چشم خود را از دیدن زنان نامحرم بپوشند که تا چشم نبیند دل از دست نمی رود دستور حجاب و حیای بانوان را نیز پیش از برانگیخته شدن عواطف جنسی به آنها می دهد. حضرت موسی بن جعفرعليهالسلام
فرمود لیس من شیعتنا من لا یتحدث المخدرات بورعه فی خدروهن نیست از ما کسی که درس عفت و حجاب به دختران خود در خانه ندهد و با پرهیزکاری خود آنها را نیاموزد.
جان عالمی فدایت ای غائب از دیدگان که شاهد تمام خصوصیات کردار ما هستی. به تو ای امام زمان چه می گذرد هنگامی که چشم بر مجامع مسلمین و شیعیان می اندازی عده ای از زنان آنها را با این وضع شرم آور و مردان را با این آلودگی مشاهده می کنی. تو پندار جوانان را خوب می دانی، افکار بنیان کن برخی بانوان را قبل از مرحله عمل می خوانی.
اینک ای خواننده عزیز تحت تأثیر این چند جمله شکسته بسته من واقع شدی به درد درونی من و خود پی بردی. بیا، برای احترام به زحمات پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و جانشینان جانباز او، هر که را تحت تکفل داری از زنان و دختران درس پاکدامنی و حجاب ده جوانان و نونهالان را به ایمانی قوی بیارا، تا در این پرتگاه، اراده آهنین پیدا کنند و همانند پیشوای خود حسن مجتبیعليهالسلام
عالمی را با این عمل تکان دهند، چه خوش بود بیش از این با تو راز دل می کردم اما افسوس صفحات کتاب اجازه نمی دهد. خدای توانا به من و شما قدرت ایمان عنایت کند که در این دوره تمدن (بقول خودشان) از هر کوی و برزن و از هر پنجره و روزن شیطان صفتی با قامتی آلوده سر بر می آورد تا پیکره ایمان ما در هم شکند و نیروی پاکدامنی مان را بگیرد. ای خدا تو ما را نگهدار و آنها را بیدار کن تا از این هوی پرستی و خودآرائی و پرده دری دست بردارند و این مشت جوانان پیرو مکتب علی را به خود واگذارند.