ضرورت شناخت امام زمانعليهالسلام
از دلایل عقلی و نقلی فراوانی استفاده می شود که باید همه انسانها در همه اعصار و امصار، امام زمان خود را بشناسند، وگرنه رشته اتصال آنان از آئین مقدس اسلام گسسته، به عهد بربریت و جاهلیت خواهند پیوست.
در این گفتار ما در صدد بر شمردن دلایل عقلی و نقلی این حقیقت نیستیم، بلکه تنها از اسناد و مدارک حدیث معروف: «من مات و لم یعرف امام زمانه، مات میته جاهلیه
» سخن خواهیم گفت و تعبیرهای مختلف این حدیث شریف را به مقداری که در یک مقال بگنجد برخواهیم شمرد.
با توجه به این که این حدیث با تعبیرهای مختلفی در منابع اهل تشیع و تسنن آمده، متون وارده را با دقت کامل بررسی کرده، در سه بخش به خوانندگان گرامی تقدیم می نماییم:
۱- متونی که عیناً - بدون هیچ کم و زیاد - در منابع شیعه و سنی آمده است.
۲- متونی که فقط به منابع اهل سنت آمده است.
۳- متونی که فقط در منابع شیعه وارد شده است.
بخش اول:
متونی که در منابع شیعه و سنی بدون هیچ کم و کاست آمده:
۱- «من مات و لم یعرف امام زمانه، مات میته جاهلیه
»
هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلی مرده است.
این متن مشهورترین متن این حدیث شریف است که جمع کثیری از علمای شیعه و سنی آن را با سلسله اسناد خود، در کتابهای حدیثی، تفسیری و کلامی از رسول گرامی اسلامصلىاللهعليهوآلهوسلم
روایت کرده اند.
و این راویان این حدیث با این تعبیر از علمای شیعه:
۱- سید مرتضی علم الهدی، متوفای ۴۳۶ ه
۲- امین الاسلام، ابوعلی، فضل بن حسن طبرسی، متوفای ۵۴۸ ه
۳- علی بن عیسی اربلی، متوفای ۶۹۳ ه
۴- علی بن حسین بن عبدالعالی، مشهور به محقق کرکی متوفای ۹۴۰ ه
۵- شیخ بهاءالدین محمد عاملی، مشهور به شیخ بهائی متوفای ۱۰۳۰ ه
۶- ملا محسن فیض کاشانی، متوفای ۱۰۹۱ ه
۷- محمد بن حسن، مشهور به شیخ حر عاملی متوفای ۱۱۰۴ ه
۸- مولی محمد باقر مجلسی، متوفای ۱۱۱۰ ه
و اما روایان این حدیث شریف به همین تعبیر از اهل سنت:
۱- مسلم بن حجاج نیشابوری، متوفای ۲۶۱ ه
۲- قاضی عبدالجبار معتزلی، متوفای ۴۱۵ ه
۳- محمد بن فتوح حمیدی، متوفای ۴۸۸ ه
۴- مسعود بن عمر بن عبدالله، مشهور به سعد الدین تفتازانی متوفای ۷۹۱ ه
۵- علی بن سلطان، مشهور به ملا علی قاری
۶- مولی حیدر علی فیض آبادی هندی، متوفای ۱۲۰۵ ه
۷- حافظ سلیمان بن ابراهیم قندوزی، متوفای ۱۲۹۴ ه
۲- «من مات و لم یعرف امام زمانه فقد مات میته جاهلیه
»
در این متن فقط کلمه فقد بر متن نخستین افزوده شده و مفهوم حدیث را با تأکید بیشتری بیان می کند.
این متن ر از علمای بزرگ شیعه: ابو جعفر محمد بن علی بن شهرآشوب، متوفای ۵۸۸ ه روایت کرده
و از علمای اهل سنت گروهی آن را نقل کرده اند که از آن جمله است:
۱- شیخ ابوسعید خادمی حنفی، متوفای ۱۱۶۸ ه
۲- قاضی بهلول بهجت افندی، مشهور به قاضی زنگنه زوری متوفای ۱۳۵۰ ه
۳- «من مات بغیر امام مات میته جاهلیه
»
هر کس بدون امام از دنیا برود به مرگ جاهلی از دنیا رفته است.
راویان حدیث شریف از علمای شیعه:
۱- محمد بن محد بن نعمان، مشهور به شیخ مفید متوفای ۴۱۳ ه
۲- محمد بن مسعود بن عیاش سلمی، از بزرگان قرن سوم هجری.
۳- شیخ محمد مشهدی، از علمای قرن دوازدهم هجری.
و اما روایان آن از علمای بزرگ اهل سنت:
۱- ابو داوود سلیمان بن داوود طیالسی، متوفای ۲۰۴ ه
۲- احمد حنبل پیشوای حنابله، متوفای ۲۴۱ ه
۳- ابوالقاسم سلیمان بن احمد طبرانی، متوفای ۳۶۰ ه
۴- عبدالحمید، ابن ابی الحدید معتزلی، متوفای ۶۵۶ ه
۵- نور الدین علی بن ابی بکر هیثمی، متوفای ۸۰۷ ه
۶- علی بن حسام الدین، مشهور به متقی هندی متوفای ۹۷۵ ه
۷- محمد بن سلیمان مغربی، متوفای ۱۰۹۴ ه
۴- «من مات لا یعرف امامه مات میته جاهلیه
»
هر کس بمیرد و امامش را نشناسد با مرگ جاهلی مرده است:
این متن را حافظ سلیمان بن ابراهیم قندوزی، متوفای ۱۲۹۴ ه از بزرگان اهل سنت در کتاب ارزشمند ینابیع الموده روایت کرده
و جمع کثیری از علمای بزرگ شیعه آن را در منابع حدیثی خود آورده اند که از آن جمله است:
۱- ابو جعفر احمد بن محمد بن خالد برقی، متوفای ۲۷۴ ه
۲- علی بن حسین بن موسی بن بابویه - پدر شیخ صدوق - متوفای ۳۲۹ ه
۳- محمد بن یعقوب کلینی، متوفای ۳۲۹ ه
۴- محمد بن ابراهیم نعمانی، از بزرگان شیعه در قرن چهارم هجری.
۵- محمد بن علی بن بابویه، مشهور به شیخ صدوق متوفای ۳۸۱ ه
۶- ابو جعفر محمد بن حسن طوسی، متوفای ۴۶۰ ه
۷- سید هاشم بحرانی، متوفای ۱۱۰۹ ه
۸- مولی محمد باقر مجلسی، متوفای ۱۱۱۰ ه
۵- «من مات لیس علیه امام فمیتته جاهلیه
»
هر کس بمیرد و امامی بر او نباشد، مرگش بر عهد جاهلیت است.
این متن را از بزرگان اهل سنت طبرانی متوفای ۳۶۰ ه در معجم کبیر
و از بزرگان شیعه فضل بن شاذان نیشابوری، متوفای ۲۶۰ ه از اصحاب امام رضاعليهالسلام
در کتاب گرانسنگ الایضاح روایت کرده اند
۶- «من مات لیس علیه امام فمیتته میته جاهلیه
»
هر کس بمیرد و امامی بر او نباشد، مرگش همانند مرگ دوران جاهلیت است.
این متن را پیشوای محدثان شیعه، محمد بن یعقوب کلینی، متوفای ۳۲۹ ه در کافی شریف روایت نموده،
و گروهی از علمای اهل تسنن در کتابهای حدیثی خود آورده اند که از آن جمله است:
۱- احمد بن عمر بزار، متوفای ۳۲۰ ه در زوائد.
۲- نور الدین علی بن ابی بکر هیثمی، متوفای ۸۰۷ ه در مجمع و کشف الاستار.
۷- «من مات لیس له امام مات میته جاهلیه
»
هر کس در حالی بمیرد که امامی بر او نباشد به مرگ جاهلی از دنیا رفته است.
این متن را از بزرگان اهل سنت، علاء الدین علی بن بلبان فارسی حنفی، متوفای ۷۳۹ ه روایت کرده
و و از محدثان بزرگ شيعه جمع كثيرى روايت نموده اند كه از آن جمله است:
۱- ابوجعفر محمد بن يعقوب كلينى، متوفاى ۳۲۹ ه
۲- على بن حسين بن بابويه - پدر شيخ صدوق - متوفاى ۳۲۹ ه
۳- محمد بن على ابن بابويه، مشهور به شيخ صدوق متوفاى ۳۸۱ ه
۴- علامه بزرگوار مولى محمد باقر مجلسى، متوفاى ۱۱۱۰ ه
بخش دوم
:
متوفى كه فقط در منابع اهل سنت آمده و عين آن تعبير در منابع شيعه نيامده، و يا ما در اين فرصت كوتاه، به آن دست نيافته ايم:
۱- «من لم يعرف امام زمانه مات ميته جاهليه
»
هر كس امام زمانش را نشناسد با مرگ جاهلى از دنيا رفته است.
اين متن را مطابق نقل مؤ لفين احقاق الحق، مسلم بن حجاج نيشابورى، متوفاى ۲۶۱ ه در صحيح خود آورده است.
۲- «من مات بغير امام فقد مات ميته جاهليه
»
هر كس بدون امام از دنيا برود، به راستى به مرگ جاهلى از دنيا رفته است.
اين متن را حافظ احمد بن عبدالله اصفهانى، مشهور به ابو نعيم
متوفاى ۴۳۰ ه در حليه روايت كرده است.
۳- «من مات و لا امام له مات ميته جاهليه
»
هر كس در حالى بميرد كه امامى بر او نيست، به مرگ جاهلى از دنيا رفته است.
۱- ابو جعفر محمد بن عبدالله اسكافى معتزلى، متوفاى ۲۴۰ ه در كتاب ارزشمند المعيار و الموازنه و نقض كتاب العثمانيه.
۲- عبد الحميد، ابن ابى الحديد معتزلى، متوفاى ۶۵۶ ه
۴- «من مات و لا بيعه عليه مات ميته جاهليه
»
هر كس بميرد و بيعتى بر عهده او نباشد به مرگ جاهلى مرده است.
اين متن را گروهى از بزرگان اهل سنت روايت كرده اند كه از آن جمله است:
۱- محمد بن سعد، كاتب واقدى، متوفاى ۲۳۰ ه در كتاب طبقات.
۲- علاء الدين على بن حسام الدين، مشهور به متقى هندى متوفاى ۹۷۵ ه
۵- «من مات و ليس فى عنقه بيعه مات ميته جاهليه
»
هر كس بميرد و در گردنش بيعتى نباشد به مرگ جاهلى از دنيا رفته است.
اين متن را مسلم، متوفاى ۲۶۱ ه در صحيح خود آورده است.
۶- «من مات و ليس عليه طاعه مات ميته جاهليه
»
هر كس بميرد و اطاعتى (اطاعت امامى ) بر او نباشد به مرگ جاهلى از دنيا رفته است.
اين متن را هيثمى در مجمع الزوائد نقل كرده است.
۷- «من مات و لا طاعه عليه مات ميته جاهليه
»
اين متن را با اين تعبير جمعى از علماى اهل سنت روايت كرده اند كه از آن جمله است:
۱- عبدالله بن محمد بن ابى شيبه، متوفاى ۲۳۵ ه در كتاب المصنف
۲- شهاب الدين احمد بن على، ابن حجر عسقلانى، متوفاى ۸۵۲ ه
۸- «من مات و ليس عليه طاعه مات ميته جاهليه
»
هر كس بميرد و اطاعتى (اطاعت امامى ) به گردنش نباشد به مرگ جاهلى مرده است.
اين متن را گروهى از علماى اهل سنت در منابع حديثى خود آورده اند كه از آن جمله است:
۱- احمد حنبل پيشواى حنابله، متوفاى ۲۴۱ ه در مسند خود.
۲- محمد بن اسماعيل بخارى، متوفاى ۲۵۶ ه در تاريخ خود.
۳- ابوالحسن على بن جعد جوهرى، متوفاى ۲۳۰ ه در مسند خود.
۴- حميد بن رنجويه، متوفاى ۲۵۱ ه در كتاب الاموال
۵- متقى هندى، متوفاى ۹۷۵ ه در كتاب كنز)
۹- «من مات و ليس فى عنقه لامام المسلمين بيعه، فميتته ميته جاهليه»
هر كس بميرد و در گردنش براى امام مسلمانان بيعتى نباشد، مرده اش مرده جاهلى است.
اين متن را محمود بن عمر زمخشرى، متوفاى ۵۳۸ ه در ربيع الابرار روايت كرده است.
۱۰- «من مات و لم يعرف امام زمانه، فليمت ان شاء يهوديا و ان شاء نصرانيا
»
هر كس بميرد و امام زمانش را نشناسد، اگر بخواهد يهودى از دنيا مى رود و اگر بخواهد نصرانى از دنيا مى رود.
اين متن را مطابق نقل آيت الله حاج شيخ لطف الله صافى
محمد بن عمر تيمى، مشهور به فخر رازى متوفاى ۶۰۶ ه در رساله المسائل الخمسون روايت كرده است.
بخش سوم
: متونى كه فقط در روايات علماى شيعه آمده، و يا در اين فرصت كوتاه در منابع حديثى اهل تسنن به آنها راه نيافته ايم:
۱- «من مات لا يعرف امام زمانه مات ميته جاهليه
»
هر كس بميرد و امام زمانش را نشناسد، با مرگ جاهلى از دنيا رفته است.
اين متن را مرحوم علامه مجلسى در بحار آورده است.
۲- من مات و هو لا يعرف امام زمانه مات ميته جاهليه:
هر كس در حالى بميرد كه امام زمانش را نمى شناسد به مرگ جاهلى مرده است.
اين متن را جمعى از بزرگان عالم تشيع روايت كرده اند كه از آن جمله است:
۱- محمد بن محمد بن نعمان، شيخ مفيد متوفاى ۴۱۳ ه
۲- ابوالفتح محمد بن على كراجكى، متوفاى ۴۴۹ ه
۳- غواص بحار معارف آل محمد، علامه مجلسى متوفاى ۱۱۱۰ ه
۴- خاتمه المحدثين، حاج شيخ عباس قمى، متوفاى ۱۳۵۹ ه
۳- «من مات ليس له امام مات ميته جاهليه
»
هر كس بميرد و امامى بر او نباشد به مرگ جاهلى مرده است.
اين متن را ابو جعفر احمد بن محمد برقى، متوفاى ۲۷۴ ه روايت كرده است.
۴- «من مات و ليس له امام فميتته ميته جاهليه
»
هر كس در حالى بميرد كه امامى بر او نباشد مرده اش مرده جاهلى است.
اين متن را پيشواى محدثان شيعه مرحوم كلينى در كافى شريف روايت نموده است.
۵- «من بات ليله لا تعرف فيها امامه مات ميته جاهليه
»
هر كس شبى را سحر كند كه در آن امامش را نشناسد به مرگ جاهلى مرده است.
اين متن را ابو عبدالله محمد بن ابراهيم نعمانى، متوفاى بعد از ۴۴۲ ه روايت كرده است.
۶- «من مات و لم يعرف امامه مات ميته جاهليه
»
هر كس بميرد و امامش را نشناسد به مرگ جاهى از دنيا رفته است.
۱- محمد بن يعقوب كلينى، متوفاى ۳۲۹ ه در كافى شريف.
۲- محمد بن مسعود بن عياش سلمى - قرن سوم - در تفسيرش.
۳- ابو جعفر محمد بن حسن طوسى، متوفاى ۴۶۰ ه در اختيار رجال كشى.
۴- علامه بزرگوار مولى محمد باقر مجلسى، متوفاى ۱۱۱۰ ه در بحار.
۷- «من مات و هو لا يعرف امامه مات ميته جاهليه
»
هر كس در حالى بميرد كه امامش را نشناسد به مرگ جاهلى مرده است.
اين متن را ابو جعفر احمد بن محمد برقى، متوفاى ۲۷۴ ه در محاسن آورده است.
۸- «من مات و ليس عليه امام مات ميته جاهليه
»
هر كس در حالى بميرد كه امامى بر او نباشد به مرگ جاهلى مرده است.
اين متن را مرحوم كلينى در كافى شريف روايت كرده است.
۹- «من مات و ليس عليه امام فمات ميته جاهليه
»
هر كس بميرد و امامى بر او نباشد، پس به مرگ جاهلى مرده است.
اين متن را محمد بن جرير طبرى، از بزرگان جهان تشيع در قرن چهارم، معاصر و همنام طبرى معروف، در كتاب بسيار ارزشمند المسترشد روايت كرده است.
۱۰- «من مات و ليس له امام يسمع له و يطيع مات ميته جاهليه
»
هر كس در حالى بميرد كه امامى بر او نباشد كه به فرمانش گوش دهد و از اوامرش اطاعت كند، به مرگ جاهلى مرده است.
اين متن را شيخ مفيد قدس سره در كتاب الاختصاص آورده است.
۱۱- «من مات و ليس عليه امام حى ظاهر، مات ميته جاهليه
»
هر كس بميرد و امام زنده و روشنى نداشته باشد، به مرگ جاهلى مرده است.
اين متن را نيز شيخ مفيد قدس سره روايت كرده است.
۱۲- «من مات و ليس عليه امام من ولدى مات ميته جاهليه
»
اين متن را ابو جعفر محمد بن على بن بابويه، مشهور بن شيخ صدوق در كتاب عيون از امام هشتم، از پدران بزرگوارش، از رسول اكرمصلىاللهعليهوآلهوسلم
روايت كرده است
كه ترجمه اش اين است:
هر كس بميرد و امامى از فرزندانم برايش نباشد با مرگ جاهلى از دنيا رفته است.
۱۳- «من مات و ليس فى عنقه بيعه امام مات ميته جاهليه
»
هر كس بميرد و بيعت امامى در گردنش نباشد به مرگ جاهلى از دنيا رفته است.
اين متن را سيد مرتضى علم الهدى، متوفاى ۴۳۶ ه در كتاب الفصول المختاره روايت كرده است:
اينها جمعا ۳۰ متن بود كه از نظر خوانندگان گرامى گذشت كه ۱۰ متن از آنها اختصاص به اهل سنت داشت و ۱۳ متن از آنها به احاديث شيعه اختصاص داشت و ۷ متن از آنا عينا در منابع مورد اعتماد و استناد شيعه و سنى آمده است.
هدف ما از ارائه اين متون اثبات تواتر معنوى حديث شريف: من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميته جاهليه بود، كه با اندك تاءميلى در متون ياد شده هر شخص با انصافى به اين نتيجه مى رسد.
برخى از بزرگان شيعه و برخى از علماى اهل تسنن بر تواتر آن تصريح كرده اند كه عين تعبيرشان را در اينجا مى آوريم، سپس نكاتى را يادآور مى شويم:
۱- شيخ مفيد، متوفاى ۴۱۳ ه در كتاب پر ارزش الافصاح مى فرمايد:
اين حديث به صورت متواتر از پيامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم
روايت شده كه فرمود: «من مات و هولا يعرف امام زمانه مات ميته جاهليه
.»
وى همچنين رساله مستقلى در اين رابطه تأليف كرده و در آغاز آن مى فرمايد:
حديث
: «من مات و هو لا يعرف امام زمانه مات ميته جاهليه
» روايت صحيحه است، و اجماع اهل آثار بر آن گواهى مى دهد
و صريح آيه قرآن:(
يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ
)
معناى آن را تقويت مى كند.
۲- شيخ بهائى، متوفاى ۱۰۳۰ ه در اين رابطه مى فرمايد:
در ميان شيعه و سنى مورد اتفاق است كه رسول اكرمصلىاللهعليهوآلهوسلم
فرمود: «من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميته جاهليه
»
۳- علامه مجلسى، متوفاى ۱۱۱۰ ه در اين زمينه مى فرمايد:
شيعه و سنى به صورت متواتر روايت كرده اند كه: من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميته جاهليه
۴- سليمان بن ابراهيم قندوزى حنفى، متوفاى ۱۲۹۴ ه مى فرمايد:
اين در ميان شيعه و سنى متفق عليه است كه: «من مات ولم يعرف امام زمانه مات ميته جاهليه
»
۵- قاضى بهلول بهجت افندى زنگنه زورى، متوفاى ۱۳۵۰ ه مى نويسد:
حديث «من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميته جاهليه منفق
عليه
» علماى عامه و خاصه مى باشد.
۶- ابن ابى الحديد معتزلى در شرح اين فراز از كلام امير مؤ منانعليهالسلام
كه مى فرمايد: «
»
وارد بهشت نمى شود جز كسى كه امامان را بشناسد و امام نيز او را بشناسند.
پس از استناد به آيه شريفه:(
يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ
)
و حديث: «من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميته جاهليه
»
مى گويد:
اصحاب ما همگى بر درستى اين مطلب معتقد كه هركس امامان را نشناسد وارد بهشت نمى شود
.
۷- سيوطى و آلوسى در ذيل آيه شريفه:(
يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ
)
.
از رسول اكرمصلىاللهعليهوآلهوسلم
روايت كرده اند كه فرمود: يدعى كل قوم بامام زمانهم:
روز قيامت هر گروهى با امام زمانشان فراخوانده مى شوند.
۸- عين همين تعبير در منابع شيعه نيز از رسولصلىاللهعليهوآلهوسلم
آمده است.
۹- مرحوم طبرسى آن را به تعبير:(
يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ
)
روايت كرده است.
۱۰- در منابع حديثى آمده است كه حضرت امام حسينعليهالسلام
در پيرامون شناخت خدا سخن مى گفت، يكى از اصحاب پرسيد: پدر و مادر به فدايت، معناى شناخت خدا چيست؟ سالار شهيدان در پاسخ فرمود: «معرفه اهل كل زمان امامهم الذى يجب عليهم طاعته
»
شناخت خدا عبارت است از شناخت اهل هر زمانى امامى را كه اطاعتش بر آنها واجب است
۱۱- امام سجادعليهالسلام
در تفسير آيه شريفه(
فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا
)
فرمود:
فطرت انسان عبارت است از: لا اله الاالله، محمد رسول الله و على ولى الله.
سپس فرمود:
«الى هيهنا التوحيد
»
توحيد تا اينجاست.
از اين دو حديث به روشنى معلوم مى شود كه شناخت امام از شناخت خداوند متعال جدا نيست، بلكه يكى از ابعاد آن است، چنانكه دعاى معرفت كه از ناحيه مقدسه صادر شده، اشاره لطيفى به آن دارد، آنجا كه مى فرمايد:
«اللهم عرفنى نفسك، فانك ان لم تعرفنى نفسك لم اعرف نبيك، اللهم عرفنى نبيك، فانك ان لم تعرفنى نبيك لم اعرف حجتك: اللهم عرفنى حجتك، فانك ان لم تعرفنى حجتك ضللت عن دينى
.»
اين دعا توسط نخستينن نائب خاص حضرت بقيه الله ارواحنا فداه، از ناحيه مقدسه صادر شده، و امر شده كه درون غيبت آن كعبه مقصود شيعيان منتظر و چشم به راه بر خواندان آن مداومت كنند.
در پايان يادآور مى شويم كه يكى از نويسندگان متعهد معاصر، محقق گرانقدر آقاى حاج شيخ مهدى فقيه ايمانى كتاب ارزشمندى را پيرامون حديث: «من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميته جاهليه
» تأليف كرده، و آن را شناخت امام يا راه رهائى از مرگ جاهلى ناميده است، ما ضمن سپاس و تقدير از مؤ لف ارزشمند، مطالعه آن را به همه منتظران ظهور توصيه مى كنيم.
از ديگر كتابهايى كه در اين رابطه تأليف شده، عناوين زير به اهل تحقيق توصيه مى گردد:
۱- تكلمله الايمان بمعرفه صاحب الزمان، از حاج شيخ محمد باقر فقيه ايمانى قدس سره.
۲- معرفت امام عصر، از سيد محمد بنى هاشمى.
۳و ۴- معرفت حجت خدا و پيرامون معرفت امام، از آيه الله حاج شيخ لطف الله صافى.
۵- معرفه الحجه، از محمود كنگاش، معروف به مجلسى.
مشخصات چاپ و نگارش عناوين فوق در كتابنامه حضرت مهدىعليهالسلام
آمده است.