او خواهد آمد

او خواهد آمد0%

او خواهد آمد نویسنده:
گروه: امام مهدی عج الله تعالی فرجه

او خواهد آمد

نویسنده: على اکبر مهدى پور
گروه:

مشاهدات: 8457
دانلود: 2838

توضیحات:

او خواهد آمد
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 42 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 8457 / دانلود: 2838
اندازه اندازه اندازه
او خواهد آمد

او خواهد آمد

نویسنده:
فارسی

ضرورت شناخت امام زمانعليه‌السلام

از دلایل عقلی و نقلی فراوانی استفاده می شود که باید همه انسانها در همه اعصار و امصار، امام زمان خود را بشناسند، وگرنه رشته اتصال آنان از آئین مقدس اسلام گسسته، به عهد بربریت و جاهلیت خواهند پیوست.

در این گفتار ما در صدد بر شمردن دلایل عقلی و نقلی این حقیقت نیستیم، بلکه تنها از اسناد و مدارک حدیث معروف: «من مات و لم یعرف امام زمانه، مات میته جاهلیه » سخن خواهیم گفت و تعبیرهای مختلف این حدیث شریف را به مقداری که در یک مقال بگنجد برخواهیم شمرد.

با توجه به این که این حدیث با تعبیرهای مختلفی در منابع اهل تشیع و تسنن آمده، متون وارده را با دقت کامل بررسی کرده، در سه بخش به خوانندگان گرامی تقدیم می نماییم:

۱- متونی که عیناً - بدون هیچ کم و زیاد - در منابع شیعه و سنی آمده است.

۲- متونی که فقط به منابع اهل سنت آمده است.

۳- متونی که فقط در منابع شیعه وارد شده است.

بخش اول:

متونی که در منابع شیعه و سنی بدون هیچ کم و کاست آمده:

۱- «من مات و لم یعرف امام زمانه، مات میته جاهلیه »

هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلی مرده است.

این متن مشهورترین متن این حدیث شریف است که جمع کثیری از علمای شیعه و سنی آن را با سلسله اسناد خود، در کتابهای حدیثی، تفسیری و کلامی از رسول گرامی اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم روایت کرده اند.

و این راویان این حدیث با این تعبیر از علمای شیعه:

۱- سید مرتضی علم الهدی، متوفای ۴۳۶ ه(۱۸۰)

۲- امین الاسلام، ابوعلی، فضل بن حسن طبرسی، متوفای ۵۴۸ ه(۱۸۱)

۳- علی بن عیسی اربلی، متوفای ۶۹۳ ه(۱۸۲)

۴- علی بن حسین بن عبدالعالی، مشهور به محقق کرکی متوفای ۹۴۰ ه(۱۸۳)

۵- شیخ بهاءالدین محمد عاملی، مشهور به شیخ بهائی متوفای ۱۰۳۰ ه(۱۸۴)

۶- ملا محسن فیض کاشانی، متوفای ۱۰۹۱ ه(۱۸۵)

۷- محمد بن حسن، مشهور به شیخ حر عاملی متوفای ۱۱۰۴ ه(۱۸۶)

۸- مولی محمد باقر مجلسی، متوفای ۱۱۱۰ ه(۱۸۷)

و اما روایان این حدیث شریف به همین تعبیر از اهل سنت:

۱- مسلم بن حجاج نیشابوری، متوفای ۲۶۱ ه(۱۸۸)

۲- قاضی عبدالجبار معتزلی، متوفای ۴۱۵ ه(۱۸۹)

۳- محمد بن فتوح حمیدی، متوفای ۴۸۸ ه(۱۹۰)

۴- مسعود بن عمر بن عبدالله، مشهور به سعد الدین تفتازانی متوفای ۷۹۱ ه(۱۹۱)

۵- علی بن سلطان، مشهور به ملا علی قاری(۱۹۲)

۶- مولی حیدر علی فیض آبادی هندی، متوفای ۱۲۰۵ ه(۱۹۳)

۷- حافظ سلیمان بن ابراهیم قندوزی، متوفای ۱۲۹۴ ه(۱۹۴)

۲- «من مات و لم یعرف امام زمانه فقد مات میته جاهلیه »

در این متن فقط کلمه فقد بر متن نخستین افزوده شده و مفهوم حدیث را با تأکید بیشتری بیان می کند.

این متن ر از علمای بزرگ شیعه: ابو جعفر محمد بن علی بن شهرآشوب، متوفای ۵۸۸ ه روایت کرده(۱۹۵) و از علمای اهل سنت گروهی آن را نقل کرده اند که از آن جمله است:

۱- شیخ ابوسعید خادمی حنفی، متوفای ۱۱۶۸ ه(۱۹۶)

۲- قاضی بهلول بهجت افندی، مشهور به قاضی زنگنه زوری متوفای ۱۳۵۰ ه(۱۹۷)

۳- «من مات بغیر امام مات میته جاهلیه »

هر کس بدون امام از دنیا برود به مرگ جاهلی از دنیا رفته است.

راویان حدیث شریف از علمای شیعه:

۱- محمد بن محد بن نعمان، مشهور به شیخ مفید متوفای ۴۱۳ ه(۱۹۸)

۲- محمد بن مسعود بن عیاش سلمی، از بزرگان قرن سوم هجری.(۱۹۹)

۳- شیخ محمد مشهدی، از علمای قرن دوازدهم هجری.(۲۰۰)

و اما روایان آن از علمای بزرگ اهل سنت:

۱- ابو داوود سلیمان بن داوود طیالسی، متوفای ۲۰۴ ه(۲۰۱)

۲- احمد حنبل پیشوای حنابله، متوفای ۲۴۱ ه(۲۰۲)

۳- ابوالقاسم سلیمان بن احمد طبرانی، متوفای ۳۶۰ ه(۲۰۳)

۴- عبدالحمید، ابن ابی الحدید معتزلی، متوفای ۶۵۶ ه(۲۰۴)

۵- نور الدین علی بن ابی بکر هیثمی، متوفای ۸۰۷ ه(۲۰۵)

۶- علی بن حسام الدین، مشهور به متقی هندی متوفای ۹۷۵ ه(۲۰۶)

۷- محمد بن سلیمان مغربی، متوفای ۱۰۹۴ ه(۲۰۷)

۴- «من مات لا یعرف امامه مات میته جاهلیه »

هر کس بمیرد و امامش را نشناسد با مرگ جاهلی مرده است:

این متن را حافظ سلیمان بن ابراهیم قندوزی، متوفای ۱۲۹۴ ه از بزرگان اهل سنت در کتاب ارزشمند ینابیع الموده روایت کرده(۲۰۸) و جمع کثیری از علمای بزرگ شیعه آن را در منابع حدیثی خود آورده اند که از آن جمله است:

۱- ابو جعفر احمد بن محمد بن خالد برقی، متوفای ۲۷۴ ه(۲۰۹)

۲- علی بن حسین بن موسی بن بابویه - پدر شیخ صدوق - متوفای ۳۲۹ ه(۲۱۰)

۳- محمد بن یعقوب کلینی، متوفای ۳۲۹ ه(۲۱۱)

۴- محمد بن ابراهیم نعمانی، از بزرگان شیعه در قرن چهارم هجری.(۲۱۲)

۵- محمد بن علی بن بابویه، مشهور به شیخ صدوق متوفای ۳۸۱ ه(۲۱۳)

۶- ابو جعفر محمد بن حسن طوسی، متوفای ۴۶۰ ه(۲۱۴)

۷- سید هاشم بحرانی، متوفای ۱۱۰۹ ه(۲۱۵)

۸- مولی محمد باقر مجلسی، متوفای ۱۱۱۰ ه(۲۱۶)

۵- «من مات لیس علیه امام فمیتته جاهلیه »

هر کس بمیرد و امامی بر او نباشد، مرگش بر عهد جاهلیت است.

این متن را از بزرگان اهل سنت طبرانی متوفای ۳۶۰ ه در معجم کبیر(۲۱۷) و از بزرگان شیعه فضل بن شاذان نیشابوری، متوفای ۲۶۰ ه از اصحاب امام رضاعليه‌السلام در کتاب گرانسنگ الایضاح روایت کرده اند(۲۱۸)

۶- «من مات لیس علیه امام فمیتته میته جاهلیه »

هر کس بمیرد و امامی بر او نباشد، مرگش همانند مرگ دوران جاهلیت است.

این متن را پیشوای محدثان شیعه، محمد بن یعقوب کلینی، متوفای ۳۲۹ ه در کافی شریف روایت نموده،(۲۱۹) و گروهی از علمای اهل تسنن در کتابهای حدیثی خود آورده اند که از آن جمله است:

۱- احمد بن عمر بزار، متوفای ۳۲۰ ه در زوائد.(۲۲۰)

۲- نور الدین علی بن ابی بکر هیثمی، متوفای ۸۰۷ ه در مجمع و کشف الاستار.(۲۲۱)

۷- «من مات لیس له امام مات میته جاهلیه »

هر کس در حالی بمیرد که امامی بر او نباشد به مرگ جاهلی از دنیا رفته است.

این متن را از بزرگان اهل سنت، علاء الدین علی بن بلبان فارسی حنفی، متوفای ۷۳۹ ه روایت کرده(۲۲۲) و و از محدثان بزرگ شيعه جمع كثيرى روايت نموده اند كه از آن جمله است:

۱- ابوجعفر محمد بن يعقوب كلينى، متوفاى ۳۲۹ ه(۲۲۳)

۲- على بن حسين بن بابويه - پدر شيخ صدوق - متوفاى ۳۲۹ ه(۲۲۴)

۳- محمد بن على ابن بابويه، مشهور به شيخ صدوق متوفاى ۳۸۱ ه(۲۲۵)

۴- علامه بزرگوار مولى محمد باقر مجلسى، متوفاى ۱۱۱۰ ه(۲۲۶)

بخش دوم :

متوفى كه فقط در منابع اهل سنت آمده و عين آن تعبير در منابع شيعه نيامده، و يا ما در اين فرصت كوتاه، به آن دست نيافته ايم:

۱- «من لم يعرف امام زمانه مات ميته جاهليه »

هر كس امام زمانش را نشناسد با مرگ جاهلى از دنيا رفته است.

اين متن را مطابق نقل مؤ لفين احقاق الحق، مسلم بن حجاج نيشابورى، متوفاى ۲۶۱ ه در صحيح خود آورده است.(۲۲۷)

۲- «من مات بغير امام فقد مات ميته جاهليه »

هر كس بدون امام از دنيا برود، به راستى به مرگ جاهلى از دنيا رفته است.

اين متن را حافظ احمد بن عبدالله اصفهانى، مشهور به ابو نعيم

متوفاى ۴۳۰ ه در حليه روايت كرده است.(۲۲۸)

۳- «من مات و لا امام له مات ميته جاهليه »

هر كس در حالى بميرد كه امامى بر او نيست، به مرگ جاهلى از دنيا رفته است.

۱- ابو جعفر محمد بن عبدالله اسكافى معتزلى، متوفاى ۲۴۰ ه در كتاب ارزشمند المعيار و الموازنه و نقض كتاب العثمانيه.(۲۳۰)

۲- عبد الحميد، ابن ابى الحديد معتزلى، متوفاى ۶۵۶ ه(۲۳۱)

۴- «من مات و لا بيعه عليه مات ميته جاهليه »

هر كس بميرد و بيعتى بر عهده او نباشد به مرگ جاهلى مرده است.

اين متن را گروهى از بزرگان اهل سنت روايت كرده اند كه از آن جمله است:

۱- محمد بن سعد، كاتب واقدى، متوفاى ۲۳۰ ه در كتاب طبقات.(۲۳۲)

۲- علاء الدين على بن حسام الدين، مشهور به متقى هندى متوفاى ۹۷۵ ه(۲۳۳)

۵- «من مات و ليس فى عنقه بيعه مات ميته جاهليه »

هر كس بميرد و در گردنش بيعتى نباشد به مرگ جاهلى از دنيا رفته است.

اين متن را مسلم، متوفاى ۲۶۱ ه در صحيح خود آورده است.(۲۳۴)

۶- «من مات و ليس عليه طاعه مات ميته جاهليه »

هر كس بميرد و اطاعتى (اطاعت امامى ) بر او نباشد به مرگ جاهلى از دنيا رفته است.

اين متن را هيثمى در مجمع الزوائد نقل كرده است.(۲۳۵)

۷- «من مات و لا طاعه عليه مات ميته جاهليه »

اين متن را با اين تعبير جمعى از علماى اهل سنت روايت كرده اند كه از آن جمله است:

۱- عبدالله بن محمد بن ابى شيبه، متوفاى ۲۳۵ ه در كتاب المصنف

(۲۳۶) ۲- شهاب الدين احمد بن على، ابن حجر عسقلانى، متوفاى ۸۵۲ ه(۲۳۷)

۸- «من مات و ليس عليه طاعه مات ميته جاهليه »

هر كس بميرد و اطاعتى (اطاعت امامى ) به گردنش نباشد به مرگ جاهلى مرده است.

اين متن را گروهى از علماى اهل سنت در منابع حديثى خود آورده اند كه از آن جمله است:

۱- احمد حنبل پيشواى حنابله، متوفاى ۲۴۱ ه در مسند خود.(۲۳۸)

۲- محمد بن اسماعيل بخارى، متوفاى ۲۵۶ ه در تاريخ خود.(۲۳۹)

۳- ابوالحسن على بن جعد جوهرى، متوفاى ۲۳۰ ه در مسند خود.(۲۴۰)

۴- حميد بن رنجويه، متوفاى ۲۵۱ ه در كتاب الاموال(۲۴۱)

۵- متقى هندى، متوفاى ۹۷۵ ه در كتاب كنز)(۲۴۲)

۹- «من مات و ليس فى عنقه لامام المسلمين بيعه، فميتته ميته جاهليه»

هر كس بميرد و در گردنش براى امام مسلمانان بيعتى نباشد، مرده اش مرده جاهلى است.

اين متن را محمود بن عمر زمخشرى، متوفاى ۵۳۸ ه در ربيع الابرار روايت كرده است.(۲۴۳)

۱۰- «من مات و لم يعرف امام زمانه، فليمت ان شاء يهوديا و ان شاء نصرانيا »

هر كس بميرد و امام زمانش را نشناسد، اگر بخواهد يهودى از دنيا مى رود و اگر بخواهد نصرانى از دنيا مى رود.

اين متن را مطابق نقل آيت الله حاج شيخ لطف الله صافى(۲۴۴) محمد بن عمر تيمى، مشهور به فخر رازى متوفاى ۶۰۶ ه در رساله المسائل الخمسون روايت كرده است.(۲۴۵)

بخش سوم : متونى كه فقط در روايات علماى شيعه آمده، و يا در اين فرصت كوتاه در منابع حديثى اهل تسنن به آنها راه نيافته ايم:

۱- «من مات لا يعرف امام زمانه مات ميته جاهليه »

هر كس بميرد و امام زمانش را نشناسد، با مرگ جاهلى از دنيا رفته است.

اين متن را مرحوم علامه مجلسى در بحار آورده است.(۲۴۶) ۲- من مات و هو لا يعرف امام زمانه مات ميته جاهليه:

هر كس در حالى بميرد كه امام زمانش را نمى شناسد به مرگ جاهلى مرده است.

اين متن را جمعى از بزرگان عالم تشيع روايت كرده اند كه از آن جمله است:

۱- محمد بن محمد بن نعمان، شيخ مفيد متوفاى ۴۱۳ ه(۲۴۷)

۲- ابوالفتح محمد بن على كراجكى، متوفاى ۴۴۹ ه(۲۴۸)

۳- غواص بحار معارف آل محمد، علامه مجلسى متوفاى ۱۱۱۰ ه(۲۴۹) ۴- خاتمه المحدثين، حاج شيخ عباس قمى، متوفاى ۱۳۵۹ ه(۲۵۰)

۳- «من مات ليس له امام مات ميته جاهليه »

هر كس بميرد و امامى بر او نباشد به مرگ جاهلى مرده است.

اين متن را ابو جعفر احمد بن محمد برقى، متوفاى ۲۷۴ ه روايت كرده است.(۲۵۱)

۴- «من مات و ليس له امام فميتته ميته جاهليه »

هر كس در حالى بميرد كه امامى بر او نباشد مرده اش مرده جاهلى است.

اين متن را پيشواى محدثان شيعه مرحوم كلينى در كافى شريف روايت نموده است.(۲۵۲)

۵- «من بات ليله لا تعرف فيها امامه مات ميته جاهليه »

هر كس شبى را سحر كند كه در آن امامش را نشناسد به مرگ جاهلى مرده است.

اين متن را ابو عبدالله محمد بن ابراهيم نعمانى، متوفاى بعد از ۴۴۲ ه روايت كرده است.(۲۵۳)

۶- «من مات و لم يعرف امامه مات ميته جاهليه »

هر كس بميرد و امامش را نشناسد به مرگ جاهى از دنيا رفته است.

۱- محمد بن يعقوب كلينى، متوفاى ۳۲۹ ه در كافى شريف.(۲۵۴)

۲- محمد بن مسعود بن عياش سلمى - قرن سوم - در تفسيرش.(۲۵۵)

۳- ابو جعفر محمد بن حسن طوسى، متوفاى ۴۶۰ ه در اختيار رجال كشى.(۲۵۶)

۴- علامه بزرگوار مولى محمد باقر مجلسى، متوفاى ۱۱۱۰ ه در بحار.(۲۵۷)

۷- «من مات و هو لا يعرف امامه مات ميته جاهليه »

هر كس در حالى بميرد كه امامش را نشناسد به مرگ جاهلى مرده است.

اين متن را ابو جعفر احمد بن محمد برقى، متوفاى ۲۷۴ ه در محاسن آورده است.(۲۵۸)

۸- «من مات و ليس عليه امام مات ميته جاهليه »

هر كس در حالى بميرد كه امامى بر او نباشد به مرگ جاهلى مرده است.

اين متن را مرحوم كلينى در كافى شريف روايت كرده است.(۲۵۹)

۹- «من مات و ليس عليه امام فمات ميته جاهليه »

هر كس بميرد و امامى بر او نباشد، پس به مرگ جاهلى مرده است.

اين متن را محمد بن جرير طبرى، از بزرگان جهان تشيع در قرن چهارم، معاصر و همنام طبرى معروف، در كتاب بسيار ارزشمند المسترشد روايت كرده است.(۲۶۰)

۱۰- «من مات و ليس له امام يسمع له و يطيع مات ميته جاهليه »

هر كس در حالى بميرد كه امامى بر او نباشد كه به فرمانش گوش دهد و از اوامرش اطاعت كند، به مرگ جاهلى مرده است.

اين متن را شيخ مفيد قدس سره در كتاب الاختصاص آورده است.(۲۶۱)

۱۱- «من مات و ليس عليه امام حى ظاهر، مات ميته جاهليه »

هر كس بميرد و امام زنده و روشنى نداشته باشد، به مرگ جاهلى مرده است.

اين متن را نيز شيخ مفيد قدس سره روايت كرده است.(۲۶۲)

۱۲- «من مات و ليس عليه امام من ولدى مات ميته جاهليه »

اين متن را ابو جعفر محمد بن على بن بابويه، مشهور بن شيخ صدوق در كتاب عيون از امام هشتم، از پدران بزرگوارش، از رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم روايت كرده است(۲۶۳) كه ترجمه اش اين است:

هر كس بميرد و امامى از فرزندانم برايش نباشد با مرگ جاهلى از دنيا رفته است.

۱۳- «من مات و ليس فى عنقه بيعه امام مات ميته جاهليه »

هر كس بميرد و بيعت امامى در گردنش نباشد به مرگ جاهلى از دنيا رفته است.

اين متن را سيد مرتضى علم الهدى، متوفاى ۴۳۶ ه در كتاب الفصول المختاره روايت كرده است:(۲۶۴) اينها جمعا ۳۰ متن بود كه از نظر خوانندگان گرامى گذشت كه ۱۰ متن از آنها اختصاص به اهل سنت داشت و ۱۳ متن از آنها به احاديث شيعه اختصاص داشت و ۷ متن از آنا عينا در منابع مورد اعتماد و استناد شيعه و سنى آمده است.

هدف ما از ارائه اين متون اثبات تواتر معنوى حديث شريف: من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميته جاهليه بود، كه با اندك تاءميلى در متون ياد شده هر شخص با انصافى به اين نتيجه مى رسد.

برخى از بزرگان شيعه و برخى از علماى اهل تسنن بر تواتر آن تصريح كرده اند كه عين تعبيرشان را در اينجا مى آوريم، سپس نكاتى را يادآور مى شويم:

۱- شيخ مفيد، متوفاى ۴۱۳ ه در كتاب پر ارزش الافصاح مى فرمايد:

اين حديث به صورت متواتر از پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم روايت شده كه فرمود: «من مات و هولا يعرف امام زمانه مات ميته جاهليه(۲۶۵)

وى همچنين رساله مستقلى در اين رابطه تأليف كرده و در آغاز آن مى فرمايد:

حديث : «من مات و هو لا يعرف امام زمانه مات ميته جاهليه » روايت صحيحه است، و اجماع اهل آثار بر آن گواهى مى دهد(۲۶۶) و صريح آيه قرآن:( يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ ) (۲۶۷) معناى آن را تقويت مى كند.

۲- شيخ بهائى، متوفاى ۱۰۳۰ ه در اين رابطه مى فرمايد:

در ميان شيعه و سنى مورد اتفاق است كه رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: «من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميته جاهليه »(۲۶۸)

۳- علامه مجلسى، متوفاى ۱۱۱۰ ه در اين زمينه مى فرمايد:

شيعه و سنى به صورت متواتر روايت كرده اند كه: من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميته جاهليه(۲۶۹)

۴- سليمان بن ابراهيم قندوزى حنفى، متوفاى ۱۲۹۴ ه مى فرمايد:

اين در ميان شيعه و سنى متفق عليه است كه: «من مات ولم يعرف امام زمانه مات ميته جاهليه »(۲۷۰)

۵- قاضى بهلول بهجت افندى زنگنه زورى، متوفاى ۱۳۵۰ ه مى نويسد:

حديث «من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميته جاهليه منفق عليه » علماى عامه و خاصه مى باشد.(۲۷۱)

۶- ابن ابى الحديد معتزلى در شرح اين فراز از كلام امير مؤ منانعليه‌السلام كه مى فرمايد: «لا يدخل الجنه الا من عرفهم و عرفوه »

وارد بهشت نمى شود جز كسى كه امامان را بشناسد و امام نيز او را بشناسند.(۲۷۲)

پس از استناد به آيه شريفه:( يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ ) (۲۷۳) و حديث: «من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميته جاهليه »

مى گويد:

اصحاب ما همگى بر درستى اين مطلب معتقد كه هركس امامان را نشناسد وارد بهشت نمى شود(۲۷۴) .

۷- سيوطى و آلوسى در ذيل آيه شريفه:( يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ ) .(۲۷۵) از رسول اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم روايت كرده اند كه فرمود: يدعى كل قوم بامام زمانهم:

روز قيامت هر گروهى با امام زمانشان فراخوانده مى شوند.(۲۷۶)

۸- عين همين تعبير در منابع شيعه نيز از رسولصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم آمده است.(۲۷۷)

۹- مرحوم طبرسى آن را به تعبير:( يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ ) روايت كرده است.(۲۷۸)

۱۰- در منابع حديثى آمده است كه حضرت امام حسينعليه‌السلام در پيرامون شناخت خدا سخن مى گفت، يكى از اصحاب پرسيد: پدر و مادر به فدايت، معناى شناخت خدا چيست؟ سالار شهيدان در پاسخ فرمود: «معرفه اهل كل زمان امامهم الذى يجب عليهم طاعته »

شناخت خدا عبارت است از شناخت اهل هر زمانى امامى را كه اطاعتش بر آنها واجب است(۲۷۹)

۱۱- امام سجادعليه‌السلام در تفسير آيه شريفه( فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا ) (۲۸۰) فرمود:

فطرت انسان عبارت است از: لا اله الاالله، محمد رسول الله و على ولى الله.

سپس فرمود:

«الى هيهنا التوحيد »

توحيد تا اينجاست.(۲۸۱) از اين دو حديث به روشنى معلوم مى شود كه شناخت امام از شناخت خداوند متعال جدا نيست، بلكه يكى از ابعاد آن است، چنانكه دعاى معرفت كه از ناحيه مقدسه صادر شده، اشاره لطيفى به آن دارد، آنجا كه مى فرمايد:

«اللهم عرفنى نفسك، فانك ان لم تعرفنى نفسك لم اعرف نبيك، اللهم عرفنى نبيك، فانك ان لم تعرفنى نبيك لم اعرف حجتك: اللهم عرفنى حجتك، فانك ان لم تعرفنى حجتك ضللت عن دينى

اين دعا توسط نخستينن نائب خاص حضرت بقيه الله ارواحنا فداه، از ناحيه مقدسه صادر شده، و امر شده كه درون غيبت آن كعبه مقصود شيعيان منتظر و چشم به راه بر خواندان آن مداومت كنند.(۲۸۲) در پايان يادآور مى شويم كه يكى از نويسندگان متعهد معاصر، محقق گرانقدر آقاى حاج شيخ مهدى فقيه ايمانى كتاب ارزشمندى را پيرامون حديث: «من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميته جاهليه » تأليف كرده، و آن را شناخت امام يا راه رهائى از مرگ جاهلى ناميده است، ما ضمن سپاس و تقدير از مؤ لف ارزشمند، مطالعه آن را به همه منتظران ظهور توصيه مى كنيم.

از ديگر كتابهايى كه در اين رابطه تأليف شده، عناوين زير به اهل تحقيق توصيه مى گردد:

۱- تكلمله الايمان بمعرفه صاحب الزمان، از حاج شيخ محمد باقر فقيه ايمانى قدس سره.

۲- معرفت امام عصر، از سيد محمد بنى هاشمى.

۳و ۴- معرفت حجت خدا و پيرامون معرفت امام، از آيه الله حاج شيخ لطف الله صافى.

۵- معرفه الحجه، از محمود كنگاش، معروف به مجلسى.

مشخصات چاپ و نگارش عناوين فوق در كتابنامه حضرت مهدىعليه‌السلام آمده است.(۲۸۳)

او خواهد آمد

در تمام اديان و مذاهب مختلف جهان اعم از وثنيت، كليميت، مسيحيت، مجوسيت، اسلام و. از مصلحى كه در آخر زمان ظهور خواهد و به جنايتها و خيانتهاى انسانها خاتمه خواهد داد و شالوده حكومت واحد جهانى را، بر اساس عدالت و آزادى استوار خواهد كرد، گفتگو شده است.

و نويد آن مصلح بزرگ جهان، علاوه بر قرآن مجيد، در تمام كتابهاى آسمانى چون انجيل، تورات و زبور آمده است.

اگر چه غير از قرآن مجيد، همه كتابهاى آسمانى دستخوش تحريف شده اند، لكن باز جملاتى از دستبرد ديگران مصون مانده است كه در آنها از آمدن مهدى موعود و مصلح جهان و بنيانگذار حكومت واحد جهانى گفتگو شده است، و چون اين مطلب به صورت پيشگويى و مربوط به آينده است، و مضامين آنها در قرآن مجيد و اخبار متواتر و قطعى اسلامى وارد شده است، از اين رهگذر مسلم مى شود كه اين عبارت ها از منطق وحى شرچشمه گرفته و از دستبرد انسانها در طول تاريخ مصون و محفوظ مانده است.

اينك ما متن قسمتى از نويدهاى مهدى موعود را از كتب مقدسه يهوديان، مسيحيان، زرتشتيان و ساير كتابهايى كه در ميان پيروان خود به عنوان كتاب آسمانى شناخته شده، نقل مى كنيم تا اصالت مهدويت و جهانى بودن اعتقاد به ظهور مهدىعليه‌السلام روشن گردد.

مهدى موعود در زبور داوود

در زبور داودعليه‌السلام كه تحت عنوان مزامير در لابلاى عهد عتيق آمده، نويدهايى درباره ظهور حضرت مهدىعليه‌السلام داده شده است. و مى توان گفت: در هر بخشى از زبور اشاره اى به ظهور آن حضرت و نويدى از پيروزى صالحان بر شريران و تشكيل حكومت واحد جهانى و تبديل اديان و مذاهب مختلف به يك دين محكم وآيين مستقيم، موجود است.

جالب اين كه مطالبى كه قرآن كريم پيرامون ظهور حضرت مهدى از زبور نقل كرده، در زبور فعلى عينا موجود است و از تحريف مصون مانده است.

قرآن كريم چنين مى فرمايد:( وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ )

علاوه بر ذكر (تورات) در زبور نيز نوشتيم، بندگان صالح من وارث زمين خواهند شد(۲۸۴) .

طبق روایت متواتر اسلامی، از طریق شیعه و سنی، این آیه مربوط به ظهور حضرت مهدیعليه‌السلام می باشد. قرآن کریم این مطلب را از زبور نقل می کند و عین همین عبارت در زبور موجود است، اینک متن زبور:

۱- زیرا که شریران منقطع خواهند شد، و اما منتظران خداوند، وارث زمین خواهند شد، هان بعد از اندک زمانی شریر نخواهد بود، در مکانش تأمل خواهی کرد و نخواهد بود. و اما حلیمان وارث زمین خواهند شد. زیرا که بازوان شریر شکسته خواهد شد. و اما صالحان را خداوند تأیید می کند. خداوند روزهای کاملان را می داند. و میراث آنها خواهد بود تا ابدالا باد(۲۸۵) .

۲- و در فصل دیگری می فرماید:

قومها را به انصاف داوری خواهد کرد. آسمان شادی کند و زمین مسرور گردد. دریا و پری آن غرش نمایند. صحرا و هر چه در آن است به وجد آید. آنگاه تمام درختان جنگل ترنم خواهند نمود به حضور خداوند. زیرا که می آید، زیرا که برای داوری جهان می آید. ربع مسکون را به انصاف داوری خواهد کرد. قومها را به امانت خود.(۲۸۶)

نویدهای حضرت مهدیعليه‌السلام در زبور بسیار فراوان است و در بیش از ۳۵ بخش از مزامیر ۱۵۰ گانه، نوید ظهور آن حضرت موجود است، طالبین می توانند به متن مزامیر در عهد عتیق مراجعه کنند.

مهدی موعود در عهد عتیق (تورات و ملحقات آن)

در سفر پیدایش چنین می خوانیم:

۱- خداوند بر ابراهیم ظاهر گشته گفت: به ذریت تو این زمین را می بخشم، تمام این زمین را که می بینی به تو و ذریه تو تا به ابد خواهم بخشید. به سوی آسمان بنگر و ستارگان را بشمار، هرگاه توانی آنها را شمرد. ذریت تو نیز چنین خواهد بود. من هستم یهوه که تو را از کلدانیان بیرون آوردم تا این زمین به ارثیت تو بخشم.(۲۸۷)

۲- و نام تو بعد از این ابرام خوانده نشود بلکه نام تو ابراهیم خواهد بود که تو را پدر امت های بسیار گردانیدم تو را بسیار بارور نمایم، و امت ها از تو پدید آورم و پادشاهان از تو به وجود آیند. و عهد خویش را در میان خود و تو، و ذریت بعد از تو استوار گردانم. که نسلاً بعد نسل عهد جاودانی باشد.

اما در خصوص اسماعیل تو را اجابت فرمودم، اینک او را برکت داده بارور گردانم، و او را بسیار کثیر گردانم، دوازده رئیس از وی پدید آیند و امتی عظیم از وی به وجود آورم. از ابراهیم امتی بزرگ و زورآور پدید خواهد آمد و جمیع امتهای جهان از او برکت خواهند یافت.(۲۸۸)

و در کتاب اشعیاء نبی می خوانیم:

۳- «و نهالی از تنه یسی »(۲۸۹) بیرون آمده، شاخه ای از ریشه هایش خواهد شکفت و روح خدا بر او قرار خواهد گرفت. مسکینان را به عدالت، داوری خواهد کرد، و به جهت مظلومان زمین به راستی حکم خواهد کرد.

. گرگ با بره سکونت خواهد کرد، و پلنگ با بزغاله خواهد خوابید و گوساله با شیر و پرواری با هم، و طفل کوچک آنها را خواهد راند. و در تمامی کوه مقدس من، ضرر و فسادی نخواهند کرد، زیرا که جهان از معرف خداوند پر خواهد شد.(۲۹۰)

۴- بلکه نسلی از یعقوب و وارثی برای کوههای خویش از یهود به ظهور خواهم رسانید. و برگزیدگانم ورثه آن و بندگانم ساکن آن خواهند شد.

و اما شما (خطاب به یهود) که خداوند را ترک کرده و کوه مقدس را فراموش نموده اید، و مائده به جهت بخت مهیا ساخته و شراب ممزوج به جهت اتفاق ریخته اید، پس شما را به جهت شمشیر مقدر ساختم. و جمیع شما برای قتل خم خواهید شد. و اورشلیم را محل وجد خواهم نمود و از قوم خود شادی خواهم کرد و آواز گریه و آواز ناله بار دیگر در او شنیده نخواهد شد.(۲۹۱)

و در کتاب: دانیال نبی می خوانیم:

۵- و در آن زمان میکائیل امیر عظیمی که برای پسران قوم تو (خطاب به حضرت دانیال) ایستاده است خواهد بر خاست.

و بسیاری از آنانی که در خاک زمین خوابیده اند، بیدار خواهند شد. و آنان که بسیاری را به راه عدالت رهبری می نماید مانند ستارگان خواهند بود تا ابدالا باد. اما تو ای دانیال کلام را مخفی دار و کتاب را تا آن زمان مهر کن بسیاری به سرعت تردد خواهند نمود. خوشا به حال آنان که انتظار کشند.(۲۹۲)

و در کتاب حبقوق نبی می خوانیم:

۶- اگر چه تأخیر نماید، برایش منتظر باش، زیرا که البته خواهد آمد و درنگ نخواهد کرد. بلکه جمیع امت ها را نزد خود جمع می کند و تمامی قومها را برای خویشتن فراهم می آورد.(۲۹۳)

نظر به این که متن نویدها گویا بود توضیحی ندادیم و برای اختصار به نمونه های یاد شده اکتفا کردیم، برای توضیح بیشتر می توانید در عهد عتیق به کتاب های اشعیاء نبی (فصل ۱ و ۴۵۵) زکریا نبی (فصل ۱۴) صفنیاء نبی (فصل ۳) سلیمان نبی (فصل ۲) حجی نبی (فصل ۲) اول سموئیل (فصل ۲) دوم سموئیل (فصل ۱۲ و ۳۲) و حزقیال نبی (فصل ۲۱) مراجعه فرمائید.