اراده
اراده انسان عاملى اساسى در تربيت آدمى است و هر چند كه عوامل ديگر در آن تاثيرگذار است ولى انسان هرگز نبايد به سستى و نااميدى تن بسپارد و از تلاش براى اصلاح و سير به سوى كمال باز ماند. پيشواى آزادگان ، علىعليهالسلام
در سفارشى مبهم فرموده است :
عليك بالجد و ان لم يساعد الجسد.
بر تو باد به كوشش و جديت ، اگر چه پيكر همراهى نكند.
اگر آدمى خود را در جهت سعادت حقيقى خويش تلاش نكند، ديگر عوامل نمى تواند او را به سعادت برساند كه انسان فرزند اراده و تلاش خويش است ؛ به بيان اميرمؤ منان علىعليهالسلام
:
من اءبطاء به عمله لم يسرع به نسبه
آن كه كرده وى او را به جايى نرساند، نسب او وى را پيش نراند.
راه كمال را با پاى خود مى توان طى كرد و جز با بال و پر خود نمى توان در فضاى بيكران كمال به پرواز در آمد و استعدادهاى شگفت را شكوفا نمود.
پرّ من رستست هم از ذات خويش /
|
|
بر نچفسانم دو پر من با سريش
|
توفيق آدمى در زندگى و سير به سوى اهداف انسانى و مقاصد الهى جز به اراده اى خلل ناپذير ميسر نمى شود. پيام آوران الهى جلوه كامل چنين اراده اى بوده اند، چنانكه اميرمؤ منان علىعليهالسلام
آنان را توصيف نموده است:
ولكن الله سبحانه جعل رسله اءولى قوة فى عزائمهم
خداى سبحان پيامبران خويش را از نظر عزم و اراده قوى قرار داد.
آنان با عزمى استوار و اراده اى شكست ناپذير مردمان را سير دادند؛ و پيامبر اكرمصلىاللهعليهوآله
برترين پيام آور الهى ، والاترين نمونه چنين تربيتى است علىعليهالسلام
در توصيف آن حضرت فرموده است :
اللهم اجعل شرائف صلواتك ، و نوامى بركاتك ، على محمد عبدك و رسولك الخاتم لما سبق ، و الفاتح لما انغلق ، و المعلن الحق بالحق ، و الدافع جيشات الاءباطيل ، الدامغ صولات الاءضاليل ، كما حمل فاضطلع ، قائما باءمرك ، مستوفزا فى مرضاتك ، غير ناكل عن قدم ، و لا واه فى عزم
بار خدايا! بهترين درودها و پربارترين بركتها را خاص بنده و پيامبر خود گردان ، كه خاتم پيامبران پيشين است ، و گشاينده درهاى بسته (رحمت بر مردم زمين). آشكار كننده حق يا برهان ، فرو نشاننده طغيان و در هم كوبنده شوكت گمراهان چنان كه او بار رسالت را نيرومندانه برداشت (و حق آن را چنان كه بايد بگذاشت). در انجام فرمانت برپا، و در طلب خشنودى ات پويا؛ نه از اقدامى روگردان و نه در عزمى سست و ناتوان
خداى رحمان ، اين نعمت را بر همه گسترانيده است تا راه به سوى او را به همت خود هموار كنند، كه والا همتى از ويژگى ها و صفات اهل ايمان است ، چنانكه علىعليهالسلام
در اين باره فرموده است :
المؤ من بعيد همّه نفسه اءصلب من الصلد.
مؤ من والا همت است و نفس او سخت تر از سنگ خارا (در راه ديندارى) است
اميرمؤ منان علىعليهالسلام
اراده انسان را در سير به سوى كمال مطلق چنان مى داند كه مردمان را اين گونه سفارش مى فرمايد:
اءيها الناس ، لا تستوحشوا فى طريق الهدى لقلة اءهله
اى مردم ! در طريق هدايت از كمى تعداد وحشت نكنيد (و ماءيوس نشويد).
پيشواى موحدان ، علىعليهالسلام
نمونه والا همتى و شكست ناپذيرى و تربيت نبوى را معرفى مى كند تا راه و مسير تربيت را به درستى بنماياند، چنانكه مى فرمايد:
كان لى فيما مضى اءخ فى الله ؛
و كان يعظمه فى عينى صغر الدنيا فى عينه و كان خارجا من سلطان بطنه ، فلا يشتهى ما لا يجد، و لا يكثر اذا وجد. و كان اءكثر دهره صامتا فان قال بذ القائلين ، و نفع غليل السائلين و كان ضعيفا مستضعفا! فان جاء الجد فهو ليث غاب ، و صل واد، لا يدلى بحجة حتى ياءتى قاضيا. و كان لا يلوم اءحدا على ما يجد الغدر فى مثله ، حتى يسمع اعتذاره ؛ و كان لا يشكو وجعا الا عند برئه ، و كان يقول مايفعل و لا يقول ما لا يفعل ؛ و كان اذا غلب على الكلام لم يغلب على السكوت ؛ و كان على ما يسمع اءحرص منه على اءن يتكلم ؛ و كان اذا بدهه اءمران ينظر اءيهما اءقرب الى الهوى فيخالفه فعليكم بهذه الخلائق فالزموها و تنافسوا فيها، فان لم تستطيعوها فاعلموا اءن اءخذ القليل خير من ترك الكثير.
در گذشته برادرى دينى داشتم كه خُردى دنيا در ديده اش وى را در چشم من بزرگ مى داشت و شكمش بر او سلطه اى نداشت ، پس آنچه را نمى يافت آرزو نمى كرد و آنچه را مى يافت فراوان استفاده نمى كرد. بيشتر اوقات خاموش بود، و اگر سخن مى گفت بر گويندگان چيره بود و تشنگى پرسشگران را فرو مى نشاند. افتاده بود و در ديده ها ناتوان ، و به هنگام كار چون شير بيشه بود و مار بيابان تا نزد قاضى نمى رفت حجت نمى آورد و كسى را كه عذرى داشت سرزنش نمى كرد تا عذرش را مى شنيد. از هيچ درى شكوه نمى كرد مگر آن گاه كه بهبود مى يافت چيزى را بر زبان مى آورد كه انجامش مى داد و بدانچه نمى كرد دهان نمى گشود.
اگر در گفتار بر او پيروز مى شدند، در خاموشى كسى بر او چيره نمى شد. بر شنيدن حريص تر بود تا گفتن هر گاه دو كار برايش پيش مى آمد، مى نگريست كه كدام به خواهش نفس نزديكتر است تا راه مخالفت با آن را پويد. بر شما باد چنين خصلتها را يافتن و در به دست آوردنش بر يكديگر پيشى گرفتن ؛ و اگر نتوانستيد، بدانيد كه اندكى را به دست آوردن بهتر است تا همه را وا نهادن
پي نوشت ها :