ترجمه غرر الحكم و درر الكلم جلد ۱

ترجمه غرر الحكم و درر الكلم0%

ترجمه غرر الحكم و درر الكلم نویسنده:
گروه: متون حدیثی

ترجمه غرر الحكم و درر الكلم

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: محمد تمیمی آمدی، مترجم: سيد هاشم رسولى محلاتى
گروه: مشاهدات: 58138
دانلود: 10608


توضیحات:

جلد 1 جلد 2 جلد 3
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 319 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 58138 / دانلود: 10608
اندازه اندازه اندازه
ترجمه غرر الحكم و درر الكلم

ترجمه غرر الحكم و درر الكلم جلد 1

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

باب الصبر (شكيبايى)

٤٧٧١ ١- الصّبر ملاك. ١ ٢٤ صبر، پايه و ملاك است (براى بسيارى از كارهاى نيك ديگر).

٤٧٧٢ ٢- الصّبر مرفعة، الجزع منقصة.

١ ٣٤ صبر و شكيبايى رفعت و بلندى است، و بى‏تابى و ناشكيبايى پستى و نقصان.

٤٧٧٣ ٣- الصّبر مدفعة. ١ ٤٩

صبر وسيله دفع (بسيارى از مهالك دنيايى و آخرتى) است.

٤٧٧٤ ٤- الصّبر ظفر، العجل خطر. ١ ٥٧ صبر پيروزى است، و ناشكيبايى خطر ساز است.

٤٧٧٥ ٥- الصّبر يناضل الحدثان. ١ ٦٥ صبر، مى‏جنگد، با حوادث كوبنده و ناگوار.

٤٧٧٦ ٦- الصّبر رأس الايمان. ١ ٦٧ صبر، اساس و سر ايمان است.

٤٧٧٧ ٧- الصّبر جنّة الفاقة. ١ ٩٥ صبر، سپر فقر و ندارى است (كه او را از بسيارى از مهالك نجات بخشد).

٤٧٧٨ ٨- الصّبر ثمرة اليقين. ١ ١١٣ صبر، ميوه يقين است.

٤٧٧٩ ٩- الصّبر يهوّن الفجيعة. ١ ١٤٣ صبر، مصيبت را آسان كند.

٤٧٨٠ ١٠- الصّبر يمحّص الرّزيّة. ١ ١٧٣ صبر، مصيبت را كم (و يا پاك) گرداند.

٤٧٨١ ١١- الصّبر ثمرة الايمان. ١ ١٧٨ صبر، ميوه ايمان است.

٤٧٨٢ ١٢- الصّبر عدّة للبلاء. ١ ١٩٥ صبر، ساز و برگ مهيّا شده‏اى براى روبرو شدن با بلا و گرفتارى است.

٤٧٨٣ ١٣- الصّبر كفيل بالظّفر. ١ ١٩٥ صبر، ضامن و كفيل پيروزى است. ٤٧٨٤ ١٤- الصّبر عنوان النّصر. ١ ١٩٥ صبر، سر آغاز يارى خداوند است.

٤٧٨٥ ١٥- الصّبر ادفع للبلاء. ١ ١٩٥ صبر، براى دفع بلا از هر چيز ديگر مؤثرتر است.

٤٧٨٦ ١٦- الصّبر يرغم الاعداء. ١ ١٩٦ صبر، بينى دشمنان را به خاك مالد (و آنها را مأيوس گرداند).

٤٧٨٧ ١٧- الصّبر ادفع للضّرر. ١ ١٩٦ صبر، براى جلوگيرى از زيان مؤثرتر از چيزهاى ديگر است.

٤٧٨٨ ١٨- الصّبر عدّة الفقر. ١ ١٩٦

صبر، ساز و برگ فقر و ندارى است (و اندوخته‏اى است براى آن روز).

٤٧٨٩ ١٩- الصّبر عون على كلّ امر. ١ ١٩٦ صبر، كمك و ياورى است بر هر كار.

٤٧٩٠ ٢٠- الصّبر افضل العدد. ١ ١٩٧ صبر، برترين ساز و برگ است.

٤٧٩١ ٢١- الصّبر اقوى لباس. ١ ٢٠٦ صبر، قوى‏ترين جامه است.

٤٧٩٢ ٢٢- الصّبر مطيّة لا تكبو. ١ ٢٣٥ صبر، مركبى است كه به سر در نمى‏آيد و سكندرى نخورد.

٤٧٩٣ ٢٣- الصّبر اعون شي‏ء على الدّهر. ١ ٣٢٧ صبر، كمك كارترين نيروهاست در برابر روزگار.

٤٧٩٤ ٢٤- الصّبر خير جند المؤمن. ١ ٣٢٨ صبر، بهترين لشكر مؤمن است.

٤٧٩٥ ٢٥- اوّل العبادة انتظار الفرج بالصّبر. ١ ٣٢٩ آغاز عبادت انتظار فرج و گشايش (يا خصوص فرج و ظهور حضرت (بقية اللَّهعليه‌السلام) است به وسيله صبر.

٤٧٩٦ ٢٦- الصّبر على المضض يؤدّى الى اصابة الفرصة. ١ ٣٥٢ صبر بر مصيبتهاى دردناك، مى‏كشاند انسان را به سوى رسيدن به فرصت (انجام كارهاى نيك) ٤٧٩٧ ٢٧- الايمان صبر فى البلاء و شكر فى الرّخاء. ١ ٣٥٦ ايمان عبارت است از صبر در بلا و گرفتارى، و شكر در وسعت و فراخى.

٤٧٩٨ ٢٨- الصّبر ينزل على قدر المصيبة. ١ ٣٧٧ صبر، به مقدار مصيبت فرود آيد.

٤٧٩٩ ٢٩- الصّبر على المصائب من افضل المواهب. ١ ٣٨٠

صبر بر مصيبتها از برترين موهبتهاى الهى است.

٤٨٠٠ ٣٠- الصّبر على المصيبة يفلّ حدّ الشامت. ١ ٣٨٢ صبر بر مصيبت، تيزى زبان شماتت كننده را كند مى‏سازد.

٤٨٠١ ٣١- الصّبر اوّل لوازم الاتّقان. ٢ ٦ صبر، نخستين وسيله لازم براى محكم كردن كارهاست.

٤٨٠٢ ٣٢- الصّبر على المصيبة يجزل المثوبة. ٢ ٩ صبر بر مصيبت، پاداش را بزرگ گرداند.

٤٨٠٣ ٣٣- الصّبر احد الظّفرين. ٢ ١٩ صبر، يكى از دو بخش پيروزى است.

٤٨٠٤ ٣٤- الصّبر على النّوائب ينيل شرف المراتب. ٢ ٣٣ صبر بر مصيبتها، نائل كند انسان را به مرتبه‏هاى والا.

٤٨٠٥ ٣٥- الصّبر على طاعة اللَّه اهون من الصّبر على عقوبته. ٢ ٣٥ صبر بر اطاعت و فرمانبردارى خدا آسان‏تر است از صبر بر عقوبت و نافرمانى خداوند.

٤٨٠٦ ٣٦- الصّبر على البلاء افضل من العافية فى الرّخاء. ٢ ٥٧ صبر بر بلا و گرفتارى (از نظر پاداش) برتر است از تندرستى در وسعت و فراخى.

٤٨٠٧ ٣٧- الصّبر افضل سجيّة و العلم اشرف حلية و عطيّة. ٢ ٦٨ صبر، برترين خوى و خصلت، و علم و دانش شريف‏ترين زيور و عطيّه الهى است.

٤٨٠٨ ٣٨- الايمان و الاخلاص و اليقين و الورع، الصّبر و الرّضاء بما يأتي به القدر. ٢ ٦٥ ايمان و اخلاص و يقين و پارسايى، همه آنها عبارت است از صبر و خوشنودى بدانچه قضا و قدر الهى آورد.

٤٨٠٩ ٣٩- الصّبر أن يحتمل الرّجل ما ينوبه، و يكظم ما يغضبه. ٢ ٦٩ صبر، عبارت است از اين كه مرد تحمل كند مصيبتى را كه به او مى‏رسد، و فرو خورد آنچه كه او را به خشم آورد.

٤٨١٠ ٤٠- الصّبر صبران : صبر على ما تكره و صبر عمّا تحبّ. ٢ ٧٢ صبر دو گونه است : يكى صبر بر آنچه ناخوش دارى، و ديگر صبر از آنچه دوست مى‏دارى. ٤٨١١ ٤١- الصّبر احسن حلل الايمان و اشرف خلائق الانسان. ٢ ٧٣ صبر، بهترين جامه‏هاى ايمان و شريف‏ترين خصلتهاى انسان است.

٤٨١٢ ٤٢- الصّبر عن الشّهوة عفّة و عن الغضب نجدة و عن المعصية ورع.

٢ ٨٢ صبر از شهوت و خواهش نفسانى، عفّت و پاكدامنى است، و صبر از خشم، مردانگى و دلاورى، و صبر از گناه و معصيت، ورع و پارسايى است.

٤٨١٣ ٤٣- الصّبر صبران : صبر فى البلاء حسن جميل، و احسن منه الصّبر عن المحارم. ٢ ١٠٨ صبر بر دو گونه است : صبر در بلا و گرفتارى كه نيكو و زيباست، و نيكوتر از آن، صبر از محرّمات الهى است.

٤٨١٤ ٤٤- الصّبر على مضض الغصص يوجب الظّفر بالفرص. ٢ ١٣٦ صبر بر درد و رنج اندوهها، موجب پيروزى و دست يافتن به فرصتهاست.

٤٨١٥ ٤٥- اصبر تظفر. ٢ ١٧٠ صبر كن تا پيروز شوى.

٤٨١٦ ٤٦- اصبر تنل. ٢ ١٧٢ صبر كن تا به مراد خويش نايل گردى.

٤٨١٧ ٤٧- اغض على القذى و الّا لم ترض ابدا. ٢ ١٨٦ بر خاشاكى كه روزگار به چشمت ريزد، ديده بر هم نه و صبر كن و گر نه هرگزراضى نخواهى شد.

٤٨١٨ ٤٨- اشتغل بالصّبر على الرّزيّة عن الجزع لها. ٢ ١٨٦ خود را با صبر بر مصيبت سرگرم ساز از اين كه براى آن بى‏تابى كنى.

٤٨١٩ ٤٩- اصبر على عمل لا بدّ لك من ثوابه، و عن عمل لا صبر لك على عقابه. ٢ ١٩٤ صبر كن بر كارى كه به ناچار نياز به پاداش آن دارى (يعنى اطاعت خدا) و از كارى كه صبرى بر عقاب و كيفر آن ندارى (يعنى از گناه و نافرمانى خدا).

٤٨٢٠ ٥٠- اطرح عنك واردات الهموم بعزائم الصّبر و حسن اليقين. ٢ ١٩٥ بيفكن از خود اندوههايى را كه بر تو فرود آيد، با صبر جدّى و محكم، و يقين نيكو.

٤٨٢١ ٥١- الزم الصّبر فانّ الصّبر حلو العاقبة ميمون المغبّة. ٢ ٢٠٢ ملازم صبر باش كه به راستى صبر سرانجامى شيرين، و عاقبتى فرخنده دارد.

٤٨٢٢ ٥٢- الزموا الارض و اصبروا على البلاء، و لا تحرّكوا بايديكم و هوى ألسنتكم. ٢ ٢٤٣ بر جاى خود بايستيد (و دست به كارى نزنيد) و در برابر بلا و گرفتارى شكيبا باشيد، و به خاطر هوا و هوس زبانها و دستهايتان را براى جنگ به كار نيندازيد. ٤٨٢٣ ٥٣- الزموا الصّبر فانّه دعامة الايمان و ملاك الامور. ٢ ٢٥٧ ملازم صبر و بردبارى باشيد، زيرا صبر ستون ايمان و ملاك و اساس كارها است.

٤٨٢٤ ٥٤- افضل الصّبر التّصبّر. ٢ ٣٧٩ برترين «صبرها» «تصبر» يعنى خود را به صبر واداشتن است. ٤٨٢٥ ٥٥- اقوى عدد الشّدائد الصّبر.

٢ ٣٨١ قوى‏ترين اندوخته براى سختى‏ها صبر و بردبارى است.

٤٨٢٦ ٥٦- افضل الصّبر عند مرّ الفجيعة.

٢ ٣٩٤ برترين صبرها صبر در هنگام تلخى مصيبت (و تحمل تلخى آن) است.

٤٨٢٧ ٥٧- افضل الصّبر الصّبر عن المحبوب. ٢ ٤٠٥ برترين صبرها و خويشتن دارى انسان، از انجام كارى است كه آن را دوست دارد (ولى بخاطر خدا انجام نمى‏دهد).

٤٨٢٨ ٥٨- افضل عدّة الصّبر على الشّدّة.

٢ ٤٢١ برترين اندوخته‏ها (براى دنيا و آخرت) صبر بر سختى است.

٤٨٢٩ ٥٩- انّ احمد الامور عاقبة الصّبر.

٢ ٤٨٨ به راستى كه ستوده‏ترين كارها از نظر سرانجام، صبر و پايدارى است.

٤٨٣٠ ٦٠- إنّ الصّبر لجميل الّا عنك و انّ الجزع لقبيح الّا عليك، و انّ المصاب بك لجليل، و انّه قبلك و بعدك لجلل.

٢ ٥٠٦ (و در هنگام به خاك سپردن رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود : ) به راستى كه صبر زيبا است مگر از رحلت تو، و بى‏تابى زشت است، مگر بر فقدان تو، و به راستى مصيبت تو بسيار سنگين است، و هر مصيبت ديگرى چه پيش از تو و چه پس از رفتن تو در برابر آن كوچك و حقير است.

٤٨٣١ ٦١- انّ للمحن غايات و للغايات نهايات، فاصبروا لها حتّى تبلغ نهاياتها فالتّحرّك لها قبل انقضائها زيادة لها. ٢ ٥٧١

به راستى كه براى رنجها سرانجامى است، و براى سرانجامها نيز پايانها است، پس در برابر آنها صبر و بردبارى كنيد تا به پايان رسد، و از اين رو جنبش كردن پيش از گذشتن آن زمان، محنت را افزون كند.

٤٨٣٢ ٦٢- ان ابتلاكم اللَّه بمصيبة فاصبروا. ٣ ١ اگر خدا شما را به مصيبتى گرفتار كرد، صبر كنيد.

٤٨٣٣ ٦٣- ان تصبروا ففى اللَّه من كلّ مصيبة خلف. ٣ ٣ اگر صبر كنيد خداى را از هر مصيبتى جانشينى است (كه جبران كند مصيبت را).

٤٨٣٤ ٦٤- ان صبرت جرى عليك القلم و انت مأجور، و ان جزعت جرى عليك القلم و انت مأزور. ٣ ٣ اگر (در برابر بلا) صبر كردى آنچه قلم تقدير بر تو نوشته اجرا شود و تو هم مأجور خواهى بود (چون صبر كرده‏اى) ولى اگر بى‏تابى كنى (و صبر نكنى) همان كه قلم نوشته بر تو اجرا شود در صورتى كه تو گنهكار خواهى بود.

٤٨٣٥ ٦٥- ان صبرت ادركت بصبرك منازل الابرار، و ان جزعت اوردك جزعك عذاب النّار. ٣ ٤ اگر صبر كنى به خاطر همين صبر خود، جايگاه نيكوكاران را در خواهى يافت، و اگر بى‏تابى كنى همين بى‏تابى، تو را به عذاب دوزخ در خواهد انداخت.

٤٨٣٦ ٦٦- ان صبرت صبر الاحرار و الّا سلوت سلوّ الاغمار. ٣ ٤ اگر صبر كنى صبر (كرده‏اى صبر) آزادمردان، و گر نه به فراموشى زده‏اى خود را همچون جاهلان و بى‏خبران.

٤٨٣٧ ٦٧- ان صبرت صبر الاكارم و الّا سلوت سلوّ البهائم. ٣ ١١ اگر صبر كنى صبر بزرگواران (است) و گر نه خود را به غفلت بزن همچون چهار پايان.

٤٨٣٨ ٦٨- انّك لن تدرك ما تحبّ من ربّك الّا بالصّبر عمّا تشتهى. ٣ ٥٣ به راستى كه تو هرگز بدانچه دوست مى‏دارى از وعده‏هاى پروردگار خود نخواهى رسيد جز به خويشتن دارى از آنچه (به حرام) بدان ميل دارى.

٤٨٣٩ ٦٩- اذا ابتليت فاصبر. ٣ ١١٤ هر گاه گرفتار شدى صبر كن.

٤٨٤٠ ٧٠- اذا صبرت للمحنة فللت حدّها. ٣ ١٢٤ هنگامى كه براى اندوه و مصيبتى صبر كردى تيزى آن محنت را كند كرده‏اى.

٤٨٤١ ٧١- اذا اتتك المحن فاقعد لها فانّ قيامك فيها زيادة لها. ٣ ١٧٨ هنگامى كه محنتها و رنجا نزد تو آمد در برابر آنها بنشين و صبر كن كه قيام و بى‏صبرى تو آن را افزون كند.

٤٨٤٢ ٧٢- اذا فاجأك البلاء فتحصّن بالصّبر و الاستظهار. ٣ ١٨٨ هنگامى كه بلايى ناگهان بر تو رسيد پناه ببر به صبر و پشت گرمى بدان.

٤٨٤٣ ٧٣- بالصّبر تخفّ المحنة. ٣ ٢٠٣ به وسيله صبر، محنت و رنج سبك گردد.

٤٨٤٤ ٧٤- بالصّبر تدرك الرّغائب. ٣ ٢٠٩ به وسيله صبر به خواسته‏هاى خويش مى‏رسى.

٤٨٤٥ ٧٥- بالصّبر تدرك معالى الامور.

٣ ٢٢٢ به وسيله صبر به جايگاه والاى كارها مى‏رسى.

٤٨٤٦ ٧٦- بشّر نفسك اذا صبرت بالنّجح و الظّفر. ٣ ٢٦٧ هنگامى كه صبر كردى خويشتن را به موفقيت و پيروزى بشارت ده.

٤٨٤٧ ٧٧- تجلبب الصّبر و اليقين فانّهما نعم العدّة فى الرّخاء و الشّدّة. ٣ ٢٨٩ جامه صبر و يقين بر تن كن كه اين دو اندوخته خوبى هستند در فراخى زندگى و دشوارى.

٤٨٤٨ ٧٨- تجرّع الغصص فانّى لم ار جرعة احلى منها عاقبة و لا الذّ مغبّة.

٣ ٢٩٨ غصه‏ها را فرو خور كه به راستى من جرعه‏اى از نظر سرانجام و عاقبت، شيرين‏تر و لذيذتر از آن نديدم.

٤٨٤٩ ٧٩- تجرّع مضض الحلم فانّه رأس الحكمة و ثمرة العلم. ٣ ٣٠٥ فرو خور سوز مصيبت را در حلم و بردبارى كه آن اساس حكمت و ميوه علم است.

٤٨٥٠ ٨٠- ثواب الصّبر يذهب مضض المصيبة. ٣ ٣٤٧ پاداش صبر، سوز و درد مصيبت را مى‏برد.

٤٨٥١ ٨١- ثواب المصيبة على قدر الصّبر عليها. ٣ ٣٤٨ پاداش مصيبت به مقدار صبرى است كه بر آن مى‏شود.

٤٨٥٢ ٨٢- ثواب الصّبر اعلى الثّواب.

٣ ٣٤٨ پاداش صبر والاترين پاداشهاست. ٤٨٥٣ ٨٣- جرّب نفسك فى طاعة اللَّه بالصّبر على اداء الفرائض و الدّؤب فى اقامة النّوافل و الوظائف. ٣ ٣٥٨ آزمايش كن خويشتن را با صبر بر انجام فرائض و واجبات، و تلاش و كوشش در به پا داشتن نافله‏ها و وظايف خويش.

٤٨٥٤ ٨٤- حسن الصّبر طليعة النّصر.

٣ ٣٩٣ صبر نيكو طليعه و پيش در آمد نصرت و يارى است.

٤٨٥٥ ٨٥- حسن الصّبر ملاك كلّ امر.

٣ ٣٩٣ صبر نيكو ملاك و معيار هر كارى است.

٤٨٥٦ ٨٦- حسن الصّبر عون على كلّ أمر. ٣ ٣٩٣ صبر نيكو ياور و كمك‏كارى است بر هر كار.

٤٨٥٧ ٨٧- حلاوة الظّفر تمحو مرارة الصّبر. ٣ ٣٩٨ شيرينى پيروزى، محو و نابود مى‏كند تلخى صبر را.

٤٨٥٨ ٨٨- دوام الصّبر عنوان الظّفر.

و النّصر. ٤ ٢١ ادامه صبر سر آغاز پيروزى و نصرت است.

٤٨٥٩ ٨٩- رحم اللَّه امرء جعل الصّبر مطيّة حياته و التّقوى عدّة وفاته. ٤ ٤٢ خدا رحمت كند كسى كه صبر را مركب زندگى كرده، و تقوا را اندوخته وفات و مرگ خويش ساخته.

٤٨٦٠ ٩٠- رأس الايمان الصّبر. ٤ ٥٠ اساس ايمان، صبر و خوشنودى است.

٤٨٦١ ٩١- زين الدّين الصّبر و الرّضا.

٤ ١٠٩ زيور دين، صبر و خوشنودى است.

٤٨٦٢ ٩٢- صبرك على المصيبة يخفّف الرّزيّة و يجزل المثوبة. ٤ ٢٠٢ صبر و بردبارى تو بر مصيبت، آن را سبك كند، و پاداش را بزرگ و سنگين گرداند.

٤٨٦٣ ٩٣- صبرك على تجرّع الغصص يظفرك بالفرص. ٤ ٢٢١ صبر تو بر فرو خوردن غصّه‏ها مسلّط گرداند تو را به فرصتها.

٤٨٦٤ ٩٤- ضادّوا الجزع بالصّبر. ٤ ٢٣١ مخالفت كنيد با بى‏تابى، به صبر و شكيبايى.

٤٨٦٥ ٩٥- طوبى لمن جعل الصّبر مطيّة نجاته و التّقوى عدّة وفاته. ٤ ٢٤٤ خوشا به حال كسى كه صبر را مركب نجات خويش ساخته و تقوا را اندوخته وفات خويش كرده است.

٤٨٦٦ ٩٦- طول الاصطبار من شيم الابرار. ٤ ٢٥٣ صبر طولانى از شيوه‏هاى نيكان است.

٤٨٦٧ ٩٧- عليك بالصّبر فى الضّيق و البلاء. ٤ ٢٨٦ بر تو باد به صبر در فشار زندگى وگرفتارى.

٤٨٦٨ ٩٨- عليك بالصّبر و الاحتمال فمن لزمهما هانت عليه المحن. ٤ ٢٩٢ بر تو باد به صبر و تحمل، كه هر كس ملازم اين دو گرديد رنجها بر او آسان شود.

٤٨٦٩ ٩٩- عليك بالصّبر فانّه حصن حصين و عبادة الموقنين. ٤ ٢٩٥ بر تو باد به صبر كه آن دژ و قلعه‏اى است محكم و عبادت مردمان با يقين است.

٤٨٧٠ ١٠٠- عليك بالصّبر فبه يأخذ العاقل و اليه يرجع الجاهل. ٤ ٢٩٦ بر تو باد به صبر كه مردمان عاقل بدان چنگ زنند، و نادانان نيز (به ناچار) بدان باز گردند.

٤٨٧١ ١٠١- عليك بلزوم الصّبر فبه يأخذ الحازم و اليه يؤول الجازع. ٤ ٢٩٧ بر تو باد به صبر كه انسان دور انديش بدان تمسّك جويد، و شخص بى‏تاب و بى‏صبر هم (بالاخره) بدان باز گردد.

٤٨٧٢ ١٠٢- عند الصّدمة الاولى يكون صبر النّبلاء. ٤ ٣٢٠ صبر مردمان بزرگ در هنگام رسيدن نخستين دشوارى است (و پس از آن تدريجا به صورت عادت در آيد و چندان دشوار نيست).

٤٨٧٣ ١٠٣- فى الصّبر ظفر. ٤ ٣٩٧ پيروزى در صبر است.

٤٨٧٤ ١٠٤- قد يعزّ الصّبر. ٤ ٤٦٨ گاه هست كه صبر كمياب و عزيز گردد (و مصيبت آن قدر سنگين است كه بى‏اختيار بى‏صبرى كنند).

٤٨٧٥ ١٠٥- قلّ من صبر الّا ملك. ٤ ٥٠٤ كم است كسى كه صبر كند جز آنكه مالك و مسلّط بر كار گردد.

٤٨٧٦ ١٠٦- قلّ من صبر الّا قدر. ٤ ٥٠٤ كم است كسى كه صبر كند جز آنكه توانا شود.

٤٨٧٧ ١٠٧- قلّ من صبر الّا ظفر. ٤ ٥٠٤ كم است كسى كه صبر كند جز آنكه پيروز شود.

٤٨٧٨ ١٠٨- كم يفتح بالصّبر من غلق.

٤ ٥٥٠ چه بسيار چيزهاى بسته‏اى كه به صبر باز شود (و مشكلاتى كه با صبر مرتفع گردد).

٤٨٧٩ ١٠٩- كم من مؤمن فاز به الصّبر و حسن الظّنّ. ٤ ٥٥٤ چه بسيار انسان با ايمانى كه پيروزى دهد او را صبر و خوش گمانى (به خداى تعالى).

٤٨٨٠ ١١٠- كن حلو الصّبر عند مرّ الامر.

٤ ٦٠١ در هنگام تلخى كار، شيرين صبر باش. (و با شيرينى صبر تلخى آن را بزداى) ٤٨٨١ ١١١- كافل النّصر الصّبر. ٤ ٦٣٢ صبر، ضامن نصرت و يارى است.

٤٨٨٢ ١١٢- لكلّ مصاب اصطبار. ٥ ١٥ هر مصيبت رسيده‏اى را صبرى است (اندك يا بسيار كه خدا به او بدهد).

٤٨٨٣ ١١٣- لن يحصل الاجر حتّى يتجرّع الصّبر. ٥ ٦٤ پاداش نيك به دست نيايد تا جرعه صبر نوشيده شود.

٤٨٨٤ ١١٤- لن يعدم النّصر من استنجد الصّبر. ٥ ٦٤ يارى را از دست ندهد كسى كه از صبر يارى بجويد.

٤٨٨٥ ١١٥- ليس مع الصّبر مصيبة. ٥ ٧٨ با وجود صبر مصيبتى به جاى نماند.

٤٨٨٦ ١١٦- ليس شي‏ء احمد عاقبة، و لا الذّ مغبّة، و لا ادفع لسوء ادب و لا اعون على درك مطلب من الصّبر.

٥ ٨٦ چيزى از نظر سرانجام و عاقبت ستوده‏تر و لذيذتر، و نيز براى دفع بى‏ادبى (افراد بى‏ادب) مؤثرتر، و كمكى براى رسيدن به مطلب بهتر از صبر نيست.

٤٨٨٧ ١١٧- لم يعدم النّصر من انتصر بالصّبر. ٥ ٩٤ از دست ندهد نصرت و يارى را كسى كه به وسيله صبر يارى گرفته است.

٤٨٨٨ ١١٨- من يصبر يظفر. ٥ ١٤٨

كسى كه صبر كند پيروز گردد.

٤٨٨٩ ١١٩- من صبر نال المنى. ٥ ١٥٠ كسى كه صبر كند به هدف و آرمان خود برسد.

٤٨٩٠ ١٢٠- من استنجد الصّبر انجده.

٥ ١٥٥ كسى كه از صبر يارى طلبد يارى‏اش دهد.

٤٨٩١ ١٢١- من صبر هانت مصيبته. ٥ ١٧٦ كسى كه صبر كند مصيبتش آسان شود.

٤٨٩٢ ١٢٢- من صبر خفّت محنته. ٥ ١٩٢ كسى كه صبر كند رنج و محنت او سبك شود.

٤٨٩٣ ١٢٣- من تجرّع الغصص ادرك الفرص. ٥ ٢١٨ كسى كه جرعه‏هاى غصه را سر كشد به فرصتها دست يابد.

٤٨٩٤ ١٢٤- من لم ينجه الصّبر اهلكه الجزع. ٥ ٢٤٧ كسى كه صبر او را رهايى نبخشد جزع و بى‏تابى او را هلاك گرداند.

٤٨٩٥ ١٢٥- من صبر على النّكبة كأن لم ينكب. ٥ ٢٤٦ كسى كه صبر كند بر مصيبت همانند آن است كه به او مصيبتى نرسيده است.

٤٨٩٦ ١٢٦- من انتظر العاقبة صبر. ٥ ٢٧٠ كسى كه چشم به راه سرانجام كار باشد (و سرانجام نيكوى آن را خواهد) صبر كند.

٤٨٩٧ ١٢٧- من صبر على مرّ الاذى أبان عن صدق التّقوى. ٥ ٣٢٣ كسى كه صبر كند بر تلخى آزار، پرده از راستى تقواى خويش برداشته است (و حكايت از درستى تقواى او كند).

٤٨٩٨ ١٢٨- من ادّرع جنّة الصّبر هانت عليه النّوائب. ٥ ٣٤٦ كسى كه زره خود گرداند سپر صبر را آسان شود بر او مصيبتها.

٤٨٩٩ ١٢٩- من صبر على طول الاذى ابان عن صدق التّقى. ٥ ٣٥٣ كسى كه صبر كند بر آزار طولانى، پرده از راستى و درستى تقواى خويش برداشته است.

٤٩٠٠ ١٣٠- من صبر على بلاء اللَّه سبحانه فحقّ اللَّه ادّى، و عقابه اتّقى، و ثوابه رجا. ٥ ٣٨٠ كسى كه بردبارى كند بر بلاى خداى سبحان، حقّ خدا را پرداخته، و از عذاب و عقاب او خود را نگه داشته، و پاداش نيك او را اميد بسته است.

٤٩٠١ ١٣١- من صبر فنفسه وقّر و بالثّواب ظفر و للَّه سبحانه اطاع.

٥ ٣٩٨ كسى كه صبر كند نفس خويش را ارجمند داشته، و به پاداش الهى ظفر يافته، و خداى سبحان را اطاعت نموده است.

٤٩٠٢ ١٣٢- من لم يصبر على كدّه صبر على الافلاس. ٥ ٤١٤ كسى كه بر تلاش و كوشش در كار پايدارى و صبر نكند، (بايد) بر افلاس و ندارى صبر كند.

٤٩٠٣ ١٣٣- من توالت عليه نكبات الزّمان اكسبته فضيلة الصّبر. ٥ ٤٥٤ كسى كه مصيبتهاى روزگار پى در پى بر او در آيد، فضيلت صبر و شكيبايى را براى او فراهم آورد.

٤٩٠٤ ١٣٤- من تجلبب الصّبر و القناعة عزّ و نبل. ٥ ٤٦٢ كسى كه جامه صبر و قناعت در بر كند عزيز و ارجمند گردد.

٤٩٠٥ ١٣٥- من صبر على طاعة اللَّه و عن معاصيه فهو المجاهد الصّبور. ٥ ٤٦٣ كسى كه صبر كند بر اطاعت و فرمانبردارى خدا و صبر كند از انجام نافرمانى‏هاى او، به راستى چنين كسى مجاهدى است پر صبر.

٤٩٠٦ ١٣٦- من لم يصبر على مضض الحمية طال سقمه. ٥ ٤٦٧ كسى كه (بيمار است و) صبر نكند بر سختى پرهيز، بيمارى‏اش طولانى شود.

٤٩٠٧ ١٣٧- من طال صبره حرج صدره.

٥ ٤٦٩ كسى كه صبرش طولانى شود سينه‏اش تنگ گردد.

٤٩٠٨ ١٣٨- من استوطأ مركب الصّبر ظفر. ٥ ٤٧٣

كسى كه راهوار كند مركب صبر را پيروز شود.

٤٩٠٩ ١٣٩- من كنوز الايمان الصّبر على المصائب. ٦ ٢١ از گنجهاى ايمان صبر بر مصيبتها است.

٤٩١٠ ١٤٠- من افضل الحزم الصّبر على النّوائب. ٦ ٢١ از برترين دور انديشى صبر در برابر مصيبتها است.

٤٩١١ ١٤١- من علامات حسن السّجيّة الصّبر على البليّة. ٦ ٤٦ از نشانه‏هاى خوش خلقى صبر در برابر بلاها است.

٤٩١٢ ١٤٢- ما اصيب من صبر. ٦ ٥٠ كسى كه صبر كند در حقيقت مصيبتى نديده است.

٤٩١٣ ١٤٣- ما خاب من لزم الصّبر. ٦ ٥١ هلاك نشود كسى كه ملازم صبر باشد.

٤٩١٤ ١٤٤- ما حصل الاجر بمثل الصّبر.

باب المصاحبة (هم نشينى)

٦ ٦٩ پاداشى همانند پاداش صبر براى كسى حاصل نشود.

٤٩١٥ ١٤٥- ما صبرت عنه خير ممّا التذذت به. ٦ ٧٨ لذّت آنچه از آن صبر و شكيبايى كرده‏اى (و گناهى را كه انجام نداده‏اى) بهتر است از آنچه بدان لذّت برده‏اى. ٤٩١٦ ١٤٦- مع الصّبر يقوى الحزم. ٦ ١٢٢ با صبر است كه دور انديشى تقويت شود.

٤٩١٧ ١٤٧- مرارة الصّبر تثمر الظّفر.

٦ ١٢٣ تلخى صبر ميوه پيروزى به بار آورد. ٤٩١٨ ١٤٨- مرارة الصّبر تذهبها حلاوة الظّفر. ٦ ١٣١ تلخى صبر را شيرينى پيروزى از بين مى‏برد.

٤٩١٩ ١٤٩- مفتاح الظّفر لزوم الصّبر.

٦ ١٣٣ كليد پيروزى ملازمت با صبر است.

٤٩٢٠ ١٥٠- نعم الظّهير الصّبر. ٦ ١٦٣ چه پشتيبان خوبى است صبر.

٤٩٢١ ١٥١- نعم المعونة الصّبر على البلاء. ٦ ١٦٦ ياور خوبى است صبر بر بلا و گرفتارى.

٤٩٢٢ ١٥٢- هدى من ادّرع لباس الصّبر.

و اليقين. ٦ ١٩٢ به راه راست هدايت گشته كسى كه جامه صبر و يقين را زره خويش ساخته است.

٤٩٢٣ ١٥٣- لا ايمان كالصّبر. ٦ ٣٥٢ ايمانى همچون صبر نيست.

٤٩٢٤ ١٥٤- لا عثار مع صبر. ٦ ٣٦٠ لغزشى با وجود صبر نخواهد بود.

٤٩٢٥ ١٥٥- لا تدفع المكاره الّا بالصّبر.

٦ ٣٧٦ حوادث ناگوار جز به وسيله صبر بر طرف نشود.

٤٩٢٦ ١٥٦- لا عون افضل من الصّبر.

٦ ٣٨٣ ياورى برتر از صبر نيست.

٤٩٢٧ ١٥٧- لا ينعم بنعيم الآخرة الّا من صبر على بلاء الدّنيا. ٦ ٣٩٨ متنعّم نشود (و دست نيابد) به نعمتهاى آخرت جز آن كس كه بر بلاى دنيا صبر كند.

٤٩٢٨ ١٥٨- لا يعدم الصّبور الظّفر و ان طال به الزّمان. ٦ ٤٢٢ انسان پر صبر پيروزى را از دست ندهد اگر چه زمان رسيدن آن طولانى شود.

٤٩٢٩ ١٥٩- لا يتحقّق الصّبر الّا بمقاساة ضدّ المألوف. ٦ ٤٢٤ صبر محقق نگردد (و پا بر جا نشود) مگر به تحمل رنج مخالفت با آنچه بدان الفت دارد (از كارهاى خلاف).

٤٩٣٠ ١٦٠- لا ظفر لمن لا صبر له. ٦ ٤٠٢ پيروزى نيست براى كسى كه صبر ندارد.

٤٩٣١ ١٦١- يؤول أمر الصّبور الى درك بغيته و بلوغ أمله. ٦ ٤٩٢

كار انسانهاى پر شكيب به دريافت پايان خواسته و رسيدن به آرمان خويش باز گردد (و به موفقيت و پيروزى پايان پذيرد).