باب الصبر (شكيبايى)
٤٧٧١ ١- الصّبر ملاك. ١ ٢٤ صبر، پايه و ملاك است (براى بسيارى از كارهاى نيك ديگر).
٤٧٧٢ ٢- الصّبر مرفعة، الجزع منقصة.
١ ٣٤ صبر و شكيبايى رفعت و بلندى است، و بىتابى و ناشكيبايى پستى و نقصان.
٤٧٧٣ ٣- الصّبر مدفعة. ١ ٤٩
صبر وسيله دفع (بسيارى از مهالك دنيايى و آخرتى) است.
٤٧٧٤ ٤- الصّبر ظفر، العجل خطر. ١ ٥٧ صبر پيروزى است، و ناشكيبايى خطر ساز است.
٤٧٧٥ ٥- الصّبر يناضل الحدثان. ١ ٦٥ صبر، مىجنگد، با حوادث كوبنده و ناگوار.
٤٧٧٦ ٦- الصّبر رأس الايمان. ١ ٦٧ صبر، اساس و سر ايمان است.
٤٧٧٧ ٧- الصّبر جنّة الفاقة. ١ ٩٥ صبر، سپر فقر و ندارى است (كه او را از بسيارى از مهالك نجات بخشد).
٤٧٧٨ ٨- الصّبر ثمرة اليقين. ١ ١١٣ صبر، ميوه يقين است.
٤٧٧٩ ٩- الصّبر يهوّن الفجيعة. ١ ١٤٣ صبر، مصيبت را آسان كند.
٤٧٨٠ ١٠- الصّبر يمحّص الرّزيّة. ١ ١٧٣ صبر، مصيبت را كم (و يا پاك) گرداند.
٤٧٨١ ١١- الصّبر ثمرة الايمان. ١ ١٧٨ صبر، ميوه ايمان است.
٤٧٨٢ ١٢- الصّبر عدّة للبلاء. ١ ١٩٥ صبر، ساز و برگ مهيّا شدهاى براى روبرو شدن با بلا و گرفتارى است.
٤٧٨٣ ١٣- الصّبر كفيل بالظّفر. ١ ١٩٥ صبر، ضامن و كفيل پيروزى است. ٤٧٨٤ ١٤- الصّبر عنوان النّصر. ١ ١٩٥ صبر، سر آغاز يارى خداوند است.
٤٧٨٥ ١٥- الصّبر ادفع للبلاء. ١ ١٩٥ صبر، براى دفع بلا از هر چيز ديگر مؤثرتر است.
٤٧٨٦ ١٦- الصّبر يرغم الاعداء. ١ ١٩٦ صبر، بينى دشمنان را به خاك مالد (و آنها را مأيوس گرداند).
٤٧٨٧ ١٧- الصّبر ادفع للضّرر. ١ ١٩٦ صبر، براى جلوگيرى از زيان مؤثرتر از چيزهاى ديگر است.
٤٧٨٨ ١٨- الصّبر عدّة الفقر. ١ ١٩٦
صبر، ساز و برگ فقر و ندارى است (و اندوختهاى است براى آن روز).
٤٧٨٩ ١٩- الصّبر عون على كلّ امر. ١ ١٩٦ صبر، كمك و ياورى است بر هر كار.
٤٧٩٠ ٢٠- الصّبر افضل العدد. ١ ١٩٧ صبر، برترين ساز و برگ است.
٤٧٩١ ٢١- الصّبر اقوى لباس. ١ ٢٠٦ صبر، قوىترين جامه است.
٤٧٩٢ ٢٢- الصّبر مطيّة لا تكبو. ١ ٢٣٥ صبر، مركبى است كه به سر در نمىآيد و سكندرى نخورد.
٤٧٩٣ ٢٣- الصّبر اعون شيء على الدّهر. ١ ٣٢٧ صبر، كمك كارترين نيروهاست در برابر روزگار.
٤٧٩٤ ٢٤- الصّبر خير جند المؤمن. ١ ٣٢٨ صبر، بهترين لشكر مؤمن است.
٤٧٩٥ ٢٥- اوّل العبادة انتظار الفرج بالصّبر. ١ ٣٢٩ آغاز عبادت انتظار فرج و گشايش (يا خصوص فرج و ظهور حضرت (بقية اللَّهعليهالسلام)
است به وسيله صبر.
٤٧٩٦ ٢٦- الصّبر على المضض يؤدّى الى اصابة الفرصة. ١ ٣٥٢ صبر بر مصيبتهاى دردناك، مىكشاند انسان را به سوى رسيدن به فرصت (انجام كارهاى نيك) ٤٧٩٧ ٢٧- الايمان صبر فى البلاء و شكر فى الرّخاء. ١ ٣٥٦ ايمان عبارت است از صبر در بلا و گرفتارى، و شكر در وسعت و فراخى.
٤٧٩٨ ٢٨- الصّبر ينزل على قدر المصيبة. ١ ٣٧٧ صبر، به مقدار مصيبت فرود آيد.
٤٧٩٩ ٢٩- الصّبر على المصائب من افضل المواهب. ١ ٣٨٠
صبر بر مصيبتها از برترين موهبتهاى الهى است.
٤٨٠٠ ٣٠- الصّبر على المصيبة يفلّ حدّ الشامت. ١ ٣٨٢ صبر بر مصيبت، تيزى زبان شماتت كننده را كند مىسازد.
٤٨٠١ ٣١- الصّبر اوّل لوازم الاتّقان. ٢ ٦ صبر، نخستين وسيله لازم براى محكم كردن كارهاست.
٤٨٠٢ ٣٢- الصّبر على المصيبة يجزل المثوبة. ٢ ٩ صبر بر مصيبت، پاداش را بزرگ گرداند.
٤٨٠٣ ٣٣- الصّبر احد الظّفرين. ٢ ١٩ صبر، يكى از دو بخش پيروزى است.
٤٨٠٤ ٣٤- الصّبر على النّوائب ينيل شرف المراتب. ٢ ٣٣ صبر بر مصيبتها، نائل كند انسان را به مرتبههاى والا.
٤٨٠٥ ٣٥- الصّبر على طاعة اللَّه اهون من الصّبر على عقوبته. ٢ ٣٥ صبر بر اطاعت و فرمانبردارى خدا آسانتر است از صبر بر عقوبت و نافرمانى خداوند.
٤٨٠٦ ٣٦- الصّبر على البلاء افضل من العافية فى الرّخاء. ٢ ٥٧ صبر بر بلا و گرفتارى (از نظر پاداش) برتر است از تندرستى در وسعت و فراخى.
٤٨٠٧ ٣٧- الصّبر افضل سجيّة و العلم اشرف حلية و عطيّة. ٢ ٦٨ صبر، برترين خوى و خصلت، و علم و دانش شريفترين زيور و عطيّه الهى است.
٤٨٠٨ ٣٨- الايمان و الاخلاص و اليقين و الورع، الصّبر و الرّضاء بما يأتي به القدر. ٢ ٦٥ ايمان و اخلاص و يقين و پارسايى، همه آنها عبارت است از صبر و خوشنودى بدانچه قضا و قدر الهى آورد.
٤٨٠٩ ٣٩- الصّبر أن يحتمل الرّجل ما ينوبه، و يكظم ما يغضبه. ٢ ٦٩ صبر، عبارت است از اين كه مرد تحمل كند مصيبتى را كه به او مىرسد، و فرو خورد آنچه كه او را به خشم آورد.
٤٨١٠ ٤٠- الصّبر صبران : صبر على ما تكره و صبر عمّا تحبّ. ٢ ٧٢ صبر دو گونه است : يكى صبر بر آنچه ناخوش دارى، و ديگر صبر از آنچه دوست مىدارى. ٤٨١١ ٤١- الصّبر احسن حلل الايمان و اشرف خلائق الانسان. ٢ ٧٣ صبر، بهترين جامههاى ايمان و شريفترين خصلتهاى انسان است.
٤٨١٢ ٤٢- الصّبر عن الشّهوة عفّة و عن الغضب نجدة و عن المعصية ورع.
٢ ٨٢ صبر از شهوت و خواهش نفسانى، عفّت و پاكدامنى است، و صبر از خشم، مردانگى و دلاورى، و صبر از گناه و معصيت، ورع و پارسايى است.
٤٨١٣ ٤٣- الصّبر صبران : صبر فى البلاء حسن جميل، و احسن منه الصّبر عن المحارم. ٢ ١٠٨ صبر بر دو گونه است : صبر در بلا و گرفتارى كه نيكو و زيباست، و نيكوتر از آن، صبر از محرّمات الهى است.
٤٨١٤ ٤٤- الصّبر على مضض الغصص يوجب الظّفر بالفرص. ٢ ١٣٦ صبر بر درد و رنج اندوهها، موجب پيروزى و دست يافتن به فرصتهاست.
٤٨١٥ ٤٥- اصبر تظفر. ٢ ١٧٠ صبر كن تا پيروز شوى.
٤٨١٦ ٤٦- اصبر تنل. ٢ ١٧٢ صبر كن تا به مراد خويش نايل گردى.
٤٨١٧ ٤٧- اغض على القذى و الّا لم ترض ابدا. ٢ ١٨٦ بر خاشاكى كه روزگار به چشمت ريزد، ديده بر هم نه و صبر كن و گر نه هرگزراضى نخواهى شد.
٤٨١٨ ٤٨- اشتغل بالصّبر على الرّزيّة عن الجزع لها. ٢ ١٨٦ خود را با صبر بر مصيبت سرگرم ساز از اين كه براى آن بىتابى كنى.
٤٨١٩ ٤٩- اصبر على عمل لا بدّ لك من ثوابه، و عن عمل لا صبر لك على عقابه. ٢ ١٩٤ صبر كن بر كارى كه به ناچار نياز به پاداش آن دارى (يعنى اطاعت خدا) و از كارى كه صبرى بر عقاب و كيفر آن ندارى (يعنى از گناه و نافرمانى خدا).
٤٨٢٠ ٥٠- اطرح عنك واردات الهموم بعزائم الصّبر و حسن اليقين. ٢ ١٩٥ بيفكن از خود اندوههايى را كه بر تو فرود آيد، با صبر جدّى و محكم، و يقين نيكو.
٤٨٢١ ٥١- الزم الصّبر فانّ الصّبر حلو العاقبة ميمون المغبّة. ٢ ٢٠٢ ملازم صبر باش كه به راستى صبر سرانجامى شيرين، و عاقبتى فرخنده دارد.
٤٨٢٢ ٥٢- الزموا الارض و اصبروا على البلاء، و لا تحرّكوا بايديكم و هوى ألسنتكم. ٢ ٢٤٣ بر جاى خود بايستيد (و دست به كارى نزنيد) و در برابر بلا و گرفتارى شكيبا باشيد، و به خاطر هوا و هوس زبانها و دستهايتان را براى جنگ به كار نيندازيد. ٤٨٢٣ ٥٣- الزموا الصّبر فانّه دعامة الايمان و ملاك الامور. ٢ ٢٥٧ ملازم صبر و بردبارى باشيد، زيرا صبر ستون ايمان و ملاك و اساس كارها است.
٤٨٢٤ ٥٤- افضل الصّبر التّصبّر. ٢ ٣٧٩ برترين «صبرها» «تصبر» يعنى خود را به صبر واداشتن است. ٤٨٢٥ ٥٥- اقوى عدد الشّدائد الصّبر.
٢ ٣٨١ قوىترين اندوخته براى سختىها صبر و بردبارى است.
٤٨٢٦ ٥٦- افضل الصّبر عند مرّ الفجيعة.
٢ ٣٩٤ برترين صبرها صبر در هنگام تلخى مصيبت (و تحمل تلخى آن) است.
٤٨٢٧ ٥٧- افضل الصّبر الصّبر عن المحبوب. ٢ ٤٠٥ برترين صبرها و خويشتن دارى انسان، از انجام كارى است كه آن را دوست دارد (ولى بخاطر خدا انجام نمىدهد).
٤٨٢٨ ٥٨- افضل عدّة الصّبر على الشّدّة.
٢ ٤٢١ برترين اندوختهها (براى دنيا و آخرت) صبر بر سختى است.
٤٨٢٩ ٥٩- انّ احمد الامور عاقبة الصّبر.
٢ ٤٨٨ به راستى كه ستودهترين كارها از نظر سرانجام، صبر و پايدارى است.
٤٨٣٠ ٦٠- إنّ الصّبر لجميل الّا عنك و انّ الجزع لقبيح الّا عليك، و انّ المصاب بك لجليل، و انّه قبلك و بعدك لجلل.
٢ ٥٠٦ (و در هنگام به خاك سپردن رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
فرمود : ) به راستى كه صبر زيبا است مگر از رحلت تو، و بىتابى زشت است، مگر بر فقدان تو، و به راستى مصيبت تو بسيار سنگين است، و هر مصيبت ديگرى چه پيش از تو و چه پس از رفتن تو در برابر آن كوچك و حقير است.
٤٨٣١ ٦١- انّ للمحن غايات و للغايات نهايات، فاصبروا لها حتّى تبلغ نهاياتها فالتّحرّك لها قبل انقضائها زيادة لها. ٢ ٥٧١
به راستى كه براى رنجها سرانجامى است، و براى سرانجامها نيز پايانها است، پس در برابر آنها صبر و بردبارى كنيد تا به پايان رسد، و از اين رو جنبش كردن پيش از گذشتن آن زمان، محنت را افزون كند.
٤٨٣٢ ٦٢- ان ابتلاكم اللَّه بمصيبة فاصبروا. ٣ ١ اگر خدا شما را به مصيبتى گرفتار كرد، صبر كنيد.
٤٨٣٣ ٦٣- ان تصبروا ففى اللَّه من كلّ مصيبة خلف. ٣ ٣ اگر صبر كنيد خداى را از هر مصيبتى جانشينى است (كه جبران كند مصيبت را).
٤٨٣٤ ٦٤- ان صبرت جرى عليك القلم و انت مأجور، و ان جزعت جرى عليك القلم و انت مأزور. ٣ ٣ اگر (در برابر بلا) صبر كردى آنچه قلم تقدير بر تو نوشته اجرا شود و تو هم مأجور خواهى بود (چون صبر كردهاى) ولى اگر بىتابى كنى (و صبر نكنى) همان كه قلم نوشته بر تو اجرا شود در صورتى كه تو گنهكار خواهى بود.
٤٨٣٥ ٦٥- ان صبرت ادركت بصبرك منازل الابرار، و ان جزعت اوردك جزعك عذاب النّار. ٣ ٤ اگر صبر كنى به خاطر همين صبر خود، جايگاه نيكوكاران را در خواهى يافت، و اگر بىتابى كنى همين بىتابى، تو را به عذاب دوزخ در خواهد انداخت.
٤٨٣٦ ٦٦- ان صبرت صبر الاحرار و الّا سلوت سلوّ الاغمار. ٣ ٤ اگر صبر كنى صبر (كردهاى صبر) آزادمردان، و گر نه به فراموشى زدهاى خود را همچون جاهلان و بىخبران.
٤٨٣٧ ٦٧- ان صبرت صبر الاكارم و الّا سلوت سلوّ البهائم. ٣ ١١ اگر صبر كنى صبر بزرگواران (است) و گر نه خود را به غفلت بزن همچون چهار پايان.
٤٨٣٨ ٦٨- انّك لن تدرك ما تحبّ من ربّك الّا بالصّبر عمّا تشتهى. ٣ ٥٣ به راستى كه تو هرگز بدانچه دوست مىدارى از وعدههاى پروردگار خود نخواهى رسيد جز به خويشتن دارى از آنچه (به حرام) بدان ميل دارى.
٤٨٣٩ ٦٩- اذا ابتليت فاصبر. ٣ ١١٤ هر گاه گرفتار شدى صبر كن.
٤٨٤٠ ٧٠- اذا صبرت للمحنة فللت حدّها. ٣ ١٢٤ هنگامى كه براى اندوه و مصيبتى صبر كردى تيزى آن محنت را كند كردهاى.
٤٨٤١ ٧١- اذا اتتك المحن فاقعد لها فانّ قيامك فيها زيادة لها. ٣ ١٧٨ هنگامى كه محنتها و رنجا نزد تو آمد در برابر آنها بنشين و صبر كن كه قيام و بىصبرى تو آن را افزون كند.
٤٨٤٢ ٧٢- اذا فاجأك البلاء فتحصّن بالصّبر و الاستظهار. ٣ ١٨٨ هنگامى كه بلايى ناگهان بر تو رسيد پناه ببر به صبر و پشت گرمى بدان.
٤٨٤٣ ٧٣- بالصّبر تخفّ المحنة. ٣ ٢٠٣ به وسيله صبر، محنت و رنج سبك گردد.
٤٨٤٤ ٧٤- بالصّبر تدرك الرّغائب. ٣ ٢٠٩ به وسيله صبر به خواستههاى خويش مىرسى.
٤٨٤٥ ٧٥- بالصّبر تدرك معالى الامور.
٣ ٢٢٢ به وسيله صبر به جايگاه والاى كارها مىرسى.
٤٨٤٦ ٧٦- بشّر نفسك اذا صبرت بالنّجح و الظّفر. ٣ ٢٦٧ هنگامى كه صبر كردى خويشتن را به موفقيت و پيروزى بشارت ده.
٤٨٤٧ ٧٧- تجلبب الصّبر و اليقين فانّهما نعم العدّة فى الرّخاء و الشّدّة. ٣ ٢٨٩ جامه صبر و يقين بر تن كن كه اين دو اندوخته خوبى هستند در فراخى زندگى و دشوارى.
٤٨٤٨ ٧٨- تجرّع الغصص فانّى لم ار جرعة احلى منها عاقبة و لا الذّ مغبّة.
٣ ٢٩٨ غصهها را فرو خور كه به راستى من جرعهاى از نظر سرانجام و عاقبت، شيرينتر و لذيذتر از آن نديدم.
٤٨٤٩ ٧٩- تجرّع مضض الحلم فانّه رأس الحكمة و ثمرة العلم. ٣ ٣٠٥ فرو خور سوز مصيبت را در حلم و بردبارى كه آن اساس حكمت و ميوه علم است.
٤٨٥٠ ٨٠- ثواب الصّبر يذهب مضض المصيبة. ٣ ٣٤٧ پاداش صبر، سوز و درد مصيبت را مىبرد.
٤٨٥١ ٨١- ثواب المصيبة على قدر الصّبر عليها. ٣ ٣٤٨ پاداش مصيبت به مقدار صبرى است كه بر آن مىشود.
٤٨٥٢ ٨٢- ثواب الصّبر اعلى الثّواب.
٣ ٣٤٨ پاداش صبر والاترين پاداشهاست. ٤٨٥٣ ٨٣- جرّب نفسك فى طاعة اللَّه بالصّبر على اداء الفرائض و الدّؤب فى اقامة النّوافل و الوظائف. ٣ ٣٥٨ آزمايش كن خويشتن را با صبر بر انجام فرائض و واجبات، و تلاش و كوشش در به پا داشتن نافلهها و وظايف خويش.
٤٨٥٤ ٨٤- حسن الصّبر طليعة النّصر.
٣ ٣٩٣ صبر نيكو طليعه و پيش در آمد نصرت و يارى است.
٤٨٥٥ ٨٥- حسن الصّبر ملاك كلّ امر.
٣ ٣٩٣ صبر نيكو ملاك و معيار هر كارى است.
٤٨٥٦ ٨٦- حسن الصّبر عون على كلّ أمر. ٣ ٣٩٣ صبر نيكو ياور و كمككارى است بر هر كار.
٤٨٥٧ ٨٧- حلاوة الظّفر تمحو مرارة الصّبر. ٣ ٣٩٨ شيرينى پيروزى، محو و نابود مىكند تلخى صبر را.
٤٨٥٨ ٨٨- دوام الصّبر عنوان الظّفر.
و النّصر. ٤ ٢١ ادامه صبر سر آغاز پيروزى و نصرت است.
٤٨٥٩ ٨٩- رحم اللَّه امرء جعل الصّبر مطيّة حياته و التّقوى عدّة وفاته. ٤ ٤٢ خدا رحمت كند كسى كه صبر را مركب زندگى كرده، و تقوا را اندوخته وفات و مرگ خويش ساخته.
٤٨٦٠ ٩٠- رأس الايمان الصّبر. ٤ ٥٠ اساس ايمان، صبر و خوشنودى است.
٤٨٦١ ٩١- زين الدّين الصّبر و الرّضا.
٤ ١٠٩ زيور دين، صبر و خوشنودى است.
٤٨٦٢ ٩٢- صبرك على المصيبة يخفّف الرّزيّة و يجزل المثوبة. ٤ ٢٠٢ صبر و بردبارى تو بر مصيبت، آن را سبك كند، و پاداش را بزرگ و سنگين گرداند.
٤٨٦٣ ٩٣- صبرك على تجرّع الغصص يظفرك بالفرص. ٤ ٢٢١ صبر تو بر فرو خوردن غصّهها مسلّط گرداند تو را به فرصتها.
٤٨٦٤ ٩٤- ضادّوا الجزع بالصّبر. ٤ ٢٣١ مخالفت كنيد با بىتابى، به صبر و شكيبايى.
٤٨٦٥ ٩٥- طوبى لمن جعل الصّبر مطيّة نجاته و التّقوى عدّة وفاته. ٤ ٢٤٤ خوشا به حال كسى كه صبر را مركب نجات خويش ساخته و تقوا را اندوخته وفات خويش كرده است.
٤٨٦٦ ٩٦- طول الاصطبار من شيم الابرار. ٤ ٢٥٣ صبر طولانى از شيوههاى نيكان است.
٤٨٦٧ ٩٧- عليك بالصّبر فى الضّيق و البلاء. ٤ ٢٨٦ بر تو باد به صبر در فشار زندگى وگرفتارى.
٤٨٦٨ ٩٨- عليك بالصّبر و الاحتمال فمن لزمهما هانت عليه المحن. ٤ ٢٩٢ بر تو باد به صبر و تحمل، كه هر كس ملازم اين دو گرديد رنجها بر او آسان شود.
٤٨٦٩ ٩٩- عليك بالصّبر فانّه حصن حصين و عبادة الموقنين. ٤ ٢٩٥ بر تو باد به صبر كه آن دژ و قلعهاى است محكم و عبادت مردمان با يقين است.
٤٨٧٠ ١٠٠- عليك بالصّبر فبه يأخذ العاقل و اليه يرجع الجاهل. ٤ ٢٩٦ بر تو باد به صبر كه مردمان عاقل بدان چنگ زنند، و نادانان نيز (به ناچار) بدان باز گردند.
٤٨٧١ ١٠١- عليك بلزوم الصّبر فبه يأخذ الحازم و اليه يؤول الجازع. ٤ ٢٩٧ بر تو باد به صبر كه انسان دور انديش بدان تمسّك جويد، و شخص بىتاب و بىصبر هم (بالاخره) بدان باز گردد.
٤٨٧٢ ١٠٢- عند الصّدمة الاولى يكون صبر النّبلاء. ٤ ٣٢٠ صبر مردمان بزرگ در هنگام رسيدن نخستين دشوارى است (و پس از آن تدريجا به صورت عادت در آيد و چندان دشوار نيست).
٤٨٧٣ ١٠٣- فى الصّبر ظفر. ٤ ٣٩٧ پيروزى در صبر است.
٤٨٧٤ ١٠٤- قد يعزّ الصّبر. ٤ ٤٦٨ گاه هست كه صبر كمياب و عزيز گردد (و مصيبت آن قدر سنگين است كه بىاختيار بىصبرى كنند).
٤٨٧٥ ١٠٥- قلّ من صبر الّا ملك. ٤ ٥٠٤ كم است كسى كه صبر كند جز آنكه مالك و مسلّط بر كار گردد.
٤٨٧٦ ١٠٦- قلّ من صبر الّا قدر. ٤ ٥٠٤ كم است كسى كه صبر كند جز آنكه توانا شود.
٤٨٧٧ ١٠٧- قلّ من صبر الّا ظفر. ٤ ٥٠٤ كم است كسى كه صبر كند جز آنكه پيروز شود.
٤٨٧٨ ١٠٨- كم يفتح بالصّبر من غلق.
٤ ٥٥٠ چه بسيار چيزهاى بستهاى كه به صبر باز شود (و مشكلاتى كه با صبر مرتفع گردد).
٤٨٧٩ ١٠٩- كم من مؤمن فاز به الصّبر و حسن الظّنّ. ٤ ٥٥٤ چه بسيار انسان با ايمانى كه پيروزى دهد او را صبر و خوش گمانى (به خداى تعالى).
٤٨٨٠ ١١٠- كن حلو الصّبر عند مرّ الامر.
٤ ٦٠١ در هنگام تلخى كار، شيرين صبر باش. (و با شيرينى صبر تلخى آن را بزداى) ٤٨٨١ ١١١- كافل النّصر الصّبر. ٤ ٦٣٢ صبر، ضامن نصرت و يارى است.
٤٨٨٢ ١١٢- لكلّ مصاب اصطبار. ٥ ١٥ هر مصيبت رسيدهاى را صبرى است (اندك يا بسيار كه خدا به او بدهد).
٤٨٨٣ ١١٣- لن يحصل الاجر حتّى يتجرّع الصّبر. ٥ ٦٤ پاداش نيك به دست نيايد تا جرعه صبر نوشيده شود.
٤٨٨٤ ١١٤- لن يعدم النّصر من استنجد الصّبر. ٥ ٦٤ يارى را از دست ندهد كسى كه از صبر يارى بجويد.
٤٨٨٥ ١١٥- ليس مع الصّبر مصيبة. ٥ ٧٨ با وجود صبر مصيبتى به جاى نماند.
٤٨٨٦ ١١٦- ليس شيء احمد عاقبة، و لا الذّ مغبّة، و لا ادفع لسوء ادب و لا اعون على درك مطلب من الصّبر.
٥ ٨٦ چيزى از نظر سرانجام و عاقبت ستودهتر و لذيذتر، و نيز براى دفع بىادبى (افراد بىادب) مؤثرتر، و كمكى براى رسيدن به مطلب بهتر از صبر نيست.
٤٨٨٧ ١١٧- لم يعدم النّصر من انتصر بالصّبر. ٥ ٩٤ از دست ندهد نصرت و يارى را كسى كه به وسيله صبر يارى گرفته است.
٤٨٨٨ ١١٨- من يصبر يظفر. ٥ ١٤٨
كسى كه صبر كند پيروز گردد.
٤٨٨٩ ١١٩- من صبر نال المنى. ٥ ١٥٠ كسى كه صبر كند به هدف و آرمان خود برسد.
٤٨٩٠ ١٢٠- من استنجد الصّبر انجده.
٥ ١٥٥ كسى كه از صبر يارى طلبد يارىاش دهد.
٤٨٩١ ١٢١- من صبر هانت مصيبته. ٥ ١٧٦ كسى كه صبر كند مصيبتش آسان شود.
٤٨٩٢ ١٢٢- من صبر خفّت محنته. ٥ ١٩٢ كسى كه صبر كند رنج و محنت او سبك شود.
٤٨٩٣ ١٢٣- من تجرّع الغصص ادرك الفرص. ٥ ٢١٨ كسى كه جرعههاى غصه را سر كشد به فرصتها دست يابد.
٤٨٩٤ ١٢٤- من لم ينجه الصّبر اهلكه الجزع. ٥ ٢٤٧ كسى كه صبر او را رهايى نبخشد جزع و بىتابى او را هلاك گرداند.
٤٨٩٥ ١٢٥- من صبر على النّكبة كأن لم ينكب. ٥ ٢٤٦ كسى كه صبر كند بر مصيبت همانند آن است كه به او مصيبتى نرسيده است.
٤٨٩٦ ١٢٦- من انتظر العاقبة صبر. ٥ ٢٧٠ كسى كه چشم به راه سرانجام كار باشد (و سرانجام نيكوى آن را خواهد) صبر كند.
٤٨٩٧ ١٢٧- من صبر على مرّ الاذى أبان عن صدق التّقوى. ٥ ٣٢٣ كسى كه صبر كند بر تلخى آزار، پرده از راستى تقواى خويش برداشته است (و حكايت از درستى تقواى او كند).
٤٨٩٨ ١٢٨- من ادّرع جنّة الصّبر هانت عليه النّوائب. ٥ ٣٤٦ كسى كه زره خود گرداند سپر صبر را آسان شود بر او مصيبتها.
٤٨٩٩ ١٢٩- من صبر على طول الاذى ابان عن صدق التّقى. ٥ ٣٥٣ كسى كه صبر كند بر آزار طولانى، پرده از راستى و درستى تقواى خويش برداشته است.
٤٩٠٠ ١٣٠- من صبر على بلاء اللَّه سبحانه فحقّ اللَّه ادّى، و عقابه اتّقى، و ثوابه رجا. ٥ ٣٨٠ كسى كه بردبارى كند بر بلاى خداى سبحان، حقّ خدا را پرداخته، و از عذاب و عقاب او خود را نگه داشته، و پاداش نيك او را اميد بسته است.
٤٩٠١ ١٣١- من صبر فنفسه وقّر و بالثّواب ظفر و للَّه سبحانه اطاع.
٥ ٣٩٨ كسى كه صبر كند نفس خويش را ارجمند داشته، و به پاداش الهى ظفر يافته، و خداى سبحان را اطاعت نموده است.
٤٩٠٢ ١٣٢- من لم يصبر على كدّه صبر على الافلاس. ٥ ٤١٤ كسى كه بر تلاش و كوشش در كار پايدارى و صبر نكند، (بايد) بر افلاس و ندارى صبر كند.
٤٩٠٣ ١٣٣- من توالت عليه نكبات الزّمان اكسبته فضيلة الصّبر. ٥ ٤٥٤ كسى كه مصيبتهاى روزگار پى در پى بر او در آيد، فضيلت صبر و شكيبايى را براى او فراهم آورد.
٤٩٠٤ ١٣٤- من تجلبب الصّبر و القناعة عزّ و نبل. ٥ ٤٦٢ كسى كه جامه صبر و قناعت در بر كند عزيز و ارجمند گردد.
٤٩٠٥ ١٣٥- من صبر على طاعة اللَّه و عن معاصيه فهو المجاهد الصّبور. ٥ ٤٦٣ كسى كه صبر كند بر اطاعت و فرمانبردارى خدا و صبر كند از انجام نافرمانىهاى او، به راستى چنين كسى مجاهدى است پر صبر.
٤٩٠٦ ١٣٦- من لم يصبر على مضض الحمية طال سقمه. ٥ ٤٦٧ كسى كه (بيمار است و) صبر نكند بر سختى پرهيز، بيمارىاش طولانى شود.
٤٩٠٧ ١٣٧- من طال صبره حرج صدره.
٥ ٤٦٩ كسى كه صبرش طولانى شود سينهاش تنگ گردد.
٤٩٠٨ ١٣٨- من استوطأ مركب الصّبر ظفر. ٥ ٤٧٣
كسى كه راهوار كند مركب صبر را پيروز شود.
٤٩٠٩ ١٣٩- من كنوز الايمان الصّبر على المصائب. ٦ ٢١ از گنجهاى ايمان صبر بر مصيبتها است.
٤٩١٠ ١٤٠- من افضل الحزم الصّبر على النّوائب. ٦ ٢١ از برترين دور انديشى صبر در برابر مصيبتها است.
٤٩١١ ١٤١- من علامات حسن السّجيّة الصّبر على البليّة. ٦ ٤٦ از نشانههاى خوش خلقى صبر در برابر بلاها است.
٤٩١٢ ١٤٢- ما اصيب من صبر. ٦ ٥٠ كسى كه صبر كند در حقيقت مصيبتى نديده است.
٤٩١٣ ١٤٣- ما خاب من لزم الصّبر. ٦ ٥١ هلاك نشود كسى كه ملازم صبر باشد.
٤٩١٤ ١٤٤- ما حصل الاجر بمثل الصّبر.