۱۱. امر به معروف و نهى از منكر
یكى از برنامه ها و ویژگی هاى ماه مبارك رمضان و وظیفه روزه دار در این ماه خیرخواهى براى دیگران است. این ماه، ماه پندپذیرى و پند دهى است. رسول خداصلىاللهعليهوآله
در آستانه این ماه، مردم را پند مى داد و به رعایت تقوا و حرمت ماه رمضان سفارش مى نمود. دقت در خطبه پیامبر اكرمصلىاللهعليهوآله
كه در آستانه حلول ماه رمضان، ایراد نمود نشان مى دهد كه آن حضرت به بسیارى از مسائل اساسى امر كرد، و از ما خواست تا بدانها پاى بند باشیم و از بسیارى صفات و اعمال، نهى و نكوهش به عمل آورد، و از ما خواست تا از آنها دورى گزینیم. خطبه پیامبرصلىاللهعليهوآله
درس چگونه زندگى كردن براى تمام مسلمانان است.
یكى از اعمال شایسته اى كه از فرهنگ و معارف ماه رمضان نشأت مى گیرد، پرداختن به مسئله امر به معروف و نهى از منكر است؛ یعنى یكى از وظایف مهم روزه دار در ماه مبارك رمضان این است كه بیش از اوقات دیگر به امر به معروف و نهى از منكر اهتمام بورزد.
آرى، یكى از وظایف همگانى، مسئله امر به معروف و نهى از منكر است، هر چند عمل به این وظیفه مهم و حیاتى به نوبه خود شرایط خاص خود را مى طلبد. ولى در عین حال نباید غفلت كرد كه وظیفه فوق، به عنوان نظارت عمومى در شمار فروع دین است و با توجه به مراتب آن، باید به آن پرداخته شود. در واقع عمل به این وظیفه، فلسفه اصلى حركت تاریخ ساز كربلا و نهضت حضرت سید الشهداء را تشكیل مى دهد.
انگیزه هاى اصلى رویكرد به مسئله نظارت همگانى عبارت اند از:
۱.توجه به اثرات مثبت امر به معروف و نهى از منكر
. اهمیت مسئله امر به معروف و نهى از منكر تا آنجاست كه امیرالمؤمنینعليهالسلام
درباره آن فرمود:
كسى كه امر به معروف و نهى از منكر كند، خلیفه و جانشین خدا و رسول خدا و كتاب او در روى زمین است.
۲.توجه به نتایج سوء و شوم ترك امر به معروف و نهى از منكر
. حضرت امیرعليهالسلام
ما را از عمل نكردن به امر به معروف و نهى از منكر بر حذر مى دارد و نسبت به ترك این وظیفه خطیر همگانى هشدار مى دهد و مى فرماید:
امر به معروف و نهى از منكر را ترك نكنید؛ زیرا در اثر ترك این وظیفه، اشرار بر شما مسلط و حاكم خواهند شد و براى رهایى از شر آنان هر چند دعا كنید، مستجاب نمى شود.
آشنایى و دقت توجه تام به دو مسئله فوق، به نوبه خود موجب گرایش عمومى به مسئله نظارت همگانى، یعنى امر به معروف و نهى از منكر مى شود.
كسى كه به نهى از منكر نمى پردازد و دستورات خداوند را در این باره جدى نمى گیرد، از دو حال بیرون نیست؛ یا آن را گناه نمى داند، یا از اثرات و فواید حیاتبخش نهى از منكر اطلاع و آگاهى ندارد و یا آنكه نمى داند، وظیفه او به عنوان یك مسلمان چیست.
امیرالمؤمنینعليهالسلام
فرمود:
البته خداوند سبحان، گذشتگان را مورد لعن و نفرین قرار نداد، مگر به خاطر ترك امر به معروف و نهى از منكر.
شروط امر به معروف و نهى از منكر:
شیخ بهایى در اربعین مى نویسد: در باب امر به معروف و نهى از منكر از سوى فقها چهار شرط است:
۱. آمر و ناهى باید خود، معروف و منكر را بشناسد.
۲. طرف اصرار بر گناه داشته و قرائن دال بر توبه و ندامت او، در كار نباشد.
۳. احتمال تأثیر بدهد.
۴. منجر به ضرر و زیان نشود.
نكته مهمتر آنكه: امر به معروف و نهى از منكر كننده خود اهل عمل باشد، و طبق فرموده قرآن:(
أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ
)
نباشد.
مردى صوفى مذهب را به جرم دزدى پیش مأمون آوردند، وى كه ظاهرى آراسته داشت و مؤمن به نظر جلوه مى كرد، در برابر اعتراض مأمون گفت: عمل من از روى اضطرار بود، هم ابن سبیل هستم و هم فقیر. قرآن مى فرماید:(
وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُم مِّن شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَىٰ وَالْيَتَامَىٰ وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ
)
؛ تو حق مرا خوردى، خمس غنائم را ندادى، به ناچار دست به چنین كارى زدم.
مأمون گفت: با این حرف ها مى خواهى خود را تبرئه كنى. آن مرد گفت: تو اول خود را پاك كن، سپس مرا. مأمون با كمال تعجب به امام هشتمعليهالسلام
نگاهى كرد و گفت: این مرد چه مى گوید؟ امامعليهالسلام
فرمود: این مرد مى گوید تو دزدى كرده اى، من هم دزدى كردم. مأمون خشمگین شد و گفت حتما دست او را قطع مى كنم. صوفى گفت: چگونه دست مرا قطع مى كنى تو بنده منى، مالت از بیت المال مسلمین است، و از طرفى متصدى خمس مى باشى و به اهل آن پرداخت نمى كنى. وانگهى، كسى حد جارى مى كند كه به گردنش حد نباشد، تو باید حد بخورى.
مأمون دوباره به امام هشتمعليهالسلام
نگریست و گفت: چه مى گوید؟ امامعليهالسلام
فرمود: «فله الحجة البالغة
.» مأمون خشمگین شد، او را آزاد كرد، ولى كینه امام رضاعليهالسلام
را به دل گرفت.
اهمیت مسئله امر به معروف و نهى از منكر:
علامه حلى در شرایع مسائل فقهى اسلام را به چهار دسته تقسیم مى كند: عبادات، معاملات، ایقاعات و احكام. ایشان، امر به معروف و نهى از منكر را در شمار عبادات مى داند و وجوب عینى بودن آن را بر وجوب كفایى بودن آن ترجیح مى دهد.
رسول خداصلىاللهعليهوآله
به یاران خود در راستاى اجراى امر به معروف و نهى از منكر فرمود:
باید دیگران را به انجام معروف، وادار كنید و از روى آوردن به منكرات باز دارید، وگرنه بدون شك مطمئن باشید كه عقاب الهى كیفرى سخت متوجه شما خواهد گشت.
همچنین امام باقرعليهالسلام
درباره اهمیت امر به معروف و نهى از منكر فرمود:
در پرتو این اصل امر به معروف و نهى از منكر فرائض الهى زنده مى شوند، امنیت راه ها برقرار مى گردد، كسب هاى حلال و مشروع رونق مى یابند، مظالم و هر آنچه كه از راه ناروا به دست آمده، به صاحبانشان مسترد مى گردند، زمین آباد مى شود و دشمنان زمین دور مى گردند و نابسامانی ها سامان مى یابند.
باید در برابر ناهنجارى هاى اجتماعى بویژه نافرمانیها در برابر دستورات خدا عكس العمل مناسب نشان داد وگرنه آدمى در شمار معصیت كاران قرار مى گیرد؛ زیرا ملاك تجمع و تفرق، خشنودى و ناخشنودى رضایت و عدم رضایت دل است و در این رابطه باید به این نكته اندیشید كه: در بسیارى از موارد پاداش ها و كیفرها به عمل قلبى، تعلق مى گیرد نه به عمل بدنى گرچه كردار و رفتار بدنى مهمند لكن كردار و رفتار قلبى از اهمیت بیشترى برخوردارند.
پیامبرصلىاللهعليهوآله
فرمود: هر كس كردار شخصى را دوست مى دارد چه بد و چه خوب از حیث موقعیت و نوع كیفر یا پاداش اخروى. همانند عامل آن خواهد بود.
نظارت عمومى در تاریخ:
خداوند متعال مى فرماید: شما نیكوترین امتى هستید كه قیام كردید تا مردم را به نیكوكارى وادار كنند و از بدكارى باز دارند.
یكى از كاربردها و موارد استعمال كان آنجاست كه چیزى در زمان گذشته بر سبیل ابهام و به طور پیوسته وجود داشته و انقطاع و گسستگى نیز در آن راه نیافته است. كنتم خیر امة...؛ یعنى شما در میان اقوام پیشین، به عنوان برترین عاملان امر به معروف و نهى از منكر مطرح بوده اید. همچنین در ذیل آیه فوق گفته شده است كه در علم الهى، شما در مقام عمل به مسئله فوق، موفقتر از دیگر امت ها بوده اید.
در مصداق آیه فوق، در احادیث آمده است: «هم آل محمد... و ما عنى بها الا محمد و أوصیأه
.»
آرى، مسئله امر به معروف و نهى از منكر، یك مسئله سابقه دار است كه در میان همه امت هاى پیشین وجود داشته است. در قرآن در موارد متعدد مانند داستان اصحاب سبت از وجود این مسئله در ادوار گذشته، سخن رفته است.
روش نهى از منكر:
امام صادقعليهالسلام
بر اساس مصلحت در دربار منصور دوانقى، حضور مى یافت و از این طریق مانع بسیارى از خلافكاریهاى او مى شد.
روزى قرار بود منصور به مناسبتى به عده اى، جایزه بدهد، شقرانى، یكى از شیعیان امام صادقعليهالسلام
، آن حضرت را واسطه قرار داد تا اسم وى نیز در شمار گیرندگان جوائز قرار گیرد. امامعليهالسلام
واسطه شد و به شقرانى نیز جایزه تعلق گرفت. پس از آن امامعليهالسلام
به شقرانى فرمود: بدون تردید كار نیك از هر كس سر زند، پسندیده است ولى از تو پسندیده تر. كار زشت از هر كس سر زند ناپسند است و از تو ناپسندتر؛ زیرا تو به ما نسبت دارى.
این نصیحت حكیمانه آنچنان در شقرانى تأثیر كرد كه به صراط حق متمایل شد و به شاهراه هدایت درآمد.
از روشهاى مناسب نهى از منكر به موارد ذیل مى توان اشاره كرد:
۱. عدم تندروى در نهى از منكر.
۲. مدارا در نهى از منكر.
۳. تبلیغ علنى و جدا كردن خط خود از اهل منكر.
۴. برخورد قهرآمیز.
۵. برخورد دوستانه.