باب التقوى
١٠٣٧٥ ١- التّقوى تعزّ. ١ ٣٩ تقوا و پرهيزكارى عزّت و سربلندى دهد.
١٠٣٧٦ ٢- التّقوى اجتناب. ١ ٥٣ پرهيزكارى دورى كردن و اجتناب از گناهان است.
١٠٣٧٧ ٣- التّقوى خير زاد. ١ ١٣٢ پرهيزكارى بهترين توشه است.
١٠٣٧٨ ٤- التّقوى ازكى زراعة. ١ ١٦١ تقوا پاكيزهترين زراعت و كشتكارى است.
١٠٣٧٩ ٥- التّقوى رأس الحسنات. ١ ١٨٨ تقوا، اساس نيكىهاست.
١٠٣٨٠ ٦- التّقوى رئيس الاخلاق. ١ ١٩٤ تقوا، اساس اخلاق است.
١٠٣٨١ ٧- التّقوى حصن حصين. ١ ١٩٤ تقوا، قلعه و دژ محكمى است.
١٠٣٨٢ ٨- التّقوى ذخيرة معاد. ١ ٢٠١ تقوا، توشه روز جزاست.
١٠٣٨٣ ٩- التّقوى حصن المؤمن. ١ ٢٦٢ تقوا، دژ و قلعه مؤمن است.
١٠٣٨٤ ١٠- التّقوى حرز لمن عمل بها.
١ ٢٩٤ تقوا، حصارى است براى كسى كه بدان عمل كند.
١٠٣٨٥ ١١- التّقوى اقوى اساس. ١ ٢٠٦ تقوا، محكمترين اساس و پايه است.
١٠٣٨٦ ١٢- التّقوى مفتاح الصّلاح. ١ ٢٣٣ تقوا، كليد صلاح و شايستگى است.
١٠٣٨٧ ١٣- التّقوى اوفق حصن و اوقى حرز. ١ ٣٥١ تقوا، محكمترين قلعه و نگهدارندهترين جاى نگهدارى است.
١٠٣٨٨ ١٤- المتّقون قلوبهم محزونة و شرورهم مأمونة. ١ ٣٥٥ مردمان با تقوا دلهاشان اندوهناك است و مردم از بديها و شرارت آنها در امان هستند.
١٠٣٨٩ ١٥- المتّقى قانع متنزّه متعفّف.
١ ٣٧٥ آدم با تقوا، قانع و پاكدامن و خويشتندار است.
١٠٣٩٠ ١٦- التّقوى حصن حصين لمن لجأ اليه. ٢ ٢ تقوا، دژ محكمى است براى كسى كه بدان پناه ببرد.
١٠٣٩١ ١٧- التّقوى جمّاع التّنزّه و العفاف.
٢ ٣٠ تقوا، گرد آورنده پاكيزگى و خويشتندارى است.
١٠٣٩٢ ١٨- التّقوى ثمرة الدّين و أمارة اليقين. ٢ ٣٢ تقوا، ميوه دين و نشانه يقين است.
١٠٣٩٣ ١٩- المتّقى من اتّقى الذّنوب و المتنزّه من تنزّه عن العيوب. ٢ ٦٩ انسان با تقوا كسى است كه از گناه پرهيز كند و پاكدامن كسى است كه از عيبها پاكيزگى جويد.
١٠٣٩٤ ٢٠- المتّقون انفسهم عفيفة و حاجاتهم خفيفة و خيراتهم مأمولة و شرورهم مأمونة. ٢ ٨٣ مردمان با تقوا نفسهاشان عفيف و پاك، و خواستههاشان خفيف و سبك است، نيكى و خيراتشان مورد انتظار مردم است، و از بديهاشان در امان هستند.
١٠٣٩٥ ٢١- المتّقون اعمالهم زاكية و اعينهم باكية و قلوبهم وجلة. ٢ ٩٢ مردمان با تقوا، عملهاشان پاكيزه، چشمانشان گريان، و دلهاشان لرزان است.
١٠٣٩٦ ٢٢- المتّقون انفسهم قانعة و شهواتهم ميتة، و وجوههم مستبشرة و قلوبهم محزونة. ٢ ٨٤ مردمان با تقوا نفسهاشان قانع، و شهوتها و خواستههاى نفسانى آنها مرده است، چهرههاشان شكفته و شاداب، و دلهاشان اندوهگين است.
١٠٣٩٧ ٢٣- المتّقى ميتة شهوته مكظوم غيظه، فى الرّخاء شكور و فى المكاره صبور. ٢ ١٠٧ انسان با تقوا شهوتش مرده، خشمش را فرو خورده، در فراخى و آسودگى زندگى شاكر و سپاسگزار، و در سختيها و ناخوشيها شكيبا و بردبار است.
١٠٣٩٨ ٢٤- التّقوى آكد سبب بينك و بين اللّه ان اخذت به، و جنّة من عذاب اليم. ٢ ١٢٩ تقوا محكمترين وسيلهاى است ميان تو و ميان خداوند اگر آن را برگيرى، و سپرى از عذاب دردناك الهى است.
١٠٣٩٩ ٢٥- التّقوى ظاهره شرف الدّنيا و باطنه شرف الآخرة. ٢ ١٠٦ تقوا، ظاهر و برونش شرافت دنيا، و درونش شرافت و بزرگوارى آخرت است.
١٠٤٠٠ ٢٦- التّقوى لا عوض عنه و لا خلف فيه. ٢ ١٥٣ تقوا و پرهيزكارى، نه عوضى دارد و نه جايگزينى (و هيچ چيز جاى آن را پر نخواهد كرد).
١٠٤٠١ ٢٧- التّقوى ان يتّقى المرء كلّما يؤثمه. ٢ ١٥٤ پرهيزكارى آن است كه آدمى پرهيز كند از هر آنچه او را گنهكار سازد.
١٠٤٠٢ ٢٨- الجئوا الى التّقوى فانّه جنّة منيعة، من لجأ اليها حصّنته و من اعتصم بها عصمته. ٢ ٢٦١ پناه ببريد به تقوا كه به راستى سپرى نگهدارنده است، هر كس بدان پناه برد نگاهش دارد، و هر كس بدان چنگ زند او را حفظ كند.
١٠٤٠٣ ٢٩- اتّق تفز. ٢ ١٧٤ تقوا داشته باش تا پيروزى يابى.
١٠٤٠٤ ٣٠- اشعر قلبك التّقوى و خالف الهوى تغلب الشّيطان. ٢ ١٩٥ تقوا را شعار دل خويش گردان، و با هوا و هوس مخالفت كن، تا بر شيطان پيروز شوى.
١٠٤٠٥ ٣١- اتّق اللّه بعض التّقى و ان قلّ، و اجعل بينك و بينه سترا و ان رقّ.
٢ ١٩٦ قدرى از خدا بترس اگر چه اندك باشد، و ميان خود و خدا پردهاى قرار ده اگر چه رقيق و نازك باشد.
١٠٤٠٦ ٣٢- اتّق اللّه الّذى لا بدّ لك من لقائه و لا منتهى لك دونه. ٢ ٢٠٧ بترس از خدايى كه تو را از ديدار او چارهاى نيست، و جز او پايانى براى تو نيست.
١٠٤٠٧ ٣٣- اتّق اللّه فى نفسك، و نازع الشّيطان قيادك، و اصرف الى الآخرة وجهك، و اجعل للّه جدّك. ٢ ٢١١ در باره خويشتن از خدا بترس، و از اختيار شيطان مهار خود را بيرون آور، و روى خود را به سوى آخرت بگردان، و تلاش و كوشش خود را براى خدا خالص گردان.
١٠٤٠٨ ٣٤- اتّقوا اللّه جهة ما خلقكم له.
٢ ٢٣٩ تقواى الهى داشته باشيد بدان جهت كه شما را براى آن آفريده است.
١٠٤٠٩ ٣٥- اتّقوا اللّه الّذى ان قلتم سمع و ان أضمرتم علم. ٢ ٢٤٦ بترسيد از آن خدايى كه اگر سخنى بگوييد مىشنود، و اگر در درون خويش پنهان كنيد مىداند.
١٠٤١٠ ٣٦- اتّقوا اللّه حقّ تقاته واسعوا فى مرضاته و احذروا ما حذّركم من اليم عذابه. ٢ ٢٥٠ تقواى الهى داشته باشيد آن گونه كه شايسته تقواى او است، و در راه جلب خوشنودي هايش تلاش كنيد، و از آنچه شما را بيم داده از عذاب دردناك خود، پرهيز كنيد.
١٠٤١١ ٣٧- اتّقوا اللّه تقيّة من سمع فخشع و اقترف فاعترف، و علم فوجل، و حاذر فبادر، و عمل فاحسن. ٢ ٢٥٨ بترسيد از خدا ترسيدن كسى كه شنيده و خاشع گشته است، و گناه كرده و اعتراف بدان نموده، و دانسته و بدان جهت ترسيده است، و پرهيز كرده و شناخته، و عمل كرده و آن را نيكو انجام داده است.
١٠٤١٢ ٣٨- اتّقوا اللّه تقيّة من دعى فاجاب و تاب فاناب و حذّر فحذر و عبر فاعتبر و خاب
فامن. ٢ ٢٥٩ تقواى الهى داشته باشيد، تقواى كسى كه او را خواندهاند و اجابت كرده، و توبه كرده، پس رو آورده، و او را بيم دادهاند و ترسان گشته، و اندرزش دادهاند و عبرت گرفته، و ترسيده و به همان جهت ايمن گشته است.
١٠٤١٣ ٣٩- اعتصموا بتقوى اللّه فانّ لها حبلا وثيقا عروته، و معقلا منيعا ذروته. ٢ ٢٦١ چنگ زنيد به تقواى الهى، زيرا تقوا ريسمانى دارد كه دستگيرهاش محكم است، و پناهگاهى است كه قلّهاش بلند و مرتفع مىباشد.
١٠٤١٤ ٤٠- الا و انّ التّقوى مطايا ذلل حمل عليها اهلها و اعطوا ازمّتها فاوردتهم الجنّة. ٢ ٣٣٣ آگاه باشيد كه به راستى تقوا مركبهايى است راهوار و آرام كه صاحبانش بر آنها سوارند، و زمامشان را به دست دارند و تا درون بهشت آنان را به پيش مىبرند.
١٠٤١٥ ٤١- اين الابصار اللّامحة منار التّقوى. ٢ ٣٦٤ كجايند چشمهايى كه به منارهها و نشانههاى تقوا دوخته شدهاند ١٠٤١٦ ٤٢- ايسرّك ان تكون من حزب اللّه الغالبين اتّق اللّه سبحانه و احسن في كلّ امورك، «فانّ اللّه مع الّذين اتّقوا و الّذين هم محسنون». ٢ ٣٦٧ آيا شادمان كند تو را كه بوده باشى از حزب خدا كه پيروزند (اگر چنين خواهى) از خداى سبحان بترس، و در همه كارهاى خود نيكوكارى و احسان كن، كه به راستى خداوند با مردمان با تقوا و با كسانى است كه احسان و نيكوكارى كنند. ١٠٤١٧ ٤٣- ابرّكم اتقاكم. ٢ ٣٧٠ نيكوكارترين شما پرهيزكارترين شما است.
١٠٤١٨ ٤٤- اكيس الكيس التّقوى. ٢ ٣٧٢ زيركترين زيركيها، تقواى الهى است.
١٠٤١٩ ٤٥- اوقى جنّة التّقوى. ٢ ٣٧٨ نگهدارترين سپرها، تقواست.
١٠٤٢٠ ٤٦- امنع حصون الدّين التّقوى.
٢ ٣٩٠ بلندترين و استوارترين قلعههاى دين، تقوا و پرهيزكارى است.
١٠٤٢١ ٤٧- انّ الاتقياء كلّ سخىّ متعفّف محسن. ٢ ٤٩١ به راستى كه پرهيزكاران، مردمان با تقوا و هر آدم سخاوتمند خويشتندار نيكوكارى است.
١٠٤٢٢ ٤٨- انّ التّقوى عصمة لك فى حياتك و زلفى لك بعد مماتك. ٢ ٥٠٩ به راستى كه تقوا در زمان زندگى و حيات نگهدارنده تو است و پس از مرگت سبب نزديكى تو به خداى تعالى است.
١٠٤٢٣ ٤٩- انّ اللّه تعالى اوصاكم بالتّقوى و جعلها رضاه من خلقه فاتّقوا اللّه الّذي أنتم بعينه، و نواصيكم بيده. ٢ ٥٨٧ به راستى كه خداى تعالى شما را به تقوا سفارش فرموده و آن را سبب رضا و خوشنودى خود از خلق قرار داده، بپرهيزيد از خدايى كه شما منظور نظر او بوده و زمام اختيار شما به دست اوست.
١٠٤٢٤ ٥٠- انّ تقوى اللّه حمت أولياءه محارمه، و الزمت قلوبهم مخافته حتّى اسهرت لياليهم و اظمأت هواجرهم فاخذوا الرّاحة بالتّعب و الرّىّ بالظّمأ. ٢ ٥٨٨ به راستى كه تقواى الهى دوستان خدا را از ارتكاب محرمات باز مىدارد، و دلهاشان را ملازم خوف و ترس خويش قرار دهد، تا آنجا كه در دل شب بيدارشان مىدارد، و در روزهاى گرم و سوزان به روزهدارى وامىدارد، مشقت را به جاى راحتى، و تشنگى را به جاى سيرابى انتخاب كردهاند.
١٠٤٢٥ ٥١- انّ المتّقين ذهبوا بعاجل الدّنيا و الآخرة، شاركوا اهل الدّنيا فى دنياهم و لم يشاركهم اهل الدّنيا فى آخرتهم. ٢ ٥٨٩ به راستى كه پرهيزكاران هم از دنياى زودگذر و هم از سراى آخرت بهره گرفتهاند، با مردم دنيا در دنياشان شريك گشتند، در صورتى كه اهل دنيا در آخرت با آنها شريك نيستند.
١٠٤٢٦ ٥٢- انّ تقوى اللّه هى الزّاد و المعاد، زاد مبلّغ و معاد منجح، دعا اليها اسمع داع و وعاها خير واع، فاسمع داعيها و فاز واعيها. ٢ ٥٩٠ به راستى كه تقواى الهى هم زاد و توشه است و هم پناهگاه، توشهاى است كه انسان را به سرمنزل مقصود مىرساند، و پناهگاهى است كه او را از خطرها نجات مىدهد، دعوت كننده به آن بهترين دعوت كنندگان، و پاسدارش بهترين پاسداران، و به همين دليل دعوت خود را به همه رسانده و پاسدار را به رستگارى رسانده است.
١٠٤٢٧ ٥٣- انّ التّقوى حقّ اللّه سبحانه عليكم و الموجبة على اللّه حقّكم فاستعينوا باللّه عليها و توسّلوا الى اللّه بها. ٢ ٥٩١ به راستى كه تقوا و پرهيزكارى حق خداى سبحان است به گردن شما و وسيلهاى است كه حق شما را بر خدا واجب گرداند، پس براى به چنگ آوردن آن از خدا كمك جوييد و به وسيله آن به خدا توسّل پيدا كنيد.
١٠٤٢٨ ٥٤- انّ تقوى اللّه لم تزل عارضة نفسها على الامم الماضين و الغابرين لحاجتهم اليها غدا اذا اعاد اللّه ما ابدأ و اخذ ما اعطى، فما اقلّ من حملها حقّ حملها. ٢ ٥٩١ به راستى كه تقواى الهى پيوسته خود را به امّتهاى گذشته و آينده عرضه مىدارد، چون در فرداى قيامت بدان نيازمندند، هنگامى كه خداوند آنچه را كه آفريده بازمىگرداند، و آنچه را كه عطا فرموده باز مىستاند، و چه كم هستند آنها كه تقوا را پذيرفته و آن چنانكه بايد آن را حمل كرده باشند ١٠٤٢٩ ٥٥- انّ لتقوى اللّه حبلا وثيقا عروته و معقلا منيعا ذروته. ٢ ٥٩٢ به راستى كه تقواى الهى را ريسمانى است كه دستگيرهاش محكم و قلعهاى است كه جايگاهش بلند و استوار است.
١٠٤٣٠ ٥٦- انّ التّقوى منتهى رضى اللّه من عباده و حاجته من خلقه، فاتّقوا اللّه الّذى ان اسررتم علمه و ان اعلنتم كتبه. ٢ ٥٩٣ به راستى كه تقوا آخرين حدّ رضاى خداوند از بندگانش مىباشد و نهايت خواسته او از آنهاست، پس از آن خداوندى بترسيد كه اگر كارى را در پنهانى انجام دهيد مىداند، و اگر آشكارا به جا آوريد مىنويسد.
١٠٤٣١ ٥٧- انّ التّقوى دار حصن عزيز لمن لجأ اليه، و الفجور دار حصن ذليل لا يحرز اهله و لا يمنع من لجأ اليه. ٢ ٥٩٤ به راستى كه تقوا قلعهاى محكم و نيرومند است براى كسى كه بدان پناه برد، و كار بد و گناه قلعهاى است سست و بىدفاع كه اهل خود را از بدى باز نمىدارد، و كسى را كه بدان پناهنده شود نگه نمىدارد.
١٠٤٣٢ ٥٨- انّ التّقوى فى اليوم الحرز و الجنّة، و فى غد الطّريق الى الجنّة، مسلكها واضح و سالكها رابح. ٢ ٥٩٥ به راستى كه تقوا امروز پناهگاه و سپر است، و فرداى قيامت راه رسيدن به بهشت است، جاده تقوا واضح و روشن، و پوينده آن سودمند خواهد بود.
١٠٤٣٣ ٥٩- انّ تقوى اللّه عمارة الدّين و عماد اليقين، و انّها لمفتاح صلاح و مصباح نجاح. ٢ ٥٩٦ به راستى كه تقواى الهى وسيله آبادى دين و استوانه يقين است و به راستى كه آن، كليد شايستگى و چراغ رستگارى است.
١٠٤٣٤ ٦٠- انّ من فارق التّقوى اغرى باللّذّات و الشّهوات و وقع فى تيه السّيّئات و لزمه كبير التّبعات. ٢ ٥٩٧ به راستى كسى كه از تقوا مفارقت كند به كاميابيها و خواستههاى نفسانى حريص شود، و در وادى خطرناك بديها و گناهان در افتد، و به پى آمدهاى بزرگ آنها دچار گردد.
١٠٤٣٥ ٦١- انّ تقوى اللّه مفتاح سداد و ذخيرة معاد و عتق من كلّ ملكة و نجاة من كلّ هلكة، بها ينجو الهارب و تنجح المطالب و تنال الرّغائب.
٢ ٥٩٧ به راستى كه تقواى الهى كليد هر درى است و ذخيره روز رستاخيز و وسيله آزادى از هر نوع بردگى، و نجات از هرگونه هلاكتى است، در پرتو تقوا فراريان رهايى يابند و به سرمنزل مقصود در آيند، و به هر هدف و آرمانى برسند.
١٠٤٣٦ ٦٢- ان اتّقيت اللّه وقاك. ٣ ٢٤ اگر از خداوند بترسى خدا تو را نگه دارد.
١٠٤٣٧ ٦٣- انّكم الى ازواد التّقوى احوج منكم الى ازواد الدّنيا. ٣ ٦٢ به راستى كه شما به توشههاى تقوا نيازمندتر هستيد تا به توشههاى دنيا.
١٠٤٣٨ ٦٤- اذا آمنت باللّه و اتّقيت محارمه احلّك دار الامان و إذا ارضيته تغمّدك بالرّضوان. ٣ ١٧٩ هرگاه ايمان آورى به خدا و از محرمات او پرهيز كنى تو را در خانه امنيت فرود آورد، و هرگاه خوشنود گردانى او را خداوند به خشنودى خود تو را بپوشاند.
١٠٤٣٩ ٦٥- بالتّقوى تقطع حمة الخطايا.
٣ ٢٢٣ به وسيله پرهيزكارى بريده شود زهر گناهان (يعنى تقوا پادزهرى است براى گناهان گذشته انسان).
١٠٤٤٠ ٦٦- بالتّقوى قرنت العصمة.
٣ ٢٣٣ عصمت و نگهدارى خداوند به تقوا و پرهيزكارى مقرون است.
١٠٤٤١ ٦٧- بالتّقوى تزكوا الاعمال. ٣ ٢٣٥ به وسيله تقواست كه اعمال پاكيزه گردد.
١٠٤٤٢ ٦٨- ثوب التّقى اشرف الملابس.
٣ ٣٤٦ جامه تقوا شريفترين جامههاست.
١٠٤٤٣ ٦٩- حرام على كلّ قلب متولّه بالدّنيا أن يسكنه التّقوى. ٣ ٤٠٥ سكونت تقوا در هر دلى كه شيفته به دنيا است، حرام است.
١٠٤٤٤ ٧٠- خلوّ القلب من التّقوى يملأه من فتن الدّنيا. ٣ ٤٥٦ دلى كه از تقواى الهى خالى باشد فتنههاى دنيا آن را پر كند.
١٠٤٤٥ ٧١- داووا بالتّقوى الاسقام و بادروا بها الحمام، و اعتبروا بمن
اضاعها و لا يعتبرنّ بكم من اطاعها.
٤ ٢٣ به وسيله تقوا بيماريها را درمان كنيد، و بدان بر مرگ پيشى گيريد، و عبرت گيريد از كسى كه تقوا را واگذاشته، و مبادا كسى كه از تقوا فرمانبردارى كرده از شما عبرت گيرد.
١٠٤٤٦ ٧٢- سبب صلاح الايمان التّقوى.
٤ ١٢٠ وسيله اصلاح ايمان تقوا و پرهيزكارى است.
١٠٤٤٧ ٧٣- سادة اهل الجنّة الاتقياء الابرار. ٤ ١٣٧ آقايان و مهتران اهل بهشت، مردمان با تقواى نيكوكار هستند.
١٠٤٤٨ ٧٤- صفتان لا يقبل اللّه سبحانه الاعمال الّا بهما: التّقى و الاخلاص.
٤ ٢٢٢ دو صفت است كه خداى سبحان عملهاى بندگان را نپذيرد مگر به وسيله آنها يكى تقوا و ديگرى اخلاص است (كه بدون داشتن اين دو عملى را نپذيرد).
١٠٤٤٩ ٧٥- طوبى لمن اشعر التّقوى قلبه.
٤ ٢٣٨ خوشا به حال كسى كه تقوا را شعار دل خويش قرار داده است.
١٠٤٥٠ ٧٦- طوبى لمن اطاع محمود تقواه و عصى مذموم هواه. ٤ ٢٤٢ خوشا به حال كسى كه از تقواى پسنديده فرمانبردارى كند و هوا و هوس نكوهيده را نافرمانى نمايد.
١٠٤٥١ ٧٧- عليك بالتّقى فانّه خلق الانبياء. ٤ ٢٨٥ بر تو باد به تقوا و پرهيزكارى كه آن، خو و خصلت پيامبران الهى است.
١٠٤٥٢ ٧٨- عليك بالتّقوى فانّه اشرف نسب. ٤ ٢٨٧ بر تو باد به تقوا كه آن شريفترين نسب آدمى است.
١٠٤٥٣ ٧٩- عليك بتقوى اللّه فى الغيب و الشّهادة، و لزوم الحقّ فى الغضب و الرّضى. ٤ ٢٩٤ بر تو باد به تقواى الهى در نهان و آشكار و ملازمت با حقّ در خشم و رضا.
١٠٤٥٤ ٨٠- عليكم بالتّقوى فانّه خير زاد و احرز عتاد. ٤ ٣٠٦ بر شما باد به تقوا و پرهيزكارى كه آن بهترين توشه و محكمترين وسيله آماده شده است.
١٠٤٥٥ ٨١- فاتّقوا اللّه تقيّة من انصب الخوف بدنه و أسهر التّهجّد غرار نومه و اظماء الرّجاء هواجر يومه.
٤ ٤٣٢ تقواى الهى داشته باشيد همچون تقواى كسى كه ترس بدنش را كوفته و خسته كرده، و شب زندهدارى خواب را از چشمش ربوده، و اميد به رحمت حق او را به تشنگى روزههاى گرم واداشته است.
١٠٤٥٦ ٨٢- فاتّقوا اللّه تقيّة من أيقن فاحسن و عبّر فاعتبر و حذّر فازدجر و بصّر فاستبصر و خاف العقاب و عمل ليوم الحساب. ٤ ٤٣٧ تقواى الهى داشته باشيد همچون تقواى كسى كه چون (به مرگ و ديدار پروردگار خود) يقين كند نيكى نمايد، و هرگاه درس عبرتى به او بدهند عبرت گيرد، و چون او را بر حذر دارند بپذيرد، و اگر منعش كنند باز ايستد، و چون بينايش كنند بينايى گيرد، و از كيفر و عقاب بترسد و براى روز حساب كار كند.
١٠٤٥٧ ٨٣- فاتّقوا اللّه عباد اللّه تقيّة من شغل بالفكر قلبه و أوجف الذّكر بلسانه و قدّم الخوف لامانه. ٤ ٤٣٩ اى بندگان خدا تقواى الهى داشته باشيد همچون تقواى كسى كه فكر و انديشه دلش را مشغول كرده، زبانش با سرعت به ذكر خدا مىگردد، و براى ايمنى در قيامت ترس از مسئوليت را پيش فرستاده است.
١٠٤٥٨ ٨٤- فاتّقوا اللّه جهة ما خلقكم له و احذروا منه كنه ما حذّركم من نفسه و استحقّوا منه ما اعدّ لكم بالتّنجّز لصدق ميعاده و الحذر من هول معاده.
٤ ٤٤٠ تقواى الهى داشته باشيد به خاطرهدفى كه شما را براى آن آفريده، و از مخالفتش برحذر باشيد، آن چنانكه به شما هشدار داده تا استحقاق چيزهايى را كه به شما وعده داده پيدا كنيد، كه وعده او قطعى و تهديد او نيز ترسناك است.
١٠٤٥٩ ٨٥- فاتّقوا اللّه تقيّة من نظر فى كرّة الموئل و عاقبة المصدر و مغبّة المرجع، فتدارك فارط الزّلل و استكثر من صالح العمل. ٤ ٤٤٢ تقواى الهى داشته باشيد همچون كسى كه در بازگشت به عالم آخرت و سرانجام زندگى و عاقبت كار مىانديشد، و در نتيجه لغزش گذشته را تدارك كند، و عمل صالح بسيارى انجام دهد.
١٠٤٦٠ ٨٦- كثرة التّقى عنوان وفور الورع. ٤ ٥٩٠ تقواى بسيار نشانه وفور پارسايى است.
١٠٤٦١ ٨٧- فاتّقوا اللّه عباد اللّه تقيّة من شمّر تجريرا و جدّ تشميرا و اكمش فى مهل و بادر عن و جل. ٤ ٤٤١ تقواى الهى داشته باشيد همچون تقواى كسى كه دامن خود را (براى اطاعت حق) به كمر زده، و سخت مىكوشد، و در اين فاصله به سرعت در راه خدا گام برمىدارد، و از ترس كارهاى بد خود به سوى آمرزش خدا رو مىآورد.
١٠٤٦٢ ٨٨- كن مؤمنا تقيّا متقنّعا عفيفا.
٤ ٦١٣ مؤمنى باش با تقوا، و اهل قناعت و پرهيزكارى باش.
١٠٤٦٣ ٨٩- للمتّقى هدى فى رشاد و تحرّج عن فساد و حرص فى اصلاح معاد. ٥ ٤٠ از خصوصيات انسان با تقواست: راهنمايى و يا راهنما بودن در راه راست و باز ايستادن از فساد، و حرص و تلاش در راه اصلاح معاد (و وضع حال خود در قيامت).
١٠٤٦٤ ٩٠- ليكن زادك التّقوى. ٥ ٥١ بايد توشه تو تقواى الهى باشد.
١٠٤٦٥ ٩١- لو انّ السّموات و الارض كانتا على عبد رتقا ثمّ اتّقى اللّه لجعل اللّه له منها مخرجا و رزقه من حيث لا يحتسب. ٥ ١١٨ اگر به راستى آسمانها و زمين درهاى خود را به روى بندهاى بسته باشند، و آن بنده تقواى الهى پيدا كند، حتما خداوند راه گشايشى براى او فراهم خواهد كرد و از جايى كه گمان ندارد روزيش خواهد داد.
١٠٤٦٦ ٩٢- من اتّقى اصلح. ٥ ١٤٧ كسى كه تقوا داشته باشد اصلاح شود.
١٠٤٦٧ ٩٣- من اتّقى اللّه وقاه. ٥ ١٧١ كسى كه تقواى الهى داشته باشد، خدا او را نگه دارد.
١٠٤٦٨ ٩٤- من اتّقى ربّه كان كريما. ٥ ٢٦٥ كسى كه از پروردگار خود بترسد بزرگوار است.
١٠٤٦٩ ٩٥- من اتّقى اللّه فاز و غنى. ٥ ٢٩١ كسى كه تقواى الهى داشته باشد رستگار شده و بىنياز گرديده است.
١٠٤٧٠ ٩٦- من اشعر قلبه التّقوى فاز عمله. ٥ ٣٢٨ كسى كه تقوا را شعار دل خويش گرداند عمل او به پيروزى رسد.
١٠٤٧١ ٩٧- من اتّقى اللّه سبحانه جعل له من كلّ همّ فرجا و من كلّ ضيق مخرجا. ٥ ٣٨٠ كسى كه تقواى خداى سبحان داشته باشد خداوند براى او از هر اندوهى گشايشى و از هر تنگنايى، راهى فراهم خواهد كرد.
١٠٤٧٢ ٩٨- من احبّ فوز الآخرة فعليه بالتّقوى. ٥ ٣٩٤ كسى كه رستگارى و پيروزى آخرت خواهد بايد تقوا و پرهيزكارى پيدا كند.
١٠٤٧٣ ٩٩- من تعرّى عن لباس التّقوى لم يستتر بشىء من أسباب الدّنيا.
٥ ٤٠٤ كسى كه از جامه تقوا و پرهيزكارى برهنه شود به هيچ وسيله ديگرى از وسائل دنيا پوشيده نشود.
١٠٤٧٤ ١٠٠- من تسربل اثواب التّقى لم يبل سرباله. ٥ ٤٢٢ كسى كه جامههاى پرهيزكارى را بر اندام خود بپوشاند هيچ گاه جامهاش كهنه نشود.
١٠٤٧٥ ١٠١- ما اصلح الدّين كالتّقوى.
٦ ٥٤ چيزى همانند تقوا و پرهيزكارى دين را اصلاح نمىكند.
١٠٤٧٦ ١٠٢- ما اتّقى احد الّا سهّل اللّه مخرجه. ٦ ٧٢ هيچ كس نيست كه پرهيزكارى كند جز آنكه خداوند راه كار را بر او آسان كند.
١٠٤٧٧ ١٠٣- ملاك التّقى رفض الدّنيا.
٦ ١١٧ ملاك تقوا و پرهيزكارى واگذاردن دنيا (و قطع علاقه به آن) است.
١٠٤٧٨ ١٠٤- ملوك الجنّة الاتقياء و المخلصون. ٦ ١٣٤ پادشاهان و فرمانروايان بهشت پرهيزكاران و مخلصان هستند.
١٠٤٧٩ ١٠٥- هدى من اشعر التّقوى قلبه.
٦ ١٩٢ به راه راست هدايت شده كسى كه تقوا را شعار قلب خويش گردانده است.
١٠٤٨٠ ١٠٦- و اتّقوا اللّه الّذى اعذر و احتجّ بما نهج، و حذّركم عدوّا نفذ فى الصّدور خفيّا، و نفث فى الآذان نجيّا.
٦ ٢٥٤ بترسيد از آن خدايى كه با بيم دادن و انذار خود راه عذر را بسته و با دليل روشن حجّت را تمام كرده، و شما را بر حذر داشته از دشمنى كه پنهانى در سينهها راه مىيابد، و آهسته در گوشها مىدمد.
١٠٤٨١ ١٠٧- لا تضع من رفعته التّقوى.
٦ ٢٧٥ پست مكن آن كس را كه تقوا او را بلند كرده است.
١٠٤٨٢ ١٠٨- لا تقدم و لا تحجم الّا على تقوى اللّه و طاعته تظفر بالنّجح و النّهج القويم. ٦ ٣٠٩ پيش مرو و باز نايست مگر بر پايه تقواى الهى و فرمانبردارى او تا به هدف خود و راه راست دست يابى.
١٠٤٨٣ ١٠٩- لا كرم كالتّقوى. ٦ ٣٥٠ بزرگوارى همچون تقوا نيست.
١٠٤٨٤ ١١٠- لا زاد كالتّقوى. ٦ ٣٥٤ توشهاى همچون تقوا نيست.
١٠٤٨٥ ١١١- لا حصن أمنع من التّقوى.
٦ ٣٨٢ قلعه و حصارى محكمتر از تقوا نيست.
١٠٤٨٦ ١١٢- لا يهلك على التّقوى سنخ اصل و لا يظمأ عليها زرع. ٦ ٤٢٠ هلاك نمىشود بر پايه تقوا هيچ ريشه اصلى و عمل بزرگى، و تشنه نمىماند بر مبناى آن هيچ زرع و كشتى (يعنى عملهاى كوچك).
١٠٤٨٧ ١١٣- لا يقلّ عمل مع تقوى و كيف يقلّ ما يتقبّل. ٦ ٤٠٧ هيچ عملى با وجود تقوا در آن عمل كوچك نيست، و چگونه كوچك باشد چيزى كه (به درگاه خدا) پذيرفته مىشود ١٠٤٨٨ ١١٤- لا ينفع الايمان بغير تقوى.
٦ ٤١٢ ايمان بدون داشتن تقوا سود ندهد.
١٠٤٨٩ ١١٥- يستدلّ على دين الرّجل بحسن تقواه و صدق ورعه. ٦ ٤٤٩ راهنمايى شود بر ديندارى مرد به تقواى نيكو و صداقت در پارسايى او.
١٠٤٩٠ ١١٦- من توقّى سلم. ٥ ١٣٨ كسى كه تقوا داشته باشد سالم خواهد ماند.
١٠٤٩١ ١١٧- لا شرف اعلى من التّقوى. ٦ ٤٣٣ هيچ بزرگوارى برتر از تقوا نيست.