حقوق فرزندان در مكتب اهل بيت عليهم السلام

حقوق فرزندان در مكتب اهل بيت عليهم السلام0%

حقوق فرزندان در مكتب اهل بيت عليهم السلام نویسنده:
گروه: خانواده و کودک

حقوق فرزندان در مكتب اهل بيت عليهم السلام

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: محمد جواد طبسى
گروه: مشاهدات: 15806
دانلود: 3547

توضیحات:

حقوق فرزندان در مكتب اهل بيت عليهم السلام
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 48 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 15806 / دانلود: 3547
اندازه اندازه اندازه
حقوق فرزندان در مكتب اهل بيت عليهم السلام

حقوق فرزندان در مكتب اهل بيت عليهم السلام

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

تشويق پيامبر صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم

رسول گرامىصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم بارها امير مؤ منان را در حضور ديگران ستايش كرد. در جنگ احد پس از كشته شدن عمرو بن عبدود به دست علىعليه‌السلام ، پيامبر فرمود: ضربه على يوم الخندق اءفضل من عباده الثقلين(٢١٢)

تشويق و تمجيد در سيره اهل بيت

در مباحثى قبلى با نمونه هايى از كاربرد تشويق در زندگى اهل بيت آشنا شديم ؛ مثلا، آنجا كه امير مؤ منان علىعليه‌السلام در حضور جمع امام حسنعليه‌السلام را واداشت كه بر منبر برود و براى مردم خطبه بخواند و پس از آن نيز او را ستود و آيتى از قرآن در اين باب تلاوت نمود. يا آنجا كه پيامبر خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم امام حسنعليه‌السلام را در حال كشتى با امام حسينعليه‌السلام تحريك و تشويق مى فرمود و مى گفت : جبرئيل هم حسينعليه‌السلام را تشويق مى كند. يا آنجا كه علىعليه‌السلام از سخنان هوشمندانه و حكيمانه دو فرزند خود عباس و زينب احساس نشاط كرد و بر صورت آنان بوسه زد. اكنون چند نمونه ديگر از زندگى اين الگوهاى بزرگ انسانيت را مطرح مى كنيم

آفرين بر تو كه همانند حضرت ابراهيم شدى :

امام باقرعليه‌السلام فرمود پدرم على بن الحسينعليه‌السلام فرمود:بشدت مريض بودم پدرم حضرت امام حسينعليه‌السلام - به من فرمود: فرزندم ! طالب و آرزومند چه هستى ؟ عرض كردم : مايلم از كسانى باشم كه چيزى بر خدا پيشنهاد نمى كنند و مايلم چيزى نخواهم ، با اينكه خداوند همه چيز را برايم تدبير كرده است

پدرم فرمود: آفرين بر تو كه همانند ابراهيم خليل الرحمان شدى زيرا هنگامى كه جبرئيل به او گفت آيا حاجتى دارى ابراهيم فرمود: چيزى از خدانمى خواهم زيرا اوست كه مراكفايت مى كندو اوست بهترين وكيل.(٢١٤) اى فرزندم ! سپاس خداى را كه تو را جانشين و خلف پدران و مايه سرور و دلخوشى فرزندان و جانشين دوستان قرار داد.

يعنى فرزندم تو با اين شايستگى و لياقتى كه از خود نشان مى دهى ، هم بهترين خلف و جانشين پدر هستى و هم بهترين فرزند و مايه روشنى چشم پدر و هم بهترين يار و مونس پدر به جاى دوستان او مى باشى

پدر و مادرم به فداى تو اى گنجينه رازها:

محمد بن مسلم گويد: روزى ابوحنيفه به محضر امام صادقعليه‌السلام وارد شد. و عرضه داشت : فرزندت موسى را ديدم كه نماز مى خواند در حالى كه مردم از مقابل او عبور مى كردند و او آنها را نهى نمى كرد و اين عمل نادرست است !

امام صادقعليه‌السلام فرمود: موسى را صدا كنيد. و چون موسى به حضور پدر رسيد، آن حضرت فرمود: فرزندم ! ابوحنيفه مى گويد: تو نماز مى خواندى و مردم از برابر تو عبور مى كردند و آنها را منع نمى كردى ؟ گفت : آرى پدر جان ، كسى كه من براى او نماز مى خواندم از آنهايى كه از برابرم مى گذشتند به من نزديكتر بود. خداوند مى فرمايد: «و ما به او از رگ گردنش نزديك تريم». محمد بن مسلم گويد: همين كه امام صادقعليه‌السلام اين پاسخ را از فرزندش شنيد او را در آغوش كشيد به سينه اش ‍ چسبانيد و فرمود: پدر و مادرم فداى تو باد اى گنجينه رازها.(٢١٦)

تنبيه بدنى كودكان

طيكى از مسائل مهم و پيچيده تربيتى كه اكثر پدران و مادران در آن دچار ترديدند، چگونگى برخورد آنان با كارهاى نادرست كودكان است ، به طورى كه بيشتر اوقات والدين متحير مى مانند كه در مقابل خطاها و كجرويهاى فرزندانشان و روى برتافتن آنان از توصيه ها و راهنماييها چه واكنشى نشان دهند....

اگر در مقابل كارهاى زشت و ناپسند آنان سكوت كنند كودكان بر خطاهاى خود افزوده و جسارت بيشترى پيدا مى كنند، و اگر عكس العمل نشان داده و فرزندان را تنبيه كنند چه بسا كه مشكلات ديگرى هم بيافرينند.

در اين بخش ، در پرتو كلام نورانى معصومينعليهم‌السلام نخست به موارد منع و جواز تنبيه و سپس به بهترين راه حلها در اين زمينه اشاره مى كنيم و در آخر به سيره معصومينعليه‌السلام در اين زمينه نظر مى افكنيم

موارد منع از تنبيه بدنى كودكان

در روايات به چند مورد اشاره شده كه نبايد در اين موارد كودكان را زد.

ذكر اين موارد، براى آن نيست كه در ساير موارد كتك زدن بى اشكال است ، بلكه به طور كلى اصل اساسى و عمومى و اوليه اسلامى كه نقش تربيتى و اصلاحى بس عظيمى دارد، همان تشويق و تحريك مثبت و اشتياق انگيز نسبت به كارهاى خوب است تنبيه به جز در موارد خاص كه به برخى از آنها اشاره خواهد شد، غالبا تاءثير منفى دارد و اگر گفته مى شود كه در موارد زير تنبيه بدنى كنار گذاشته شود از باب تاءكيد بر ترك آن است نه تاءييد آن در موارد ديگر.

١ - يكى از مواردى كه در روايات نام برده شده ، و نبايد در اين موارد كودكان را كتك زد آنجاست كه نامهاى پاك و مقدسى بر كودكان نهاده شده باشد، ما پيش از اين در بخش مربوط به نامگذارى كودكان اشاره كرديم كه اهل بيتعليهم‌السلام تاءكيد فراوانى داشتند بر اينكه مبادا كودكان همنام پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و حضرت فاطمه زهراعليها‌السلام و ائمه معصومينعليهم‌السلام مورد آزار و تنبيه بدنى قرار گيرند.

قبل از ده سالگى براى نماز نزنيد: پيامبر فرمود: اءدب صغار اءهل بيتك بلسانك على الصلاة و الطهور، فاذا بلغوا عشر سنين فاضرب ولاتجاوز ثلاثا.(٢١٨)

از امام صادقعليه‌السلام درباره كودكى كه به مرحله جوانى رسد و مسيحيت را برگزيند در حالى كه يكى از پدر و مادرش يا هر دو مسلمان بوده باشند - فرمود: جوان به حال خود رها نمى شود بلكه براى قبول اسلام او را تنبيه بدنى مى كنند.

٢ - براى تربيت :

عن النبى فيما اءوصى به اميرالمؤ منين : «لاتضربن اءدبا فوق ثلاث .»(٢٢٠)

از امام صادقعليه‌السلام درباره تاءديب و زدن كودك و بنده زر خريد، پرسيدم ؟ حضرت فرمود: پنج يا شش ضربه بيشتر نزن و در همين اندازه نيز نرمش نشان ده

٢ - بيش از سه ضربه زدن قصاص دارد: عن النبىصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فيما اءوصى به اءميرالمؤ منين : «لاتضربن اءدبا فوق ثلاث فانك ان فعلت فهو قصاص يوم القيامه(٢٢٢)

علىعليه‌السلام به كودكانى كه نوشته هاى خود را نزد آن حضرت آورده بودند - تا بهترينشان را برگزيند - فرمود: به معلم خود بگوييد كه اگر براى تاءديب ، بيش از سه ضربه به شما بزند از او قصاص خواهد شد.

ثبوت ديه بر پدر

هرگا تاءديب و تنبيه فرزند جز با زدن او ميسر نباشد، اگر چه با رعايت شرايط ضرورى آن بى اشكال به نظر مى رسد اما پدر بايد به اين نكته متوجه باشد كه اگر در اثر زدن ، بدن فرزند سرخ يا كبود و يا زخمى گردد يا آسيب ببيند و يا احيانا فرزند زير ضربات پدر، فوت كند، اگر چه بدين منظور پدر قصاص ‍ نمى شود (اين حكم فقط مختص پدر است) اما يقينا بايد ديه بپردازد گر چه زدن فرزند به قصد ديگرى جز تاءديب هم نبوده باشد.(٢٢٤)

يادآورى چند نكته در روايات

١ - روايات فقط تنبيه بدنى را در موردى تجويز مى كنند كه جنبه تربيتى و هدايتى داشته باشد، نه اينكه هرگاه فرزند به دلخواه پدر و مادر و بر وفق سليقه هاى شخصى يا تمايلات نفسانى آنان عمل نكرد، مجاز باشند كه او را تنبيه بدنى بكنند. زيرا ديگر تنبيه به عنوان عامل باز دارنده از كارهاى بد و وادار شدن به كارهاى خوب مطرح نيست بلكه فقط وسيله اى است براى فرو نشاندن خشم و غضب والدين

٢ - والدين مجاز نيستند كودكان كمتر از هفت سال (وبلكه براى رعايت احتياط، كودكان كمتر از سيزده سال) خود را براى وادار كردن به نماز خواندن كتك بزنند.

٣ - حداكثر تنبيه بدنى كودكان شش ضربه است البته معلم و مربى حق ندارد بيش از سه ضربه بزند(٢٢٦) است

بنابراين اگر در باب تنبيه زن توسط شوهر بدين گونه برخورد شود. شيوه خاص تنبيه كودك هم معلوم است به اوليا و مربيان توصيه مى شود، كه اولا: تنبيه و على الخصوص تنبيه بدنى را به عنوان شيوه اى عمومى و اصل اوليه برخورد با خطاهاى كودكان به كار نگيرند. ثانيا: بر اعصاب و احساسات خود مسلط باشند و در صورت لزوم از تنبيه استفاده كنند تا جلو كجروى كودك را بگيرند نه اينكه خشم خود را بر كودك خالى كنند. ثالثا: به حداقل تنبيه اكتفا كنند و از آن فراتر نروند. رابعا: براى تنبيه كودك از هر وسيله اى استفاده نكنند، همچنين بر صورت و مواضع آسيب پذير كودك نزنند و از شدت عمل و تنبيهات خشن جدا پرهيز كنند.

قهر، بهترين راه حل

بهترين راه حلى كه مى توان در اين مساءله مهم و پيچيده ارائه كرد و از درسهاى تربيتى اسلام و اهل بيتعليهم‌السلام است اين كه حتى اگر نيازى به تنبيه فرزندان باشد، آنها را نزنيد، آنان غنچه هايى بهشتى هستند كه زندگى را شيرين كرده اند، در چنين مواقعى با آنها قهر كنيد. زيرا اين عمل در روحيه كودك تاءثير بسزايى دارد و كودك احساس مى كند با قهر كردن پدر يا مادر از او، گويى تمام درها برويش بسته مى شود، هيچ راهى جز دست كشيدن از كارهى خلاف خود ندارد پس مى كوشد از كارهاى زشت خود دست بردارد و از پدر و مادر يا مربى هم پوزش بخواهد اما نبايد قهر كردن خيلى طول بكشد وگرنه بازتابهاى منفى ديگرى در برخواهد داشت امام موسى بن جعفرعليه‌السلام به يكى از ياران خود كه از دست فرزندش به ستوه آمده بود و از دست او شكايت مى كرد فرمود: لاتضربه واهجره ولاتطل(٢٢٨)

آموزش خواندن و نوشتن

از ديگر حقوقى كه فرزند بر پدر دارد، بهره مند شدن از نعمت خواندن و نوشتن است براى اداى اين وظيفه ، پدر بايد يا خود شخصا بدين كار اقدام كند و يا هزينه اى صرف آموزش فرزند خود كند.

در رواياتى كه در اين زمينه وارد شده از خواندن و نوشتن به عنوان حق و تكليف ياد شده است پيامبر بزرگوار اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم مى فرمايد: من حق الولد على والده ثلاثه : يحسن اسمه و يعلمه الكتابه و يزوجه اذا بلغ.(٢٣٠) فرزندانتان را به طلب دانش برانگيزيد.

تشويق لقمان به علم و دانش

امام صادقعليه‌السلام مى فرمايد: كان فيما وعظ لقمان ابنه اءن قال له : يا بنى اجعل فى اءيامك و لياليك و ساعاتك نصيبا لك فى طلب العلم فانك لن تجد له تضييعا مثل تركه.(٢٣٢)

شما كودكان جامعه امروزيد و بزودى بزرگان جامعه فردا خواهيد شد، پس ‍ دانش بياموزيد (و در كسب علم بكوشيد) و هر يك از شما كه حافظه قوى ندارد (و نمى تواند در كلاس درس مطالب استاد را حفظ كند)، پس مطالب را بنويسد و نوشته ها را در خانه نگهدارد (تا در موقع لزوم به آن مراجعه كند و از آنها بهره گيرد).

آموزش نظامى

كودكان و نوجوانان امروز، مردان آينده اند. و بايد براى اهداف جامعه اسلامى تربيت و آمادگى لازم را پيدا كنند. يكى از اهداف جامعه اسلامى حفظ توان و استعداد رزمى و دفاعى دربرابر دشمنان است زيرا خطر تهاجم نظامى دشمنان هميشه وجود دارد و به تعبير قرآن :( وَلَا يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّىٰ يَرُدُّوكُمْ عَن دِينِكُمْ ) .(٢٣٤)

اى ابورافع زمانى كه فقير شوى چه خواهى كرد؟ ابورافع گفت : عرض كردم آيا در انفاق پيشى نجويم ؟ (و براى آخرت خود چيزى نفرستم ؟)

پيامبر فرمود: آرى بفرست

سپس فرمود: داراييت چقدر است ؟

چهل هزار و همه اش را در راه خدا مى دهم

پيامبر فرمود: نه چنين نكن بلكه قسمتى از آن را در راه خدا انفاق كن و قسمتى ديگر را نگه دار و خرج فرزندان خود كن ابورافع پرسيد: آيا همانگونه كه ما بر آنها حق داريم آنها هم بر ما حقى دارند؟

پيامبر فرمود: حق فرزند بر پدر آن است كه او را با كتاب آشنا سازد و تيراندازى و شنا به او بياموزد. امير مؤ منانعليه‌السلام از پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم چنين روايت مى كند. علموا اءولادكم السباحه والرمايه.(٢٣٦) به فرزندان خود تيراندازى ياد دهيد كه اين عمل خود سركوب كردن دشمنان و پيروزى بر آنهاست

از اين روايات چنين نتيجه مى گيريم :

آموزش شنا و تيراندازى يكى از حقوقى است كه پسر بر پدر دارد گر چه اين مساءله تقريبا فراموش شده و پدران چندان اهميتى به آن نمى دهند.

٢ - شنا و تيراندازى دو مهارت مهم دفاعى هستند كه تنها به عنوان نمونه ها و شيوه هايى خاص از روشهاى دفاعى مطرح شده اند و مهارتها و شيوه هاى دفاعى و جنگى و ابزارهاى لازم براى آن بسيارند و همه مد نظر مى باشند.

٣ - از گفتگوى ابورافع با رسول خدا به دست مى آيد كه پدر بايد مقدارى از دارايى و ثروت خود را براى آموزش تعليمات نظامى و مهارتهاى دفاعى همچون شنا و تيراندازى فرزند خود مصروف سازد. تا فرزندش در اين جهت رشد كافى پيدا كند و مدافع خوبى براى اسلام و كشور باشد.

٤ - بديهى است جامعه اى كه نوجوانانش نسبت به تعليمات نظامى آشنايى داشته باشند رعب و وحشتى در دل دشمنان خواهد افتاد و آنان از مقاصد شوم خود ماءيوس و ناكام خواهند ماند. و آيه و اعدوا لهم مااستطعتم من قوة و من رباط الخيل ترهبون به عدو الله و عدوكم(٢٣٨) مردى كه خانواده خود را هنگام غذا خوردن برگرد سفره مى نشاند و غذايى پيش ‍ روى خود مى گذارد و در آغاز غذا خوردن نام خدا را مى برد و آنان هم خدا را ياد مى كنند و در آخر نيز خدا را حمد و سپاس مى گويند، و چون سفره جمع شود، مشمول آمرزش و غفران الهى قرار گيرند.

چند دستور از امير مؤ منانعليه‌السلام به امام حسنعليه‌السلام :

اصبغ بن نباته گويد: امير مؤ منان به فرزند خود امام حسن مجتبىعليه‌السلام فرمود: الا اعلمك اءربع خصال تستغنى بها عن الطب ؟ قال : بلى قال : لاتجلس على الطعام الا وانت جائع ولاتقم عن الطعام الا وانت تشتهيه و جود المضغ و اذا نمت فاعرض نفسك على الخلاء...(٢٤٠)

فرزندم ! چون معده از غذا پر شود، انديشه فرو مى خوابد. و از كار مى افتد و زبان حكمت گنگ مى شود و اعضاى بدن از عبادت باز مى مانند.

تا مضمضه نكردن آب ننوش :

حضرت امام رضاعليه‌السلام از پدر و اجدادش چنين روايت مى كند: ان الحسين بن علىعليه‌السلام قال : كان اءميرالمؤ منين ياءمرنا اذا تخللنا اءن لانشرب الماء حتى نتمضمض ثلاثا.