ترجمه مشكاة الانوار فى غرر الاخبار

ترجمه مشكاة الانوار فى غرر الاخبار0%

ترجمه مشكاة الانوار فى غرر الاخبار نویسنده:
گروه: متون حدیثی

ترجمه مشكاة الانوار فى غرر الاخبار

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: ابوالفضل على بن حسن بن فضل طبرسى
گروه: مشاهدات: 61957
دانلود: 4552

توضیحات:

ترجمه مشكاة الانوار فى غرر الاخبار
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 107 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 61957 / دانلود: 4552
اندازه اندازه اندازه
ترجمه مشكاة الانوار فى غرر الاخبار

ترجمه مشكاة الانوار فى غرر الاخبار

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

فصل پنجم : در صبر و شكيبائى

الفصل الخامس فى الصبر

عَنِ الصَّادِقِعليه‌السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِصلى‌الله‌عليه‌وآله يَأْتِى عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ لَا يُنَالُ فِيهِ الْمُلْكُ إِلَّا بِالْقَتْلِ وَ التَّجَبُّرِ وَ لَا الْغِنَى إِلَّا بِالْغَصْبِ وَ الْبُخْلِ وَ لَا الْمَحَبَّةُ إِلَّا بِاسْتِخْرَاجِ الدِّينِ وَ اتِّبَاعِ الْهَوَى فَمَنْ أَدْرَكَ ذَلِكَ الزَّمَانَ فَصَبَرَ عَلَى الْبِغْضَةِ وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلَى الْمَحَبَّةِ وَ صَبَرَ عَلَى الْفَقْرِ وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلَى الْغِنَى وَ صَبَرَ عَلَى الذُّلِّ وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلَى الْعِزِّ آتَاهُ اللَّهُ ثَوَابَ خَمْسِينَ صِدِّيقاً مِمَّنْ صَدَّقَ بِهِ

امام صادقعليه‌السلام فرمود: رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرموده اند: زمانى براى مردم بيايد كه به ملك و سلطنت نرسند جز به وسيله كشتار و ديكتاتورى و زور، و به توانگرى نرسند جز بوسيله غصب مال مردم و بخل ، و محبوب جامعه نشوند مگر بوسيله بيرون رفتن از دين و پيروى كردن هواى نفس ، هر كس چنين زمانى را درك كند و در مقابل فقر صبر كند با اينكه قادر بر تحصيل ثروت است ، و بر خوارى صبر كند در حالى كه مى تواند عزيز باشد؛ خداوند ثواب پنجاه صديق را كه مرا تصديق كرده اند به او مى دهد.

عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِعليه‌السلام قَالَ بَعَثَ اللَّهُ نَبِيّاً إِلَى قَوْمٍ وَ أَمَرَهُ أَنْ يُقَاتِلَهُمْ فَشَكَا إِلَى اللَّهِ الضَّعْفَ فَقَالَ اخْتَرِ الْقِتَالَ أَوِ النَّارَ قَالَ يَا رَبِّ لَا طَاقَةَ لِى بِالنَّارِ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ أَنَّ النَّصْرَ يَأْتِيكَ فِى سَنَتِكَ هَذِهِ فَقَالَ ذَلِكَ النَّبِيُّ لِأَصْحَابِهِ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ قَدْ أَمَرَنِى بِقِتَالِ بَنِي فُلَانٍ فَقُلْتُ لَا طَاقَةَ لَنَا بِقِتَالِهِمْ فَقَالَ اخْتَرِ الْقِتَالَ أَوِ النَّارَ قَالُوا لَا طَاقَةَ لَنَا بِالنَّارِ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ قَدْ أَوْحَى أَنَّ النَّصْرَ يَأْتِينِى فِي سَنَتِى هَذِهِ قَالُوا تَفْعَلُ وَ نَفْعَلُ وَ تَكُونُ وَ نَكُونُ قَالَ وَ بَعَثَ اللَّهُ نَبِيّاً آخَرَ إِلَى قَوْمٍ وَ أَمَرَهُ أَنْ يُقَاتِلَهُمْ فَشَكَا إِلَى اللَّهِ الضَّعْفَ فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنَّ النَّصْرَ يَأْتِيكَ بَعْدَ خَمْسَ عَشْرَةَ سَنَةً فَقَالَ لِأَصْحَابِهِ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَمَرَنِى بِقِتَالِ بَنِى فُلَانٍ فَشَكَوْتُ إِلَيْهِ الضَّعْفَ فَقَالُوا لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَقَالَ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ أَوْحَى إِلَيَّ أَنَّ النَّصْرَ يَأْتِينِى بَعْدَ خَمْسَ عَشْرَةَ سَنَةً فَقَالُوا مَا شَاءَ اللَّهُ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ قَالَ فَأَتَاهُمُ اللَّهُ بِالنَّصْرِ فِى سَنَتِهِمْ تِلْكَ لِتَفْوِيضِهِمْ إِلَى اللَّهِ وَ قَوْلِهِمْ مَا شَاءَ اللَّهُ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ

امام صادقعليه‌السلام فرمود: خداوند متعال پيغمبرى را به سوى قومى مبعوث نمود و او را امر كرد كه بايد با آنان بجنگيد، پس آن پيغمبر نزد خدا از ضعف شكايت كرد، خداوند فرمود:

يا جنگيدن يا در آتش جهنم رفتن را انتخاب كن ، گفت : پروردگارا من طاقت آتش ندارم ، پس خداوند به او وحى كرد كه : پيروزى تو در همين سال به تو مى رسد، آن پيغمبر به اصحابش گفت : خداوند عزّ و جل مرا امر به جنگيدن با بنى فلان كرده و من گفتم ما طاقت جنگيدن با آنها را نداريم ، لذا فرمود: انتخاب كن جنگيدن را يا آتش جهنم را، گفتند: ما طاقت جنگ با آنها را نداريم ، لذا فرمود: انتخاب كن جنگيدن را يا آتش جهنم را، گفتند: ما طاقت جنگ با آنها را نداريم ، پس به آنها گفت : انتخاب كنيد يا جنگ يا آتش را، گفتند: ما طاقت آتش نداريم ، به آنها گفت : خداوند وحى كرده كه نصرت و پيروزى من در همين سال است ، گفتند: هر كارى تو بكنى ما همراهيت كنيم ، امامعليه‌السلام فرمود: و مبعوث كرد خداوند پيغمبر ديگرى را بسوى قومى و به او امر كرد كه بايد با آنها بجنگد، او نزد خدا از ضعف شكايت كرد، خداوند عزّ و جل به او وحى كرد كه : پيروزى پس از پانزده سال نصيب تو مى شود، او به اصحابش گفت : خداى عزّ و جل مرا امر كرده به جنگيدن با بنى فلان ، و من به او شكايت از ضعف نمودم ، گفتند: لا حول و لا قوّة الّا باللّه ، آن پيغمبر گفت : خداوند وحى كرد به من كه پيروزى بعد از پانزده سال برايم حاصل مى شود، گفتند:

ما شاء اللّه ، لا حول و لا قوّة الّا باللّه ، گفت : خداوند متعال در همان سال پيروزى را نصيبشان گرداند بعلت اينكه كارهايشان را واگذار به خدا كردند، و گفتند: هر چه خدا بخواهد، و نيست حول و قوّه اى مگر حول و قوّه الهى

عَنِ الرِّضَا عَنْ أَبِيهِعليه‌السلام قَالَ أَمَرَنِى أَبِى يَعْنِى أَبَا عَبْدِ اللَّهِ أَنْ آتِيَ الْمُفَضَّلَ بْنَ عُمَرَ فَأُعَزِّيَهُ بِإِسْمَاعِيلَ وَ قَالَ أَقْرِئِ الْمُفَضَّلَ السَّلَامَ وَ قُلْ لَهُ إِنَّا أُصِبْنَا بِإِسْمَاعِيلَ فَصَبَرْنَا فَاصْبِرْ كَمَا صَبَرْنَا إِنَّا إِذَا أَرَدْنَا أَمْراً وَ أَرَادَ اللَّهُ أَمْراً سَلَّمْنَاهُ لِأَمْرِ اللَّهِ

امام رضاعليه‌السلام از قول پدر بزرگوارش فرمود: پدرم مرا امر فرمود يعنى امام صادقعليه‌السلام كه به نزد مفضّل بن عمر بروم و او را در مورد مرگ اسماعيل تعزيت گويم ، و فرمود: به مفضّل سلام برسان و به او بگو كه ما مصيبت اسماعيل را ديديم و صبر كرديم ، پس صبر كن همان طور كه ما صبر كرديم ، ما هر گاه امرى را اراده كنيم و خداوند امر ديگرى را اختيار كند ما امر خود را تسليم امر او خواهيم كرد.

عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِعليه‌السلام وَ مِنَ التَّوَكُّلِ أَنْ لَا تَخَافَ مَعَ اللَّهِ غَيْرَهُ

امام صادقعليه‌السلام فرمود: نشانه توكل اين است كه : با اينكه از خدا مى ترسى از ديگرى مترس

مِنْ كِتَابِ الْمَحَاسِنِ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِعليه‌السلام الصَّبْرُ مِنَ الْيَقِينِ

امام صادقعليه‌السلام فرموده اند: صبر از يقين است

عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْعَبَّاسِ قَالَ أُهْدِيَ إِلَى الرَّسُولِ بَغْلَةٌ أَهْدَاهَا كِسْرَى لَهُ أَوْ قَيْصَرُ فَرَكِبَهَا النَّبِيُّ فَأَخَذَ مِنْ شَعْرِهَا وَ أَرْدَفَنِى خَلْفَهُ ثُمَّ قَالَ يَا غُلَامُ احْفَظِ اللَّهَ يَحْفَظْكَ احْفَظِ اللَّهَ تَجِدْهُ أَمَامَكَ تَعَرَّفْ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِى الرَّخَاءِ يَعْرِفْكَ فِى الشِّدَّةِ إِذَا سَأَلْتَ فَاسْأَلِ اللَّهَ وَ إِذَا اسْتَعَنْتَ فَاسْتَعِنْ بِاللَّهِ قَدْ مَضَى الْقَلَمُ بِمَا هُوَ كَائِنٌ فَلَوْ جَهَدَ النَّاسُ أَنْ يَنْفَعُوكَ بِأَمْرٍ لَمْ يَكْتُبْهُ اللَّهُ عَلَيْكَ لَمْ يَقْدِرُوا عَلَيْهِ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَعْمَلَ بِالصَّبْرِ مَعَ الْيَقِينِ فَافْعَلْ وَ إِنْ لَمْ تَسْتَطِعْ فَاصْبِرْ فَإِنَّ فِى الصَّبْرِ عَلَى مَا تَكْرَهُ خَيْراً كَثِيراً وَ اعْلَمْ أَنَّ الصَّبْرَ مَعَ النَّصْرِ وَ أَنَّ الْفَرَجَ مَعَ الْكَرْبِ وَ أَنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً

عبد اللّه بن عباس گفت : رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله بر قاطرى كه كسرى يا قيصر به او پيش كش كرده بود سوار شد، سپس موى آن قاطر را گرفت و مرا پشت سر خود سوار نمود، و فرمود: اى جوان ! بياد خدا باش تا خدا تو را حفظ كند، به ياد خدا باش تا همواره خدا را جلوى روى خود بينى ، خداى عزّ و جل را در سستى ها و لغزشها بياد آور تا خداوند تو را در سختيها اجابت و دستگيرى كند، هر گاه سؤ ال كردى از خدا سؤ ال كن ، و هر گاه طلب كمك كردى استعانت به خدا بجوى ، كه قلم تقدير مشخّص نموده آنچه را بايد انجام شود، اگر مردم كوشش كنند كه به امرى كه خداوند مقدر نفرموده به تو نفعى برسانند قادر بر آن نخواهند بود.

اگر مى توانى كه صبر نمائى به همراه يقين اين كار را بكن ، و اگر نمى توانى صبر كن كه در صبر كردن بر آنچه بر تو سخت است خير بسيار مى باشد. و بدان كه صبر به همراه پيروزى است ، و گشايش به همراه سختى ، و به دنبال هر سختى آسانى است

عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِعليه‌السلام قَالَ الصَّبْرُ رَأْسُ الْإِيمَانِ

امام صادقعليه‌السلام فرمود: صبر سر ايمان است

عَنْهُعليه‌السلام قَالَ الصَّبْرُ مِنَ الْإِيمَانِ بِمَنْزِلَةِ الرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ فَإِذَا ذَهَبَ الرَّأْسُ ذَهَبَ الْجَسَدُ كَذَلِكَ إِذَا ذَهَبَ الصَّبْرُ ذَهَبَ الْإِيمَانُ

امام صادقعليه‌السلام : صبر نسبت به ايمان همانند سر نسبت به بدن است ، چون سر نباشد تن هم نخواهد بود، همچنين هر گاه صبر نباشد ايمان هم نيست

عَنْ حَفْصِ بْنِ غِيَاثٍ قَالَ قَالَ لِى أَبُو عَبْدِ اللَّهِ يَا حَفْصُ إِنَّ مَنْ صَبَرَ صَبَرَ قَلِيلًا وَ إِنَّ مَنْ جَزِعَ جَزِعَ قَلِيلًا ثُمَّ قَالَ عَلَيْكَ بِالصَّبْرِ فِي جَمِيعِ أُمُورِكَ فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بَعَثَ مُحَمَّداً فَأَمَرَهُ بِالصَّبْرِ وَ الرِّفْقِ فَقَالَ وَ اصْبِرْ عَلى ما يَقُولُونَ وَ اهْجُرْهُمْ هَجْراً جَمِيلًا. وَ ذَرْنِى وَ الْمُكَذِّبِينَ وَ قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى ادْفَعْ بِالَّتِى هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِى بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ عَداوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ. وَ ما يُلَقّاها إِلَّا الَّذِينَ صَبَرُوا وَ ما يُلَقّاها إِلاّ ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ فَصَبَرَصلى‌الله‌عليه‌وآله حَتَّى نَالُوهُ بِالْعَظَائِمِ وَ رَمَوْهُ بِهَا تَمَامَ الْخَبَرِ

امام صادقعليه‌السلام فرمود: اى حفص ! هر كه صبر كند، اندكى صبر كرده ، و هر كس بى تابى كند اندكى بى تابى نموده

سپس فرمود: حتما در تمام كارهايت صبر را پيشه خود ساز، زيرا خداوند محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله را مبعوث نمود و او را به صبر و مدارا امر كرد، و فرمود: (بر آنچه مى گويند صبر كن و به زيبايى و نرمى آنها را ترك كن و مرا با نعمت خوارگانى كه تو را تكذيب مى كنند واگذار).

و خداوند تبارك و تعالى مى فرمايد: (دفاع كن كه به نيكوترين وجه در مقابل بديها، تا بناگاه آنكه ميان تو و او دشمنى است گويا او دوستى صميمى است ، و به آن برخورد نكنند مگر كسانى كه صابر باشند، و بر نخورد به آن مگر كسى كه صاحب بهره فراوان باشد) پيغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآله صبر كرد بدرجه اى كه به او وصله هاى بزرگى چسباندند و او را به آنها متهم ساختند (مثل اينكه به او ساحر و مجنون و كذّاب گفتند).

قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَعليه‌السلام وُكِّلَ الرِّزْقُ بِالْحُمْقِ وَ وُكِّلَ الْحِرْمَانُ بِالْعَقْلِ وَ وُكِّلَ الْبَلَاءُ بِالْيَقِينِ وَ الصَّبْرِ

حضرت علىعليه‌السلام فرمود: رزق و روزى به حماقت و نابخردى سپرده شده ، محروميت به عقل سپرده شده و بلاء به يقين و صبر سپرده شده

عَنْ مِهْرَانَ قَالَ كَتَبْتُ إِلَى أَبِى الْحَسَنِ أَشْكُو إِلَيْهِ الدَّيْنَ وَ تَغَيُّرَ الْحَالِ فَكَتَبَ لِى اصْبِرْ تُؤْجَرْ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تَصْبِرْ لَمْ تُؤْجَرْ وَ لَمْ تَرُدَّ قَضَاءَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ

مهران گويد: نامه اى به امام كاظمعليه‌السلام نوشتم و به ايشان از قرض و دگرگونى حال شكايت كردم

ايشان در جوابم نوشتند: صبر كن تا اجر و ثواب ببرى ، زيرا اگر تو صبر نكنى ثواب و اجرى نصيب تو نگردد، و قضا و قدر خدا را مانع نتوانى شد.

وَ قَالَ الصَّادِقُعليه‌السلام إِنَّ الْحُرَّ حُرٌّ عَلَى جَمِيعِ أَحْوَالِهِ وَ إِنْ نَابَتْهُ نَائِبَةٌ صَبَرَ لَهَا وَ إِنْ تَدَاكَّتْ عَلَيْهِ الْمَصَائِبُ لَمْ تَكْسِرْهُ وَ إِنْ أُسِرَ وَ قُهِرَ وَ اسْتُبْدِلَ بِالْيُسْرِ عُسْراً كَمَا كَانَ يُوسُفُ الصِّدِّيقُ الْأَمِينُصلى‌الله‌عليه‌وآله لَمْ يَضْرُرْ حُرِّيَّتَهُ أَنِ اسْتُعْبِدَ وَ قُهِرَ وَ أُسِرَ وَ لَمْ تَضْرُرْهُ ظُلْمَةُ الْجُبِّ وَ وَحْشَتُهُ وَ مَا نَالَهُ أَنْ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْهِ فَجَعَلَ الْجَبَّارَ الْعَاتِيَ لَهُ عَبْداً بَعْدَ أَنْ كَانَ مَالِكاً لَهُ فَأَرْسَلَهُ وَ رَحِمَ بِهِ أُمَّةً وَ كَذَلِكَ الصَّبْرُ يُعْقِبُ خَيْراً فَاصْبِرُوا تَظْفَرُوا وَ وَاظِبُوا عَلَى الصَّبْرِ تُؤْجَرُوا

امام صادقعليه‌السلام فرمود: آزاده در هر حال آزاده است ، اگر مصيبتى براى او پيش آيد بر آن صبر خواهد كرد، و اگر مصائب بر او هجوم آورند او را درهم نشكنند، اگر چه اسير شود و اذيّت شود و آسايش او تبديل به سختى گردد، همان طور كه حضرت يوسف صدّيق امينعليه‌السلام بود كه با وجود اينكه تبعيد شد و اذيت و اسير شد ولى ضررى به حريّت او نزد، و تاريكى چاه و وحشت آن و آنچه بر سرش آمد به او ضررى نرساند، تا اينكه خدا بر او منّت نهاد و آن جبّار سركش را كه قبلا مالك او بود بنده او ساخت ، و خدا او را رسول خود نمود و به وسيله او به امّتى رحم كرد.

و اين چنين است صبر كه خير به دنبال دارد، شما هم صبر كنيد تا پيروز شويد، و صبر را پاس داريد تا اجر ببريد.

وَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ الصَّبْرُ صَبْرَانِ صَبْرٌ عِنْدَ الْمُصِيبَةِ حَسَنٌ جَمِيلٌ وَ أَحْسَنُ مِنْ ذَلِكَ الصَّبْرُ عِنْدَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْكَ وَ الذِّكْرُ ذِكْرَانِ ذِكْرُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عِنْدَ الْمُصِيبَةِ وَ أَفْضَلُ مِنْ ذَلِكَ ذِكْرُ اللَّهِ عِنْدَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْكَ فَيَكُونُ حَاجِزاً

امير المؤمنينعليه‌السلام فرمود: صبر دو گونه است : صبر در برابر مصيبت كه خوب و زيباست ، و نيكوتر از آن صبر است كه در برابر محرّمات خداوند است

و ذكر به دو گونه است : ياد خداوند عزّ و جل در هنگام مصيبت ، و برتر از آن ياد خداست در برابر ارتكاب محرمات ، تا اينكه از كار حرام مانع تو شود.

قَالَ الْبَاقِرُعليه‌السلام لَمَّا حَضَرَتْ أَبِى عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ الْوَفَاةُ ضَمَّنِى إِلَى صَدْرِهِ ثُمَّ قَالَ أَيْ بُنَيَّ أُوصِيكَ بِمَا أَوْصَانِى بِهِ أَبِى حِينَ حَضَرَتْهُ الْوَفَاةُ وَ بِمَا ذَكَرَ أَنَّ أَبَاهُعليه‌السلام أَوْصَاهُ بِهِ أَيْ بُنَيَّ اصْبِرْ عَلَى الْحَقِّ وَ إِنْ كَانَ مُرّاً

امام باقرعليه‌السلام فرمود: هنگامى كه زمان فوت پدرم (على بن الحسينعليه‌السلام ) فرا رسيد، مرا به سينه اش چسباند، سپس فرمود: اى پسر عزيزم ! سفارش مى كنم تو را به آنچه پدرم هنگام وفاتش مرا به آن سفارش فرمود، و به آنچه كه فرمود پدرانش او را به او وصيت نموده اند.

اى پسر عزيزم ! صبر بر حق كن گرچه تلخ باشد.

عَنْ أَبِى جَعْفَرٍ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ عَجَباً لِلْمُؤْمِنِ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَا يَقْضِى لَهُ قَضَاءً إِلَّا كَانَ لَهُ خَيْراً إِنِ ابْتُلِيَ صَبَرَ وَ إِنْ أُعْطِيَ شَكَرَ

امام باقرعليه‌السلام از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله روايت كند كه مى فرمود: من از كار مؤمن در شگفتم ، خداوند عزّ و جل مقدّر نمى كند براى او تقديرى را مگر اينكه برايش خير باشد، اگر گرفتار شود بردبار باشد، و اگر خيرى به او عطا شد سپاسگزار است

قِيلَ لِأَبِى عَبْدِ اللَّهِ مَنْ أَكْرَمُ الْخَلْقِ عَلَى اللَّهِ قَالَ مَنْ إِذَا أُعْطِيَ شَكَرَ وَ إِذَا ابْتُلِيَ صَبَرَ

از امام صادقعليه‌السلام سؤ ال شد: گرامى ترين آفريده پيش خدا كيست ؟ فرمود: كسى كه هر گاه به او چيزى داده شد سپاسگزار و قدردان است و هر گاه گرفتار شد بردبارى پيشه كند.

عَنْ أَبِى جَعْفَرٍ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّ مِنْ أَغْبَطِ أَوْلِيَائِى عِنْدِى رَجُلًا خَفِيفَ الْحَالِ ذَا خَطَرٍ أَحْسَنَ عِبَادَةَ رَبِّهِ فِى الْغَيْبِ وَ كَانَ غَامِضاً فِى النَّاسِ جُعِلَ رِزْقُهُ كَفَافاً فَصَبَرَ عَلَيْهِ وَ مَاتَ فَقَلَّ تُرَاثُهُ وَ قَلَّ بَوَاكِيهِ

امام باقرعليه‌السلام از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله نقل كند كه فرمود: خداوند عزّ و جل مى فرمايد: از رشك آورترين و موفق ترين دوستانم نزد من شخصى است كه سبك حال (يعنى كم مال و كم علاقه به دنيا) است ، داراى بهره اى از نماز است كه در نهان عبادت پروردگارش را به نيكوئى انجام مى دهد، و در ميان مردم گمنام و ناشناخته بسر مى برد، خداوند رزق و روزى او را به اندازه نيازش قرار داده ، و او بر آن صبر كند، و بميرد در حالى كه وارث و گريه كنانش كم باشند.

عَنِ الْبَاقِرِعليه‌السلام قَالَ مَنْ صَبَرَ وَ اسْتَرْجَعَ وَ حَمِدَ اللَّهَ عِنْدَ الْمُصِيبَةِ فَقَدْ رَضِيَ بِمَا صَنَعَ اللَّهُ وَ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللّهِ وَ مَنْ لَمْ يَفْعَلْ ذَلِكَ جَرَى عَلَيْهِ الْقَضَاءُ وَ هُوَ ذَمِيمٌ وَ أَحْبَطَ اللَّهُ أَجْرَهُ

امام باقرعليه‌السلام فرمود: هر كس هنگام مصيبت صبر كند و استرجاع نمايد (يعنى بگويد: إِنّا لِلّهِ وَ إِنّا إِلَيْهِ راجِعُونَ)، راضى به امر خدا شده و اجر و مزدش بعهده خداست و هر كس اين كار را انجام ندهد حكم خدا بر او جارى مى شود؛ در حالى كه او نكوهيده و مذموم است ، و خداوند اجرش را پائين آورده

عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِعليه‌السلام قَالَ الْمُؤْمِنُ يُطْبَعُ عَلَى الصَّبْرِ عَلَى النَّوَائِبِ

امام صادقعليه‌السلام فرمود: مؤمن با بردبارى بر ناگواريها و سختيها سرشته مى شود.

عَنْ جَابِرٍ عَنِ الْبَاقِرِعليه‌السلام قَالَ لَمَّا تُوُفِّيَ الطَّاهِرُ بْنُ رَسُولِ اللَّهِ نَهَى رَسُولُ اللَّهِ خَدِيجَةَ عَنِ الْبُكَاءِ فَقَالَتْ بَلَى يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ لَكِنْ دَرَّتْ عَلَيْهِ الدُّرَيْرَةُ فَبَكَيْتُ فَقَالَ أَ مَا تَرْضَيْنَ أَنْ تَجِدِيهِ قَائِماً لَكِ عَلَى بَابِ الْجَنَّةِ فَإِذَا رَآكِ أَخَذَ بِيَدِكِ فَأَدْخَلَكِ الْجَنَّةَ أَطْهَرَهَا مَكَاناً وَ أَطْيَبَهَا قَالَتْ فَإِنَّ ذَلِكَ كَذَلِكَ قَالَصلى‌الله‌عليه‌وآله اللَّهُ أَعَزُّ وَ أَكْرَمُ مِنْ أَنْ يَسْلُبَ عَبْداً ثَمَرَةَ فُؤَادِهِ فَيَصْبِرُ وَ يَحْتَسِبُ وَ يَحْمَدُ اللَّهَ ثُمَّ يُعَذِّبَهُ

امام باقرعليه‌السلام فرمود: زمانى كه طاهر فرزند رسول خدا فوت كرد ايشان خديجهعليها‌السلام را از گريه كردن منع فرمود، حضرت خديجه گفت : بلى اى رسول خدا! (كنايه از اينكه مطيع حرف شما هستم) و لكن شير در سينه ام جارى شد و من گريه كردم

فرمود: آيا نمى خواهى كه او را جلوى درب بهشت ايستاده ببينى ، و هر گاه تو را ديد دستت را بگيرد و به پاكترين و خوشبوترين مكان بهشت ببرد؟ گفت : آرى اين چنين است ، پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: خداوند عزيزترين و با كرامت تر از آنست كه ميوه دل بنده اى را از او بگيرد و او صبر كند، و حسرت بخورد و حمد خدا را بگويد، آنگاه خداوند او را عذاب كند.

عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِعليه‌السلام قَالَ وَلَدٌ يُقَدِّمُهُ الرَّجُلُ أَفْضَلُ مِنْ سَبْعِينَ وَلَداً يُخَلِّفُهُمْ بَعْدَهُ كُلُّهُمْ قَدْ رَكِبُوا الْخَيْلَ وَ جَاهَدُوا فِى سَبِيلِ اللَّهِ

امام صادقعليه‌السلام فرمود: فرزندى را كه انسان در راه خدا مى دهد، بهتر است از هفتاد فرزند كه از خود بجاى گذارد و تمام آنها بعد از مرگ او سوار بر اسبها شوند و در راه خدا جهاد كنند.

عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ قَالَ أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى دَاوُدَصلى‌الله‌عليه‌وآله أَنَّ قَرِينَكَ فِى الْجَنَّةِ خَلَادَةُ بِنْتُ أَوْسٍ فَأْتِهَا وَ أَخْبِرْهَا وَ بَشِّرْهَا بِالْجَنَّةِ وَ أَعْلِمْهَا أَنَّهَا قَرِينُكَ فِى الاْخِرَةِ فَانْطَلَقَ دَاوُدُ إِلَيْهَا فَقَرَعَ الْبَابَ عَلَيْهَا فَخَرَجَتْ إِلَيْهِ فَقَالَ أَنْتِ خَلَادَةُ بِنْتُ أَوْسٍ قَالَتْ يَا نَبِيَّ اللَّهِ لَسْتُ بِصَاحِبَتِكَ الَّتِى تَطْلُبُ قَالَ لَهَا دَاوُدُ أَ لَسْتِ خَلَادَةَ بِنْتَ أَوْسٍ مِنْ سِبْطِ كَذَا وَ كَذَا قَالَتْ بَلَى قَالَ فَأَنْتِ هِيَ إِذًا فَقَالَتْ يَا نَبِيَّ اللَّهِ لَعَلَّ اسْماً وَافَقَ اسْماً فَقَالَ لَهَا دَاوُدُ مَا كَذَبْتُ وَ لَا كُذِبْتُ وَ إِنَّكِ لَأَنْتِ هِيَ فَقَالَتْ يَا نَبِيَّ اللَّهِ مَا أُكَذِّبُكَ وَ لَا وَ اللَّهِ مَا أَعْرِفُ مِنْ نَفْسِى مَا وَصَفْتَنِى بِهِ قَالَ لَهَا دَاوُدُ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ خَبِّرِينِى عَنْ سَرِيرَتِكِ مَا هِيَ قَالَتْ أَمَّا هَذَا فَسَأُخْبِرُكَ بِهِ إِنَّهُ لَمْ يُصِبْنِى وَجَعٌ قَدْ نَزَلَ بِى مِنَ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى كَائِناً مَا كَانَ وَ لَا نَزَلَ بِي مَرَضٌ أَوْ جُوعٌ إِلَّا صَبَرْتُ عَلَيْهِ وَ لَمْ أَسْأَلِ اللَّهَ كَشْفَهُ حَتَّى هُوَ يَكُونُ الَّذِى يُحَوِّلُهُ عَنِّى إِلَى الْعَافِيَةِ وَ السَّعَةِ لَمْ أَطْلُبْ بِهَا بَدَلًا وَ شَكَرْتُ اللَّهَ عَلَيْهَا وَ حَمِدْتُهُ قَالَ لَهَا دَاوُدُ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ فَبِهَذَا النَّعْتِ بَلَغْتِ مَا بَلَغْتِ ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِعليه‌السلام هَذَا وَ اللَّهِ دِينُ اللَّهِ الَّذِى ارْتَضَاهُ لِلصَّالِحِينَ

امام صادقعليه‌السلام فرمود: خداوند عزّ و جل به حضرت داودعليهم‌السلام وحى كرد كه : رفيق و همراه تو در بهشت خلاده دختر اوس است ، به نزد او برو و به او خبر و بشارت را بده ، و به او اعلام كن كه همسر تو در آخرت است ، حضرت داود به طرف منزل او رفت و درب منزل را كوبيد و خلاده بيرون آمد. حضرت گفت : تو خلاده دختر اوس ‍ هستى ؟

گفت : اى پيغمبر خدا؛ من آن رفيق تو كه به دنبالش مى گردى نيستم ، حضرت داود به او گفت : آيا تو خلاده دختر اوس از نواده گان فلان و فلان نيستى ؟ گفت : چرا هستم ، فرمود:

پس تو خود او هستى ، گفت : اى پيغمبر خدا! شايد مشابهت اسمى با اسم ديگر شده ، حضرت داودعليه‌السلام فرمود: من دروغ نمى گويم ، به من هم دروغ گفته نشده و تو حقيقتا همان هستى ، گفت : اى پيغمبر خدا! من تو را تكذيب نمى كنم ولى قسم به خدا نمى بينم در خودم آنچه تو مرا به آن توصيف مى كنى ، حضرت داودعليهم‌السلام به او گفت : مرا از اخلاق و رفتار نيكويت خبر ده كه چيست ؟ گفت : اكنون از سرنوشت خود تو را با خبر سازم كه : هر چه به من رسد، و هر بلايى كه از ناحيه خدا باشد، اگر مريضى و گرسنگى به من روى آورد بر آن صبر كنم ، و هرگز از خدا طلب برطرف شدن آن سختى را نكرده ام تا اينكه خود او آن را از من به سلامت و گشايش مبدل نمايد، و هرگز عوض آن را طلب نكردم و خدا را شكر كردم و او را ستايش نمودم ، حضرت داودعليهم‌السلام به او گفت : به همين صفت به اين مقام رسيده اى

سپس امامعليه‌السلام فرمود: بخدا قسم همين دين ، دين خداست كه براى بندگان شايسته اش برگزيد.

مِنْ كِتَابِ رَوْضَةِ الْوَاعِظِينَ قَالَ الصَّادِقُعليه‌السلام اصْبِرْ عَلَى أَعْدَاءِ النِّعَمِ فَإِنَّكَ لَنْ تُكَافِيَ مَنْ عَصَى اللَّهَ فِيكَ بِأَفْضَلَ مِنْ أَنْ تُطِيعَ اللَّهَ فِيهِ

امام صادقعليه‌السلام فرمود: بر دشمنان نعمتهايى كه خدا به تو داده صبر كن (منظور حسّاد هستند)، زيرا تو نمى توانى مجازات كنى كسى را كه نافرمانى خدا را در مورد تو كرده (يعنى حسادت ورزيده) برتر از اينكه خدا را در آن فرمان بردى (يعنى صبر در مقابل اذيّت آن حاسد كنى).

قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَعليه‌السلام الصَّبْرُ صَبْرَانِ صَبْرٌ عَلَى مَا تَكْرَهُ وَ صَبْرٌ عَلَى مَا تُحِبُّ وَ الصَّبِرُ مِنَ الْإِيمَانِ كَالرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ وَ لَا خَيْرَ فِي جَسَدٍ لَا رَأْسَ مَعَهُ وَ لَا فِى إِيمَانٍ لَا صَبْرَ مَعَهُ

امير المؤمنينعليه‌السلام فرمود: صبر دو گونه است : صبر بر آنچه كه نمى پسندى و صبر بر آنچه كه دوست دارى ، و صبر نسبت به ايمان مانند سر است نسبت به بدن ، و بدنى كه سر ندارد خيرى در آن نيست ، و ايمانى كه صبر بهمراه ندارد خيرى در آن نيست

وَ قَالَعليه‌السلام الصَّبْرُ ثَلَاثَةٌ صَبْرٌ عَلَى الطَّاعَةِ وَ صَبْرٌ عَلَى الْمَعْصِيَةِ وَ صَبْرٌ عَلَى الْمُصِيبَةِ

امير مؤمنانعليه‌السلام فرمود: صبر بر سه قسم است : صبر بر اطاعت و بندگى خدا، صبر در مقابل مصيبت ، صبر در روياروئى با معصيت و گناه

عَنِ الْبَاقِرِعليه‌السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى حِينَ أَهْبَطَ آدَمَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ عَلَى الْأَرْضِ أَمَرَ أَنْ يَحْرُثَ بِيَدِهِ فَيَأْكُلَ مِنْ كَدِّهِ بَعْدَ الْجَنَّةِ وَ نَعِيمِهَا فَلَبِثَ يَجُولُ وَ يَبْكِى عَلَى الْجَنَّةِ مِائَتَيْ سَنَةٍ ثُمَّ إِنَّهُ سَجَدَ لِلَّهِ فَلَمْ يَرْفَعْ رَأْسَهُ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ بِلَيَالِيهَا ثُمَّ قَالَ يَا رَبِّ أَ لَمْ تَخْلُقْنِى بِيَدَيْكَ قَالَ اللَّهُ قَدْ فَعَلْتُ فَهَلْ صَبَرْتَ أَوْ شَكَرْتَ قَالَ آدَمُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِى فَاغْفِرْ لِى أَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ فَرَحِمَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بُكَاءَهُ فَتابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوّابُ الرَّحِيمُ

امام باقرعليه‌السلام از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله روايت كند كه فرمود: خداوند متعال زمانى كه حضرت آدمعليهم‌السلام را از بهشت به طرف زمين فرستاد، به او فرمان داد كه به وسيله دستانش كشت و كار كند، و از نتيجه دسترنجش ،بعد از بهشت و نعمتهاى آن بخورد.

آدم سرگردان مانده و مى گشت ، و بخاطر دورى از بهشت دويست سال گريه مى كرد، آنگاه براى خدا سجده كرد و سرش را سه شبانه روز بر نداشت ، سپس گفت : پروردگارا! آيا مرا با دستان خود خلق نكردى ؟ خداوند فرمود: چرا، ولى آيا تو صبر يا شكر كردى ؟ حضرت آدمعليه‌السلام عرض كرد: پروردگارى غير تو نيست ، من به نفس خود ظلم كردم ، تو مرا ببخش ، تو بخشنده و مهربانى ، خداوند تبارك و تعالى به گريه هاى او رحم كرد و توبه اش را پذيرفت ، خداوند توبه پذير و مهربان است

عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِعليه‌السلام قَالَ أُمِرَ النَّاسُ بِخَصْلَتَيْنِ فَضَيَّعُوهُمَا فَصَارُوا مِنْهُمَا عَلَى غَيْرِ شَيْءٍ الصَّبْرِ وَ الْكِتْمَانِ

امام صادقعليه‌السلام فرمود: مردم به دو خصلت امر شدند، و هر دو را ضايع كردند و به وسيله ضايع كردن اين دو؛ دستشان از همه چيز كوتاه شد، آن دو خصلت : صبر و راز نگهدارى بود.

عَنْ حَفْصِ بْنِ غِيَاثٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِعليه‌السلام يَا حَفْصُ إِنَّ مَنْ صَبَرَ صَبَرَ قَلِيلًا وَ إِنَّ مَنْ جَزِعَ جَزِعَ قَلِيلا وَ قَالَعليه‌السلام عَلَيْكَ بِالصَّبْرِ فِي جَمِيعِ أُمُورِكَ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بَعَثَ مُحَمَّداً فَأَمَرَهُ بِالصَّبْرِ وَ الرِّفْقِ فَقَالَ وَ اصْبِرْ عَلى ما يَقُولُونَ وَ اهْجُرْهُمْ هَجْراً جَمِيلًا وَ ذَرْنِى وَ الْمُكَذِّبِينَ أُولِى النَّعْمَةِ وَ قَالَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِى بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ عَداوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ وَ ما يُلَقّاها إِلَّا الَّذِينَ صَبَرُوا وَ ما يُلَقّاها إِلاّ ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ فَصَبَرَصلى‌الله‌عليه‌وآله حَتَّى نَالُوهُ بِالْعَظَائِمِ وَ رَمَوْهُ بِهَا فَضَاقَ صَدْرُهُ فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّكَ يَضِيقُ صَدْرُكَ بِما يَقُولُونَ. فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَ كُنْ مِنَ السّاجِدِينَ ثُمَّ كَذَّبُوهُ وَ رَمَوْهُ فَحَزِنَ لِذَلِكَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَيَحْزُنُكَ الَّذِى يَقُولُونَ فَإِنَّهُمْ لا يُكَذِّبُونَكَ وَ لكِنَّ الظّالِمِينَ بِآياتِ اللّهِ يَجْحَدُونَ. وَ لَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ فَصَبَرُوا عَلى ما كُذِّبُوا وَ أُوذُوا حَتّى أَتاهُمْ نَصْرُنا فَأَلْزَمَ نَفْسَهُ الصَّبْرَ فَتَعَدَّوْا فَذَكَرُوا اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَ كَذَّبُوهُ فَقَالَ صَبَرْتُ فِى نَفْسِى وَ أَهْلِى وَ عِرْضِى وَ لَا صَبْرَ لِى عَلَى ذِكْرِهِمْ إِلَهِي فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَقَدْ خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما فِى سِتَّةِ أَيّامٍ وَ ما مَسَّنا مِنْ لُغُوبٍ. فَاصْبِرْ عَلى ما يَقُولُونَ فَصَبَرَ فِي جَمِيعِ أَحْوَالِهِ ثُمَّ بَشَّرَ بِالْأَئِمَّةِ وَ وَصَفَهُمْ بِالصَّبْرِ فَقَالَ جَلَّ ثَنَاؤُهُ وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمّا صَبَرُوا وَ كانُوا بِآياتِنا يُوقِنُونَ فَعِنْدَ ذَلِكَ قَالَصلى‌الله‌عليه‌وآله الصَّبْرُ مِنَ الْإِيمَانِ كَالرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ فَشَكَرَ اللَّهُ لَهُ ذَلِكَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَ تَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنى عَلى بَنِي إِسْرائِيلَ بِما صَبَرُوا وَ دَمَّرْنا ما كانَ يَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَ قَوْمُهُ وَ ما كانُوا يَعْرِشُونَ فَقَالَصلى‌الله‌عليه‌وآله إِنَّهُ الْبُشْرَى وَ الِانْتِقَامُ فَأَبَاحَ اللَّهُ لَهُ قَتْلَ الْمُشْرِكِينَ فَأَنْزَلَ عَلَيْهِ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَ خُذُوهُمْ وَ احْصُرُوهُمْ وَ اقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَلَعَنَهُمُ اللَّهُ عَلَى لِسَانِ رَسُولِهِ وَ أَحِبَّائِهِ وَ جَعَلَ لَهُ ثَوَابَ صَبْرِهِ مَعَ مَا ادَّخَرَ لَهُ فِي الاْخِرَةِ فَمَنْ صَبَرَ وَ احْتَسَبَ لَمْ يَخْرُجْ مِنَ الدُّنْيَا حَتَّى يُقِرَّ اللَّهُ عَيْنَهُ فِى أَعْدَائِهِ مَعَ مَا أَخَّرَ لَهُ فِى الاْخِرَةِ

امام صادقعليه‌السلام به حفص بن غياث فرمود: اى حفص ! هر كس ‍ صبر كند اندكى صبر كرده ، و هر كس بيتابى كند اندكى بيتابى نموده است [يعنى هم صبر كردن و هم جزع نمودن گذرا است و مدتش كوتاه است]

امام صادقعليه‌السلام فرمود: تو را سفارش مى كنم كه در كارت صبر پيشه كنى ، خداوند عزّ و جل حضرت محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله را مبعوث كرد و او را به صبر و نرمش امر فرمود. و فرموده :

(صبر كن بر آنچه مى گويند و به خوشى از آنها كناره كن ، مرا با نعمت خوارگانى كه تو را تكذيب كنند واگذار).

و نيز فرمود: (دفاع كن بدان چه نيكوتر است نسبت به بدى ، تا به ناگاه آنكه ميان تو و او دشمنى است گويا دوستى صميمى شود، و بر نخورند به آن بجز آن كسانى كه صبر كردند و بر نخورد به آن مگر صاحب بهره فراوان).

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله صبر كرد به حدّى كه به او وصله هاى بزرگى چسباندند (مانند ساحر، مجنون ، كذّاب) و او را به آنها متهم كردند، همه را به سختى تحمل نمود، و خداوند عزّ و جل اين آيه را نازل فرمود: (به تحقيق مى دانم كه تو از آنچه مى گويند دلتنگ شده اى ، پس پروردگارت را تسبيح كن و از سجده كنندگان باش).

سپس حضرتش را تكذيب كردند و او به خاطر اين امر غمگين شد، سپس ‍ خداوند عزّ و جل اين آيه را نازل فرمود: (به تحقيق مى دانم كه حرفهايشان تو را اندوهگين مى كند، بدرستى كه آنها (در واقع) تو را دروغگو نمى شمارند، بلكه ستمكاران آيات ما را انكار مى كنند، به تحقيق چه بسيارند رسولانى كه پيش از تو تكذيب شدند ولى در مقابل صبر كردند و اذيّت شدند تا يارى ما به آنها رسيد).

پيغمبر صبر و شكيبايى پيشه نمود، سپس آنها از اين هم تجاوز نمودند، و وقتى رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله نام خداى تبارك و تعالى را به زبان آورد او را تكذيب نمودند، پيغمبر فرمود: من بر خودم و خاندانم و آبرويم صبر نمودم ، ولى نسبت به اينكه آنها ذكر معبودم را تكذيب كنند صبر ندارم ، لذا خداوند عزّ و جل اين آيه را نازل فرمود: (ما آسمانها و زمين و آنچه در ميان آنهاست در شش روز آفريديم ، و هيچ خستگى به ما نرسيد، پس تو بر آنچه مى گويند صبر كن)، پيامبر در همه حالات صبر كرد، سپس به او بشارت ائمه و توصيف آنها به صبر داده شد سپس خداوند جلّ ثناؤ ه فرمود: (آنها را ائمه قرار داديم تا به امر ما ديگران را هدايت كنند، زيرا آنها صبر نمودند و به آيات ما يقين داشتند).

در اين هنگام رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: منزلت صبر نسبت به ايمان بمانند منزلت سر نسبت به بدن است ، پس خداوند از او تقدير نمود و اين آيه را بر او نازل فرمود: (بهترين فرمايش پروردگارت بر بنى اسرائيل بواسطه صبر كردنشان عملى شد، و آنچه را فرعون و قومش مى ساختند، و به دستگاه خود مى گستراندند واژگون ساختيم).

بعد فرمودصلى‌الله‌عليه‌وآله : اين مژده و انتقام است ، سپس خداوند براى او كشتن مشركين را مباح كرد و اين آيه را نازل كرد: (مشركين را هر كجا يافتيد بكشيد، و آنها را بگيريد و محاصره كنيد و در هر كمينگاهى بر سر راهشان بنشينيد).

سپس خداوند آنان را بر زبان پيغمبرش و دوستان پيغمبرش مورد لعن قرار داد، و آن را ثواب شكيبائيش قرار داد به علاوه آنچه در آخرت برايش ‍ ذخيره كرد.

پس هر كس شكيبائى كند و از خدا طلب تقرب نمايد از دنيا خارج نمى شود تا اينكه خدا ديده او را در باره دشمنانش روشن كند به علاوه آنچه در آخرت برايش ذخيره نموده

عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِعليه‌السلام قَالَ إِذَا أُدْخِلَ الْمُؤْمِنُ قَبْرَهُ كَانَتِ الصَّلَاةُ عَنْ يَمِينِهِ وَ الزَّكَاةُ عَنْ شِمَالِهِ وَ الْبِرُّ مُطِلًّا عَلَيْهِ وَ يُنَحَّى الصَّبْرُ نَاحِيَةً فَإِذَا دَخَلَ عَلَيْهِ الْمَلَكَانِ اللَّذَانِ يَلِيَانِ مُسَاءَلَتَهُ قَالَ الصَّبْرُ لِلصَّلَاةِ وَ الزَّكَاةِ وَ الْبِرِّ دُونَكُمْ صَاحِبَكُمْ فَإِنْ عَجَزْتُمْ عَنْهُ فَأَنَا دُونَهُ

امام صادقعليه‌السلام فرمود: هنگامى كه مؤمن را داخل قبرش ‍ مى گذارند، نماز از طرف راست او، و زكات از طرف چپ او، و نيكى و احسان بر سر او سايه مى افكند، و صبر به گوشه اى كشيده شده ، و زمانى كه دو فرشته بر او در آيند كه متصدى سؤ ال و جواب از او هستند صبر به نماز و زكات و احسان مى گويد: رفيقتان را دريابيد، اگر از او عاجز شديد من همراه او هستم

عَنِ الْبَاقِرِعليه‌السلام قَالَ الصَّبْرُ صَبْرَانِ صَبْرٌ عَلَى الْبَلَاءِ حَسَنٌ جَمِيلٌ وَ أَفْضَلُ الصَّبْرِ مِنَ الصَّابِرِينَ الْوَرَعُ عَنِ الْمَحَارِمِ

امام باقرعليه‌السلام فرمود: صبر بر دو قسم است : صبر بر بلاء و مصيبت كه نيكو و زيباست ، و بهترين صبرها از صبركنندگان ،پرهيز و دورى جستن از كارهاى حرام است

عَنْ جَابِرٍ عَنْهُعليه‌السلام قَالَ مُرُوَّةُ الصَّبْرِ فِى حَالِ الْفَاقَةِ وَ الْحَاجَةِ وَ التَّعَفُّفِ وَ الْغِنَى أَكْثَرُ مِنْ مُرُوَّةِ الْإِعْطَاءِ

امام باقرعليه‌السلام فرمود: مردانگى صبر در حال نيازمندى و تنگدستى و آبرودارى و بى نيازى بيشتر از مردانگى و بخشش است

عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِعليه‌السلام قَالَ فِى قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا قَالَ اصْبِرُوا عَلَى الْمَصَائِبِ

امام صادقعليه‌السلام در مورد قول خداوند عزّ و جل : (اى مؤمنان صبر كنيد و همديگر را سفارش به صبر نمائيد) فرمود: در مصائب هم صبرى كنيد (يعنى با هم همدردى كنيد).

عَنْهُعليه‌السلام قَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْعَمَ عَلَى قَوْمٍ فَلَمْ يَشْكُرُوا فَصَارَتْ عَلَيْهِمْ وَبَالًا وَ ابْتَلَى قَوْماً بِالْمَصَائِبِ فَصَبَرُوا فَصَارَتْ عَلَيْهِمْ نِعْمَةً

امام صادقعليه‌السلام مى فرمايد: خداوند عزّ و جل بر قومى نعمت داد و آنها شكر نعمت نكردند، آن نعمت بر آنها تبديل به وزر و وبال شد، و قومى را گرفتار مصائب نمود و شكيبائى پيشه كردند، و آن مصائب بر ايشان نعمت شد.

عَنْهُعليه‌السلام قَالَ مَنِ ابْتُلِيَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ بِبَلَاءٍ فَصَبَرَ عَلَيْهِ كَانَ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ أَلْفِ شَهِيدٍ

امام صادقعليه‌السلام فرموده اند: هر مؤمنى كه گرفتار مصيبتى گرديد و در مقابل آن شكيبائى كرد اجر آن مانند اجر هزار شهيد است

عَنْهُعليه‌السلام قَالَ إِنَّ فِى الْجَنَّةِ لَمَنْزِلَةً لَا يَبْلُغُهَا عَبْدٌ إِلَّا بِبَلَاءٍ فِى جَسَدِهِ

امام صادقعليه‌السلام فرمود: در بهشت درجه اى است كه هيچ بنده اى به آن درجه نرسد مگر بواسطه بلاهايى (سختيهايى) كه براى بدنش پيدا مى شود.

عَنْ أَبِى بَصِيرٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِى عَبْدِ اللَّهِعليه‌السلام جُعِلْتُ فِدَاكَ بَلَغَنِى أَنَّهُ مَا ذَهَبَ اللَّهُ بِكَرِيمَتَيْ عَبْدٍ فَجَعَلَ لَهُ عِوَضاً دُونَ الْجَنَّةِ قَالَ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ هَاهُنَا مَا هُوَ أَفْضَلُ وَ أَكْثَرُ مِنْ هَذَا فَقُلْتُ وَ أَيُّ شَيْءٍ أَفْضَلُ مِنْ هَذَا فَقَالَ النَّظَرُ إِلَى وَجْهِ اللَّهِ

ابو بصير گويد: به امام صادقعليه‌السلام عرض كردم : فدايت شوم ، به من خبرى رسيده كه خداوند دو چشم بنده اى را از او نمى گيرد مگر اينكه عوضش را بهشت قرار مى دهد.

حضرت فرمود: آنجا (بهشت) چيزى هست كه بهتر و بيشتر از اين است ؛ گفتم : چه چيزى بهتر از اين است ؟ فرمود: ديدن روى خدا.